کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تحقیقات انجام شده با موضوع تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت ودرمان ...
  • بررسی رابطه اضطراب و استرس اجتماعی با احساس تعلق نوجوانان پسر و دختردر مقطع تحصیلی متوسطه دوم به مدرسه در شهر بندرعباس۹۴- قسمت ۷
  • صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۱۱
  • بررسی رابطه اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی برجریان نقدی- قسمت ۱۹
  • بررسی فرایند هضم نشاسته های طبیعی و اصلاح شده گندم ...
  • تاثیر کاربرد تکنولوژ‍ی اطلاعات بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه شعبه دو قم در سال ۹۲ -۹۱)- قسمت ۴
  • بررسی وضعیت مدیریت تغییر در خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس- قسمت ۳
  • رابطه هوش سازمانی و استرس های شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران- قسمت ۱۲
  • ارزیابی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان تمایل افراد برای تقاضای بیمه عمر در ایران- قسمت ۶
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با تحلیل اوزان عروضی مکتب وقوع- فایل ۸
  • ارائه یک چارچوب سرویس گرا مبتنی بر سیستم پشتیبان تصمیم , در معماری ERP مورد کاوی در شرکتهای خودرو ساز- قسمت ۷
  • دانلود مطالب پژوهشی درباره بررسی مزایای مورد نظر مصرف کنندگان وبخش بندی بازار شامپو ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره تأثیر ابعاد تصویری فروشگاه بر ارزش ویژه برند خرده فروشی مطالعه ...
  • بررسی و تحلیل ریسک نوسانات نرخ ارز با استفاده از ...
  • تصاویر ادبی تقوا در خطبه¬های نهج البلاغه- قسمت ۵
  • بررسی تحلیل محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به روش ویلیام رومی درسال تحصیلی (۸۸-۱۳۸۷)- قسمت ۴
  • اثر ۸ هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا-۳ بر شاخص های التهابی بیماران دیابتی نوع دو- قسمت ۲
  • سیاست‌های آمریکا درعراق پس از صدام و پیامدهای آن بر موازنه قوا درخاورمیانه- قسمت ۲- قسمت 2
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی تاثیر میزان سواد رسانه ای مخاطبان بر انتخاب سبک زندگی ...
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۳
  • ارزیابی ارتباط بین پیش بینی سود مدیریت با ریسک و ارزش شرکت های پذیرفته شده دربورساوراقبهادارتهران- قسمت ۱۲
  • بررسی مقایسه‌ای الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها’- قسمت ۲۲
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : بررسی وضعیت موجود و ارائه راهکارهای نوین تامین منابع مالی آموزش و پرورش ...
  • فراز و فرودهای جایگاه عاشق و معشوق در هر دوره تغییر- قسمت ۵
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۱۱
  • بررسی تطبیقی مجازات حدود در قانون جدید و قدیم مجازات اسلامی۹۳- قسمت ۱۲
  • طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک کالا متناسب با بازار سرمایه ایران- قسمت ۱۷- قسمت 2
  • بررسی تاثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار روستای بخش آباد شهرستان دامغان- قسمت ۷
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه تبیین مبانی انسان شناختی مفهوم مسئولیت پذیری در مکتب اگزیستانسیالیسم و نقد دلالت ...
  • نقدو بررسی روانکاوانه(فروید،لکان) بر روی آثارهنریک ایبسن با نگاهی ویژه بر(هداگابلر، بانوی دریایی، مرغابی وحشی، خانه عروسک و ایولف کوچولو)- قسمت ۶
  • بررسی تحلیلی مناظره‌های رسول اکرم (ص)- قسمت ۵
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مسئولیت کیفری اشخاص دارای نقیصه عقلی- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تاثیر آزمون های عملکردی سازنده گرایی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی- قسمت ۳ ...

    تعیین تاثیر آزمون های عملکردی سازنده گرایی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در پایه ششم ابتدایی.
    مقایسه تأثیر استفاده از آزمون­های عملکردی سازنده­گرایی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در پایه سوم و ششم ابتدایی.
    سوالات پژوهش :
    ۱ . آیا آزمون های عملکردی برپیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تاثیر می گذارد؟
    ۲٫آیا آزمون های عملکردی برپیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تاثیر می گذارد؟
    ۳٫ آیا تاثیرآزمون های عملکردی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در دانش آموزان پایه سوم و ششم ابتدایی متفاوت است؟
    جامعه :
    جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر لردگان در سال تحصیلی ۱۳۹۳– ۱۳۹۲ می باشند .
    روش نمونه گیری و حجم نمونه :
    برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد، بدین صورت که: ابتدا ازبین ۲۲ مدرسه ابتدایی شهر لردگان دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه یک پایه سوم و ششم ابتدایی انتخاب شد و دو پایه به صورت تصادفی در گروه آزمایش و دو پایه دیگر در گروه کنترل قرار گرفتند. جمعا ۲۰۰ دانش آموز: ۵۰ دانش آموزاز پایه سوم و ۵۰ دانش آموز از پایه ششم در گروه آزمایش ۵۰ دانش آموزاز پایه سوم و ۵۰ دانش آموز پایه ششم در گروه کنترل بررسی شدند.
    ابزار جمع آوری داده ها
    ۱ . آزمون های پیشرفت تحصیلی درس ریاضی پایه سوم و ششم ابتدایی
    بر اساس حجم هدف ها و محتوای کتاب جدیدالتألیف ریاضی سوم و ششم ابتدایی در نیمسال دوم و همچنین جدول زمان بندی پیشنهادی درس ریاضی پایه سوم و ششم که به وسیله کارشناسان آموزش و پرورش و مولفان کتب تهیه شده است .
    روایی: برای تهیه آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی از جدول مشخصات مربوط به این درس استفاده شد.
    پایایی: پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی با بهره گرفتن از روش آزمون – آزمون مجدد، بدست آمد.
    ۲ . آزمونهای عملکردی سازنده گرایی
    پس از تهیه ی جدول مشخصات این درس، بر اساس قواعد تهیه ی آزمون عملکردی (سیف،۱۳۸۹ و خوش خلق،۱۳۹۱) با کمک معلمان و متخصصین، این آزمون ها تدوین شد.
    روایی: برای تهیه ی آزمون های عملکردی از نظرات صاحبنظران و معلمان استفاده شد.
    پایایی: برای بررسی پایایی آزمون های عملکردی از روش پایایی مصححان استفاده شد. بدین صورت که در حین انجام آزمون ها از سوی هر دانش آموز، پژوهشگر و دبیر مربوطه حضور دارند و به طور مستقل و جداگانه فعالیت هر یک از دانش آموزان و نحوه ی انجام کار آنها روی هر تکلیف را ثبت کرده، ضریب همبستگی بین نمرات دو مصحح مذکور به عنوان شاخص پایایی محسوب شد.
    روش اجرایی پژوهش
    برای اجرای این پژوهش از بین کلیه کلاسهای انتخاب شده دو کلاس به صورت کاملا تصادفی انتخاب می شوند و از این دو کلاس یکی به منظور آموزش و سنجش آزمونهای عملکردی و یک کلاس به منظور گروه گواه می باشند. ابتدا پیش آزمون اجرا می شود و سپس متغیر مستقل در گروه آزمایش اعمال شد، متغیر مستقل در این پژوهش به کارگیری آزمون های عملکردی سازنده گرایی می باشد.
    تعریف نظری و عملی مفاهیم
    سازنده گرایی[۷]
    تعریف نظری:
    بنا به گفته(سانتروک[۸] ۲۰۰۴) سازنده گرایی یک رویکرد یادگیری است، سازنده گرایی یک دیدگاه روانشناختی و فلسفی است که طبق آن افراد بیشتر از آنچه را که یاد می گیرند و می فهمند خود می سازند و شکل می دهند. به طور کلی سازنده گرایی بر اندیشه استوار است که یادگیرندگان دانش خود را از تجربه هایشان به دست می آورند (سیف، ۱۳۸۹).
    آزمون عملکرد ی
    تعریف نظری آزمون عملکردی:
    آزمون عملکرد را می توان «روش سنجشی تعریف کرد که در آن یادگیرنده با انجام تکالیف واقعی یا مشابه با زندگی واقعی توانایی خود را در استفاده از دانش و مهارت های آموخته شده برای استدلال، حل مساله، تولید محصول و یا اجرای یک مهارت ویژه نشان داده، سپس معلم با مشاهده ی عملکرد، کیفیت آن را توصیف و مورد قضاوت قرار می دهد»( خوش خلق، ۱۳۹۱).
    تعریف عملیاتی آزمون عملکردی :
    آزمون های محقق ساخته ای که با توجه به رویکرد سازنده گرایی در درس ریاضی پایه سوم و ششم ابتدایی تهیه شده و در آن دانش آموز با انجام تکالیف واقعی یا مشابه توانایی خود را در استفاده از دانش و مهارت های آموخته شده برای استدلال، حل مساله، تولید محصول و یا اجرای یک مهارت ویژه نشان داده، سپس معلم با مشاهده ی عملکرد، کیفیت آن را توصیف و مورد قضاوت قرار می دهد.
    پیشرفت تحصیلی:
    تعریف نظری پیشرفت تحصیلی:
    پیشرفت تحصیلی عبارت است از معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعات درسی که معمولا به وسیله آزمایش ها یا نشانه ها یا هر دوکه معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند، اندازه گیری می شود (شعاری نژاد،۱۳۸۱).
    اتکینسون و همکاران(۱۹۹۸) پیشرفت تحصیلی را توانایی آموخته شده یا اکتسابی حاصل از دروس ارائه شده یا به عبارت دیگر توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی می دانند که به وسیله آزمون های استاندارد شده اندازه گیری می شود (سیف، ۱۳۸۷).
    تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی:
    پیشرفت تحصیلی در این پژوهش منظور نمره ای (امتیاز سطوح عملکرد در ارزشیابی توصیفی) است که دانش آموز پایه سوم و ششم ابتدایی در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی محقق ساخته کسب می کند.
    فصل دوم: مبانی نظری و مروری بر تحقیقات پیشین
    در این فصل، مبانی نظری متغیرهای مورد مطالعه در پژوهش حاضر، مرور گردیده است. بدین صورت که درابتدا مفهوم ، اهداف و اهمیت ریاضیات سپس ارزشیابی و ارزشیابی توصیفی، تغییر نظام ارزشیابی، سنجش عملکردی، انواع و ویژگی های آن مورد مطالعه قرار گرفته و پس از ارائه مبانی نظری، پژوهش­های انجام شده مرتبط، مورد مطالعه و مرور قرار گرفته است.
    ریاضیات چیست؟
    انسان از زمانی که با دست های لرزان خود و به یاری انگشتان دست ها و گاه پاها، شمردن را آغاز کرد تا زمانی که توانست بر دنیای عدد مسلط شود راهی دراز و پر مخاطره را پیموده است. ریاضیات دانشی پویاست و این پویایی به خاطر بستگی آن با عمل و زندگی و دانش های دیگر است.
    روزاپتر(۱۹۵۰-۱۹۷۷) ریاضی دان مجارستانی در پیش گفتار کتاب زیبای خود « بازی با بی نهایت» می نویسد:« ریاضیات در عین حال به طور شگفت انگیزی انسانی است … و روژه گورسان، استاد سابق دانشکده علوم پاریس معتقد است:« نخستین وظیفه ریاضیات ساختن و تحویل دادن چیزی به جامعه است که امروز کمتر کسی خواستار آن است، یعنی «انسان» انسانی که بیندیشد، انسانی که درست را از نادرست تشخیص دهد، انسانی که شناخت و انتشار حقیقت را بر بسی چیزها برتری دهد، انسانی آزاد نه ادم واره ای آهنی. گالیله ریاضیات را «زبان طبیعت» و گوa آن را «سلطان دانش ها» می دانست. طبیعت و زندگی سرچشمه های اصلی دانش و از جمله ریاضیات است. ریاضیات در درازای تاریخ، گاه با تجربه و آزمایش، قانون های مقدماتی حاکم بر طبیعت و جامعه را کشف می کند و گاه در درون خود پیش می رود و راه را برای شناخت دقیق تر این قانون ها و تسلط بیشتر بر آنها باز می کند و به جایی می رسد که همه دانش ها را زیر حمایت خود می گیرد و موجبی برای پیشرفت صنعت و زندگی اجتماعی می شود( شهریاری، ۱۳۷۸، ص۹).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    مردم غالباً ریاضیات و علم حساب را معادل یکدیگر می دانند.علم حساب با اعداد سروکار دارد. اگر به برنامه تحصیلی ریاضیات توجه کنید، در خواهید یافت که تاکید آن بر کسب مهارت هایی در زمینه محاسباتی(جمع، تقریق، ضرب و تقسیم با اعداد صحیح، کسرها و اعداد اعشاری) است. تصور می کنید که این موضوعات تمام آن چیزهایی است که، کودکان شایستگی یادگیری آنها را دارند؟ ریاضیات چیزی بیش از محاسبات صرف است.چند عبارت زیر گستره وسیع ریاضیات را مشخص می کند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    ریاضیات مطالعه الگوها و ارتباطات است. کودکان باید دریابند که چگونه برخی اندیشه ها تکرار می شوند و از ارتباط میان مفاهیم متفاوت ریاضیات آگاه شوند.

    ریاضیات یک شیوه تفکر است. ریاضیات ما را به داشتن راهبردی در سازماندهی و تجزیه و ترکیب داده ها، آن هم نه منحصراً در محاسبات، مجهز می کند.

    ریاضیات هنری است که با نظم و سازگاری دورنی توصیف می شوند. ما به دلیل تاکید فراوان بر کسب مهارت های موردنیاز در ریاضی، عموماً فراموش می کنیم که کودکان را به سوی درک و کشف نظم و سازگاری اساسی در ریاضیات هدایت کنیم.

    ریاضیات زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کار می رود و ما را در برقراری ارتباطاعات علمی و سایر ارتباطاعات در زندگی روزمره، توانا می کند.

    ریاضیات یک ابزار است و این همان چیزی است که ریاضی دانان وحتی مردم عادی در زندگی روزمره به کار می برند. ریاضیات در بسیاری از حرفه ها کاربرد دارد و به عنوان وسیله ای « بحران زدا » عمل می کند. ریاضیات از ملزومات بسیاری از اشتغالات انسانی است (ریس و همکاران، ترجمه نوروزیان، ۱۳۹۰، ص۱۰).

    اهداف آموزش ریاضیات
    از مفهوم آموزش ریاضی نخستین سوالی که به ذهن می رسد این است که، چگونه ریاضی را آموزش دهیم؟ هنگامی که از روش کار صحبت می شود، طبعاً این سوال پیش می آید که، هدف از انجام این کار چیست؟ پس در آموزش ریاضی هم باید هدف ها را مشخص ساخت. هدف های آموزش ریاضیات، برحسب فرهنگ ریاضی یک جامعه و محتوای آموزشی آن، و در مقاطع تحصیلی مختلف، متفاوت بوده و از جامعه ای به جامعه ای دیگر تغییرپذیر است. ولی منظور اصلی از آموزش ریاضی، عبارت است از توسعه قدرت درک و فهم و استدلال، پرورش تفکر علمی، به وجود آوردن روش استدلال و تفکر منطقی و ایجاد آفرینش های فکری در متعلم.تدریس ریاضیات در مدارس ابتدایی یک هدف محدود را دنبال می کند که کاملاً واضح و آشکار است.یک فرد بزرگسال کاملاً بی سواد، قابل استخدام شدن در یک جامعه مدرن نیست. هر کسی تا حدودی باید بتواند بنویسد و حساب کند و شاید هم باید اندکی بیشتر از این ها بداند. بنابراین هدف محدود مدارس ابتدایی، تدریس مهارت های حساب، یعنی جمع، تفریق، ضرب، تقسیم و شاید کمی بیشتر از این ها و همچنین تدریس کسرها، درصد، نسبت ها و شاید بیشتر از این هاست (کریمی، ۱۳۹۰، ص۲۱).
    در برنامه پیشرفته ریاضیات، هدف ما کمک به شاگردان برای یادگیری خلاقانه و منطقی است، بدین طریق که کمک شوند تا نظام ریاضیاتی را که شامل اعداد، روابط و نمادها است، برای بیان آنچه که در ذهن ایشان می گذرد، دریابند (بلانی، ترجمه کولایی نژاد، ۱۳۸۶، ص ۳).
    هدف های آموزش ریاضی به طور کلی در سه مقوله قرار می گیرند:
    الف- هدف های شناختی: این هدف ها در حقیقت دانش نظری و شناختی ریاضیات را تشکیل می دهند و قاعدتاً به صورت محتوا و متون درسی ارائه می شوند.
    ب- هدف های عاطفی و کلیه رفتارهایی که به علاقه، احساس، نگرش ها،باورها و ارزش ها مربوط می شوند، در این مقوله قرار می گیرند. داشتن اعتماد به نفس، نداشتن اضطراب، قدرت تصمیم گیری به هنگام مسائل ریاضی، نمونه هایی از توانایی عاطفی در ریاضیات است.
    ج- هدف های مهارتی:توانایی تبدیل مهارت ذهنی به عمل یا رفتار است (صفوی، ۱۳۷۹، ص۲۱).
    اهداف آموزش ریاضی با توجه به دیدگاه های جدید آموزش ریاضی
    در آستانه ورود به قرن بیست و یکم هدف اصلی آموزش ریاضی، ایجاد توانایی استدلال، حل مسئله، ارتباطات و همچنین تلفیق مقوله های مختلف ریاضی و ارتباط آنها با سایر مقولات است. شورای ملی معلمان ریاضی آمریکا و کانادا دیدگاه های جدید آموزش ریاضی را این طور مطرح نموده است:
    « تمام دانش آموزان یاد بگیردند تا برای ریاضی ارزش قائل شوند، یعنی به کارایی و اهمیت ریاضی در جریان زندگی و در پرورش ذهن و اندیشه واقف گردند. تمام دانش آموزان بتوانند ارتباطات ریاضی وار برقرار کرده و ریاضی وار استدلال کنند و نسبت به ریاضی قدردانی داشته باشند تا دانش آموزانی بشوند که به قابلیت ها و توانایی های خود در انجام ریاضی اعتماد پیدا کرده و در نهایت، توانایی حل مسئله های ریاضی را پیدا کنند.»
    با توجه به دیدگاه فوق اهداف را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
    الف) دانش آموزان خواندن ریاضیات را یاد بگیرند تا بتوانند بهتر استدلال نمایند. یعنی؛ مفاهیم اساسی را که مبنای فهمیدن ریاضات است درک کنند.یاد بگیرند که این مفاهیم را ابتدا با به کار بردن کلمات و سپس با به کار بردن علائم بیان کنند. قادر شوند که روابط بین این مفاهیم را دریابند.
    ب) دانش آموزان به انجام ریاضیات توانا شوند و در به کار بردن علامات ریاضی و مفاهیم و در انجام دادن محاسبات ذهنی و حدس و تخمین زدن کمیت ها در حد زندگی روزمره مهارت پیدا کنند.
    ج) این همه ما را به سومین هدف آموزش ریاضیات، راهنمایی می کند که همانا توانایی حل کردن مسئله است. زیرا برای حل کردن مسئله دانش آموز باید:
    ۱- همه مفاهیم و مهارت ها را که قبلا یاد گرفته است به خاطر اورد.
    ۲-استعداد تربیت شده ای داشته باشد که بتواند از همه این دانستنی ها برای حل کردن مسئله استفاده کند.
    اگر در کلاس، مفاهیم با رفتن از اوضاع محسوس به ایده های ریاضی و سپس بازگشت به اوضاع محسوس تدریس شده باشد، نیل به سومین هدف از آموزش ریاضیات به سهولت امکان پذیر می شود و مطمئن تر از زمانی خواهد بود که دانش آموز ریاضیات را دستوری و طوطی وار یاد بگیرد. شکایت عمده معلمان حساب در گذشته آن بوده است که بچه ها محاسبات را بلدند ولی نمی توانند مسئله حل کنند ( صفوی، ۱۳۷۹، ص۲۱).
    چرا باید ریاضیات تدریس شود؟
    جایگاه رفیع ریاضیات ایجاب می کند که عملاً در همه کشورها، دست کم تا پایین ترین سن قانونی ترک مدرسه، یک درس اجباری برای دانش آموزان باشد. در شوروی در تمامی دوران مدرسه، یک درس اجباری است. در انگلستان در طول دوره آموزش اجباری، عملاً همه دانش آموزان ریاضیات را انتخاب می کنند، هرچند الزامی به این کار ندارند. در برخی کشورهای دیگر مثل آمریکا، وضع با چنین قطعیتی روشن نیست، هر دانش آموز دست کم بعد از یک سن معین، آزادی بیشتری در انتخاب اینکه تحصیلش را با ریاضیات ادامه دهد یا نه، دارد. البته این فقط به سطح دبیرستانی آموزش مربوط می شود. ریاضیات در طول دوره ابتدایی در همه جای دنیا اجباری است. مبانی استدلالی این نظرها (اجباری بودن ریاضیات) از جمله عبارتند از: سودمندی درس، اهمیت آن به عنوان یک رشته آکادمیک، نقش آن در رشته های دیگر، تجارب خلاقانه، لذت و زیبایی که این درس می تواند ارائه کند، نقش آن در توسعه قدرت استدلال و از این قبل است (هاوسون و جفری، ترجمه ملکی، ۱۳۶۸، ص۴۹).
    ریاضیات به عنوان یک تلاش انسان که علاوه بر کاربردهایش، موجب تقویت قوه استدلال، ایجاد و نظم فکری و دمیدن روح زیبایی شناسی در دانش آموزان می شود.

     

     

    ریاضیات فکر کردن را می آموزد. همچنان که «ویوس»، گفت:« ریاضیات درسی است برای نمایش قدرت ذهن».

    یک ویژگی عمومی عصر ما، فقدان قطعیت است که در همه جنبه های تجارت بشر تاثیر گذاشته است.

    ریاضیات ذهن را نظم می بخشد و انسان در زندگی با هر مشکلی روبه رو شد مثل یک مسئله برایش جلوه می کند و سعی می کند آن را حل کند.

    ریاضی به مردم قدرت می دهد که بهتر تصمیم بگیرند.

    یک دلیل جزیی که می توان بلافاصله برای توجیه اهمیت آموزش ریاضیات ارائه داد این است که خیلی ساده بگوییم، تحصیل ریاضیات به این علت است که به زندگی فرد از طریق او به جامعه ای که فرد در آن زندگی می نمایدکمک می کند، یعنی ریاضیات سودمندی فردی و اجتماعی دارد.

    ریاضیات قدرت تفکر در انسان را بالا می برد و مردم را تربیت می کند که فکر کنند، نقشه بکشند و افکارشان را در یک جهت اساسی تنظیم کنند (رحمانی، ۱۳۸۵، به نقل از کریمی، ۱۳۹۰، ص۲۳).

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مقایسه دیدگاه های اعضای هیئت علمی و دانشجویان درباره کاربرد مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش- قسمت ۶ ...

    سیستم های مدیریت کیفیت سعی در تضمین کردن کیفیت برای مشتری دارند و توجه شدید بر ایجاد ساز و کارهایی که منجر به رضایت مشتریان شود زیربنای مدیریت کیفیت به شمار می آید.سیستم مدیریت کیفیت[۳۴],رضایت مشتریان را به عنوان هدفی برای تمام سازمان در می آورد و به این هدف جامه عمل می پوشاند.بدون سیستم مدیریت کیفیت فعالیت های بهبود و تحول در سطح سازمانی تثبیت نخواهد شد,به عبارت دیگر:سعی در بهبود سازمانی در نظر گرفتن و ایجاد سیستم مدیریت کیفیت,به منزله ساختن قصری بزرگ و زیبا بر روی ماسه و بدون پی سازی است برای مدت کوتاهی این قصر,زیبایی خود را حفظ خواهد کرد و سپس خیلی زود,در زیر وزن خود مدفون خواهد شد[۳۵]
    کیفیت عامل جلب مشتری است و مشتری به معنای حرکت و تکاپوی سازمان است.کیفیت محصولات,نقش مهمی را در پیشرفت یک ملت ایفا می کند و فقط کیفیت محصولات است که سبب ایجاد قدرت رقابتی در بازارهای آزاد می شود.روند کنونی بازار نشان می دهد که مشتریان در جستجوی کیفیت هستند و به این دلیل,حساسیت نسبت به کیفیت و فرایند مدیریتی بوجود آورنده آن,رمز بقا در بازارها و اقتصاد جهانی است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۹٫سازمان بین المللی استاندارد[۳۶]:
    به دنبال توافق انجام شده میان بیست و پنج کشور جهان و لندن,پس از پایان جمگ جهانی دوم مقرر شد که سازمان بین المللی استاندارد تاسیس شود.در پی این توافق در ۲۴ فوریه ۱۹۴۷ سازمان بین المللی استاندارد مستقر در ژنو تاسیس گردید.اهداف مورد نظر برای تاسیس سازمان بین المللی استاندارد,یکنواخت کردن استاندارد ها در سطح جهان,گسترش همکاری های علمی,اقتصادی و تکنولوژیکی در میان کشورهای مختلف,تسهیل تجارت بین الملل و حمایت از تولید کننده و مصرف کننده بود.
    هم اکنون اکثریت کشورها در سازمان بین المللی استاندارد عضویت دارند.تدوین استانداردها در این سازمان از طریق تشکیل کمیته های فنی صورت می گیرد.موضوعاتی که تدوین استاندارد برای آنها ضرورت دارد,در کمیته های مربوطه مطرح و بررسی می شود.
    پس از موافقت اعضا با مطالب پیشنهاد شده,مدارک علمی و فنی مورد نظر تهیه و جهت اعضا توزیع می شود.این مدارک پس از انجام اصلاحات مورد نیاز به صورت پیش نویس استاندارد های بین المللی در می آیند.پیش نویس های مورد نظر بار دیگر برای اعضاء ارسال می شود تا پس از انجام اصلاحات و تصویب نهایی,بصورت استاندارد بین المللی ایزو,انتشار یابند.در حال حاضر تعداد استاندارد های بین المللی بالغ بر ۱۴۸۰۰ فقره می باشد که توسط ۱۸۲ کمیته فنی و ۲۵۷۳ زیر کمیته تدوین گردیده اند.
    به عبارت دیگر,”ایزو” یک سازمان غیردولتی استانداردهای غیراجباری با امکان عضویت اعضا از سراسر جهان است.نقش این سازمان تدارک و انتشار استانداردهای غیراجباری بین المللی می باشد.ایزو در واقع یک سازمان است,به این معنا که هیچ فرد,شرکت یا کشوری عضو مستقیم آن نیست.عضویت هر کشور در این سازمان بطور کلی از طریق هیئت(سازمان و یا نهاد)معتبر برقراری استانداردهای کشورهای عضو است.
    ۲-۱۰٫فلسفه ی دمینگ:
    دکتر دمینگ یکی از شاگردان دکتر شوهارت_اولین کسی که کنترل آماری فرایند [۳۷]را درآزمایشگاه های بل به کار گرفت_ بود.آن دو در دهه های ۱۹۲۰,۱۹۳۰,۱۹۴۰ اوقات زیادی را با هم گذراندند.او همچنین به مدت یک سال با رونالد فیشر [۳۸]در مورد طراحی آزمایش ها به مطالعه پرداخت,دمینگ در حین جنگ دوم جهانی در قالب فعالیت های تولید در زمان جنگ به تدریس کنترل کیفیت آماری [۳۹]پرداخت.او در سال ۱۹۵۰ مفاهیم کنترل آماری فرایند و اهمیت کیفیت را به بهترین مدیران اجرایی صنایع ژاپن آموخت.به علاوه دمینگ برای کارکنان فنی این صنایع,سخنرانی هایی ایراد نمود.
    دکتر دمینگ ۱۴ اصل زیر را برای مدیریت بهبود کیفیت,بهره وری و موقعیت رقابتی ارائه نموده است:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    ایجاد و انتشار اهداف و مقاصد برای سازمان

    مدیریت باید تعهد دائمی خود را به این اهداف نشان دهد.لازم است این اهداف,سرمایه گذاران,مشتریان,تامین کنندگان,کارکنان,جامعه و فلسفه ی کیفیت را در خود شامل گردد.این اهداف اسنادی ثابت نمی باشند و مدام در حال تغییر هستند و لازم است که از مشارکت همه ی افراد سازمان به وجود آیند.باید سازمان ها نگرشی دراز مدت,حداقل برای ۱۰ سال داشته باشند و با تعیین اهداف بلند مدت,برای باقی ماندن در کسب و کار و تجارت خود برنامه ریزی کنند.باید برای دستیابی به این اهداف منابعی را به امور تحقیق[۴۰],آموزش[۴۱] و تحصیلات مستمر [۴۲]اختصاص داد.برای اطمینان از اینکه محصول یا خدمت سازمان هیچ گاه کهنه و از رده خارج نشود,باید نوآوری [۴۳]را در سازمان گسترش داد و به منظور رساندن این پیام که هر فردی جزیی از سازمان است, باید یک فلسفه ی سازمانی خانواده مدار [۴۴]خلق نمود.

     

     

    به کارگیری فلسفه ی جدید:

    مدیریت ارشد هریک از کارکنان باید فلسفه ی جدید را فرا گیرند.سازمان باید در جستجوی بهبود های بی پایان [۴۵]باشند و از پذیرفتن محصولات نا منطبق خود داری نمایند.باید رضایت مشتری به عنوان هدف شماره ی یک معرفی گردد.زیرا مشتریان ناراضی,به خریدن محصولات نا منطبق ادامه نخواهند داد.سازمان باید به جای تمرکز بر کشف عیب,به پیشگیری از آن اقدام نماید.باید این نکته را در نظر داشت که با بهبود فرایند,کیفیت و بهره وری نیز بهبود خواهند یافت.لازم است که هر فردی در مجموعه ی سازمان,در سفر کیفیت [۴۶]شرکت داده شود و نگرش و برخورد او در مورد کیفیت تغییر نماید.باید با تهیه ی مدارک آماری در مورد تطابق ها و تقسیم اطلاعات مرتبط با انتظارات مشتری به بهبود کیفیت تامین کنندگان کمک کرد.

     

     

    درک هدف بازرسی

    مدیریت باید درک کند که هدف از بازرسی,بهبود فرایند و کاهش هزینه ها می باشد.در اکثر موارد بازرسی زیاد,هزینه بر و غیر قابل اعتماد است.بهتر است در محل های مناسب,به جای بکارگیری بازرسی زیادعاز بهبود های بی پایان با بهره گرفتن از فنون آماری بهره برد.استفاده از فنون آماری توسط تامین کنندگان و خودسازمان ضروری به نظر می رسد و در آخر باید این نکته را در نظر داشت که بازرسی زیاد برای کنترل عیب هاست در صورتی که پیشگیری از عیب ها,در جهت رسیدن به موفقیت می باشد.

     

     

    پایان دادن به پاداش های بازاریابی صرفا بر اساس قیمت:

    سازمان باید به پاداش های بازاریابی که تنها بر اساس قیمت پایین می باشند,پایان دهد؛زیرا قیمت بدون در نظر گرفتن کیفیت هیچ معنایی ندارد.هدف این است که به منظور گسترش ارتباطات درازمدت براساس صداقت و اعتماد و در نتیجه ارائه محصولات و خدمات بهتر,برای هر مقوله فقط یک تامین کننده داشته باشیم.ماموران خرید باید در مورد کنترل آماری فرایند آموزش های لازم را ببینند و این آموزش ها را از تامین کنندگان خود انتظار داشته باشند.این ماموران باید به منظور پی ربدن به میزان اهمیت داده شده به توقعات مشتری و ارئه بازخوردهای مرتبط با کیفیت تامین کنندگان,محصولات و مواد را در سراسر چرخه ی عمر مورد بررسی قرار دهند

     

     

    بهبود مستمر و مداوم سیستم:

    مدیریت باید برای بهبود مستمر و پایدار کیفیت و افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها,مسئولیت بیشتری را در برابر مشکلات متقبل گردد و به کاوش و اصلاح مشکلات یپردازد.باید پیش از وقوع مشکلات از ایجاد آنها پیشگیری کرد.هرچند تنوع قابل انتظار می باشد ولی باید به منظور کاهش آن توسط نمودارهای کنترل,[۴۷]تلاش مستمر صورت پذیرد.باید برای حذف مشکلات و بهبود مستمر فرایند,مسئولیت ها را به گروه ها واگذار کرد.

     

     

    نهادینه کردن آموزش:[۴۸]

    لازم است هریک از کارکنان به فلسفه ی سازمان درباره ی تعهد به بهبودهای بی پایان گرایش یابند.مدیریت باید برای آموزش کارکنان,منابع لازم را تخصیص دهد.باید هریک از کارکنان آموزش های مناسب را درباره ی روش های اماری ببینند و از این روش ها برای نیاز سنجی و اداره ی آموزش های بعدی استفاده گردد.

     

     

    تعلیم و برقراری رهبری[۴۹]:

    بهبود نظارت[۵۰],مسئولیت مدیریت است.او باید برای اجرای فلسفه ی جدید,ناظران و سرپرستان را با ابزارهای آماری و اصول ۱۴ گانه ی دمینگ آشنا سازد.در این وضعیت باید به جای ایجاد فضای منفی کشف عیب,فضای مثبت و اطمینان بخش ایجاد کرد,به گونه ای که هر شخص به مهارت خود افتخار کند.باید ارتباطاتی شفاف از مدیریت ارشد به سرپرستان و از سرپرستان به کارکنان برقرار نمود.

     

     

    برطرف کردن ترس و ایجاد اعتماد و فضای نوآوری:

    مدیریت باید ارتباطات کارا و آزاد و کار گروهی را تشویق نماید.احساس ترس,به علت احساس ناتوانی در کنترل جنبه های مهم زندگی شخصی می باشد و این امر به علت فقدان امنیت شغلی[۵۱],وجود صدمات جسمانی[۵۲],نبود ارزیابی عملکرد[۵۳],نادیده گرفتن آرمان سازمان,سرپرستی ضعیف و عدم شناخت از شغل ناشی می شود.برطرف کردن ترس از محیط کار,مستلزم مدیریت برای کسب موفقیت می باشد؛مدیریت می تواند این امر را با تدارک آموزش مناسب برای کارکنان,سرپرستی مناسب, ابزارهای مناسب انجام کار و رفع خطرهای جسمانی اغاز نماید.اگر با کارکنان متناسب با شان و مهارت انها برخورد شود,ترس برطرف می گردد و کارکنان به شایستگی برای سازمان خواهند کرد.در این وضعیت آنها برای بهبود کار,ایده های خوبی ارائه می دهند.

     

     

    بهینه سازی فعالیت های گروه ها و محیط های ستادی[۵۴]:

    مدیریت باید به منظور رسیدن به اهداف و مقاصد سازمان,فعالیت های گروه های کاری [۵۵]و محیط های ستادی را بهینه نماید.در داخل سازمان بین سطوح مدیریت,بین واحدها,درون واحدها و بین نوبت های کاری سدهایی وجود دارد.در خارج از سازمان این سدها بین سازمان,مشتریان و تامین کنندگان موجود می باشند.این سدها و موانع به علت وجود ارتباطات ضعیف,بی خبری از ماموریت سازمان,رقابت,ترس,حسادت و کینه های شخصی به وجود می آید.مدیریت برای شکستن این سدها به دیدی درازمدت نیاز دارد.باید تمامی واحدهای مختلف هماهنگ باهم کار کنند,رفتارها تغییر کند,راه های ارتباطی [۵۶]باز شوند,گروه های پروژه ای سازمان دهی شوند و اموزش در کارگروهی برقرار گردد.برای این منظور گروه های چندتخصصی[۵۷],گروه هایی مانند آنچه در مهندسی همزمان دیده می شود؛بهترین روش می باشد.
    ۱۰-حذف شعارها,نصیحت ها و هدف های توخالی :
    نصایحی که بدون ارائه ی روش های مشخص و به منظور افزایش کیفیت بیان می شوند,سازمان را در موقعیت نامناسبی قرار می دهند.این نصایح باعث پیشرفت کار نمی شوند,بلکه فقط آرزوهای مدیریت را بیان می کنند.این نصایح باعث تولید محصول یا خدمت بهتر نمی شوند,زیرا کارکنان سازمان در سیستم های کهنه ی آن سازمان محدود می باشند.باید اهدافی تعیین کرد که قابل دستیابی بوده,در راستای موفقیت های دراز مدت سازمان باشند.در آخر باید به این نکته دقت کرد که بهبود در فرایند,جز از طریق بکارگیری ابزارها و روش های آن به دست نمی آید.
    ۱۱-الف-حذف سهمیه های کمی برای نیروی کار:
    مدیریت باید به جای تعیین سهمیه و میزان تولید,روش هایی را برای بهبود یاد گرفته,آنها را بکار گیرد.سهمیه های کاری به جای تمرکز بر کیفیت,بر کمیت متمرکز می شوند.در این وضعیت مدیریت به منظور دستیابی به سهمیه ی تعیین شده,تولید محصول با کیفیت پایین را تشویق می کند سهمیه بندی باید با روش های آماری کنترل فرایند جایگزین شود.مدیریت باید به منظور بهبودهای بی پایان و آموزش نیروی کار,راهبردهاییی را به اجرا درآورد.
    ۱۱-ب-حذف مدیریت بر مبنای هدف:[۵۸]
    مدیر باید به جای مدیریت بر مبنای هدف,قابلیت فرایند [۵۹]و روش های بهبود ان را یاد بگیرد.هدف های داخلی که بدون ارائه روش خاص توسط مدیریت تعیین می شوند,بسیار مضحک می باشند.مدیریت بر مبنای اهداف کمی,تلاشی است برای اعمال مدیریت,بدون داشتن اطلاعات در مورد کاری که باید انجام پذیرد.
    ۱۲- حذف سدهایی که مانع از افتخار کارکنان به مهارتشان می شود:
    عدم افتخار به کار و مهارت ها به دلایل زیر در سراسر سازمانها وجود دارد.
    ۱-کارکنان نقش خود را در رابطه با ماموریت سازمان نمی دانند
    ۲-آنها خود را نسبت به مشکلات سیستم مقصد می دانند
    ۳-طراحی ضعیف باعث تولیدات معیوب می شود
    ۴-آموزش مناسب صورت نمی پذیرد
    ۵-در سازمان نظارت و سرپرستی کیفری [۶۰]اعمال می گردد

    پایان نامه

    ۶-برای انجام کارهای خواسته شده,تجهیزات مناسب و کارا وجود ندارند.
    تقویت افتخار به کار و مهارت,به تعهدی بلند مدت در مدیریت نیاز دارد.اگر کارمندان به کار خود افتخار نموده,در مقابل دیگران احساس سرافرازی کنند,تا آخرین حد در کارشان رشد و پیشرفت خواهند کرد.مدیریت باید به کارکنان خود شرح دقیقی از وظایف ارائه دهد.ابزار و مواد اولیه مناسب را برای آنها فراهم کند و نقش کارکنان را در فرایند به آنها یادآوری نماید.در این حالت هریک از کارکنان,کار خود را به بهترین وجه انجام خواهند داد.
    ۱۳- تشویق و گسترش آموزش:
    سازمان ها به کارکنانی نیازمندند که همزمانبا آموزش,پیشرفت نمایند.در نتیجه,مدیریت باید در مورد اموزش و پرورش مستمر کارکنان خود,احساس تعهد نمایند.اصول چهارده گانه دمینگ و ماموریت سازمان باید بر مبنای برنامه آموزشی سازمان قرار گیرند؛و هریک از کارکنان باید به منظور پذیرفتن تغییرات مورد نیاز سازمان آموزش مجدد ببینند.
    ۱۴- اقدام در جهت ایجاد شرایط برای انجام دگرگونی و تحول
    مدیریت سازمان باید برای بهبود بی پایان فرایند,بیشترین مسئولیت را متقبل گردد.وی باید برای پیاده سازی فلسفه ی جدید,ساختاری یکپارچه ایجاد نماید,در این وضعیت سازمان باید فرهنگ خود یعنی انجام کار مثل همیشه را تغییر دهد و فرهنگ بهبود مستمر را جایگزین نماید و در نهایت اگر سازمان می خواهد در پیاده سازی فرهنگ بهبود مستمر را جایگزین نماید و در نهایت اگر سازمان می خواهد در پیاده سازی فرهنگ جدید موفق عمل نماید,باید دارای مدیریتی متعهد,درگیر در فرایند کار و قابل دسترسی باشد.
    ۲-۱۱٫چهارمفهوم اصلی مدیریت کیفیت فراگیر در این پژوهش:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مقایسه¬ی تطبیقی جایگاه زن در اشعار ژاله قائم مقامی با ژاله اصفهانی- قسمت ۴ ...

    تمام اشعار قائممقامی از درد درون حکایت دارد، عالمتاج چون شاعر دردها و مصائب خود بوده است در اشعارش زبانی زنانه و قایل فهم دارد و محتوا با وزن هماهنگ است، مگر به ندرت وزن و محتوا هماهنگ نباشند و اشعارش کاملاً بر مخاطب تاثیرگذار است. «ژاله شاعر درون خود و رنجها و ناکامیهای خود بود، با عالم خارج و اجتماع بهصورت کلی کاری نداشت هرگز در صدد آن برنیامد که با ساختن فابلها و قصههای سطحی با زبان حیوانات یا اشیاء بیجان قدمی در راه تربیت و اصلاح جماعات بشری بردارد زیرا که شعرای بزرگ حتی سخنوران غیر مشهور در این مرحله چیزی ناگفته باقی نگذاشتهاند.» (قائممقامی، ۱۳۴۵: ۱۵)
    وزن اشعار او متناسب با غم درون اوست، وزن و محتوا با هم متناسب است چرا اشعار او واقعیّتی است که شاعر با آن روبهرو بوده است و درد خود را نگاشته است و دنبال قافیهپردازی و تنوع و زیبایی سخن نبوده است. «در اشعار اوتنوع وزن به ندرت دیده میشود اما وزن بیشتر اشعارش با حالت روحی، مضمون و محتوای شعر هماهنگی و تناسب دارد، مگر در “مرگ فرزند”با وزن مفتعلن، مفتعلن فاعلن در بحر سریع که هیچگونه تناسبی بین وزن و محتوای شعر وجود ندارد.» (کراچی،۱۳۸۳: ۱۹۹)
    بعضی رویدادها و حوادث آنقدر او را آزار میدهد که بارها در اشعارش تکرار شده است مانند اعتراض به پدرو مادر، بدگویی از مرد، بدگویی از شوهر و …به گفته غلامحسین یوسفی: «یک ایراد که شاید بر شعر وی وارد میآید تکرار بعضی موضوعات است که از قبیل بیان اندوه و گله از زندگی و شوهر نامناسب که بر حیات و شعر او سایه افکنده است. این حالت محصول طبیعی سرگذشت رنجبار اوست. شاید اگر دیگر اشعار او باقی بود تنوع بیشتری در دیوانش مییافتیم اما در این نهصد و چند بیت چنین تکراری محسوس است.» (یوسفی، ۱۳۸۸: ۴۳۹)
    قائممقامی از قدرت تخیل و ادراک خوبی برخوردار بوده است و خیلی خوب مشکلات را توصیف میکند و اشعارش آنقدر تأثیرگذار است، که هر خوانندهای را تحت تأثیر قرار میدهد و همه جوانب را در نظر میگیرد. «از تامل در شعر ژاله به قدرت تخیل وی میتوان پیبرد. تیزپروازی خیال از یک طرف در اشعار او مضمونهای بکر آفریده واز سوی دیگر تصویرهای بدیع گوناگون. ژاله از شیوه شعر پیشینیان مایه گرفته است و بخصوص به سبک خراسانی گرایش دارد و قصیده و قطعه و غزل، اما تازگی مضمون و صورخیال و نیز زیبایی بافت سخن و واژه ها و ترکیبهای نو پدید و موزونش طراوت و جلایی خاص به شعر او بخشیده است، شعرش به شیوه سنتی است با حال و کیفیتی نو و ویژه خویش.» (یوسفی، ۱۳۸۸: ۴۳۱)
    بسیاری از منتقدان بر این باورند که ژاله در اشعارش از ناصرخسرو و مسعود سعد تقلید کرده است. «ژاله در فن شعر شدیداً تحت تاثیر ناصرخسرو و مسعودسعدسلمان دو تن از استادان مسلم قصیده و صاحبان مکتب سخنوری قرون مشعشع ادبی ایران است او به قدری خوب از عهده تقلید از این دو سخنگوی پرمایه و بلند پایه برآمده است که اگر ندانیم قطعه یا قصیدهای را که میشنویم از کیست، یقیناً از نظر وسعت و اندیشه و طنطنه و فخامت سخن نمیتوانیم شعر ژاله را از سخنان بلند آن دو سخنور فحل تمیز و تشخیص دهیم.» (کراچی، ۱۳۸۳: ۱۵۵)
    البته شاید هیچوقت هدف ژاله تقلید از این دو شاعر نبوده است، امّا چون درد هر دو شاعر را با هم داشته است اشعارش به این دو شاعر شبیه است. ناصر خسرو استاد پند و نصیحت کردن است و مسعودسعدسلمان هم استاد گله و شکایت و شکوه از مصائبی که بر او گذشته و ژاله این دو درد را با هم داشته است، پس شعرش بسیار به این دو شاعر نزدیک است.
    ناصرخسرو برای دفاع از دیناسماعیلی و پند دادن به مردم که به اسماعیلیان به چشم بیدین مینگرند شعر میسراید و ژاله برای دفاع از حقوق زن و پند دادن به زنان که خود را رهایی بخشند شعر میسراید، مسعودسعد از روزگار سختی که بر او گذشته و زندانهای که در آن به سر برده است شکوه و گلایه میکند و ژاله از سختیهایی که بر زنان میگذرد و از خانه برای آنها زندان ساختهاند گله و شکایت میکند. بنابراین چون این اشعار از عمق وجود این سه شاعر به وجود آمده است، و مضمون آنها هم پندوگله و شکایت است واضح است که سبک و سیاق آنها به هم نزدیک باشد.
    «ژاله وقتی یک موضوع اخلاقی یا اجتماعی یا احیاناً فلسفی طبعآزمایی مینماید گویی ناصرخسرو علوی از ماوراء قرون دهان گشوده و سخن بر زبان او مینهد. هنگامی که از مصائب و سختیهای زندگی و عدم تجانس شوهر و درماندن روح بلندپرواز خویش در قفس تنگ و تاریک خانه آزردگیخاطر از حسادت همگان و بیوفایی و جفای ارقاب و دوستان ناله و ندبه سر میدهد گویی مسعودسعد است که از تنگنای زندان نای و مندیش از جور بیگانه و خویش زاری میکند و مینالد». (کراچی، ۱۳۸۳: ۱۵۷- ۱۵۶)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    حسین پژمان در مقدمهای که بر دیوان عالمتاج نوشته است آورده است که: «او به جمیع فنون سخنوری احاطه داشته است و هرگز دچار لغزش ادبی نشده است فقط عدول او از مقررات شعری بیاعتنایی به تکرار قافیه است زیرا نمیخواهد موضوع و معنی را فدای لفظ کند.» (قائممقامی،۱۳۴۵: ۲۲)
    او همچنین در خصوص ارادت مادرش به شاعران برجسته فارسی میگوید: «مادرم از انواع صنوف شعر به غزل و غزلسرایان انس و الفتی مالامال داشت و به پادشاه سخن و خداوند غزل شیخ بزرگوار سعدی شیرازی عشق و ارادت میورزید و بالغ بر نیمی از غزلیات شیخ و دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را از برمیخواند و همیشه دفتری و دیوانی از غزل در دست مطالعه داشت و به عکس به قصیده مطلقاً میل و رغبتی نشان نمیداد و با قصیدهسرایان توجه و عنایتی نداشت. هیچگاه ندیدم قصیدهای بخواند یا دیوان قصیدهسرایی را از نظر بگذراند، او در حالی که از شنیدن یا خواندن غزلی از شیخ یا خواجه حظ و لذت وافر میبرد و سخت به هیجان میآمد، در حالی که همیشه به طور خفی یا جلی به ترنم غزل میپرداخت و با بدایع و طیبات نرد عشق میباخت، با قصیده و قصیدهسرایان میانه گرمی نداشت و شعر غیر عاطفی و غیر احساسی را که نه از نوع غزل باشد در ردیف سخنان بیروح و مصنوع میپنداشت شگفت آن که طبع وقادش دانسته یا ندانسته، خودآگاهانه یا ناخودآگاهانه به قصیدهسرایی گرایید و سبک فخیم و غرای خراسانی شیوه شعر او گردید، به زبان و آهنگ ناصرخسرو شعر گفت و مسعودوار دُرَرسفت.» (کراچی، ۱۳۸۳: ۱۵۷)
    ۳-۲-۳-لحن زنانه شاعر:
    لحن زنانه بر اشعار قائممقامی حاکم است، چرا که اشعارش حاوی آرزوهای یک زن و گلایه و شکایت از نابرابریها و بیعدالتیها و ظلم و ستمی است که بر زنان زمان او میرفته است. «عالمتاج قائممقامی (ژاله) از جمله شاعران عصر مشروطه است که با بیانی صریح از نگاه یک زن حسّاس، امّا فهیم و دانش آموخته، از جهان اطرافش سخن میگوید. او در اشعارش از مفاهیم جدیدی چون آزادی، وطندوستی و برابری زنان و مردان در قالب اشعاری موزون و احساسی سخن به میان میآورد تا آنجا که میتوان وی را از نخستین شاعران زن نوپرداز و نواندیش ایران در عصر مذکور دانست. وی سردمدار جنبشی بود که سالها بعد کسانی چون پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد از آن پیروی کردند.» (خلیلی جهانتیغ و دیگران، ۱۳۹۰: ۱۲۳)
    هرچند ژاله اشعارش که صدای اعتراض اوست را آشکار نکرده است، امّا در اشعارش میتوان به مشکلات و سرگذشت بسیاری از زنانی که حتی جرأت گلایه در تنهایی خود را هم نداشتند پی برد. «سرگذشت وی و اشعار شورانگیزش که از زندگانی او مایۀ گرفته سرگذشت گروهی از زنان ایرانی است و بسیاری از مسائلی که در جامعه با آن روبهرو بوده اند، جمعی از آنان در طول حیات رنج بردهاند و خاموش ماندهاند و معدودی مانند ژاله توانستهاند نالههای دل دردمندشان را در اشعارشان سردهند و در تنهایی توانفرسای خویش سروده هایشان را زمزمه کنند.» (باوری پور، ۱۳۸۵: ۳۴۶ )
    شاید اگر اطرافیان حرفهای ژاله را میفهمیدند و درک میکردند، ژاله آن اشعار را در تنهایی خود زمزمه نمیکرد و اشعارش را فقط برای دل خود نمیسرود. ژاله با وجود دردها و غمهایی که داشته است فرصت سخنآرایی و تقلید را نداشته است و اصلاً در اشعارش به دنبال آن نبوده است و خیلی راحت مشکلات زنان را با لحنی زنانه بیان میکند. «یکی از ویژگیهای شعر ژاله لحن و بیان زنانه آن است که آب و رنگ و لطافتی خاص به آن بخشیده است. بدیهی است که این شعر او به اقتضای مقام و موضوع بایست چنین باشد. اما رعایت این نکته که زبان شعر و طرز بیان شاعر با مضمون سخت متناسب درآید در عین بدیهی بودن کاری ساده نیست.» (یوسفی، ۱۳۸۸: ۴۲۸)
    لحن زنانه ژاله شاید بیشتر از هر چیزی به این موضوع برگردد که او درد خود را نگاشته است، و به تقلید و ادبیات مردانه نیازی نداشته است، او فقط خواسته است با بازگو کردن دردهای خود برای دل دردمندش درد درون را تسکین دهد، بنابراین به ادبیات مردانه و تقلید نیازی نداشته است.
    «ژاله از چشمانداز یک زن امور زندگی را میدید، بیراهه نیست اگر بگوییم ادبیات زنانه با او آغاز شد زیرا او نه به سلیقه مردان نوشت و نه از آنان تقلید کرد، او با حدیث نفس خود فردیت زنانه خود را بیان کرد و درونش را نگاشت. اگرچه او هیچ تعمدی در ساختن شعر زنانه نداشت، امّا ذهنیت زنانهاش زبان زنانهای آفرید که نقش خواسته ها و آرزوهای بیپرده یک زن بر صفحه کاغذ بود و در بیان درد دلها، اعتراضها و گلایه هایش چنان صمیمیت و صراحتی داشت که همین حالت طبیعی بیان یکی از ویژگیهای شعر او محسوب شد و این درست نقطه مقابل سنت پوشیدهگویی و رفتار سنتی زن در جامعهی ایران بود در ساختار فرهنگی ایران مصلحتگرایی، اطاعت و دنبالهروی از الگوهای مرسوم به خصوص برای زنان ارزش تلقی شده و با هر هنجار گریزی برخورد شده است. ژاله از میان شیوهی بیان و نوع نگرش و اندیشه با دیگران تفاوت داشت».(باوری پور، ۱۳۸۵: ۳۴۸)
    قائممقامی با اینکه در دوره مشروطه فضای خوبی برای رسیدن به اهدافش بود، سکوت اختیار کرد، با این وجود خیلی راحت و با شجاعت تمام مشکلات و دردهایی که متوجه زنان است را در اشعارش بیان میکند و از پیشروان شعر زنانه است. «بدون هیچ تردیدی عالم تاج قائم مقامی(ژاله) یکی از سترکترین راه گشایان شعر مونث معاصر است که در تاریخ ادبیات زنانه ایران هیچ شاعری به اندازه او به فروغ نزدیک نیست و صراحت و گستاخی و صمیمیت او را در بیان احساسات زنانه ندارد و به جرات میتوان عالمتاج قائممقامی را چاووشیخوان راهی خواند که فروغ در انتهای آن به انتظار نشسته بود، انتهای که به راستی آغاز دوباره، بر دوره نوینی از شعر مونث ایران است».(فرخزاد،۱۳۸۰: ۲۰۸)
    ژاله قائممقامی از شاعران دوره مشروطیت است که وقتی بیست و سه ساله بود، نهضت مشروطیت به وجود آمد، بنابراین واقعیتها و رویدادهای مشروطه به هر صورت بر شعر شاعران آن دوره تاثیرگذار بوده است، امّا ژاله آنقدر درگیر سختیها و مصائب زندگی خود بود که به رخ دادهای مشروطه توجه نکرده است و بر شعر او تاثیر نگذاشته است. آنچه از اشعار ژاله به دست میآید این است که او شخصیتی حساس و مغرور داشته است او در همان کودکی در جمع حاضر نمیشده است و به کارهایی که مرد به آن میپرداخت توجه کرده است و به نابرابری و بیعدالتی بین زن و مرد پیمیبرد.
    او زن و مرد را یکسان میداند و همین مسأله آغاز اختلاف و ناسازگاری با شوهرش میشود. این مسأله آن قدر برای او مهم است، که حتی نمیتواند برای حفظ زندگی مشترکش از آن چشمپوشی کند و بر شعر او تاثیر عمیقی میگذارد، و رهایی از آن شرایط برای او آرزویی میشود که از سایر اتفاقات از جمله نهضت مشروطه غافل میشود.
    ژاله قائممقامی نمونه یک زن بیدار و آگاه است و همین بیداری، درد و غمهایی که در اشعارش بازگو میکند را برای او در زندگی به ارمغان میآورد. «شعر پیش از عالمتاج به ویژه شعر زنان، بیشتر محدود و تکراری است و به رغم جهشهای گاه گاه، کمتر بال و پری به حسادت گشوده و از قالب مضامین سنتی بیرون پریده، و یا از محدو ده های اجتماعی مرسوم فراتر رفته است، امّا عالمتاج که به حق میتوان، روحیهاش را با فروغ فرخزاد به مقایسه گرفت نه تنها در قالب بل در مضامین خود، نوعی عصیانگر سنت شکن به شمار میآید، او بدون هیچ ادعایی، شاید هم ناخودآگاهانه از اندیشه های قراردادی کهن روی گردانده و به صمیمیتی نمایان بین واقعیات روزمرهی زندگی و احساسات سرکوب شده خود که نماینده نسلی از زنان حساس و هوشیار آن دوره است پلی بسته و از زبان آنها، به خودگویی میپردازد او بر پیکرهی افکار و حسیات زنانه خویش هیچ جامهای نمیپوشاند، بر سروگیسوی آنها مقنعهای نمیزند و آن را بزک نمیکند و آنچه را که هست عریان و بیپرده و بدون هیچ آرایشی آشکار میکند، او یک زن به تمام معناست زنی جویای عشق و محروم از عشق، و تنها و منزوی، شکست خورده و کام ناگرفته زنی شرقی که عمری را در رویای عشق میگذراند، و جدا از عشق، جسم و روحش تباه و هستیاش افسرده و بیامید میشود و مانند گیاهی در حسرت خورشید میپژمرد».(فرخزاد، ۱۳۸۰: ۲۰۶)
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    یکی از ویژگیهایی که در بیشتر اشعار او به وضوح میتوان دید، دفاع از حقوق زن است. «مهمترین مسئلهای که فکر او را به خود مشغول داشته، تقریباً در جمیع اشعارش بهوضوح دیده میشود عقبماندگی زنان و آرزوی ترقی آنان است وی در دفع گرفتاری همجنسان و به قصد تعدیل حکومت مطلقه مردان بالاخره دفاع از حقوق زنان با گستاخی عجیبی سخن میراند و به جرات میتوان او را نخستین و شاید یگانه مدافع حقوق زن در ایران دانست».(قائممقامی، ۱۳۴۵: ۱۷)
    شجاعت و گستاخی او در اشعارش، شاید از اینجا نشأت میگیرد، که اولاً او برای دل خود میسراید و این اشعار آرمانها و آرزوهای اوست که بر زبان میراند، و ثانیاً شاید به خاطر این بوده باشد که او این اشعار را در تنهایی خود میسروده و هیچوقت فکر نمیکرده است که به دست کسی بیفتند. شعر ژاله شعری بینقاب است که خواننده به راحتی به مطالب، خواسته ها، آرزوها و دغدغه های یک زن دردمند پیمیبرد و با او احساس همدردی میکند.
    «اشعار او نوعی اعتراف خصوصی است و به راحتی میتوان به دنیای اندیشه او راه یافت. شعر ژاله زبان خاطرات خصوصی یک زن است با کلامی عریان و بازتاب آزردگی خاطر او از ستم جنسی در فرهنگی مرد برتر. شعر او چون نوشته بیبیخانم رساله معایبالرجال حدیث نفسی است بیپرده با روحیهای مردستیز در شرح ضدیت با ستمگریهای مردانه. شعر ژاله تجربه شخصی زندگی یک زن است که تجربه های جمعی زنانه را در خود دارد. آشکار است که با نگرشی روانکاوانه میتوان ارزیابی مشخصتری از او و اشعارش داشت». (کراچی، ۱۳۸۳: ۱۸۲)
    سلب تصمیمگیری در انتخاب شوهر برای ژاله، درد و غمهای بسیار، و بدشانسیهایی را به دنبال دارد. «ژاله در زندگی بدشانسیهایی دارد که نابسامانیها و نارضایتیهایی را برایش رقم میزند: ازدواج اجباری، شوهر بیگانه، فرزندی جدامانده از وی، مرگ فرزند دگر، مرگ پدر و مادر در فاصله کوتاه مدت، برادری افلیج و اسیر بنگ و تریاک و… بدیهی است که اشعار او رنجنامهی زندگی زنی چنیین دردمند است، مسلم است اگر ژاله دانا نبود و روحیهای حساس نداشت شاید راحتتر میتوانست به زندگی ادامه دهد اما باید به ژاله گفت تو اهل فضل و کمالی، همین گناهت بس. و چنین است که تصویری که از زندگی ترسیم میکند نشان دردها و سختیها است و گاهی ابیاتش نشان از فلسفهی خیامی دارد».(باوری پور، ۱۳۸۵: ۳۵۲)

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    زندگانی چیست نقشی با خیال آمیخته راحتی با رنج و شوری با ملال آمیخته
    عیش ونوشش جمله در کین وحسد بگداخته زرّ و مالش جمله با وِزر و وَبال آمیخته
    پرتو لرزان امید این چراغ زندگی شعلهای زیباست با باد محال آمیخته
    اصل امکان چیست وین انسان کبر اندوز کیست قصهای از هر طرف با صد سؤال آمیخته
    آن بلند اختر سپهر و این تبه گوهر زمین هیچ در هیچ و خیال اندر خیال آمیخته
    هر یقینش با هزاران ریب و شک در ساخته هر دلیلش با هزاران احتمال آمیخته
    مرگ دانی چیست درسی با هراس آموخته یا سکوتی جاودان با قیل و قال آمیخته
    نعمت عقبی خیالی از خیال اندوخته عزت دنیا طلوعی با زوال آمیخته

    (قائممقامی، ۱۳۴۵ :۱۰)
    ۳-۳- تحلیل اشعار عالمتاج قائممقامی در مورد زن:
    عالمتاج قائم مقامی(ژاله) با اینکه شخصیتی زودرنج و حساس دارد، امّا نگاهی واقعبینانه به زن دارد چرا که به واقعیّاتی در مورد زن پی میبرد که بسیاری از زنان آن روزگار حتی اجازه فکر کردن به آن واقعیات را به خود نمیدادند و با تسلیم و عادت به آن شرایط در آن فضای ظلمانی که متوجه زن بود، حقارتها و بیعدالتیهایی را که بر زن روا میداشتند قانون به شمار میآوردند و حرفها و عکسالعمل ژاله را در آن شرایط، ساز مخالف به حساب میآوردند و به ژاله قائممقامی به عنوان زنی غیرمعمول و مغرور نگاه میکردند، امّا ژاله قائممقامی نمیخواهد تن به آن حقارتها بدهد و تمام اشعارش گویای عکسالعمل او، در برابر نابرابریها و ظلم و ستم و بیعدالتیها علیه زن است.
    ۳-۳-۱-نگرش قائممقامی به زن:
    یکی از دلایلی که ژاله به گوشهی تنهایی خود میخزد و در تنهایی اشعار را میسراید، و اجازه نمیدهد که اشعارش آشکار شود، حمایت نکردن همنوعان و همجنسان اوست. زنان در زمان او با رفتار و عملکرد خود نه تنها پشت هم را خالی کردهاند بلکه با سکوت بیشتر به این حقارت دامن زدهاند و او معتقد است تا زمانی که زن خود را ضعیف و نان خور مرد است و به خود اجازه نمیدهد که در اجتماع باشد راهی جزء اطاعت از مرد ندارد و این بیعدالتی را جرم کوتاهی زن میداند و معتقد است که هنوز دیر نشده است اگر زن خودش را پیدا کند که کجاست و در چه شرایطی دارد زندگی می کند:

     

     

     

     

     

     

     

    حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:32:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی ابعاد شخصیتی پیامبر (ص) از دیدگاه مولای متقیان امیر مؤمنان (ص)- قسمت ۴ ...

    گرامى‏ترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد (ص) بنده و فرستاده‏ات قرار ده، همان پیامبرى که ختم گذشتگان بود.»
    « جَعله خاتَم النبیین و سیدَ المرسلین [۷۹] :
    او را خاتم پیامبران و سرور پیام آوران خویش قرار داد. »
    « أَمِینُ وَحْیِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِیرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِیرُ نِقْمَتِهِ [۸۰] :
    (محمد ص) امین وحى او بود و خاتم پیامبرانش، بشارت دهنده به رحمت او و بیم دهنده از کیفرش.»
    « خَتم به نبوته و شیّد به حجته[۸۱] :
    نبوت خویش را بدو ختم کرد و حجتش را به استواری رساند. »
    در برخی دیگر از سخنان امام علی(ع) هرچند از کلمات صریح در خاتمیت استفاده نشده اما کلمات و عباراتی به کار رفته که به گونه ضمنی بر خاتمیت دلالت دارند؛ از جمله سخن مشهوری است از آن حضرت که به مناسبت ارتحال پیامبر(ص) ایراد کرده است:
    « ِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّهِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاء[۸۲] :
    با مرگ تو چیزى قطع شد که با مرگ دیگرى قطع نگشت و آن نبوت و اخبار و آگاهى از آسمان بود.»
    ۲ـ۳ـ۳٫ عصمت، خطاناپذیری و امانتداری
    عصمت از موضوعاتی است که در حوزه های مختلف علمی از آن بحث می شود و باور به آن یا رد آن، نتایج مهمی در پی دارد. عصمت به معنای مصون بودن از خطا، اشتباه و گناه است.[۸۳] در اینجا فارغ از مباحث و گفت و گوهایی که صاحب نظران علوم مختلف دینی درباره عصمت پیامبران، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت آن حضرت (ع) طرح کرده اند، نظرگاه امام علی (ع) را درباره عصمت پیامبر اکرم (ص) به بررسی می گذاریم. بی گمان نظر به نزدیکی منحصر به فرد امام علی (ع) به پیامبر عظیم الشان (ص)، روشن ساختن نظرگاه آن حضرت و نقل مشاهدات حضرت از رفتار و کردار پیامبر(ص) بسیار روشنگر و رهگشا خواهد بود. نگاهی به سخنان امام علی (ع) در این باب نشان می دهد که آن حضرت به دو گونه عصمت در وجود مبارک پیامبر (ص) اشاره کرده است:
    یک. عصمت در رسالت و ابلاغ وحی: در برخی گفتارهای امام علی(ع) به عصمت، امانتداری و خطاناپذیری پیامبر(ص) در ابلاغ وحی و ادای تکلیف رسالت به تصریح اشاره شده است که برخی از آنها عبارتند از:
    « أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً (ص) صَفْوَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ وَ أَمینُهُ عَلى وَحْیِهِ [۸۴] :
    گواهی می دهم محمد (ص) برگزیده خدا از میان آفریدگان است و امانتدار وحی الهی.»
    صفت امانتداری که در اینجا برای پیامبر (ص) ذکر شده تصریح می نماید که وحی الهی را همان گونه که بر او نزول می شده، به دست مخاطبانش رسانیده است. گفتنی است که امانت در رسانیدن شیئی به دست صاحبان آن، ایجاب می کند که شخص امانتدار نه به عمد و نه سهو، خطایی نکند و شیء امانت، بی کم و کاست و به گونه صحیح به دست صاحبان آن برسد.
    « نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ نَبِیُّهُ وَ رَسُولُهُ إِلى خَلْقِهِ وَ أَمینُهُ عَلى وَحْیِه [۸۵] :
    گواهی می دهیم که محمد(ص) بنده و پیامبر و رسول او به سوی آفریدگان اوست و امین در وحی الهی. »
    دو. عصمت در رفتار و گفتار شخصی: در چند گفتار امام علی (ع) همچنین از عصمت پیامبر اکرم (ص) در رفتار و گفتار شخصی، با صرف نظر از عصمت در وحی الهی سخن رفته است. جدا از این چند موضع، می توان از مجموع صفات و مکارم اخلاقی که حضرت علی (ع) برای پیامبر (ص) ذکر کرده بدین معنا دست یافت. به عبارتی دیگر، امام علی (ع) در مجموع خطبه ها و نامه ها، صفاتی را برای پیامبر (ص) ذکر کرده که جز برای کسی که از ویژگی عصمت برخوردار است قابل تصور نیست. این صفات روی هم رفته، مجموعه ای را سامان می دهند که مقتضای آن عصمت است. گردآوری این سخنان و بررسی آنها نیازمند پژوهشی پردامنه و مفصل است. در نهج البلاغه ودیگر سخنان منسوب به امیر مومنان (ع) به تکرار از صفات و مکارم اخلاق پیامبر یاد شده است و جملاتی مانند «بأبی أنت و أمّی [یا رسول اللّه‏] طِبت حَیّا و طبت میّتا[۸۶]: ای رسول خدا (ص) پدر و مادرم فدای تو باد!پاک زیستی و پاک از این جهان رخت بر بستی.» بسیار در این سخنان آمده است.[۸۷]
    فصل سوم:
    بعد اخلاقی و تربیتی پیامبر اکرم (ص)
    ۳ـ۱٫ اهمیت و جایگاه اخلاق در کلام امام علی(ع)
    وفور موضوعات و مطالب اخلاقی در کلمات امام علی (ع)، این حقیقت را نشان می دهد که آن حضرت اهمیت فوق العاده ای برای اخلاق و رفتار اخلاقی قائل بوده و دقت در بیانات اخلاقی امام (ع)، بیانگر آن است که در نظر آن حضرت گویی معضلات بنیادی جامعه اسلامی، در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، از ریشه بی اخلاقی و دوری از مکارم اخلاق حادث می گردد و انحراف جوامع بشری همواره پیش زمینه های اخلاقی دارد. بدین رو کمتر خطبه یا نوشتاری از امیرالمومنین (ع) را می توان یافت که به فضایل و رذایل اخلاقی اشارتی در آن نباشد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    درباره سخنان امام علی(ع) درباب اخلاق تقسیم بندیهای مختلفی می توان ارائه کرد؛ از جمله تقسیم به دو دسته که در پی می آید:
    اول: سخنانی که حضرت به طور معمول، به عنوان امام مسلمین، ایراد کرده است و هدف از آن تذکر، وعظ و پیشگیری از انحراف اخلاقی و نیز پرورش و تربیت مسلمانان در عرصه اخلاق و رفتار اخلاقی بوده است. در این گفتارها غالبا به صفات اخلاقی نیک و بد اشاره و مضرات خلقیات ناپسند گوشزد گشته و گاه راه درمان آن نیز به تصریح یا کنایه ارائه شده است؛ مانند :
    « أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ کَقَطَرَاتِ الْمَطَرِ إِلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُسِمَ لَهَا مِنْ زِیَادَهٍ أَوْ نُقْصَانٍ فَإِنْ رَأَى أَحَدُکُمْ لِأَخِیهِ غَفِیرَهً فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ نَفْسٍ فَلَا تَکُونَنَّ لَهُ فِتْنَهً فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ مَا لَمْ یَغْشَ دَنَاءَهً تَظْهَرُ فَیَخْشَعُ لَهَا إِذَا ذُکِرَتْ وَ یُغْرَى بِهَا لِئَامُ النَّاسِ کَانَ کَالْفَالِجِ الْیَاسِرِ الَّذِی یَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَهٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ یُرْفَعُ بِهَا عَنْهُ الْمَغْرَمُ وَ کَذَلِکَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرِی‏ءُ مِنَ الْخِیَانَهِ یَنْتَظِرُ مِنَ اللَّهِ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ إِمَّا دَاعِیَ اللَّهِ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لَهُ وَ إِمَّا رِزْقَ اللَّهِ فَإِذَا هُوَ ذُو أَهْلٍ وَ مَالٍ وَ مَعَهُ دِینُهُ وَ حَسَبُهُ وَ إِنَّ الْمَالَ وَ الْبَنِینَ حَرْثُ الدُّنْیَا وَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ حَرْثُ الْآخِرَهِ وَ قَدْ یَجْمَعُهُمَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَقْوَامٍ فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَکُمْ‏مِنْ نَفْسِهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْیَهً لَیْسَتْ بِتَعْذِیرٍ وَ اعْمَلُوا فِی غَیْرِ رِیَاءٍ وَ لَا سُمْعَهٍ فَإِنَّهُ مَنْ یَعْمَلْ لِغَیْرِ اللَّهِ یَکِلْهُ اللَّهُ لِمَنْ عَمِلَ لَهُ نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَهَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَهَ الْأَنْبِیَاء[۸۸]:
    مواهب الهى همچون قطره‏هاى باران از آسمان به زمین مى‏بارد و به هر کس سهمى زیاد یا کم مى‏رسد، بنا بر این هنگامى که یکى از شما براى برادر خود برترى در مال و همسر و فرزند بیند نباید موجب فتنه گردد (و بر او حسد و رشک برد)، زیرا مسلمان تا وقتى که دست به عمل پستى نزده که از آشکار شدنش شرمنده باشد و مردم پست آن را وسیله هتک حرمتش قرار دهند، به مسابقه دهنده ماهرى مى‏ماند که منتظر است در همان دور اول پیروز گردد و ضررى نبیند، همچنین مسلمانى که از خیانت بدور باشد، انتظار دارد یکى از دو خوبى نصیبش گردد: یا عمر او پایان یافته و دعوت الهى فرا رسد و آنچه خداوند در آخرت برایش مهیا کرده بهتر است و یا خداوند او را روزى دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، در عین این که دین و شخصیت خود را نگاهداشته است. (اما بدانید) ثروت و فرزندان کِشته‏هاى این جهانند و عمل صالح و نیک، زراعت آخرت است و گاهى خداوند هر دو را به افرادى مى‏بخشد. آنچه را خداوند اعلام خطر کرده است بر حذر باشید و از خداوند بترسید بطورى که به گناهى که نیاز به عذرخواهى دارد آلوده نشوید و در کارها ریا و تظاهر و خودنمائى به خرج ندهید؛ چون هر کس کارى براى غیر خدا انجام دهد، خداوند او را بهمان کس وا مى‏گذارد. از خدا مى‏خواهیم که درجات شهیدان و زندگى سعادتمندان و همنشینى پیامبران را به ما عنایت کند.»
    گفتار بالاچنانکه پیداست، تمامی ویژگی های یک خطبه واعظانه را در خود دارد؛ زیرا نخست برخی نعمت های خداوند برای بیداری و هوشیاری مستعمان ذکر شده و سپس از چند رذیلت اخلاقی یاد شده و آن گاه به راه درمان اشاره گشته است.
    دوم: سخنانی که به مناسبتهای تاریخی ایراد شده اند و نظر به واقعه ای خاص دارند. این گفتارها که عمدتاً در بخش خطابه های آن حضرت به بیان آمده اند، با توجه به نگاه تیزبین امام (ع) و آگاهی ژرف آن حضرت از وضعیت اخلاقی جامعه اسلامی، بازتابی از اخلاق و رفتار مسلمانان معاصر حضرت بوده اند. حضرت در این گونه بیانات، علل وقایع خوشایند یا ناخوشایند معاصر خویش را ارزیابی و رصد کرده است. با دقت در خطابه های حضرت، می توان دریافت که ایشان سبب بسیاری از وقایع ناخوشایند را در بیماریهای اخلاقی مسلمانان و جامعه مومنین و دوری آنان از اسوه حسنه، وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) یافته است. این بیانات، به لحاظ تاریخی دارای ارزش و اهمیت اند و نشان می دهند که مسلمانان در آن روزگار از چه نوع بیماریهای اخلاقی رنج می برده و در معرض کدام آسیبهای اخلاقی بوده اند. توصیفها و تحلیلهای امام (ع) در این بخش، علاوه بر اینکه می توانند سرمشق و راهکارهایی عملی برای نسلهای بعدی در این حوزه باشند، عنایت بدانها برای محققان و مورخانی که ویژگیهای اخلاقی و رفتاری صدر اسلام و علل و اسباب حوادث سیاسی و اجتماعی آن روزگار را پی می جویند، بسیار مفید تواند بود. از این جمله است خطبه ای که حضرت ضمن اشاره به واقعه تبعید ابوذر غفاری توسط حکومت وقت به ربذه، از اهمیت پرهیزگاری و تقوای الهی سخن گفته است :
    « یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَى دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَکْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَى اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیَاهُمْ لَأَحَبُّوکَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوکَ [۸۹]:
    اى ابوذر تو به خاطر خدا خشم گرفتى و غضب کردى پس به همان کس که برایش غضب نمودى امیدوار باش. این مردم از تو بر دنیایشان ترسیدند و تو از آنها بر دینت، پس آنچه را که آنها برایش در وحشتند به خودشان واگذار و از آنچه مى‏ترسى آنها گرفتارش شوند (کیفر الهى) فرار کن، چه محتاجند به آنچه از آن منعشان مى‏کردى و چه بى‏نیازى، از آنچه تو را منع مى‏کردند و به زودى خواهى یافت که پیروزى براى کیست و چه کسى بیشتر مورد حسد قرار مى‏گیرد، اگر درهاى آسمانها و زمین به روى بنده‏اى بسته شده باشد اما او از خدا بترسد، خداوند، راهى براى او خواهد گشود، آرامش خویش را تنها در حق جستجو کن و غیر از باطل چیزى تو را به وحشت نیفکند، اگر دنیایشان را مى‏پذیرفتى دوستت داشتند و اگر سهمى از آن را به خود اختصاص مى‏دادى (و با آنها کنار مى‏آمدى) دست از تو بر مى‏داشتند.»
    در گفتار بالا، افزون بر ذکر چند نکته اخلاقی، اشاراتی به اوضاع سیاسی پس از پیامبر(ص) نیز شده است و چنانکه از کلام امام (ع) بر می آید، ناهنجاری سیاسی این دوره از تاریخ اسلام، به عللی مانند دنیاطلبی و دوری از تقوای الهی باز می گردد.
    از آن‏جا که مخصوصاً در عصر امام امیرمؤمنان على (ع) فراوانى و مال و ثروت به خاطر پیشرفت سریع اسلام و غنائم جنگى و غیر آن، توجّه گروه عظیمى از مسلمین به دنیا زیاد شده بود، امام (ع) در جاى جاى خطبه‏هاى نهج البلاغه داد سخن را در نکوهش دنیاى غافل‏کننده و گناه آلود، مى‏دهد وبا بیانى صریح و گویا و تکان‏دهنده که بالاتر از آن تصوّر نمى‏شود، به نکوهش شدید دنیا مى‏پردازد.[۹۰]
    ۳ـ۲٫ وضعیت اخلاقی حجاز پیش از اسلام در کلام علوی
    در بسیاری از کلمات امام علی (ع)، به مناسبتهای مختلف از وضعیت اخلاقی عرب پیش از بعثت یاد شده است. غالباً این سخنان وقتی ایراد شده اند که آن حضرت می خواسته با یادآوری گذشته و تشریح وضعیت حال، مسلمانان را از نعمت رسالت محمدی (ص) و تغییرات مثبتی که بر پایه آن حاصل آمده است، آگاه و از طرفی دیگر، نابسامانیهای اخلاقی را که پس از رحلت پیامبر (ص) بروز یافتند، گوشزد کند. با نگاهی به برخی خطبه ها و گفتارهای امام علی(ع) روشن می شود که آن حضرت وضعیت اخلاقی جامعه بشری را پیش از رسالت بغرنج و نابسامان می دانسته و از گذر ذکر اوضاع آن زمانه و مصائب و مشکلاتی که برای مردمان وجود داشته، مسلمانان را به قدرشناسی از رسالت محمدی (ص) و استفاده از آن در جهت تهذیب نفس و در پیش گرفتن تقوای الهی و تخلق به اخلاق نیک ترغیب می کرده است:
    « بَعَثَهُ حِینَ لَا عَلَمٌ قَائِمٌ وَ لَا مَنَارٌ سَاطِعٌ وَ لَا مَنْهَجٌ وَاضِحٌ أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أُحَذِّرُکُمُ الدُّنْیَا فَإِنَّهَا دَارُ شُخُوصٍ وَ مَحَلَّهُ تَنْغِیصٍ سَاکِنُهَا ظَاعِنٌ وَ قَاطِنُهَا بَائِنٌ تَمِیدُ بِأَهْلِهَا مَیَدَانَ السَّفِینَهِ تَقْصِفُهَا الْعَوَاصِفُ فِی لُجَجِ الْبِحَارِ فَمِنْهُمُ الْغَرِقُ الْوَبِقُ وَ مِنْهُمُ النَّاجِی عَلَى بُطُونِ الْأَمْوَاجِ تَحْفِزُهُ الرِّیَاحُ بِأَذْیَالِهَا وَ تَحْمِلُهُ عَلَى أَهْوَالِهَا فَمَا غَرِقَ مِنْهَا فَلَیْسَ بِمُسْتَدْرَکٍ وَ مَا نَجَا مِنْهَا فَإِلَى مَهْلَکٍ عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَهٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَهٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَهٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ فَحَقِّقُوا عَلَیْکُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَه [۹۱] :
    هنگامى پیامبر (ص) را مبعوث ساخت که نه نشانه‏اى (از دین) بر پا و نه چراغ هدایتى روشن و نه طریق حقى آشکار بود. اى بندگان خدا شما را به تقوا توصیه مى‏کنم و از دنیا بر حذر مى‏دارم، زیرا دنیا سراى ناپایدار و جایگاه سختى و مشقت است، ساکنانش مسافر و مقیمانش مجبور به جدائى از آن هستند. دنیا همچون کشتى است که در دل دریاها بادهاى تند و شدید آن را مضطرب مى‏سازد، اهل خود را همیشه در اضطراب و ناراحتى قرار مى‏دهد، (سرنشینان آن) بعضى غرق شده و هلاک گردیده‏اند و برخى در میان امواج در حال نجاتند، بادها آنها را از این سو به آن سو مى‏برند و در جاهاى هولناک قرار مى‏دهند. اما آنها که هلاک شده‏اند باز یافتنشان ممکن نیست و آنان که نجات یافته‏اند نیز در شرف هلاکند. اى بندگان خدا از هم اکنون به هوش باشید هنوز زبانها آزاد، بدنها سالم، اعضاء و جوارح آماده، محل رفت و آمد وسیع و مجال بسیار است، (به هوش باشید) پیش از آنکه فرصت از دست برود و مرگ فرا رسد، آمدن مرگ را مسلم و تحقق یافته شمارید، نه آنکه منتظر آن باشید. (که در عمل سستى و تأخیر کنید.)»
    به ظاهر، مخاطب گفتار بالا، عموم جامعه بشری است و امام علی(ع) وضعیت اخلاقی و اجتماعی جامعه بشری در آن روزگار را تشریح کرده است؛ اما آن حضرت در خطبه ای دیگر به صراحت، عرب را مخاطب ساخته و از وضعیت ناهنجار روزگار پیش از اسلام به سختی گلایه کرده است :
    « إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَهٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَهٌوَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَهٌ [۹۲] :
    خداوند پیغمبر (ص) را به رسالت مبعوث ساخت تا جهانیان را بیم دهد و امین آیات وى باشد، در حالى که شما ملت عرب بدترین دین و آئین داشتید و در بدترین سرزمینها زندگى مى‏نمودید، در میان سنگهاى خشن و مارهائى که فاقد شنوائى بودند (و به همین جهت از هیچ چیز نمى‏ترسیدند) آبهاى آلوده را مى‏نوشیدید و غذاهاى ناگوار را مى‏خوردید، خون یکدیگر را مى‏ریختید و پیوند خویشاوندى را قطع مى‏نمودید، بتها در میان شما بر پا بود (و پرستش بت شیوه و آئین شما) و گناهان سراسر وجود شما را فرا گرفته بود.»
    باید توجه داشت که این سخنان ناظر بر توصیف انحطاط اخلاقی جوامع بشری و جامعه عرب و در مقام نقد بوده نه آنکه مردمان را یکسره فاقد احساس اخلاقی و بایدها و نبایدهای ارزشی و رفتاری بخواند. اینکه گمان بریم قوم عرب هیچ تصوری از مفاهیم خوب و بد و فعل درست و نادرست نداشته اند، چندان پایه و مبنای علمی و تاریخی ندارد. به عکس، بررسی برخی آثار مانند اشعاری که از دوران جاهلی نقل کرده اند،[۹۳] نشان می دهد که اعراب مشرک دارای احساس اخلاقی بوده اند. پژوهشگران معتقدند که حتی اعراب بدوی که از شهر و شهرنشینی بی بهره بوده و زندگانی را در صحاری خشک و به دور از مظاهر تمدن آن روزگار می گذرانیده اند، قوانینی برای نحوه رفتار و کردار داشته اند که درستی یا نادرستی هر عملی خواه شخصی و خواه مربوط به قبیله بر طبق این قوانین سنجیده می شده است. اعراب علی رغم دوری از علم و دانش و اتصاف به صفات زشت و ناپسند، ارزشهای اخلاقی پسندیده ای نیز داشتند؛ چه آن که جامعه ای که به کلی از صفات پسندیده عاری باشد، دوام و بقا ندارد و جامعه بدوی اعراب از گذر همین صفات حیات خود را حفظ کرده بود.[۹۴]
    در یک دسته بندی می توان خاستگاه صفات و فضیلتهای اخلاقی عرب پیش از بعثت پیامبر(ص) را به دو دسته تقسیم کرد:
    اول: تعالیم انبیای الهی: بنابر روایات دینی، مکه و حرم آن، برگزیده خداوند متعال است و همواره محل رفت و آمد انبیای الهی بوده و کعبه، ساخته عرب نیست بلکه به فرمان خدا و به دست انبیای بزرگ الهی برپا شده است و فریضه حج، که خود الهام کننده فضیلتهای اخلاقی بسیاری است، از آن حضرات بر جای مانده است.[۹۵] بنابرین دور نیست اگر حکم کنیم که تعالیم آن بزرگان اگرچه به صورت ناقص و دگرگون شده، همواره در مخیله قوم عرب بوده است. از این گذشته عرب در آن روزگار همسایه پیروان ادیان توحیدی پیش از اسلام بوده و برای تجارت به مناطقی مانند شامات و عراق ـ جاهایی که تعالیم حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) رایج بوده ـ رفت آمد داشته است. افزون بر این، گروه هایی از پیروان ادیانی مانند یهودیت قرنها در جزیره العرب ساکن بوده اند[۹۶] که تعالیم اخلاقی انبیای الهی را حرمت می گذاشته اند و اینان خود عرب بوده اند و با اعراب همسایه خویش، داد و ستد مالی و فرهنگی داشته اند. بنابراین، می توان تعالیم انبیای الهی را یکی از منابع فضیلتهای اخلاقی در میان عرب حجاز دانست.
    دوم: تجربه بشری و شرایط زندگی: زندگی در صحرا و سختی معیشت در بادیه، خواه ناخواه ساکنان آن را به برخی ارزشها و حرمتهای اخلاقی راه می نماید که لازمه زندگی در شرایط سخت است. این ارزشهای اخلاقی، همان ارزشهایی اند که مردمان هر جایی از دنیا در چنین شرایطی برای بقای خود بدانها نیاز دارند. این گونه ارزشها حاصل تجارب نسلهای پی در پی در مواجهه با وضعیت و شرایط زندگی خودند و راهکارهای آن قوم برای گذر از مشکلات زیستی و توان گفت که محصول آزمون و خطای قرنها و نسلهای متمادی اند و به صورت طبیعی پدید می آیند. برای نمونه، طبیعی است که میهمان نوازی و رسانیدن آب به تشنگان میان راه، در صحرا، جایی‌ که نیازهای نخستین زندگی مانند آب به سختی به دست می آید، از فضایل اخلاقی شمرده ‌شود.[۹۷]با این همه، وضعیت اخلاقی حجاز معضلاتی بنیادین داشته است که در گفتار امام علی(ع) توصیفی جامع از آن را می توان یافت. بررسی این وضعیت ما را به این حقیقت راه می نماید که ناهنجاری اخلاقی عرب چند عامل داشته است که در زیر خواهیم کوشید به اختصار از آن سخن گوییم:
    ۳-۲-۱٫ فقدان بنیاد و پایه نظری منسجم و پایدار اخلاقی
    بررسی خوبی و بدی یک مفهوم یا درستی و نادرستی یک فعل اخلاقی، نیازمند معیارهایی روشن است که در هر زمان و مکانی قابلیت به میدان آمدن داشته باشند و هر شخصی بتواند آنها را به کار گیرد و با یک استدلال منطقی به نتیجه برسد و این در درجه نخست، نیازمند برخورداری از یک بنیاد نظری منسجم و تعریف شده است که بتوان بر اساس آن، به معیارها و ضوابط دقیقی دست یافت. اما اعراب جاهلی بنیاد نظری و تصور منطقی روشنی از مفاهیم خوب و بد اخلاقی نداشتند و در نتیجه توان راهیابی به معیار و در نتیجه تشخیص اینکه کدام فعل روا و کدام نارواست، از عهده آنان بیرون بود. اعراب بدون آنکه خوب و بد را در یک چارچوب نظری به صورت مشخص، تعریف کرده باشند، در افعال اخلاقی خویش از پدرانشان تقلید می کردند. معیار و ملاک آنها جز احساسی که از طریق پدرانشان بدانان رسیده بود، چیزی نبود و فلان فعل را صرفاً بدین خاطر که از پدرانشان رسیده است، نیک می پنداشتند. بدین رو در صورتی که افعال و رفتار آنان مورد سوال قرار می گرفت، بی آن که بتوانند رفتار خویش را توجیه منطقی کنند، درستی آن را به گذشتگان خود حواله می داده اند:
    « وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ ءَابَاءَنَا أَوَ لَوْ کاَنَ ءَابَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیًْا وَ لَا یَهْتَدُون [۹۸] :
    و هنگامى که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروى کنید! مى‏گویند: نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروى مى‏نماییم. آیا اگر پدران آنها، چیزى نمى‏فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروى خواهند کرد)؟»
    بنابر آیه فوق، معیار خوبی و بدی فعل – که هر نظام اخلاقی منطقی، ناگزیر برای تشخیص و داوری نیازمند آن است و نیز در هنگام پیش آمدن تعارض اخلاقی باید بدان تمسک کرد – در دست اعراب نبود و آنان تنها با تمسک به این که گذشتگان فعلی را انجام می داده اند، حکم به درستی آن می کردند و توانایی استدلال و توجیه منطقی افعال خود را نداشتند. بررسی آیات پرشماری از قرآن کریم که از این معیار اعراب سخن گفته اند، ما را به این حقیقت رهنمون می سازد که پیش از بعثت پیامبر اکرم (ص) معیار مستقلی برای سنجش خوب و بد وجود نداشته و گویی انجام فعل توسط گذشتگان جای هیچ گونه سوالی را در روا بودن فعل باقی نمی گذاشته و این رویه را هر مردمی که معیاری منطقی برای داوری اخلاقی ندارند، به کار می گیرند. در آیه ذیل خدای متعالی از همین حقیقت سخن می گوید و می فرماید :
    « بَلْ قَالُواْ إِنَّا وَجَدْنَا ءَابَاءَنَا عَلىَ أُمَّهٍ وَ إِنَّا عَلىَ ءَاثَارِهِم مُّهْتَدُون*وَ کَذَالِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فىِ قَرْیَهٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُترَْفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا ءَابَاءَنَا عَلىَ أُمَّهٍ وَ إِنَّا عَلىَ ءَاثَارِهِم مُّقْتَدُون[۹۹]:
    بلکه آنها مى‏گویند: ما نیاکان خود را بر آئینى یافتیم و ما نیز به پیروى آنان هدایت یافته‏ایم* و این گونه در هیچ شهر و دیارى پیش از تو پیامبر انذارکننده‏اى نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا مى‏کنیم. »
    ۳-۲-۲٫ فقدان پشتوانه اجرایی درونی و بیرونی
    پیروی اعراب از همین قوانین و ضوابط موروثی نیز، که در برخی موارد می توانست گره از کار آنها بگشاید، همواره رعایت نمی شد و بیشتر مربوط به اوضاع عادی و روزمره زندگی بود و در مواقع بحرانی، قدرت ضبط و و ربط کردار و کنترل افراد را نداشت؛ چنانکه شعار اعراب بادیه که می گفتند « انصر اخاک ظالما او مظلوما [۱۰۰] : برادرت را یاری کن خواه ظالم و خواه مظلوم باشد.» این حقیقت را می رساند.[۱۰۱] این بدان سبب بود که ضمانت اجرایی محکمی برای همین ضوابط نیز در کار نبود و اعراب بنابر جهان بینی خود، که به زندگی پس از مرگ و ثواب و عقاب اعتقادی نداشتند، در چنین مواقعی همان ضوابط آباء و اجدادی را نیز که گاه می توانست به اختلافات و منازعات پایان بدهد، به کنار می گذاشتند و به خوی جاهلی و هوا و هوس تن می دادند و از این گذر، فجایعی می آفریدند. پیروی از هوا و هوس در هنگامی که نیاز به خویشتنداری و حلم است، باعث تشتت و اختلاف نظری و رفتاری می شد و حوادث ناگواری می آفرید؛ چنانکه امام علی (ع) در کلمات بسیاری با اشاره به بعثت پیامبر(ص) بدین موضوع اشاره فرموده است:
    « أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ [۱۰۲] :
    او را پس از یک دوران فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد، به هنگامى که در میان مذاهب مختلف نزاع در گرفته بود.»
    « أرسلَهُ … على حین فَتره من الرّسل و ضلاله من النّاس و اختلاف من الأمور و تَنازُِِِِع من الألسن [۱۰۳] :
    او را پس از یک دوران فترت بعد از پیامبران گذشته فرستاد؛ هنگامى که مردمان گمراه شده بودند و امورشان به اختلاف افتاده بود و در میان مذاهب مختلف نزاع در گرفته بود.»
    جنگها، نزاعها و قتل و غارتهای دائم میان اعراب بی سبب نبودند و سبب آنها را باید در معضلاتی که یاد شد، پی جست. امام علی(ع) در برخی خطبه ها، تصویری روشن از آن وضعیت ارائه کرده که می توان از لابلای آن، علت اصلی را که همانا نبود ضوابط و قوانین روشن از یک طرف و فقدان ضمانت اجرایی همان ضوابط و قواعد رفتاری عام انسانی از سوی دیگر است، رصد کرد:
    « أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَهٍ مِنَ الْأُمَم وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا کَاسِفَهُ النُّورِ ظَاهِرَهُ الْغُرُورِ عَلَى حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَى وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى فَهِیَ مُتَجَهِّمَهٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَهٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَهُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَهُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ [۱۰۴]:
    هنگامى خداوند رسالت را بر عهده او گذارد که مدتها از بعثت پیامبران پیشین گذشته بود و ملتها در خواب عمیقى فرو رفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته بود. کارهاى خلاف در میان مردم منتشر و آتش جنگ زبانه مى‏کشید، دنیا بى‏نور و پر از مکر و فریب گشته بود. برگهاى درخت زندگى به زردى گرائیده و از ثمره زندگى خبرى نبود، آب حیات انسانى به زمین فرو رفته، منارهاى هدایت به کهنگى گرائیده، پرچمهاى هلاکت و بدبختى آشکار شده بود، دنیا با قیافه‏اى زشت و کریه به اهلش مى‏نگریست و با چهره عبوس با طالبانش روبرو بود. میوه درخت آن فتنه و طعامش مردار بود، در درون، وحشت و اضطراب و در برون شمشیر، حکومت مى‏کرد.»
    برخی افعالی که پیامبر(ص)، بر حرمت آنها تاکید نمود، پیش از آن نیز در نظر مردمان عرب، زشت بودند[۱۰۵]؛ ولی ضمانت اجرایی روانی و فراروانی که دوری مردمان را از افعال ناروا تضمین کند و در مواقع بحرانی مانند غلبه خشم یا شهوت، آنان را از ارتکاب اعمال زشت بازدارد، وجود نداشت.
    ۳-۲-۳٫ استحاله و نابودی فضایل اخلاقی
    چنانکه گذشت، دو دسته فضایل اخلاقی در میان عرب شناخته شده بود که دسته ای از آنها میراث انبیای پیشین بود هرچند بر اثر گذر زمان رنگ و بوی اصیل خود را از دست داده بود. این دو گروه از فضیلت های اخلاقی به نوعی ضرورت زندگی در آن اقلیم و با آن سازگار و هماهنگ بودند و در ابتدا، به گونه ای حکیمانه در جریان حیات صحرا نقش بازی می کردند و زندگی را جاری و ساری می ساختند. فضیلت اخلاقی «مروّت» که دربردارنده فضیلت های اخلاقی دیگری مانند سخاوت، شجاعت، صبر، صداقت و امانت بود، کمال مطلوب اعراب به شمار می رفت[۱۰۶] که لازمه زندگی در صحرا بود. به عنوان نمونه، سخاوت در صحرا که نیازهای اولیه زندگی بسیار کمیاب است، از ضرورتهای زندگی به شمار می رفت و یاری دیگران از طریق میهمان نوازی و بخشندگی را طلب می کرد و این کارها را در نظر عرب که آن گونه زندگی را به خوبی درک کرده بود، ارزشمند می نمود. احساس این نیاز اعراب را به سوی بی اهمیتی به مال و ثروت و حتی نکوهش جمع آوری ثروت بر انگیخته بود.[۱۰۷]
    اما به نظر می رسد که رفته رفته فضیلت های اخلاقی و از جمله مروت و زیر مجموعه اش از فلسفه اصیل خود دور گشتند و در دوران نزدیک به ظهور پیامبر، ماهیت و هدف از این فضیلت های اخلاقی چیزی جز آنچه بود که بعدها پیامبر(ص) ترویج و تبلیغ کرد. در دوران نزدیک بعثت، مروت برای عرب ماهیتی خودخواهانه و جاه طلبانه گرفت و عرب بیشتر در اتصاف به این صفت اخلاقی، در پی خودنمایی، نام آوری و شهرت بود. او از این گذر می خواست نام خود را جاودان سازد یا بر دیگران فخر بفروشد. برای نمونه، جود و کرم که از صفات و فضایل مشهور عرب بود و اعراب سخت بدان پایبند بودند و آن را نشانه شرف و اصالت خویش می پنداشتند، نه از روی انگیزه های انسان دوستانه و دستگیری مستمندان و نیازمندان بلکه برای تفاخر و نشان دادن فضیلت و برتری خود بر قبایل دیگر یا مسافرانی که از سرزمین آنها می گذشتند، گرامی داشته می شد. به طور کلی، فضیلتی اخلاقی که یکسره از انگیزه های حیوانی و مباهات و ریاکاری به دور باشد، کمتر میان اعراب پیدا می شد.[۱۰۸]
    چنانکه در آینده خواهیم گفت پیامبر(ص) همین فضیلتها را تبلیغ و ترویج کرد؛ اما در ساختار معنایی و فلسفه و حکمت آنها دگرگونی اساسی ایجاد کرد و جانی انسانی و متعالی بدانها بخشید. این نکته را نیز نباید فروگذاشت که از برخی آیات قرآن بر می آید که در هنگام ظهور اسلام، برخی فضیلتهای اخلاقی مانند سخاوت حتی با آن معنای عربی خودخواهانه نیز در شرف نابودی و استحاله بوده اند. ایزوتسو معتقد است که در حول و حوش ظهور اسلام، در جامعه مکه که یک جامعه بازرگانی بود، فضیلت مروت نفوذ پرتوان خود را از دست داده بود و مفهومی که مردم قبیله نشین عرب از مجد و شرافت داشتند دیگر به عنوان شالوده واقعی زندگی کارآیی نداشت.[۱۰۹] اعراب بادیه نشین جمع کردن ثروت را هیچگاه به بخشندگی، جود و کرم ترجیح نمی دادند اما اینک در جامعه مکه، یگانه وسیله شکوه و جلال همان ثروت بود. بدین رو، قرآن کریم نیز از مکیان توانگری که به ظاهر به دین اسلام گرویدند، با تعابیری مانند «یقبضون ایدهم؛ دستانشان را می بستند»[۱۱۰]یاد کرده و آنان را نکوهش کرده است. کثرت نکوهشهای قرآنی خطاب به کسانی که بخل می ورزند نشان از آن دارد که بخل در اواخر روزگار جاهلیت و آغاز روزگار بعثت، از بیماریهای اخلاقی در حال شیوع بوده است. برای نمونه:
    « وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ لِلَّهِ میراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر[۱۱۱] :

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی و تحلیل شاخص¬های استراتژیک موثر برتوسعه پایدارشهری درمناطق یک و سه شهرکرمانشاه از طریق ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ و ﺗﺒﻴـﻴﻦ ﻧﻘـﺎط ﺿـﻌﻒ و ﻗـﻮت، ﻓﺮﺻـﺖﻫـﺎ و ﺗﻬﺪﻳـﺪﻫﺎی ﺳـﺎﺧﺘﺎر زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ ﺷﻬﺮ کرمان- قسمت 2 ...

    فرهنگ پایدار بر توسعه پایدار شهری منطقه سه گرمانشاه تاثیر مثبت و معنادار دارد.

     

     

    ۱-۶-قلمرو پژوهش

     

    ۱-۶-۱-قلمرو مکانی
    قلمرو مکانی پژوهش مناطق یک و سه شهر کرمانشاه می­باشد
    ۱-۶-۲-قلمرو زمانی.
    این تحقیق در طی سال ۱۳۹۳هجری شمسی انجام شده است. در نیمه اول سال ۹۳ پروپوزال طرح آماده و تصویب گردیده و در نیمه دوم سال ۹۳ کارهای بررسی ادبیات موضوعی تحقیق، جمع آوری داده ­ها و آماده ­سازی گزارش و سایر فعالیتهای مربوطه صورت گرفته است.
    ۱-۶-۳-قلمرو موضوعی
    به طور کلی از نظر قلمرو موضوعی، این پژوهش در حوزه مباحث مدیریت استراتژیک، برنامه ­ریزی شهری و طراحی محیط زیست است. و موضوع آن بررسی شاخص ­های توسعه پایدار(محیط زیست، فرهنگی و اقتصادی)است.
    عکس مرتبط با محیط زیست

     

     

    ۱-۷-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

     

    مدیریت استراتژیک: عبارت است ازفعالیت‌های مربوط به بررسی، ارزشیابی و انتخاب استراتژی‌ها، اتخاذ هرگونه تدابیردرون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژی‌ها و در نهایت کنترل فعالیت‌هایا انجام شده را در برمی‌گیرد.
    .
    استراتژی:عبارت است از برنامه­ای که سازمان برای تعامل با محیط رقابتی وجهت دستیابی به اهداف سازمانی در پیش می­گیرد.
    مدیریت شهری: عبارت است از هدایت و راهبری یک‌ سازمان‌ گسترده، متشکل‌ از عناصر و اجزاء رسمی‌ و غیررسمی‌ موثر و مرتبط در ابعاد مختلف‌ اجتماعی، اقتصادی‌ و کالبدی‌ حیات‌ شهری‌ با هدف‌ اداره، کنترل‌ و هدایت‌ توسعه‌ همه‌ جانبه‌ و پایدار شهر مربوطه‌.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    توسعه پایدار شهری:رایج ترین مفهوم توسعه پایدار همان است که در کنفرانس سران در شهر ریودوژانیرو به کار گرفته­شد. طبق این مفهوم توسعه پایدار توسعه­ای است که ضمن آن که به نیازهای کنونی پاسخگوست، توانائیهای نسلهای آینده را برای پاسخگویی به نیازها و خواسته هایشان به مخاطره نمی­اندازد. با این حال “وینتر” مدعی است که اکنون بیش از ۲۰۰ تعریف برای توسعه پایدار وجود دارد. بدین­سان اکنون مفهوم توسعه پایدار آنچنان در معرض تفسیرهای گوناگون قرار گرفته که فقدان چارچوبی محکم و عموم پذیرفتنی ازدیدگاه های فلسفی و ماهوی، مشکل اصلی کنونی در این زمینه است. توسعه پایدار نگران تهی شدن کنونی کره زمین از منابع است، لیکن تنها منابع طبیعی نیستند که در مخاطره قرار گرفته­اند، بلکه کیفیتهای دیگر نظیر کیفیت چشم اندازها، میراث فرهنگی، و آرامش و توانائی مناطق شهری برای زیست ایمن و سالم نیز در خطر نابودی است.
    شهر: عبارت است ازسلسله‌ مراتب‌ سیستم‌ قضایی‌ و تقسیمات‌ سیاسی‌- جغرافیایی‌ هر کشور براساس‌ شاخص‌های‌ مختلفی‌ مانند نوع‌ حکومت، مدیریت، سطح‌ آگاهی، علاقه‌مندی‌ اجتماعی‌ و مشارکت‌ مردم‌ در نظام‌ تصمیم‌گیری‌ و… شکل‌ می‌گیرد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    توسعه اقتصادی: توسعه اقتصادی اشاره به بوجود آوردن رفاه جامعه از طریق افزایش تولیدات، استفاده بهینه از منابع طبیعی، بالا بردن سطح اشتغال و درآمد، توزیع عادلانه درآمد، مهیا کردن شرایط بهتر مصرف کالا و خدمات دارد (ویلر، ۱۳۸۴).
    توسعه فرهنگی: یکی از ابعاد بسیار مهم توسعه ملی، توسعه و باروری فرهنگی حاکم بر جامعه است، چنان که پیش شرط هرگونه توسعه­ای، توسعه فرهنگی است. توسعه بدون دستیابی به فرهنگ خاص امکان پذیر نیست. توسعه در تمام ابعاد آن به شدت تحت تأثیر باورهای فرهنگی است. از این رو باید فرهنگ را محور همه برنامه ­های توسعه قرار داد. توسعه فرهنگی را باید افزایش ظرفیت خلاقیت و نوآوری در ارزش ها و رفتارهایی دانست که آدمیان در زندگی روزمره آن­ها را بکار می­گیرند و با آن زندگی می­ کنند. همچنین ابعاد توسعه فرهنگی شامل مواردی چون حاکم شدن نگرش های علمی بر فرهنگ جامعه، فرهنگ پذیری، نظم پذیری جمعی، مسئولیت پذیری و فردگرایی مثبت می شود(بهرام زاده، ۱۳۸۲).
    توسعه زیست محیطی: برای رسیدن به توسعه­پایدار یعنی توسعه­ای موزون و با حفظ ارزش­های زیست محیطی باید به تحول فرهنگ زیستی جوامع اندیشید تا مردم تشکیل­دهنده جوامع، منش خود را با پایداری و پویایی طبیعت تطبیق دهند. توسعه پایدار وقتی تحقق می­یابد که اطلاعات زیست محیطی در میان مردم گسترش یافته و مشارکت مردم در حفظ و حراست از آن دو چندان گردد(محرم نژاد، ۱۳۸۵). یک شهر پایدار از نظر وضعیت زیست محیطی و بوم شناختی باید محیطی عاری از آلودگی، سروصدا، ازدحام، تصادفات و بزهکاریها باشد. فضای باز خصوصی و شخصی برای هر واحد مسکونی داشته باشد(ساسان پور، ۱۳۸۹).

     

     

    فصل دوم:

     

    مبانی نظری و پیشینه پژوهش

     

     

     

     

    ۲-۱-مقدمه

     

    افزایش جمعیت جهان در قرن بیستم بویژه نیمه دوم آن­، آهنگ شتابانی به خود گرفت. روند این رشد در کشورهای صنعتی اروپا متعادل­، ولی در ممالک در حال توسعه هنوز به صورت پدید­ه­ای فراگیر مطرح است. در بسیاری از شهرهای جهان­ مسائل ضروری­، مانند ترافیک­، تراکم زمین­، ساختمانهای متروک، تغییر کاربری زمین، آلودگی صوتی، آلودگی آب و بسیاری از موضوعات زیست محیطی دیگر، موضوع پایداری شهرها را مطرح می­ کند. یک شهر پایدار و توسعه­یافته شهری است که از منابع طبیعی منطقه خود بهره برداری کرده و خودکفا باشد و شهری که به زندگی ساکنینش معنا بخشد در این نوع توسعه انسان مرکز توجه است و انسان هماهنگ با طبیعت سزاوار حیاتی توأم با سلامتی و سازندگی است(موحد، ۱۳۷۹). بنابر این توسعه پایدار در بردارنده تغییر روابط بین انسان ها و بین انسان وطبیعت در زمان کنونی و در طول زمان است(فنی ،۱۳۸۴). در این گرایش، اصل موازنه بین خواسته های اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی، هر نسل با توجه به سهم نسل­های آتی از منابع محدود زمین، محور سیاست­گذاری شهری و چیدمان سکونتگاه هاست(امکچی ،۱۳۸۳). هدف فرایند توسعه پایدارشهری دستیابی به وضعیت پایداری جوامع شهری می­­­­­­­باشد، فرایندی که هدف آن ایجاد یا تقویت ویژگیهای پایداری در زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی شهر است. پاتایاتو استاد دانشگاه هاروارد توسعه پایدار را به عنوان یک مفهوم بانکی یاد می­ کند، توسعه­ای که مثل پس­­­­­­­­­­­انداز می­ماند و ارزش خالص آن مثبت است و موجب کامیابی در آینده می­ شود(میراب زاده ،۱۳۷۴).
    بنابرآنچه گفته شد، اجرای توسعه پایدار مؤثرترین روش غیر تکنولوژیکی برای کاهش آلودگی ها، زدودن تخریب محیط­­­­­­­­­­­­­زیست، کاهش منابع طبیعی و بکارگیری رشد جمعیت به منزله منابع نیروی انسانی برای توسعه آینده و فایده رسانی به جامعه است(ارلیخ ۱۹۹۴). در این فصل، با در نظرگرفتن شهر به عنوان یک سیستم باز، سعی بر آن است که بر مبنای نگرش سیستمی( به عنوان چارچوبی فکری) به تفسیر و تحلیل مفاهیم و فرایند های مختلفی از جمله توسعه شهری، مدیریت، و… پرداخته شود.

     

     

    ۲-۲- مبانی نظری:

     

    -مفهوم سیستم وجایگاه شهر درسیستم.
    سیستم مجموعه ای متشکل از اجزا به هم وابسته است که متفقاً در راه رسیدن به یک هدف کلی گام بر می دارند.
    بر مبنای طبقه بندی فرشاد (۱۳۶۲)، دو نوع جهان بینی را می توان مورد بررسی قرار داد که عبارتند از:

     

     

     

    جهان بینی اتمیک یا اتمستیک

     

    جهان بینی سیستمی یا کل گرا

     

    هر کدام از این جهان بینی ها، نسبت به پدیده هایی که مورد مطالعه قرار می دهند، تعبیر و درکی متفاوت دارند و بر مبنای آن درک و تعبیر، روش شناسی­های متفاوتی به منظور شناخت، بررسی و تحقیق آن پدیده به کار می بندند.
    در جهان بینی اتمیک که شواهدی مبنی بر حاکمیتِ آن دیدگاه در نظریات فیلسوفان مختلفی در قرن پنجم قبل از میلاد وجود دارد، پیش فرض زیربنایی آن است که دنیا از مجموعه ای از اتم های تجزیه ناپذیر و مجزا تشکیل شده است. به بیان دیگر، هر پدیده، از مجموعه ای از اجزاء تشکیل یافته است، به طوری که هر پدیده چیزی جز، جمع اجزای آن پدیده نیست(­فرشاد، ۱۳۶۲). برای مثال بر مبنای این نوع نگرش، یک گروه اجتماعی، چیزی غیر از تک تک افراد آن گروه نیست. حال بر مبنای این تعبیر، برای شناخت آن پدیده از روش جزیی نگری استفاده می­ شود. به طوری که با مطالعه و بررسی تک تک اجزای آن پدیده می توانیم به فهم کامل آن پدیده نائل شد( فرشاد،۱۳۶۲). و در شرایطی نیز که امکان مطالعه تک تک اجزای آن پدیده، بنابه دلایلی از جمله منطقی نبودن، هزینه بر بودن، وقت گیر بودن و… وجود ندارد( دلاور، ۱۳۸۶)، از طریق مطالعه نمونه یا نمونه­هایی از اجزای آن پدیده، نتایج تحقیق را با در نظر گرفتن درصدهایی از احتمال وجود خطا( ۱ تا ۵ درصد) به جامعه که در واقع پدیده مورد نظر در کلیت خودش است تعمیم می دهیم. به این فرایند، استدلال استقرایی گفته می شود که برگرفته از روش شناسی چنین جهان بینی است( سرمد، بازرگان و حجازی، ۱۳۸۶). این روش شناسی ، منعکس کننده رویکرد کمی در مطالعه پدیده ها است که مستلزم بررسی، شناخت و تحقیق جزیی و عینی اجزای یک پدیده هست( سرمد، بازرگان و حجازی، ۱۳۸۶). این نوع نگرش در طول تاریخ تاثیرات شگرفی بر حوزه های مختلف معرفت بشری از جمله علوم رفتاری داشته است(فرشاد،۱۳۶۲).
    اما تعبیری که نگرش سیستمی راجع به پدیده های مورد بررسی دارد چنین است؛ یک پدیده، علاوه بر اجزای تشکیل دهنده خود، از ارتباط بین آن اجزاء نیز تشکیل یافته است که این ارتباط ماهیت متفاوتی به پدیده مورد بررسی می دهدآن گونه که با مطالعه تک تک اجزای آن پدیده نمی توانیم به چنین فهمی برسیم( زاهدی، ۱۳۷۸). برای مثال یک گروه اجتماعی علاوه بر اینکه از مجموعه ای از انسان ها تشکیل شده است، ارتباط اعضای این گروه با همدیگر، ساختار و ماهیت جدیدی را ایجاد می­ کند که با مطالعه صرف تک تک افراد نمی­توان آن ها را شناخت. روش­شناسی چنین نگرشی، آن است که به مطالعه اجزاء و ارتباطات موجود بین این پدیده ها بپردازد( فرشاد، ۱۳۶۲). این رویکرد نیز منعکس کننده رویکرد کیفی در مطالعه پدیده است( فلیک، ۱۳۸۸).
    به اعتقاد محقق، توجیه و تفسیر نگرش سیستمی و روش شناسی آن برای مطالعه پدیده ها، بسیار موجه­تر و سنجیده تر از توجیه و روش­شناسی نگرش اتمیک است. چون یک بخش اساسی از ماهیت یک پدیده ارتباطات و هماهنگی موجود در میان عناصر آن پدیده است که ماهیت متفاوتی به پدیده مورد بررسی می­دهد و خاصیتی تحت عنوان سینرژی یا هم افزایی را ایجاد می­­­­­­­­­­کند. بنابه چنین تعبیری، ماهیت یک پدیده صرفاً جمع اجزای آن پدیده نیست بلکه ارتباطات اجزای آن پدیده، خاصیت، توان و ماهیتی را ایجاد می­ کند که در تک تک اعضای آن پدیده به طور منفرد وجود ندارد( هینز، ۱۳۸۷؛ زاهدی ۱۳۷۸؛ فرشاد ۱۳۶۲). علاوه بر آن، روش­شناسی سیستمی در مطالعه پدیده ها، درک و چارچوب مناسب تری برای کاوش و تحقیق آن پدیده فراهم می­ کند. علوم اجتماعی از دیرباز نشات گرفته از روش­های علم تجربی بود. با این اوصاف، ضرورت نگرش سیستمی در مطالعه پدیده­های مختلف، بیش از پیش مشخص می­ شود.

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:31:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم