سواد، تحصیلات و درآمد نقش مؤثری در اوقات فراغت داشته است.
نتایج پژوهشی که توسط سازمان ملی جوانان در سال (۱۳۸۰)، به روش پیمایشی (سطح ملی) در یک جمعیت ۶۳۵۱۵۱۵ با حجم نمونه ۲۲۳۵۷۳۲ نفری از افراد ۱۵ تا ۲۹ جوانان کشور انجام
شده است نشان میدهد که مهمترین فعالیتهای فراغتی جوانان بر حسب جنس، سن و وضعیت تأهل به قرار زیر است:
۱- در حوزه فراغت فردی: جوانان به فعالیتهایی چون: گوش دادن به نوار، مطالعهی روزنامه، مطالعهی مجله، گوش دادن به رادیو و تماشای ویدئو گرایش بیشتری دارند. تماشای تلویزیون،
گوش دادن به رادیو و قدم زدن در خیابانها و مراکز فروش بیشتر در میان متأهلین و گوش دادن به نوار، مطالعهی کتاب، مطالعهی مجله و استفاده از کامپیوتر بیشتر در میان مجردین معمول است.
۲- در حوزه فراغت گروهی: جوانان به فعالیتهایی چون: یادگیری و انجام کارهای غیرحرفهای و هنری، رفتن به سینما و شرکت در هیئتهای مذهبی و دعا گرایش بیشتری دارند. صحبت با افراد خانواده، دیدار خویشاوندان و اقوام و شرکت در هیئتهای مذهبی و دعا بیشتر در میان متأهلین و معاشرت با دوستان، بازی و ورزش، یادگیری و انجام کارهای غیرحرفهای و هنری، رفتن به سینما، رفتن به کلاسهای آموزش و تفسیر قرآن، رفتن به تئاتر، شرکت در پایگاههای بسیج و شرکت در کانونهای فرهنگی و فرهنگسراها بیشتر در میان مجردین معمول است. همچنین این بررسی آشکار ساخت که جوانان به فعالیتهای فراغتی انفرادی بیش از فعالیتهای فراغتی گروهی تمایل نشان میدهند و حضور آنان در فعالیتهایی که میتوان آن ها را تمرین مشارکت اجتماعی دانست، کم رنگ است و بیشتر به فعالیتهایی میپردازند که جنبه سرگرمی و تفریح دارند. ازسوی دیگر، باتوجه به تجانس ساختی اولویتهای اول تا سوم هر دو فعالیتهای فردی و گروهی شامل: تماشای تلویزیون، استراحت و دراز کشیدن، گوش دادن به نوار، صحبت با افراد خانواده، دیدار خویشاوندان و معاشرت با دوستان، میتوان نتیجه گرفت که: اوّلاً، خانواده در برآورده ساختن نیازهای فراغتی جوانان بیشترین سهم را ایفا میکند و برخی از آداب و رسوم و سنتهای مذهبی و ملی خانوادههای ایرانی در شکلگیری اوقات فراغت جوانان نقش تعیینکنندهای دارند؛ ثانیاً، در میان اشکال مختلف گذران اوقات فراغت، سهمِ عمده فعالیتهایی است که فرد در وضعیت منفعل و اثرپذیر قرار دارد و پرداختن به فعالیتهایی که حضور فعال فرد را میطلبد، با استقبال کمتری همراه است؛ ثالثاً، بیشترین رویکرد جوانان به سوی فعالیتهایی میباشد که به لحاظ اقتصادی، هزینهبر نیستند و تحقق آن ها نیاز به هیچگونه تسهیلاتی ندارد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
قلیزاده (۱۳۸۱)، در پایاننامه خود با عنوان”تأثیر وسایل ارتباط جمعی (تلویزیون) بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان تهران”، به بررسی نحوهی گذران اوقات فراغت جمعیت ۱۲ تا ۲۷ نوجوانان و جوانان تهران در مناطق شمال و جنوب شهر تهران در زمینهی استفاده از تلویزیون پرداخته است. نتایج نشان میدهد که بیشترین میزان اوقات فراغت را جوانان سنین ۲۰ تا ۲۳ سال ساکن در مناطق شمالی شهر و کمترین میزان را نوجوانان ۱۲ تا ۱۵ ساله ساکن جنوب شهر به خود اختصاص دادهاند. متوسط زمان فراغت نوجوانان و جوانان مناطق شمالی۲۰۱ دقیقه و مناطق جنوبی ۵/۱۴۳ دقیقه در شبانه روز است. میزان اوقات فراغت افراد از سن۱۲ تا۲۴ سالگی افزایش و از آن به بعد تا ۲۷ سالگی کاهش مییابد. در هر دو منطقه شهر تهران متوسط زمان فراغت افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل است. همچنین متوسط زمان فراغت دختران در شبانه روز در هردو منطقه بیشتر از پسران است.گوش دادن به نوار موسیقی تماشای تلویزیون تماشای فیلمهای ویدئویی مطالعهی روزنامه و مجله و کتاب و رفتن به مجموعههای تفریحی در نوجوانان و جوانان شمال تهران بیشتر و بازی و ورزش گوش دادن به رادیو و پرداختن به فعالیتهای هنری قدم زدن در خیابانها و ایستادن سرِ کوچه در نوجوانان و جوانان جنوب شهر بیشتر است. اوقات فراغت ۷۵ درصد نوجوانان و جوانان بین ساعات ۱۸ تا ۲۰ قرار دارد. انگیزهی ۶۲ درصد از نوجوانان تهرانی از تماشای برنامههای تلویزیونی تفریح و سرگرمی است. هم چنین افراد مؤنث بیشتر از افراد مذکر سریالها و فیلمهای سینمایی ایرانی، برنامههای طنز و کمدی، برنامههای خانواده را تماشا میکنند. درحالیکه در مورد تماشای سریالها و فیلمهای سینمایی خارجی، برنامههای ورزشی، مستند، سیاسی، آموزشی و اخبار این رابطه برعکس است و برنامههای مورد علاقه نوجوانان و جوانان به ترتیب طنز ۸% سریال ۷۶% فیلم سینمایی۶۷% و کمدی ۵۵% است. بر اساس نتایج به دست آمده فیلمهای سینمایی با ۷۵% و انواع شوها با ۶۰% بیننده از جمله برنامههایی هستند که نوجوانان و جوانان تهرانی دارای ماهواره به تماشای آن مینشینند.
حاج عبدالباقی (۱۳۸۵)، در پژوهشی با عنوان “گذران اوقات فراغت دانش آموزان دوره متوسطه
شهر تهران” با حجم نمونهی ۳۸۵ نفری با روشِ پیمایش نشان داده است که از بین فعالیتهای فراغتی مورد سؤال، بودن با دوستان، گذران اوقات فراغت با خانواده، انتخاب دوست غیرهم جنس و گوش دادن به موسیقی اولویت اول تا چهارم را نشان داده است.
مرتضی منادی (۱۳۸۶)، در مقالهای با عنوان “اوقات فراغت و چالشهای جهانی شدن مقایسهی دو نسل”، به بررسی دو پژوهش در مورد جوانان و خانوادههای آنان پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که جوانان اوقات فراغت خود را متفاوت از والدینشان میگذرانند، آنان در گذران فراغت متأثر از جهانی شدن هستند، در حالی که والدین آن ها این گونه نیستند.
کاظمی (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان “بررسی سبکهای زندگی فراغتی در بین دانشجویان کشور و عوامل همبسته با آن ها”، به بررسی الگوهای فراغتی دانشجویان در سطح ملی در یک جمعیت
۷۴۷۶ نفری و با روشِ پیمایش پرداخته است. نتایج نشان میدهد که از میان سبکهای مختلف گذران اوقات فراغت، در میان سبکهای فراغتی، گرایش دانشجویان به سبک رسانه محور بیشتر از سایر سبکها بوده و محتوای مصرف رسانهای دانشجویان نیز بیشتر سرگرمی محور بوده تا
آموزش محور ازسوی دیگر دانشجویان کمترین تمایل و علاقهای نسبت به سبکهای اجتماع محور و سیاست محور نشان دادهاند. سبکهای فراغتی تفریح محور و ورزش محور نیز با اقبال کمی مواجه بوده و کمترین همبستگی را با سبک رسانه محور دارد که نشان میدهد استفاده از رسانه موجب میشود اجتماع گریزی و انزوا جویی در جوانان دانشجو تقویت شود. در تحلیلهای جنسیتی، زنان بیشتر از مردان به سبکهای فراغتی مذهب محور و هنر محور تمایل نشان دادهاند و در عوض مردان بیشتر از زنان به فراغتهای ورزش محور و سیاست محور گرایش دارند. میزان اقبال زنان و مردان به سبکهای فراغتی رسانه محور و تفریح محور یکسان بوده و تفاوتی نداشته است. محقق در پایان اضافه میکند سیمای دانشجویی در این پژوهش، سیاست گریز، متمایل به سرگرمی و در پی لذت و علاقهمند به فعالیتهای فراغتی فردی است .به عبارت دیگر فراغتهای دانشجویان بسیار فردی شده، انفعالی، خانگی، رسانه محور و اغلب بدون برنامه تصویر شده است.
خواجه نوری و مقدس (۱۳۸۷)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان گذران اوقات فراغت”، به بررسی تأثیر اجتماعی و فرهنگی بر میزان گذران اوقات فراغت دربین دانش آموزان شهرستان آباده پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که به ترتیب متغیرهای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، دلبستگی به دوستان، مذهبی بودن و دلبستگی به مدرسه بر روی هم ۱/۳۶ درصد از تغییرات در میزان اوقات فراغت دانش آموزان را تبیین میکنند
نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
مجتبی تیبا (۱۳۸۸)، در پژوهشی با عنوان “پایگاه اجتماعی- اقتصادی و چگونگی گذران اوقات فراغت”، به بررسی شناسایی رابطهی پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان بر چگونگی گذران اوقات فراغت در بین جوانان ۲۹-۱۸ با روش میدانی پرداخته است. این تحقیق به نظریههای مارکس، وبر، بوردیو و دومازیه اشاره کرده و نشان میدهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و انواع فراغت با توجه به سطح معناداری رابطه وجود دارد؛ به این شکل که هرچه پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان جوان بالاترباشد، از مقدار انواع فراغت آن ها کاسته میشود.
عکس مرتبط با اقتصاد
مسلمی پطرودی (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “جامعه شناختی نحوهی گذران اوقات فراغت”، به بررسی تفاوت بین فراغت سنتی و مدرن جمعیت ۶۴-۱۵ سال پرداخته شده نتایج این پژوهش نشان میدهد که میانگین اوقات فراغت فعال (۸۷/۱ از ۴) بیشتر از میانگین فراغت غیرفعال (۴/۱ از ۴) است. بررسی الگوهای گذران اوقات فراغت نشان میدهد که فعالیتهای فراغتی بودن در کنار خانواده و تماشای تلویزیون از مهمترین الگوهای فراغتی جامعه مورد نظر هستند. همچنین نتیجهی رگرسیون خطی چندمتغیره، متغیرهای مستقل با اوقات فراغت نشانمیدهد که از میان متغیرهای مستقل، چهار متغیر (سن، تحصیلات پاسخگو و تحصیلات پدر و مادر) دارای تأثیر معناداری بر اوقات فراغت هستند. مقایسهی بتاها نشان میدهد متغیر سن و تحصیلات پاسخگو با ضرایب بتای (۳۲/۰- و ۱۱۷/۰) به ترتیب، قویترین و ضعیفترین تأثیر را بر متغیر وابسته اوقات فراغت نشان میدهد. همچنین دریافتند که متغیرهایپایگاه اجتماعی –اقتصادی و میزان تحصیلات جوانان، با گذران اوقات فراغت آنان همبستگی دارند. بعلاوه، میزان گرایش پسران به انجام فعالیتهای زمان فراغت، بیش از دختران است.
فلور غفوری (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “چگونگی الگوی گذران اوقات فراغت در بین نوجوانان و جوانان تهرانی”، به بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت جمعیت ۲۴-۱۲ سال شهر تهران در تابستان با حجم نمونهی ۷۹۵ نفری پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بیشتر پاسخگویان اوقات فراغت خود را صرف گپ و گفتگو، تماشای تلویزیون، گوش کردن به موسیقی، رفتن به فضاهای سبز یا گردشگاهها و طبیعت ذکر کردهاند. یافتههای بدست آمده گویای آن است که بیش از نیمی از افراد یعنی ۶۶ درصد اوقات فراغت خود را با همراهی خانواده سپری میکنند. همچنین ۷/۵۷ درصد با دوستان، ۶/۳۳ درصد تنها و ۳/۲۲ درصد با اقوام وقت خود را
میگذرانند. نتایج مبین سهم و جایگاه منحصر به فرد خانواده در گذران اوقات فراغت میباشد.
۲-۲-۲ تحقیقات خارجی
لارابی (۱۹۶۱)، در مطالعهای تحت عنوان “فراغت گروهی” به بررسی تمایزات طبقاتی و اوقات فراغت با روش پیمایش پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین زنان، مردان در استفاده از اوقات فراغت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، طبقات متوسط رو به بالا ساعتهای بیشتری را صرف اوقات فراغت میکنند. ازسوی دیگر، الگوی انجام اوقات فراغت نیز با تغییر در پایگاه طبقاتی و سن افراد تغییر میکند (لارابی،۱۹۶۱؛ به نقل از ابراهیمی و همکاران،۷۸:۱۳۹۰).
بیتمن[۸] و وایکمن[۹] (۲۰۰۰) ، در پژوهشی با عنوان “تأثیر جنسیت بر فراغت” نشان داده است که کار پنهان خانگی فراغت زنان خانهدار را از بین میبرد و اصولاً حضور مردان در خانه برای فراغت و تجدید قواست در حالی که همین حضور برای زنان آمیخته با کار و نگرانیهای ناشی از عرضهی خدمات مناسب به اعضای خانواده است. در عین حال این دو محقق در یافتند که الگوی گذران اوقات فراغت زنان ناشی از سن و وضعیت تأهل آن ها است. بیتمن و وایکمن با توجه به فعالیتهای هم زمان با فراغت به نوعی تفاوت جنسیتی در کیفیت زمان فراغت پی بردند. آن ها بین فراغت خالص و فراغت منقطع فرق گذاشتند. بنا بر تحقیق ایشان مردان بیشتر زمان فراغت خالص دارند در حالی که فراغت زنان به دلیل هم زمانی فعالیتهای متقاطع کار منقطع است. به نظر میرسد که فراغت زنان بیشتر مبتنی بر باز توانی باشد تا فراغت خالص. این دو محقق نشان دادند که با لحاظ فعالیتهای هم زمان با فراغت میتوان کیفیت فراغت را سنجید (بیتمن و وایکمن،۲۰۰۰؛ به نقل از رفعت جاه و همکاران،۳۷:۱۳۸۹)
بودار (۲۰۰۰)، در مطالعهای با عنوان “ارزیابی فعالیتهای فراغتی دانش آموزان دبیرستانی در آناتولی ترکیه” به بررسی نحوهی گذران اوقات فراغت دانش آموزان با روش پیمایش پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد دانش آموزان از بین رسانههای گروهی بیشتر تلویزیون تماشا میکنند و کمتر روزنامه میخوانند. دانش آموزان علاقهمند به انجام فعالیتهای مختلف در اوقات فراغت بودند اما فقدان امکانات مناسب، مانع از این کار شد. پسرها در فعالیتهای ورزشی فعالتر از دختران بودند اما به طور کلی در همه فعالیتها دختران مشارکت بیشتری داشتند. خواستههای دانش آموزان از مسئولین ایجاد امکانات مناسب و سالنهای ورزشی جهت پرکردن اوقات فراغت بوده است.
جی. لی و بارگاوا[۱۰] (۲۰۰۴)، در پژوهشی با عنوان “اوقات فراغت: آیا اوقات فراغت افراد متأهل و مجرد متفاوت است؟” از داده های سالهای ۱۹۹۸-۱۹۹۹ در زمینه تعامل خانواده، سرمایه اجتماعی، به بررسی فعالیتهای مختلف اوقات فراغت (به عنوان مثال، اوقات فراغت فعال، اوقات فراغت منفعل و سرگرمی اجتماعی) با حجم نمونهی ۱۱۵۱ نفری پرداخته است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که به طور متوسط، در رده اوقات فراغت فعال، بیشترین زمان را در فعالیتهای ورزشی (۱۲ دقیقه)، در ردهی اوقات فراغت منفعل، تماشای تلویزیون (۱۱۹ دقیقه) و در دستهی سرگرمی اجتماعی، معاشرت با مردم (۲۷ دقیقه) سپری شده است. افراد متأهل تنها زمان بیشتری را صرف نواختن آلات موسیقی، آواز، بازیگری و رقص داشتهاند. افراد مجرد نیز زمان بیشتری را صرف گوش دادن به رادیو، تماشای تلویزیون، معاشرت با مردم، رفتن به کافهها سالن و سفر برای فعالیتهای اجتماعی از افراد متأهل است. افراد متأهل به طور قابل توجهی زمان کمتری برای فعالیتهای اوقات فراغت نسبت به افراد مجرد اختصاص میدهند. در میان عواملهای
اجتماعی- جمعیتی، درآمد، وضعیت اشتغال، سن، جنس و نژاد عاملهای مؤثری در استفاده از اوقات فراغت هستند (جی لی و بارگاوا،۲۰۰۴؛ به نقل از ابراهیمی و همکاران،۷۹:۱۳۹۰).
رچیستر[۱۱] (۲۰۰۵)، در پژوهشی تحت عنوان “اوقات فراغت” به بررسی اوقات فراغت در جهان امروز با روش پیمایش پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از اوقات فراغت در موقعیتهای مختلف زندگی زیاد و کم میشود و مهمترین آن خواندن کتاب، تماشای تلویزیون، در کنار خانواده بودن از فعالیتهای مهم اوقات فراغت امروز است. البته فعالیتهای مربوط به کامپیوتر و اینترنت هم، امروزه بسیار رواج پیدا کرده است (رچیستر،۲۰۰۵؛ به نقل از رئیسی،۱۱۵:۱۳۸۶).
استودولسکا[۱۲] (۲۰۰۶)، در مطالعات خود در زمینهی اوقات فراغت نشان داده است که انجام
اوقات فراغت مشروط به پایگاه خاص خانوادگی و همچنین شبکههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است (استودولسکا،۲۰۰۶؛ به نقل از خواجه نوری و مقدس،۱۳۵:۱۳۸۷).
۲-۲-۳ جمعبندی
تحقیقات مختلفی در خصوص نحوهی گذران اوقات فراغت افراد انجام شده است که البته ضعفها و نواقصی نیز دارند. از جمله اینکه در اکثر این تحقیقات هر کدام از فعالیتهای مختلف فراغتی مستقل و مجزا از هم بررسی شدهاند و به یک جمعبندی روشنگر در خصوص شیوههای گذران اوقات فراغت نرسیدهاند. ازاین رو تحقیق حاضر به جای پرداختن به فعالیتهای فراغتی مستقل و مجزا از هم، شیوههای مختلف گذران اوقات فراغت را مورد مطالعه قرار میدهد. در بررسی گذران اوقات فراغت، فعالیتهای مختلف براساس یک محور انسجام بخش از هم متمایز و مشخص میشوند. این امر موجب سهولت جمعبندی و شناخت کلیت آن برای افراد وگروههای مختلف میشود.
ازآنجاکه تحقیقات پیشین هر کدام نتایج جالبی را ارائه دادهاند اما برخی از تحقیقات به بعضی از
جنبههای اوقات فراغت توجه داشتند و هیچ کدام از تحقیقات به مقایسهی الگوی گذران اوقات فراغت در بین جوانان و والدین نپرداخته است. در این تحقیق سعی شده است از متغیرهای تکراری اجتناب شود. در این مطالعه، محقق به بررسی محورهای مختلف مانند رسانه محور، مذهب محور، تعامل محور و… پرداخته است در حالی که در کمتر تحقیقی این موارد به چشم میخورد.
۲-۳ تاریخچه اوقات فراغت از آغاز پیدایش انسان تا امروز
در دوران باستان، طبقهی حاکم برای خود یک سری امتیازهای ویژهای ازجمله اوقات فراغت
قائل بوده و به منظور حفظ آن امتیازها برای خود و آیندگانشان، حتی به زور متوسل میشدند.
نشانههای این مسئله را در بیشتر جوامع پیشرفتهی گذشته میتوان مشاهده کرد. در این دوران بخشی از اوقات روزمرهی خود را به تفریحات و کارهای مفید اختصاص میدادند و به سلامت و فعالیتهای ورزشی بسیار ازجمله شطرنج توجه میشد (راوندی،۱۹:۱۳۶۸-۷). ایرانیان باستان عقیده داشتند زندگی انسان از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول که همراه با رنج و مشقت است، کار نام دارد و بخش دوم، اوقات فراغت است که در آن انسان به فعالیتهایی مطابق با امیال و خواستهای خود میپردازد. آن ها بر این باور بودند که انسان تنها در اوقات فراغت میتواند از نظر روانی به آرامش دست پیدا کند (دی گرازیا،۱۹۷۲؛ به نقل از جلالی فراهانی،۲۵:۱۳۸۹).
اواخر قرون وسطی تنها نخبگان (اشراف زمیندار و رهبران سیاسی) به تفریح میپرداختند. فعالیتهای تفریحی آن ها شامل شکار، شکار با پرندگان، موسیقی و رقص بود و ورزشها اگرچه وسیلهای برای سرگرمی بود اما آمادگی اولیه برای مبارزه اشراف زادگان در جنگ نیز محسوب میشد. برای تودهها، اوقات فراغت از طریق تعطیلات مذهبی، حضور در بازارها و خریدهای تفریح آمیز قرون وسطایی (نظیر جمعه بازارها و چهارشنبه بازارهای امروزی) ناشی میشد. البته در عموم مردم ورزشهایی چون کشتی، تیراندازی، نیزهبازی و نیز قمار دنبال میشد. به هر حال اگر نظری اجمالی به شرایط اجتماعی قرون وسطی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که همانند آنچه در عهد باستان بیان کردیم،
اوقات فراغت اقشار مرفه ی جامعه در این دوره نیز با استثمار افراد ضعیف امکان پذیر بود. در این دوره نیز جامعه به دو طبقهی کارگران (کشاورزان) و حاکمان (اشراف و روحانیان) تقسیم شده بود و اگر چه عقاید کلیسا و مسیحیت بر جوامع اروپایی حاکم بود اما طبقهی مرفه از دسترنج طبقه تولید کننده (کشاورزان)، زندگی و جایگاه اجتماعی خود را حفظ میکردند. در اواخر قرون وسطی (قرنهای سیزدهم تا پانزدهم) رابطهی بین کار و اوقات فراغت تحت تأثیر رنسانس در ایتالیا تغییر پیدا کرد. اما به هر حال باید اذعان کرد که تا اواخر قرون وسطی همانند دوران باستان، اوقات فراغت بیشتر مختص طبقهی اشراف و حاکمان بود. محتوا و چارچوب اوقات فراغت طبقات پایین جامعه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، از سوی کلیسا یا حاکمان زمینی مشخص میشد (لیپل[۱۳]،۱۹۹۵؛ به نقل از جلالی فراهانی،۲۶:۱۳۸۹).
در قرن اخیر تحولات صنعتی در زندگی اجتماعی و فرهنگی انسانها نیز تأثیرات فراوانی در برداشت که در نحوهی گذران فراغت و رواج فعالیتهای تفریحی مختلف قابل مشاهده است این تحولات گرچه از اروپا و کشورهای صنعتی شروع شد اما در این کشورها محصور نگردید و به ممالک دیگر نیز منتقل گردید. از مشخصات این دوره رشد صنعت و شهرنشینی، پیدایش وسایل ارتباط جمعی، اشاعه فرهنگ در کشورهای مختلف و در داخل مناطق و واحدهای یک جامعه، پیدایش نیازها و درخواستهای نسبتاً مشترک افراد یک جامعه است. در این مورد محققان اشاره میکنند که بر خلاف گذشته که فراغت بیشتر در قشرهای فرادست جامعه مطرح بود، در جامعه امروز موضوعی همگانی است. علت اهمیت یافتن و همگانی شدن فراغت در قرن اخیر همان طور که اشاره گردید به طور عمده محصول تحولات اقتصادی- اجتماعی جامعهی امروز است. در این رابطه میتوانیم به کاهش ساعات کار و هم چنین به تعطیلات هفتگی و سالیانه اشاره کنیم که سبب افزایش طول زمان فراغت در بین اقشار مختلف شده است. علاوه بر طول زمان فراغت، اهمیت آن نیز به دلایل مختلف افزون گردیده است. رشد شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن خصوصاً در شهرهای بزرگ مسائلی مانند تنهایی انسانها، کاهش صمیمیتها و برخوردهای عاطفی را سبب گردیده است. همین طور یکنواختی کارهای صنعتی و اداری و دلزدگی و فرسودگی انسانها در این نوع کارها، توجه به زمان فراغت را صد چندان ساخته است. از دیگر ویژگیهای مهم فراغت در زمان ما پیوند خوردن آن با ساخت سیاسی جامعه است. یعنی برخلاف گذشته که فراغت موضوعی شخصی و یا منطقهای بود در دنیای امروز با دستگاه سیاسی جامعه ارتباط مستقیم دارد. از یک طرف دولتها به انحاء و اشکال مختلف و خصوصاً با کمک وسایل ارتباط جمعی در زمان فراغت مردم نفوذ کرده و در پرکردن زمان فراغت افراد جامعه و سوق دادن آن در جهت اهداف خاص نقش زیادی دارند.
از طرف دیگر مردم انتظار دارند که دولت آن ها را در خصوص پرکردن مطلوب و متنوع زمان فراغتشان یاری رساند و از همین جا موضوع برنامهریزی اوقات فراغت که امروز عمدتاً برعهده
دولتهاست، پیش میآید. موضوع مهم دیگر در جامعهی امروز ارتباط فراغت با وسایل ارتباطجمعی است. وسایل ارتباطجمعی خصوصاً در قرن اخیر بزرگترین تحول در ارتباط با زمان فراغت را توسط این وسایل ایجاد کردهاند. سهم عمده تفاوت در تمایز زمان فراغت در دنیای امروز با آنچه در گذشته وجود داشت مدیون وسایل ارتباطجمعی است (محمودی اشکوری،۷:۱۳۶۹).
۲-۴ مبانی نظری تحقیق
ازآنجاکه تعاریف متعددی از اوقات فراغت وجود دارد، لذا تعریف اوقات فراغت ساده نیست، زیرا در جهان معاصر، محققان و اندیشمندان زیادی در این حوزه فعالیت میکنند و هریک از آن ها تعریفی خاص از اوقات فراغت ارائه میدهد. پس ارائه تعریفی جامع از اوقات فراغت که همهی فعالان این حوزه دربارهی آن اتفاق نظر داشته باشند، ممکن نیست. اما شاید بتوان برای سادگی و سهولت کار نظریات و دیدگاههای متنوع را در چارچوب تقسیم بندیهای خاصی ارائه کرد. با این حال به برخی از این تعریفها اشاره میشود:
واژه نامه بینالمللی وبستر در تعریف اوقات فراغت آورده است که: ‘فراغت از ریشه لاتین[۱۴] به معنای آزاد بودن است. فراغت به شیوهای فارغالبال یا نسبتاً بدون مانع اجبار انجام میشود یعنی آزادانه صورت میگیرد. فراغت از آن جهت آزادانه انتخاب میشود که نویدبخش نوعی رضایت شخصی است’.
در فرهنگ لاروس اوقات فراغت چنین تعریف شده است سرگرمی ها، تفریحات و فعالیتهایی که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی، با شوق و رغبت به آن میپردازند (تندنویس،۸:۱۳۸۱).
اسلاوسن[۱۵] معتقد است که انسان در اوقات فراغت خود به فعالیتهایی میپردازد که به طور معمول اختیاری و داوطلبانه هستند. و به دلیل خشنودی و لذتی که به دنبال دارند، یا به منظور برخی از
ارزشهای شخصی و اجتماعی که از آن ها استنباط میشود، انتخاب میگردد (رجبی،۳۴:۱۳۸۸).
مرکز آمار ایران در تعریف اوقات فراغت آورده است: ساعاتی را که فرد بعد از کار روزانهی تولیدی، خواه تولید مادی و خواه تولید فکری، با آزادی و اختیار به مقتضای شرایط فرهنگی و اقتصادی خود، به تنهایی یا با دیگران، در خانه یا در خارج از خانه، در محدودهی شهری یا در طبیعت، با صرف هزینه یا بدون هزینه، به منظور سرگرم شدن، لذت بردن، استراحت کردن و تمدید قوای جسمی یا ذهنی از دست رفته، و از روی برنامه و نظم خاص از پیش تعیین شده صرف میکند فراغت نامیده میشود
(مرکز آمار،۲۱:۱۳۶۷-۲۰).
براساس نظر کمیتهی اوقات فراغت در سمینار ملی رفاه اجتماعی، فراغت نخست رهایی از
وظایف اساسی است. این وظایف شامل کار برای تأمین معیشت و وظایف اساسی است که از جامعه، خانواده و مذهب نشأت میگیرد (موظف رستمی،۴۰:۱۳۷۹).
به اعتقاد جامعه شناسان، فراغت تجربهای است که فرد هنگام رهایی از الزامات کاری روزانه براساس تمایلات و رهیافتهای شخصی و مشارکت داوطلبانه متناسب با نیاز و ذوق خود انتخاب میکند تا جسم، فکر و شخصیت او رشد کرده و گذران اوقات فراغت به شکل هدفدار، اصولی، برنامهریزی شده، از ضروریات زندگی امروز انسانی است (رئیسی،۱۱۱:۱۳۸۶).
انجمن بینالمللی جامعه شناسی در تعریف اوقات فراغت آورده است که فراغت مجموعه ای از فعالیتها که فرد برای رضایت خاطر برای استراحت و تفریح یا به منظور توسعهی آگاهیها و فراگیری غیر انتفاعی یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شخصی، خانوادگی و اجتماعی به آن میپردازد (یوسفی،۷۷:۱۳۷۵).
برخی فراغت را کاملاً انحصاری تعریف میکنند، فراغت یک حالت یا مقولهی کمیاب و غریب است که ممکن است بیشتر مردم نتوانند هرگز به آن دست یابند .هر نشانه ای از کنترل اجتماعی یا فقدان آزادی بیان مانع از تعریف درست تجربه فوق به عنوان فراغت میشود و نتیجهای که حاصل میگردد بسیار اندک است .روی هم رفته هرکاری که ما انجام میدهیم عناصری دارد که آزادی ما را محدود میکند. هر فعالیتی که شخص دیگر را درگیر خود میکند مستلزم سازگاری با توقعات آن شخص برای برقراری ارتباط و ملاقات با اوست )سعیدی،۸۹:۱۳۸۳).
تورکیلدسن[۱۶](۱۹۹۷) فراغت را مجموعهای از مشغولیتها میداند که افراد آن را پس از انجام وظایف کاری، خانوادگی و اجتماعی به اختیار خود برای استراحت، تفریح، افزودن به دانش و یا مهارتهای خود به کار میبرند و متضمن رضایت و خشنودی است (تورکیلدسن،۱۱۰:۱۳۸۲).
گیدنز[۱۷](۱۹۶۴) فراغت را حوزهای از زندگی میداند که در کار، سفر برای کار یا خواب اشغال
نشده است.
گادبی[۱۸](۱۹۸۵) فراغت را اینگونه تعریف میکند: ‘فراغت، زندگی کردن در آزادی نسبی از نیروهای اعمال شوندهی محیط فیزیکی و فرهنگی فرد است به طوری که فرد قادر باشد به روشهایی که شخصاً برای او لذت بخش و به طور محسوس با ارزش و نیز پایهای برای یک باور باشند، تحت اثر علایق درونی خود عمل کند’.
ویلیامز[۱۹](۱۹۶۱) معتقد است: ‘خط تمایز واقعی بین آنچه فراغت مینامیم، این است که در فراغت، هر چقدر هم فعال باشیم، انتخابهای خود را میکنیم و تصمیمات خود را میگیریم؛ برای مدتی احساس میکنیم که زندگی ما، مال خودمان است’.
اما به نظر برخی از صاحب نظران به طور کلی میتوان دربارهی اوقات فراغت پنج دیدگاه متمایز و همپوشان تشخیص داد که همهی این تعاریف در چارچوب این پنج دیدگاه جای می گیرند:
ü اوقات فراغت به منزله ی وقت آزاد
ü اوقات فراغت به منزلهی فعالیت
ü اوقات فراغت به منزلهی حالتی ذهنی یا حالتی از بودن
üاوقات فراغت به منزلهی مفهوم کلنگر و همهجانبه
ü اوقات فراغت به منزلهی شیوهای از زندگی
به طور خلاصه هریک از آن ها را بررسی میکنیم (تورکیلدسن،۷۳:۲۰۰۰، به نقل از اردکانیان،۱۸۰:۱۳۸۹).
۲-۴-۱ اوقات فراغت به منزلهی وقت آزاد
نخستین برداشتی که از این دیدگاه استنباط میشود، این است که داشتن وقت آزاد به معنی داشتن اوقات فراغت در زندگی است. البته منظور از وقت آزاد، زمان تحت اختیاری است که پس از پرداختن به ضروریات زندگی مانند کار، خواب، استراحت و زمان لازم برای غذا خوردن، نظافت و سایر ضروریات زندگی، در اختیار فرد باقی میماند و او میتواند هر جور که بخواهد از آن استفاده کند مطالعات انجام شده نیز این واقعیت را تأیید میکنند که حدود ۷۷ درصد مردم اوقات فراغت را به منزلهی وقت آزاد
میپندارند (مایکل ج .لایتنر[۲۰]و سارا ف. لایتنر[۲۱]،۱۳:۲۰۰۴؛ به نقل از اردکانیان،۱۸۰:۱۳۸۹).
شاید بهتوان گفت این دیدگاه احتمالاً قدیمیترین نظریهی اوقات فراغت بعد از انقلاب صنعتی نیز باشد، زیرا با قرار دادن آن در مقابل شرایط سخت و ساعات طولانی کار در سالها و دهه های اولیهی بعد از انقلاب صنعتی جایگاه خود را احراز و معنی و مفهوم بهتری ارائه میکند. به وضوح روشن است که حتی با فرض این که در خصوص تلقی اوقات فراغت به منزلهی وقت آزاد اتفاق نظر وجود داشته باشد، باز ارائه تعریف بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست. زیرا چیزی که برای برخی از افراد ضروری است، میتواند برای برخی دیگر اختیاری باشد. پس به آسانی نمیتوان مرز میان فعالیتهای ضروری و اختیاری را از همه جدا کرد. اما این دیدگاه مخالفانی نیز دارد به طور مثال گودین و گادبی، دو تن از صاحب نظران اوقات فراغت در خصوص تلقی اوقات فراغت به منزلهی وقت آزاد معتقدند با واگذار کردن اوقات فراغت به دورههای خاصی در طول روزها، هفتهها و سالها آن را خراب میکنیم (تورکیلدسن،۷۴:۲۰۰۰).
مهمترین مزیت این دیدگاه این است که میزان وقت آزاد قابل اندازهگیری است و مقایسهی میزان وقت آزاد افراد مختلف و گروه های اجتماعی را در مراحل مختلفی از دورههای زندگی ممکن میسازد که برای سنجش میزان اوقات فراغت گروههای مختلف مردم مفید خواهد بود.
۲-۴-۲ اوقات فراغت به منزلهی فعالیت
واژهی کلیدی در این دیدگاه و برداشت از اوقات فراغت، فعالیت است و براساس آن اوقات فراغت از فعالیتهایی آموزنده و لذت بخش تشکیل شده است. از طرف دیگر این دیدگاه در نقطهی مقابل تلقی اوقات فراغت به منزلهی وقت آزاد قرار دارد و با این تعریف اوقات فراغت بیشتر با تفریح همانندی
پیدا میکند و به معنی آن است که صرفاً داشتن وقت آزاد اوقات فراغت به حساب نمیآید، بلکه نحوهی پرکردن وقت آزاد اوقات فراغت را به وجود میآورد. این فعالیتها میتوانند شمار زیادی از مشغولیتهایی را شامل شوند که افراد از آن ها برای سرگرم ساختن خود یا افزودن به دانش و مهارتهای خود بهره برداری میکنند. همچنین تلقی اوقات فراغت به منزلهی فعالیت، برداشتی نسبتاً سنتی از اوقات فراغت است که آن را به منزلهی فعالیتهایی داوطلبانه و رضایت بخش و در عین حال آموزنده توصیف میکند. برخی از طرفداران این دیدگاه اوقات فراغت را فرصتی میدانند برای پرداختن به بعضی فعالیتهای جدی یا نسبتاً فعال که ضرورتهای زندگی آن ها را اقتضا نکرده باشد (همان).
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:14:00 ب.ظ ]