رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستانهای کهگیلویه و لنده
به وسیله: داریوش حاجی زاده
چکیده
هدف این پژوهش، رابطه بین فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه و لنده میباشد. جامعه آماری تحقیق به تعداد ۱۰۵ نفر میباشد که با بهره گرفتن از فرمول کوکران ۸۳ به شکل نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر همبستگی میباشد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامههای استاندارد رندسیپ (۱۹۷۹) جهت خلاقیت و دنیسون (۲۰۰۰) جهت فرهنگ سازمانی استفاده شده است . که روایی آنها توسط متخصصان مدیریت تأیید شده است. پایایی پرسش نامه با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ به ترتیب ۸۸/۰ و ۸۹/۰ بدست آمد. برای تحلیل آماری داده ها نیز از آزمون توصیفی فراوانی، درصد میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. همچنین در نتایج نشان دادند که بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی دو شهرستان کهگیلویه و لنده رابطه معنی داری وجود دارد و بین زنان و مردان این دو شهرستان به دلیل عوامل انگیزشی مثل مسئولیت پذیری، قدرت تصمیم گیری و جذابیت شغلی برای زنان تفاوت وجود دارد. فرهنگ در هر سازمانی باعث بوجود آوردن خلاقیت و نوآوری و از طرفی خلاقیت عامل مستقلی در تعیین فرهنگ سازمانی است. و فرهنگ سازمانی خلاقیت را پیش بینی می کنند.
واژه های کلیدی: فرهنگ سازمانی، خلاقیت، دبیران تربیت بدنی شهرستانهای کهگیلویه ولنده.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
امروزه سازمانها جایگاه والا و برجسته ای در ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع پیدا کرده اند. بسیاری از فعالیتهای اساسی و حیاتی مربوط به زندگی در سازمانها انجام می گیرد و زندگی بدون وجود سازمانهای گوناگون غیر مقدور است. با وجود این، نیل به موفقیت و پیشرفت همه جانبه و تأمین و رفاه و آسایش به صرف وجود سازمانها تحقق نمییابد، بلکه برای این منظور به سازمانهای کارآمد و اثر بخش نیاز است ( انعامی، ۱۳۸۱). استیفن رابینز، سازمان را چنین تعریف کرده است: سازمان پدیدهای اجتماعی به شمار می آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی بوده و برای تحقق هدف یا اهدافی، براساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند (رابینز، استیفن پی، ۱۳۸۶).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
از ارکان مهم در سازمانها فرهنگ سازمانی است چستربرناد[۱] در مورد فرهنگ سازمانی میگوید:آنچه امروز بخش پنهان و پوشیده سازمان ( کوه یخ سازمان) نامیده می شود فرهنگ آن سازمان خوانده می شود و از فرهنگ به عنوان یک ضرورت، برای عملکرد موفق سازمان اشاره کرده است ( مارتین و لیننکوک ، ۲۰۰۹). تلاش های پژوهشی «آلتون مایو[۲]» و همکارانش فرهنگ را نظامهایی که از هنجارها و نهادهای اجتماعی که در میان دستههای گوناگون پدید می آید و بر رفتار آنان اثر میگذارد، تعریف کرد ( زارعی متین، ۱۳۷۶).
فرهنگ سازمانی را نظامی از استنباط مشترک میداند که اعضا نسبت به یک سازمان دارند همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود، بدین ترتیب فرهنگ سازمانی هویت اجتماعی هر سازمان را تعیین می کند و به ساده ترین وجه میتوان فرهنگ سازمانی را ترکیبی از باورها، ارزشها و پیش فرضهایی دانست که در سازمان وجود دارد و همه اعضای سازمان، کم و بیش بطور یکسان در معرض آن قرار میگیرند و تا حدودی نسبت به آن توافق و هم رأی وجود دارد (صفائی قادیکلایی، اندرخورا، ۱۳۸۸). دنیسون[۳] فرهنگ سازمانی را دارای چهار بعد میداند: درگیری در کار، سازگاری، انطباق پذیری و رسالت. با توجه به نقش کلیدی مدیران و دبیران تربیت بدنی در ارائه خدمات به نسل جوان کشور، شناخت فرهنگ سازمان و ارائه راهکارای مطلوب و سازنده برای بهبود آن ضروری است.
خلاقیت به عنوان یک نیاز عالیه بشری در تمام ابعاد زندگی انسان مطرح است و عبارت است از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان بطوریکه حائز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی یا طریق جدید را باشد شامل می شود و چون در محیط رقابتی عصر حاضر عدم توجه به مشتریان می تواند لطمات شدیدی به سازمان های آموزشی و تجاری وارد سازد چه بسا سازمان را به افول نزدیک کند میتوان با بهره گرفتن از خلاقیت مسیر و بهبود روز افزون سازمان و سیستم، همیشه سازمانهای بالنده و یادگیرنده داشته باشیم و از آنجایی که مدیریت کیفیت نقش مهمی در رابطه با دخالت مشتریان دارد، میتوان با گرفتن خلاقیت و دادن خلاقیت با توجه به ارتباطات مشتریان خود راه حلهای جدید و شکوفا را ابداع کند ( رضائیان، ۱۳۹۲).
لذا در پژوهش در نظر دارد تا رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت در دبیران تربیت بدنی در شهرستانهای کهگیلویه و لنده را بررسی نماید.
۱-۲- بیان مسئله
غالبا کشورهای در حال توسعه با نوعی پایین بودن اثربخشی و کارایی سازمانی مواجه هستند و این در حالی است که جهت رفع این مشکل، وجود افرادی با تعهد بالای سازمانی که دارای ارزش ها و باورهای مشترکی می باشند، لازم و ضروری است. اهمیت این امر وقتی نمایان می شود که نظام اداری و سازمانی را به منزله ابزاری برای تحقیق اهداف توسعه در ابعاد مختلف تلقی کنیم. با این تعبیر، وجود یک حس و باورهای مشترک میان مجوعه اعضای سازمان جهت انسجام بخشیدن به بخش ها و مؤلفه های مختلف الزامی است. جهان در ۳۰ سال گذشته شاهد احیای توجه پژوهشگران به ماهیت و تأثیر فرهنگ سازمانی در رابطه با سازمان و کار مدرن بوده است (هاوکینز[۴]۱۱۹۹۷). رابینز معتقد است که فرهنگ سازمانی قوی، نوعی ثبات رفتاری ایجاد می کند و می تواند به عنوان یک ابزاری قدرتمند جایگزین قوانین و مقررات رسمی پیچیده در سازمان باشد. به عبارت دیگر فرهنگ سازمان وسیله ای است که برخورد ما را با مسائل سازمان تسهیل کرده است و نحوه تغییر و تفسیر ما را از رویدادهای اطراف مان شکل میدهد. یکی از ویژگیهای عملکرد مدیریت منابع انسانی، تمرکز بر روی کارمندان به عنوان یک امتیاز با ارزش است. سازمانها به معنای وسیله رکن اجتماع کنونی و مدیریت مهمترین عامل در حیات رشد و بالندگی سازمانهاست و بی شک این وظیفه مدیران است که با توجه به اهداف سازمانی روند حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب را هدایت کنند از طرفی تغییرات گسترده در سطح جهانی سازمان ها را برای رسیدن به هدف خود هر روز با مشکلات و تغییرات متعددی مواجه ساخته است .این تغییرات موجب شد که روز به روز تحولات جدیدی در خصوص نظریه های مدیریت سازمانی صورت می گیرد. به طوری که می توان اذعان کرد در طول قرن۲۰ دو نظریه ارائه شده است نکته قابل توجه در تمام نظریهها تأکید بر نقش با اهمیت مدیریت و نیروی انسانی کارآمد سازمان در جهت رسیدن به اهداف سازمانی است ( اسلامی، ۱۳۸۶).
عکس مرتبط با منابع انسانی
اهمیت مدیران و کارکنان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان به منظور تأسیس این نیازها مؤثر میدانند و می افزایند که رفتار آنها می تواند در محیط کار بسیار با اهمیت تلقی شود از این رو که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار مدیران و کارکنان در محیطهای مختلف سازمان اعم از تولیدی و خدماتی پرداخته اند.اما با توجه به نقش میانجی فرهنگ با اعضای سازمان و تأثیری که بر رفتار کارکنان دارد می تواند نقش مهمی در پیشبرد اهداف تربیت بدنی که همانا ارائه خدمات بهینه به شهروندان است ایفا نماید و افق جدیدی را در پیش روی ادارات ورزش و جوانان روشن نماید (اسلامی وسیار،۱۳۸۶). با توجه به اهمیت فرهنگ در شکل دادن رفتار اعضای سازمان و همچنین نقش رفتارهای فرانقشی در موفقیت سازمانی، مدیران از اوایل دهه ۱۹۸۰ توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانی گسترده و رفتارهای فرانقشی در سازمان توجه نماید. یکی از عناصر لازم برای ایجاد یک سازمان با سلامت سازمانی به وجود آوردن یک محیط مناسب توسط مدیران، سرپرستان یا کارشناسانی می باشند که خود باعث بوجود آوردن یک فرهنگ در سازمان می شوند، که در سالهای اخیر واژه فرهنگ سازمانی و ابعاد گوناگون آن به عنوان عاملی بر رفتار اعضای سازمان اثر می گذارد، اهمیت زیادی پیدا کرده وبه گونه ای گسترده در پژوهشهای مربوط به رفتار سازمانی از آن بهره جسته شده است که آن را می توان به عنوان عاملی در بهره وری و اثر بخشی سازمان ها انگاشت، ارزش های اصلی را بیشتر بپذیرد و تعهد بیشتری نسبت به آن داشته باشند، فرهنگ در یک سازمان به مثابه شخصیت در یک انسان است. مفروضات بنیانی، اعتقادات، باورها، هنجارها و ارزشها به عنوان مبانی فرهنگ یک سازمان شالوده وجودی آن تشکیل داده و نقطه تمیز خوب و بد را مشخص می کند.
فرهنگ هر سازمانی به عنوان عامل اساسی مطرح شده و تأثیر بسزایی در سایر عوامل مهم سازمانی از جمله ساختار، طرح، سازمان، محیط داخلی و خارجی، تکنولوژی و نیروی انسانی و از همه مهمتر بر بهروری و استراتژی سازمان دارد.و از طرفی فرهنگ بایدها و نبایدها را مشخص می کند و قالب رفتارهای سازمان را مشخص می کند سازمان دارای فرهنگ نیرومند می تواند نقشهای متفاوت بازی کند. فرهنگ سازمانی هویت اجتماعی سازمان است که پدیده ای ملموس نبوده بلکه نیروی پنهانی است که ورای امور ملموس و مشهود فعالیت کرده است و به عنوان یک نیروی جمعی به فعالیت وا می دارد. همچنین فرهنگ سازمانی یک انرژی اجتماعی است و شناخت آن از این جهت که تأثیر عمده ای در اثر بخشی سازمان دارد قابل توجه است و تأثیر زیادی بر روی نگرش و نهایتا رفتارها دارد ( طوسی، ۱۳۷۲). با توجه به اهمیت فرهنگ در شکل دادن رفتار اعضای سازمان و همچنین نقش رفتارهای فرا نقشی در موفقیت سازمانی، بعد مدیران از اوایل دهه ۱۹۸۰ توجه خود را به چگونگی مدیریت فرهنگ سازمانی گسترش رفتارهای فرانقشی در سازمان توجه نمودند.در نظریه استرن[۵]۱ برگ ( ۱۹۸۹، به نقل از سلیمانی، ۱۳۸۱) « خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار با انعطاف پذیری و حساسیت در برابر با نظریاتی که یاد گیرنده قادر میسازدخارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیاندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا ناخوشنودی دیگران خواهد بود». براون [۶]۲ طی پژوهشهایی در سال ۱۹۸۹ که در زمینه خلاقیت انجام داد آن را چنین تعریف می کند: « مقدماتی ایجاد می شود در این وسط معجزهای و یا شگفتی رخ میدهد و چیزی به اسم خلاقیت حاصل می شود ( گریوز[۷]۳ و همکاران، ۱۹۹۰، ترجمه قراچی داغی، ۱۳۷۹).
تورنس[۸]۴ (۱۹۸۹) در طبقه بندی گونه های خلاقیت به سه نوع تفکر خلاق اشاره می کندکه عبارتند از:
۱- تفکر خلاق تصویری: این نوع خلاقیت معمولا خود را در قالب محصولات تجسمی و نقاشی نشان میدهد. وی معتقد است که این نوع خلاقیت است، زیرا این نوع تفکر خلاق، قیود اجتماعی را در سطح گفتار و کلام وجود دارند را از این بین میبرد.
۲- تفکر خلاق کلامی: منظور این است که افراد تفکر خلاق خود را در قالب واژه ها، جملات، گفتارو مفاهیم خلاقه معرفی می کنند. این نوع خلاقیت به طور محسوسی از زمینهها و مقررات اجتماعی و فرهنگی تأثیر میپذیرد.
۳- خلاقیت انگیزشی و حرکتی: در این نوع خلاقیت، خلاقیت براساس ساختارهای شخصیتی استوار میگردد. بنابراین به خلاقیت در شخص منجر می شوددر بعد حرکتی نیز خود را در قالب حرکات و ریتمهای بدنی نمایش میدهد ( به نقل از صمد آقایی، ۱۳۸۰).
محقق درصدد است که ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی را در ادارات آموزش و پرورش دو شهرستان کهگیلویه و لنده مورد بررسی قراردهد.
۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق:
از مسئولیتهای مهم مدیران، تلاش برای بهبود عملکرد نیروی انسانی است برای این کار مدیران باید برای تقویت دانایی، دانش انگیزش، روحیه مسئولیت پذیری و تعمد به اهداف سازمانی نیروی انسانی شاغل در سازمان تحت مدیریت خود اقدام کنند ( خسروی، ۱۳۸۶). نیروی انسانی به ویژه مدیران از شاخص های برتر سازمانهای مختلف محسوب می شوند بهمین دلیل، متخصصان رفتار سازمانی و منابع انسانی توجه خاصی به کارمندان دارند تا با شناسایی ویژگیهای آنها، در جهت افزایش کارایی و افزایش و اثربخشی سازمان گام بردارند. فرهنگ سازمانی یکی از ابعاد نگرش افراد در سازمانها و شاخصی است از وفاداری فرد به سازمان و این فرد سازمان را معرف خود بداند و به اصطلاح با وجود چنین سازمانی به خود ببالد. سازمانها با کارکنانی کمال طلب مواجه هستند که خواستار کار با معنا، کار هدفمند و ایجاد کاری مطلوب به منظور خلاقیت و استعداد خویش جهت بالندگی خود هستند. از جمله رهیافتهای جدید توسعه محیطهای کاری است که خلاقیت و رشد شخصی کارکنان را پرورش دهد و توانایی هایی بالقوه آنان را بالفعل میسازد (فتاحی، ۲۰۰۰). فرهنگ راه تازه ای برای پی بردن، به زندگی سازمانیاست؛ از این مدیریت ناگزیر از توجه به فرهنگ است و باید با آن چنان مأنوس شود تا آن را به خوبی بشناسد و گاه چنان از آن دوری گزیند که ضرورت های دگرگونی آن را با چشمی باز و آگاه بگیرد. دگرگونی فرهنگ سازمان همانند دگرگونی فرهنگ یا گروهی از انسانهاست که نیاز به گذشت زمان دارد و کاری بس دشوار و ظریف است ( قهرمانی تبریزی، ۱۳۸۳). یک فرهنگ سازمانی مطلوب می تواند محرکی برای بهره وری باشد و بازدهی کارکنان را افزایش دهد که این امر در گرو ایجاد و تقویت رفتارهای شهروندی سازمانی است، از دیگر سوی رفتارهای شهروندی سازمانهای دولتی و نهاد های عمومی با توجه به گسترش و اهمیت آنها بسیار مهم جلوه می کند. هم چنین هر سازمان شخصیتی به نام فرهنگ سازمانی دارد فرهنگ سازمانی عاملی است از یک سو پیوند دهنده اجزای داخلی سازمان است و از سوی دیگر، عامل تفکیک کننده سازمان از سازمانهای دیگر به دلیل ایجاد شیوه زندگی در سازمان است. فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیر گذار در عملکرد و کارایی سازمان مطرح می باشند ( قهرمانی تبریزی، ۱۳۸۳). فرهنگ هر سازمانی با اندیشه، احساس و عمل اعضای آن آنچنان عجین شده است که بر کلیه رفتارها، گفتارها و پندارهای اعضای آن اثر مستقیم دارد و علاوه بر نهادهای ظاهری خود هر فرهنگ سازمانی مانند زبان، لباس و مراسمی که براحتی قابل رؤیت و دستیابی نیست. با توجه به گسترش دامنه فعالیتهای دولت، افزایش هزینه های عمومی و شرایط سیاسی و اقتصادی جهان با توجه به سازمانهای دولتی بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. لذا تلاش در جهت بهبود عملکرد سازمانهای دولتی ضروری به نظر می رسد و در سازمانهای دولتی مهمترین و حساسترین نقش ها را مدیران به عهده دارند. اگر مدیران سازمانهای دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروی بالقوه کارکنان را بالفعل کنند مسلما عملکرد این سازمانها بهبود خواهد یافت؛ از این رو توانمند سازی کارکنان ضروی می یابد. با توجه به موارد فوق می توان گفت که این وزارت خانه برای ادامه حیات خود و ارائه خدمات مناسب به ارباب رجوع، میبایست نقش پاسخگوی و مسئولیت پذیری نیروی خویش را به نحو احسن انجام دهد. لازمه این کار تناسب بین مدیران و کارکنان در سایه فرهنگ سازمانی و انجام امور فراتر از وظایف تعیین شده است.
عکس مرتبط با اقتصاد
همه سازمانها برای رشد و بقاء نیازمند اندیشه های نو و نظرات بدیع و تابع میباشند. افکار و نظریات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات میدهد. در عصر ما برای بقاء و پیشرفت فرهنگ و حتی حفظ وضع موجود جریان تازه ای در زمان تداوم میبخشد که از رکود و نابودی آن جلوگیری می کند. همچنین برای آنکه بتوان در دنیای متلاطم و متغیر امروز به حیات ادامه داد باید به نوآوری و خلاقیت روی آورد ( سید جوادین، ۱۳۸۸).
در حال حاضر که جامعه ما در شرایط سازندگی قرار دارد استفاده هرچی بیشتر و بهتر از امکانات و ظرفیتها و نیروهای بالقوه در همه زمینهها بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. بدیهی است نیروها و نهادهای تولیدی با همه تلاشی که در جهت افزایش سطح کمی و کیفی تولید به کار میبرند، همچنان باید در افزایش ظرفیت توان تولیدی خود بکوشند. بدیهی است رفاه همگانی و توسعه ملی جز در سایه ارتقاء بهره وری که حاصل استفاده هرچه بیشتر از استعدادهای انسانی و مادی و هدایت آنها به سمت اهداف متعالی است به دست نمیآید. از این روبها دادن هرچی بیشتر به امر بهره وری و کاربردی کردن آن به عنوان یک وسیله مؤثر در جهت شکوفایی اقتصاد کشور باید مورد توجه و عنایت خاص مدیران در دستگاههای اجرایی، واحدهای اقتصادی و آموزشی قرار گیرد.
خلاقیت به عنوان یک نیاز عالی بشری در تمام ابعاد زندگی انسان مطرح است و عبارتست از تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان به طوری که حائز یک توانایی در ترکیب عوامل قبلی یا طریق جدید را باشد شامل می شود و چون در محیط رقابتی عصر حاضرعدم توجه به مشتریان می تواند لطمات شدیدی به سازمان های آموزشی وارد سازد از آنجایی که فرهنگ سازمانی نقش مهمی در سازمان آموزش و پرورش دارد، میتوان با گرفتن خلاقیت و دادن خلاقیت به دبیران راه حل های جدید و شکوفا را ابداع کند (سعیدی نیا، ۱۳۶۹).
پژوهش حاضر به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با خلاقیت دبیران درشهرستان کهگیلویه و شهرستان لنده می پردازد تا گامی هرچند کوچک در جهت بهبود امور ادارات آموزش و پرورش برداشته شود و بتواند به ارتقای فرهنگ سازمانی و بهتر کردن رفتار دبیران آموزش و پرورش زیر مجموعه وزیر مجموعه های تابعه و پیشبرد بهتر امور و رضایت ارباب رجوع ازدبیران کمک کنند.
نتایج این پژوهش می تواند فواید و مزایایی زیادی به همراه داشته باشد از جمله:
– تحقیق حاضر می تواند از نظر دستاورد علمی- کاربردی در پژوهشهای آینده برای سازمانهای مختلف از جمله ادارات و سازمانهای ورزشی- ادارات آموزش و پرورش و اداراتی که مستقیم یا غیر مستقیم به تربیت بدنی مربوط می شود کمک کند.
– مبنا قرار دادن این طرحهای پژوهشی از طرف سازمانها و ادارات ورزشی برای بهبود وضعیت ورزش برای سلامتی جامعه ازجمله شهرستانهای مورد مطالعه.
۱-۴- اهداف تحقیق
۱-۴-۱- اهداف علمی بررسی فرهنگ سازمانی و با خلاقیت دبیران کهگیلویه
۱-۴-۲- اهداف ویژه
۱- بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی در شهرستان کهگیلویه و شهرستان لنده
۲- تعیین رابطه ابعاد فرهنگ سازمانی با ابعاد خلاقیت دبیران
۳- تعیین رابطه فرهنگ سازمانی و وظیفه شناسی در دبیران
۴- تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و نوع دوستی در دبیران
۵- تعیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و احترام و تکریم در دبیران
۱-۴-۳- اهداف پیش بینی شده
۱- با افزایش خلاقیت و نوآوری فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش ارتقا مییابد.
۲- دبیران نیاز به افزایش انگیزه دارند تا در آن صورت از نظر فرهنگ سازمانی پیشرفت کنند.
۱-۴-۴- اهداف کاربردی
از اهداف این تحقیق کمک در به کار بردن فرهنگ سازمانی به صورتی کابردی در بین خلاقیت و اخلاق مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه است وکمک به یکپارچه سازی خلاقیت مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه . کمک به هویت فرهنگی مدیران تربیت بدنی و هم چنین سیستم پاداش فرهنگ سازمانی در بین خلاقیت دبیران و مدیران تربیت بدنی شهرستان کهگیلویه و لنده
۱-۵- فرضیه ها یا سؤالهای تحقیق
۱-۵-۱- فرضیه اصلی:
بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران تربیت بدنی رابطه وجود دارد.
۱-۵-۲- فرضیه های فرعی
فرضیه فرعی ۱: بین ابعاد فرهنگ سازمانی و ابعاد خلاقیت رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی۲: رابطه فرهنگ و خلاقیت بین زنان و مردان تربیت بدنی متفاوت است. فرضیه فرعی ۳: فرهنگ سازمانی می تواند خلاقیت را پیش بینی کند.
۱-۶- پیش فرض ها
۱- همه پاسخ دهندگان با دقت و صداقت به پرسش نامه پاسخ میدهند.
۲- همه پاسخ دهندگان بدون تأثیر از عوامل محیطی مثل خستگی، به پرسش نامه پاسخ میدهند.
۳- همه آمار و اطلاعات پرسش نامه از منابع معتبر استفاده شده است.
۱-۷- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم و متغیر
۱-۷-۱- تعریف مفهومی
۱-۷-۱-۱- فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی الگوی متداولی از ارزشها، داستانها، باورها، پیش فرضها و هنجارها تعریف شده است که در عواملی مانند تکنولوژی، اهداف، مدیریت و غیره نمود پیدا می کند و موجب انگیزش و نگرش، احساسات و تعاملهای مشترک می شود ( رابینز، استیفن. پی، ۱۳۸۶).
۱-۷-۱-۲- خلاقیت
خلاقیت عبارت است از: توانایی تلفیق ایدهها به شیوهای منحصر به فرد برای برقراری ارتباط غیر معمول بین ایدههای مختلف ( مقیمی، ۱۳۸۸).
تعریف نظری خلاقیت: توانایی خلق ایدهها یا مصنوعات است که ۱- جدید۲- شگفت انگیز۳- ارزشمند هستند ( دورین و کرب[۹]۱،۲۰۰۹).
۱-۷-۱-۳- دبیران تربیت بدنی
تمامی معلمان ورزش در اداره آموزش و پرورش و مدرسان تربیت بدنی در شهرستانهای کهگیلویه و لنده را میگویند.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
جهان در ۳۰ سال گذشته شاهد احیای توجه پزوهشگران به ماهیت و تأثیر فرهنگ سازمانی در رابطه با سازمان و کار مدرن بوده است (هاکوکینز [۱۰] ۱۹۷۷) رابینز معتقد است که فرهنگ سازمانی قوی، نوعیثبات رفتاری ایجاد می کند و می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند جایگزین قوانین و مقررات رسمی پیچیده در سازمان باشد. به عبارت دیگر فرهنگ هرسازمان وسیلهای است که برخورد ما را با مسائل سازمانی تسهیل کرده و نحوه تعبیر و تفسیر ما از رویدادهای اطراف مان شکل میدهد. در این فصل به بیان مبانی نظری و ادبیات و پیشینه تحقیق میپردازیم و درآخربه جمع بندی فصل می پردازد. سازمان
در گذشته تصور بر این بود که سازمان یک وسیله یا ابزاری منطقی است که می توان با بهره گرفتن از آن یک گروه از افراد را کنترل و کارایی آنها را هماهنگ کرد. این سازمان دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسله مراتب اختیار و از این قبیل ویژگیها بودند. ولی واقعیت این است که یک سازمان بیش از اینها است و مانند یک فرد دارای شخصیت است. سازمان پدیدهای اجتماعی بشمار می آید که به طور آگاهانه هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی بوده و برای تحقق هدف و یا اهدافی، بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند. عبارت ” به صورت آگاهانه هماهنگ شده ” دلالت بر مدیریت دارد. ” ” پدیده اجتماعی”، دال بر این معناست که سازمان از افراد یا گروههایی که باهم در تعاملند، تشکیل شده است. یک سازمان مرزهای نسبتا مشخصی دارد. این مرزها به مرور زمان، می توانند تغییر کنند و ممکن است کاملا واضح و روشن نباشند. اما به هر حال باید مرزهای مشخصی وجود داشته باشند تا بتوان اعضاء سازمان را از غیر اعضاء باز شناخت ( رابینز، ۱۳۸۶). هنگامی که یک سازمان به صورت یک نهاد در می آید، دارای یک نوع حیات و زندگی می شود که با زندگی اعضای آن متفاوت است و به خودی خود دارای ارزش می شود. از این رو هنگامی که سازمان به صورت یک نهاد در می آید، الگوی خاصی از رفتار، مورد قبول همه اعضای سازمان قرار خواهد گرفت که در همه جای سازمان به چشم می خورد. سازمان عبارت است از فرایندهای نظام یافته روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین. این تعریف از ۵ عنصر تشکیل شده است:
۱٫ سازمان همیشه از افراد تشکیل می شود.
۲٫ این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.
۳٫ این روابط متقابل را می توان نظام بخشید.
۴٫ کلیه افراد در سازمان دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملکرد آنها اثر می گذارند. هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری در سازمان به اهداف شخصی خود نیز نایل شوند.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:44:00 ب.ظ ]