به بیان دیگر با بهره گرفتن از مفاهیم اقتصاد تولید میتوان به سؤالات مربوط به تولید محصولات پاسخ داد. در واقع تعیین میزان بکارگیری مطلوب نهادههایی مثل زمین، آب، … سایر عوامل تولید در هر یک از محصولات، همچنین مقدار بهینه هر یک از محصولات با در نظر گرفتن محدودیت نهادهها و مسائلی از این قبیل با بکارگیری اصول اقتصاد تولید صورت میپذیرد.
عکس مرتبط با اقتصاد
به ویژه آن که زارعین عمدتاً با این مسأله مواجهند که از یک سو مقدار نهاده در دسترس آن ها به ویژه آب و زمین محدود است و از سوی دیگر مایل به تولید چندین محصول هستند.
علاوه بر این بررسی موضوعاتی مثل اثر تغیر میزان یک نهاده بر تولید، اثر تغییر همزمان کلیه نهادهها در تولید محصول نیز با بهره گرفتن از اصول اقتصادی تولید انجام میپذیرد.
همچنین تعیین اندازه بهینه مزارع و واحدهای تولیدی کشاورزی، تعیین کارآیی و مقایسه آن در طول سالهای مختلف برای یک واحد تولیدی یا مقایسه کارآیی واحدهای مختلف در طول یک دوره زمانی معین، عرضه محصولات و تقاضای نهادههای تولید از جمله سایر موضوعاتی است که در حیطه بررسی اقتصاد تولید است.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
۲-۴-۵-عناوین مهم اقتصاد تولید
۲-۴-۵-۱-نهاده یا عامل تولید
به طور کلی هر چیزی که در فرایند تولید به کار برده میشود تا محصولی تولید شود، نهاده یا عامل تولید میگویند. برای مثال در تولید گندم ترکیبی از یک سری نهاده مثل زمین، آب، بذر گندم، نیروی کار، کود شیمیایی، و غیره به کار میرود.
هر یک از این منابع را عامل تولید گندم مینامند. در یک تقسیم بندی کلی عوامل تولید شامل زمین، نیروی کار، سرمایه، مدیریت میشود. اما برحسب ماهیت تجزیه و تحلیل میتوان عوامل تولید را به گروههای زیر تقسیم نمود.
۲-۴-۵-۲-تقسیمبندی عوامل تولید
با در نظر گرفتن معیارهای متفاوت، نهادههای تولید به گروههای مختلفی تقسیم میشود.
الف – نهادههای طبیعی و اقتصادی
از این دیدگاه هر کالای طبیعی و از جمله هر نهاده طبیعی به صورت آزاد در طبیعت وجود دارد. از این رو گاهی به آن کالای آزاد نیز گفته میشود. بنابراین تعریف منابعی مثل نور خورشید نیز جزو نهادههای تولید محصولات کشاورزی به حساب میآید ولی این قبیل عوامل، اقتصادی نیستند.
زیرا شرط آن که یک کالا و در این جا یک نهاده، اقتصادی باشد آن است که کمیاب باشد. محدودیت منبع در دسترس باعث میشود استفاده کنندگان آن حاضر به پرداخت قیمتی در ازای مصرف آن باشند. بنابراین نهاده اقتصادی هرچند که به مقدار زیادی نیز در دسترس باشد ولی بالاخره در حدی معین و محدود است.
در این جا لازم است بین «کمیابی»[۲۲] و «کمبود»[۲۳] تمایز قائل شد. اصطلاح کمیابی فقط به معنای محدودیت در عرضه است. بنابراین کمیابی نهادهها به این معنی است که چون منابع در دسترس برای تولید کالاها از نقطه نظر عرضه محدوداست، نمیتوان تمام خواستههای انسان را برآورده ساخت. به همین جهت کمیابی ضرورت انتخاب را ایجاب میکند. اما کمبود که در مواردی فقدان یا عدم نیز گفته میشود عمدتاً در مورد نقصان درآمد و عدم کفایت مبلغ پیشبینی شده برای اجرای یک امر به کار برده میشود.
علاوه بر این که از دیدگاه اقتصاد اسلامی، منابع طبیعی تولید به چهار دسته تقسیم شده است:
۱- زمین که مهمترین ثروت تولیدی است و بدون آن هیچ فعالیت طبیعی امکان ندارد.
۲- مواد معدنی مثل زغال، گوگرد، آهن و غیره.
۳- آبهای طبیعی که هم برای ادامه زندگی انسان و هم برای تولید محصولات کشاورزی ضرورت دارد.
۴- سایر ثروتهای طبیعی، مثل پرندگان و حیوانات، جنگلها، نیروهای آبشار و اکسیژن هوا و غیره.
لازم به توضیح است که تقسیم بندی اخیر بر این مبنا استوار است که عوامل تولید به صورت عام شامل نیروی کار، سرمایه و طبیعت بیان گردیده است. و از بین اینها عوامل طبیعی تولید به صورت فوق تشریح گردیده است. بنابراین مقوله نهادههای آزاد یا طبیعی در مقابل نهادههای اقتصادی را نباید با منابع طبیعی تولید به شرح فوق اشتباه کرد.
ب – نهادههای ملموس و ناملموس
این تقسیم بندی به طور کلی از دیدگاه تئوریهای مدیریت مطرح میشود. بر این اساس به عوامل تولیدی مثل زمین، نیروی کار، بذر و .. و نهادههای قابل لمس[۲۴] یا محسوس گفته میشود.
در مقابل اینها عامل مدیریت[۲۵] به عنوان یک نهاده غیرقابل لمس یا نامحسوس معرفی میشود که برحسب تعریف عبارت است از هماهنگی و ترکیب سایر عوامل تولید برای دستیابی به یک سری اهدف معین در یک دوره زمانی معین است. براساس این تقسیم بندی رمز موفقیت در مزارعی که از نظر میزان کمی و کیفی عوامل تولید قابل لمس شرایط یکسانی با سایر مزارع وجو ددارد؛ فقط در اعمال مدیریت بهتر است.
البته در مواردی مدیریت جزو اقلام نیروی کار به حساب میآید. با این وجود برای رعایت تمایز بین این دو واژه، نیروی کار برای کار جسمانی و مدیریت برای کار فکری و انجام کارها به وسیله سایرین به کار میرود.
ج – نهادههای جاری[۲۶] و ذخیرهای[۲۷]
برخی از نهادهها مستقیماً در فرآید تولید با سایر نهادهها ترکیب میشوند و به محض به کار رفتن در جریان تولید شکل اصلی خود را از دست میدهند. از جمله این عوامل، آب، کود شیمیایی و سم را میتوان نام برد.
ویژگی این نهادهها این است که پس از استفاده شدن نمیتوان مجدداً آن ها را به شکل اولیه خود برگرداند، اما برخی دیگر از نهادهها مستقیماً در جریان تولید به کار نمیروند در واقع خدمتی که از آن ها حاصل میشود به عنوان نهاده به مصرف میرسد. از جمله ماشین آلات کشاورزی، انبارها و سیلوها را میتوان ذکر نمود. با توجه به این مطلب برخی از عوامل تولید دارای این ویژگی هستند که اگر در یک دوره معین، مثلاً در یک فصل زراعی مورد استفاده قرار نگیرند، خدمتی که از آن ها به دست میآید را نمیتوان برای استفاده در دوره بعد ذخیره کرد. برای مثال ساختمان انبارها که علیالاصول عمر مفیدی دارند حتی اگر مورد استفاده واقع نشوند خود به خود مستهلک میشود.
بنابراین اگر در یک دوره معین بدون استفاده باقی بمانند خدمتی که در این دوره میتوانست به دست آید، عملاً از دست رفته است. همچنین آب رودخانه که نهایتاً پس از طی مسیر خود از دسترس خارج میشود در صورتی در جریان تولید مفید است که در هر دوره تولیدی به کار گرفته شود. در غیر این صورت قطعاً نمیتوان آن مقدار آبی را که در آن دوره در رودخانه بوده را برای دورههای بعدی نگهداری کرد. این قبیل نهادهها را اصطلاحاً نهادههای جاری یا غیرقابل ذخیره گویند.
در مقابل این نهادهها یک سری نهاده دیگری وجود دارند که حتی اگر در یک دوره معین به کار برده نشوند امکان ذخیره کرد آن ها به منظور استفاده در دوره بعد وجود دارد. مثلاً کود شیمیایی، سم و امثالهم جزو این نهاده ها به حساب میآیند. نهادههای اخیر را اصطلاحاً نهادههای ذخیرهای یا قابل ذخیره میگویند.
البته ضروری است که برای این نوع تقسیم بندی نهادهها را به درستی تعریف نمود، زیرا برای مثال ساختمانها و سیلوهای کشاورزی یک عامل قابل ذخیره ولی خدمتی که از آن ها به دست میآید غیرقابل ذخیره است. همچنین ماشین آلات کشاورزی و ادوات کشاورزی خود یک نهاده قابل ذخیره است ولی خدمت حاصل از آن ها در هر دوره غیرقابل ذخیره است.
د – نهادههای نرمال[۲۸] و پست[۲۹]
اگر در اثر کاهش قدرت خرید تولیدکننده مقدار کمتری از نهادهها در تولید محصول به کار رود آن نهاده را نرمال گویند. اما اگر در این اثر مثلاً افزایش قدرت خرید تولیدکننده مقدار کمتری از نهاده در جریان تولید به کار برده شود. آن نهاده را پست گویند.
در واقع برخی از نهادهها را میتوان در جریان تولید جایگزین یکدیگر ساخت، منتهی در بین آن ها یکی لوکستر است. حال با افزایش قدرت خرید، تولید کننده نهاده لوکس را به جای نهاده قبلی به کار میبرد و از این رو از مقدار به کارگیری نهاده قبلی میکاهد. به نهاده اخیر نهاده پست گفته میشود.
هـ – نهاده ثابت[۳۰] و متغیر[۳۱]
در صورتی که نتوان مقدار یک نهاده را در یک زمان معین تغییر داد به آن نهاده ثابت گویند. به بیان دیگر در طول دوره زمانی معین مقدار به کارگیری این قبیل نهادهها بستگی به میزان تولید ندارد باید توجه داشت که برخی از این نهادهها ماهیتاً ثابت و غیرقابل انتقال هستند (مثل زمین) ولی برخی دیگر را نمیتوان از نظر مقدار در یک زمان معین تغییر داد.
اما نهادههای متغیر به نهادههایی گفته میشود که مقدار آن ها به طور آزادانه تغییر میکند. به بیان دیگر مقدار به کارگیری آن ها بستگی به میزان تولید دارد. یعنی به موازات تغییر در میزان تولیدی بایستی مقدار بیشتری از آن ها را در جریان تولید به کار برد. مثلاً هرچه گندم بیشتری تولید شود در شرایط تکنولوژیکی معین الزاماً بذر گندم بیشتری نیز در جریان تولید این محصول به کار میرود. براساس این تقسیم بندی مفاهیم کوتاه مدت[۳۲] و بلندمدت[۳۳] تعریف میشود.
کوتاه مدت به دورهای از زمان گفته میشد که در آن یک یا چند نهاده قابل تغییر نیست. اما بلندمدت برای یک پروسه تولیدی معین، عبارت از کوتاهترین مدت زمانی است که برای تغییر مقدار همه نهادهها لازم است. به بیان دیگر در بلندمدت همه نهادهها متغیر و در کوتاهمدت لااقل یکی از نهادهها ثابت است.
۲-۴-۵-۳-نهادههای مهم تولید در کشاورزی
در بررسی روابط تولید آشنایی با عوامل تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است. در یک نگاه کلی این عوامل شامل زمین، نیروی کار، سرمایه و مدیریت است. در کشاورزی نهادههایی مثل آب، ماشینآلات، بذر، سموم و کودهای شیمیایی، کود حیوانی و ساختمانها را میتوان در قالب سرمایه ذکر کرد. در این قسمت به معرفی اجمالی این نهاده پرداخته شده است.
زمین [۳۴]
از دید کلی زمین علاوه بر خاک، شامل منابعی مثل مواد معدنی، جنگلها، آبهای زیرزمینی و سایر منابعی که به وسیلهی طبیعت داده شده نیز میشود. این منابع علی الاصول به دو دسته تجدیدشدنی[۳۵] و غیرقابل تجدیدشدنی[۳۶] تقسیم میشود. بنابراین تقسیم بندی خاک سطحی به عنوان یک عامل کلیدی غیرقابل تجدید است.
علاوه بر این زمین به عنوان یکی از عوامل تولید مهم در کشاورزی، غالباً جزو نهادههای ثابت است. از این دیدگاه زمین منبع پیچیدهای است که شامل موارد زیر میشود:
۱- کل اراضی قابل دسترس که شامل زمینهای زراعی، مراتع، مساحت درختکاری شده و نیز اراضی موات میشود.
۲- نوع خاک که دربرگیرنده عواملی مثل شیب، عمق و رطوبت خاک میشود.
۳- میزان حاصلخیزی خاک.
۴- سیستم آبیاری و عرضه آب موجود یا پتانسیل توسعه یک سیستم آبیاری.
۵- عملیات و ساختارهای مربوط به حفاظت خاک.
۶- عوامل آب و هوایی مثل میزان بارندگی سالانه، فصل رشد و غیره.
نیروی کار[۳۷]
عامل نیروی کار در برگیرنده تمام خدمات حاصل از این نهاده در امر تولید است. البته مدیریت به عنوان عامل مجزا در تولید بررسی میشود. بنابراین در تولید محصولات زراعی نیروی کار شامل مقدار زیادی از این نهاده است که در عملیات کاشت، برداشت و داشت به کار میرود.
نیروی کار هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی قابل بررسی است. از نظر کمیت غالباً مقدار نیروی کار برحسب تعداد نفرات در واحد زمان مثل نفر – روز (یا روز – نفر) یا نفر – سال و غیره بیان میشود. پس علیرغم آن که ممکن است زمان کاشت تا برداشت یک محصول چهار ماه باشد ولیکن اگر همه روزه دو نفر به طور کامل در این دوره زمانی به فعالیت پیرامون این محصول مشغول بوده باشند، عملاً ۲۴۰ روز ۲نفر در تولید محصول مورد نظر فعالیت داشتهاند. زیرا:
۲۴۰ = (۳۰ روز ) × (۲ نفر ) = (۴ ماه)
علاوه بر این قابل توجه است که بایستی در محاسبه مقدار نیروی کار، کار زنان و کودکان و به طور کلی نیروی کار خانوادگی در نظر گرفته شود. اما غالباً پیشنهاد میشود فعالیت انجام شده به وسیله زنان و افراد زیر ۱۶ سال و همچنین بالای ۶۴ سال تعدیل گردد. برای مثال میتوان ساعات کار انجام شده توسط زنان را معادل فعالیت مردان و ساعات کار افراد کمتر از ۱۶ سال و بالای ۶۴ سال را معادل فعالیت مردانی قرار داد که در محدوده سنی فعال هستند. بنابراین علاوه بر کمیت کار بایستی کیفیت آن نیز در محاسبات منظور گردد. در رابطه با کیفیت نیروی کار علاوه بر سن و جنس عواملی مثل میزان مهارت و آموزش نیروی کار را نیز میتوان در بعضی موارد در نظر گرفت. در صورت لزوم با عمال ضرایب خاصی امکان تعدیل فراهم میشود.
سرمایه [۳۸]
در تقسیمبندی کلاسیک نهادهها به جز نیروی کار بقیه عوامل تولید تحت عنوان سرمایه محسوب میشود. اما به طور عام سرمایه عبارت از کالاهایی است که خدمات مفیدی را ارائه میکنند. از این نقطه نظر هر کالای سرمایهای دارای دو ویژگی است:
۱ – این کالا مستقیماً در جهت ارضاء خواستههای مصرف کننده آن به کار نمیرود. بلکه از آن در جهت تولید کالاهای مورد مصرف آن ها به کار میرود.
۲ – کالاهای سرمایهای در طول عمر مفید خود به مصرف میرسند و اصطلاحاً مستهلک میشوند.
در بخش کشاورزی ماشین آلات و ساختمانها از عمدهترین کالاهای سرمایهای هستند. در طول چندین فصل زراعی به کار گرفته میشود. برای مثال تراکتور صرفاً به خاطر تولید محصولات کشاورزی مورد استفاده واقع میشود و به خاطر در طول چندین فصل زراعی به کار گرفته میشود. در اقتصاد تولید معمولاً استهلاک سالیانه ساختمانهای کشاورزی نیز که شامل کلیه سیلوها، انبارها، ساختمانهای دامی و تمامی ساختمانهای موجود در اراضی کشاورزی میشود جزو سرمایه ثابت به حساب میآیند.
آب را نیز به عنوان یکی از مهمترین و محدودکنندهترین نهادههای تولید کشاورزی میتوان در این مقوله جای داد.
گذشته از آن که در بسیاری از نقاط ایران کمبود نسبی آب مسایلی را ایجاد کرده است و از لحاظ مسایل فنی مباحث زیادی پیرامون آن وجود دارد ولیکن در بحث اقتصاد تولید، مقدار به کار رفته آن برای محصول مورد نظر همواره به عنوان یک مسأله تلقی میشود.
در حقیقت اندازهگیری میزان دقیق آب مصرفی محصولات به ویژه در شرایطی که تلفات شدید آب مطرح است غالباً توسط مهندسین آبیاری انجام میگردد. با وجود این در اقتصاد تولید و به ویژه در تخمین تابع تولید یا مقدار آب و یا ارزش آب مصرفی به عنوان نهاده آب به کار میرود.
در صورتی که مقدار آب مورد نظر باشد میتوان با احتساب تعداد دفعات آبیاری محصول و ضرب آن در مقدار آب مصرفی در هر نوبت به کل میزان آب دست یافت. برای این کار معمولاً میزان آبدهی منبع تأمین آب معلوم است. بنابراین با آگاهی از تعداد ساعات هر نوبت آبیاری از این منبع میتوان به میزان آب قابل دسترس در هر نوبت دست یافت.
البته تلفات آب را نیز بایستی به حساب آورد، به نحوی که میزان آب قابل استحصال در سر مزرعه به عنوان رقم نهایی منظور گردد. اما در صورتی که ارزش آب ملاک قرار گیرد بایستی علاوه بر محاسبات فوق کلیه هزینههای تأمین آب در واحد زمان را محاسبه نمود.
این هزینهها شامل مواردی مثل استهلاک چاه، لایروبی، سوخت، موتور و پمپ، تعمیر و نگهداری و میزان حق آبه و هر قلم هزینهای دیگر میشود. با داشتن مجموع هزینهها برای یک واحد زمانی معین، مثلاً یک ساعت و همچنین میزان آب در دسترس در همین مدت زمانی به سادگی هزینه هر واحد آب به دست میآید.
مدیریت[۳۹]
در جریان سازماندهی سایر نهادههای تولید، تصمیمگیری درباره این که چگونه، چه وقت و چه محصولی تولید شود، جزو مشاغل روزمره کشاورز به حساب میآید. انجام این امور نیازمند پذیرش ریسک است. زیرا شرایط آب وهوایی و محیط غیرقابل کنترل کشاورزی از جمله عواملی است که باعث ایجاد نامطمئنی[۴۰] در کشاورزی میشود.
با اعمال مدیریت صحیح از طریق مثلاً به کارگیری تکنیکهای جدید تولید و سازماندهی سیستم تولید میتوان تا حدودی این شرایط را کنترل کرد. زیرا مدیریت را میتوان ترکیب و هماهنگی سایر عوامل تولید برای دستیابی به یک سری اهداف معین در یک زمان معین تعریف کرد.
البته مدیریت از جوانب مختلف قابل ارزیابی است. از جمله در کنار تواناییهای کلی مدیر بایستی به مهارتهای تخصصی و آموزشهای مدیر نیز توجه نمود. زیرا فقدان این موارد باعث کارآ نبودن و سودآور نبودن فعالیت تولیدی خواهد شد.
به بیان دیگر اعمال مدیریت صحیح افزایش عملکرد محصولات و همچنین استفاده کارآ از منابع تولید را به همراه دارد. با توجه به این مطالب در مباحث اقتصاد تولید میزان کارآیی تولید را به عنوان میزان تولید مدیریت اعمال شده میتوان در نظر گرفت.
۲-۴-۵-۴-روابط بین عوامل تولید[۴۱]
به طور کلی آشنایی به ارتباط بین نهادههای تولید گام مهمی در مبحث تعیین ترکیب بهینه آن ها است. این روابط عبارتند از:
رابطه مکمل[۴۲]
رابطه جانشینی کامل[۴۳]
رابطه تقریباً جانشین[۴۴]