بررسی مسئولیت مدتی تولید کنندگان مواد غذایی- قسمت ۵- قسمت 2 | ... | |
گفتار سوم: مسئولیت غیر قراردادی واژهی الزامات جمع الزام است که در لغت به معنی واجب و لازم کردن کاری بر کسی است. در اصطلاح حقوقی هم الزامات به مسئولیتها و تکالیفی گفته میشود که بر عهدهی اشخاص قرار داده میشود.(امامی، ۱۳۷۳، ص۳۵۳). این الزامات، یا بهواسطهی ارتکاب جرم برای افراد ایجاد میشوند که به آن ها مسئولیت کیفری گفته میشود و یا بدون آنکه جرمی رخداده باشد، یک شخص در مقابل شخص دیگر مسئول شناختهشده و تکالیفی بر عهدهاش گذاشته میشود که به آن مسئولیت مدنی میگویند. مسئولیت مدنی در مفهوم وسیع، گاهی بهواسطهی قرارداد برای اشخاص ایجاد میشود که به آن الزامات ناشی از عقد یا مسئولیت قراردادی میگویند و گاهی بدون اینکه قراردادی بین اشخاص وجود داشته باشد، یک شخص در مقابل شخص دیگر مسئولیت پیدا میکند و ملزم میشود که خساراتی را که وارد کرده است جبران کند که به آن الزامات خارج از قرارداد یا مسئولیت قراردادی یا ضمان قهری میگویند. پایان نامه باید توجه داشت که گاهی مسئولیت مدنی به معنای محدودتری نیز به کار میرود؛ در این حالت، صرفاً به معنی الزامات خارج از قرارداد بوده و شامل الزامات قراردادی نمیشود. با روشن شدن جایگاه الزامات (مسئولیتهای) خارج از قرارداد، ممکن است این سؤال به ذهن برسد که اصلاً به چه دلیل و «مبنایی» یک شخص باید خساراتی را که وارد میکند، جبران کند؟
بند اول: مبانی الزامات خارج از قرارداد در مورد اینکه به چه مبنا و دلیلی یک شخص موظف به جبران خسارتهایی است که به دیگران وارد میکند سه نوع نظریه وجود دارد: نظریهی تقصیر، نظریهی ایجاد خطر و نظریههای مختلط.
الف- نظریهی تقصیر بر مبنای این نظریه، یک شخص زمانی مسئول جبران خسارت ناشی از اعمالش است که در ارتکاب آن ها تقصیر کرده باشد. بهعبارتدیگر زمانی که یک شخص کاری را انجام میدهد و به خاطر آن کار، خسارتی به شخص دیگری وارد میشود «بهشرط آنکه مقصر باشد» مسئول جبران خسارت واردشده به شخص زیاندیده است. بهاینترتیب، تا زمانی که ثابت نشود که انجام دهندهی آن کار مقصر بوده، تکلیفی ندارد که خسارتهای واردشده به شخص زیاندیده را جبران کند. بنابراین روشن است که برای مقصر شناخته شدن یک شخص دو شرط لازم است:
انتقادات واردشده بر نظریهی تقصیر در اواخر قرن نوزدهم میلادی، زندگی انسانها پیشرفتهای زیادی کرد. کارخانههای زیادی تأسیس شد و محصولات گوناگونی هم توسط آن ها تولید و به بازار عرضه میشد. بهواسطهی همین پیشرفتهای صنعتی، کارایی نظریهی تقصیر از دو جهت موردتردید و انتقاد قرار گرفت:
ب- نظریهی ایجاد خطر بر مبنای این نظر، هر کس که به فعالیتی بپردازد، محیط خطرناکی را برای دیگران به وجود میآورد و باید خسارتهایی را که به دیگران وارد میشود، جبران کند زیرا او است که از منافع آن محیط بهرهمند میشود. درواقع مسئولیت شخص برای جبران خسارتی که به دیگران وارد میکند به خاطر این نیست که او مقصر است بلکه به خاطر سودی است که از ایجاد آن محیط خطرناک به او میرسد. بر مبنای این نظریه، سرمایهداران و صاحبان کارخانهها که از فعالیتهای خود سود فراوانی میبردند باید خسارات حاصلشده از آن را نیز جبران میکردند حتی اگر حوادث ایجادشده به خاطر بیاحتیاطی کارگران رخ میداد و یا امکان پیشبینی وقوع آن حادثه وجود نداشت.(همان منبع ،ص ۲۴-۳۳)
انتقادات واردشده بر نظریهی ایجاد خطر مهمترین انتقاد وارد بر این نظریه این است که اگر اشخاص بدون اینکه تقصیری کرده باشند مسئول جبران خسارت واردشده به دیگران باشند، سرمایهداران به خاطر آنکه از مسئولیتهای پیشبینینشده در امان بمانند، از مشغول شدن به تولید و کارهای صنعتی منصرف میشوند و کارهای بیخطر را ترجیح میدهند و این باعث جلوگیری از پیشرفت و رونق اقتصادی جامعه میشود.
ج- نظریههای مختلط همانطور که بیان شد، هم نظریهی تقصیر و هم نظریهی ایجاد خطر، ایراداتی غیرقابلچشمپوشی دارند. بر همین اساس در قرن بیستم میلادی نظریههای مختلطی مطرح شدند که درواقع ترکیبی از هر دو نظریهی تقصیر و نظریهی ایجاد خطر هستند. بر طبق این نظریهها شخص باید خسارتهای واردشده به دیگران را «که ناشی از تقصیر او باشد» جبران کند اما گاهی بهطور استثنائی بیآنکه مرتکب تقصیری شده باشد، مجبور است خسارتهای واردشده به دیگران را جبران کند.
اسباب (موجبات یا منابع) الزامات خارج از قرارداد بر اساس قانون مدنی عوامل ایجاد الزامات خارج از قرارداد، پنج دستهاند:
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:53:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|