ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۴ | ... | |
واژه ضمان در احادیث به مفهوم لغوی فراوان دیده میشود. از آن جمله دو مورد ذیل است:
ان الامام ضامن للقراء. (ابن بابویه، ۱۳۶۳، ۳۷۸) این روایت، تعهد به معنای تکلیف امام را نسبت به صحت نماز مامومین بیان میکند گویا صحت نماز آنان، به صحت نماز امام بستگی دارد و او متکفل صحت نماز مامومین خود میباشد. (عمید زنجانی، ۱۳۸۲، ۳۹)
مفهوم اصطلاحی ضمان در اصطلاح فقها، ضمان به دو معنای عام و خاص به کار میرود. در مورد ضمان به معنای اعم تعابیری نظیر عبارات زیر وجود دارد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. اقسام ضمان حقوقدانان ضمان را به سه قسم تقسیم کردهاند که عبارتاند:
ضمان ناشی از عقد (ضمان معاوضی) «ضمان ناشی از عقد» همان ضمان ناشی از قراردادهاست، (طاهری، ۱۴۱۸، ۲۱۲) یعنی هرگاه در عقود معاوضی، تلف یا اتلاف موضوع معامله به حکم قانون موجب ضمان گردد و ضمان ضامن از همان مال تلفشده حساب شود، این ضمان را ضمان معاوضی گویند. (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۸، ۴۲۳) مثلاً در عقد بیع، فروشنده و خریدار، هر دو در مقابل یکدیگر ضامن هستند، یعنی بایع متعهد و ضامن است که مبیع را به مشتری تسلیم کند و مشتری هم ضامن است که ثمن را به بایع بپردازد و در صورت مستحق للغیر درآمدن هریک از مبیع و ثمن، بایع و مشتری ضامن درک آن میباشند. آنچه بهعنوان نتیجه میتوان گفت، این است که ضمان معاوضی با عقد به وجود میآید و با تسلیم خاتمه مییابد.
ضمان قراردادی تعهداتی که شهروندان نسبت به همدیگر دارند گاه مصنوع اراده انشائی آنهاست، چنین تعهدی ناشی از قرارداد است. قصد انشاء طرفین یک قرارداد، گاه سبب ایجاد تعهد بین دو شهروند یعنی دو طرف قرارداد میشود (مادهی ۱۹۱ قانون مدنی) که به این تعهد «ضمان قراردادی» گویند؛ مانند اینکه معماری در مقابل مالک زمینی طبق قراردادی تعهد نماید که در مقابل دستمزد معین در یک قطعه زمین مالک، آپارتمانی ظرف یک سال احداث نماید که تعهد مالک به پرداخت دستمزد و تعهد معمار به احداث بنا هر دو تعهد قراردادی است. در صورت نقض این تعهد از جانب یکی از متعهدین و ورود خسارت، وی ملزم به جبران ضرر میباشد که به آن ضمان قراردادی گویند. به عبارتی ضمان قراردادی عبارت از مسئولیت کسی است که بهموجب عقدی از عقود معین یا غیر معین تعهدی را پذیرفته و به علت عدم انجام تعهد یا تأخیر در انجام تعهد خسارتی به متعهدله وارد نماید که در این صورت متعهد مکلف است خسارت وارده را جبران کند. (امامی، بی تا، ۳)
ضمان قهری در زندگی اجتماعی، شهروندان غیر از تعهدات قراردادی، وظایف و الزامات دیگری نسبت به هم دارند که این تعهدات و الزامات به رفتارهای اجتماعی افراد نظم میبخشد. این الزامات ریشه در اراده انشائی شهروندان نداشته بلکه از طرف قانونگذار بر آنها تحمیل شده است که میتوان به «تکالیف و الزامات» تعبیر نمود. بهعنوانمثال شهروندان ملزماند که اسباب آلودگی صوتی و آلودگی محیطزیست را فراهم نکنند یا به نحوی رفتار نمایند که سبب ضرر غیرمتعارف دیگران نشود. در مواردی که این الزام یا تکالیف نقض شده و به شهروندی ضرر وارد آید، مقصر مجبور به جبران خسارت وارده میباشد که ضمان غیر قراردادی یا قهری نامند. (یزدانیان، ۱۳۸۶، ۴۹)
مبانی ضمان با توجه به تعریفی که از ضمان عقدی شد می توان به این نکته پی برد که مبنای ضمان قراردادی به طور مستقیم از عقد ناشی می شود؛ یعنی اینکه طرفین هرکدام به طور مستقیم تعهد می نمایند که در صورت عدم انجام تعهدشان مسئول و ضامن آن می باشند، بنابراین از تکرار دوباره آن خوداری می کنیم و به مبانی ضمان قهری و نضراتی که در این مورد مطرح شده است اشاره می کنیم.
مبانی نظری ضمان قهری در مورد ضمان قهری نظریاتی مطرح شده است که مهم ترین آنها عبارتند از:
نظریه تقصیر بر مبنای نظریه تقصیر، برای اینکه زیاندیده بتواند خسارت خود را از کسی بخواهد، باید ثابت کند که تقصیر او سبب ورود خسارت شده است. در احراز تقصیر، زیاندیده نقش مدعی را دارد و باید دلایل اثبات آن را بیاورد. در مسئولیتهای قراردادی، بهطور معمول اثبات عدم انجام تعهد برای این منظور کافی است و متعهد در صورتی از مسئولیت معاف میشود که ثابت کند مانع قهری و احتراز ناپذیر و پیشبینینشدهای (قوه قاهره) او را از اجرای قرارداد باز داشته است. ولی در مسئولیتهای قهری، تقصیر همیشه برخلاف اصل است و نیاز به اثبات دارد و زیاندیده، مدعی به شمار میآید. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۲۲) ضعف این نظریه این است که اثبات تقصیر همیشه برای مدعی امکان ندارد و در بیشتر موارد ممکن است که خسارات بدون جبران باقی بماند؛ چرا که اثبات تقصیر برخلاف اصل است.
نظریه ایجاد خطر نظریه خطر بر آن است که برای تحقق مسئولیت در یک مصداق خاص، کافی است که بین یک فعل خاص و ضرر رابطه برقرار شود، بدون آنکه به احراز تقصیر نیازی باشد. نظریههای دیگری وجود دارد که برای مثال میتوان از نظریه تضمین حق نام برد. (راعی و شریفیان، ۱۳۹۰، ۹۱)
نظریههای مختلط نظریه تقصیر و خطر دو نظر شایع با مبانی و استدلالات خاص خود هستند. لیکن باید به نظریات واسطی اشاره شود که در جهت تعدیل و تعامل منافع و مضار دو نظر قبلی ارائهشده است:
۲-۱-۳-۱-۳-۲ نظریه کار نامتعارف بر اساس این نظریه، فعل نامتعارف و غیرعادی سبب ایجاد مسئولیت برای جبران خسارات زیستمحیطی میگردد. لذا اگر اقدامی متعارف و یا بهاصطلاح فقهی «مباح» انجام گیرد و در اثر این اقدام خساراتی بهمحیط زیست وارد آید؛ شخص تنها در صورت اثبات تقصیر محکوم به جبران خسارت میگردد. (بهرامی احمدی، ۱۳۸۶، ۱۲۸) در نظریه کار نامتعارف که برای رفع اشکالات و کاستیهای نظریه خطر مطرح شده، بیان میدارد که معیار در مسئولیت، کار نامتعارف است. اگر دیگران از عمل نامتعارف شخص آسیب ببیند، در اینجا مسئولیت مدنی وجود دارد. (مقدادی، ۱۳۹۳، ۵) نکتهای را که باید به آن توجه داشت، این است که در واقع این نظریه نسبت به نظریه قبلی از جامعیت و اعتبار بیشتری برخوردار است؛ زیرا برخلاف نظریه فرض تقصیر، درصورتیکه شخص کار مباحی را انجام دهد و خسارتی را به بار آورد، شخص زیاندیده باید تقصیر او را اثبات نماید. درحالیکه در نظریه فرض تقصیر بین کار مباح و کار نامتعارف تفاوتی قائل نشده بود و این ایرادی بود بر نظریۀ فرض تقصیر که تا حدودی بهوسیلۀ این نظریه (کار نامتعارف) رفع شد.
۲-۱-۳-۱-۳-۳ نظریه خطر در برابر انتفاع این نظریه، مبنایی اقتصادی را برای توجیه مسئولیت برمیگزیند. در واقع در این نظریه، مسئولیت شخص در برابر سودجویی و انتفاع وی قرار میگیرد. پس هرکس سود اقدامی را میبرد، باید زیان آن را نیز تحمل نماید؛ (فهیمی و مشهدی، ۱۳۹۰، ۳۱۸) زیرا اخلاق و عدالت حکم میکند هرکس سود کاری را میبرد پاسخ گوی خسارت آن نیز باشد اگر کسی با هدف سود بردن، کاری ایجاد نماید و خسارتی را به عمل بیاورد، مسئولیت خسارات آن را نیز باید پذیرا باشد. (مقدادی، ۱۳۹۳، ۷) به نظر میرسد که این نظریه فقط مشمول شخص منتفع و آن هم درصورتیکه از اعمال خطرناک شخص ضرری به بار آید، میشود؛ بهعبارتیدیگر اگر شخصی کاری را انجام دهد که در واقع آن کار خطرناک نباشد و خساراتی بر شخص دیگری وارد نماید نمیتوان او را بهوسیلۀ این نظریه مسئول دانست و این یک عیب اساسی این نظریه است. لذا برای اینکه این نظریه از مطلوبیت کافی برخوردار باشد باید هم کار خطرناک و هم کار غیر خطرناک را در برگیرد؛ زیرا فقط در این صورت است که این نظریه میتواند نسبت به دیگر نظریات از مطلوبیت بیشتری برخوردار گردد.
نظریه تضمین حق افزون بر دو نظریۀ تقصیر و خطر فوق، بوریس استارک، استاد دانشگاه پاریس، نظریۀ دیگرى را بهعنوان مبناى مسئولیت مدنى مطرح کرده که به نظریۀ تضمین حق معروف است. بهنظر این دانشمند حقوق، مبناى مسئولیت مدنى محدود و منحصر به نظریۀ تقصیر یا نظریۀ خطر نیست و اشتباه است که تنها به آثار و ارزیابى عمل عامل زیان توجه کنیم و حقوق زیاندیده و تضمین قانونگذار را فراموش کنیم. طبق این نظریه، هرکسی در جامعه حق دارد سالم و ایمن زندگى کند و این حقى است که قانون براى اشخاص قائل شده است. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۱۲۸) استارک در نظریۀ تضمین حق، بین خسارات بدنى و مالى از یک سو و خسارات معنوى و اقتصادى از سوى دیگر، تفاوت گذارده است. دستۀ نخست قطع نظر از تقصیر عامل ورود زیان، در هرحال باید جبران شود و مسئولیت ناشى از آن نوعى است، لیکن در مورد خسارات معنوى و اقتصادى اگر همراه با زیانهای بدنى و مالى نباشد، مسئولیت در صورتى ایجاد مىشود که مرتکب کار زیانبار مقصر باشد. (طاهری، ۱۴۱۸، ۲۹۳) عیب اساسی این نظریه این است که زیان مالی و اقتصادی به یک معنا میباشند؛ بنابراین اگر در یکزمان تقصیر را در خسارات مالی و اقتصادی شرط ایجاد مسئولیت بدانیم و در زمان دیگر آن را شرط ندانیم، باعث میشود که افراد در حقوق خود دچار سردرگمی شوند و نتوانند بهآسانی به حقوق خود برسند؛ چرا که گاهی بهعنوان مدعی باید اثبات تقصیر نماید و گاهی بهعنوان منکر نیازی به اثبات تقصیر ندارد، درحالیکه موضوع زیانهای مالی و اقتصادی بوده است؛ بنابراین شایسته است که خسارات معنوی و مالی و اقتصادی در یک دسته قرار گیرند و خسارات بدنی خود به تنهایی یک دسته قرار گیرد.
نظریه انتساب ضرر مقصود از قابلیت انتساب، قابلیت انتساب زیان به عامل آن است، بدین معنا که هرگاه زیانی پدید میآید، مسئولیت جبران خسارت بر عهدهی کسی است که زیان مستند به عمل (فعل یا ترک فعل) او باشد. این قابلیت انتساب، مبتنی بر رابطه سببیت است. البته در مسئولیت مدنی، مفهوم فلسفی از رابطه سببیت، یا معنای رایج آن در علوم دیگر مدنظر نیست، بلکه منظور، مفهومی است که عرف از آن درمییابد. (یزدانیان، ۱۳۸۶، ۲۶۰)
ارکان ضمان قهری برای تحقق ضمان در همه حال وجود سه رکن ضروری است: اول آنکه زیانی واقع شده باشد باشد و در ادامه فعل زیانباری رخ داده باشد و سرانجام میان این دو رابطهی سببیت وجود داشته باشد.
زیان در این قسمت ابتدا مفهوم ضرر و سپس اقسام ضرر و شرایط ضرر قابل مطالبه بررسی می شود.
مفهوم ضرر در مورد «ضرر» اهل لغت معانی مختلفی را ذکر کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
اقسام ضرر ضرر بر دو قسم است ضرر مادی و ضرر معنوی که ابتدا ضرر مادی و سپس ضرر معنوی بررسی خواهد شد:
ضرر مادی منظور از ضرر مادی زیانی است که دارایی شخص در اثر آن کاهش پیدا کند یا از افزایش آن جلوگیری نماید، مثل از بین رفتن عین مال (مثل سوختن فرش یا کشتن حیوان) یا کاهش قیمت مال (ساختن برج در مجاورت خانه شخص که عدم تابش آفتاب را سبب گردد و بهای خانه را کاهش دهد) یا از بین رفتن منفعت، منافعی که ممکن الحصول بوده و در اثر ارتکاب جرم از آن محروم و متضرر شده است و یا صدمات وارد به سلامتی وحیات شخص که در نتیجه، بیکاری و ازکارافتادگی و هزینههای درمان و معالجه را به دنبال دارد. (مدنی، ۱۳۸۳، ۹۴) آنچه را که میتوان از این عبارت نتیجه گرفت این است که ضرر مادی به دو قسم تقسیم میشود: ۱- از بین رفتن اعیان ۲- از بین رفتن منافع ممکن الحصول. آنچه را که نباید بیاعتنا از کنار آن گذشت این است که از بین رفتن منافع را زمانی میتوان ضرر نامید که ممکن الحصول باشد در غیر این صورت نمیتوان ضرر را قابل مطالبه دانست.
ضرر معنوی در اندیشهی دینی هتک حرمت انسان توسط خود او یا دیگری به منزلۀ هتک حرمت الهی تلقی میشود. چرا که حرمت او بالاتر از مهمترین حرمتهای الهی یعنی بیتالله الحرام دانسته شده است؛ بنابراین شناسایی حرمت و کرامت انسان ایجاب میکند که حقوق و منافع معنوی وی موردحمایت قرار گیرد. در تعاریفی که فقها از مفهوم مطلق ضرر ارائه دادهاند، به برخی از اقسام ضررهای معنوی اشارهشده است. بهعنوانمثال، میرزا حسن بجنوردی، ورود هرگونه نقص به آبرو، جان و هر بعدی از ابعاد وجودی شخصیت انسان را جزو مصادیق ضرر محسوب کرده است. ) بجنوردی، ۱۴۱۰، ۱۲۴) بنابر آنچه فقها گفتهاند میتوان به این نتیجه رسید که ضرر معنوی از نظر حرمت آن ریشه و مبنای الهی دارد، ولی یک نقدی که بر این نظریه وارد است این میباشد که بعضی از خسارات معنوی مانند احساس درد جسمی نمیتواند ریشۀ الهی داشته باشد؛چرا که در این صورت خیلی از خسارات بدون جبران باقی میماند.
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:44:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|