الف – عوامل عقلایی:
منظور، عوامل قابل اندازه گیری از قبیل هزینه، زمان، پیش بینی ها و غیره می باشد. یک تمایل عمومی وجود دارد كه بیشتر بدین عوامل پرداخته و عوامل غیر كمی را از یاد ببریم.
ب – عوامل روانشناختی:
مشاركت انسان در پدیده تصمیمگیری روشن است. عواملی از قبیل شخصیت تصمیم گیر، توانائی های او، تجربیات، درك، ارزشها، آمال و نقش او از جمله عوامل مهم در تصمیم گیری می باشند.
ج – عوامل اجتماعی:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
موافقت دیگران بخصوص كسانی كه تصمیم به نوعی بر آنان تاثیر می گذارد، از مسائل مهم تصمیم گیری است. توجه به این عوامل از مقاومت دیگران در برابر تصمیم می كاهد.
د – عوامل فرهنگی:
محیط دارای لایه های فرهنگی متعددی است كه به نام فرهنگ منطقه، فرهنگ كشور و فرهنگ جهانی خوانده می شود. همچنین فرهنگ خود سازمان نیز باید مطمح نظر قرار گیرد. این فرهنگها بر تصمیم فردی و یا سازمانی ما در قالب هنجارهای مورد قبول جامعه، رویه ها و ارزشها تاثیر می گذارند.
(بابایی زکیلکی ،1379، 20).
1 – 2 – بیان مسئله
در عصرحاضر به دلیل پیچیدگی‌های عدیده‌‌ی موجود در زندگی انسان حركت به سوی تخصصی شدن كارها روند فزاینده‌ای یافته است. همین امر منجر به اقداماتی توسط فرهیختگان و اندیشمندان جوامع مختلف گردیده است، تا انسان امروزی را از مسایل فراروی خویش سربلند بیرون آورند. حل این مسایل در هر جامعه‌ای از طریق به وجود آمدن سازمان‌های پویا، نیرومند و بالنده امكان‌پذیر است تا بتواند ضمن تفكیک كاركردهای اجتماعی در جهت اهداف خاصی در راستای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی گام‌های مؤثری را بردارد و هر كجا كه سخن از سازمان و گروه‌های كاری در قالب رسمی و غیر رسمی برای تحقق نیازهای اجتماعی به میان می‌آید، مدیریت و رهبری محور فعالیتهای آن قرار می‌گیرد، زیرا تا نیروی انسانی متخصص و مدیران لایق و كارآمد وجود نداشته باشند از منابع مادی، انسانی و مالی استفاده مناسب به عمل نمی‌آید. تصمیم گیری اصل و اساس وظایف مدیر را تشکیل می دهد و مهارت مدیر در تصمیم گیری خود را در کارایی وظایف و در کیفیت خدماتی که او ارائه می دهد نمایان می سازد. (مرتضایی مقدم،1380،11).
محققان و نظریه پردازان توافق دارند که تصمیم گیری یکی از متداول ترین و اساسی ترین نقش های کاری مدیران است. در واقع سایمون که به خاطر کارش بر روی تصمیم گیری موفق به دریافت جایزه نوبل شد تا آنجا پیش رفت که تصمیم گیری را مترادف مدیریت توصیف کرد.الوین تافلر می گوید: ” اگر چه تصمیم گیری هرگز کار سهل و ساده ای نبوده است ولی بخصوص در شرایط امروزی، تصمیم گیری در سازمان بسیار دشوار و تبدیل به وظیفه ای شده است که انجام صحیح آن، تمامی توان مدیر را می طلبد “. در عصری که تغییر و تحولات سریع و فزاینده از جمله مشخصات آن است، آهنگ تصمیم گیری نیز شتاب زیادی به خود گرفته است و نیاز به تصمیم گیری سریع برای مقابله با فعل و انفعالات سریع در محیط، شرایطی را بوجود آورده است که زمان تحقق و تعمق و تصمیم گیری را برای مدیران بسیار کوتاه نموده است. در واقع مدیران امروزی خود را مجبور به اتخاذ تصمیمات بیشتری در رابطه با موضوع و مسائل متنوع و گسترده تری، در زمان کوتاه تری می بینند.
موفقیت مدیران در سازمانها در گرو مهارتهای آنان در برنامه ریزی خوب، سازماندهی، هدایت و کنترل است. باید بدانیم که نقطه عطف در بکارگیری تمامی این مهارتها به گونه ای نیکو، همانا بهره مند بودن مدیران از مهارتهای تصمیم گیری است. به عبارت دیگر تمامی فعالیت های مدیران در ارتباط با تصمیم گیری است. تصمیم گیری به عنوان کلید فهم پیچیدگیهای سازمان و مدیریت است و بنا به گفته سایمون تصمیم گیری جوهر اصلی مدیریت است و حتی می توان آن را مترادف با آن دانست.
واضح است که آنچه اساس اقدامات و محل شکل گیری فعل و انفعالات به حساب می آید تصمیمات و تصمیم گیری است و همه اقدامات مدیر آمیخته به تصمیم گیری است و به همین جهت است که مدیریت را با تصمیم گیری معادل می گیرند و از همین مرحله است که جهت گیری ها و مراحل بعدی کار و فعالیت بصورت عملی آغاز می شود. قابل ذکر است که، تصمیم گیری موثرنیز در شرایط پیچیده دنیای کنونی مستلزم بهره گیری شایسته از تواناییها، خلاقیت ها، مهارتها، دانش و بینش منسجمی است که مبتنی بر هوشمندی و استعداد ویژه ای باشد و با در نظر داشتن نقش عوامل تخصصی تصمیم و طرز تلقی های مدیریتی، فرایند تصمیم گیری مدیریتی را به نحوی می توان هدایت نمود که از طریق اعمال مقوله های اثر بخشی امکان کسب پیامدهای تصمیم راهبردی در حد مطلوبی جستجو شود و برای پیامد های نا طلبیده آن نیز آمادگی های لازم تدارک دیده شود. کیفیت طرحها و برنامه ها ،اثر بخشی و کارآمدی راهبردها و کیفیت نتایجی که از ِاعمال آنها بدست می آید، همگی تابع کیفیت تصمیماتی است که مدیر اتخاذ می کند پس چه بهتر است که مدیران روش هایی که تصمیم می گیرند را بشناسند و سعی در رفع نواقص این روشها بنمایند و نقاط قوت خود را برای بهبود برنامه ها ارتقاء دهند.
به دلیل اینکه تصمیم گیری فرایندی است که نه تنها به اتخاذ تصمیم، بلکه به اجرای آن نیز منتهی می شود، ضرورت بررسی دقیق آن و نحوه ی اجرای درست آن نیز احساس می شود و بر این اساس است که بنا به ضرورت نقش تصمیمات مدیریت در کارایی، بهره وری و در نهایت اثر بخشی سازمان، در این پژوهش محقق قصد دارد که به بررسی شیوه های تصمیم گیری

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
مدیران بر عملکرد سازمان ها بپردازد . درحالیكه همه ما در زندگی تصمیم می گیریم، اما همگی در تصمیم گیری هایمان موفق نیستیم. آنچه مسلم است عوامل زیادی بر توانایی تصمیم گیری ما اثر می گذارد. تحقیقاتی كه در زمینه تصمیم گیری انجام یافته است، نشان می دهد كه عامل اصلی موثر بر یک تصمیم گیری صحیح مربوط به روش هایی است كه فرد در ارزیابی گزینه های موجود اتخاذ می نماید. بجز چند مورد استثناء، كه فرد در آن از آنچه انجام می دهد كاملا اطمینان دارد، كلا تصمیم گیری همواره با احتمال همراه است. یعنی همواره احتمال موفقیت و یا شكست وجود دارد.
بنابراین، بهبود مهارت تصمیم گیری به معنای آن است كه هر فرد باید تفاوت های میان گزینه های تصمیم گیری را افزایش دهد. تصمیات بد گاهی اوقات به بخش هایی از پروسه تصمیم گیری مربوط می شود. مثلا راه حل ها خوب تعریف نشده اند و یا اطلاعات صحیح جمع آوری نشده و یا تحلیل هزینه-منفعت بخوبی انجام نشده است. اما گاهی شكست در تصمیم گیری به پروسه آن مربوط نشده، بلكه به ذهن تصمیم گیر و نقائص آن در انتخاب صحیح باز می گردد. (دانشفر ، 1380،16).
1 – 3 – اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تصمیم گیری از اجزای تفكیک ناپذیر مدیریت به شمار می آید و در هر وظیفه مدیریت به نحوی جلوه گر است. در تعیین خط مشیهای سازمان، در تدوین هدف ها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی و در تمامی افعال و اعمال مدیریت تصمیم گیری جزء اصلی و ركن اساسی است. تصمیمگیری به عنوان اولین وظیفه مدیر در اداره امور سازمانها به قدری مهم است كه برخی صاحب نظران سازمان را شبكه تصمیم و مدیریت را عمل تصمیم گیری تعریف كرده اند.
هر نوع تصمیم درست و یا غلط مدیر بر عملکرد کلی سازمان تاثیر می گذارد .
1 – 4 – اهداف و فرضیه ها
1 – 4 – 1 – اهداف
هدف آرمانی:
انجام پژوهشی که حاصل آن ایجاد قابلیت های لازم در تصمیم گیری به موقع و متناسب و در نهایت بهبود عملکرد سازمان می باشد.
هدف کلی:
تعیین ارتباط بین عوامل موثر بر تصمیم گیری و بهبود عملکرد سازمان
اهداف ویژه:
1 – بررسی سبک های تصمیم گیری مدیران
2 – بررسی سبک تصمیم گیری مدیران مرد و زن
3 – بررسی سبک تصمیم گیری با توجه به سابقه مدیران
هدف کاربردی:
نتایج این پژوهش می تواند در ارتقاء کیفیت تصمیم گیری مدیران در کلیه سطوح سیاستگذاران ، مدیران و کارکنان و کلیه علاقمندان به پژوهش های کاربردی در حوزه تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرد.
1 – 4 – 2 – فرضیه ها
1 – بین سبک های تصمیم گیری مدیران تفاوت وجود دارد .
2 – بین تصمیم گیری مدیران زن و مرد تفاوت وجود دارد .
3 – بین تصمیم گیری مدیران دارای سوابق مختلف تفاوت وجود دارد .
1 – 5 – نتایج مورد انتظار پس از انجام این تحقیق
بهبود و تقویت ، جو سازمانی و شیوه های تصمیم گیری مدیران ، سبب می شود که مدیران با تسلط بر وظایف خود، مسائل و مشکلات را در فرایند تصمیم گیری خود با دیدی جامع در نظر بگیرد و زمینه ی ارتقای فرایندهای یاددهی و یادگیری را تسهیل کنند . این مطلب باعث بالا رفتن فرهنگ سازمانی ، بهبود جو سازمانی، افزایش روحیه و کارایی کارکنان می گردد و مدیر را صرفاً از یک مجری بخشنامه و آیین نامه خارج کرده ، به یک همکار و رهبر تبدیل می کند .همچنین محیط کاری را یک مجموعه صمیمی، عمیق، پویا و رو به رشد گردانیده که هر روز آن دفتری تازه از شکوفایی توانمندیهای کارکنان است و دیگر محیط کاری برای کارکنان یک محیط خشک ، رسمی و غیر قابل تحمل نخواهد بود.
1 – 6 – قلمرو تحقیق
این تحقیق در قلمرو زمانی شش ماهه اول سال 1393، با موضوعیت تاثیر شیوه های تصمیم گیری مدیران بر عملکرد سازمان انجام گردیده است .
1 – 7 – قلمرو زمانی و مکانی انجام تحقیق
این تحقیق در منطقه استان البرز، کرج، هشتگرد و در مجموعه های فرمانداری شهرستان ساوجبلاغ ، بخشداری مرکزی ، بخشداری چندار ، بخشداری چهار باغ ، شهرداری گلسار، اداره امور اقتصادی و دارایی منطقه ، اداره تعاون ، کار و رفاه اجتماعی منطقه ، اداره مدیریت بحران ، کمیسیون بانوان شهرستان و همچنین بخش ها و نهاد های خصوصی شورای اسلامی شهرستان ساوجبلاغ ، شورای اسلامی بخش مرکزی ، شرکت طب راماز و سازمان طرح ترافیک انجام شده است.
عکس مرتبط با اقتصاد
1 – 8 – تعریف واژها و اصطلاحات تخصصی
عوامل روانشناختی:
مشاركت انسان در پدیده تصمیم- گیری روشن است. عواملی از قبیل شخصیت تصمیم گیر، توانائی های او، تجربیات، درك، ارزشهاو نقش او از جمله عوامل مهم در تصمیم گیری می باشند.
عوامل فرهنگی:
محیط دارای لایه های فرهنگی متعددی است كه به نام فرهنگ منطقه، فرهنگ كشور و فرهنگ جهانی خوانده می شود. همچنین فرهنگ خود سازمان نیز باید در نظر قرار گیرد. این فرهنگها بر تصمیم فردی و یا سازمانی ما در قالب هنجارهای مورد قبول جامعه، رویه ها و ارزشها تاثیر می گذارند.
تصمیم گیری در شرایط اطمینان:
این نوع تصمیم گیری برای زمانی است كه كلیه متغیرهای موثر موجود در آن ثابت فرض شوند. به زبان دیگر تصمیم گیرنده نتیجه تصمیم را می داند. مدلسازی برای این شرائط از تصمیم گیری بیشتر بر اساس مدلهای ریاضی و مشخص مانند تجزیه و تحلیل هزینه-منفعت، مدلهای كلاسیک بهینه سازی، كنترل موجودی، برنامه ریزی خطی است.
تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان:
این بخش خود به دو حالت تصمیم گیری در
حالت عدم اطمینان كامل و تصمیم گیری در شرائط ریسك تقسیم میگردد.
تصمیم گیری عقلایی :
بدین معنی است كه بازیگر سیاسی با انتخاب روبروست. فرد در تصمیم گیریهای خود همواره تصمیماتی اتخاذ خواهد كرد كه بهترین تصمیم ممكنه بوده و تصمیماتی است كه امكان و احتمال نیل به اهداف و مقاصد او را به حداكثر می رساند. در این سبک تصمیم گیری فرد از همه راه حل ها مطلع است و می داند كه هر تصمیمی به چه نتیجه ای می انجامد و می تواند نتایج حاصل از تصمیم گیری را بر حسب اولویت (بیشترین نفع) مرتب و سازماندهی كند تا با بهره گرفتن از یک استراتژی بهینه سازی حصول به اهداف را به حداكثر رساند، بنابراین افراد در این سبك تمامی راه حل های ممكن را تعیین و ارزشیابی نموده و با تعیین عواقب هر یک از این راه حل ها بهترین راه حل را انتخاب می كنند.
سبك تصمیم گیری شهودی:
این سبک، فرایندی نا خود آگاه تصمیم گیری است كه درسایه تجربه های استنتاج شده به دست می آید. و مبنتی بر احساسات و یادگیری ضمنی افراد است و الزاماً سوای تجزیه و تحلیل معقول عمل نمی كند، بلكه این دو مكمل یكدیگراند. پس در این شیوه تصمیم گیرنده از یک رویه نظامند استفاده نمی كند و در هنگام اتخاذ تصمیم از تجربه و آگاهی های ضمنی خود سود می جوید.
سبك تصمیم گیری وابستگی:
پارکر و همکاران او معتقدند که این سبک بیانگر عدم استقلال فكری و عملی تصمیم گیرنده و تكیه بر حمایتها و راهنمایی های دیگران در هنگام اتخاذ تصمیم است و آگاهی های دیگران در هنگام این نوع تصمیم گیری نقش اساسی دارد بنابراین در این شیوه تصمیم گیرنده متکی به عقاید دیگران بوده و نقش منفعلی دارد.
سبك تصمیم گیری آنی:
بیانگر شرایط اضطراری است که فرد بدون پشتوانه فكری قبلی، بلافاصله در کمترین زمان ممکن تصمیم اصلی خود را اتخاذ می كنند. البته ممكن است این شیوه تصمیم گیری معلول شرایطی باشد كه برای مدیر ایجاد می شود. البته استفاده از این سبك به معنی گرفتن تصمیمات خام و ناپخته نیست، زیرا در این شیوه نیز مدیر بر اساس تجربه و اطلاعاتی كه دارد تصمیم گیری می كند.
سبك تصمیم گیری اجتنابی:
به عقیده پارکر و همکاران او این سبک به معنی، به تعویق انداختن تصمیم گیری در هنگام مواجهه با مشكلات و طفره رفتن از واكنش نسبت به مساله رخ داده شده می باشد. در این شیوه تصمیم گیرنده تمایل دارد كه از هر گونه اتخاذ تصمیم اجتناب كرده و تا حد امكان از موقعیت تصمیم گیری دوری جوید به گونه ای كه می توان گفت افراد از گرفتن تصمیم وحشت داشته و نگران عواقب تصمیم خود می باشند.
تصمیم گیری رفتاری:
هنگامیكه محدودیت های ذهنی و شعوری تصمیم گیرنده در تجزیه و تحلیل كامل مسائل آشكار می شود، و هنگامی كه ناتوانی او در استفاده كامل از اطلاعات و در تركیب، پردازش و عمل آوری این اطلاعات تشخیص داده می شود، زمانی كه مشاهده میگردد كه اكثر مسائل دارای ماهیتی غامض و پیچیده است، و سرانجام هنگامی كه در می یابیم كه لازمه جمع آوری و كسب اطلاعات، تحمل هزینه های سنگینی است، سئوالی كه طبیعتا به ذهن متبادر می شود، آن است كه تحت این شرایط، اصولا برخورد یک مدیر با مسئله تصمیم گیری چگونه می تواند باشد و مدیر چگونه می تواند تصمیمی اتخاذ نماید كه بهترین تصمیم باشد؟
تصمیم گیری عاطفی:
در این شیوه، تصمیم گیری بیشتر حالتی اجتماعی دارد و مدیر در هنگام تصمیم گیری امکان دارد با توجه به ارتباطات اجتماعی و ملاحظات اجتماعی به اتخاذ تصمیم بپردازد که در این شرایط دیگر همه ی جوانب تصمیم گیری متفکرانه یا بخردانه را در نظر نمی گیرد . مدیرانی که به شیوه ی عاطفی تصمیم می گیرند، واقع گرا هستند و بیشتر در مدیریت خود به واقعیت ها توجه می کنند .
تصمیم گیری متفکرانه:
مدیرانی که شیوه ی تصمیم گیری آنها اهل تفکر می باشد بیشتر اهل منطق هستند و در تصمیم گیری های خود از روش های تحلیلی استفاده می کنند. این شیوه بیانگر این است که تصمیم گیری شامل انتخاب آگاهانه از میان شق ها به منظور به حداکثر رساندن منفعت های سازمان است . این مدل نیازمند تعریف جامع مسئله ، ملاحظه فراگیر شق ها و جمع آوری و تجزیه و تحلیل موشکافانه داده هاست .
تصمیم گیری احساسی:
در این شیوه، احساسی بودن با تصمیم گیری براساس ارزش های شخصی نمایان می گردد. گرچه احساسات می تواند نقشی در تصمیم گیری ها داشته باشند، احساسی بودن در اینجا بدین معناست که یک مدیرصرفاً با توجه به آنچه برای خود و برای دیگران مهم است تصمیم بگیرد. و تصمیم گیری بر خلاف روش عاطفی بیشتر حالتی فردی دارد و مدیر بنا به احساسات فردی و درونی که گاهی حتی بصورت ناخوداگاه و ناخواسته است به تصمیم گیری می پردازد و می توان گفت که این شیوه، تقریباً حالت منطقی خود را از دست می دهد.
2 – مدل تحقیق
تصمیم گیریشهودی

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:29:00 ب.ظ ]