در زمان حکومت ناصرالدین شاه روند استفاده از راه های چاپاری ادامه یافته و با انجام اصلاحاتی از سوی امیرکبیر به سال ۱۲۶۶هـ.ق برنامهای تدوین شده است که در همه ایالات تشکیلات چاپاری برقرار و در ماه ۲ بار چاپاران تردد داشته باشند. لیکن به سبب صعبالعبور بودن راه های ارتباطی و عدم کنترل مرکز در برخی ایالات نتوانست چنین برنامهای پیشرفت داشته باشد.
تا زمان امیرکبیر تنها کار چاپار جابجایی نامه و مراسلات حکومتی بود ولی در سال ۱۲۶۹هـ.ق دستوری از سوی امیرکبیر صادر شد که تشکیلات چاپاری که شامل ایجاد راه های چاپار و تأسیس چاپارخانه و تنظیم برنامه جهت حرکت چاپار از مرکز به ایالات و بالعکس انجام گیرد و مقرّر شد که نامه های مردم نیز به مقصد برسد و مسافرینی که میخواهند سریع و با شتاب سفر کنند میتوانند از طریق راه چاپار اقدام کنند. چون در این روش شب و روز سوار بر حیوان در راه بودند و همینطور در تابستان با شدت گرمای شدید چون راه میپیمایند خسته کنندهترین شکل سفر است. ولی با همه دشواریها چند بار سریعتر از سفر کاروانی است به همین ترتیب. بیشتر اروپائیان در سفر به ایران برای غنیمت شمردن وقت و زمان به این نوع مسافرت اشتیاق نشان میدادند. (اوبن، ۱۳۶۲: ۲۳۶)
به نظر می آید با توجه به وضعیت راه ها و شرایطی که بر آن حاکم بود راه های چاپاری در اکثر راه های عمدهی ایران وجود داشته به همین جهت ادارهی پست مرکزی مقررات مربوط به راه ها را طوری وضع کرده بود که مسافرین با پرداخت عوارض از قرار هر فرسنگی برای هر اسب دو قران بگیرند و این مبلغ در مقصد پرداخت میشد تا با این درآمدها به وضعیت راه ها بهتر رسیدگی گردد. (همان، ۴۳)
اکثر راههایی که به اصفهان منتهی میشد از طریق چاپار بوده است. در راه های چاپار سفر به صورت منزل به منزل ولی با سرعت انجام میگیرد به طوری که مسافر به محض رسیدن به منزل اول در فرصت کوتاه می تواند استراحتی داشته باشد. به محض تعویض اسبها بلافاصله سفر به منظور رسیدن به منزل دوم صورت میگیرد. در این شکل از سفر معمولاً مسافر مسافتی بین ۱۵ تا ۲۰ فرسخ را که فاصله متوسط سه تا چهار منزل است روزانه طی می کند ولی خود چاپارها به سبب مهارت و قدرت خاصی که دارند به راحتی میتوانند از این مقدار تجاوز کرده و در یک روز مسافتی حدود ۳۰ فرسخ یا در حرکتهای سریع و شبانهروزی مسافتی بالغ بر این را طی کنند. (کرزن، ۱۳۸۰: ۳۱-۳۰)
اروپائیان به خاطر فرصت کمی که دارند این نوع از راه ها را برای انجام سفر میپسندند و آن را از بهترین نوع سفر میدانند و اعتقاد دارند که این شکل سفر در ایران همطراز با قطارها در مسیر راه آهن است. (کارلاسرنا، ۱۳۶۲: ۲۳۹)
ج: دشواری و سختی راه ها از دید سفرنامهنویسان عصر قاجار
در دوره قاجار مسیرهای ارتباطی از نوع مال رو و خاکی بوده و این راه ها به وسیله چارپایان و گاریها شکل گرفته بود. حمل و نقل و بازرگانی در چنین راههایی به کندی و با شرایط سخت انجام میگرفت.هنگامی که در این کشور برای آدمی سفری طولانی در پیش است امکان ندارد که دچار زحمت نشود. چنانچه ضمن ایام سال مسافرت کمی دیرتر یا زودتر از وقت مناسب آغاز گردد آدمی بایستی یا در گرما بسوزد یا به واسطه سرما دچار یخ زدگی شود. گاه در شبانه روزممکن است سرما و گرما تواما باشند.(دوراند،۱۳۴۶: ۱۶).
مسافرت در چنین راههایی به شکل گروهی و در مدت زمان طولانی صورت میگرفت.از جمله مسیرهای سخت که مسافرت راطولانی میکرد مسیر بوشهر تا تهران بود که به مسافت ۱۹۶ فرسخ در مدت ۴۸ روز طی شده است. حرکت در شب تاریک از پرتگاههای سختگذر و تنگهی مرتفع میگذشت.
آنچه به نظر می آید اینکه، بالا بودن آمادگی جسمانی سیاحان اروپایی در این مسیرهای سخت و طاقتفرسا که همزمان با گرمای تابستان صورت میگرفت، مانع از گرفتار شدن آنان به بیماری و ناخوشی میگشت. (فوروکاوا، ۱۳۸۴: ۲۴۹).
سفر سیاحان اروپایی از مسیر شمال به سمت مرکز فلات ایران کار بسیار راحت تر و سادهتری بود تا اینکه از راه خلیج فارس مسیر جنوب را به سمت شمال طی کنند (بروگش، ۱۳۷۴: ۲۱۷).
در راههای جنوب مخصوصاً بوشهر به سمت اصفهان در فصل تابستان امکان سفر در روز بسیار سخت بود و کاروانها مجبور بودند در شب سفر کنند لیکن سفر در بیابانهای تاریک بسیار وحشتناک به نظر میرسید زیرا جاده ها پستی و بلندیهای زیاد داشت و جاده گاهی بسیار باریک میشد که در مسیر گاری و بار حیوانات به زمین میافتاد و مسافران را به زحمت میاندخت (لوتی، ۱۳۷۲: ۳۹)
اینگونه مشکلات در مسیرهای ارتباطی بوشهر به سمت اصفهان در سفرهای شبانه امری کاملاً عادی محسوب میشد و اگر سفرها در روز انجام میگرفت ممکن بود به چنین مشکلاتی برخورد نکنند.
بنابراین آنچه مسیر ارتباطی را دشوار ساخته بود سر و بالایی بودن از خلیج فارس تا اصفهان است. بخصوص در نواحی کوهستانی که گردنههای خطرناک داشت یا راهزنان در مناطق کوهستانی اقامت داشتند.
با همه این موارد میتوان اذعان کرد که دشواری و سختی راه ها در بازرگانی و صنعت و اقتصاد و در مجموع بر زندگی و معیشت مردم تأثیرگذار است.
یکی از این نکات مربوط می شود به ساختار بناها در ایران، شکل و ساختار بناها در شمال و جنوب، مغرب و شرق ایران متفاوت است و چون راه ها خاکی و خراب بودند به سختی میشد مصالح مفید و مناسب را از نقطهای به نقطهی دیگر حمل کرد و به همین جهت اگر در برخی نقاط ایران بناهای مستحکمی وجود ندارد نباید مردم ایران را سرزنش کرد. (دروششوار، ۱۳۷۸: ۲۰۴(
۱-خراب بودن راه ها
مسیرهای ارتباطی از یکنواختی برخوردار نبود و به نظر میرسد که بخشی از راه ها پر دستانداز و مرتفع و ناهموار بوده و حرکت درشکه و گاریها را با مشکل مواجه میساخت. به همین جهت عبور از آنها و وارد شدن به نواحی کویر و هموار برای مسافران این راه ها جالب توجه بود و احساس آرامش و راحتی میکردند. لیکن این آرامش کوتاه مدت بود و مجدداً مسیر به صحرای شنزار و صعبالعبور منتهی میشد و هرچه جاده به سمت ارتفاعات منتهی میشد خطرات هم افزایش مییافت چرا که این نقاط محل غارت کاروانها توسط راهزنان بود، پس حرکت از این مسیرها مستلزم امکانات نظامی بود که باید به همراه مسافرین جادهها باشد تا در مواقع ضروری از خود دفاع کنند. (اوبن، ۱۳۶۲: ۲۸۱)
احساسی که مسافرین راه ها از شرایط جادههای ایران در عصر قاجار دارند متفاوت است زیرا حرکت آنها در شرایط یکسان نبوده و حتی در فصول مختلف سال شرایط را برای آنها تغییر میداد. ولی در مجموع راه های منتهی به پایتخت (تهران)، از شرایط بهتری برخوردار بود و این موضوع امری طبیعی است که حاکمان تنها به پایتخت و اطراف آن توجه دارند و هرچه از پایتخت دورتر میشویم وضعیت متفاوت میگردد. تمهیداتی که روسها در بخشهای شمالی داشتند تا هرچه بهتر و سریعتر به اهداف و مقاصد خود برسند بر بالا بردن کیفیت راه ها تأثیرگذار بود. بیتوجهی قاجارها به اصفهان کاملاً مشهود بود و این موضوع برمیگردد به رقابت قاجارها با حکومت صفوی، ناهمواری راه های ارتباطی اصفهان و سنگلاخی و شنزار بودن راه ها و اینکه رهگذران بر سر راه خود یک مرتبه به تپه یا صخرهای عبورناپذیر میرسیدند و به سلیقهی خود راه را از طرفی دور زده نشان از آن بوده که برای احداث راه از هیچ نقشهی مهندسی استفاده نشده بود و به همان شکل که جویباری راه خود را میجوید و موانع را دور میزند مسافرین سواره و پیاده در راه اصفهان به تهران و بالعکس نیز چنین راههایی را ایجاد کرده بودند. وجود توقفگاهها در این مسیر کاملاً محسوس میشد چرا که امکان نداشت چنین مسیرهایی را یک سره پیمود. اجساد فراوان شتر یا اسب در طول مسیر نشان از سختی راه بوده است. (کلودانه، ۱۳۷۰: ۹۴-۱۹۳).
به نظر میرسد که راه های منتهی به اصفهان از سمت شرق چنان خستهکننده باشد که به دوزخ کویر تشبیه می شود و اگر سیاحان اروپایی رنج و مشقت سفر را تحمل میکردند فقط به قصد دیدار از زیباترین شهر جهان یعنی اصفهان بود که وصف آن را از سفرنامههای عصر صفوی شنیده بودند.
بنابراین راههایی که به سختی طی میشد تا به اصفهان برسند دوباره طی نمیشد و سیاحان از مسیرهای دیگر عبور میکردند تا متفاوت از راه های قبل باشد و دوباره آن مشکلات گذشته را تجربه نکنند. (همان، ۱۳۷۰: ۱۹۲)
راه ها اعم از کوهستانی و بیابانی و کویری و همچنین راه های شنزار مشکلات خاص خود را داشت و با تغییر فصول و شرایط آب و هوایی تغییراتی در آنها ایجاد میکرد که حرکت کاروانها را به کلی مختل مینمود و امکان ادامه سفر را از بین میبرد، از جمله منحرف شدن مسیر آب میتوانست بخشی از راه را از بین ببرد چون راه ها خاکی بود و زیرسازی نشده بودند به همین جهت به باتلاقی تبدیل میگشت یا در مسیر کوهستانی تکانهای شدید که بر درشکه و دلیجان وارد میگشت سبب کوفتگی عضلات، یا به خاطر سنگلاخی بودن جاده، سبب شکستن محور دلیجان میگشت و برای تعمیر آن ساعتها زمان را میگرفت. در مسیرهای کویری و شنزار با فرورفتن دلیجان در شن و ماسه به کلی کاروان از حرکت باز میماند و تنها چاره کار این بود که منتظر اسبهای تازه باشند که توسط درشکهچی از راه برسند. گاهی مواقع مشکلات و سختیها چنان زیاد بود که امید ادامه سفر را از سیاحان و کاروانها میگرفت و این احتمال داده میشد که هرگز به اصفهان نخواند رسید. ولی با این شرایط به نظر می آید که راه های کوهستانی از خطرات بیشتری برخوردار بود آن هم به خاطر راهزنانی که در این مسیرها قرار داشتند و حتی جان مسافران را تهدید میکردند. (همان، ۲۲۲)
درتمام سراسر ایران ازمشرق به مغرب و ازشمال به جنوب همه جا یا ویران شده و یا در حال ویران شدن است. بنایی که خراب شود کسی همت نمی کند آن را تعمیر نماید .پیوسته ویرانه به ویرانه اضافه میشود. وقتی دیده میشود که پلها خراب ، کاروانسراها ویران، راه ها وجاده ها در هم ریخته و گم شده. انسان به فکر فرو می رود و به نظر می رسد که هر یک از اهالی یا ساکنان ایران تنها به جا یازمینی که روی آن کار می کنند و به خانه ای که در ان زندگی می کنند دل بسته اند و از محل خود خارج نمی شدند و با جاهای دیگر رابطه ندارند.(فلاندن،۱۳۲۴: ۳۱۶).
۲- نبودن امنیت لازم در راه ها
به نظر میرسد برخی انتقادات سفرنامهها از اوضاع راه های ارتباطی باعث گردید برخی افراد در داخل ایران نیز جرأت اعتراض داشته باشند و صدای اعتراض خود را بالا ببرند و به صراحت بیان کنند که خرابی ایران و فلاکت ایران و گرانی و بیعلمی ایران به واسطه نداشتن راه های خوب است.در این خصوص عین السلطنه در خاطرات خود حتی به وجود راهزنان بر سر راه های مستقیم بوشهر- شیراز اشاره دارد که هیچ تاجری جرأت حمل مالالتجاره را ندارد.(عین السلطنه،۱۳۷۴: ۷۶-۶۰)
با دیدن اوضاع راه های منتهی به اصفهان از سوی سیاحان خارجی باعث تعجب آنها میگردد چرا که آن شکوه و عظمتی که در وصف اصفهان عصر صفوی شنیده بودند با آنچه که در عصر قاجار میبینند بسیار متفاوت است و اذعان می کنند که اگر در برخی مسیرها امکان مسافرت وجود دارد به خاطر اقدامات دولتهای قبل به خصوص صفویه است که به خاطر اهمیت دادن به مسائل اقتصادی و بازرگانی توجه به مسیرهای ارتباطی را جزء برنامه های اصلی قرار داده بود. (فریزر، ۱۳۶۴: ۱۹۵)
عقیده بر این است که از بین راه های اصفهان، آن مسیری که به سرزمین بختیاری منتهی می شود را نمی توان در قالب راه عنوان کرد زیرا مسیری صعبالعبور و بسیار خطرناک است و برای عبور از این مسیر مسافر باید از دل و جرأت زیادی برخوردار باشد تا با راهزنان که به طور طبیعی بر سر راه قرار میگیرند مقابله کند و هم در این مسیرها حیوانات که کالا یا مسافر را حمل می کنند باید از توان لازم برخوردار باشند تا بتوانند آن ارتفاعات صعبالعبور را پشت سر بگذارند. (رنه آلمانی، ۱۳۳۵: ۶۴۳)
از گزارشهای سیاحان در سفرنامهها آنچه به دست می آید اینکه راه های سختگذر و دشوار بیشتر در سرحدات ایران است و با این اوضاع راه ها تعمیر اساسی نمیشد تا بلکه بدین وسیله دروازههای ایران را به روی دشمن خارجی ببندند. بنابراین عواقبی که در پی این سیاست است اینکه حمل و نقل در این راه ها کُند صورت میگرفت و براساس آن دانش و آگاهی مردم نیز در حال ابتدایی باقی میماند و پیشرفت نمیکرد. (فوروکاوا، ۱۳۸۴: ۱۳۹)
آنچه سبب ناامنی می شودریشه در تزلزل حاکمیت کشور دارد.زیرا پس از استبدادصغیر هرج و مرج کاملی بر کشور حکمفرما شد و ناامنی ها در اطراف اصفهان سازمان یافته تر و ریشه دارتر گردید.نایب حسین کاشی و رضا جوزانی علاوه بر دیگر دسته جات کوچک تفنگچی مدتی طولانی راه های اطراف را در سیطره خود گرفتند. ازسوی دیگر قشقایی ها برای نشان دادن اقتدار خود به رقابت با بختیاری ها به صحنه آمدند و راه های جنوب اصفهان را ناامن کردند. طایفه بویر احمدی نیز به شکلی سازمان یافته به غارت کاروانها و دهات اطراف شهر دست می زدند. به این فهرست باید اختلاف میان ایل قشقایی و بختیاری را اضافه کرد. ورود عوامل ناامن کننده خارج از ولایات اصفهان همانند بویر احمدی ها که زیر نظر حکومت فارس بودند با نایب حسین کاشانی که در کاشان مستقر بود کار را برحکام اصفهان سخت تر و زمینه روانی ناامنی راه ها را بیش از پیش فراهم کرد.(نورانی،۱۳۸۳: ۹).
امنیه نیز در سامان دادن به راه های اصفهان ناتوان بود زیرا پس از ۵ ماه از تاسیس این اداره، در انجمن ولایتی اصفهان صحبت شد:همه روزه خبر می رسد فلان ده یا فلان مزرعه را در رویدشت و غیره سارقین قشقایی و بختیاری و غیره غارت نمودند… خوب است انجمن فکری برای اهالی بیچاره بنماید.(همان،۱۱).
راه حل اساسی برای مقابله با همه مشکلات در راه های ارتباطی ایران و اینکه حمل و نقل آسان به وجود آید، در ایجاد راه آهن از شمال و جنوب است که از این طریق شاخههایی از راه آهن می تواند شهرهای دیگر چون شیراز و اصفهان را نیز به هم پیوند دهد. یک راه حل دیگر سازماندهی وسایل حمل و نقل در مسیرهای مورد استفاده است. (وست، ۱۳۸۰: ۱۳۵)
برداشتها و طرز تفکرات سیاحان درخصوص اوضاع راه های ایران متفاوت است. بنابراین چنین عقیدهای که ضعف ایران در زمینه راهسازی و مشکلات حمل و نقل یک مسئله داخلی است و هیچ تأثیری در روابط با کشورهای دیگر ندارد، صحیح به نظر نمیرسد زیرا اهمیتی که راه های ایران از لحاظ استراتژیکی و جغرافیایی دارند توجه استعمارگران قرن ۱۹ را به خود معطوف کرده بود.
مشکلات مربوط به راه های ایران عصر قاجار را نمی توان به حساب عوامل طبیعی چون بیابان و کوهستان و کویر دانست. بلکه عوامل انسانی و شرایط سیاسی پدید آمده در عصر قاجار، از جمله اغتشاشات داخلی بر سر قدرت و همچنین عبور نیروهای نظامی از راه ها، سبب بینظمی فراوان میگشت. همینطور با درگذشت حاکم یا وزیری مدتها وضعیت راه ها دچار بینظمی میگشت و راهزنان فرصت پیدا میکردند تا به غارت کاروانها بپردازند. شاید ما در داخل عوامل ضعف را کمتر احساس میکردیم ولی سیاحان اروپایی در گزارشات خود به مراتب این موضوع را مطرح کرده اند که نظام نامعقول گمرکی و عدم وجود وسایل ارتباطی سریع، مانع پیشرفت صنعت در ایران گشته بود. (پولاک، ۱۳۶۱: ۳۷۹
۳- فواصل و منازل بین راه
یکی از مهمترین دغدغه های سفر برای هر مسافری این است که برای رسیدن به مقصد فاصلهی کوتاهتری را طی کند تا از زحمت و سختی سفر کاسته شود.
در دوره قاجاریه که راه ها از نوع کاروانرو و خاکی بود مسافتها در مدت زمان طولانی طی میشد یکی از مهمترین سیاستها در امر راهسازی کوتاه کردن مسافت است. گستردگی و وسعت جغرافیایی ایران سبب گشته بود که مسافرت در راه های ایران با دشواری زیاد همراه باشد. پس لازم بود تا در راه های سخت و دشوار منازلی برای استراحت کاروانیان احداث گردد. برای سنجش مسافتها در عصر قاجار از فرسنگ یا فرسخ استفاده میشد. طول فرسنگها در راه های ایران به یک اندازه طی نمیشد بلکه بستگی به شرایط راه ها یا وسایل نقلیه داشت تا مسافتها را طی کنند.طول فرسنگ در مسیرهای کوهستانی و سنگلاخی قطعاً بیشتر بود و اگر نوع وسیله نقلیه هم قاطر یا درشکه باشد زمان بیشتری را باید در این راه ها طی کنند.در مسیرهای صاف و هموار بیابانی سرعت کاروانها چون بیشتر بود فرسنگها را در مدت زمان کوتاهی طی میکردند. (وست،۱۳۸۰: ۵۹)
فاصلهی توفقگاهها یا منازل حدود ۳ تا ۸ فرسخ بود و بستگی به شرایط راه داشت که اگر مسیرها خستهکننده نبودند فاصله منازل هم بیشتر میشد و اگر جاده سخت و دشوار بود فاصله منازل کمتر میشد. در ایران معمولاً اولین منازل را جهت استراحت کاروانیان به فاصلهی کوتاهی از مبدأ احداث می کنند تا کاروان در اولین فرصت به فکر آنچه از ابزار و وسایل سفر را که فراموش کرده باشد و دوباره بتواند برگردد و آن را مهیا کنند. (ویلز، ۱۳۶۸: ۵۴)
به نظر می آید که در عصر قاجار فرسنگ اندازه دقیق ندارد و بستگی به تصور انسان دارد که کوتاه یا بلند احساس می شود. ولی از بین وسایل نقلیه چون اسب چون سریع حرکت می کند می تواند یک فرسخ را در یک ساعت طی می کند و هر فرسنگ را برابر شش کیلومتر حساب می کنند. (دوروششوار، ۱۳۷۸: ۱۸۵)
در تعیین منازل در مسافت ۸۰۰ کیلومتر، اصفهان به سمت بغداد که از شهرهای سلطان آباد (اراک) و سپس کرمانشاه، راه ها از میان مناطق کوهستانی میگذشت چنین برآورد شده که در مرحله اول سفر یعنی از اصفهان به سمت سلطان آباد (اراک) قاطرچیان مسافت ۲۶۵ کیلومتر را به ۷ منزل تقسیم کرده و آن را در مدت ۷ روز طی کرده اند. (اوبن، ۱۳۶۲: ۳۱۲)
در سفر از تهران به سمت اصفهان هم که مسافت ۴۸۰ کیلومتر عنوان شده، مسافر با خط پُست همراه با درشکه ۵ روزه طی می کند که طولانی به نظر میرسد و تصور بر این است که اگر تأخیری در ایستگاهها صورت نمیگرفت در مدت زمان کمتر طی میشد. (همان، ۲۷۰)
در مقایسه مسافتهای ۲۶۵ کیلومتر در ۷ روز با ۴۸۰ کیلومتر در ۵ روز قطعاً وضعیت راه ها تعیینکننده است. اگر مسافت کوتاه بیشتر به طول انجامید، بیشتر به خاطر سختی راه و کوهستانی بودن آن است که حرکت را بسیار کُند میکرد. ولی مسافت بیشتر در مدت زمان کوتاه اگر طی شد، هموار بودن و صاف بودن مسیر بوده است. نوع وسایل نقلیه هم در کوتاه یا طولانی بودن مسافتها نقش دارند. (کلودانه، ۱۳۷۰: ۱۸۸)
همچنین به نظر میرسد مسافتها برحسب فصول سال متفاوت طی میشده است. حتی تغییرات آب و هوایی و تغییر فصول در استفاده از نوع وسایل نقلیه تأثیرگذاراست.به طور مثال در تابستان کاروانها فقط در شب امکان سفر مییافتند و در طول روز به خاطر گرمای شدید مجبور بودند به استراحت بپردازند. به همین جهت مدت زمان مسافرت را بسیار طولانی میکرد به طوری که مسیر بوشهر تا تهران به مدت ۴۸ روز طی می شود.اشاره شد که مسافتها یک سره طی نمیشد و کاروان در سفر بوشهر به تهران ۸ روز در شیراز و ۳ روز در اصفهان و ۲ روز در جاهای دیگر معطل مانده و چون کاروان تجاری و بازرگانی بود فقط ۳۵ روز راه پیموده شد. (فوروکاوا، ۱۳۸۴: ۲۴۹)
نوع سفر یعنی انفرادی یا با خانواده سفر کردن در مدت زمان طی شده تأثیرگذار است. فاصله اصفهان تا رشت که حدود ۱۲۲ فرسخ تخمین زده شده در مدت ۲۳ روز طی می شود که از این مدت ۱ روز در کاشان، ۱ روز در قزوین استراحت داشته اند. و این طول مسافرت به صورت کاروانی و همراه با خانواده بوده ولی به شکل انفرادی با وجود چاپارخانه خوب در طول مسیر می شود ۴ روزه طی کرد. (ویلز، ۱۳۶۸: ۱۸۸)
اگر در عصر قاجار به وضعیت راه ها توجه میشد و وسایل حمل و نقل جدید جایگزین چارپایان میگشت فواصل و منازل هم بسیار نزدیک میگشت و رنج و سختی سفر را کاهش میداد و قطعاً بر معیشت و اقتصاد مردم تأثیرگذار بود. لیکن به تناسب دشواری و آسان بودن راه و همینطور دوری و نزدیکی به کاروانسراها، فواصل دو منزل به هم متناسب بوده است.
مسلماً چون وقت و زمان برای ما دارای ارزش است و دوست داریم فواصل را در مدت زمان کوتاه طی کنیم، پس یکی از دغدغه های سیاحان خارجی هم به هنگام مسافرت در راه های ارتباطی ایران همین موضوع بوده است و دغدغهی اصلی آنها این بود که چگونه در فرصت زمان کوتاهی مسیرهای صعبالعبور و سخت را پشت سر بگذارند تا سریع به مقصد برسند.
به نظر میرسد که شرایط جادهها مانند عریض یا باریک بودن راه و ناهموار بودن آن، و همینطور منتهی شدن به گذرگاههای خطرناک به طولانی شدن سفر میانجامید. در مسیر قمشه به اصفهان مدت زمان سفر به ۱۲ ساعت به طول میانجامید. به طوری که از این مدت زمان چهار ساعت و نیم آن از قمشه تا مهیار بوده و هفت ساعت و نیم آن از مهیار تا اصفهان بوده است. شناخت فواصل راه ها و اینکه در چه مدت زمانی می شود مسیرها را طی کرد سبب میشد مسافرین کاروانها با برنامه دقیق اقدام به سفر کنند و هر آنچه در طول سفر به کار می آید برای خود مُهیا کنند. (گوبینو، ۱۳۶۷: ۹۳- ۱۹۲).
د- امنیت راه ها و راهکارهای مقابله با راهزنان
بحث امنیت راه ها یک موضوع کاملاً مهم برای حکومتها بوده است. به همین جهت برای مقابله با چپاول و غارت کاروانهای تجاری، برخی تأسیسات به وجود آمده بود که در ایران تازگی نداشت و در دوره های قبل از قاجاریه نیز چنین شیوهای برای مقابله با راهزنان وجود داشت.
برای امنیت راه ها در ایران تلاشهایی صورت می گیرد.گماشتن مستحفظین بر سر راه ها یکی از راهکارهای مهم در این خصوص بوده است. (تاورنیه،۱۳۳۶: ۱۲۲).
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:54:00 ق.ظ ]