بارنز و همکاران(۲۰۰۷) در پژوهشی با عنوان رضایت زناشویی: توجه مثبت در مقابل ارتباط‌های مؤثر، به بررسی نقش ارتباط مؤثر به عنوان یک متغیر توضیحی پرداختند. آن‌ها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که متغیرهای ارتباط مؤثر، به عنوان عنصر اساسی در رضایت زناشویی نیستند؛ بلکه برنامه‌های غنی‌سازی ازدواج، نقش مؤثرتری در ارتباطات زناشویی دارند.
ماد(۲۰۰۹) اثر آموزش مهارت‌های ارتباطی را بر افزایش سازگاری ۸ زوج مورد بررسی قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد آموزش باعث افزایش سازگاری زوجین گروه آزمایش شده است.

۲-۵-۲- پژوهش‌های انجام شده در ایران

مهدویان (۱۳۷۶) در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر آموزش ارتباط با رضامندی زناشویی و سلامت روانی ۱۵ زوج را مورد مطالعه قرار داد. افراد نمونه از بین مرکز مشاوره‌ی آموزش و پرورش شهر مشهد انتخاب شدند. این آزمودنی‌ها به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، درمان‌نما و کنترل قرار گرفتند. سه گروه از نظر متغیرهای جنس، سن، میزان تحصیلات و مرحله‌ی خاص زندگی خانوادگی با یکدیگر همتا شدند. در مرحله‌ی پیش آزمون هر سه گروه به پرسشنامه اتریچ و سلامت عمومی پاسخ دادند، و سپس گروه آزمایش تحت آموزش اصول ارتباط قرار گرفت. گروه درمان‌نما توصیه‌هایی در مورد نحوه‌ی برخورد با مشکلات تحصیلی، رفتاری و عاطفی فرزندانشان دریافت کرد، ولی گروه کنترل هیچ برنامه‌ی آموزشی دریافت نکرد. در مرحله پس‌آزمون هر سه گروه مجدداً با همان پرسشنامه‌ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش آموزش ارتباط با رویکرد شناختی- رفتاری می‌تواند باعث افزایش رضامندی زناشویی شود. حتی زمانیکه زن یا شوهر، از یک مشکل اختلال شخصیتی رنج می‌برد. همچنین این آموزش‌ها در مواردی به بهبود سلامت روانی آنها کمک می‌کند. به علاوه مشخص گردید که روش شناختی - رفتاری آموزش ارتباط، برای جامعه‌ی ما به ویژه افراد تحصیل کرده مناسب است.
دانلود پایان نامه
فقیرپور (۱۳۸۱) در یک پژوهش تحت عنوان نقش مهارت‌های اجتماعی در سازگاری زناشویی و طراحی یک مدل آموزشی و ارزشیابی آن، به بررسی تأثیر یک برنامه پیشگیرانه مبتنی بر رویکرد رفتاری – شناختی بر سازگاری زناشویی پرداخت. به همین منظور پنج سؤال پژوهشی مطرح شد. ابتدا با مطالعه منابع و الگوهای رایج و با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات فرهنگی، برنامه عملی تهیه گردید. این برنامه با ساختار مشخص و دارای ۹ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای بوده است. در این پژوهش از طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون بدون گروه کنترل استفاده شد. ابزار اندازه‌گیری شامل دو پرسشنامه بود. یکی از پرسشنامه‌ها توانایی افراد را در مقوله‌های‌ دانش، نگرش و رفتار اندازه‌گیری می‌کرد. پرسشنامه دیگر نیز سازگاری‌زناشویی را اندازه‌گیری می‌نمود. تعداد گروه‌های مورد مطالعه ۲۵ گروه بودند که به طور داوطلبانه در آموزش‌ها شرکت کرده بودند. پس از جمع آوری اطلاعات، داده‌ها با بهره گرفتن از روش‌های آماری مورد‌نیاز (مقایسه میانگین گروه‌های همبسته و مستقل تجزیه و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌های تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزشی - مشاوره‌ای میزان دانش، نگرش و رفتار افراد را به طور معنی‌داری در زمینه‌های مورد مطالعه افزایش داده بود. همچنین اجرای برنامه‌ی سازگاری ‌زناشویی افراد را بطور معنی‌داری افزایش داده بود. اثر‌گذاری برنامه برای خرده‌ مقیاس‌های سازگاری زناشویی به ترتیب، رضایت زناشویی، توافق دو نفری، همبستگی دو نفری و ابراز محبت بود.
اصلانی (۱۳۸۳)در پژوهش خود به بررسی نقش مهارت‌های ارتباطی در کارایی خانواده پرداخت. نمونه این تحقیق ۱۶ زوج (۸ زوج گروه آزمایش و ۸ زوج گروه گواه) از دانشجویان متأهل دانشگاه تهران ساکن خوابگاه جلال آل احمد بود. طرح پژوهش، روش پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل است. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که فرضیات این پژوهش همگی باسطح آلفایp<0.05 تأیید شده. بنابراین آموزش مهارت‌های ارتباطی باعث بالا رفتن کارآیی خانواده در مقوله‌های حل مشکل، ارتباط، نقش‌ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده شده است.
نظری (۱۳۸۳) پژوهشی را با عنوان بررسی تأثیر برنامه‌های بهبود بخشی ارتباط بر رضایت زناشویی زوجین هر دو شاغل در شاهرود انجام داد. برنامه‌ی بهبود بخشی ارتباط یک برنامه آموزشی است که به وسیله‌ی آموزش مهارت‌های خاص به زوجین کمک می‌کند تا مشکلات خود را حل کنند. جامعه‌ی این پژوهش شامل آن دسته از کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان شاهرود که دارای همسران شاغل بودند. نمونه‌ی پژوهش شامل ۲۴ زوج است که از بین زوجینی که حاضر به شرکت در مطالعه بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از پرسشنامه‌ی رضایت زناشویی که توسط اشنایدر ساخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها علاوه بر استفاده از روش‌های آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شده است. تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که برنامه‌ی بهبود بخشی ارتباط به طور معناداری رضایت کلی و همه‌ی ابعاد آن را بهبود بخشیده است.
جلالی و جلالوند (۱۳۸۴) در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زوج‌ها پرداختند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داده میانگین نمرات پس‌آزمون سازگاری زن و مرد در گروه آزمایش که آموزش دریافت کرده بودند بیشتر از نمرات گروه کنترل بود و تفاوت بین میانگین نمرات دو گروه معنی‌دار بود(۰۰۹/۰p=). ضریب اتا برابر با ۷۰/۰به دست آمده یعنی ۷۰/۰ افزایش در نمرات سازگاری زوج‌ها ناشی از تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بوده است.
احمدی و همکاران (۱۳۸۴)در پژوهش خود دریافتند که سازگاری‌ در روابط زناشویی‌ بر میزان‌ سلامت‌ روانی‌، میزان‌ رضایت‌ از زندگی‌ و حتی‌ بر میزان‌ درآمد، موفقیت‌ تحصیلی‌ و رضایت‌ از شغل‌ زوجین تأثیر می‌گذارد. از سویی‌ دیگر ناسازگاری‌ در روابط زوجین‌ موجب‌ اختلال‌ در روابط اجتماعی‌، گرایش‌ به‌ انحرافات‌ اجتماعی‌، افول‌ ارزش‌های‌ فرهنگی‌ در بین‌ زن و شوهر‌ می‌شود.
در این‌ پژوهش‌ که‌ با هدف‌ شناخت وضعیت سازگاری زناشویی و میزان شیوع ناسازگاری در بین کارکنان سپاه انجام گرفت، تعداد ۹۰۰ زوج از بین کارکنان سپاه شهر تهران با بهره گرفتن از روش خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش، روش توصیفی‌- زمینه‌یابی بود. ابزار مورد استفاده در پژوهش عبارت بودند از: آزمون رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و اطلاعات ازدواج. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، ۱۰.۲ درصد از مردان و ۱۹.۷ درصد از زنان از زندگی زناشویی خود ناراضی هستند و ۵۱.۴ درصد از مردان و ۴۹.۷ درصد از زنان گاهی راضی و گاهی ناراضی‌اند. بیشترین میزان ناسازگاری در بین آنها در زمینه‌ی توانایی حل تعارض و روابط جنسی بود. لازمه‌ی توانایی حل تعارض و بهبود روابط جنسی داشتن مهارت‌هایی است که قابل آموزش و یادگیری هستند. از طریق افزایش مهارت‌های زوجین در ابعاد فوق می‌توان میزان سازگاری زناشویی و در نهایت میزان رضایت از زندگی را در آنها افزایش داد. بر این اساس پیشنهاد اصلی پژوهش حاضر توجه مسؤلین سپاه به برنامه‌های آموزشی و مشاوره خانواده بوده است.
نجات(۱۳۸۵) به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر میزان صمیمیت زوجین پرداخته است. وی از مجموعه مهارت‌های زندگی، ۳ مهارت توانایی ارتباط مؤثر، توانایی مقابله با هیجان‌ها و توانایی مقابله با استرس را آموزش داده است. یافته‌های تحقیق وی نشان می‌دهد که آموزش مهارت‌های زندگی به طور معنی‌داری می‌تواند باعث افزایش میزان صمیمیت زوجین گردد. بین میزان صمیمیت مردان و زنان در نمرات پس‌آزمون تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که میزان صمیمیت گزارش شده از سوی زنان بیشتر است.
غلامزاده و همکاران(۱۳۸۷) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی به شیوه گروهی برکارایی خانواده زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان اهواز می‌پردازد.
فرضیه‌های پژوهش از این قرار بودند:
۱- آموزش مهارت‌های ارتباطی به شیوه‌ی گروهی موجب افزایش کارایی خانواده در زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره‌ی بهزیستی شهر اهواز می‌شود.
۲- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه حل مشکل می‌شود.
۳- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه ارتباط می‌شود.
۴- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه نقش‌ها می‌شود.
۵- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه همراهی عاطفی می‌شود.
۶- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه آمیزش عاطفی می‌شود.
۷- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه کنترل رفتار می‌شود.
۸- آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش عملکرد خانواده در زمینه عملکرد کلی خانواده‌ می‌شود.
جامعه‌ی آماری این پژوهش شامل کلیه‌ی زوجین خود معرف (مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره بهزیستی) شهرستان اهواز، در سه ماهه اول سال ۱۳۸۷ می‌باشند. نمونه این پژوهش مشتمل بر ۳۰ زوج (‍۱۵زوج گروه گواه و ۱۵ زوج گروه آزمایش‌) می‌باشد. افراد مراجعه‌کننده، به طور تصادفی به عنوان دو گروه آزمایش و گواه انتخاب گردیدند. روش این پژوهش، طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل می‌باشد، پس از انتخاب تصادفی گروه‌های آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش‌آزمون اجرا شد، سپس مداخله آزمایشی، (آموزش مهارت‌های ارتباطی)، فقط بر روی گروه آزمایش و در ۷ جلسه ارائه گردید و پس از اتمام برنامه، پس‌آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس داده‌ها با بهره گرفتن از تحلیل واریانس چند متغیری مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که تمام فرضیه‌های طرح شده تأیید می‌گردد.
در پایان پژوهشگر پیشنهاد می‌کند، به منظور افزایش عملکرد خانواده، کلاس‌های آموزشی مهارت‌های ارتباطی، توسط مشاوران، در سطح قشرهای مختلف جامعه برگزار گردد تا آگاهی بیشتری در زمینه چگونگی روابط زوجین به وجود آید. پیشنهاد می‌شود تأثیر آموزشی مهارتهای ارتباطی با آزمودنی‌های دارای ویژگی‌های متفاوت نیز مورد بررسی قرار گیرد. مؤظف نمودن مشاوران به برگزار نمودن کلاس‌های آموزش مهارت‌های ارتباطی در سطح مدارس، به خصوص دبیرستان و پیش دانشگاهی برای دانش آموزان و حتی والدین آنها؛ و تهیه و پخش برنامه‌های آموزش دیداری شنیداری متنوع در رابطه با مهارت‌های ارتباطی ازطریق ‌رسانه‌های گروهی.
به منظور پیشگیری از مشکلات زناشویی و بالا بردن عملکرد خانواده لازم است مدل‌ها و برنامه‌هایی با تأکید بر یافته‌های پژوهش در زمینه آموزش قبل از ازدواج و یا اوایل ازدواج صورت گیرد و پس از آن به شیوه‌های مختلف و در سطحی گسترده این آموزش‌ها اجرا شوند.
جعفری(۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های ارتباطی زوجین پیش از ازدواج بر افزایش رضایت زناشویی زوجین پس از ازدواج پرداخته است. سؤال اصلی این است که آیا شرکای ازدواج از روابط خود احساس رضایت می‌کنند؟
مهارت‌های ارتباطی در این پژوهش شامل هشت حیطه‌ی آموزش افزایش آگاهی از خود، دیگری و زندگی مشترک، آموزش گوش دادن فعال، آموزش کنترل عواطف و هیجانات، آموزش ابراز وجود، آموزش‌ مهارت‌های حل تعارض، آموزش روابط اجتماعی با خانواده و دوستان، آموزش روابط جنسی و آموزش مهارت‌های حل مسئله می‌باشد.
جامعه آماری این پژوهش عبارت از کلیه‌ی زوج‌هایی است که در سه ماهه اول سال ۱۳۸۶ در دفاتر ازدواج کرج عقد کرده‌اند و دارای ویژگی‌های زیر هستند:
۱- تحصیلات زن و مرد کمتر از دیپلم نباشد.
۲- زن و شوهر قبلاً ازدواج دیگری نداشته باشند.
۳- سن زنان بیشتر از ۲۵ و سن مردان بیشتر از ۳۵ سال نباشد.
در این پژوهش گروه نمونه از طریق نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب شد، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دلیل انتخاب ۲۰ زوج این بود که برای پژوهش‌های با روش آزمایشی حداقل ۱۵ نفر برای هر گروه توصیه شده است.
فرضیه‌های این پژوهش عبارت بودند از :
۱- میانگین نمرات زناشویی زوج‌هایی که آموزش مهارت‌های‌ارتباطی را دریافت کرده‌اند، بیشتر از زوج‌هایی است که این مهارت‌ها را دریافت نکرده‌اند.
۲- میانگین نمرات حل‌تعارض در زوجینی که آموزش مهارت‌های‌ارتباطی رادریافت کرده‌اند، بیشتر از زوجینی است که این مهارت‌ها را دریافت نکرده‌اند.
۳- میانگین رضایت از روابط جنسی زوجینی که آموزش مهارت‌های ارتباطی را دریافت کرده‌اند، بیشتر از زوجینی است که این مهارت‌ها را دریافت نکرده‌اند.
۴- میانگین نمرات روابط اجتماعی با خانواده و دوستان در زوجینی که تحت آموزش مهارت‌های ارتباط قرار گرفته‌اند، بیشتر از زوجینی است که این مهارت‌ها را دریافت نکرده‌اند.
متغیر مستقل در این پژوهش عبارت از آموزش مهارت‌های ارتباطی است و متغیر وابسته شامل نمره‌ای است که فرد در رضایت زناشویی کسب می‌کند.
برای بررسی معنادار بودن تفاوت میزان رضایت زناشویی بین دو گروه، میانگین نمرات برای دو گروه مستقل مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. قرار آزمونt از طریق آزمون آماری گرفته شده، و با بهره گرفتن از نتایج آزمون فرضیه‌ها رد یا قبول شد.
نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت‌های ارتباطی موجب افزایش رضایت زناشویی زوجین، رضایت از روابط جنسی و حل تعارض ها می‌گردد. در واقع سه فرضیه‌ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است. در مورد فرضیه‌ی چهارم، بین میانگین نمرات زوجین گروه آزمایش وکنترل درخرده مقیاس روابط اجتماعی با خانواده و دوستان تفاوت معناداری وجود ندارد و فرض پژوهش رد می‌شود.
از جمله پیشنهادات پژوهشگر این می باشد که:
۱- سازمان‌های دولتی و غیردولتی دست‌اندرکار در اموراجتماعی در جهت‌گیری پژوهش‌های خود به این امر توجه ویژه‌ای مبذول دارند. مسلماً با بهره‌گیری از حمایت‌های انسانی و مالی بیشتر می‌توان این موضوع را از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار داد و بسیاری از محدودیت‌ها را رفع نمود. همچنین انجام چنین پژوهش‌هایی از طرف سازمان‌ها می‌تواند کاربرد‌ یافته و در سطحی گسترده ممکن سازد.
۲- به سازمان‌های مجری برنامه‌های آموزش و پیشگیری در امور خانواده و زوج‌ها پیشنهاد می‌شود براساس مدل و برنامه مشخص و سازمان یافته حرکت کنند و از آموزش‌های دل بخواهی و بدون پشتوانه نظری اجتناب نمایند.
۳- پژوهشگران بعدی پژوهش‌های مشابهی را در یک فرایند طولانی مدت ۵ ساله و بخصوص پس از فرزند دارشدن زوجین انجام داده و رضایت دو گروه آزمایش و کنترل را در این مدت نیز، با یکدیگر مقایسه کنند.
۴- با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دهنده‌ی اثربخشی آموزش‌ مهارت‌های ارتباطی پیش از ازدواج بر افزایش رضایت زناشویی زوجین می‌باشد، به زوجینی که درآستانه‌ی شروع زندگی مشترک می‌باشند پیشنهاد می‌شود در کلاس‌های عمومی و جلسات خصوصی که در مراکز مشاوره به این منظور تشکیل می‌شود شرکت نموده و مهارت‌های ضروری برای ورود به این مرحله مهم زندگی را فراگیرند.
مهرابی زاده و همکاران (۱۳۸۹) این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زنان متأهل ۴۰-۲۰ ساله تحت آموزش نهضت سوادآموزی، با کنترل طول مدت ازدواج انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه‌ی زنان متأهل ۴۰-۲۰ ساله تحت آموزش نهضت سواد‌آموزی شهر اهواز در سال ۸۶ بود. نمونه‌ای مشتمل بر ۵۰ نفر از این زنان، به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شده و در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک - والاس استفاده شد. طرح پژوهش، از نوع طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه کنترل بود. پس از انتخاب تصادفی گروه‌های آزمایشی و کنترل، مداخله آزمایشی (آموزش مهارت‌های زندگی) بر روی گروه آزمایشی، به مدت ۱۰ جلسه ۷۰-۶۰ دقیقه‌ای و ۲ جلسه در هفته اجرا شد و پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه، پس‌آزمون به عمل آمد. داده‌های به دست‌ آمده با بهره گرفتن از روش آماری تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری در این پژوهش، p<0.05 در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها نشان داد، آموزش مهارت‌های‌زندگی، بدون کنترل و با کنترل طول مدت ازدواج، می‌تواند باعث افزایش سازگاری زناشویی زنان متأهل گروه آزمایش در مقایسه با کنترل شود. در آموزش مهارت‌های زندگی با بهره گرفتن از شیوه‌های کارآمد گوش فرا دادن، صحبت کردن، ارائه‌ پاسخ‌های غیرکلامی مؤثر، کیفیت رابطه بین زوجین ارتقا می‌یابد. همچنین، فراگیری مهارت حل مسئله باعث ارائه‌ راهکارهای مؤثر، در هنگام وقوع مشکل و در نتیجه افزایش میزان رضایت و خشنودی آن‌ها از زندگی زناشویی می‌شود.
یارمحمدیان و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش هوش هیجانی و مهارت‌های زندگی بر سازگاری زناشویی زوج‌های جوان به این نتیجه رسیده‌اند که آموزش مهارت‌های زندگی و هوش هیجانی تأثیر معناداری بر سازگاری زناشویی و مؤلفه‌های آن (رضایت دوتایی، توافق دوتایی، همبستگی دوتایی و بیان محبت‌انگیز) در زوج‌های جوان دارد. همچنین در سازگاری زناشویی کلی، توافق دو نفری و ابراز محبت دو گروه آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش هوش‌هیجانی با یکدیگر تفاوت معنادار نداشتند. ولی در رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری بین دو گروه آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش هوش‌هیجانی تفاوت معناداری به دست آمد.
هویلی پور و همکاران(۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر انتظارات و نگرش‌های زناشویی فرزندان دختر در آستانه ازدواج کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می‌پردازند.
آموزش پیش از ازدواج باعث تعدیل انتظارات زناشویی فرزندان در آستانه ازدواج کارکنان می‌شود. و آموزش پیش از ازدواج باعث بهبود نگرش‌های زناشویی در فرزندان در آستانه ازدواج کارکنان می‌شود. اینها فرضیه‌های پژوهش حاضر بودند.
روش این پژوهش تجربی بوده و از طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه‌ی آماری این پژوهش کلیه‌ی فرزندان دختر در آستانه ازدواج کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بودند که در سال ۱۳۹۰ مورد بررسی قرار گرفتند که در دوران نامزدی یا عقد قرار داشتند. برای انتخاب نمونه از جامعه‌ی مذکور از افراد ثبت نام شده که به فراخوان پاسخ دادند ۲۶ نفر با بالاترین نمره انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و گواه (۱۳نفر آزمایش و ۱۳نفر گواه) جایگزین شدند از هر دو گروه پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، با فاصله یک ماه به عمل آمده آزمودنی‌ها به دو پرسشنامه انتظارات و نگرش‌های زناشویی پاسخ دادند.
داده‌های حاصل از پژوهش با بهره گرفتن از آزمون‌های آماری تحلیل کوواریانس چند‌متغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکوا) مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی‌ها نشان داد که: آموزش پیش از ازدواج، انتظارات زناشویی فرزندان در آستانه ازدواج را بهبود می‌بخشد. همچنین آموزش پیش از ازدواج ابعاد نگرش‌های فرزندان در آستانه ازدواج را بهبود می‌بخشد.
اورکی و جمالی(۱۳۹۱) به پژوهشی تحت عنوان اثربخشی آموزش برنامه غنی‌سازی ارتباط بر میزان سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل، با هدف تعیین تأثیر غنی‌سازی ارتباط بر میزان سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل می‌پردازند.
جامعه‌ی آماری آن‌ها، شامل کلیه‌ی دانشجویان متأهل دانشگاه پیام نور ارومیه (۶۰۰ زوج) بود که در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونه‌ی پژوهش نیز شامل ۶۰ نفر (۳۰ زوج) می‌شد که حداقل یکی از زوجین در سال مورد اشاره در بالا، دانشجوی دانشگاه پیام نور ارومیه بود.
روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع نیمه تجربی بوده است. در این پژوهش از طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شده و زوجین به شیوه‌ی تصادفی انتخاب و در گروه‌های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند.
متغیر مستقل برنامه‌ی آموزشی غنی‌سازی روابط بود که در ۱۰ جلسه روی گروه آزمایش انجام شد. در گروه کنترل نیز که شامل ۱۵ زوج بود هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپاینر، ۱۹۷۶ ) بود.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:31:00 ب.ظ ]