اسکینر ( ۲۰۱۰ ) در تحقیقی ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت‌ها را برای سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ مورد تحقیق قرار دادند. این تحقیق نشان داد که سرمایه‌گذاری نهادی در شرکت‌ها ممکن است به سرمایه‌گذاران کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصل از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند. افزون بر این، مؤسسات مالی مایل هستند تا درشرکت‌های بزرگتر با اهرم مالی کمتر، سرمایه‌گذاری کنند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بسیدیج و همکاران ( ۲۰۱۰ ) در تحقیقی که در انگلستان انجام شد رابطه بین مالکیت سهامداران و سود تقسیمی سهام را بررسی کردند. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در ا انگلستان بود. اطلاعات بدست آمده از صورت‌های مالی ارائه شده به بورس و بانک‌های اطلاعاتی طی سال های ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۱ با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره آزمون شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هرچه درصد مالکیت سهامداران در شرکت بیشتر باشد سود سهام بیشتری تقسیم می‌شود.
بیک، جنس و کیم ( ۲۰۰۹ ) به بررسی نظام شرکت‌داری به عنوان متغیری جهت کاهش هزینه‌های نمایندگی پرداختند. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از شرکت‌های عضو S & P 500 شامل ۴۶۰ شرکت طی سال ۹۷ الی ۲۰۰۰ بدست آمد. فرضیه اصلی تحقیق به صورت زیر طراحی شد:
بین مالکیت مدیریت و سطح افشای اطلاعات رابطه مثبت وجود دارد.
برای بررسی این فرضیه سه فرضیه فرعی مطرح گردید.
۱ـ بین مالکیت مدیریت و ساختار مالکیت و روابط سرمایه‌گذاران رابطه وجود دارد.
۲ـ بین مالکیت مدیریت و شفافیت صورت‌های مالی و افشای اطلاعات رابطه وجود دارد.
۳ ـ بین مالکیت مدیریت و فعالیت‌های مدیریت و هیات مدیره رابطه وجود دارد.
نتایجی که از آزمودن رابطه ‌این متغیرها با بهره گرفتن از رگرسیون بدست آمد:
الف ـ بین درصد سهم مدیران غیر موظف و سطح افشای اطلاعات رابطه مثبت و با اهمیتی وجود دارد.
ب ـ بین ساختار مالکیت و روابط سرمایه‌گذاران رابطه مثبت وجود دارد.
ج ـ بین مالکیت مدیریت و شفافیت صورت‌های مالی و افشای اطلاعات رابطه‌ای وجود ندارد.
د ـ بین مالکیت مدیریت و فعالیت‌های مدیریت و هیات مدیره رابطه منفی مهمی وجود دارد.
همچنین نتایج تحقیق فرضیه اصلی را تایید کرد. بنابرین بین درصد مالکیت مدیریت و هزینه‌های نمایندگی رابطه معکوس وجود دارد یعنی با افزایش سهم مالکیت مدیریت هزینه‌های نمایندگی کاهش می‌یابد.
آرمسترنگ و همکاران( ۲۰۱۱ ) پژوهشی با عنوان"در چه صورت بازار رقابتی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد؟ ” انجام دادند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، زمانی که بازار‌های سرمایه به صورت رقابت کامل باشد، عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری بر هزینه سرمایه نخواهد داشت؛ ولی در صورتی که بازار سرمایه به صورت رقابت ناقص باشد، عدم تقارن اطلاعاتی یک اثر مجزا برهزینه سرمایه می‌گذارد و بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه، یک ارتباط مثبت وجود خواهد داشت. آنها همچنین دریافتند که درجه رقابت بازار به منظور در نظر گرفتن ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه، یک متغیر مهم و اثرگذار است.
لمبرت و همکاران ( ۲۰۱۲ ) و آکینس و همکاران ( ۲۰۱۲ ) در مطالعات خود نشان دادند که در شرایط رقابت ناقص، عدم تقارن اطلاعاتی بین معامله‌گران باعث می‌گردد که قیمت سهام نسبت به رقابت کامل کاهش یابد. عدم تقارن اطلاعاتی به عرضه نقدینگی منجر می‌گردد و این موضوع بر هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد از این رو، یک ارتباط مثبت بین معامله‌گران مطلع/ غیر مطلع و هزینه سرمایه وجود دارد.
میسرا و ویشنانی( ۲۰۱۲ ) ، رابطه‌ی حاکمیت شرکتی و ریسک بازار را بررسی کردند. نتایج یافته‌های آنان نشان داد، افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی قوی سبب کاهش هزینه‌ی نمایندگی شده، در نهایت سبب کاهش ریسک بازار می‌شود.
بولو و همکاران در مطالعه ای با عنوان “ملاحظه محتوای اطلاعاتی اجزای سود توسط مدیران و سرمایه‌گذاران در پیش‌بینی سود ” بیان نمودند که سرمایه‌گذاران بر اساس اطلاعات موجود تصمیم‌گیری می‌کنند. بنابراین، نوع اطلاعات ارائه شده، نحوه ارائه اطلاعات و محتوای اطلاعاتی برای همه بازیگران بازار اهمیت دارد.
۲ـ ۳ ـ ۴ـ تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با تئوری نمایندگی
حساس یگانه و پوریانسب (۱۳۸۴) در تحقیق خود بیان می‌کنند که با فعال‌تر بودن سهامدار، نظارت بر عملکرد مدیریت شرکت بهتر انجام می‌شود و مشکلات نمایندگی کاهش می‌یابد.
نوروش و ابراهیمی کردلر ( ۱۳۸۷ ) در تحقیقی به بررسی رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند یافته‌های این تحقیق، نشان داد که در شرکت‌هایی که مالکیت نهادی بیشتری دارند در مقایسه با شرکت‌هایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، قیمت‌های سهام، اطلاعات سودهای آینده را بیشتر دربر می‌گیرد. این یافته با مزیت نسبی سهامداران نهادی در جمع آوری و پردازش اطلاعات مطابقت دارد.
خوبانی ( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه کیفیت سود باعدم تقارن اطلاعاتی” به بررسی نقش کیفیت سود درکاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، هیچ تاثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد. وی همچنین، دریافت که عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلان سود بیشتر از دوره قبل از اعلان سود است.
احمد پور و عجم( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه کیفیت اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی درشرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران” پرداختند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کیفیت اقلام تعهدی بر عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری ندارد.
خانی و قجاوند ( ۱۳۹۱ ) در تحقیقی با عنوان “تاثیر متغیرهای حسابداری و بازار عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام عادی” تاثیر دو دسته سنجه مبتنی بر بازار و مبتنی بر حسابداری را بر هزینه سرمایه با بهره گرفتن از مدل فاما و فرنچ بررس نمودند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که معیارهای اندازه‌گیری عدم تقارن اطلاعاتی به استثنای کیفیت اقلام تعهدی بر هزینه سرمایه سهام عادی تاثیر دارد.
۲ـ ۳ـ ۵ـ تحقیقات خارجی انجام شده در رابطه با عدم تقارن اطلاعاتی
کایل ( ۱۹۸۵ ) ایزلی و اوهارو ( ۱۹۹۲ ) در یافته‌های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود. دمسکی و فلتهام ( ۱۹۹۴ ) و مک نیکولاس و ترومن ( ۱۹۹۴ ) بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مک نیکولاس و ترومن سرمایه‌گذارانی که دارای افق سرمایه‌گذاری کوتاه مدتی می‌باشند جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش می‌دهند که بدین معناست قبل از اعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود.
جاکوبسون و آکر ( ۱۹۹۳ ) به بررسی مقیاس ‌های عدم تقارن اطلاعات بین بازارهای سرمایه ژاپن و آمریکا پرداخته‌اند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بازار سرمایه ژاپن اطلاعات مربوط به سودآوری آتی را زودتر از بازار سهام آمریکا در قیمت سهام منعکس می‌کند. چرا که به دلیل ساختار مالکیتی شرکت‌ها و حضور گسترده سهامداران نهادی، سهامداران ژاپنی در مقایسه با آمریکایی‌ها از چشم‌اندازهای آتی شرکت‌ها بهتر آگاهند.
کنگ و کینگ(۲۰۰۲) به بررسی رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و سودهای تقسیمی پرداختند. آن‌ها ازسودهای کسب شده اشخاص درون سازمانی به عنوان معیاری برای اندازه‌گیری عدم تقارن اطلاعاتی استفاه کردند و به این نتیجه رسیدند که تغییرات سیاست سود تقسیمی هیچ تاثیر با اهمیتی بر عدم تقارن اطلاعاتی ندارد.
لی و ژاو(۲۰۰۳) در مورد میزان تاثیر اطلاعات نامتقارن بر سیاست تقسیم سود به تحقیق پرداخته و مطالعه آن‌ها با بهره گرفتن از فایل‌های سیستم برآوردی کارگزاران نهادی و در سال‌های ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۳ انجام شد. آن‌ها دو معیار اختلاف در پیش‌بینی تحلیل‌گران و خطاهای پیش‌بینی‌شان از سود را به عنوان سنجه‌ای از عدم تقارن اطلاعاتی بکار بردند. نتیجه تحقیق آن‌ها با تئوری علامت‌دهی ناسازگار بوده و نشان داد که هر چه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر باشد، احتمال پرداخت سود تقسیمی کمتر است.
مطالعه اکپارا(۲۰۱۰) تاثیر بلند مدتی که عدم تقارن اطلاعاتی بر روی سیاست تقسیم سود می‌گذارد را بررسی نمود و به این نتیجه رسید که عدم تقارن اطلاعاتی به طور مستقیم و معنی داری بر سیاست تقسیم سود تاثیر می‌گذارد. به این دلیل که اشخاص درون سازمانی اطلاعات محرمانه‌ای در مورد ارزش حقیقی شرکت دارند و این اطلاعات را در تقسیم سود نشان می‌دهند.
لمبرت و همکاران (۲۰۱۲) و آکینس و همکاران در مطالعات خود نشان دادند که در شرایط رقابت ناقص، عدم تقارن اطلاعاتی بین معامله‌گران باعث می‌گردد که قیمت سهام نسبت به رقابت کامل کاهش یابد. عدم تقارن اطلاعاتی به عرضه نقدینگی منجر می‌گردد و این موضوع بر هزینه سرمایه تاثیر می‌گذارد. از این رو، یک ارتباط مثبت بین معامله‌گران مطلع/ غیر مطلع و هزینه سرمایه وجود دارد.
۲ـ ۳ ـ ۶ـ تحقیقات داخلی انجام شده در رابطه با عدم تقارن اطلاعاتی
قائمی و وطن پرست(۱۳۸۴) دریافتند که عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران بین سرمایه‌گذاران وجود داشته و در دوره‌های قبل از اعلان سود به مراتب بیشتر از دوره‌های پس از اعلان سود است. همچنین مشخص شد که عدم تقارن اطلاعاتی با حجم مبادلات و قیمت سهام مرتبط بوده است، به طوری که در دوره قبل از اعلان سود حجم مبادلات افزایش یافته و قیمت سهام شرکت‌ها نیز دچار نوسان می شوند.
ابراهیمی کردلر (۱۳۸۴) به بررسی و تدوین رابطه‌ی ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند. برای انجام آزمون تجربی دو نمونه از شرکت‌های سرمایه‌پذیر انتخاب شدند. نمونه اول شامل شرکت‌هایی با درجه پایینی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی و نمونه دوم شامل شرکت‌هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی را تشکیل می‌دهند. نتایج تحقیق نشان داده شرکت‌هایی با درجه بالایی از مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی، اطلاعات بیشتری را در رابطه با سود‌های آتی گزارش می‌کنند. در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی در این شرکت‌ها کاهش می‌یابد.
در پژوهشی خوش طینت و یوسفی اصل(۱۳۸۶)، استدلال کردند که عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه‌های نمایندگی می‌شود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران می‌گردد، لذا ذینفعان هر شرکتی به دنبال مکانیزمی جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می‌باشند. نتایج آنها نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران آگاه و ناآگاه منجر به محافظه‌کاری می‌شود. از طرفی تغییرات عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه‌گذاران منجر به تغییرات محافظه‌کاری می‌گردد، اما محافظه‌کاری منجر به عدم تقارن اطلاعاتی نمی‌گردد.
نتایج تحقیق رضا زاده و آزاد(۱۳۸۷) نشان داد که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران، تقاضا به اعمال محافظه‌کاری در گزارشگری مالی افزایش می‌یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه‌کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت‌های مالی مورد تأیید قرار می‌گیرد.
خوبانی ( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان"بررسی رابطه کیفیت سود باعدم تقارن اطلاعاتی"به بررسی نقش کیفیت سود درکاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، کیفیت سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، هیچ تاثیری بر میزان عدم تقارن اطلاعاتی ندارد. وی همچنین، دریافت که عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلان سود بیشتر از دوره قبل از اعلان سود است.
جدول ۲ـ ۱ـ خلاصه‌ای از تحقیقات خارجی انجام شده در رابطه با هموارسازی سود

 

ردیف عنوان تحقیق نام محقق یا محققین سال تحقیق کشور محل انجام تحقیق نتایج
۱
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:45:00 ب.ظ ]