آسیب مغزی نیز یکی از عوامل جسمانی است که در صورت بروز آن کل زندگی بدنی و مهمتر از آن سلامت روانی- اجتماعی شخص را تحت الشعاع قرار میدهد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ب- عوامل روانی- اجتماعی
۱ – محرومیت ذهنی
یکی از مهمترین عوامل رشد و تحول روانشناختی سالم برای انسان لزوم برخورداری انسان از محیطی آرام، طبیعی و نشاط انگیز است تا با مواجهه با محرکهای سالم و متنوع بتواند عواطف و احساسات مثبت خودش را بپروراند.
۲ – موسسه ای کردن
امروزه ایجاد مؤسسه های نگهداری که در آن اشخاص با محیط ارتباط سالم و مؤثری ندارند باعث شده تا سلامت روانی افراد تا حدودی به مخاطره بیفتد.
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
۳ – محرومیت در خانه
مکان های مسکونی بسته و نبودن امکانات رفاهی و سرگرمی سالم در محیط خانه نیز از عوامل روانی- اجتماعی مخل سلامت روان به شمار می آید.
ج- الگوهای بد خانوادگی
۱ – فقدان رابطه والد- کودک
در صورتیکه والدین در محیط خانه رابطه صمیمانه و تؤام با تعامل مثبت با فرزندان خود نداشته باشند، تحول عاطفی و شناختی کودک دچار اختلال شده و سبب میشود که فرزند آنها در بزرگسالی از سلامت روانی رضایت بخش برخوردار نباشد.
۲ – طرد کردن
کانون خانواده به عنوان هسته اصلی برطرف کننده نیازهای روانی و جسمانی فرزندان به حساب می آید و چنانچه والدین نتوانند به نیازهای فرزندانشان پاسخ مثبتی بدهند و به دلایل مختلف آنها را طرد کنند، این شرایط زمینه ساز بروز اختلال روانی و جسمانی شده و آنها را از داشتن شخصیت سالم محروم می سازد.
۳ – فزون حمایت گری و محرومیت های عاطفی
توجه بیش از حد به نیازهای فرزندان سبب ایجاد روحیه توأم با وابستگی بیش از حد فرزندان به و الدین میشود که این خود آنها را از مقابله مؤثر با مشکلات و داشتن
اختلال شخصیتی و بالعکس محرومیت های عاطفی و صحبت نکردن با فرزندان آنها را با مشکل ناپختگی عاطفی و نداشتن سلامت روانی مواجه می سازد.
۴ – خود مختاری بیش از حد کودک:
چنانچه کودک بیش از اندازه خودمختار باشد و توجهی به امر و نهی و راهنمای های والدین نشان ندهد، سبب الگوبرداری نامناسب با محیط اجتماعی شده و سلامت روانی وی را مختل می سازد
۵ – خواسته های غیرواقعی والدین : والدین به عنوان رکن اصلی تربیت فرزندان اثر مستقیم و اجتناب ناپذیری بر شکل گیری شخصیت فرزندانشان دارند، به نوعی که توقع بیش از حد ازتوانایی کودک و به زحمت انداختن کودک سلامت روانی و جسمانی وی را به مخاطره می اندازد.
۶ – فقدان انضباط
فقدان اصول و قوانین فردی و گروهی در منزل سبب خودمختاری فرزندان می شود که همراه با بزرگتر شدن آنها و ضرورت پیروی از قوانین اجباری که در محیط وسیع تر خارج از خانه شخص نمی تواند با شرایط محیطی خودش را سازگار نماید و بروز چنین مشکلاتی در آینده سبب بر هم خوردن تعادل روانی شخص می شود .
۷ – کمبود ارتباط
در صورتیکه افراد در محیط خانه و با اعضای خانواده ارتباط مؤثر رضایتبخش نداشته باشند، در درازمدت این افراد از ارائه بازخوردهای مثبت و تشویق شدن برای برقراری رابطه مؤثر با دیگران باز می مانند، و با احساسات منفی، تنهایی و افسردگی روبرو می شوند که آنها را در شرایط روانی آسیب زا گرفتار می سازد.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
د- ساختار خانوادگی ناسازگار
۱ -خانواده بی کفایت
در برخی از خانواده ها سست بودن پایه های اقتصادی، عاطفی، فرهنگی والدین و اعضای خانواه باعث رشد نامطلوب شخصیت افراد خانواده و فرزندان می شود.
عکس مرتبط با اقتصاد
۲ – خانواده از هم پاشیده
از هم پاشیدگی خانواده و جدایی والدین خصوصاً اگر در سنین پایین اتفاق بیفتد سبب رشد ناسالم انسان از بعد عاطفی و ناتوانی برای رسیدن به کمال شخصیتی می شود .
۳ – خانواده ضداجتماعی
اگر والدین در محیط خانه به هنجارشکنی و ناسازگاری با محیط اجتماعی بپردازند بر فرزندانشان و چگونگی تعاملات افراد با آنها اثر می گذارد ، در نتیجه باعث می شود که فرزندان و خود آنها امنیت روانی مطلوب را جهت برقراری ارتباط مؤثر با محیط اجتماعی کسب ننمایند.
۴ – آسیب روانی اولیه
عدم توجه به محبت کافی و توجه به فرزند در ماه ها و سالهای اولیه تولد باعث وابستگی ناایمن در فرزند شده و اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روان وی می گذارد.
هـ- فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی
۱ – رقابت ناسالم
رقابت های ناسالم و نامشروع و غیرقانونی اقتصادی در افراد می تواند زمینه ساز فشارهای روانی و اختلافات بین فردی در افراد شود، در نتیجه سلامت روانی آنها را به خطر بیندازند.
۲ – خواسته های شغلی
توجه بیش از حد به رقابتهای تسلیحاتی و فن آوری پیشرفته صنعتی، باعث ایجاد توقعات نامعقول و بالاتر از توانایی در افراد و در نتیجه فشار روانی شدید بر آنها می شود.
۳ – پیچیدگی زندگی جدید
مشکلات زندگی شهرنشینی باعث غفلت از توجه به نیازهای روانی- اجتماعی افراد می شود که اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روانی آنها می گذارد.
و- عوامل اجتماعی- فرهنگی
-۱ جنگ و جنایت:
بروز جدال های بین اقوام صدمات جبران ناپذیری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد می گذارد که در نتیجه باعث برآورده نشدن نیازهای مادی و معنوی افراد می شودواین امر که سلامت روان آنها را به مخاطره می اندازد.
۲ – تبعیض نژادی و پیش داوری
گروهی باعث ایجاد مشکلات روحی و اختلافات برای گروه اقلیت و در نتیجه عدم آرامش و امنیت می شود.
۳ – مشکلات اقتصادی و استخدامی
که به دلیل عدم برآورده شدن نیازهای افراد باعث بروز فشارها و تنش های روانی شدید در افراد می شود که این امر سلامت روانی آنها را به مخاطره می اندازد ( رجبی ، ۱۳۸۹ ) .
سلامت روان و نظام ارزشی
یکی از شروط لازم برای دستیابی به سلامت روان ، برخورداری از یک نظام ارزشی است و همانگونه که چاهن می گوید : بهره مندی از یک سلسله ارزشهای شخصی و فلسفه ای مبتنی بر باورها ، آرزوها و آرمانهایی که با سعادت و تحقق خود و اطرافیان فرد پیوندی نزدیک دارد ، شرط لازم برای کسب سلامت روان است .
مازلو ، اصول و ارزشهای افراد مأیوس و درمانده و افرادی را که واجد سلامت روانی هستند ؛ دست کم در برخی موارد ، متفاوت می داند ؛ زیرا آنان دارای ادراکات و طرز تلقی های متفاوتی از جهان مادی ، اجتماعی و جهان روان شناختی خصوصی هستند که همین ادراکات و طرز تلقی های متفاوت ، نظام ارزشی فرد را رقم می زنند ( مازلو ، ترجمه رضوانی ، ۱۳۷۲ ) .
به اعقتاد مازلو ، نظام ارزشهای فرد واجد سلامت روان بر پایه پذیرش فیلسوفانه طبیعت خود ، طبیعت بشری ، حیات اجتماعی و طبیعت و واقعیت جسمانی حیات استوار است . در واقع ، بخش عمده ای از قضاوت ها و ارزش گذاریهای هر روزه این گونه افراد ، از پذیرش واقعیتسرچشمه می گیرد . آنچه را فرد واجد سلامت روان ، که خواستار تحقق خود است ، تأیید یا تکذیب می کند ، بدان وفادار می ماند یا خوشایند یا ناخوشایندش می یابد ، اغلب می تواند همچون اشتقاقاتی که ریشه در خصیصه پذیرش دارد . ادراک شود ( مازلو ، ترجمه رویگریان ، ۱۳۶۷ ) .
ویژگی افرادی که از موهبت سلامت روان برخوردارند :
۱-قناعت
۲-علاقه زیاد به استفاده از توانایی ها و لذت بردن از زندگی
۳-توانایی کنترل و مدیریت اضطراب و دلشوره
۴-انعطاف پذیری و آموختن سریع مسائل
۵-ایجاد تعادل میان کار –بازی-فعالیت – استراحت
۶-اعتماد به نفس بالا
ویژگی های مثبت و سلامت روح و روان به افراد کمک می کند تا در فعالیت های گوناگون حضور فعال داشته باشند ارتباط قوی برقرار می کنند و بر مشکلات زندگی و اضطراب پیروز شوند.
هر انسانی که بتواند با مسائل عمیق خود کنار بیاید با خود و دیگران سازش یابد و در برابر تعارض های اجتناب ناپذیر درونی خود ناتوان نشود و خود را به وسیله جامعه مطرح نسازد دارای سلامت روانی است (صادقی موحد و همکاران ۱۳۸۷) . بهداشت روانی شاخه ای از طب است که روش های خاص حفظ تندرستی روانی را مورد توجه قرار می دهد و فعالیت های آن عبارتند از :
۱-شناخت علل اختلالات روانی-ارثی-اجتماعی-فرهنگی و خصوصی
۲-دادن اطلاعات به گروه هایی از مردم از طریق تشکیل کنفرانس ها و مباحث دسته جمعی و انتشار بروشورها و جزوه ها دربارۀ موضوعات مختلف
۳-انجام اقدامات پیشگیرانه در مورد ضایعات شخصیتی و سایر نابهنجاری ها دو ناسازگاری ها توسط جلسات مشاوره طبی – روانی(کاوه ، ۱۳۹۱).
در واقع فردی که دارای سلامت روانی است از عملکرد و کیفیت زندگی بهتری در مقایسه با دیگران برخوردار است . به همین دلیل سلامت روان شاخصی است که با متغیرهایی مانند بازده تحصیلی بالا ،روابط زناشویی موفق و…. مرتبط است . موضوع سلامت روانی دانشجویان مسئله ای است حیاتی که امروزه چالش های اساسی را بر انگیخته است ( کادیسون ، ۲۰۰۴ ) .
بررسی رابطه بین هوش معنوی و سلامت روانی دانشجویان
دانشجویان هر جامعه دسترنج معنوی و انسانی آن جامعه بوده و از سرنوشت سازان فردای کشور خویشند. با پیشرفت صنعت و فنآوری جدید و مشکلات مربوط به آن، اختلالات و بیماریهای روانی همانند مشکلات جسمانی، افزایش چشمگیری یافته و از آنجا که سلامت روان قشر دانشجو اهمیت فراوانی دارد، لازم است که مسایل عاطفی و روانی این قشر عظیم جدی تلقی شده و مورد رسیدگی قرار گیرد. تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر بیانگر وجود اختلالات روانی در سطوح مختلف دانشجویان می باشد . افزایش مراجعه ی دانشجویان به بخشهای مشاوره ی دانشجویی موید وجود مشکلات روانی، اجتماعی و تحصیلی روزافزون در آنها می باشد.
از سویی دیگر همه روزه به شمار افرادی که باور دارند معنویت راه درمان روان نژندی ها و درماندگی روانی آن ها می باشد و متخصصینی که برای درمان بیماری های روانی و ارتقای بهداشت روان بر باورها و رفتارهای معنوی توجه دارند، افزوده می شود . همین امر باعث شده که سازمان بهداشت جهانی اخیرا انسان را موجودی زیستی روانی اجتماعی و معنوی تعریف کند. در راستای این جهت گیری معنوی و به موازات بررسی رابطه ی دین و معنویت و دیگر مولفه های روان شناختی مثل سلامت روان گروهی در صدد تعریف مفاهیمی جدید در ارتباط با دین و معنویت بوده اند . برای مثال مفاهیم سلامت معنوی ، بهزیستی معنوی و … در آستانه ی هزاره ی سوم به ادبیات آکادمیک روانشناسی اضافه شده اند . با پیشرفت صنعت و فن آوری جدید و مشکلات مربوط به آن ، اختلالات و بیماریهای روانی همانند مشکلات جسمانی افزایش چشمگیری یافته اند ( ناسل ، ۲۰۰۴ ) .
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:33:00 ب.ظ ]