بعد از انقلاب اسلامی با وجود جنگ هشت ساله و بعد از آن رکود اقتصادی ایران و تحریم ها و به وجود آمدن مشکلات برای تهیه مواد اولیه و بالارفتن قیمت ها و غیره، قالی ایران با رکود مواجه شده است.
عکس مرتبط با اقتصاد
از جمله فعالیت ها و تحولات در هنر صنعت قالی این دوره:
استقرار روش پیمان سپاری ارزی، استقرار نظام تولید انبوه فرش دستباف، برگزاری دومین مسابقه طراحی قالی، استقرار نظام تشکیلات موازی در زمینه فرش، اولین تحریم و اولین تقلید از قالی ایران، استقرار نظام آموزش دانشگاهی فرش دستباف و مطالعات و تحقیقات فرش دستباف در سال ۱۳۷۴ه.ش. از سال ۱۳۶۷ ه.ش قالی بافان خانگی تحت پوشش بیمه و تامین اجتماعی قرار گرفتند، ورود رایانه به دنیای طراحی فرش، جابجا شدن نقشه ها و طرح ها، استقرار نمایشگاه های بزرگ سالانه فرش دستباف، ساخت فیلم های فرش دستباف و بافت قالی­های استثنایی(حجمی، ریز بافت غیر متعارف، نقش برجسته، قالی­های دو رو، تابلویی، بزرگ پارچه) ” حشمتی رضوی، ۱۳۸۷، ص ۳۲۶”.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۳ مواد اولیه فرش دستباف
۲-۳-۱ دسته بندی قالی از نظر نوع الیاف
هیچ کار هنری را نمی­توان به طور کامل درک و ارزیابی کرد مگر آن که فرایندهای فنی ساخت آن را درک کرده باشیم، زیرا که کیفیت زیبایی شناختی آن­ها همواره تا حدی بدین فرایند وابسته بوده است و از آن گذشته قضاوت­های فنی غالبا کلید ضروری شناسایی بافته­ها را فراهم می­ کند. مهمترین دلیلی که موجب شده قالی­های مهم به نمونه های رضایت بخشی طبقه بندی نشوند، فقدان اطلاع از ساختار فنی آن­ها بوده است.
ساختار فرش دستباف براساس استانداردهای تولید، به شرح زیر می باشند:
همانطور که گفته شد، سه گروه نخ شامل نخهای پرز(خاب)، نخهای تار(چله)، نخهای پود ضخیم (زیر) و نازک (رو) تشکیل دهنده اسکلت اصلی هر فرش دستباف می باشند.
۱- نخ پرز، مهمترین جزء هر فرش که نمود اصلی ظاهر بصری و طرح و نقوش را فراهم می نماید و بطور معمول از جنس پشم یا کرک و در فرش های بسیار ظریف بصورت گل ابریشم و یا تمام ابریشم می­باشد.
۲- نخ تار، مجموعه نخهایی که بصورت موازی یکدیگر و معمولاً یک در میان بصورت تار جلو و عقب، در طول فرش قرار گرفته و بطور رایج و متعارف از جنس پنبه، و در موارد خاص در فرشهای برخی از مناطق از جنس ابریشم یا پشم و در فرشهای بزرگ پارچه بصورت استثناء خارج از استاندارد با بکارگیری الیاف مصنوعی، از جنس مخلوط پنبه / پلی استر انتخاب می گردد.
۳- نخ های پود ضخیم و نازک، رشته نخهایی هستند که مابین نخهای تار بصورت عرضی در ساختار فرش عبور داده شده و به ترتیب وظیفه پرکردن و دوخت هر رج را به عهده دارند. بطورمعمول هر دو از جنس پنبه بوده و در برخی مناطق فرشبافی خاص ایران از جنس پشم انتخاب می گردند.
معمولاً نسبت وزنی تار و پود و پرز در فرشهای پشمی بصورت ۱۲ تا۲۰% نخهای تار، ۱۰ تا ۱۸% نخهای پود، و ۵۰ تا۷۰% نخهای پرز می باشد.
۲-۳-۲ نوع گره
گره­بافی در سده نخست مسیحی به دو صورت مختلف متداول بود و این فن به قدری تکامل یافته و به نحو استواری تثبیت شده بود که هر یک از این دو شیوه گره زدن در حد خود، قرن ها قبل از آن در حال تکامل بوده است. یکی از قدیمی­ترین نمونه های موجود در آن سوی شرق ایران در مغولستان داخلی، نوین اولا و لئلان کشف شده است. پرز ممکن است از پنبه، ابریشم یا پشم باشد و ممکن است آن را دور یک تار بپیچند یا به دور دو تار چهار و یا حتی از ۴ تار قلاب کنند و این قلاب کردن ممکن است به هر یک از دو صورت زیر انجام گیرد. یکی از این صورت ها به نام گردیس یا گره متقارن (آذری) معروف است و نوع دوم آن گره نامتقارن (سنه یا فارسی) می­خوانند. تصویر…..

تصویر۲-۱٫ ساختار فرش دست بافت
۲-۳-۳ پشم مصرفی در ساختار فرش دستباف
پشم کهن ترین الیافی است که در بافندگی ایران به کار رفته است­. پشم از الیاف حیوانی است که پوشش محافظ گوسفند محسوب می­ شود و با در نظر گرفتن نژادهای مختلف گوسفند جنس پشم آن­ها نیز از نظر ظرافت، طول، مقاومت، بازگشت پذیری، درصد چربی و غیره با یکدیگر متفاوت است شاید بتوان گفت استفاده از پشم از زمانی آغاز شد که انسان و گوسفندان توانستند در کنار یکدیگر زندگی کنند و گوسفند با این همزیستی از جهات مختلف مورد بهره برداری انسان قرار گرفت.
عنصر فنی مرتبط به بافت قالی که در اولین وحله از جهت بافت فرش، مانند سایر دستاوردهای بشری همواره رو به تکامل است و این پیشروی بدان حد با تکامل تمدن انسان عجین بوده که گفته اند: هیچ هنری در جامعه به اندازه قالی توسعه و تکامل نداشته و هنرمندان آن جامعه را به خود مشغول ننموده است. جلوه زیبایی­شناختی که از همه بیشتر به چشم می ­آید جنس پرز است. جنس پرز مناسب ترین و ظریف­ترین ماده برای قالی است­ که شامل پشم و ابریشم می­باشد و پشمی که کیفیتی عالی و ریسندگی خوب داشته باشد می ­تواند با ابریشم برابری کند. جنبه زیبایی­ شناختی قالی هم نه تنها با جنس مواد به کار رفته در آن مرتبط است، بلکه به ظرافت بافت و چگونگی زیر ساخت آن نیز ارتباط دارد. از نظر مردم­شناسان و هنرمندان، قالی ایرانی اولین بار به وسیله دامداران ایرانی گسترش یافت. دلیل شکوفایی و تعالی قالی ایران علاوه بر خصوصیات ذاتی ایرانیان مانند هنر دوستی و بردباری، باید به وفور مواد اولیه، از قبیل پشم های مرغوب و انواع گوناگون گیاهان رنگزا دانست.
فرش­هایی که انسان اولیه برای زیرانداز، روانداز، حمل بار، پوشش قبر، پوشش حیوانات و .. از آن استفاده کرده از پوست و برگ درختان و حیوانات بوده است. در قلمرو پادشاهی ساسانیان در بین النهرین در آسیای مرکزی، پرورش گوسفند سفید سابقه­ای دیرینه داشت. الیاف گوسفندان بومی معمولا شامل چهار نوع تار است که عبارتند از: پشم حقیقی، مو، هتروتیپ و کمپ، که با مقداری عرق پشم و چربی همراه اند. شناخت مقدار هر یک از انواع تارهای موجود در پشم حایز اهمیت است پشم را پوششی فلسی احاطه کرده است که محافظ خارجی آن محسوب می­ شود این فلس­ها به علت طرز قرار گرفتن خاصشان به طور غیر مستقیم در نظافت حیوان و بهداشت آن نیز موثر است”دانشگر، ۱۳۷۶، ص۱۱۲”.
ماده اصلی تشکیل دهنده پشم، کراتین است که اسید آمینه­های گوگرد­دار آن سبب بروز خواصی شده است که نظیر آن را نمی­توان در سایر الیاف مشاهده کرد. الیاف پشم از ماده مخصوصی به نام کراتین تشکیل گردیده و ویژگی اسیدی و بازی را تواما دارد و این بدان جهت است که دارای مقدار مساوی از عوامل کربکسیل و آمین می­باشدپلیمر پشم را می توان پلی پپتیدی مرکب از اسیدهای آمینه آلفا دانست که به کراتین معروف می باشد”فورد، ۱۳۸۶، ص ۲۸”.

تصویر ۲-۲٫ ساختمان آمینواسید “فورد، ۱۸۳۱ ، ص ۲۲”
بخش عمده ی پشم را کراتین تشکیل می­دهد.کراتین ممکن است دارای دو نوع ساختمان بلورین باشد. پشم معمولی دارای ساختمانی به نام کراتین آلفا [۸] می­باشد که در آن زنجیره های ملکولی به شکل مارپیچی قرار دارند ولی چنانچه پشم کشیده شود یک تغییر برگشت پذیر و تدریجی صورت می­گیرد و تصویر پراش اشعه ی ایکس متفاوتی در مقایسه با کراتین آلفاحاصل می­گرددکه به آن کراتین بتا[۹] گفته می­ شود و به تصویر پراش اشعه ایکس ابریشم شباهت دارد. در کراتین بتا زنجیره ها به فرم زیگزاگ بوده و به مقدار کمی پیچ خوردگی دارند.پشم را می­توان در آب تا حدود ۵۰ درصد و در بخار آب تا حدود ۱۰۰ درصد کشید. به علت مارپیچی قرار گرفتن و چین خوردگی زنجیره ها، ازدیادطولی بالایی در اثر باز شدن شکل فنری اولیه برای پشم امکان پذیر می­باشد.بعد از کشیده شدن پشم، برگشت تدریجی به ابعاد اولیه صورت می­گیرد. به کمک استراحت دادن پشم در بخار، می­توان طول آن را تا ۳۰ درصد نسبت به طول اولیه کاهش داد”توانایی، ۱۳۷۶، ص۳۱ “.
انواع پشم های موجود ، دامنه ی وسیعی از ظرافت ، تجعد ، طول و رنگ را شامل می شود . الیاف پشم دارای سطح قاعده ی تقریباً دایره ای شکل می باشند و از طرف ریشه به رأس ظریف می گردند . بیشتر حجم لیف پشم از سلول های کورتیکال[۱۰] تشکیل می شود که در داخل هر کدام یک ساختمان فیبریل وجود دارد . فیبریل ها ممکن است همچنین سلول های کورتیکال را به یکدیگر ربط دهند . در پشم های ظریف ممکن است در مرکز لیف یک بخش مرکزی به نام مدولا [۱۱] وجود داشته باشد که از پروتئین متفاوتی نسبت به بقیه پشم تشکیل می شود. در الیاف ظریف معمولاً دیده نمی شود . اندازه مدولا در پشم های مختلف، متفاوت بوده و در بعضی موارد به صورت یک کانال خالی در طول لیف قرار دارد . مدولا ممکن است حاوی شبکه بازسلولی باشد .
سطح بیرونی پشم را فلس ها [۱۲] تشکیل می دهند. فلس ها که نایکنواخت می باشند به طرف رأس قرار دارند و وجود آن ها باعث تفاوت در ضریب اصطکاک الیاف پشم در جهت رأس و در جهت ریشه می­گردد که به D.F.E [۱۳]معروف می باشد. خواصی مثل نمدی شدن پشم به این فاکتور ربط داده می شود . کثرت فلس ها به ظرافت لیف بستگی دارد. الیاف ضخیم کثرت فلس کمتری دارند. روی فلس ها غشاء ضد آب قرار گرفته است که به آن Epicuticle گفته می شود. این لایه که به عنوان)همان، ص(۷۲ محافظ عمل می کند مثل یک لایه چربی، آب را از لیف دور می نماید، بین کوتیکل و کورتکس لایه ی دیگری وجود دارد که پوسته­ی کیوتیکل جزء[۱۴]نام دارد .بخش اعظم پشم را کورتکس[۱۵] تشکیل می دهد که خود از ملیون ها سلول دوکی شکل بلند که سخت به یکدیگر چسبیده اند، شکل می گیرد. این سلول ها خود از چند فیبریل و هر فیبریل از واحدهای کوچکتری تشکیل می شود. کورتکس به دو بخش ارتو و پارا[۱۶] تقسیم میگردد که دارای ساختمان شیمیایی متفاوت می باشند و در نتیجه خواص کراتین در این دو بخش متفاوت می باشد .به همین علت لیف پشم یک لیف دو جزئی طبیعی به حساب می آید .بخش پاراکورتکس دارای گروه های سیستین بیشتری می باشد که زنجیره های ملکولی را به یکدیگر پیوند می دهد. به همین علت این بخش پایداری بیشتری داشته و نفوذ رنگینه در آن مشکل تر از بخش ارتوکورتکس می باشد. لیف پشم به صورت موج دار)فردار( می باشد که این شکل افزایش خاصیت عایق بندی گرمایی ، چسبندگی و فنریت را برای پشم به همراه دارد .فردار بودن پشم به تفاوت در دو بخش اورتو و پاراکورتکس و نهایتاً جمع شدگی متفاوت این دو بخش بر می­گردد”توانایی، ۱۳۸۷، ص” ۷۷٫ الیاف پشم دارای بازیابی الاستیک خوب بوده و در مقابل چروک شدن مقاومت بیشتری را نسبت به پنبه نشان می­دهند، ولی استحکام آن ها از پنبه کمتر بوده و هم چنین دارای مقاومت کمتری نسبت به پنبه در مقابل قلیا می­باشند. پیوندهای سیستین پشم به کمک اسید تیوگلیکولیک[۱۷] گسیخته شده و گروه های SH2 حاصل می­گردند .پیوندهای سیستئین گسیخته شده به کمک آلکیل دی هالیدها[۱۸] دوباره شکیل می­گیرند. به عبارت دیگر تثبیت شیمیایی برای پشم امکان پذیر است) همان،ص. (۷

تصویر ۲-۳٫ شکل ظاهری و داخلی پشم (توانایی، ۱۳۷۶، ص۳۴).
در صنایع قالیبافی معمولا از پشم ضخیم استفاده می­ شود. بعد از ظرافت، طول الیاف از اهمیت خاصی برخوردار است و نباید در هر گروه از حد معینی کمتر باشد، میزان مقاومت الیاف که نشان دهنده مقاومت آن ها نسبت به پارگی است و نیز رنگین بودن پشم از دیگر صفاتی است که باید بدان توجه داشت. به طور معمول در بازارهای جهانی برای هر دو نوع استفاده پشم سفید بیشتر مورد نظر است ولی در ایران در مناطق عشایری علاوه بر آن ها از رنگ طبیعی خود پشم ها برای قالیبافی و زیراندازها استفاده می­ کنند. از نظر قطر، پشم های بین ۱۹ تا ۲۸ میکرون مهمترین نوع پشم برای تهیه پارچه­های فاستونی و پشمی است و الیاف با قطر ۲۹ تا ۳۶ میکرون برای تهیه پارچه های ضخیم پشمی رویه صندلی، پتو و … مناسب­اند. پشم قالی بافی تا حد زیادی از پشم نساجی متفاوت است و ترکیبی از الیاف طویل و مویی همراه با الیاف ظریف (پشم حقیقی) است که این دو نوع تار اجزای اصلی پشم قالی هستند که مقدار متغیری کمپ (۱ تا ۲۰ %) نیز دارند که معمولا متوسط قطر الیاف خشن و طویل پشم رویی گوسفند است . پشم قالی بین ۳۰ تا ۴۰ میکرون و الیاف ظریف آن از کرک زیرین است که قطر آن­ها بین ۱۰ تا ۲۴ میکرون است.
۲-۴ رنگرزی
۲-۴-۱ مروری تاریخی بر رنگرزی طبیعی
رنگ پدیده­ای است که انسان از دوران کهن با آن آشنا شده است، انسان نخستین از پوست حیوانات برای پوشش خود استفاده می­کرد، به حکم غریزه با رنگ های موجود در طبیعت نیز آشنا می­ شود و ابتدا رنگ را برای زیباسازی پوشش ­های پوستین خود به کار می­برد، پس از فراگیری شیوه ­های نقاشی غارها، از رنگ برای ترسیم نقوش جانوران استفاده کرد، غار تنها مأمن او بود و او سعی داشت آنچه را در طبیعت می­بیند در نهایت سادگی و به میزان تشخیص فردیش، آنجا را با چند رنگ معدودی که شناخته بود با تصاویر جانوران بیاراید.
رنگرزی طبیعی و بحث در خصوص تاریخچه آن همواره یکی از مهمترین مساﺋل قابل بررسی در رابطه با رنگزاهای طبیعی می‌باشد. قدمت رنگ های طبیعی و رنگرزی با این رنگ ها، به قدمت منسوج یا پارچه می­رسد. هنر رنگرزی یک گذشته طولانی دارد و اکثر رنگزاها مربوط به دوران ماقبل تاریخ می­باشد””Siva,2007:916. به هر حال هنر رنگرزی در نقاط مختلف جهان گسترش و به مرور پیشرفت داشته است. در این میان اسناد و مدارک اندکی جهت مطالعه در این خصوص باقی مانده است. اولین سند مکتوب از استفاده از رنگ های طبیعی در چین مربوط به ۲۶۰۰ قبل از میلاد می­باشد””Siva,2007:916. یافته های باستان شناسی نشان می دهند که استفاده از منابع طبیعی برای رنگرزی الیاف دارای قدمتی شش هزار ساله است. بین سال های ۳۰۰۰ و ۴۰۰۰ قبل از میلاد، رنگرزی به عنوان هنر و مهارت در هند، چین و قسمت هایی از آمریکای جنوبی پایه گذاری شد”دین، ۱۳۸۵، ص ۱۰”. دانش رنگرزی در ابتدای دوره دره سند (۲۵۰۰ قبل از میلاد)، براساس پارچه های رنگی لباس های یافت شده، شناخته شده است. همچنین اثر رنگزای روناس در خرابه های تمدن دره سند در موهانجودارو و هاراپا (۳۵۰۰ قبل از میلاد) اثبات شده است””Siva,2007:916. آزمایشات شیمیایی از پارچه های قرمز موجود (کمربند قرمز رنگ) در مقبره شاه توتانخامون[۱۹] که در سال ۳۵۲ قبل از میلاد درگذشته بود، حضور رنگدانه استخراج شده آلیزارین از روناس را نشان می­دهد”Siva,2007:917″. الیاف رنگرزی شده ای که از گورهای واقع در دره پازیریک در ناحیه آلتایی[۲۰] سیبری کشف شده اند دارای قدمتی درحدود ۵ قرن قبل از میلاد هستند”دین، ۱۳۸۵ص ۱۰”. در قرن ۴ میلادی، رنگ هایی مانند نیل، وسمه، روناس، اسپرک، چوب برزیل، ایندیگو و ارغوانی تیره مایل به قرمز شناخته شد. حتی رنگ حنا از ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مورد استفاده قرار می­گرفت. رنگ زعفران در کتاب مقدس ذکر شده است. معروف ترین و باارزش ترین رنگ در طول اعصار که در کتاب مقدس نیز ذکر شده، رنگ ارغوانی است. این رنگ از صدف طلایی رنگ خاردار تهیه می­شده است””Siva,2007:917. آبی نیلی از هند به نام «پادشاه رنگ» درخشان­تر و سازنده­تر از نیلی رنگرزان اروپایی(woad) بود، که جایگزین آن شد “Puntener& Schlesinger,2000:382”.
۲-۴-۲ پیشینه رنگرزی در ایران
رنگرزی در ایران نیز پیشینه دیرینه‌ای دارد. پیش از اسلام، در دوره هخامنشی شاهد استفاده از رنگزاهای طبیعی و مهارت در رنگرزی هستیم. به طوری که گزنفون مورخ یونانی در نوشته هایش، اشاره به کارگاه قالی­بافی شاهان هخامنشی در شهر سارد (۴۰۰ سال قبل از میلاد) و قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش داشته است. همچنین این مورخ به پازیریک کهن‌ترین قالی کشف شده جهان و ایران، و وجود رنگ های زرد، قرمز، نارنجی، سبزآبی و سرمه ای در آن نیز اشاره کرده است “حیاتی، ۱۳۸۴،ص۷”. در کتاب «بُندَهِش» که تألیف آن را به دوران ساسانی نسبت می‌دهند، گیاهان را به خوبی دسته بندی کرده و درباره رنگ آمیزی آنها با روناس و سایر رنگ ها سخن به میان آورده است. این نشان می دهد که نیاکان ما این گیاهان را برای پوشش خود به کار می برده اند و نحوه کاشت و داشت و برداشت آن را می دانسته اند و در استفاده از آنها برای بافت پارچه هم، مهارت کافی داشته اند. در سطرهای شش و هفت همان صفحه می نویسد: «هر چه جامه به آن شاید رشتن(یعنی رنگ کردن، ریسیدن، تافتن و تابیدن) مانند سرکه و دار پرنیان و زردچوبه و روناس و نیل رنگ خوانند “دادگی، ۱۳۶۹، ص۴”. این امر نشان می­دهد که ایرانیان از دو سه هزار سال قبل گیاهان رنگزا را می­شناخته اند و آنها را رده بندی و در کشت و توسعه آنها مهارت داشته اند. در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده‌اند. کشف نمونه‌هایی از پارچه‌های دوره­ ساسانی و بافت فرش ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی در این دوره است. از نمونه‌های قالی ساسانی، قالی بهارستان یا بهارخسرو می‌باشد که از سنگ‌ها و جواهرات و تزئینات گران بها و بی‌نظیر، و همچنین از رنگ‌های زیبایی که تمام فصول سال را به نحو شگفت‌ انگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار داده‌ تهیه شده است. شیوه ساسانیان در به‌کارگیری رنگ‌ها با شیوه بیزانسی تفاوت دارد. رنگ‌های ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدل‌تر بوده و هنرمندانه‌تر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شده‌اند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان کارگاه‌ های رنگرزی که به صورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان وجود داشته است. در این کارگاه‌ها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانه‌ها به‌کار می‌گرفتند. شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگ‌ها به‌ خصوص در زمینه‌های مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجسته‌ای نظیر مکتب هرات، ایرانیان به عنوان استادان رنگ شناخته می‌شدند. با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص رنگرزی و قالی بافی نیز به خاطر عشایر ترک در سراسر کشورهای اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. رنگ‌های قالی با بهره گرفتن از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران‌ رنگرز به حد و دامنه‌ای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. روناس، نیل، اسپرک، پوست گردو، پوست انار و زعفران و سایر رنگ‌های گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوه‌ای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود. دوران صفویه اوج ترقی صنایع رنگرزی و قالی بافی‌ بوده است. خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات به دست آمده به چشم می‌خورد. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و اهمیت خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی کاربرد رنگ‌های شیمیایی خارجی نسبت به رنگ‌های طبیعی افزایش چشمگیری پیدا کرد. طبیعت به دلیل وجود تنوع رنگ زیباست و جذابیت قالی ایران به دلیل تنوع رنگ است که لحظه ها چشم به یک اثر خیره می­ شود و از آن به سادگی نمی­گذرد، تنوع رنگ قالی از ویژگی­های آن است که نسبت به سایر منسوجات زیباتر است رنگ­ها هر کدام موضوعی را بیان می­ کنند. تا دوره قاجار، رنگرزان ایرانی تنها از منابع طبیعی در فن رنگرزی استفاده می­کردند، ولی از این دوره به بعد با ورود رنگ­های جوهری از خانواده رنگ­های شیمیایی تحت نام آنیلین استفاده شد. ورود این رنگ­ها مانع از دلبستگی ایرانیان به رنگ­های طبیعی نگردید، هنوز بسیاری از افراد با تعصب ویژه­ای از آنها استفاده می­ کنند و تمام سعی و تلاش خود را صرف حفظ رویه­ های سنتی و اشاعه آنها دارند که توجه­شان به این امر بسیار حیاتی فرش ایران قابل ستایش است.
۲-۴-۳ رنگزاهای طبیعی
واژه «رنگزای طبیعی» همان طور که از نامشان بر می ­آید ریشه طبیعی داشته و شامل همه رنگ های بدست آمده از منابع طبیعی است. منشاء رنگزاها در طبیعت شامل گیاهان، حیوانات و مواد معدنی می­باشد. از مواد رنگزای به دست آمده از گیاهان می توان به نیل، روناس، حنا و جز اینها اشاره داشت که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست می­آیند. مواد رنگزای به دست آمده از حیوانات نیز اغلب شامل حشره قرمز‌دانه و صدف طلایی خاردار(رنگ ارغوانی) می­باشد. رنگزاهای طبیعی معدنی شامل نمک فلزات واسطه یا همان دندانه ها می­باشند. برای نمونه می توان به کروم، آهن، مس و… اشاره داشت.
طبیعت سراسر رنگ است، هر چند چشم انسان حساسیتی که نسبت به نور مرئی دارد محدوده­ کوتاهی از امواج
۶۵۵ نانومتر را شامل می­ شود , اما قادر است بسیاری از رنگ های طبیعی از جمله الکترومغناطیسی در حدود ۳۵۵
رنگ، گیاهان، جانوران و غیره را مشاهده کرده و آن ها را در گروه های مختلف دسته بندی کند .انسان اولیه نخست گیاهان، گل ها و بعضاً گروهی از حشرات را به عنوان منشأ ساخت رنگینه ها شناخت و دریافت درمیان بافت خاص این گیاهان و جانوران مولکول هایی وجود دارد که قادر به رنگ کردن الیاف طبیعی مانند پشم و پنبه می­باشند “افشارنیا، ۱۳۸۷ ،ص. “۲ هنر و علم رنگرزی با مواد طبیعی با داشتن صلابت وجود روزگاری بس دور است که به خدمت بشر در آمده است.
۲-۴-۴ طبقه بندی رنگزاهای طبیعی بر اساس ساختار شیمیایی
رنگزاهای طبیعی دارای ساختار و خصوصیات رنگی می­باشند این ساختارها شامل ایندیگویی، آنتراکینون، آلفا نفتوکینون ها، فلانوئیدها، دی هیدروکسی پیران ها، آنتوسیانانیدین ها، کاروتنوئیدها و غیره می­­باشد.
۲-۴-۴-۱ رنگزاهای ایندیگو[۲۱]: رنگزاهای ایندیگویی از مهمترین گروه رنگزاها هستند شامل نیل واقعی از گیاه «ایندیگوفرا تینکتوریا» و وسمه «ایساتیس تینکتوریا» می باشد”منتظر و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۷۹”.

تصویر۲-۴٫ ساختار رنگزاهای ایندیگو
۲-۴-۴-۲ رنگزاهای آنتراکینون[۲۲]: تقریباً همه رنگ های قرمز طبیعی با منشاء گیاهی، حیوانی و معدنی براساس ساختار آنتراکینون می­باشد. روناس، قرمزدانه، قرمز کرمس برخی از رنگ های دارای این ساختار می­باشند. به طور کلی این رنگ ها از ثبات خوبی برخوردارند”Samanta & Konar,2011: 33″.

تصویر۲-۵٫ ساختار رنگزاهای آنتراکینون
۲-۴-۴-۳ آلفا نفتوکینون ها[۲۳]: مهمترین رنگزا این دسته، حنا است که در مصر و هند کشت می­ شود. این رنگ ها معمولاً به روش رنگینه های دیسپرس بوده و فام نارنجی می­دهد. (تصویر۲-۶)
۲-۴-۴-۴ فلانوئیدها: فلانوئیدها که از مشتقات فلاون، ایزوفلاون ها، چالکون[۲۴] وآورونس ها[۲۵] هستند، منجر به تولید رنگ زرد می­شوند. فلاون ترکیب آلی بی رنگ است”Samanta & Konar,2011: 33″. (تصویر۲-۷)

تصویر۲-۶٫ ساختار رنگزاهای آلفا نفتوکینون ها تصویر۲-۷٫ ساختار رنگزاهای فلانوئیدها

گسترش صنایع نساجی و قالی بافی در قرن نوزدهم و نیاز روزافزون این صنایع به رنگ های ارزان و متنوع با کاربرد آسان لزوم کشفیات سریعی را در زمینه رنگ های شیمیایی مصنوعی ایجاب می­نمود. رنگ های شیمیایی از منابع دیگر رنگرزی الیاف می­باشند که در حدود یک قرن است در صنعت رنگرزی ایران مورد استفاده قرار می­گیرند. رنگ­های شیمیایی بعد از پیدایش به سرعت در کارگاه های رنگرزی رواج پیدا کردند، این رنگ ها به رنگ های جوهری معروف بودند که برای رنگرزی الیاف قالی مورد استفاده قرار گرفتند، این دسته از رنگ ها شفافیت قابل ملاحظه ای داشتند ولی از ثبات بسیار کمی برخوردار بودند، سرعت گسترش استفاده از آن ها به دلایل زیر بود :
۱ ) سهولت تهیه آن ها در بازار
۲ ) ارزان بودن قیمت آن ها
۳ ) ساده و راحت بودن روش رنگرزی با آنها “نصیری،۱۳۸۱،ص۲۶”.
در صورتی که از رنگ های شیمیایی برای رنگرزی الیاف استفاده شود، باید به نوع ساختمان الیاف و کیفیت کار توجه شود، چون نمی توان بدون توجه هر رنگی را برای هر لیفی بکار برد، برای مثال رنگ های بازیک را به دلیل عدم ثباتشان نباید برای الیاف پشم بکار برده شوند بلکه از آن ها می توان تنها برای رنگ کردن الیاف پنبه ای استفاده کرد و یا رنگ های شیمیایی دندانه ای مناسب رنگرزی الیاف پنبه ای نیستند ولی برای رنگرزی الیاف پشمی قابل استفاده اند.
۲-۴-۵ طبقه بندی رنگ های شیمیایی مناسب پشم مورد مصرف در قالی
رنگ های شیمیایی دارای تنوع زیادی می­باشند که از میان این گروه رنگ ها، تعدادی مناسب برای رنگرزی پشم قالی می­باشند.

۲-۴-۵-۱ رنگ های اسیدی
این نوع رنگ ها از املاح نمک های سدیم اسید سولفونیک تشکیل یافته اند. دسته ای از رنگ های شیمیایی که با بهره گرفتن از اسید استیک و یا اسید سولفوریک همراه با سولفات سدیم به عمل می­آیند. این گروه از رنگ ها در برابر نور و شستشو دارای ثبات بیشتری هستند به همین دلیل در میان رنگرزان الیاف فرش کاربرد بیشتری دارند. برای بالا بردن ثبات نور وشستشو این نوع رنگ ها در بعضی موارد مقداری مواد فلزی مانند دندانه کروم با آن ترکیب می نمایند”یزدانشناس و همکاران، ۱۳۸۱، ص۱۷۱”.
۲-۴-۵-۲ رنگ های دندانه ای
رنگ های دندانه ای کاربردشان مانند رنگ های طبیعی است، این رنگ ها را با دندانه کروم، دندانه می­دهند، به همین علت دارای ثبات خوبی هستند این رنگ ها را، رنگ های کرومی نیز می­نامند­. برای این دسته از رنگ ها علاوه بر دندانه کروم از دندانه های دیگر نظیر زاج سفید هم استفاده می­ کنند. زاج سفید کمک می­ کند تا کیفیت این رنگ ها به رنگ­های طبیعی نزدیکتر باشد­. شیوه حل کردن این رنگ­ها نیز همانند حل کردن رنگ های اسیدی می­باشد. باید توجه داشت که هنگام حل آن­ها­، ابتدا رنگ را با آب سرد به خمیر تبدیل کرده و سپس با افزودن آب گرم ، به حالت محلول مورد استفاده قرار گیرد.
۲-۴-۵-۳ رنگ های خمی

 

جهت

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:03:00 ب.ظ ]