مورد اول، به طور عادی به «معاهدهی فضای ماورای جو» اشاره دارد که در سال ۱۹۶۷ مورد توافق قرار گرفته و اساس واقعی حقوق فضا را تشکیل میدهد.
چهار کنوانسیون دیگر میتوانند به عنوان جزئیات اصولی به حساب آیند که با مواد معاهدهی فضای ماورای جو مطرح میشوند.
این امر از تعدادی از قطعنامه های سازمان ملل در استفاده از فضای ماورای جو مقدمتر است.دو قطعنامه ی ویژه (۱۶)۱۷۲۱ و (۱۸)۱۹۶۲ – که به اصطلاح اعلامیه ی اصول قانونی حاکم بر فعالیتهای کشورها را در اکتشافات و استفاده از فضای ماورای جو نامیده میشوند، به طور متفقالرأی توسط مجمع عمومی UN به عنوان اصل راهنمایی کننده در ارتباط با ایجاد یک مقرره جهانی در رابطه با امور فضایی و فعالیتهای مربوطه،به تصویب رسیده اند .
با نگاهی به«corpامریکا Iuris spatiali» تحقق چهار معاهده که در یک دورهی زمانی کوتاه به توافق رسیدهاند و ناگهان به وسیلهی تعداد زیادی از کشورها به مشارکت گذاشته و اجرا شده است، آسان میشود.
از سوی دیگر، توافقنامه ماه تنها بعد از یک مذاکرهی دشوار و طولانی، بعد از سالها انتظار برای تکمیل تعدادی از مصوبات کشورها، اجرایی شد.
آن دشواریها عمدتاً مربوط به حقایقی بود که این کنوانسیون اولین موردی بود که صراحتاً مربوطه به ایجاد قواعد بینالمللی در رابطه با فعالیتهای بهرهبرداریهای تجاری بوده است.
۳-۵)ارزیابی
همچنین تعداد بسیاری از ابتکارات قانونگذاری در هردوی خارج از چارچوبو یا در درون کوپیوس ، وجود دارد که در ملل متحد رأی آورده و میتواند به طور اساسی به دو دستهی عمدهی مختلف تقسیم شود.
اولین مورد مربوط به دو کمیتهی فرعی(علمی، فنی و قانونی)کوپیوس می شود، که باید بوسیله افزایش روش های تصمیم گیری ،اصلاح شوند و ارتقا یابند.
مورد دوم برای ایجاد نوعی از سازمان فضایی جهانی ایجاد شده که به عنوان یک سازمان بین دولتی جهانی بر یک اساس پایدار به عنوان یک آژانس از ملل متحد در توسعهی همکاریهای بینالمللی با هماهنگی و اجرای مأموریتها و برنامههای فضایی، عمل میکند.به علاوه، وظیفهی حفظ فضای ماورای جو برای اهداف صلحآمیز، فراهم آوردن کمکهایی برای همهی کشورهای عضو و مخصوصاً کشورهای در حال توسعه که فرصت دستیابی به اصطلاح «سرمایه فضایی» را دارند را دارد.
هر چند، باقیماندن بر چارچوب موجود، مخصوصاً در مورد UNCOPUOS،بایستی فرصت غلبه بر اجماع(توافق)، که سند قابل اجرا میباشد وجود داشته باشد. (امین زاده ،۱۳۹۳)
فصل دوم
اقدامات تجاری سازی فضا
تحت شرایطIURIS SPATIALTS
بخش اول : مقدمه
هماکنون دادهها به طور مشخص اشاره دارند که روش استفاده روزافزون فضا به طور اقتصادی آنقدر شدت گرفته که اشاره به واژهی بدون بازگشت را صراحتاً میتوان بکار برد. بازار اقدامات فضایی فقط یک مورد آکادمیک نیست.
عکس مرتبط با اقتصاد
جالب توجه است که اشاره کنیم اکثر مردم فکر میکنند که در ایالات متحده، اروپا و آسیا بخش خصوصی فرصتهای برابری برای اقدامات فضایی پیشرفته به همراه هر دولت دیگری را داراست این به دلیل قواعد مورد توافق و رضایت ایجاد شده طی دهه ها یی است که اهداف دولتها و یا آژانسهای فضایی توسط شرکتهای خصوصی انجام میپذیرد. به این ترتیب شرکتهای خصوصی یاد گرفتند که چگونه تخصص فنی و قابلیتهای بینشآفرین به طور مستقل همهی سیستمهای فضایی را خلق میکنند. ممکن است این امر کمککننده باشد مثلاً اگرشرکت مایکروسافت بیلگیتز به هر دلیلی(تبلیغات یا روابط عمومی) قبل از دولت چین، هند و ایالات متحده، تمایل داشت که شخصی را روی ماه پیاده کند، منابع اقتصادی سازمانش را که وی مالک آنهاست برای تکمیل طرح «پیاده کردن مردی روی ماه» بکار می گیرد. به درستی، محدودهی اقداماتی که هماکنون وجود دارد، ایستگاه های زمینی قابل عرضه در بازار، و شرکتهای تجاری که قادر به انجام هر مأموریت تجاری فضایی هستند،نیاز به منابع دولتی یا آژانسهای فضایی ندارند هر چند، اجازه دولت برای انجام مأموریتهای فضایی اغلب مورد نیاز است.
قبل از اینکه پتانسیلهای جدید فضایی به مرحلهی کاربرد تجاری برسد، زمان لازم داشت اما نه زیاد.
به علاوه، از آنجائی که اقدامات فضایی با وجود ریسک بالا و نیاز به سرمایهگذاریهای زیاد، اعتبار ویژهای در هر فرایند بازاریابی به طور اقتصادی دارد.
به طور آشکار استفادهی تجاری از فضای ماورای جو نبایستی به مدت طولانی در خیال پرورانده شود به طوری که یک غفلت در قوانین، موقع طرح ریزیهای جدید وقتی که موارد کاربری های بعدی تجاری فضایی روی میدهد، تعیین میکنند که اقدامات بیشتر برای تجاری سازی کلی، تردیدها و سؤالات اقتصادی و اجرایی زیادی را بجا میگذارد.
به علاوه، ملاحظات مبنی بر نقطه نظرات تجاری هماکنون اغلب در رویههایی که قبلاً اشاره شده و سؤءاستفاده از وجوهات بوده، و نیاز به شروع زمینههای کاربری فضایی جدید یا پوشش توسعه در زمینههای موجود، در مقایسهی با گذشته احساس میشود. در بسیاری از کشورها، این روش بازاریابی را میتوان مشاهده کرد.
جوامع و کشورهایی که به سطح عمدهای از تکنولوژی فضایی دست یافتهاند، در نتیجهی سیاستهای فضایی ملی و منطقهای، به سادگی توسط موارد تجاری اداره میشوند. کشورهای اروپایی، امریکاA، کانادا، هند، ژاپن و چین در این دسته قرار دارند. آشکارا یکی از کشورهای عمده در تکنولوژی فضایی امریکاSR (روسیه)، نشانههای مهمی از ساختار منافع تجاریاش را در فعالیتهای فضایی به وسیلهی سیستمهای جهانی پرتاب موشک، نشان میدهد.
روش و رشد اقدامات فضایی آینده به شدت بر آیندهنگری سرمایهگذاری در این بخش تکیه دارد. در حالی که انگیزههای نظامی گذشته یا محرکهای مربوط به امنیت وطن و منافع آن به برنامههای فضایی ملی سوق مییابد.
موارد تجاری به طور رایج در تعیین سیاست فضایی، از یک دوره صرف داراییها برای تحقیقات و توسعه برای تولید ابزارهای اصلی در استفاده از محیط فضای ماورای جو، در اولویت میباشند.
بایستی توجه کنیم که این کار به تنهایی یک نشانه از وضعیت فعلی است. رشد آینده در موارد جدید اقدامات فضایی میتواند به شدت مورد تصور باشد. از آنجائی که سودهای تجاری در معرض خطر قرار دارند، فعالیتهای فضایی تحت موضوعات مختلف در فصلهای بعدی ازاین مقاله موجود میباشند. حمل و نقل فضایی، ارتباطات ماهوارهای، پخش مستقیم و دریافت از راه دور توسط ماهواره، از جملهی آنها میباشند.(تویبل،۱۹۹۶)[۳]۱
بخش دوم : ارزیابی مجدد حقوق بینالملل فضا
با پذیرش حقایق مذکور، توجه به حقوق بینالملل فضا موجود برای ارزیابی اصول آن، که در زمان بوجود آمدن حقوق فضا بنا نهاده شداند بطوریکه این اصول مرکز قلمرو جدید امکاناتت بشری هستند که در پیشنیازهای قوانین فضای ظاهر شدهاند، هماکنون برای فراهم آوردن گرایشهای فضایی مخصوصاً مربوط به فرایند تجاری عمومی(همگانی) کافی میباشد،ضروریست.ناچارا برای بررسی بک گراندحقوق فضا، ناچار به بررسی معاهده فضای ماورای جو میباشیم در صورتیکه این معاهدهی حیاتی بینالمللی، اقدامات تجاری فضا را با هدف ارزیابی مجدد، مورد موافقت قرار میدهد.
در زیر سؤالی وجود دارد که: آیا معاهدهی فضای ماورای جو در شکل متداولش، قادر به ادارهی کامل نتایج قانونی اقدامات تجاری فضایی میباشد؟ و اگر پاسخ به این سؤال مهم مثبت است، آیا اقدامات تجاری فضایی تحت معاهدهی فضای ماورای جو مجاز میباشند؟[۴]۲
بخش سوم : تعیین مفهوم تجارت یا سودآوری
اجازه دهید با توضیح در مورد اصطلاح «فعالیتهای فضایی تجاری» یا عبارت «استفادهی تجاری از فضای ماورای جو»، شروع کنیم.
ما قصد ندارم که از بهترین لغتنامههای انگلیسی استفاده کنیم و از توصیف مفصل اصطلاح تجاری بهره ببرم. ما مایل به ارائه یک روش زبانی برای اجتناب از سوءتفاهم، بین هوشیاری اروپاییها و آمریکاییها هستیم که تفاوت قابل توجهی در نظریهی اصطلاح تجاری دارند.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
به موضوع واقعه بینانهای توجه داریم که اغلب ویژگیهای با ارزش در همهی موارد این است که باید بر آن تأکید کنیم: هدف ایجاد سود یا حداقل بازگشت منطقی سرمایهگذاری است. برای توصیف کلمهی «تجارت» یا برای آشنایی با خواص عبارت «سودآوری» شخصی باید بر ویژگی بسیار مهمی تأکید کنیم که در یک کلمه یا عبارت قابل قیاس در دیگر زبانها مشخص باشد.
بخش چهارم : پذیرش ایدهی تجارت در چارچوب معاهدهی فضای ماورای جو
به طور مشخص کلمهی «تجارت» در هر شرطی که در معاهدهی فضای ماورای جو به طور اجمالی است، وجود ندارد. در زبان عادی که برای بیان شاخهی فعالیت قوانین توسط معاهده بکار میرود، اکتشاف و استفاده از فضای ماورای جو» وجود دارد.
از آنجائی که استفاده از واژهی اکتشاف به تنهایی ممکن است مصارف تجاری را از قلم بیاندازد، همراه بودن با کلمهی «مصرف یا استفاده» یک استدلال اساسی برای تحت پوشش قرار دادن مصارف تجاری بوجود میآورد. روزن فایلد بیان میدارد که:« سابقهی معاهدهی فضای ماورای جو اشاره دارد که کلمهی «مصرف یا استفاده» به طور ویژه نه تنها برای تفسیر است بلکه به عنوان بسط اصطلاح محدود »اکتشاف» نیز میباشد.» ترکیب دو کلمهی «اکتشاف» و «مصرف یا استفاده و بهره برداری» به احتمال نوعی از کاربری بسیار فراگیرتر از نوعی بهره برداری محدود تنها به دلیل اکتشافات اشاره دارد. به عنوان مقدمهی معاهدهی فضای ماورای جو، استدلالهای تکمیلی که میتواند اجازهی مصارف تجاری را بدهند، امکان دستیابی دارند.
مطابق با شرایطمان،بعداز اینکه مصارف تجاری را بتوان تنها در موقع پیشرفتهای اساسی بکار برد، به نظر میآید این نوع از مصارف که توسط معاهده القاء میشوند،یک مخالفت نامحسوس را فراهم میآورند. بهرهگیری از کلمهی پیشرفت از بهرهبرداری تدریجی از فضای ماورای جو حمایت میکند باوجود این حقیقت که در درون محدودیتهای اهداف صلحآمیز نه تنها این امر مجاز میباشد بلکه حتی یکی از نهادهای معاهده به شمار میآید.
پیشنهادات دیگری که ممکن است به عنوان تعیین کنندهی مصارف تجاری به آن توجه شود در ماده های بعدی بیان شدهاند.
ماده ۱ بیان میدارد:برای منافع و برای همهی کشورها… و بایستی برای همهی انسانها قرار بگیرد.
به نظر میآید دومین شرط مادهی قانونی I کاربری تجاری داشته باشد، مخصوصاً اعتقاد به آزدی فضای ماورای جو.
یک نوع ممنوعیت مبنی بر یک وظیفهی مشخص از معاهده وجود دارد که، محققینی وجود دارند که مادهی قانونی I را به عنوان یک تحریم در کاربری تجاری میشناسند و عقایدی دارند که ما به آنها معتقد نیستم.
حتی با اینکه بعضی اختلاف عقیدهها وجود دارد، و با وجود اهمیت واژهی «استفاده» به عنوان شکل مشخص«اکتشاف» اکثر نمایندگان مستقر در نمایندگی فرانسه که واژه «استفاده» را به عنوان بهرهبرداری مشخص می کند. سابقهی قانونی مادهی قانونی I این امر را نشان میدهد.
آنها میتوانند بسیاری از ویژگیها را به طور مشترک داشته باشند حتی اگر «بهرهبرداری» و «مصارف تجاری» از همان عقاید نباشند.
با توجه به فضای ماورای جو، مادهی قانونی II به طور مشخص نه تنهاتمایلی به عدم استفادهی تجاری ندارند بلکه برای تقویت مجموعه قوانین دستیابی به آزادی در فضای ماورای جو بارد ادعاهای درخواست ملی همراه است.
آنچه در شاخهی اقدامات فضایی زیاد است، مادهی اساسی شماره می باشد که کاربردپذیری حقوق بین الملل را اثبات می کند. در چنین شرایطی می توان صرفا اصول مناسب در پذیرش حقوق بینالملل را مورد تایید قرار داد.
فعالیتهای تجاری در همهی موارد دیگر از سیاره اصولاً، پذیرفته شده و همان امر بایستی برای اقدامات فضایی درست باشد.
در حال که مدیریت عنوان ضروری دفاع از بشریت در برابر جنگ در فضا که اولین بخش از مادهی قانونی۴ می باشد، موقعیت کوچکی در موضوع مورد بحثمان دارد.
با این وجود بخش دو، عبارات «باید مورد استفاده قرار گیرد» را در ارتباط با عبارت «انحصاراً به منظور صلحآمیز» ممکن است یک مورد قابل توجه از کلمهی «مستعمل» را در این زمان دربرداشته باشد.
ما دلیلی نمیبینیم که این امر را به عنوان عدم استفادهی تجاری از دیگر اجرام سماوی و ماه بکار ببریم.
مادهی قانونی۵هیچ توصیهای را در ارتباط با نوع فعالیت فضایی ارائه نمیدهد اما بازگشت امن و مطمئنی از سفاین فضایی و فضانوردی را ارائه می دهد.
هر زمینهای برای بهرهبرداری از واژهی فضانوردی مربوط به موضوع تحت این بحث، موافقت نامه نجات، اصول بیان شده در مادهی قانونی ۵ از معاهدهی فضای ماورای جو را شرح میدهد که این عبارت را در «پرسنلی» که به طور عقلانی در آن چارچوب تجاری تناسب دارند، دگرگون میسازد.
مادهی قانونی که به این موضوع بسیار نزدیک است، مادهی قانونی ۶ است.
خواه نهادهای دولتی یا آژانسهای غیردولتی تشکیل شوند، این مادهی قانونی مسئولیت برای فعالیتهای داخلی در فضای ماورای جو را بیان می دارد و یکی از شرایط مربوط به درگیری خصوصی در امور فضاست. در واقع این ماده مشارکت در اقدامات قضایی توسط بخشهای خصوصی را به رسمیت میشناسد.
-عبارات مادهی ۷ در خصوص دولت اصلی مسئولیت که جزئیات آن توسط کنوانسیون مسئولیت بیان شده است به عبارت استفاده تجاری بر نمی گردد.
در مقایسه، به نظر میآید کاربردپذیری آن، موقعی که اقدامات فضایی برای اهداف تجاری اجرا میشوند، بسیار مهم باشد.
تصحیح عبارت مربوطه که مسئولیت قانونی تحت مادهی قانونی ۷ است، یک عنصر منطقی خواهد بود. از سوی دیگر این یک پرسش از مقررات قانونی داخلی است که یک سیستم را در شرکتهای غیردولتی ایجاد میکند که نهایتاً در اقدامات فضایی مسئولیت خودشان را انجام میدهند.
-مادهی قانونی ۸ تصمیم به ثبت عبارتی به عنوان قدرت اجرای وظایف مربوط به اختیار قانونی و قدرت در اهداف فضایی و پرسنل آنها دارد.
مطابق با شرایط کنوانسیون ثبت اسناد، دولت ثبت کننده به عنواناعمال کننده ی قوانینش در هر وضعیت مشخص شده است.
اگر هر دولت حذف کارهای تجاری در فضای ماورای جو مربوط به اهداف فضایی که در ثبت اسناد داخلی مطرح است را ارزو دارد، انجام آن بسیار مجاز میباشد. این اختیار کلی از لحاظ منطقی شامل قوانین مربوط به مصارف تجاری خواهد بود.
مادهی قانونی ۹ که در مورد فراهم آوردن دستورالعملهایی برای همکاری بینالمللی در اکتشافات و بهره برداری از فضای ماورای جومی باشد، برای تضمین منافع ویژه دولت ها و حداقل سازی موضوعات مورد خطر مطرح میشود.
به علاوه این شرایط به نظر میآید مربوط به اقدامات تجاری فضایی باشد. مخصوصاً بهرهبرداری کردن در چارچوب شرایطی که مداخلهی خطرساز را ممانعت میکند، زمانی که در مقابل، اشاره میکند به شانس یک اقدامی که در فضای ماورای جو، توسط هیأتی غیر از سازمان دولتی انجام میشود.این امردر بردارد بخش خصوصی را توسط شهروندانی که به طور خودکار شامل مؤلفهی بهرهبرداری تجاری میشود.
مشاهدهی این موضوع، حتی به عنوان شرایطی که در باقی ماندهی مادهی قانونی شامل میشود، دلیل خوبی برای هر مفهوم در جوانب تجاری است، به نظر میآید آنها مثل اکثر مواد قانونی بالا، بر وظایف معین در متقاعد ساختن کشورها برای اجرای اقدامات فضایی متمرکز میباشند، به هر حال، آنها هیچ مدرکی را اثبات نمیکنند تا اقدامات فضایی توسط کشورهایی انجام شود که میتوانند یا نبایستی شامل فعالیتهای تجاری شوند.
مادهی ۳ که به طور کامل با رویهی کشورهای تجاری منطبق شد، عهدهدار حمایت از این نتیجه با مراجعه به حقوق بینالملل است.
شخص تنها میتواند یک نتیجه بگیرد که بیان میدارد هیچ شرایطی را نمیتوان به عنوان ممانعت از استفادهی تجاری فضای ماورای جو، موقعیکه مجموع کلی شرایط در معاهدهی فضای ماورای جو اجابت میگردد، به حساب آورد.
با این وجود، نبایستی از این امر غافل بود که فشار بر « دولت» در معاهده در ترکیب با شرایط مادهی ۶، یک محدودیت چشمگیری را در اقدامات فضایی که توسط نهادهای غیردولتی انجام میشود، موظف بدارد، درحالی که اکثر مواد قانونی یک وضعیت دقیق را در این موضوع ذکر نمیکنند و حداقل برای اجابت مصارف تجاری ماورای جو آن را بیان نمیدارند.(مارشال ، ۱۹۸۴)[۵]۱
بخش پنجم: دیگر ابزارهای تشخیصی حقوق بینالملل فضا
در زیر سه تا از کنوانسیونهای حقوق بینالملل فضا آمده است که به دنبال معاهدهی فضای ماورای جو، گاهی اوقات دارای اختیارات زیادی است:
-موافقتنامهی نجات
-کنوانسیون مسئولیت
-کنوانسیون ثبت اشیا
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:17:00 ق.ظ ]