۲-۲-۱ تعریف گردشگری:
اصولاً بحث درباره اصطلاحات فنی در هر حوزه علمی و ارائه تعریف یا چارچوبی مشخص از این مفاهیم ضروری است؛ زیرا تعاریف، اساس مفروضات، نظریه ها و نظریه پردازی ها قرار می گیرد. تاکنون درباره گردشگری یا توریسم و مفاهم آن تعاریف متعددی ارائه شده است. این فقدان توافق از یک طرف منعکس کننده پیچیدگی گردشگری و از طرف دیگر ناشی از این حقیقت است که اشخاص ذینفع یا فعالان مختلف در این قلمرو، هر یک از دیدگاه خود به آن می نگرند و انتظارات خاصی دارند و بر همین اساس به تعریف گردشگری و سایر اصطلاحات مرتبط با آن می پردازند (کاظمی،۱۳۸۵). در حالی که تعاریف اولیه عمدتاً بر گردشگری به عنوان یک مولد اقتصادی توجه داشتند، معانی اخیر مفهومی کاملاً وسیع تر را پوشش می دهند. دیدگاه های جدید احتمالاً ناشی از افزایش دانش بشر درباره ابعاد گردشگری است، چون امروزه ثابت شده که گردشگری واقعاً پدیده ای چند وجهی و بسیار پیچیده است(گان،۲۰۰۲). با وجود تعاریف متعدد ارائه شده، بسیاری از محققان، صاحب نظران و مجامع علمی – تحقیقاتی بین المللی، تعریف فنی سازمان جهانی گردشگری را پذیرفته و آن را به رسمیت شناخته اند (کاظمی،۱۳۸۵). سازمان جهانی جهانگردی تعریف ذیل را در مورد گردشگری ارائه کرده است: » گردشگری، مجموعه کارهایی است که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط معمول خود انجام می دهد، این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف تفریح، تجارت یا فعالیتهای دیگر است«.
در این راستا، کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل[۷] بر اساس تعریف اخیر سازمان جهانی گردشگری،تعریف زیر را برای گردشگران بین المللی ارائه داده است:
دانلود پروژه
« فردی که بین دو یا چند کشور به سفر بپردازد، به طوری که از سکونتگاه دائم خود بیش ازیک روز و کمتر از یک سال به منظور فراغت،کسب و کار و یا دیگر اهداف دور باشد »(رضوانی،۱۳۸۷).
در فرهنگ و ادبیات فارسی، تورسم یا جهانگردی با سفرکردن در اقطار عالم، به منظور تفرج و سیاحت،زیارت و مسافرت به مقصدی و بازگشت به محل سکونت اصلی، اطلاق می شود و شاملسفرهای کوتاه و موقت به مقصد های غیر از محل کار و سکونت اصلی، به منظور سیر و سیاحت نیز می باشد (کاظمی،۱۳۸۰).
واژه توریسم برای اولین بار در سال ۱۸۱۱ در مجله ای انگلیسی به نام اسپورتینگ ماگازین[۸](مجله ورزشی ) مطرح شد. در آن زمان این لغت به معنای مسافرت به منظور تماشای آثار تاریخی و بازدید از مناظر طبیعی برای کسب لذت به کار می رفت(محلاتی،۱۳۸۰).
در مجموع می توان گفت گردشگری یعنی حرکات مکانی موقت مردم به مکان ها و مقصدهایی غیر از مکان های معمول کار و سکونت آنها، فعالیت هایی که در مدت اقامت در این مقاصد انجام می دهند و نیزتسهیلات ارائه شده برای تامین نیازهای آنها بر اساس این تعریف کسانی که در طول مدتی کمتر از ۱۲ ماه با اهدافی چون تفرح، استراحت، گذراندن تعطیلات، امر پزشکیو سلامتی، تحصیل، ماموریت های مذهبی، ورزش، تجارت و یا دیدار با خویشاوندان خود را از مکان دائمی و یا مکان معمول اقامت خود به مکان دیگر مسافرت می کنند، گردشگری محسوب می شوند. با توجه به انگیزه های اصلی و فرعی مسافرت، مکان و مقصد مورد بازدید و اثرات و پیامدهای حاصل از آن بر محیط زیست و ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی جامعه محلی، می توان گردشگران را به انواع و دسته های مختلف طبقه بندی کرد(رضوانی،۱۳۸۷).
اصطلاح توریست[۹] از قرن ۱۹ معمول شد. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه می بایست ، برای تکمیل تحصلات و کسب تجربه های لازم زندگی اقدام به مسافرت می نمودند این جوانان در آن زمان گردشگر نامیده می شدند و بعدها این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رفت که برای سرگرمی و وقت گذرانی و گردش به فرانسه سفر می کردند و بعدها باتعمیم بیشتر به کسانی اطلاق می شد که اصولا به این منظور سفر می رفتند.کم کم توریسم به زبان های دیگر دنیا وارد شد وازآن واژه توریسم به وجود آمد (همان منبع).
جدول ۲-۲ تعاریف مختلف گردشگری و نقاط ضعف و قوت آنها (یعقوب زاده، رحیم۱۳۹۳).

 

نویسنده تعریف گردشگری شرح
مک کین (۱۹۷۷) یک تمایل ژرف و گسترده انسانی برای شناخت دیگران از طریق برخورد متقابلی که ما طی آن خودمان را می‌شناسیم. یک جستجو و یک سیر و سلوک برای دیدن و شاید درک کلی سرزمین‌های قابل سکونت زمین گردشگری به مثابه یک کنش مثبت برای تحقق خویشتن و خود شکوفایی
جعفری (۱۹۷۷) مطالعه بشر دور از محل سکونت معمولی‌اش، همچنین دور از صنعتی که به نیازهایش پاسخ می‌دهد و اثراتی که گردشگر و صنعت گردشگری بر محیط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی میزبان دارد اگرچه استفاده از لفظ «بشر» منسوخ شده اما نباید ما را از سودمندی این تعریف غافل کند
ماتیسون و وال(۱۹۸۲) یک پدیده چند عاملی که حرکت از محل اقامت معمول و ماندن در آن جا را شامل می‌شود؛ مقایسه عناصر پویا و ایستا و نتایج آنها رویکردی سودمند، اما بسیار گسترده و کلی. آیا گردشگری یک پدیده است؟
پیرس (۱۹۸۲) گردشگری می‌تواند ترکیبی از عناصر نسبتاً مرتبط صنعتی باشد که از حرکت مردم از محل سکونت و ماندن در مکان‌های دور از محل اقامت ناشی می‌شود. گردشگری در اساس یک پدیده مرتبط با جوامع فراغتی است. یک تعریف بلا استفاده، اما مؤثر که میزان اثرات را مشخص نمی‌کند
مورفی (۱۹۸۵) مجموعه مسافرت‌های افراد به سوی مکان‌های مورد نظر با طول مدت مشخص، ترکیبی از تفریح و تجارت بر هدف سفر متمرکز شده است
اوری (۱۹۹۰) مصرف کالا و خدمات در مسافرت؛ مصرف ابژه‌های مادی و غیر مادی به دلیل احساس مطبوع و تجربه خوشایند آن در مقابل زندگی روزمره تأکید بر مصرف به مثابه نوعی از پست مدرن؛ اروپاگرایی
دین (۱۹۹۱) تجربه مکان برای گردشگر و تجربه دیگران برای میزبان تأکید بر تجربه متقابل برای میهمان و میزبان
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:30:00 ب.ظ ]