۳۲/۲-

 

 

۰۲/۰

 

 

 

LEV

 

 

۳۹/۰-

 

 

۰۶/۰

 

 

۷۵/۵-

 

 

۰۰/۰

 

 

 

آماره ۹۸/۹

 

 

ضریب تعیین تعدیل شده ۶۵/۰

 

 

 

احتمال آماره F 00/0

 

 

آماره دوربین واتسون ۸۳/۱

 

 

براساس نتایج حاصل از برازش مدل فرضیه تحقیق، باتوجه به P-Value بدست آمده، رابطه معناداری بین اندازه موسسه حسابرسی و متغیر وابسته مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی وجود ندارد. با توجه به نتیجه بدست آمده می توان گفت که فرضیه فرعی اول و فرضیه فرعی دوم نیز پذیرفته نمی شود. مقدار آماره دوربین واتسون با عدد ۸۳/۱ عدم­همبستگی بین خطاها را نشان می­دهد. مقدار آماره F در سطح خطای ۵ درصد و میزان اطمینان ۹۵ درصد معناداری کل مدل رگرسیون برازش شده و فرض خطی بودن مدل آن پذیرفته می­ شود. و با توجه به R2 مدل برازش شده می­توان ادعا کرد در مجموع متغیر استفاده شده در مدل توانسته است ۶۵ درصد تغییرات متغیر وابسته میزان مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی را توضیح دهند

 

۴-۹- خلاصه فصل

در این فصل پس از بیان آماره توصیفی متغیرها، نسبت به محاسبه متغیرها، تخمین مدل­های مختلف برای آزمون فرضیه ­ها و در نهایت انجام آزمون­های آماری موردنیاز برای سنجش مانایی اقدام شده است. درخصوص پذیرش یا عدم پذیرش هریک از فرضیات در طول فصل تشریح گردیده است. در یک جمع­بندی از نتایج حاصل از اجرای مدل­های تحقیق می­توان نتیجه گرفت که فرضیه تحقیق، پذیرفته نمی­ شود.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

فصل پنجم

 

خلاصه، نتیجه ­گیری و پیشنهادهای تحقیق

 

 

۵-۱-مقدمه

بررسی و تحلیل یک تحقیق و ارائه پیشنهادها و راهکارهای مناسب در حقیقت یکی از مهم ترین بخشهای یک تحقیق علمی محسوب می شود. بیان علل رد یا پذیرش و نتیجه گیری از آن ها در واقع هدفی است که محقق از ابتدای یک تحقیق به دنبال آن است، به جرأت میتوان گفت که اکثر استفاده کنندگان از یک تحقیق بیش تر به دنبال نتایج حاصل از آن تحقیق هستند. با توجّه به این که تحقیق حاضر برای بررسی رابطه بین اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفته است ، لذا در این فصل ضمن بررسی نتایج کلّی به دست آمده به بحث و نتیجه گیری پرداخته و در ادامه پیشنهادهای مرتبط با توجّه به نتایج حاصل، پیشنهادهایی به منظور تحقیقات آتی و محدودیتهای تحقیق ارائه خواهد شد.
بدین ترتیب می‌توان گفت که در نتیجه‌گیری پژوهش اقدامات زیر انجام می‌شود.

 

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

محدودیت‌های پژوهش

پیشنهادهای پژوهش

۵-۲-خلاصه تحقیق

فرایند انداز ه گیرى سود و نتیجه آن، نقش مهمى در اداره شرکت دارد و معمولاً کاربران صور تهاى مالى، اهمیت زیادى براى آن قائل اند. از آنجا که محاسبه سود بنگاه اقتصادى، متأثر از رو شهای برآوردى حسابدارى است و تهیه صور تهاى مالى به عهده مدیریت واحد تجارى است، ممکن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید(ناظمی،۱۳۸۹). در واقع، تعریف واحدى از مدیریت سود وجود ندارد و پژوهشگران مختلف با توجه به اهداف خود، تعاریف مختلفى در این زمینه ارائه داده اند. اسکات (۲۰۰۹) مدیریت سود را “انتخاب سیاست ها و رویه هاى حسابدارى براى نیل به اهداف ویژه” تعریف می کند. این سیاست ها به دو طبقه: یکى انتخاب رو شهاى حسابدارى، مثل روش خط مستقیم استهلاک یا روش(FIFO) براى ارزیابى موجود یها و…، طبقه دیگر، مربوط به اقلام تعهدى اختیارى تقسیم می گردند، مثلاً هزینه هاى برآوردى تضمین محصولات، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره کاهش ارزش موجودی ها و… (اسکات، ۲۰۰۹).
عکس مرتبط با اقتصاد
از حسابرس انتظار می رود، رویه هاى حسابدارى سؤا ل برانگیز و خطاهاى بااهمیت و موارد خلاف را گزارش نماید. در واقع این مسئله، شایستگى حرفه اى و استقلال حسابرس را خاطر نشان می سازد. احتمال کشف موارد نقض قرارداد توسط حسابرس، به شایستگى حسابرس و احتمال گزارش موارد نقض کشف شده، به استقلال وى بستگى دارد. حمایت بازار از حسابرس و در واقع تقاضا براى خدمات حسابرسى، تا زمانى تداوم می یابد که وى قادر به کشف و گزارش موارد نقض قرارداد باشد(واتز و زیمرمن، ۱۹۸۶).
این پژوهش پیرو پژوهش ها ی قبلی در مورد دستکاری در فعالیت های مبتنی برجریان نقدی است تا به بررسی سطح کلی مدیریت سود مبتنی برجریان نقدی در خصوص رابطه بین مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی و اندازه ی موسسات حسابرسی درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. در وهله ی اول این پژوهش از طریق تمرکز بر سه طرح دستکاری که عبارت اند از دستکاری میزان فروش، تولید مازاد، و کاهش در هزینه های اختیاری به ارزیابی سطح عادی و فعالیت های واقعی می پردازد. سطوح عادی هر نوع از دستکاری در فعالیت های واقعی به عنوان پسماند مدل های تخمین مربوطه اندازه گیری شدند. CFOغیر عادی، هزینه های غیر عادی تولید و هزینه های اختیاری غیر عادی به عنوان تفاوت بین مقادیر واقعی و سطوح عادی پیش بینی شده از طریق مدل ها ی مربوطه محا سبه شدند در حالی که ارزش ترکیبی سه متغیر برابر با برآورد مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی می با شد، بر مبنای یک نمو نه ی آماری از۴۷۶ شرکت ، با اعمال محدودیت های لازم ۷۴ شرکت در دوره زمانی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ انتخاب گردید و فرضیه تدوین شده در این پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار Eviews7 مورد آزمون قرار گرفت.

 

۵-۳- نتیجه آزمون فرضیه

منطقی است که پیش بینی نماییم احتمال کشف رویه هاى حسابدارى سؤال برانگیز، توسط موسسات حسابرسی بزرگ در مقایسه با موسسات حسابرسی کوچک، بیشتر است. در نتیجه مدیریت سود در موسسات حسابرسی کوچک، بیشتر از موسسات حسابرسی بزرگ، رخ دهد. به عبارت دیگر مطابق با پیش بینی انجام شده اگر شرکتی توسط توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شود احتمال دستکاری فعالیت های واقعی در آن کمتر است و در واقع یک رابطه منفی بین اندازه موسسه حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی وجود خواهد داشت. از این رو در این تحقیق به بررسی رابطه بین اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی پرداخته شده است.
در تحقیقات خارجی برای اندازه گیری اندازه موسسات حسابرسی از شاخص های مختلفی از جمله شهرت موسسات حسابرسی، حجم کاری موسسات حسابرسی، سرمایه انسانی، تعداد صاحبکار و حق الزحمه موسسات حسابرسی استفاده می شود که در پژوهش حاضر اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شود بعنوان شرکت با اندازه حسابرسی بزرگ و اگر توسط موسسه حسابرسی، حسابرسی شود به عنوان شرکت با اندازه حسابرسی کوچک در نظر گرفته شده و معیاری برای اندازه موسسه حسابرسی در نظر گرفته شد، به طور خلاصه بسیاری از پژوهش های پیشین نشان داده اند، مدیریت سود با اندازه موسسات حسابرسی رابطه مثبت و معناداری دارند که نتیجه پژوهش حاضر خلاف آن را در ایران ثابت می کند.
در این تحقیق مطابق با پیش بینی صورت گرفته به رابطه منفی بین اندازه موسسه حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی دست یافتیم ولی این رابطه با توجه به نمونه انتخاب شده طی سال های ۸۸ تا ۹۲ از لحاظ آماری معنادار نمی باشد.
جدول (۵-۱)نتایج آزمون فرضیه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرضیه‌ نتایج
بین اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی رابطه معناداری وجود دارد. عدم پذیرش فرضیه

۵-۴-مقایسه نتایج با تحقیقات پیشین

اوکولی در سال ۲۰۱۴ در مقاله ای به بررسی رابطه بین اندازه موسسات حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی پرداخت. نتایج تحقیق او حاکی از وجود رابطه منفی و معنادار بین اندازه موسسه حسابرسی و مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی می باشد و نتیجه وی از نظر نوع رابطه با نتیجه بدست آمده در این تحقیق مطابقت و از نظر معنادار بودن مغایرت دارد.
اینام و همکاران در سال ۲۰۱۲ در پژوهشی به بررسی تاثیر کیفیت حسابرس (اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس، و دوره تصدی حسابرس) بر محدود کردن میزان مدیریت واقعی سود (دستکاری فعالیت های واقعی) پرداختند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد که بین حسابرسان چهار موسسه بزرگ حسابرسی و میزان مدیریت واقعی سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و این نتیجه هم از نظر معنادار بودن و هم از نطر نوع رابطه با نتیجه بدست آمده در این تحقیق در مغایرت است.
چی و همکاران در سال ۲۰۱۱ نشان دادند که حضور موسسه های حسابرسی بزرگ و با شهرت بالا با افزایش مدیریت واقعی سود همراه است. آن ها تایید کردند که افزایش موشکافی حسابرسی توسط حسابرسان بزرگ، انعطاف پذیری حسابداری شرکت را کاهش می دهد. بنابراین شرکت های حسابرسی شده توسط موسسه های حسابرسی بزرگ به احتمال زیاد به دستکاری فعالیت های واقعی متوسل می شوند. که این نتیجه با نتیجه بدست آمده در این تحقیق در مغایرت است.
حسابداری
هنوک در سال ۲۰۰۵ در پژوهش خود به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرس پرداخت و پی برد مؤسسات حسابرسی بزرگ همیشه خدمات بهتری نسبت به مؤسسات کوچکتر ارائه نمی دهند. که نتیجه تحقیق او مطابق با نتیجه بدست آمده در این تحقیق است.
باود و ویلکینز در سال ۲۰۰۴ دو پژوهشگر بلژیکی آثار اندازه مؤسسه حسابرسی را بر کیفیت حسابرسی به آزمون گذاشتند و برای اندازه حسابرسی، عواملی چون سهم بازار حسابرس، تعداد صاحبکاران مؤسسه حسابرسی و … قرار دادند. و برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی از معیار اندازه گیری مدیریت سود استفاده نمودند. درنهایت نتایج پژوهش های ایشان نشان داد، رابطه معناداری بین اندازه حسابرس و کیفیت حسابرسی وجود ندارد. و نتیجه تحقیق آن ها با نتیجه بدست آمده در این تحقیق مطابقت دارد با این تفاوت که در این تحقیق از مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی استفاده شده است.
جئونگ و رو در سال ۲۰۰۴ به بررسى رابطه بین اندازه موسسه حسابرسى و اقلام تعهدى اختیارى بر روى شرکتهاى کره اى پرداختند و دریافتند که بین اقلام تعهدى اختیارى گزارش شده توسط شرکتهایى که به وسیله موسسات بزرگ حسابرسی رسیدگى شده اند و شرکتهایى که به وسیله سایر موسسات دیگر رسیدگى شده اند، تفاوت معنادارى وجود ندارد. همچنین، آنها به تفاوت معنادارى بین اقلام تعهدى اختیارى گزارش شده پس از تغییر موسسه حسابرسى از موسسات بزرگ به موسسات غیر بزرگ یا بالعکس دست نیافتند. و نتیجه تحقیق آن ها با نتیجه بدست آمده در این تحقیق مطابقت دارد با این تفاوت که در این تحقیق از مدیریت سود مبتنی بر نقدینگی استفاده شده است.
محمدی در سال ۱۳۹۰ در مقاله ای به بررسی رابطه اندازه موسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج پژوهش نشان می دهد اندازه موسسه حسابرسی رابطه منفی معناداری با کیفیت حسابرسی دارد. این ارتباط منفی نشان می دهد موسسات حسابرسی بزرگ و دارای تعداد صاحبکار بالا، در مقایسه با موسسات حسابرسی کوچک و دارای تعداد صاحبکار کم از کیفیت حسابرسی پایین تری (مدیریت سود پایین تری) برخوردارند نتیجه وی با نتیجه بدست آمده در این تحقیق از نظر نوع رابطه مطابقت و از نظر معنادار بودن مغایرت دارد.

۵-۵- پیشنهادهای کاربردی

با توجه به نتیجه فرضیه و اینکه اندازه موسسه حسابرسی رابطه منفی با مدیریت سود مبتنی بر جریان نقدی دارد، توصیه می شود به منظور رقابتی شدن حسابرسی در جهت کاهش دستکاری فعالیت های واقعی، به موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی بیشتر بها داده شود و زمینه برای رقابت این موسسات با سازمان حسابرسی فراهم گردد و در این راستا، شرایطی فراهم شود که استانداردهای حسابرسی، قوانین و مقررات حرفه ای، تمام و کمال توسط موسسات حسابرسی رعایت گردد.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:22:00 ب.ظ ]