۲-۱۰-۱ مطالعات خارجی

لاترو و علمداری[۶۳] در مقاله‌ی خود که در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسانده‌اند به صورت تجربی، تأثیر اتحاد بر عملکرد ایرلاین های عضو هر کدام از ائتلاف‌های حمل‌ونقل هوایی را بررسی کرده‌اند. آن‌ ها نشان می‌دهند که نتایج حاصله با توجه به نوع همکاری ایرلاین ها متفاوت است.آن‌ ها تأثیر ایجاد انواع همکاری‌های ممکن را بر روی عملکرد ایرلاین ها و ترافیک هوایی، با توجه به اطلاعات چهار ائتلاف بزرگ بین‌الملل( در سال ۲۰۰۴)، ارزیابی کردند تا ببینند که کدام نوع همکاری تأثیر بهتری بر روی عملکرد ایرلاین ها داشته است. کار آن‌ ها نشان می‌دهد که در زمینه‌ی ترافیک هوایی، شباهت زیادی در میان ائتلاف‌های متفاوت موجود است ولی در زمینه‌ی عملکرد این شباهت را نمی‌توان به راحتی یافت.
موریش و حمیلتون[۶۴] در مقاله‌ی خود در سال ۲۰۰۲ با عنوان Airline alliances—who benefits? با بررسی عملکرد اتحادها در بازه‌ی ۱۵ ساله نشان می‌دهند که نگرانی تبدیل شدن بازار حمل‌ونقل هوایی به انحصار تک قطبی به وسیله‌ی ائتلاف‌ها بی‌مورد است. نتایج تحقیق آن‌ ها که با توجه به اطلاعات اواخر دهه ۸۰ میلادی و دهه ۹۰ میلادی به دست آمده است، حتی نشان می‌دهد که در بعضی موارد قیمت بلیت‌ها کاهش‌یافته و به نفع مسافرین نیز شده است.
در سال ۲۰۰۱ بروکنر[۶۵] ، تأثیر ائتلاف را بر سطح ترافیک هوایی ، کرایه‌های حمل‌ونقل و میزان مطلوبیت بررسی کرده و در مقاله‌ی خود به این نتیجه رسیده است که اتحاد باعث بهبود متغیرهای فوق می‌شود. در شکل زیر نتایج شبیه‌سازی او را می‌بینیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲-۵: شبیه‌سازی

در سال ۱۹۹۷ پارک [۶۶] تأثیر ایجاد اتحادهای هوایی را بر بازار حمل‌ونقل هوایی و رفاه اقتصادی بررسی کرده و به این نتیجه می‌رسد که نحوه‌ی متحدشدن ایرلاین ها ( به صورت موازی یا به صورت مکمل) بر میزان بهبودی عملکرد آن‌ ها تأثیرگذار است. او در تجزیه و تحلیل نظری خود به بررسی اثرات ائتلاف بر خروجی و سود برای شرکت‌ها، کرایه هواپیما و رفاه اقتصادی پرداخته است و هر دو نوع ائتلاف هواپیمایی را در نظر گرفته است. او نتیجه گرفته است که ائتلاف مکمل باعث افزایش رفاه می‌شود درحالی‌که ائتلاف موازی آن را کاهش می‌دهد. او همچنین به بررسی شرایطی پرداخته است که به وسیله‌ی ایجاد آن هر دو نوع ائتلاف باعث افزایش رفاه شوند.
عکس مرتبط با اقتصاد
در سال ۲۰۱۱ جیمز لیو و همکارانش در مقاله خود به بررسی نحوه‌ی انتخاب شریک برای یک ایرلاین پرداختند. آن‌ ها در مطالعه‌شان برنامه‌های اولویت فازی را با فرایند شبکه تحلیلی ، ترکیب نموده و ار آن برای انتخاب بهترین شریک استفاده می‌کنند. در شکل زیر می‌توان مدل آن‌ ها را دید.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲-۶: مدل تحقیق

جیمز لیو در سال ۲۰۱۲ در مقاله‌ی خود یک مدل یکپارچه را برای انتخاب شریک مناسب برای ایرلاین در صنعت حمل‌ونقل هوایی ارائه می‌دهد. او از اطلاعات ایرلاین های تایوان استفاده کرده است و ادعا می‌کند که می‌توان آن را به هر مورد مطالعاتی دیگر بسط داد. او در تحقیق خود با توجه به مدل ANP بین همکاری و ائتلاف با SKYTEAM و ONEWORLD، SKYTEAM را انتخاب می‌کند. کار او بر اساس پرسش‌نامه‌هایی است که به وسیله‌ی نخبگان صنعت حمل‌ونقل هوایی در تایوان پر شده‌اند. همچنین او در تحقیق خود از روش DEMATEL برای ساختن ساختار مسئله استفاده می‌کند.

 

۲-۱۰-۲ مطالعات داخلی

در مورد پیوستن و متحد کردن ایرلاین ها ، تاکنون در داخل کشور مطالعه یا پژوهش تجربی قابل‌ذکری انجام نگرفته است ولی برای بهینه‌سازی فعالیت‌های ایرلاین های داخلی چندین مورد مطالعه و پایان‌نامه در دانشکده هوافضای دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است. در زیر به یک مورد اشاره می‌کنیم.
رجبی و دوستان در مطالعه خود در سال ۱۳۹۰ با عنوان طراحی برنامه زمان‌بندی خطوط هوایی با کمک بهینه‌سازی شبکه‌ای، با کمک روش بهینه‌سازی شبکه‌ای و اعمال قیود مختلف عملیاتی بر گراف حاصل از مدل‌سازی شبکه خط هوایی، الگوریتم کوتاه‌ترین مسیر را اعمال می‌کنند. سپس با توجه به تابع وزن تولیدشده روی هر یال، مسیر بهینه بین هر جفت مبدا و مقصد به دست می‌آید.
فصل سوم
(روش شناسی)

 

۳ مقدمه

به طور کلی سه نوع تفکر کاربردی وجود دارد که همه‌ی ما به آن نیازمندیم. تصمیم‌گیری، حل مسئله و تفکر خلاق. این‌ها به طور قابل‌توجهی با یکدیگر همپوشانی دارند ولی می‌توان آن‌ ها را از هم تمیز داد(ج. ادیر[۶۷]، ۲۰۰۷: ۱۱).
کلیت تصمیم‌گیری در مورد این موضوع است که کدام عمل را باید انتخاب کرد؛ معمولاً با انتخاب بین گزینه‌ها درگیر است. در مقابل آن، هدف از حل مسئله معمولاً رسیدن[۶۸] به جواب یا نتیجه است. درحالی‌که خروجی تفکر خلاق، یک ایده‌ی جدید است.

 

۳-۱ فرایند تصمیم‌گیری

تصمیم‌گیری، مطالعه‌ای برای شناسایی و انتخاب جایگزین [۶۹] بر ​​اساس ارزش‌ها و ترجیحات تصمیم گیرنده است. در این فرایند ما صرفاً به دنبال یافتن تمام جواب‌های جایگزین نیستیم بلکه به دنبال جوابی می‌گردیم که بیش‌ترین مناسبت را باهدف ما داشته باشد(هریس[۷۰] ۱۹۸۰).
تصمیم‌گیری باید با شناساندن تصمیم گیرها، ذی‌نفع‌های تصمیم[۷۱] ، شرایط، هدف و معیارهای مسئله شروع شود. در این صورت یک فرایند تصمیم‌گیری کلی به مراحل زیر می‌تواند تقسیم شود(باکر[۷۲] ۲۰۰۱).

 

مرحله اول: تعریف مسئله

این فرایند باید حداقل، دلایل ریشه‌ای، محدودیت فرض‌ها، مرز سیستم، راه اتصال سیستم با بیرون و مسائل مربوط به ذی‌نفع‌ها را مشخص کند. هدف این است که بتوان در یک جمله مسئله را طوری تعریف کرد که وضعیت ابتدایی و مطلوب مسئله به وضوح توصیف شود. صورت مسئله باید مختصر و بدون ابهام بیان شود و مورد توافق تصمیم‌گیرنده‌ها و ذی‌نفع‌ها باشد. این مرحله از اهمیت بسیاری، قبل از رسیدن به مرحله‌ی بعد برخوردار است.

 

مرحله دوم : تعیین کردن مقررات[۷۳]

مقررات، شرایطی هستند برای مسئله که هر جواب قابل‌قبول سال باید آن‌ ها را ارضا کند. آن‌ ها نشان می‌دهند که یک جواب صحیح چه کاری باید برای مسئله انجام دهد. مهم‌ترین نکته این است که این مقررات باید به صورت کمیتی باشند.

 

مرحله سوم: تعیین کردن هدف

این قسمت معمولاً در صورت مسئله به طور واضح وجود دارد و کل فرایند، برای گرفتن تصمیمی است که هدف را بهینه کند.

 

مرحله چهارم: شناساندن جایگزین‌ها

جایگزین‌ها، رویکردهای متفاوتی را برای رسیدن به وضعیت مطلوب از وضعیت اولیه پیشنهاد می‌دهند. هر جایگزین باید مقررات مسئله را ارضا کند.

 

مرحله پنجم: تعریف کردن معیارها[۷۴]

معیارهای تصمیم‌گیری ابزاری هستند که با آن‌ ها بین جایگزین‌ها تمیز قائل می‌شویم. مهم‌ترین نکته در تعریف این معیارها این است که بر اساس هدف تعیین شوند و ابزاری قابل‌مشاهده برای نشان دادن هر کدام از جایگزین‌ها باشند. از آنجا که هدف‌ها بر اساس این معیارها تعیین می‌شوند هر هدف باید بتواند یک معیار را تولید کند.
با استناد بر حرف‌های باکر(۲۰۰۱) معیارها باید

 

 

توانایی متمایز کردن جایگزین‌ها از هم و نشان دادن میزان عملکرد هر یک را داشته باشند.

تمامی اهداف را شامل شوند.

کارا و معنی‌دار باشند.

تعدادشان کم و فاقد حشو باشند.

مرحله ششم: انتخاب ابزار تصمیم‌گیری

راه‌های زیادی برای حل یک مسئله تصمیم‌گیری وجود دارد. انتخاب راه حل مناسب کار ساده‌ای نیست و بستگی به ذات مسئله دارد و به همان شکل بستگی به انسان تصمیم گیر هم خواهد داشت.

 

مرحله هفتم: ارزیابی جایگزین‌ها به وسیله معیارها

با توجه به نوع معیار، عامل ارزیابی هم می‌تواند عینی[۷۵] یا ذهنی[۷۶] باشد. بعد از ارزیابی، ابزار تصمیم‌گیری می‌تواند برای رتبه‌بندی جایگزین‌ها، اعمال شوند.

 

مرحله هشتم: سنجیدن اعتبار جواب‌ها

جایگزین‌ها به طور قطع مقررات مسئله را رعایت می‌کنند اما ممکن است ابزار تصمیم‌گیری بد اعمال شود و تصمیم گیر مجبور است در ادامه مقررات جدیدی به مسئله اضافه کند.

 

۳-۳ تصمیم‌گیری با چند معیار[۷۷]

اولین گام در مواجهه با مسائل تصمیم‌گیری چند معیاری یافتن تعداد صفت‌ها یا معیارها ایست که در مسئله موجودند. در مرحله بعد، ما نیازمندیم که اطلاعات مناسبی را جمع‌ آوری کنیم که به وسیله آن ترجیحات تصمیم گیرها به درستی نشان داده می‌شود. انتخاب روش مناسب برای ارزیابی و مرتب کردن جایگزین‌ها آخرین مرحله از این فرایند است. در زیر نمودار MCDM برگرفته از کتاب تی زنگ و هانگ[۷۸] (۲۰۱۱)را می‌بینیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:45:00 ق.ظ ]