همانگونه که مشاهده میگردد در پی افزایش نرخ ارز، هر دو بنگاه با کاهش سودی معادل با ۵۰۰۰۰۰ تومان مواجه شدند. قیمت سهم آنها با افت ۱۲.۵ درصدی به ۱۰۵ تومان کاهش یافت. در اینجا فرض میگردد که نرخ ارز روند صعودی خواهد داشت. فرض نمایید این دو شرکت برای ادامه تولید و تامین کسری سود نیاز به تامین مالی معادل ۱ میلیون تومان میباشند.
استراتژی بنگاه A) اخذ تسهیلات
در این راه بنگاه A اقدام به دریافت وام یک ساله می کند. با توجه به سود ۲۷ درصدی وام دریافت شده، هزینه ریالی این بنگاه در پایان سال با احتساب ۱۲۷۰۰۰۰ تومان مبلغ اصل و سود وام به همراه هزینه مندرج در جدول فوق به ۳۳۷۰۰۰۰ ریال افزایش مییابد و در صورت عدم امکان افزایش قیمت محصولات هزینه کل این بنگاه بعد از یکسال به ۱۲۷۷۰۰۰۰ تومان (۳۷۷۰۰۰۰+۹۰۰۰۰۰۰) افزایش یافته و میزان زیان به ۷۷۰۰۰۰ تومان افزایش و قیمت سهم این شرکت به ۹۲ تومان کاهش مییابد. در این شرایط تامین مالی از شبکه بانکی اگرچه موجب ادامه حیات این بنگاه برای یکسال میشود اما زیانهای قابل توجهای را به این بنگاه برای همین یک سال (صرف نظر از ادامه حیات بنگاه برای سالهای بعد) وارد میسازد که در ادامه به آن اشاره میشود:
افزایش زیان موجب کاهش قیمت سهم بنگاه شده و ارزش بازاری[۲۲۵] بنگاه معادل ۲۸ میلیون تومان (۱۰۰۰۰۰۰*(۹۲-۱۲۰)) کاهش مییابد.
نسبت سرمایه به بدهی بنگاه در ترازنامه کاهش مییابد که این امر نیز وزنه اهرم مالی بنگاه را سنگین می کند که در میان مدت موجب کاهش مجدد قیمت سهم بنگاه میشود[۲۲۶].
این بنگاه مجبور است ظرف مدت ۱ سال اصل وام با سود آن را بازپرداخت نماید که این امر نیز فشار مالی زیادی را بر آن تحمیل نموده و انتظار کاهش بیش از حد قیمت سهام را تقویت می کند.
در رتبهبندی بنگاهها، امکان کاهش رتبه بنگاه افزایش یافته که این امر از سوی مشتریان، موسسات مالی، شرکای داخلی و خارجی و…. چهره نامطلوبی از بنگاه را ایجاد میکند.
کاهش رتبه بنگاه، فرایند تامین مالی آتی بنگاه را با مشکل مواجه ساخته و بنگاه ممکن است جهت تامین مالی آتی مجبور به پرداخت سود تسهیلات بالاتر یا وثایق سنگینتری باشد.
در این شرایط سهامداران، ناشران از افزایش نرخ ارز زیان میبینند.
ادامه این وضعیت ممکن است بنگاه را مجبور به کاهش تولید، تعدیل نیروی کار، استفاده از نهادههای نامرغوب ارزانتر، کاهش کیفیت و کمیت محصول یا افزایش قیمت محصول نماید که اثرات اقتصادی کلان این وضعیت، چشمانداز نامطلوبی را برای این گروه از بنگاهها متصور میسازد.
استراتژی بنگاه B) انتشار اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام
بنگاه B در زمان شروع افزایش نرخ ارز (یا کمی قبلتر از آن) اقدام به انتشار اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام می کند. این بنگاه برای تامین مالی ۱ میلیون تومان در آغاز دوره اقدام به انتشار ۱۰۰۰ ورقه به صورت شکل (۴-۳) است.
مشخصات ناشر
مشخصات مربوط به اختیار فروش/ خرید (شرایط در پشت ورقه قید شده است)
ارزش اسمی: ۱۰۰۰ تومان
قیمت تبدیل: ۱۲۰ تومان
نسبت تبدیل به سهم: ۳۳/۸
مشخصات مربوط به حد دامنه نوسان قیمت تبدیل بر حسب تغییرات نرخ دلار
ضریب ۱/۱ برای افزایش ارز تا دامنه ۵۰ درصد
ضریب ۱۵/۱ برای افزایش ارز بیش از دامنه ۵۰ درصد
……………………..
معادل: ۱ دلار امریکا
تاریخ انتشار: ۱/۱/۱۳۹۴
قیمت انتشار: ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰%
سود ثابت: ۱۷% ارزش ریالی
سر رسید : ۱۲/۱۲/۱۴۰۴
هزینه تبدیل: ۱۰۰% صرف تبدیل
شکل (۴-۳) ورقه ارزی قابل تبدیل به سهام بنگاه B
همانگونه که در بخش قبلی مشاهده کردیم، با افزایش نرخ ارز قیمت سهام بنگاه B به ۱۰۵ تومان بدلیل کاهش سود رسید، اما این بنگاه با انتشار اوراق قابل تبدیل ارزی موظف شد که به دارندگان اوراق سود ثابت ۱۷۰ تومان سالانه بپردازد یا در صورت تمایل دارندگان اوراق ، هر ورقه آنها را به ۳۳/۸ سهم تبدیل نماید. ضرایب قیمت تبدیل نیز برای دامنه نوسانات مختلف ارزی بر روی ورقه درج شده است. حال با افزایش نرخ ارز در طول دوره، ارزش اوراق ارزی افزایش مییابد و تقاضا برای این اوراق افزایش یافته و بنگاه با تامین مالی از این طریق، منابع حاصله را جهت تامین هزینه بکار میبرد. با این وجود با توجه به افزایش نرخ ارز، افزایش ارزش جاری اوراق، تقاضا برای این اوراق حتی ممکن است بگونهای باشد که بنگاه برای افزایش تولید خود اقدام به عرضه بیشتر این اوراق بنماید. فرض نمایید در این رابطه بنگاه اقدام به عرضه ۲۷۰۰۰ ورقه می کند.
در این حالت اگر دارندگان اوراق اقدام به نگهداری اوراق نمایند، بنگاه موظف به پرداخت سود ثابت دورهای به صاحبان این اوراق میباشد. با افزایش تولید بنگاه[۲۲۷]، این بنگاه سود خود را افزایش داده و قیمت سهام این بنگاه به بیش از زمان قبل از افزایش دلار (۱۲۰تومان ) یعنی ۱/۱۴۹ تومان افزایش مییابد.
علاوه بر این بنگاه منافع دیگری را نیز در مقایسه با بنگاه رقیب خود بدست آورد که میتوان به موارد زیر اشاره داشت.
ارزش بازاری[۲۲۸] بنگاه معادل ۱/۴۴ میلیون تومان (۱۰۰۰۰۰۰*(۱۰۵-۱/۱۴۹)) افزایش یافت.
نسبت سرمایه به بدهی بنگاه در ترازنامه افزایش یافت که این امر نیز وزنه اهرم مالی بنگاه را سبک می کند. این امر در میان مدت موجب افزایش مجدد قیمت سهم بنگاه میشود. شایان ذکر است که در ترازنامه منابع حاصل از فروش اوراق در بخش حقوق صاحبان سهام آورده میشود (اسپیگلر و همکاران، ۲۰۱۱).
سررسید اوراق این بنگاه بلندمدت بوده و بنگاه مجبور نیست در کوتاهمدت نسبت به پرداخت اصل سرمایه اقدام نماید.
با تغییر ساختار سرمایه-بدهی، امکان افزایش رتبه بنگاه تقویت شده که این امر از سوی مشتریان، موسسات مالی، شرکای داخلی و خارجی و…. چهره مطلوبی از بنگاه را ایجاد میکند و فرایند تامین مالی آتی بنگاه از موسسات مالی را تسهیل و ارزانتر میکند.
در این شرایط سهامداران (بدلیل افزایش قیمت سهم)، ناشران (به دلیل تامین مالی ارزان) و دارندگان اوراق (به دلیل افزایش قیمت ورقه)، بازار بورس (جلوگیری از افت قیمت و تداوم رونق بازار) در مقابل افزایش نرخ ارز پوشش داده میشوند.
تحت این شرایط، امکان کاهش تولید، تعدیل نیروی کار، استفاده از نهادههای نامرغوب ارزانتر، کاهش کیفیت و کمیت محصول یا افزایش قیمت محصول ایجاد نمیگردد.
با توجه به شرایط نامناسب سایر بنگاههای صنعت، این بنگاه با افزایش تولید سهم بازاری خود را افزایش داده و قدرت رقابتپذیری خود را حفظ می کند.
جدول (۴-۱۸ ) وضعیت مالی بنگاه A و B پس از اتخاذ استراتژیهای مدیریتی ناشی از افزایش نرخ ارز را نشان میدهد. طبق این جدول بنگاه A (که جهت تامین مالی اقدام به اخذ وام نموده بود) پس از یکسال مواجه به زیان ۷۷۰۰۰۰ تومان بوده و قیمت سهم این بنگاه در بازار ۹۲ تومان بوده و هزینه تامین مالی آن نیز ۱۲۷۰۰۰۰ تومان میباشد. این در حالی است که بنگاه B (که جهت تامین مالی اقدام انتشار اوراق مشارکت ارزی قابل تبدیل به سهام نموده بود) پس از یکسال مواجه با سود ۴۹۱۰۰۰۰ تومان بوده و قیمت سهم این بنگاه در بازار ۱۴۹.۱ تومان بوده و هزینه تامین مالی آن نیز برای سال اول ۴۵۹۰۰۰۰ تومان میباشد.
جدول (۴-۱۸): وضعیت مالی بنگاه A و B پس از اتخاذ استراتژیهای مدیریتی ناشی از افزایش نرخ ارز
مشخصات/ بنگاه
A
B
۱,۰۰۰,۰۰۰
۱,۰۰۰,۰۰۰
قیمت سهم
۹۲
۱۴۹.۱
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:30:00 ق.ظ ]