تبادل آزادانه اطلاعات که به کمک شبکه گسترده جهانی وب و دیگر فن آوری اطلاعاتی میسر شده است، همه چیزها، از تجارت جهانی گرفته تا برقراری ارتباط با دوستان و آشنایان را دگرگون کرده است، پژوهش علمی به گسترش فن آوری های جدید و تولید داده و اطلاعاتی منجر می شود که وقتی با این فن آوری ها ترکیب می شود می تواند به طور کلی برای جامعه بسیار سودمند باشد (یونسکو[۱۲]، ۱۳۸۴).
امروزه این باور عمومی در بین مردم جهان است که علم و فن آوری فواید و مزایایی بی شماری را برای نوع بشر در بردارد. هر چند ممکن است عامه مردم جهان تفاوت میان علم و فن آوری را تشخیص ندهد و حتی ارزش و سهم علم را نشناسد و تنها از قبل با ظهور آن در فن آوری به درکی ساده از آن دست یافته اند، ولی به جهان شمولی آن چشم دارد و امید بسته اند. اما متاسفانه به رغم این انتظار، فن آوری که خود محصول جهان شمولیت علم است، هم اینک در اسارت از خود بیگانگی و واگذاشتگی به غیر، گرفتار شده است، چرا که در اختیار عموم مردم دنیا، به عنوان صاحبان واقعی آن، قرار ندارد و فقط در سلطه کشورهای خاصی است. مهجور سازی فن آوری و انزوای آن از زادگاه و پرورشگاه جهانی خود، با توجه به تاثیرات پیشرفت فن آوری و علم بر یکدیگر، پیشرفت علم را نیز در تنگنا قرار داده و نهایتاً جهان شمولیت علم را در هاله ای از ابهام فرو برده است. حاصل این جدایی ناعادلانه، افزایش لحظه به لحظه فاصله عظیم بین کشورهای در حال توسعه است. این فاصله در ابعاد مختلف تا به آن حد تعمیق یافته است که حتی اغلب کشورهای در حال توسعه از انتخاب نوع و نحوه انتقال فن آوری مورد نیاز خود عاجز گشته اند و این فرایند را هم، کشورهای توسعه یافته برای آنان تعیین و مشخص می کنند (فقیه، ۱۳۷۹).
۲-۱-۲- دانشگاه و تولید علم
دانشگاه به محلی اطلاق میگردد که بر اساس دید اصولی، وارده های آن شامل سرمایه ساختمان، تجهیزات، برنامه، امکانات، نیروی انسانی و نهایتاً جوانانی به نام دانشجوست. کارکرد دانشگاه شامل آموزش، پژوهش، خدمت، انتقال میراث فرهنگی، علوم فنون است. صادره های دانشگاه نیز شامل نیروی انسانی متخصص و ماهر در زمینه های مختلف و همچنین اختراع و اکتشاف و نوآوری علمی و گسترش دامنه علم و دانش است.
تقی پور ظهیر هدفهای اساسی آموزش عالی را به شرح زیر برشمرده است:
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
ارتقای سطح دانش و معرفت و ابداع دانش نوین
انتقال دانش یعنی آموزش علوم و فنون در سطح پیشرفته
تربیت نیروی انسانی متخصص برای دنیای کار
ارائه خدمات علمی و فنی
فراهم آوردن امکان آموزش مستمر برای دانش آموختگان دانشگاه
تربیت دانشمندان، پژوهشگران و مدیران برای ابداع، توسعه دانش و فن آوری، و هماهنگی فعالیت ها به منظور نوسازی جامعه و ایجاد تغییرات و تحولات عمیق در نظام اقتصادی و اجتماعی جامعه (تقی پورظهیر، ۱۳۷۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
دانشگاه ها و موسسه های تحقیقاتی به لحاظ دارا بودن دانش اعتبار زیادی کسب کرده اند و پویندگان راه علم و ترقی محسوب می گردند. از آنجا که ارتقای فن آوری بر نوعی زمینه سازی علمی در جامعه متکی است، دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت نیروی انسانی در این رابطه نقشی غیرقابل انکار ایفا می نماید (مردوخی، ۱۳۷۲).
از این رو، امروزه این واقعیت در طیف بسیار گسترده ای پذیرفته شده است که دانشگاه نقش حیاتی و کلیدی در ایجاد تغییرات فن آوری جامعه بازی می کند. بخش اعظم و ملموس این نقش را باید در همکاری مستقیم و غیر مستقیم آنها در گسترش مرزهای دانش از طریق بازنگری مداوم دستاوردهای فنی و علمی دانست (شفیعا، ۱۳۷۲). در غالب کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، حل مسایل و رفع نیازهایی که برای پیشرفت و توسعه ملی لازم است، دانشگاه و دانشگاهیان تحقق بخشیده اند. البته، حصول این مقصود در سایه اصلاح بنیادی دانشگاه و هماهنگ نمودن فعالیت های آن با حرکت به سوی دانش، داشتن نیروی انسانی آشنا به پیشرفت های علمی پیچیده و فن آوری پیشرفته میسر است (کنس[۱۳]، ۱۹۷۷).
به هر حال، دانشگاه ها برجسته ترین سازمان علمی و انسان ساز و مترقی در هر کشور است و مهمترین هدف دانشگاه ها تولید و ترویج علم و گسترش تحقیقات است تا به این وسیله ارتباط نزدیکتر با جامعه پیرامون خود برقرار نمایند. در سایه این نگرش امکان بهره گیری هرچه بیش تر از ظرفیتهای بالقوه و فن آوری دانشگاه فراهم می شود. دستاوردهای دانشگاه از دوطریق فعالیتهای جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. ابتدا با ارائه خدمات آموزشی، رشد سرمایه انسانی را موجب می گردد، سپس به عنوان یک مرکز تحقیقاتی و در قالب تحقیق و توسعه، امکان بکارگیری دستاوردهای جدید علمی در عرصه های گوناگون به خصوص اجتماعی را فراهم می نماید و باید جهت گیری دانشجویان را به سمتی سوق داد تا با تفکرات خود در حرکت رو به رشد جامعه نقش ویژه ای ایفا نمایند.
۲-۱-۲-۱- اعضای هیات علمی و نقش آنان
اقتصادانان و جامعه شناسان نیروی انسانی متخصص را یکی از مهمترین شاخص های توسعه در هر جامعه می دانند چرا که هرگونه پیشرفتی در جنبه های مختلف به کیفیت و میزان منابع انسانی بستگی دارد. از آنجا که تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر مورد نیاز حال و آینده در دانشگاه ها صورت می گیرد، از این لحاظ دانشگاه ها از اهمیت خاصی برخوردارند. به طوری که برخی از کشورها با افزایش کیفی آموزش های دانشگاهی توانسته اند ظرف یک یا دو دهه گام های بلندی در جهت پیشرفت و توسعه بردارند.
عکس مرتبط با اقتصاد
عواملی همچون مدیریت دانشگاه ها، وضعیت معیشتی و حقوق اعضای هیات علمی، وضع اداری و مالی دانشگاه ها، دسترسی به منابع و مآخذ و آخرین پدیده های علمی، حجم کار اعضای هیات علمی، و کیفیت آموزش و سطح علمی دانشجویان ورودی نظام آموزش عالی، از جمله عواملی هستند که در رشد کیفیت علمی اعضای هیات علمی موثرند.
امروزه وقتی موضوع کاهش ارزش کیفی آموزش مطرح می شود، بیشتر نظرها و چاره جویی ها پیرامون اصول برنامه ریزی و شیوه های نظام انتخاب دانشجو دور می زند و نقش آموزش دهنده گنگ یا مسکوت باقی می ماند. درحالی که موفقعیت هر جهش کیفی مستلزم یک کادر آموزشی تواناست که هم در شناخت علوم و هم در بکارگیری شیوه های نوین، ماهر و ورزیده باشد. دانشگاه ها وقتی می توانند در تامین و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص مورد نیاز موفق شوند که خود نیز از کادر آموزشی کارا و متخصص برخوردار باشند. هیات علمی به مثابه قلب دانشگاه می باشد و مهمترین سرمایه آن به شمار می رود ( فرمهینی فراهانی،۱۳۷۳).
دانشمندان در هر جامعه ای جزو افراد عالم و دانای آن جامعه محسوب می شوند. عملکرد اصلی آنان شامل کشف واقعیات جدید در مورد جهان طبیعی، زیستی و اجتماعی، تنظیم معرفت به یک نظام نظری منسجم و کاربرد این معرفت در حل مسائل علمی که در هر جامعه ای انسان ها با آن مواجهند، می باشد (سلیمانی، ۱۳۸۷).
مقام معظم رهبری در دیداری که با استادان در تاریخ ۶/۸/۱۳۸۸داشته اند به بیان نقش استادان در دانشگاه ها پرداخته و نکاتی به شرح زیر بیان کردند:
۱٫ فرماندهی و طراحی کلان
رهبر انقلاب اسلامی از استادان دانشگاه ها به عنوان فرماندهان جنگ نرم و از دانشجویان به عنوان افسران جوان نام بردند و فرمودند: “اگر در زمینههای مسائل اجتماعی، سیاسی و مسائل کشور آن چیزهائی که به چشم باز و بصیرت کافی احتیاج دارد، جوان دانشجوی ما، افسر جوان است، شما که استاد او هستید، رتبه بالاترِ افسر جوانید؛ شما فرماندهای هستید که باید مسائل کلان را ببینید؛ دشمن را درست شناسائی کنید؛ هدفهای او را کشف کنید؛ احیاناً به قرارگاههای دشمن، آنچنانی که او نداند، سر بکشید و بر اساس او طراحی کلان کنید و در این طراحی کلان حرکت کنید”. ایشان استادی را که بتواند این نقش را ایفا کند، استاد شایسته حال و آینده نظام جمهوری اسلامی دانسته و اضافه کردند که : “توقع از استادان محترم این است که جوانها را توجیه کنند و به جای معرفی زید و عمر سیاسی به آنها قدرت تحلیل بدهند (خامنه ای، ۱۳۸۸)”.
۲٫ ایجاد امید
ایشان یکی از وظایف استادان دراین زمینه را دادن توان کار و نشاط به دانشجویان دانسته و راهکار آن را ایجاد امید در میان دانشجویان دانستند:
“با امید دادن، با امید بخشیدن، فضای کلاس و محیط درس و دانشگاه را فضای امید کنید، امید به آینده. بدترین بلائی که ممکن است بر سر یک نسل در یک کشور بیاید ناامیدی و یأس است… یأس از آینده سمّ مهلک همه فعالیتهاست؛ چه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، چه فعالیتهای علمی و پژوهشی. کسانی که کشفیات بزرگ را در زمینههای علوم تجربی و دانشهای گوناگون انجام دادند، اگر از نتیجه ناامید بودند قطعاً به اینجا نمیرسیدند. امید، نیروی عظیمی است که انسان را پیش میبرد “(خامنه ای، ۱۳۸۸).
۳٫ ایجاد فضای اظهار نظر برای دانشجو
ایشان در ادامه بیاناتشان متذکر شدند که یکی دیگر از کارهائی که باید در زمینه مسائل گوناگون اجتماعی، سیاسی و علمی انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجو برای اظهارنظر و تحقق کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاههاست:
“اگر چنانچه بحثهای مهم تخصصی در زمینه سیاسی، در زمینههای اجتماعی، در زمینههای گوناگون حتّی فکری و مذهبی، در محیطهای سالمی بین صاحبان توان و قدرتِ بحث مطرح بشود، مطمئناً ضایعاتی که از کشاندن این بحثها به محیطهای عمومی و اجتماعی ممکن است پیش بیاید دیگر پیش نخواهد آمد. وقتی که افراد با عامه مردم، مواجه میشوند، همه نمیتوانند خودشان را حفظ کنند. مواجهه با عامه مردم، انسانها را دچار انحراف و انحطاط و لغزشهای زیادی میکند که متأسفانه ما شاهد بودیم. خیلی از افرادی که شما میبینید در مواجهه با عامه مردم حرفی میزنند و چیزی میگویند، چه بسا در اعماق دلشان خیلی اعتقادی هم ندارند. به تعبیر بعضیها جوگیر میشوند؛ این خیلی چیز بدی است”(خامنه ای، ۱۳۸۸).
۴٫ ایجاد محیط معنوی در دانشگاه
به اعتقاد ایشان یکی دیگر از وظایف استادان ایجاد محیط معنوی در دانشگاههاست: “باید محیط دانشگاه، محیط معنویت باشد. این امنیت و احساس امنیتی هم که بعضی از دوستان به درستی بیان کردند، یقیناً با معنویت به دست خواهد آمد. جوانها را هر چه میتوانیم با خدا، با یاد خدا، با توجه به عالم غیب، با تعبد به مبانی و احکام دین و شریعت و تسلیم در مقابل احکام الهی، ظرفیت معنویشان را بیشتر کنیم. جوان ما هرچه بیشتر متعبد، متدین و به یاد خدا باشد و بیشتر به خدا احساس نیاز کند و بیشتر دست نیاز به سوی خدا دراز کند، عمل، رفتار و فکر او، از آسیب کمتری برخوردار خواهد بود و جامعه از او بهره بیشتری خواهد برد” (خامنه ای ، ۱۳۸۸).
امروزه از استادان و اعضای هیات علمی انتظار می رود که مراکز آموزشی و پژوهشی را به صورت فعال درآورند و در راستای اهداف دانشگاه حرکت کنند. رسالت اصلی همه دانشمندان و همه اعضای هیات علمی در جامعه امروز همان اهداف دانشگاه است، یعنی تولید دانش، تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص، و تزریق این نیروها و دانش برای اثر بخشی مثبت در جامعه و برطرف کردن نیازهای جامعه است.
۲-۱-۲-۲- ارتباطا ت علمی
ارتباطات علمی رسمی به اواسط قرن هفدهم میلادی باز می گردد، یعنی زمانی که گروهی از دانشمندان و پژوهشگران با کمک انجمن سلطنتی انگلستان جلسه های منظمی را برگزار می کردند. در این جلسات آزمایشات، مقاله ها و یافته های جدید محققان اعلام می گردید. افراد علاقمند به پژوهش که مجاز به شرکت در این جلسات نبودند از طریق نامه های شخصی که شرح فعالیت های علمی در آنها منعکس می شد از یافته های علمی جدید مطلع می شدند. نامه های مورد اشاره تا مدتی به عنوان ابزاری ارتباطی مطرح بودند. همزمان با افزایش نامه های مبادله شده و نیاز به مبادله سریع اطلاعات علمی، مجله به عنوان ابزاری موثر در جهت مبادله اطلاعات علمی ظاهر گردید. مجله های des scavans journal و philosophical trasactions of the royal sociely of london نخستین مجلاتی بودند که در قرن هفدهم به چاپ رسیدند ( قانع،۱۳۸۳).
ارتباطات علمی واژهای است که مترادف درک عامه از علم به کار میرود. ولی کاتاپانو[۱۴] مینویسد که واژه درک عامه از علم، بهلحاظ سیاسی نادرست است و دستاندرکاران، واژههای ارتباطات علمی[۱۵] یا علم و جامعه را ترجیح میدهند. این وضعیت، بهویژه در انگلستان و دانمارک شایع بوده است. سیاستگذاری ارتباطات علمی و روش عملی آن در جوامع مختلف متفاوت است و تابع تعریف و حدودی است که برای آن مشخص میشود. میتوان گفت ارتباطات علمی، حوزهای است که دو دسته مخاطب متفاوت را در برمیگیرد. در یک نگاه، ارتباطات علمی به ارتباطات درون حوزه علمی و روابط میان اصحاب علم اشاره دارد. در نگاه دوم، ارتباطات علمی، علاوه بر ارتباطات اصحاب علم با یکدیگر، به ارتباط علم با عموم و به عبارت دیگر ارتباط حوزه علمی و حوزه عمومی اشاره دارد. آموزش علوم، گفتگو و انتشار نتایج پژوهشها همگی در مقوله ارتباطات علمی جای دارند. در انگلستان ارتباطات علمی عبارت است از تلاش برای یافتن روشهای افزایش کمکهای عمومی از اجتماع علمی[۱۶] با ساخت پلهایی میان علم و کسانی که از آن منتفع میشوند. ارتباطات علمی درباره علم و موضوعات مسئولیت اجتماعی و شهروندی بحث میکند (کاتاپانو، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر، ارتباطات علمی میتواند محدودهای از ارتباطات اعضای حوزه علمی با یکدیگر تا ارتباطات همه اعضای جامعه را در بربگیرد. اما آنچه مسلم است، در ارتباطات علمی، پیام، علم است. در یک نگاه تاریخی، میتوان تعاریف ارتباطات علمی را در دو نوع رهیافت خلاصه کرد که تطور مفهومی آن را نیز نشان میدهند: رهیافت اول که افرادی مانند ون سگرن[۱۷] به آن میپردازند، حوزه ارتباطات علمی را به مجراها یا وسایل ارتباطی محدود میکند. در واقع این نگرش به ارتباطات علمی نشان میدهد که انتقال علم، موضوع اساسی ارتباطات علمی است. از این رو در این رهیافت تولید و مصرف علم، در محدوده مطالعاتی ارتباطات علمی قرار نمیگیرند. البته این ملاحظه نسبت به ارتباطات علمی در مورد ارتباط میان اصحاب علم، اهمیت زیادی دارد. این رهیافت به ارتباطات علمی را میتوان مدل اولیه ارتباطات علمی نامید. گویا در این مدل اولیه، افزایش میزان اطلاعات علمی و فن آوری، معادل افزایش درک عمومی از علم و فن آوری دانسته میشود. از اینرو، اولین توجه به ارتباطات علمی، مجراهای ارتباطی از قبیل اماکن علمی و رسانههای جمعی را در بر میگیرد (اجاق، ۱۳۹۰).
رهیافت دوم به ارتباطات علمی، مبتنی است بر همگانی کردن علم. در این رهیافت نسبت به ارتباطات علمی، به مقولههای تولید و مصرف علم توجه میشود. در این رهیافت در بخش تولید علم، هم تولیدکنندگان و هم محصول تولید شده ـ که همان علم همگانی شده است ـ موضوعات مطالعه هستند. در بخش مصرف نیز مخاطبان و دریافت آنها مطالعه میشوند. از جمله افرادی که چنین رهیافتی به ارتباطات علمی دارند میتوان بوئر[۱۸] و راگنارس دوتیر[۱۹](۱۹۹۶) را نام برد. این دو نفر، سه جزء اصلی ارتباطات علمی را در سه بخش زیر طبقهبندی میکنند:
تولید علم همگانی شده که شامل تحلیل نهادی دانشمندان، اهالی رسانهها و سایر فعالان این حوزه و رسالت، وظیفه و انگیزههای آنهاست.
محصولاتی که این فعالان، تولید کردهاند مانند مواد رسانههای خبری، کتابهای علمی، نمایشگاهها و غیره.
مخاطبان بخشهای مختلف رسانهها و دریافت پیام
به هر حال از نیمه دوم قرن بیستم ارتباطات علمی به عنوان یک از سازوکاریهای اصلی موثر بر نهاد علم در کانون مطالعات جامعه شناختی قرار گرفته و در این میان اهمیت آن در تولید دانش مورد بحث و گفت و گو بوده است. در دهه های اخیر با گسترش جامعه اطلاعاتی، توسعه ارتباطات الکترونیک و از بین رفتن محدودیت های فضایی و مکانی در روابط مجازی، مقوله ارتباطات علمی با کاربرد مفاهیم تازه، یک بار دیگر توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در این شرایط نیز برخی از صاحب نظران، پیشرفت علم را بازتابی از نظام ارتباطی دانسته و بر این امر تاکید دارند که رشد شتابان علم در جهان کنونی نیازمند شیوه هایی از مبادله دانش است که تحول از سلسله اطلاعات خطی به شبکه ارتباطی تعاملی را ممکن سازند (محمدی،۱۳۸۶).
۲-۱-۳- موانع تولید علم
مهم ترین موانعی که انجام تحقیقات را در دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی کشورهای در حال پیشرفت و تحقق اهداف توسعه ملی را کند و چه بسا غیر ممکن می سازد می توان به شرح زیر خلاصه نمود:
کمبود اعتبارات تحقیقاتی
سرمایه گذاری هر چه بیش تر در امر پژوهش، علاوه بر کمک به رشد توان علمی و عملی متخصصان و پژوهشگران، عاملی کلیدی در انجام تحقیقات محسوب می گردد. هر چه کشور پیشرفته تر باشد میزان اعتبارات تخصیصی به امر پـژوهش افزون تر می گردد. بر عکس، هر چه جامعه عقب مانده تر باشد توان پرداختن و توجه به لزوم سیاستگذاری و در مواردی عدم درک اهمیت این امر کمتر است (طبیبی، ۱۳۷۳).
منابع و ابزار تحقیق
در این باره باید به ضعف بنیادهای علمی فن آوری جوامع در حال پیشرفت، کمبود کتب و مجله های علمی کافی، ضعف کتابخانه ها در پاسخ گویی به نیازهای پژوهشگران، کمبود وسایل و تجهیزات نوین اطلاع رسانی و ناتوانی علمی و تجربی کادر کتابخانه در کار با این وسایل، کمبود رایانه و سایر وسایل و ابزار آزمایشگاهی و تحقیقاتی، ناتوانی این ممالک در انتشار نتایج تحققات احتمالی انجام شده و ترجمه و چاپ آخرین منابع علمی و درسی و بالاخره ضعف نظام پستی در عرضه خدمات سریع و مطمئن و ارزان برای بخش پژوهش، عدم وجود فضای مناسب تحقیق، عدم توجه به نوسازی تجهیزات خاص تحقیقاتی، عدم وجود بانکهای اطلاعاتی علمی ملی و مجهز به آمار و اطلاعات مربوط به کشور اشاره نمود (طبیبی، ۱۳۷۳).
ساختار دانشگاه ها
موارد مهم زیر در ساختار دانشگاه که به نحو بارزی بر انجام پژوهش علمی تاثیر می گذارد و تحقق یا عدم تحقق اهداف توسعه ملی را متاثر می سازد، به شرح زیر خلاصه می شود:
عدم انطباق ساختار، فعالیت و عملکرد دانشگاه ها در کشورهای در حال توسعه با آنچه که انجام پژوهش های علمی می طلبد
– در اولویت قرار ندادن پژوهش و غفلت از این وظیفه حساس و حیاتی دانشگاه
– عدم وجود کادر علمی صرفا پژوهشی
– تنگ نظری و اهمال در پرورش و تربیت نیروی تحقیقاتی کارآمد
– تظاهر به توانایی انجام تحقیقات و شکوه مستمر از عدم وجود امکانات تحقیق و بدین وسیله پنهان کردن ضعف و ناتوانی قابلیت های پژوهشی
– انجام پژوهش های نظری و بنیادی صرف به منظور اخذ ترفیع
– اولویت دادن به انتشار مقالات و نتایج کار تحقیقاتی در مجلات خارجی و انجام و گزارش این پژوهش ها در زمینه ها و شیوه های مورد نظر آنها
– عدم پویایی برنامه های آموزشی و پژوهشی و خدماتی دانشگاه و استمرار شیوه های سنتی در عمل
تقلید کورکورانه از کشورهای دیگر در ایجاد رشته های تحصیلی و تدوین برنامه های درسی فارغ از ملاحظات مربوط به نیازمندهای کشور و اهداف برنامه های توسعه ملی
ساختار عمودی و واحدهای از بالا به پایین در دانشگاه ها و عدم وجود سازکاری برای ارتباط بین واحدهای مربوط مختلف، که انجام تحقیقات چند زمینه ای مثل تحقیقات زیست پزشکی و تحقیقات در نظام های بهداشتی را غیر ممکن می سازد.
عدم آشنایی با مفاهیم، روشها و مشکلات تکنیکی زمینه های علمی مجاور به منظور انجام کار تحقیقاتی گروهی و بالنتیجه کاهش انگیزه و تمایل به فراگیری و افزایش قابلیت های چندزمینه ای
نداشتن وقت کافی اعضای هیات علمی دانشگاه ها برای انجام تحقیقات یا توسعه مهارت شان در پژوهش، به زغم ضرورت انجام تحقیق برای ترقی وتعالی هر رشته و بخش در سایه نیروی تولیدی تحقیق
خودکامگی کادر اجرایی و اعمال حاکمیت کادر اداری و بیگانگی هیات علمی با مدیریت دانشگاه
سرگردانی، بی تفاوتی و سرخوردگی دانشجویان در اثر عدم ارضای انتظارات علمی و تجربی و رفع مسایل معیشتی آنان