بیشتر کسانی که روی موضوع تنش یا فشار روانی کار میکردند، ابتدا به نشانههای فیزیولوژیک توجه مینمودند. اصولاً این بدان سبب بود که آن موضوع به وسیله کسانی که در علوم پزشکی و بخش بهداشت کار میکردند، مورد توجه و تحقیق قرار میگرفت. تحقیقات مزبور نشان میدهد که، تنش یا فشار روانی میتواند موجب اختلال در سوخت و ساز بدن ( متابولیزم) شود، ضربان قلب را بالا ببرد و باعث افزایش فشار خون گردد، سردرد بیاورد و فرد را مستعد حملههای قلبی کند(رابینز،۱۳۷۶).
الف : بیماریهای فشار عصبی در دستگاه اعصاب
ـ سردردهای شدید همراه با احتقاق مغزی و سرگیجه یا میگرن و پیشانی
ـ تیکهای عصبی دست و پا و پلک و چشم
ـ لکنت زبان بویژه هنگام عصبانیت
ـ عصبانیت و تندخویی
ـ لرزش عضوی
ـ فلجهای دست و پا و یا بقیه بدن
ب: بیماریهای فشار عصبی در دستگاه گردش خون
ـ انفارکتوس قلبی ( سکته قلبی)
ـ اسپاسم شراین کرونر یا گرفتگی شدید عروق قلبی
ـ ازدیاد فشار خون در اثر ازدیاد رنین
ج: بیماریهای فشار عصبی در دستگاه گوارش
ـ از بین رفتن لثه
ـ اسپاسم مری
ـ زخم معده
ـ زخم اثنی عشر
ـ کولیت مزمن یا ورم مزمن روده
ـ اسهال یا یبوست متناوب
ـ بیاشتهایی اشتهای کاذب
د : بیماریهای فشار عصبی روی پوست
ـ اگزما یا سودا
ـ پوزیس نوعی بیماری جلدی که براثر آن روی پوست بدن لکههای پوستهدار ایجاد میشود.
ـ کهیر
ـ آکنه یا جوش غرور جوانی(صادقی،۱۳۸۷).
۲-۳-۷-۳)پیامدهای روانی
پیامدهای رفتار فشار عصبی بستگی به سلامت جسمانی ـ روانی فرد دارند. هنگامیکه اشخاص در محیط کار با فشار عصبی شدیدی مواجه هستند ممکن است دچار افسردگی ، پرخوابی ، یا بیخوابی شوند. و ممکن است باعث بروز مشکل خانوادگی و ناراحتیهای جنسی نیز بشود(مورهد، ۱۳۸۵). موارد فشار روانی که در زندگی روزانه و زندگی اداری و شغلی افراد پدید میآیند. عمدتاً شامل ناکامی و اضطراب و کشمکش درونی است که هر یک از آن ها به موانع و مشکلات گوناگونی وابستگی دارد که در راه رسیدن به هدف پدید میآید.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
الف: ناکامی:
ناکامی چیزی است که مانع رسیدن شخص به هدف میشود، بدین معنی که راه شخص برای رفتاری که موجب رسیدن به هدف است، مسدود میگردد. هرگاه هنگام صبح بخواهید به محل کار خود بروید و اتومبیلتان روشن نشود، شما درکوشش خود ناکام شدهاید. معمولاً افراد مختلف در برابر ناکامی واکنشهای گوناگون از خود نشان میدهند. و این واکنشها، نمایندهی وضع و ساختمان روانی و شخصیتی آنان است. رفتار افراد ممکن است جنبهی تجاوزکارانه یا دفاعی و یا محافظهکارانه داشته باشد. واکنش فرد به ناکامی بستگی به تصویر ذهنی وی از موقعیت و وضعیت دارد. اگر موقعیت پیش آمده به سبب خطای فرد نباشد، وی احساس گناه نمیکند اما اگر مانع پدید آمده تصویر شخصیتی فرد را مورد تهدید قرار دهد به طوری که وی احساس بیکفایتی یا گناه کند در این صورت رفتار وی جنبه دفاعی به خود میگیرد. به طوریکه رفتار افراد در این مواقع قابل پیشبینی نیست، ولی هرگاه فرد راه چارهی مناسبی برای حل مشکل برگزیند، رفتاری سازنده از خود نشان داده است. مدیران با کفایت در صورت امکان به کارکنان خود کمک میکنند تا بر ناکامیها پیروز شوند و این امر تنها از راه برطرف کردن تهدیدهای شغلی و نشان دادن راه چارههای درست امکان پذیر است(علوی ، ۱۳۷۰).
ب ـ اضطراب:
اضطراب نوعی فشار روانی است که با ناکامی بستگی زیاد دارد. در این حالت به جای این که فرد به اتفاقات کنونی واکنش نشان دهد. نگران وضع آینده میشود. هرگاه شخصی تصور ناکامی آینده خویش را داشته باشد، دچار اضطراب میشود. از آنجا که هیچکس نمیتواند آینده را پیشبینی کند و همیشه عدم اطمینان از پیشآمدهای آینده وجود دارد، بنابراین اضطراب نیز به طور طبیعی موجود است. دانستن این نکته نیز سودمند است که اضطراب ملایم خود میتواند انگیزهای برای پیشبرد کارهای آینده باشد. کارمندان یک سازمان با این احساس تا حدودی با همکاران خود به رقابت میپردازند، از استعدادهای خود استفاده میکنند و بر فعالیت خویش میافزایند. در بسیاری از موارد نگرانی از این که چه پیش خواهد آمد، سبب رفتار مؤثر، کارآیی بیشتر و شکوفایی حس خلاقیت کارکنان میشود. با وجود این، پیامد اضطرابهای شدیدتر، میتواند برای شخص وخیم باشد. اشخاصی که دچار اضطرابهای نسبتاً شدید میباشند، اغلب نسبت به آینده نامطمئن و از نظر حالت روانی ترسان و محتاط میشوند.
ج ـ کشمکش درونی:
آخرین نوع فشار روانی، حالتی است که هنگام انتخاب یا تصمیمگیری پدید میآید این حالت از فشار روانی را کشمکش درونی مینامند کشمکش درونی یا تعارض هنگامی رخ میدهد که چند راه ممکن برای رسیدن به هدف در پیش است و شخص باید یکی از راه ها را انتخاب نماید. و بر آن اساس رفتاری از خود نشان دهد. در واقع کشمکش درونی آن گاه ظاهر میشود که شخص در برابر دو یا چند راه ممکن قرار گیرد و اندیشهای در پس هر یک از آن ها وجود داشته و شخص نداند که کدام راه را برگزیند. کشمکش خود به عنوان یک نیروی انگیزشی به فعالیت میپردازد. فردی که دچار کشمکش درونی است برای کاهش ناراحتی خود کوشش میکند که موقعیت را تغییر دهد(علوی ، ۱۳۷۰).
۲-۳-۷-۴)پیامدهای رفتاری
پیامدهای رفتاری فشار عصبی واکنشهائی هستند که ممکن است باعث ایجاد آسیب به فرد یا دیگران شوند. یکی از این نوع رفتارها سیگار کشیدن است. نتایج تحقیقات به عمل آمده نشان میدهند اشخاص هنگامیکه دچار فشار عصبی میشوند تمایل به کشیدن سیگار پیدا میکنند. شواهدی نیز در دست است که نشان میدهد بین اعتیاد به الکل و مواد مخدر با فشار عصبی رابطهای وجود دارد. البته این ارتباط چندان زیاد نیست. حادثه آفرینی، خشونت بهم خوردن اشتها نیز از جمله پیامدهای رفتارهای فشار عصبی میباشند(مورهد، ۱۳۸۵). پیامدهای رفتاری به صورت تغییر در میزان تولید، غیت و جابهجایی کارکنان و نیز به صورت تغییر در عادت غذا، افزایش مصرف دخانیات سرعت در حرف زدن پدیدار میگردد(رابینز،۱۳۷۶).
عکس مرتبط با سیگار
۲-۳-۷-۵)پیامدهای سازمانی
بدیهی است آنچه که تاکنون تحت عنوان پیامدهای فردی مورد بررسی قرار گرفت، میتواند برسازمان نیز اثر بگذارد. به هر حال فشار عصبی پیامدهای دیگری نیز دارد که اثر مستقیمتری بر سازمان دارد.
عملکرد ـ کنارهگیری ـ طرز تلقیها از پیامدهای مستقیم فشار عصبی بر سازمان هستند. کاهش عملکرد در مورد کارگران اجرایی به صورت کیفیت ضعیف کار و افت بهرهوری متجلی میگردد و در مورد مدیران به معنی تصمیمگیری غلط و یا برهم خوردن روابط کاری با دیگران به دلیل عصبانیت و ناسازگاری باشد. و مهمترین انواع کنارهگیری عبارتند از غیبت و استعفا و در مورد طرز تلقیها رضایت شغلی، روحیه، تعهد سازمانی همزمان با انگیزش فرد است.پیامد نهایی فشار عصبی که هم بر اشخاص و هم بر سازمانها اثر میگذارد، واماندگی است(مورهد، ۱۳۸۵).
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی کارکنان کارخانجات تولیدی توس چینی
الف: واماندگی
یک احساس تحلیل رفتگی است و هنگامی به وجود میآید که فرد احساس میکند، فشارهای خیلی زیادی را تحمل میکند. و منابع رضایت نیز خیلی کم میباشد.( شکل ۲-۸) چگونگی بروز درماندگی در فرد را نشان میدهد.نخست اشخاصی که دارای اشتیاق بالا بوده وانگیزش شدیدی برای انجام کار دارند، در شرایط ویژهای اولین قربانیان حالت واماندگی میباشند. آن ها بویژه هنگامیکه سازمان نوآوری آن ها را نادیده گرفته و یا محدود کرده است و دائماً به فکر منافع خود میباشد، آسیب میبینند. در چنین موقعیتی فرد احتمالاً بیش از اندازه خود را درگیر شغل خود میکند. به عبارت دیگر، ممکن است فرد همزمان با تلاش برای تحقق انتظارات سازمان، موضوعهای مورد نظر خود را نیز جامعه عمل بپوشاند.
محتملترین اثرات این حالت بروز خستگی، سرخوردگی و درماندگی ناشی ازحجم الزامات خارج از تحمل فرد میباشد. در این مرحله ممکن است از رفتن به سرکار احساس وحشت کند، ممکن است وقت زیادتری را صرف انجام کار کند ولی موفق به انجام کار کمتر شود و ممکن است ناتوانی فکری و جسمی از خود نشان دهد.
شخص دارای اشتیاق و انگیزش برای انجام بسیاری از کارها
فشار عصبی ممتد، خستگی ، سرخوردگی، درماندگی
کاهش اشتیاق و انگیزش، از دست دادن اعتماد به نفس و ترک روانی سازمان
سازمانی که هم اشتیاق شخص را خنثی میکند و هم به او فشار وارد میآورد که نیازهایش را رأساً برطرف کند.
واماندگی شغلی
شکل ۲-۸ :فرایندواماندگی(مورهد، ۱۳۸۵)
جهت
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:03:00 ق.ظ ]