تحلیل محتوای ارتباطی به روشی اطلاق می شود که تمامی مسیر یک ارتباط واقعی را مورد بررسی قرار می دهد. موضوع تحلیل در این روش به یک واحد متن تعیین شده منحصر نمی شود بلکه جنبه های فرایند ارتباط و هم چنین پیدایش و به کار گیری علائم کلامی و غیر کلامی را نیز در بر می گیرد (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸).
۲-۱-۹کتاب درسی
کتاب درسی به عنوان مهمترین نمود محتوا مطرح است. در ادامه به جایگاه و اهمیت و ضرورت پژوهش در مورد کتاب های درسی پرداخته می شود.
۲-۱-۹-۱ جایگاه و اهمیت کتاب درسی
در ضرورت وجودی کتاب درسی در آموزش و پرورش رسمی کشور ما در همه مقاطع آموزشی تردیدی نیست. کتاب درسی می تواند یک منبع با ارزش در برنامه ریزی خاص- موضعی باشد. در کشور ایران همانند بسیاری از کشورهای جهان هدف های کلی و رفتاری آموزش و پرورش در برنامه درسی، در اختیار معلمان و محصلان قرار می گیرد. در واقع کتاب درسی به عنوان یکی از مهم ترین وسایل آموزشی است که بدون آن نه تنها دانش آموزان، بلکه بیشتر معلمان نیز احساس سردرگمی و اضطراب می کنند. کتاب درسی مزیت هایی دارد:
محدوده فعالیت های آموزشی معلم و دانش آموز را در طول سال و یا دوره تعیین می کند و تقریبا موجب رفع نگرانی ایشان می شود، زیرا آنان می توانند به سهولت محتوای کتاب درسی را بر حسب جلسات تقسیم، طبقه بندی و برنامه ریزی کنند واین خود به اطمینان خاطر می انجامد.
کتاب درسی می تواند تا حدودی اطلاعات مهم در یک رشته یا حوزه معین را شکل منظم و منسجم، تلفیق و تألیف کند.
گاهی برخی از کمک های آموزشی از قبیل تصاویر، آمارها، نمودارها، پرسش ها، نقشه ها و تمرین ها را در بر دارد.
موجب صرفه جویی در وقت معلم و محصل می شود.
به دانش آموز و معلم امکان می دهد فرصت تمرین و مطالعه بیشتری داشته باشند.
تعیین تکلیف درسی و انجام آن را آسان می کند.
به فعالیت های درسی، معلم و محصل نظام منطقی می دهد.
معلم را از توضیح و بحث زیاد بی نیاز می کند.
امکان بحث درباره مسائل مشترک را به دانش آموزان می دهد.
عادت به مطالعه را در یادگیرنده ایجاد می کند (شعاری نژاد، ۱۳۸۸).
کتاب درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام کنونی آموزش محسوب می شود. در ایران یکی از مهم ترین نقش ها را ایفا می کند، به عبارت دیگر در کشور ما بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت می گیرد. موارد زیر را به عنوان نمونه می توان ذکر کرد:
تدارک مجموعه ای از فرصت های یادگیری جهت یادگیری برای تحقق بخشیدن به هدف های کلی و جزئی آموزش و پرورش از طریق کتاب امکان پذیر است.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
در تمام کشور برای هر ماده درسی در هر پایه تحصیلی یک کتاب درسی تألیف و توزیع می شود.
معلمان فعالیت های خود را بر محور کتاب درسی متمرکز می سازند.
هر دانش آموز ملزم به خواندن و فهمیدن کتابی که از مرکز برنامه ریزی می شود، می باشد.
امتحان و ارزشیابی محدود به مطالب و محتوای کتاب درسی است.
با توجه به موارد ذکر شده نقش این وسیله آموزشی و اهمیت ویژه ای که در نظام آموزش و پرورش ما دارد، مشخص می گردد (یار محمدیان، ۱۳۹۰).
۲-۱-۹-۲ ضرورت پژوهش در کتاب های درسی
در هر جامعه ای متخصصان تعلیم و تربیت اعتقاد دارند که شکوفایی و رشد وسعادت اجتماع به کمک نظام تربیتی مترقی و علمی و سالم، حاصل می گردد. به عبارتی یکی از طرق اساسی افزایش بهره وری و تسریع رشد یافتگی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی اعتلای کیفیت نیروی انسانی است که این ارتقاء و تکامل به مدد تعلیم و تربیتی فعال، پویا و سازنده امکان پذیر است. چنین امکانی هنگامی فراهم خواهد شد که دست اندرکاران نظام آموزشی جهت دست یابی به این امر مهم به برنامه ریزی سنجیده آموزشی و درسی اقدام نمایند. محتوای برنامه های درسی دربر گیرنده اساسی ترین خط مشی های اجرایی برای نیل به هدف های تعلیم و تربیت هستند. به همین جهت لازم است در تهیه و تدوین آن ها دقت اعمال گردد تا جواب گوی نیازهای ناشی از تحولات سریع علمی، تکنولوژی ،اقتصادی و اجتماعی باشد (تقی پور ظهیر، ۱۳۸۷).
عکس مرتبط با اقتصاد
کتاب های درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوای آموزشی و خط مشی آموزشی دارند، مرکز توجه خاص برای همه دست اندرکاران تعلیم و تربیت می باشند.در نطام آموزشی کشور ایران کتاب درسی عمده ترین منبع فراگیری و شاید بتوان گفت تنها وسیله آموزشی است که در اختیار شاگردان و معلم قرار دارد و دانش آموزان نیز موظفند محتوای کتاب های درسی را به خاطر سپرده و یاد بگیرند و به خاطر همین ضرورت است که تلاش نیروهای متخصص در بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی جهت رفع نارسائی ها و کمبودهای موجود در آن ها شایسته و لازم است؛ بنا براین تألیف کتاب درسی باید با دقت هر چه تمام تر صورت گیرد و همواره باید با انجام تحقیق و بررسی، نا رسائی ها و نقاط ضعف آن ها بر طرف شود. از آن جائی که هدف آموزش و پرورش تفهیم مطالب و محتوای برنامه های درسی به دانش آموزان است و از طرف دیگر فهمیدن و درک مطالب درسی ارتباط مستقیمی با فعالیت های دانش آموزان در جریان یادگیری دارد، بنابراین محتوای برنامه های درسی باید به گونه ای طراحی و تدوین شود که شاگردان را وادار به فعالیت نماید. فعالیت های یادگیری دانش آموزان تحت تأثیر عوامل متعدد و گوناگونی قرار دارد. از مهم ترین عوامل، چگونگی ارائه ی محتوای برنامه های درسی است. بنا براین شیوه ی ارائه محتوای برنامه باید به صورت خاصی باشد که دانش آموزان را به درگیری با متن بکشاند و آن ها را به فعالیت و جنب و جوش و تلاش متفکرانه و پژوهشی ترغیب نماید و از بی توجهی و بی تفاوتی دور سازد (سلیمان پور، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۰ مفهوم و تعریف تحلیل محتوای کتاب درسی
نظام آموزشی فعلی کشور، یک نظام متمرکز بوده و برنامه های درسی[۳۱] آن منحصر به کتاب درسی است که در کل کشور استفاده می شود (مشایخ، ۱۳۸۸). این در حالی است که با توجه به وسعت کشور، تنوع و تعدد اقوام وگونه های جمعیتی و مشکلات ناشی از آن مثل دو زبانه بودن شاگردان، رشد سریع علوم و تکنولوژی، تغییر سریع در هنجارها و ارزش های اجتماعی، ضرورت دارد کتاب های درسی با دقت کافی و تا حد امکان، عاری از هر عیب و نقص و مطابق با اهداف تعیین شده و اصول علمی تالیف گردد. در این راستا، بررسی محتوای کتاب های درسی می تواند به روشن شدن مساله کمک کرده و نقاط قوت و ضعف احتمالی کتب درسی را برای اصلاح و تغییر احتمالی محتوا، متناسب با اهداف تعیین شده و اصول علمی در اختیار مدیران و برنامه ریزان و مولفین کتاب های درسی قرار دهد (یارمحمدیان، ۱۳۹۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
روش تحلیل محتوا کاربردهای متعددی داشته که یکی از آنها تحلیل محتوای کتاب های درسی است. از این روش، در پژوهش های متعدد استفاده شده است. یکی از کاربردهای تحلیل کتاب درسی، تعیین میزان تناسب و همخوانی محتوا با اهداف است. از این منظر، تحلیل کتاب درسی نوعی ارزشیابی نیز می باشد. تحلیل کتاب درسی شامل دو بعد، تحلیل صوری و عقلانی است. در بعد تحلیل صوری عوامل ظاهری محتوا همچون جذابیت و رنگ، طراحی، خط و کاغذ، توجه متعادل به نژاد، اقلیت، مذهب، جنس، شغل و طبقه اجتماعی، بررسی می شود. در بعد تحلیل عقلانی مواردی همچون تناسب محتوا با سطح رشد عمومی فراگیران در گروه سنی، تناسب محتوا با ساختار دانش رشته و سطح رشد شاگردان، تناسب محتوای انتخابی با تجربیات قبلی و علایق و انگیزه های دانش آموزان بررسی می شود. تحلیل محتوا کاربردهای متنوعی دارد که یکی از آن ها تحلیل محتوای کتاب درسی است. این تحلیل کمک می کند تا مفاهیم، اصول، نگرش ها، باورها و کلیه اجزاء مطرح شده در قالب دروس کتاب مورد بررسی عملی قرار گرفته و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند. یک تحلیلگر محتوا می تواند پیامهای نهفته در متون کتاب درسی را با اهداف برنامه یا علایق فراگیران و یا سایر موارد مورد نظر خود بررسی کند (یار محمدیان، ۱۳۹۰).
تحلیل محتوای کتاب درسی کمک می کند تا مفاهیم، اصول، نگرش ها، باورها و کلیه اجزاء مطرح شده در قالب متن کتاب مورد بررسی عملی قرار گرفته و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند. برای مثال ممکن است کتاب درسی نگرش ها یا حالت هایی را تشویق کند که با اهداف برنامه همخوانی نداشته باشد. پس یک تحلیل گر کتاب می تواند پیام های نهفته در کتاب درسی را با اهداف برنامه یا علایق فراگیران و یا سایر موارد مورد نظر خود بررسی کند (یارمحمدیان، ۱۳۹۰).
برای تحلیل محتوای کتاب های درسی هدف های مختلف می توان در نظر گرفت. مثلا تشخیص اینکه آیا محتوای کتاب درسی با اهداف برنامه تناسب دارد یا خیر؟ و به چه میزان؟ ویا پیام های موجود در متون کتاب های درسی چقدر با اهداف برنامه تناسب دارد؟ و یا پیام های پنهان متون کتاب های درسی چقدر با اهداف برنامه تناسب دارد؟ (شعبانی، ۱۳۸۷) اما وبر[۳۲] (۱۹۹۰) هدف اساسی تحلیل محتوا را طبقه بندی کلمات متن به مقوله های محتوا معرفی می نماید.
هر تحلیل گر کتاب درسی چنانچه با روش و مراحل تحلیل محتوا آشنا باشد، به نتایج قابل اعتماد تری دست می یابد. به عنوان مثال سوال های زیر نمونه هایی از سئوالاتی است که یک معلم وقتی در نقش تحلیل گر محتوا قرار دارد، می تواند در هنگام تحلیل محتوای یک کتاب درسی به آنها توجه نماید:
آیا محتوای کتاب رفتارهایی را که انتظار داریم، در فراگیران می پروراند؟
آیا محتوا براساس توانایی های ذهنی و علمی فراگیران تهیه شده است؟
آیا محتوا توالی مناسبی (افقی یا عمودی) دارد؟
آیا محتوا با اصول و مفاهیم علمی آن درس مغایرتی ندارد؟
آیا محتوا با مدت زمان تخصیص یافته برای یادگیری انطباق دارد؟ (شعبانی، ۱۳۸۷).
آیا محتوا از سطح خوانش(خوانایی) مناسبی برخواردار است؟ (جانسون، ۲۰۰۰، نقل از جعفری، ۱۳۸۷).
برای تحلیل محتوای کتاب های درسی محدودیت هایی وجود دارد و لذا در استفاده و تعمیم نتایج باید دقت کافی داشت. مثلا، از تحلیل محتوا به تنهایی نمی توان به عنوان مبنایی برای تعیین اثرات محتوا بر دانش آموزان استفاده کرد. به عنوان نمونه، تحلیل محتوای کتابی ممکن است نشان دهد که ۵۰ درصد از کتاب به مفهوم نظم و انضباط توجه داشته است، اما فقط با توجه به این یافته، محقق نمی تواند ادعا کند که دانش آموزان منظم و منضبط می شوند. برای چنین ادعایی نوعی دیگر از پژوهش لازم است.
همچنین، نتایج یک تحلیل محتوای خاص به چهارچوب مقوله ها و تعاریف به کار رفته در تحلیل محدود می شود. پژوهشگران ممکن است از تعاریف و نظام های طبقه بندی (مقوله بندی) مختلفی جهت سنجش یک مفهوم واحد استفاده کنند. در پژوهشی برای نظم و انضباط مثلا شش مقوله و در پژوهشی دیگر ده مقوله معرفی شده است. در این راستا پژوهشگران از ابزارهای سنجش مختلف استفاده می کنند و لذا به نتایج متفاوتی خواهند رسید. بدیهی است در مقایسه پژوهش های مختلف از نوع تحلیل محتوا درباره ی موضوعی واحد، تامل و دقت بیشتری باید نمود.
سرانجام، تحلیل محتوا در اغلب موارد فعالیتی وقت گیر و هزینه بر است. کار بررسی، طبقه بندی، شمارش و تحلیل حجم زیادی از محتوا، اغلب کاری پرزحمت و ملال آور و بعضا غیر سودمند است. مثلا، بررسی یک یا چند موضوع در کتاب یا کتاب های درسی وقت و حوصله زیادی می خواهد (بیابانگرد، ۱۳۸۸).
برای تحلیل محتوا تعاریف متعددی ارائه شده که برخی از آنها اشاره می شود: برلسن، تحلیل محتوا را یک فن پژوهشی برای توصیف عینی ، نظامدار و کمی ظاهر محتوای رسانه ارتباطی تعریف می کند ( گال[۳۳]، بورگ[۳۴] و گال ، ترجمه نصر و همکاران ، ۱۳۸۴). تحلیل محتوا، به بررسی محتوای واقعی یک پیام کلامی و یا غیر کلامی، عوامل تعیین کننده و آثار پیام می پردازد (کوی[۳۵] ، ۱۹۸۱).کرلینجر[۳۶] تحلیل محتوا را، مطالعه و تجزیه و تحلیل ارتباطات به شیوه نظامدار، عینی و کمی برای اندازه گیری متغیرها تعریف می کند (ترجمه شریفی و نجفی زند، ۱۳۸۰). ربر[۳۷] معتقد است، تحلیل محتوا، یک واژه کلی است که در برگیرنده روش های گوناگون برای تحلیل یک سخنرانی، پیام، مقاله های گوناگون، عقاید، احساسات و نظرات می باشد (ربر، ۱۹۸۵). در تعریفی دیگر تحلیل محتوا یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب ها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان شده است (یارمحمدیان، ۱۳۹۰). همچنین در تعریفی دیگر تحلیل محتوا یک روش علمی برای ارزشیابی و تشریح عینی و منظم پیام های آموزشی معرفی شده است (شعبانی، ۱۳۸۸). کریپندورف[۳۸] معتقد است، تحلیل محتوا تکنیکی پژوهشی است برای استنباط تکرار پذیر و معتبر از داده ها در مورد متن آنها (کریپندورف، ۱۹۸۰).
واژه نامه زبان انگلیسی وبستر از سال ۱۹۶۱ واژه تحلیل محتوا را وارد واژگان خود نمود، لذا، بیش از پنجاه سال از عمر این واژه نمی گذرد. ریشه تاریخی تحلیل محتوا به آغاز کاربرد آگاهانه انسان از نمادها و زبان بر می گردد. تحلیل محتوا یکی از مهمترین روش های تحقیق در علوم اجتماعی مخصوصا در ارتباطات است، اما در سایر رشته های علوم انسانی از جمله علوم تربیتی نیز به کار می رود (کریپندورف، ترجمه نایبی، ۱۳۷۸). این فن، در طول سه دهه اول قرن بیستم در آمریکا پدید آمد. متون روزنامه ها استخراج و سعی می شد اهمیت موضوعاتی مثل سیاست یا ورزش محاسبه شود. در طول جنگ جهانی اول و دوم از تحلیل محتوا در مورد تبلیغات دشمن استفاده شد. کم کم تحلیل محتوا در مورد موضوعات دیگر مانند فیلمها، مصاحبه ها، موسیقی، تاریخ، جامعه شناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و روانکاوی بکار رفت. سپس به کمک کامپیوتر و رشد زبان شناسی، فنون تحلیل محتوا کاملتر شدند. امروزه، تحلیل محتوا به توصیف و طبقه بندی اطلاعات محدود نمی شود، بلکه سعی دارد پدیده ها را تفسیر و از روابط بین محتوا و عوامل تعیین کننده آن و آثارش استنباط نماید (کوی، ترجمه یمنی، ۱۳۷۵).
۲-۱- ۱۱تکنیک ها و روش های متداول در تحلیل محتوای کتاب های درسی
روش های تحلیل محتوا به دو صورت طبقه بندی می شود.
الف) روش های کمی: در این روش از طریق بررسی و کمی سازی محتوا و تفسیر نتایج، یک مثل مورد بررسی قرار می گیرد. مثل الگوی ویلیام رومی.
ب) روش های کیفی: در این روش با تأسی از یافته های عرصه نو مفهوم پردازی، بر شناخت و معرفی ابعاد ضمنی و پنهان محتوا تأکید می شود (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸).
مطابق یک طبقه بندی دیگر؛ در تحلیل محتوای کتاب های درسی، اغلب از دو (۲) تکنیک کلی، فرمول های خوانایی و ابزارهای فهرستی که هر کدام از تعدادی روش تشکیل یافته، استفاده می شود. فرمول های خوانایی درجه ی پیچیدگی زبانی متن کتاب و یا درجه ی خوانایی سایر متون را تعیین می نماید. این فرمول ها به کمک تجزیه و تحلیل متن کتاب به اندازه گیری درجه ی خوانایی می پردازد. این تجزیه و تحلیل به ویژه بر روی کلمه ها، عبارت ها و پاراگراف های یک نوشته متمرکز شده و با شمارش آن ها و استفاده از فرمولی مشخص، میزان و درجه سختی متن و یا سطح سنی یا سطح کلاسی متن را مشخص می سازد. تکنیک کلی دوم ابزارهای فهرستی است. ابزارهای فهرستی بیشتر به صورت سوال های از قبل تعیین شده است که توسط خواننده پاسخ داده می شود یا توسط محقق بررسی می شود. این سوال ها مسایلی همچون کیفیت مواد، هزینه ها، کیفیت نوشتاری، به کارگیری وسایل آموزشی دیداری و شنیداری، جهت گیری فرهنگی و … را مورد پرسش قرار می دهد (دیانی، ۱۳۶۶ و یارمحمدیان، ۱۳۹۰). در این پژوهش نیز از ابزارهای فهرستی استفاده می گردد.
۲-۱-۱۲ ابزارهای فهرستی یا چک لیست ها [۳۹] در تحلیل محتوای کتاب های درسی
یک تکنیک کلی در تحلیل کتاب های درسی ابزارهای فهرستی است. ابزارهای فهرستی بیشتر به صورت سئوال های از قبل تعیین شده است که توسط خواننده پاسخ داده می شود. این سئوال ها مسایلی همچون کیفیت مواد، هزینه ها، کیفیت نوشتاری، بکارگیری وسایل آموزشی دیداری یا شنیداری و جهت گیری فرهنگی را مورد پرسش قرار می دهد (دیانی، ۱۳۶۶ و یارمحمدیان، ۱۳۹۰). در جدول شماره ۲-۱، یک نمونه ابزار فهرستی محقق ساخته که یک پرسش نامه تحلیل محتوای کتاب زبان است، آمده است. یکی از سئوال ها برای نمونه آورده شده و بقیه به صورت فهرست آمده است.
جدول شماره ۲-۱ : یک نمونه از پرسش نامه تحلیل محتوای کتاب آموزش زبان
خصوصیات ظاهری
۱- آیا کتاب برای شاگردان جذاب و جالب است؟ ۲- ماندن محتوای کتاب در ذهن شاگردان ۳- مناسب بودن اندازه حاشیه های خالی، حروف و شکل ها ۴- افزایش علاقه توسط شکل ها۵- همراه بودن مواد تکمیلی مثل راهنمای معلم
چهارچوب مفهومی
۱- جهت گیری نظری کتاب ۲- انعکاس آخرین تحقیقات در مورد یادگیری زبان ۳- وضوح هدف های آموزشی ۴- همخوانی هدف ها با دیدگاه های شما در مورد آموزش زبان
محتوا
۱- گنجاندن فعالیت های شنیدن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن در کتاب درسی ۲- میزان تاکید بر دستور زبان ۳- متناسب بودن درس ها و فعالیت های مربوط به مهارت های زبان ۴- درگیر کردن شاگردان با متن کتاب ۵- ترغیب به تفکر نقادانه و خلاق
سازماندهی
۱- چگونگی سازماندهی ۲- ترتیب مناسب آموزش هر درس
قابلیت انطباق پذیری
۱- ارائه اطلاعات برای تطبیق با نیازهای شاگردان ۲- مناسب شاگردان با استعداد ویژه ۳- مناسب شاگردان ناتوان در یادگیری ۴- مناسب شاگردانی که به زبان استاندارد تکلم نمی کنند
سبک کتاب
۱- مناسب بودن سبک نوشتاری کتاب ۲- اجتناب کتاب از تصورات قالبی و زبان کلیشه ای
اقتباس با تغییرات عمده از فضل اللهی، ۱۳۷۳
ابزارهای فهرستی انواع مختلفی دارد که در ادامه، ۶ مورد آن به شرح زیر توضیح داده شده اند.
۲-۱-۱۲-۱ ویژگی های مطلوب کتاب درسی (طرح ۲۰ معیاری)
سازمان پژوهش و نوسازی آموزشی (۱۳۵۹) بیست معیار برای کتاب درسی مطلوب معرفی نمود که این چک لیست سال ها مورد استفاده قرار گرفته است. این ۲۰ ویژگی به شرح زیر از سه منبع اهداف آموزشی، اصول برنامه ریزی درسی و روانشناسی یادگیری اخذ شده است. ۱- داشتن برنامه و هدف های آموزشی معین ۲-داشتن توالی ۳- تاکید بر پروراندن مفاهیم اساسی و روش ها ۴- مطابقت مطالب با گروه سنی و قوه درک و فهم متوسط فراگیران ۵- تاکید روی انگیزه ها و تحریک حس کنجکاوی ۶- تاکید بر درگیری مستقیم شاگردان ۷- فراهم نمودن زمینه های مناسب برای پرورش معیارها و نگرش های مطلوب انسانی ۸- تاکید پرسش ها در جهت ارزشیابی قلمروها و سطوح تفکر انسانی ۹- ارتباط با زندگی روزمره و محیط اجتماعی۱۰- برخورداری مطالب از فعالیت های علمی ۱۱- آسان کردن فعالیت های عملی با وسایل و ابزار ساده ۱۲- جهت داشتن فعالیت های عملی به مفاهیم جدید ۱۳- پرورش مهارت های عملی ۱۴- توجه به زمان لازم برای آموزش ۱۵- رعایت سلامتی و آسایش روحی فراگیران ۱۶- جدید و پیشرفته بودن مطالب و شیوه های ارائه شده ۱۷- فراهم نمودن فرصت هایی برای فعالیت های فوق برنامه ۱۸- پاسخگو بودن کتاب برای نیازهای گروه های متفاوت مردم در تمام کشور ۱۹- جلب نمودن توجه فراگیران به اهمیت بررسی های کمی و لزوم دسترسی به دلایل و منابع متعدد ۲۰- جالب و مناسب بودن شرایط فیزیکی کتاب مثل کاغذ، جلد و صحافی، حروف خوانا و قیمت.