ماهیت خطرهای ناشی از محیط کنترلی ضعیف به‌گونه‌ای است که احتمالاً به یک خطر تحریف بااهمیت خاص در گروه های معاملات، مانده حسابها و موارد افشا محدود نمی‌شود. به عبارت دیگر، ضعفهایی چون عدم صلاحیت مدیریت می‌تواند اثر فراگیرتری بر صورتهای مالی داشته باشد و ممکن است مستلزم برخورد جامعتری توسط حسابرس باشد.
حسابرس برای برآورد خطر ممکن است کنترلهایی را شناسایی کند که احتمالاً بتواند تحریف با اهمیت در ادعاهای خاص را پیشگیری یا کشف و اصلاح نماید. حسابرس معمولاً از کنترلها شناخت بدست می‌آورد و آنها را به ادعاهایی ربط می‌دهد‌که در فرایند‌ها و سیستمها وجود دارد. انجام چنین عملی مفید است چون هریک از فعالیتهای کنترلی اغلب به خودی خود به یک خطر مربوط نمی‌شود. اغلب، چندین فعالیت کنترلی همراه با سایر اجزای کنترلهای داخلی، برای مقابله با یک خطر، لازم است.برعکس، برخی فعالیتهای کنترلی ممکن است بریک ادعای بخصوص مربوط به یک گروه معاملات یا مانده حساب خاص اثری ویژه داشته باشد. برای مثال، فعالیتهای کنترلی که واحد مورد رسیدگی برای اطمینان یافتن از شمارش و ثبت درست موجودیهای پایان سال توسط کارکنان خود، برقرار می‌کند، مستقیما به ادعاهای وجود و کامل بودن مانده حساب موجودی مواد و کالا مربوط می‌شود.
کنترلها می‌تواند بطور مستقیم یا غیر مستقیم به یک ادعا مربوط شود. هرچه ارتباط یک کنترل غیر مستقیم‌تر باشد، اثربخشی آن کنترل در پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریفها در آن ادعا ممکن است کمتر باشد. برای مثال، بررسی خلاصه فروش فروشگاه های هرمنطقه توسط مدیر فروش، معمولاً به طور غیر مستقیم با ادعای کامل بودن درآمد فروش ارتباط دارد. از این‌رو، این امر ممکن است درکاهش خطر مرتبط به آن ادعا، از کنترلهایی که ارتباط مستقیم‌تری با آن ادعا دارند، مانند مطابقت مدارک حمل با صورتحساب فروش، اثربخشی کمتری داشته باشد.
شناخت حسابرس از کنترلهای داخلی ممکن است تردیدهایی را درباره قابلیت حسابرسی صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی ایجاد کند. نگرانی درباره صداقت مدیریت واحد مورد رسیدگی ممکن است چنان جدی باشد که حسابرس را به این نتیجه برساند که احتمال ارائه نادرست صورتهای مالی توسط مدیریت در حدی است که انجام حسابرسی میسر نیست. همچنین نگرانی در باره وضعیت و قابلیت اعتماد سوابق واحد مورد رسیدگی ممکن است سبب این نتیجه‌گیری حسابرس شود ‌که دسترسی به شواهد حسابرسی مناسب و کافی برای اظهارنظر مقبول درباره صورتهای مالی امکان‌پذیر نیست. حسابرس درچنین شرایطی، ارائه نظر مشروط، یا عدم‌اظهارنظر را مورد توجه قرار می‌دهد، اما گاه، تنها چاره حسابرس ممکن است کناره‌گیری از کار باشد.
۲-۱۹- خطرهای عمده مستلزم توجه خاص حسابرس
تعیین خطرهای عمده، که در بیشتر حسابرسیها پیش می‌آید، به قضاوت حرفه‌ای حسابرس بستگی دارد. حسابرس برای این قضاوت، اثر کنترلهای شناسایی شده مرتبط با خطر را درنظر می‌گیرد تا این موضوع را مشخص کند که آیا ماهیت خطر، آثار احتمالی تحریف بالقوه (شامل امکان این که خطر به تحریفهای متعدد بینجامد) و احتمال وقوع خطر چنان می‌باشد که مستلزم توجه خاص حسابرس گردد. معاملات عادی و غیر پیچیده‌ای‌که به طور سیستماتیک پردازش می‌شود احتمال کمتری دارد که به‌خطرهای عمده بینجامد، زیرا، خطرهای ذاتی آنها کمتر است. ازسوی دیگر، خطرهای عمده اغلب از خطرهای تجاری که ممکن است به تحریف با اهمیت بینجامد، ناشی می‌شود. حسابرس در بررسی ماهیت خطرها، موضوعاتی شامل موارد زیر را مورد توجه قرار می‌دهد:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

این که آیا خطر، خطر تقلب است.

مربوط بودن خطر به تحولات عمده اخیر در زمینه‌های اقتصادی، حسابداری یا غیره به‌نحوی که مستلزم توجه خاص باشد.
حسابداری

 

پیچیدگی معاملات.

ارتباط خطر با معاملات عمده با اشخاص وابسته.

میزان ذهنی بودن اندازه‌گیری اطلاعات مالی مربوط به خطر، به ‌ویژه در موارد وجود ابهامات متعدد در اندازه‌گیری.

ارتباط خطر با معاملات عمده خارج از روال عادی فعالیت تجاری واحد مورد رسیدگی یا معاملاتی که به هر دلیل، غیرعادی به‌نظر می‌رسد.

خطرهای عمده اغلب به معاملات عمده غیرمعمول و موضوعات عمده قضاوتی مربوط می‌شود. معاملات غیرمعمول، معاملاتی است که از لحاظ اندازه یا ماهیت، غیر عادی باشد و از این رو، به ندرت رخ می‌دهد. موضوعات قضاوتی می‌تواند شامل انجام برآوردهای حسابداری در مواردی باشد که ابهام اندازه‌گیری عمده‌ای وجود دارد.
خطرهای تحریف با اهمیت می‌تواند در مورد خطرهای مربوط به معاملات عمده غیرمعمول ناشی از موضوعاتی چون موارد زیر، بیشتر باشد :

 

 

دخالت زیاد مدیریت در تعیین نحوه عمل حسابداری.

دستی بودن بخش عمده‌ای از عملیات گردآوری و پردازش اطلاعات.

محاسبات یا استانداردهای حسابداری پیچیده.

ماهیت معاملات غیرمعمول‌که ممکن است واحد مورد رسیدگی را در اعمال کنترلهای مؤثر نسبت به خطرها با دشواری روبرو کند.

خطرهای تحریف با اهمیت ممکن است در مورد خطرهای مربوط به موضوعات قضاوتی عمده‌ای بیشتر باشد که مستلزم انجام برآوردهای حسابداری به دلیل موضوعاتی چون موارد زیر است :

 

 

استانداردهای حسابداری مربوط به برآوردهای حسابداری یا شناخت درآمد عملیاتی ممکن است به‌گونه‌ای متفاوت تفسیر شود.

قضاوت لازم ممکن است ذهنی، پیچیده یا نیازمند مفروضاتی درباره آثار رویدادهای آتی باشد، برای مثال، قضاوت درباره ارزش منصفانه.

حسابرس باید در مورد خطرهای عمده، طراحی کنترلهای مربوط توسط واحد مورد رسیدگی، شامل فعالیتهای کنترلی مربوط را ارزیابی و چگونگی اجرای آنها را مشخص کند. شناخت حسابرس از کنترلهای واحد مورد رسیدگی در ارتباط با خطرهای عمده، به‌منظور فراهم نمودن اطلاعات مناسب برای اتخاذ یک رویکرد مؤثر حسابرسی، الزامی است. مدیریت باید از خطرهای عمده آگاه باشد، اما، خطرهای مربوط به معاملات غیرمعمول یا موضوعات قضاوتی عمده، اغلب احتمال کمتری دارد که مشمول کنترلهای عادی شود. از این‌رو، شناخت حسابرس از نحوه طراحی و اجرای کنترلها در مورد این خطرهای عمده توسط واحد مورد رسیدگی، شامل نحوه برخورد مدیریت با خطرها و نحوه اجرای فعالیتهای کنترلی (مانند بررسی مفروضات توسط مدیران ارشد یا کارشناسان، فرایندهای مدون انجام برآوردها یا تصویب توسط هیئت مدیره) برای مدیریت خطرهاست. برای مثال، در مواردی که رویدادی مانند دریافت اخطاریه در مورد دعوای حقوقی عمده وجود دارد، توجه به برخورد واحد مورد رسیدگی شامل موضوعاتی مانند نحوه ارجاع آن به کارشناسان مناسب (مانند مشاور حقوقی درون یا برون سازمانی)، چگونگی برآورد اثر بالقوه و چگونگی افشای موضوع در صورتهای مالی می‌باشد.
۲-۱۹-۱- خطرهایی‌که‌آزمونهای محتوا، به‌تنهایی شواهد حسابرسی مناسب و کافی برای آنها فراهم نمی‌کند
حسابرس با شناخت سیستم اطلاعاتی واحد مورد رسیدگی در ارتباط با گزارشگری مالی، می‌تواند خطرهای تحریف با اهمیتی را شناسایی کند که مستقیما به ثبت و نگهداری سوابق گروه های معاملات یا مانده‌ حسابهای عادی و تهیه صورتهای مالی قابل اعتماد مربوط می‌شود. این خطرها شامل خطرهای پردازش نادرست یا ناقص است. معمولاً، این خطرها به گروه های معاملات عمده‌ای مانند درآمدهای عملیاتی، خریدها و دریافتها یا پرداختهای نقدی واحد مورد رسیدگی مربوط می‌شود.
معاملات تجاری معمول، اغلب به طور خودکار پردازش می‌شود. درچنین شرایطی، ممکن است اجرای آزمونهای محتوا به تنهایی در رابطه با خطر جوابگو نباشد. برای مثال، درشرایطی که بخش عمده‌ای از اطلاعات واحد مورد رسیدگی، به طور الکترونیکی، مثلاً از طریق یک سیستم یکپارچه، شروع، ثبت، پردازش وگزارش می‌شود، حسابرس ممکن است تشخیص دهد که طراحی آزمونهای محتوای مؤثری که به تنهایی شواهد حسابرسی مناسب و کافی فراهم کندکه گروه های معاملات یا مانده حسابهای مربوط به‌طور با اهمیتی تحریف نشده است، میسر نیست. درچنین شرایطی، شواهد حسابرسی ممکن است تنها به شکل الکترونیکی در دسترس باشد و کافی و مناسب بودن آن معمولاً به اثر بخشی کنترلهای حاکم بر درست وکامل بودن آن بستگی دارد. افزون بر این، چنانچه اطلاعات تنها به‌طور الکترونیکی شروع، ثبت و پردازش یا گزارش شود و کنترلهای مناسب بطور مؤثر اعمال نشود، احتمال شروع نادرست یا تغییر اطلاعات و عدم کشف آن بیشتر می‌شود.
۲-۱۹-۲- تجدید نظر در برآورد خطر
برآورد حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعا مبتنی‌بر شواهد حسابرسی موجود است و ممکن است با کسب شواهد حسابرسی بیشتر در جریان حسابرسی، تغییر کند. به ویژه برآورد خطر ممکن است مبتنی‌بر این انتظار باشد که کنترلها به منظور پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریف با اهمیت در سطح ادعا به‌طور اثربخش اجرا می‌شود. اما حسابرس در اجرای آزمون کنترلها برای کسب شواهد حسابرسی درباره اجرای اثربخش آنها، ممکن است در جریان حسابرسی شواهدی کسب کند که کنترلها در مقاطع زمانی مربوط به طور اثربخش اجرا نمی‌شود. همچنین، حسابرس در اجرای آزمونهای محتوا ممکن است تحریفهایی را کشف کند که از نظر مبلغ یا فراوانی، بیشتر از میزان مورد انتظار در برآوردهای خطر توسط وی باشد. در شرایطی که حسابرس با اجرای روش های حسابرسی لازم شواهدی کسب می‌کند که متناقض با شواهدی است که مبنای برآورد اولیه وی قرار گرفته است، در برآورد تجدیدنظر و درنتیجه، روش های حسابرسی لازم پیش‌بینی شده را تعدیل می‌کند..
۲-۲۰- برنامه ریزی حسابرسی
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ. ﻣﺰاﻳﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﺮای ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﺷﺮح زﻳﺮ اﺳـﺖ
• ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
• ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﺑﺮای ﺗﺸﺨﻴﺺ و ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺎﻟﻘﻮه.
• ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس در ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪﻫﻲ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑـﺮای اﻧﺠـﺎم اﺛﺮﺑﺨﺶ و ﻛﺎرآﻣﺪ آن.
• ﻛﻤﻚ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ردهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻧﺤـﻮی ﻛـﻪ دارای ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪﻳﻬﺎ و ﺻﻼﺣﻴﺘﻬﺎی ﻻزم ﺑﺮای ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺧﻄﺮﻫﺎی ﻣﻮرد اﻧﺘﻈـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺎر ﺑﻴﻦ آﻧﻬﺎ.
• ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر آﻧﻬﺎ.
• در ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻛﺎر اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن ﺑﺨﺸﻬﺎ و ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳـﺎن، در ﺻﻮرت ﻟﺰوم. .
ﻫﺪف ﺣﺴﺎﺑﺮس اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﻨﺎن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪای اﺛﺮﺑﺨﺶ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد.ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﻣﺮﺣﻠﻪای ﻣﺠﺰا از ﻳﻚ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻧﻴـﺴﺖ، ﺑﻠﻜـﻪ ﻓﺮاﻳﻨـﺪی ﻣـﺴﺘﻤﺮ و ﭘﻮﻳﺎﺳﺖ ﻛﻪ ً ﻏﺎﻟﺒﺎ ﭘﺲ از ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺪت زﻣﺎن ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ از ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻗﺒﻠﻲ (ﻳﺎ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ آن) آﻏﺎز ﻣﻲﺷﻮد و ﺗﺎ زﻣﺎن ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺟﺎری، اداﻣﻪ ﻣـﻲﻳﺎﺑـﺪ. در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻲ از ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬـﺎ و روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ از اﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ دﻳﮕﺮ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﻮد.
ﺣﺴﺎﺑﺮسان ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺴﻬﻴﻞ اﺟﺮا و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ ﻛـﺎر ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﺮﺧـﻲ اﺟـﺰای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻄﺮح ﻛﻨﺪ (ﺑﺮای ﻣﺜـﺎل، ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮرﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻛﺮدن ﺑﺮﺧﻲ از روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی ﺷﺪه ﺑﺎ ﻛـﺎر ﻛﺎرﻛﻨـﺎن واﺣـﺪ ﺗﺠﺎری). ﺑﺎ وﺟﻮد ﻃﺮح اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻃﺮح ﻛﻠـﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺣـﺴﺎﺑﺮس اﺳـﺖ. ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﻫﻨﮕـﺎم ﻣﻄـﺮح ﻛـﺮدن ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻳﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺮاﻗـﺐ ﺑﺎﺷـﺪ ﻛـﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻴﺎﺑﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﻣﻄﺮح ﻛﺮدن ﻣﺎﻫﻴﺖ و زﻣﺎﻧﺒﻨـﺪی ﺟﺰﺋﻴـﺎت روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺎ ﻣﺪﻳﺮان اﺟﺮاﻳﻲ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪن روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺷﻮد و اﺛﺮﺑﺨـﺸﻲ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ را ﻛﺎﻫﺶ دﻫﺪ.
۲-۲۱- ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی
ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺑﻪ ﺷﺮط ﺗﻜﻤﻴﻞ روﺷﻬﺎی ارزﻳﺎﺑﻲ رﻳﺴﻚ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺧﻄﺮ،در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاردی از ﻗﺒﻴﻞ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت زﻳﺮ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ:
• ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده از اﻋﻀﺎی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ در ﺣﻮزهﻫﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ ﻳﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن در ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﭘﻴﭽﻴـﺪه و ﺗﺨﺼﺼﻲ.
• ﻣﻴﺰان ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻزم ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫﺎی ﺧﺎص ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺗﻌﺪاد اﻋـﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﺮای ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﺷﻤﺎرش ﻣﻮﺟﻮدﻳﻬﺎی ﻣﻬﻢ، ﻣﻴﺰان ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺎر ﺳـﺎﻳﺮﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن در ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﮔﺮوه ﻳﺎ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﺑﻮدﺟﻪ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺣﻮزهﻫـﺎی ﭘﺮﺧﻄﺮ،
• زﻣﺎن ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ
• ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﻫﺪاﻳﺖ و ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل زﻣـﺎن ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺷﺪه ﺑﺮای ﺑﺮﮔﺰاری ﺟﻠﺴﺎت ﺗﻮﺟﻴﻬﻲ اوﻟﻴـﻪ ﺗـﻴﻢ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺟﻠـﺴﺎت ﺑﻌﺪی، ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﭼﮕـﻮﻧﮕﻲ اﻧﺠـﺎم ﺑﺮرﺳـﻴﻬﺎی ﻣـﺪﻳﺮ ﻣـﺴﺌﻮل ﻛـﺎر و ﻣـﺪﻳﺮ ﺑﺮرﺳﻲﻛﻨﻨﺪه ﻛﺎر (ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﻧﺠﺎم ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎ در ﻣﺤﻞ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻳـﺎ در ﻣﺆﺳـﺴﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ) و ﺑﺮرﺳﻴﻬﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻛﻨﺘﺮل ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻛﺎر ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ.
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺗﻔﺼﻴﻠﻲﺗﺮ از ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳـﺖ زﻳـﺮا درﺑﺮﮔﻴﺮﻧـﺪه ﻣﺎﻫﻴـﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴﺰان روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ اﺟﺮا ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻣﺰﺑﻮر در ﺟﺮﻳﺎن اﻧﺠﺎم ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸﻲ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد. در ﻧﺘﻴﺠﻪ وﻗﻮع روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﺮاﻳﻂ، ﻳـﺎ ﺷـﻮاﻫﺪ ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﺣﺎﺻـﻞ ازاﺟﺮای روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺿﺮورت ﻳﺎﺑﺪ ﺣﺴﺎﺑﺮس، ﻃﺮح ﻛﻠﻲ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﻣﺎﻫﻴﺖ، زﻣﺎنﺑﻨﺪی اﺟﺮا و ﻣﻴـﺰان روﺷـﻬﺎی ﺣـﺴﺎﺑﺮﺳﻲ ﻻزم را، ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮ در ارزﻳﺎﺑﻲ ﺧﻄﺮﻫﺎ، ﺗﻌﺪﻳﻞ ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺴﺐ ﺷـﺪه ﺗﻮﺳـﻂ ﺣـﺴﺎﺑﺮس ﺑـﺎ اﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﻛـﻪ ﻫﻨﮕـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰی روﺷﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، در اﺧﺘﻴﺎر وی ﺑﻮده اﺳﺖ ﺗﻔﺎوت ﺑﺎ اﻫﻤﻴﺘﻲ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
از آنجا که ایجاد و بکارگیری سیستم کنترلهای داخلی در واحد های اقتصادی،موسسه ها و سازمانها حاصل فکر و ایده منظمی است. لذا به طور طبیعی می توان انتظار داشت که وجود و به کارگیری سیستم کنترل داخلی در کار و با توجه به تاثیر آن در برنامه ریزی دقیق و مناسب ، انجام منظم امور و فراهم نمودن امکان نظارت حرفه ای بهتر بر کار حسابرسی و اثربخش بودن برنامه حسابرسی تدوین شده را فراهم کند. حال با این توضیحات در مورد کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی به این نتیجه می رسیم که هر چه کنترلهای داخلی بصورت اثربخش انجام گرفته باشد برنامه حسابرسی نیز اثربخش تر خواهد بود.
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۲۲- تاریخچه
۲-۲۲-۱- مطالعات خارجی
عبدالخلیق، اسنوبال وراگ(۱۹۸۳)[۷] درمقاله ای تحت عنوان تأثیر متغیرهای حسابرسی داخلی بر برنامه ریزی حسابرسی مستقل، روش پردازش الکترونیکی داده ها وهم چنین دومتغیر سازمانی وبرنامه ریزی کار حسابرسی مورد بررسی قراردادند.نتایج بررسی های ایشان نشان میدهد سطح سازمانی که حسابرسان داخلی نسبت به آن گزارش می دهندمهم ترین عامل تأثیر گذاربربرنامه ی حسابرسی است به عبارتی با افزایش بی طرفی حسابرسان داخلی می توان میزان اتکا به ایشان را افزایش داد.
عبدالخالق ودیگران(۱۹۸۳)[۸]؛ اثربرخی متغیرهای حسابرسی داخلی(به عنوان مثال: آزمون یکپارچه امکانات، آزمون داده، نرم افزارحسابرسی کلی، سطحی که گزارشهای گروه حسابرسی داخلی وسطح مسئولیت پاسخگویی حسابرسان داخلی دربررسی تغییرات دربرنامه های کاربردی) به قضاوت های ایجاد شده بوسیلهی حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را ارزیابی کرده اند. اینیافته ها نشان دادکه سطح اداری که رئیس بخش حسابرسی داخلی گزارش می دهدوسطح استقلال سازمانی کارمندان حسابرسی داخلی فاکتورهای مهمی هستند که قضاوت حسابرسان خارجی دربرنامه ریزی برنامهی حسابرسی را تحت تأثیر قرارمی دهند.
تئبر(۱۹۸۳)[۹]، به دوموضوع اصلی درحسابرسی، یعنی، قابلیت اطمینان کنترل داخلی ومتعاقب آن تصمیم برنامه ریزی برنامه حسابرسی پرداخته است. بطور کلی، نتایج تحقیق درجه ای ازاجماع درمیان پاسخ دهندگان درمرحله ی برنامه ی حسابرسی مقدماتی ویک تفاوت معنی دار در مرحله ی تجدیدنظر(اصلاح) برنامه ی حسابرسی نشان میدهد. که روش حسابرسی، وظایف مرتبط با حسابرسی وتجربه، ممکن است اجماع را تحت تأثیر قراردهد.
دونالد ال مینی(۱۹۹۶)[۱۰]، با عنوان ارزیابی کنترل داخلی و تعدیل برنامه حسابرسی صورت گرفته است که در این تحقیق به بررسی کیفیت کنترلهای داخلی در جلوگیری از وقوع تخلفات به استثناء تخلفات ناشی از تبانی و ارتباط آن با تعدیل برنامه حسابرسی حداقل پرداخته شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارزیابی کنترلهای داخلی در طول انجام رسیدگی در شرکتها ،به تعدیل برنامه حسابرسی منجر می شود؛
کیوآداکر،ماک ومی جور(۱۹۹۶)[۱۱]، رابطه ی بین ریسک حسابرسی (بعنوان جزئی از اجزای کنترل داخلی) وجزئیات برنامه ریزی حسابرسی را بررسی کرده اند.نتایج نشان داد که تنوع زیادی درجنبه های ریسک حسابرسی بین مشتریان ودرمیان جنبه های ریسک حسابرسی هرمشتری وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان دادکه- دربرخی درجات- تنوع ریسک دائم وجود دارد. برنامه های حسابرسی بطور قابل ملاحظه ای بین مشتریان دائم، مختلف است با این حال مطالعات نشان دادکه، علاوه برریسک، سایر فاکتورها مثل: فشارزمانی، محدودیت بودجه ای وتغییرات درتیم حسابرسی ممکن است برنامه ریزی برنامه ی حسابرسی را تحت تأثیر قراردهد.
رایت وبیدرد(۲۰۰۰)[۱۲] به بررسی فرایند تصمیم گیری دربرنامه ریزی شواهد حسابرسی پرداختند. آنها دریافتند که عوامل ریسک صاحب کار اثرات فراگیری برسراسر فرایند برنامه ریزی دارد، برشدت فرضیه های اشتباه، اثربخشی برنامه ی حسابرسی، وتصدیق آزمون های حسابرسی اثر می گذارد.
آسر و رایت(۲۰۰۴)[۱۳]، اثر انواع مختلف ارزیابی ریسک(یعنی، چک لیست ریسک استاندارد درمقابل عدم استفاده از چک لیست)وابزارهای توسعه ی برنامه(یعنی، برنامه ی استاندارد درمقابل نبود استاندارد) برروی دوجنبه ی اثربخشی برنامه ریزی تقلب، یعنی، کیفیت روش های حسابرسی مربوط به یک معیارتأیید اعتبارشده بوسیله ی پنل کارشناسان، وگرایش به همفکری با کارشناسان تقلب را ارزیابی کرده اند، ۶۹ حسابرس ارزیابی ریسک راانجام وبرنامه ی حسابرسی را بسط دادند یافته های مطالعه نشان دادکه حسابرسانی که ازچک لیست استاندارد استفاده کرده اند نسبت به آنهایی که ازچک لیست استاندارد استفاده نکرده بودند ریسک پایین تری را برآورد کردند ، نتایج همچنان نشان داد، حسابرسانی که برنامه حسابرسی استاندارد را طراحی کرده بودند بطورنسبی برنامه ی تقلب قابل اجرای کمتری نسبت به آنهایی که فاقد این برنامه بودند انجام دادند اما دراستفاده ازکارشناسان تقلب جالب نبود.
کریزین(۲۰۰۵)[۱۴] به بررسی اثر درستکاری مدیریت برشواهد برنامه ریزی حسابرسی پرداختند. نتایج مطالعه ی آنها ازاهمیت ارزیابی درستکاری مدیریت دربرنامه ریزی حسابرسی وکشف کژنمایی حمایت می کند.
فاکوکاوا، ماک ورایت(۲۰۰۶)[۱۵] بررسی کردند که آیا تنظیم برنامه ی حسابرسی(یعنی؛ماهیت، اندازه، زمانبندی ونیروی انسانی) تحت تأثیر ارزیابی ریسک با بهره گرفتن ازداده های بایگانی ۲۳۵ مشتری درشرکتهای حسابرسی ژاپن می شود؟ بطورکلی نتایج تحقیق نشان داد تنها رابطه ی کمی بین ریسکهای مشتری وفرایند برنامه ریزی حسابرسی وجود دارد. بویژه نتایج تحقیق نشان دادکه، اگرچه برنامه ی حسابرسی به ماهیت ارزیابی ازمتغیرهای ریسک حسابرسی مبتنی است، وابستگی بین ریسک های مشتری وبرنامه ی حسابرسی تا اندازه ای بطورنسبی کم هست. نتایج تحقیق همچنین نشان دادکه، ریسکهای مشتری شامل ریسک کسب وکاروریسک تقلب، برنامه ی حسابرسی را تااندازه ای تحت تأثیر قرارمیدهد. بالاخره نتایج تحقیق، یک اثرجانشینی بین قضاوت برنامه ریزی حسابرسی درواکنش به مشتری مخاطره آمیز، ازقبیل، افزای ش میزان آزمایشهای اعتبارسنجی درحالیکه میزان تأیید کاهش می یابد پیشنهادکرد.
۲-۲۲-۲ مطالعات داخلی
رضایی(۱۳۷۵)با بررسی تحلیل میزان اتکا حسابرسان مستقل بر کنترلهای داخلی شرکتهای مور درسیدگی به این نتیجه رسید که روش حسابرسی مبتنی بر سیستم به طور کامل اجرا نمی گردد وی معضلات زیر را در این رابطه بر شمرده است: آموزش ناکافی حسابرسان به صورت دانشگاهی و سر درگمی گسترده درباره شناخت وارزیابی کنترلهای داخلی ، نبود نگرش ژرف و نبود استانداردهای حرفه ای مناسب، بالا بودن احتمال زیر پا گذاشتن کنترلهای داخلی توسط مدیریت، کافی نبودن روش های کنترل داخلی برای هدفهای ویژه کنترلی، زمان بر بودن انجام کنترلها نسبت به آزمون های اثباتی و در نهایت نبود نظام کنترل داخلی یکپارچه و مطلوب در اکثر شرکتها.
جهانگشای رضایی(۱۳۷۵) موضوع بررسی تحلیلی میزان اتکای حسابرسان مستقل برکنترلهای داخلی شرکتها ی مورد رسیدگی را انجام داده است که دراین تحقیق میزان اتکای حسابرسان مستقل به کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق عدم اتکای حسابرسان مستقل را نسبت به سیستم کنترلهای داخلی به منظور کاهش آزمونهای محتوا و کاهش حجم عملیات حسابرسی در شرکتها به علت وجود نقاط ضعف با اهمیت، نشان میدهد.
اکبری(۱۳۷۸)،به بررسی رابطه محدودیت زمانی و ساختار برنامه حسابرسی بر عملکرد و اجرای حسابرسی پرداخت و بیان نمود که افزایش محدودیت زمانی،منجر به کاهش کارایی و اثربخشی ساختار برنامه ای می گردد.
قدیمی(۱۳۸۳)، استانداردهای حسابرسی تدوین شده توسط انجمن های حرفه ای معتبر خارجی و نشریات داخلی در خصوص کنترلهای داخلی را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که استانداردهای حسابرسی ایران به منظور ارزیابی اثربخشی کنترلهای داخلی و برنامه حسابرسی کافی نیست.
حساس یگانه و رحیمیان(۱۳۸۶)، به بررسی توجیح تصمیمات دربرنامه ریزی حسابرسی پرداخته اند دراین مقاله بیان شده است که حسابرسان پس از مشاهده ی نوسان های غیرمنتظره درتوضیحات دریافت شده ازمدیریت واحد مورد رسیدگی، درباره ی تجدید نظر دربرنامه حسابرسی وتوجیهات مستندسازی شده درکاربرگ های حسابرسی برای برنامه ریزی تصمیم گیری میکنند. از آنجا که اغلب تعیین درستی تصمیمات گرفته شده برای برنامه ریزی حسابرسی کار مشکلی است لذا توجیه چنین تصمیماتی برای قضاوت درباره کیفیت حسابرسی اهمیت زیادی دارد دراین مورد این موضوع اهمیت دارد که آیا انتظارفرایند بررسی،کیفیت توجیهات حسابرسی را افزایش میدهد وروی اطلاعات مورد استفاده دراین توجیحات تأثیرمی گذارد.
ودیعی و کوچکی(۱۳۸۷)، با ارزیابی اثربخشی نظام کنترلهای داخلی از دیدگاه حسابرسان مستقل و تاثیر آن بر فرایند برنامه حسابرسی به این نتیجه رسید که سیستم کنترل داخلی شرکتها به منظور دستیابی به اهداف واحد اقتصادی، فاقد اثربخشی کافی است و ارزیابی حسابرسان مستقل از این کنترلها برای اجرای عملیات حسابرسی در شرکتها تاثیر گذار نیست.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:50:00 ق.ظ ]