بررسی رابطه مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) با عملکرد بازاریابی صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر استان اردبیل- قسمت ۱۲ | ... | |
۲-۲-۱۲- (رابطه CRM با عملکرد بازاریابی (مدل مفهومی پژوهش راهبردی جامع و مشتمل بر فرایند تحصیل، نگهداری و مشارکت با مشتریان منتخب CRM برای ایجاد ارزش عالی هم برای شرکت و هم برای مشتریان است. مطابق این دیدگاه هدف بهبود بهره وری و عملکرد بازاریابی است و این بهره وری از طریق افزایش کارایی و CRM اثربخشی بازاریابی در برای کسب رضایت مشتریان و جلب اعتماد و وفاداری آنها حاصل از CRM، میشود و بالطبع سازمان نیز میتواند به اهداف سودآوری خود برسد. با توجه به شکل ۱ طریق ایجاد، حفظ و تقویت رابطه با مشتریان اصلی، سعی در شناخت آنها و نیازها و خواستههای ایشان دارد و از طریق پاسخ مناسب و به موقع به این نیازها، رضایت مشتریان را هرچه بیشتر جلب کرده و کم کم موجب افزایش وفاداری و اعتماد آنها به سازمان میشود و بدین ترتیب عملکرد بازاریابی بهبود می یا بد رضایت و اعتماد دو شاخص اصلی عملکرد بازاریابی و از طرف دیگر حفظ مشتریان و اعتماد آنها موجب کاهش هزینههای سازمان در جذب مشتریان جدید میشود. زیرا مشتریان وفادار به تبلیغات دهان به دهان مثبت دست زده و مشتریان جدیدی را به سازمان وارد میکنند و در نتیجه موجب افزایش فروش شده و سودآوری سازمان افزایش مییابد. اعتماد شکل (۲-۵) مدل مفهومی تحقیق رابطه CRM با عملکرد بازاریابی (لوی و همکاران، ۲۰۰۵)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
۲-۲-۱۲-۱ – تمرکز بر مشتریان کلیدی تمرکز بر مشتریان کلیدی شامل تمرکز روی مشتری محوری به صورت قاطع و عملی و ارائه ارزش زیاد و فزاینده به مشتریان کلیدی برگزیده است، که از طریق قرار دادهای اختصاصی و شخصی شده برای هر کدام میسر میشود. توانمندی مشتری گرایی یک سازمان در دل مفروضات مربوط به رضایت مشتری، بهره وری و عملکرد مالی سازمان جای دارد. بر اساس نظریههای بازاریابی، سازمانی که بخواهد موفق باشد باید تمام تلاشهای خود را به سمت ارضای نیازها و خواستههای مشتریان یا به عبارتی مدیریت نیازهای مشتری به صورت سود آور سوق دهد. این به این معنی است که سازمانها باید به ارائه و حفظ ارزش به مشتری به طریقی مؤثرتر از رقبایشان بپردازند. سازمانهایی که این چنین عمل میکنند با واژههایی چون بازار گرا، مشتری محور، مشتری گرا و امثالهم توصیف میشوند. محققان معتقدند که چنین سازمانهای بازار گرایی با عبارت «توانایی فوقالعاده در درک، جذب و حفظ مشتریان کلیدی و ارزشمند» مشخص میشوند.
بازاریابی مشتری محور: بازاریابی مشتری محور، که نقطه حرکت آن در هزاره جدید بوده است، تلاش برای فهمیدن، شناسایی و ارضای نیازها و خواستههای مصرف کنندگان اختصاصی میباشد. CRM روی مشتریان کلیدی که به صورت آگاهانه انتخاب شدهاند و دارای مزیت استراتژیک هستند، تمرکز دارند. زیرا همه مشتریها دارای سود آوری و مطلوبیت برابری نیستند. طبق قانون پاره تو ۸۰ درصد سود شرکت از ۲۰ درصد مشتریان بدست میآید. یک شرکت CRM محور که مشتریان کلیدی خود را به دقت انتخاب کرده است، میتواند براحتی خواسته و نیازهای آنان را شناسایی کند که این امر برای رشد ارتباط قوی و بلند مدت بین مشتریان کلیدی و شرکت حیاتی است.
ارزیابی ارزش طول عمر مشتریان: ارزش طول عمر مشتری عبارت است از «خالص درآمد بدست آمده از آن مشتری در طول مدت معامله با شرکت منهای هزینههای جذب، فروش و خدمات به آن مشتری که این مقدار باید با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول محاسبه شود» در CRM، بازاریابان باید ارزش طول عمر هر مشتری را به صورت جداگانه تخمین بزنند تا بتوانند تصمیم بگیرند که آیا با این مشتری لازم است رابطه برقرار شود و قراردادهای اختصاصی و سفارشی برای وی فراهم شود. این تصمیم که با تمرکز روی مشتریان سودآور و همزمان کاهش کمکهای مالی به سایر مشتریان همراه است باعث افزایش سود شرکت میگردد.
شخصی سازی : شخصی سازی به عنوان ممارست شرکت در بازاریابی یک به یک مطرح است که از طریق آن میتوان سفارشی سازی انبوه[۳۴] را به کار گرفت و به هر مشتری اجازه داد تا راه حلهای منحصر به فرد خود را برای نیازهای خاص خودش پیشنهاد دهد. وجود تنوع زیاد در نیازها و خواستههای مشتریان باعث غیر قابل برآورد و پیش بینی شدن رفتار آنها شده است؛ و در این شرایط بازاریابی انبوه دیگر منسوخ شده است و سازمانهای موفق باید به طور دائم محصولات یا خدمات خود را با تقاضاهای مشتریان هماهنگ کنند که این کار از طریق بازاریابی رابطه محور که در صدد بازاریابی سفارشی برای مشتریان اختصاصی است، انجام میشود.
۲-۲-۱۲-۲ – سازماندهی متناسب با CRM CRM به طور ذاتی تغییرات بنیادی در نوع سازماندهی شرکت و فرایندهای شغلی ایجاد میکند. شرکتها باید در آغاز اجرای CRM توجه ویژهای به ایجاد تغییرات در سازمان خود برای تناسب داشتن با CRM داشته باشند. ساختار سازمانی، تعهد منابع سازمان و مدیریت منابع انسانی عوامل کلیدی برای موفقیت سازماندهی شرکت در اجرای موفقیت آمیز CRM محسوب میشوند (لوی سین و همکاران، ۲۰۰۵).
ساختار سازمانی: CRM نیازمند سازماندهی بی عیب و نقص و کاملی است تا بتواند اهداف شرکت را در ایجاد رابطه قوی با مشتریان برآورد سازد. از جمله باید نوعی ساختار سازمانی را طراحی کرد که بتوان روابط با مشتریان را به طور مؤثر و کار آمدی بهینه کرد.
تعهد منابع سازمان[۳۶] تعهد منابع سازمان در ادامه طراحی ساختار مناسب و هماهنگی صحیح اجزای آن میباشد. به خصوص منابع بازاریابی و فروش و مهارت تکنیکی باید همه با هم جمع شوند. موفقیت شرکت در جذب، ارتقاء و نگهداری مشتری به تعهد زمان و منابع شرکت در شناسایی و ارضای نیازهای مشتریان کلیدی بستگی دارد(لوی سین و همکاران، ۲۰۰۵).
مدیریت منابع انسانی: استراتژی، افراد، تکنولوژی و فرایندهای کاری در اجرای CRM مهم هستند. اما این کارکنان هستند که با مشتریان ارتباط برقرار میکنند. طبق گفته کراس[۳۷] (۲۰۰۲) سختترین قسمت پیاده سازی CRM در سازمان تکنولوژی نیست، بلکه افراد و کارکنان هستند. بازاریابی داخلی است که به طور تدریجی و مستمر منابع انسانی و عوامل بازاریابی را به سمت مشتری محوری و داشتن آمادگی برای ارائه خدمات مناسب به مشتری سوق میدهد. چهار بخش فرایند بازاریابی داخلی عبارت است از : آزمون و تعلیم، ارتباطات داخلی، سیستمهای پاداش و درگیر کردن کارکنان.
۲-۲-۱۲-۳- مدیریت دانش بر اساس دید دانش محوری، هر سازمانی لازم است به امر تولید، انتقال و اجرای دانش اقدام کند. از دیدگاه CRM، دانش به موارد و اطلاعاتی که از مطالعات تجربی روی دادههای مشتری بدست آمده اطلاق میشود (لوی و سین و همکاران، ۲۰۰۵). سازمانها نیازمند جستجو و اصلاح روشهای مدیریت دادههای حاصله از CRM میباشد تا اطلاعات ارزشمندی را از مشتریانشان به دست آورند (اوکر و مودامبی، ۲۰۰۲).
یادگیری و تولید دانش : داشتن دانش درباره مشتریان کلیدی برای سیستم CRM ضروری است و میتواند روابط دو طرفه با مشتری را ارتقاء دهد و منجر به افزایش مزیت رقابتی شرکت شود. اطلاعات مشتریان از قبیل نیازها و اولویتهای آنان به وسیله یک سیستم باز خور تعاملی میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بدست آید. هدف اولیه ایجاد دانش مشتری، داشتن دید ۳۶۰ درجه درباره مشتری است. ابزار هوش تجاری مانند داده کاوی، انبار دادهها به سازمانها کمک میکنند تا اطلاعات مشتریان را با هوش تجاری استراتژیک ترکیب کنند.
انتشار و تسهیم دانش: دانش دارای ارزش محدود است مگر آنکه در کل سازمان منتشر شود. علاوه بر این ارزش دانش از طریق انتشار و تسهیم آن افزایش مییابد. سازمانها باید مکانیسمهایی را برای به اشتراک گذاری دانش مشتری در سازمان اجرا کنند تا انجام فعالیتهای هماهنگ به وسیله بخشهای مرتبط تسهیل شود.
بکارگیری دانش : به دنبال تولید و انتشار دانش در سازمان، باید از دانش بدست آمده استفاده نمود. از دانش بدست آمده میتوان در انتخاب بازار هدف، ترکیب عناصر بازاریابی به نحوی که بهترین عکسالعمل را از طرف مشتریان به دنبال داشته باشد، ارائه محصول یا خدمات شخصی شده متناسب با هر مشتری و تأمین نیازهای حال و آینده مشتریان به بهترین نحو استفاده نمود. بازاریابی در حال حاضر وابستگی زیادی با پاسخگویی سریع به تقاضاهای مشتریان دارد و سرعت در انجام این کار نه تنها کیفیت خدمات را بالا میبرد، بلکه باعث ایجاد روابط بلند مدت با مشتریان میشود.
۲-۲-۱۲-۴- تکنولوژی داشتن اطلاعات دقیق از مشتریان برای موفقیت عملکرد CRM ضروری و حیاتی است و بنابراین تکنولوژی نقش مهمی را در CRM دارد. بسیاری از فعالیتهای مشتری محور بدون وجود تکنولوژیهای لازم غیر ممکن بود. در حقیقت به علت پیشرفتهای شگفت انگیز تجهیزات IT در زمینه قابلیت جمع آوری، ذخیره، تجزیه و تحلیل و تسهیم اطلاعات است که شرکت میتواند نیازهای مخصوص هر مشتری را شناسایی و ارضاء کند تا موجبات جذب و وفاداری مشتریان را فراهم کند.
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:49:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|