این امر بر کسی پوشیده نیست که اسلام نهایت احترام و ارزش را برای والدین در نظر گرفته است. قرآن کریم در میان آن همه سفارش که به فرزندان نسبت به والدین دارد حقوقی را هم برای فرزندان قائل می شود که بر عهده والدین می باشد.
مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیرمی‌دهند.[۶۹]
تفسیر: کلمه (والدات )اخص از(امهات ) است و (حول )یعنی سال و علت نامگذاری آنست که سال تغییر می کند و محول می شود و آن رابه صفت کمال متصف نمود، چون سال دارای اجزاء کثیری است و چه بسا در آن مسامحه شود و بریک سال ناقص به جای کامل اطلاق شود، (لمن اراد ان یتم الرضاعه ):(برای کسانی که بخواهند شیر دهی را کامل کنند).(همان، ج ۲: ۳۶۱)
و آن کشتی، آنها را از میان امواجی همچون کوه‌ها حرکت میداد؛ (در این هنگام،) نوح فرزندش را که در گوشه‌ای بود صدا زد: “پسرم! همراه ما سوار شو، و با کافران مباش!”[۷۰]
تفسیر: درهمین اثناء نوح چشمش به فرزندش می افتد که در مکانی دورتر قرار داشته و لذا او را ندا می دهد و از روی شفقت می گوید، ای فرزندم بیا با ما سوار کشتی شو و همراه این کافران نباش، چون مشارکت و همنشینی با آنها مشارکت در بلاء را بدنبال دارد و اینکه او نگفت (ولاتکن من الکافرین ) : (از کافران نباش)، به جهت این بود که نوح (ع) از نفاق باطنی پسرش اطلاع نداشت و به همین خاطر هم از او برای سوار شدن به کشتی دعوت نمود.(همان، ج ۱۰: ۳۴۵)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه می‌کرد- گفت: “پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.” [۷۱]
تفسیر: چون عظمت هر عملی به عظمت اثر آن بستگی دارد و عظمت نافرمانی و معصیت به عظمت کسی است که مورد نافرمانی و معصیت قرار گرفته، زیرا مؤاخذه و بازخواست شخص عظیم نیز به عظمت خود اوست. بالاترین معصیت نسبت به او این است که انسان برای او شریک قائل شود و بهمین دلیل لقمان پسر خود را از شرک منع می کند.(همان، ج ۱۶: ۳۲۳)
پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در برابر مصایبی که به تو می‌رسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است![۷۲]
تفسیر: این آیه حاوی دستورالعمل لقمان درباره عمل و اخلاق است ، در ابتدا به نماز سفارش می کند که ستون دین است بدنبال آن به امر به معروف و نهی از منکرمی پردازد که ضمانت اجرایی و عملی احکام الهی است و هرگز اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه تمام و کمال نمی شود و آنگاه به صبر سفارش می کند که صبر در برابر مصائب ازجمله اخلاق پسندیده است و مراد از آن نگهداری نفس و خویشتنداری در امور است تابتواند در برابر آنچه تصمیم و عزم نموده استوار و ثابت باشد.(همان، ج ۱۶: ۳۲۶)
((به یاد آورید) زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر [= مکه‌] را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار. [۷۳]
تفسیر: در مقام دعا ازخدا خواست تا او و فرزندانش را از عبادت بتها دور کند، یعنی آنکه خداوند با هدایت خود و به رحمت واسعه اش آنها را ازعبادت بتها بر کنار دارد.(همان، ج ۱۲: ۹۹)
خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می‌کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بیش از دو دختر باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست.[۷۴]
تفسیر: کلمه (ایصاء)به معنای توصیه و دستور توأم با نصیحت است ، منظور از (اولاد) پسران و دخترانی است که بدون واسطه از میت متولد شده اند، نه نوه ها و نتیجه ها، در حالی که لفظ(ابن ) چنین دلالتی را ندارد،از طرف دیگر در جاهلیت زنان ارث نمی بردند ،اماقرآن می فرماید ،مردان مثل زنان ارث می برند ،اما دو برابر ،یعنی ارث زن را اصل در تشریع قرار داده و ارث مرد را به طفیل آن ذکر کرده است.(همان، ج ۴: ۳۲۸)
فرزندان خود را از بیم فقر نکشید، مائیم که شما و آنها را روزی می دهیم.[۷۵]
تفسیر: فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آنها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آنها را روزی می دهید. (همان ج،۷: ۵۱۷)
و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزی می‌دهیم؛ مسلما کشتن آنها گناه بزرگی است.[۷۶]
تفسیر: (املاق ) یعنی فقر و ناداری و(خطاه ) یعنی انحراف از جهت و مراد در اینجا آنست که انسان عملی را اراده کندکه انجام و اراده آن شایسته نیست و در هر صورت آیه شریفه می فرماید، فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر شوید و به خاطر آنها تن به ذلت گدایی دهید، مکشید چون این شما نیستید که آنها را روزی می دهید تا در هنگام تنگدستی دیگر نتوانید روزی آنها را تأمین نمائید، بلکه ما هستیم که هم شما و هم آنها را روزی می دهیم و کشتن فرزندان یک گناه و خطای بزرگ است.(همان ج،۱۳: ۱۱۶)
۴٫۲٫۱٫۲٫۴٫ معلم و راهنما
آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر می‌شوند!.[۷۷]
تفسیر: می فرماید: بگو عالمان و جاهلان یکی هستند؟ لکن برحسب مورد ظاهرا مراد از علم ، علم به خدا و طریق کمال سعادت است که چنین علمی به حقیقت نافع است و نداشتن آن عین خسارت می باشد، اما علوم دیگر مانند مال هستندو تنها در زندگی دنیا کاربرد دارند و با فنای دنیا فانی می شوند.(همان، ج ۱۷: ۳۷۱)
۵٫۲٫۱٫۲٫۴٫ شاگردان
موسی به او گفت: “آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟” [۷۸]
تفسیر: (رشد) یعنی صواب و رسیدن به واقع که در معنا مخالف (غی) یعنی گمراهی و راه خطا رفتن است، می فرماید، موسی به آن شخص عالم فرمود: آیا اجازه می دهی من با تو بیایم و تو را پیروی کنم تا آنچه را که خدا به تو آموخته، جهت رشد وهدایت من ، به من تعلیم نمایی؟ و یا آنچه را که از رشد، خداوند به تو داده به من هم بیاموزی. (همان، ج ۱۳: ۴۷۵)
۶٫۲٫۱٫۲٫۴. ایتام
در قرآن بر ضرورت تکریم ایتام تاکید فراوان شده و بی اعتنایی و راندن آنان علامت کفر، نفاق و نشانه‌ی تکذیب دین و روز قیامت دانسته شده است. دین مبین اسلام به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین الهی، همواره مستضعفان و محرومان اجتماع را زیر حمایت خویش داشته و در این میان ایتام بیشتر از سایر محرومان مورد عطوفت و رحمت قرار گرفته اند.
و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود.[۷۹]
تفسیر: در این آیه باز به جهت مبالغه در حرمت تصرف به ناحق در مال یتیم، می فرماید نزدیک مال یتیم هم نشوید، (چه رسد که آن را تصرف کنید) و این امر از گناهان کبیره است که خداوند به مرتکب آن وعده آتش داده است. (همان، ج ۱۳: ۱۲۵)
جز خداوند یگانه را پرستش نکنید؛ و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.[۸۰]
تفسیر: دراینجا مراتب احسان و نیکو کاری را از اهم به مهم ذکر می کند ،پس چون وجود انسان متعلق به پدر و مادرش است لذامهم ترین موارد نیکوکاری، نیکی به آنان است سپس از صله رحم صحبت می کند و یتیمان چون یتیمان مستحق ترین افراد هستند از جهت نیکو کاری و احسان بخاطر کوچکی سن و سالشان و آنکه کسی را ندارند که نسبت به امور آنها قیام کند.(همان، ج ۱: ۳۳۱)
از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان باشد.[۸۱]
تفسیر: در آیه شریفه هم جواب سئوال بی مورد آنان را می دهد و هم سئوال اساسی و اصلی را و با یک جمله بطور اجمال متعرض پاسخ به هر دو سوال شده است ، چون (خیر) به معنای مال است و می فرماید از هر نوع مالی که انفاق کنید خوب است و آنگاه مراتب افرادی را که باید به آنان انفاق نمود بیان می نماید (یتیم ) کسی است که در عین کوچکی بی پدر باشد.(همان، ج ۲: ۲۴۱)
و از تو در باره یتیمان سؤال می‌کنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید!)[۸۲]
تفسیر: این آیه نوعی تخفیف و تسهیل را بیان می کند، چون اول اجازه آمیزش و معاشرت با یتیمان را می دهد و بعدا می فرماید: اگر خدا خواست کمکتان می کند، پس معلوم می شود مسلمانان قبلا تشدیدی در این مورد ازخداوند شنیده بودند و مراد از اصلاح ،اصلاح حقیقی است نه اصلاح ظاهری، (و ان تخالطوهم فاخوانکم ):(و اگر با آنان معاشرت کنید،پس آنها برادران شمایند).(همان ج،۲: ۲۹۶)
مال خود را با تمام علاقه اى که به آن دارند به خویشاوندان و یتیمان و …. مى دهند.[۸۳]
تفسیر: پس از ایمان به مسئله انفاق و ایثار و بخششهاى مالى اشاره مى کند
بدون شک گذشتن از مال و ثروت براى همه کس کار آسانى نیست ، هنگامى که به مرحله ایثار برسد، چرا که حب آن تقریبا در همه دلها است، و تعبیر على حبه نیز اشاره به همین حقیقت است که آنها در برابر این خواسته دل براى رضاى خدا مقاومت مى کنند.(همان، ج ۱: ۶۵۰)
و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آنها بدهید! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نکنید! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است.[۸۴]
تفسیر: یعنی از تصرفاتی که به مال یتیمان ضرر می رساند، بپرهیزید و مال نامرغوب و بی ارزش خود را با مال مرغوب و ارزشمند یتیم عوض نکنید و یا آنکه مال حلال را با مال حرام معاوضه نکنید.(همان، ج ۴: ۲۶۵)
و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! و پیش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روی اسراف نخورید! هر کس که بی‌نیاز است، (از برداشت حق الزحمه) خودداری کند؛ و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (و مطابق زحمتی که می‌کشد،) از آن بخورد. و هنگامی که اموالشان را به آنها بازمی‌گردانید، شاهد بگیرید! اگر چه خداوند برای محاسبه کافی است.[۸۵]
تفسیر: یعنی برای رسیدن به حد رشد عقلی ، ابتدا رشد جسمی شرط است ،پس آنها را بیازمایید،اگر قدرت تمیز دارند و به سن رشد رسیده اند (چون شرط نفوذتصرف در مال رشد عقلی و جسمی است) در این صورت اموالشان را به آنها برگردانید.(همان، ج ۴: ۲۷۶)
و اگر بهنگام تقسیم (ارث)، خویشاوندان (و طبقه‌ای که ارث نمی‌برند) و یتیمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چیزی از آن اموال را به آنها بدهید! و با آنان به طور شایسته سخن بگویید.[۸۶]
تفسیر: یعنی خویشاوندان فقیر و مساکین که به جهت وجود طبقات جلوتر ارثی نمی برند، اگر در زمان تقسیم ارث حاضر باشند، ورثه باید چیزی از آن ارث به آنان بدهند و اختلاف شده است که آیا این عمل واجب است یا مستحب، بهر صورت اجمالا به آنها نیز سهمی تعلق می گیرد (اگر درزمان قسمت حاضر باشند) و به جهت رحمت و مدارا امر می نمایند که با آنان به نیکی رفتار نمایید و سخن شایسته بگویید.(همان، ج ۴: ۳۱۷)
و به پدر و مادر، نیکی کنید؛ همچنین به خویشاوندان و یتیمان و… زیرا خداوند، کسی را که متکبر و فخر فروش است، (و از ادای حقوق دیگران سرباز می‌زند،) دوست نمی‌دارد.[۸۷]
تفسیر: به پدر و مادر احسان کنید، همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و رفیق مصاحب و در راه مانده و بردگانی که مملوک شمایند، همانا خدا افرادی را که متکبر و فخر فروش هستند دوست ندارد.(همان ج،۴: ۵۶۳)
و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان برای شما بیان شده است، (قسمتی از سفارشهای خداوند در این زمینه می‌باشد؛ و نیز به شما سفارش می‌کند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید! و آنچه از نیکیها انجام می‌دهید؛ خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته می‌دهد).[۸۸]
تفسیر: نسبت به حق یتیمان و فرزندان عقب مانده و ناقص الخلقه نیز احکام جامعی بیان می دارد و در اینجا نیز به طور عمومی حکم به عدل در مورد یتیمان می نماید و می فرماید: در مورد ایتام قیام به عدالت کنید و در آخر می فرماید: آنچه در باره زنان و یتیمان انجام دهید و به احکام خدا در باره آنها عمل کنید خیر شما و آنان در عمل به این احکام است و خدای متعال هم نسبت به این اعمال شماداناست. این تذکر برای ترغیب و تشویق آنان برای عمل به این احکام است و در حکم تحذیر و ترساندن آنها برای مخالفت ورزیدن و عمل نکردن به احکام نیز می باشد. (همان، ج ۵: ۱۶۰)
بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر، و برای ذی‌القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه (باایمان و بی‌ایمان) [= روز جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آورده‌اید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست![۸۹]
تفسیر: (غنیمت)یعنی فایده ای که از تجارت یا کار یا جنگ حاصل می شود و در مورد خاص بر غنمیت جنگی منطبق می گردد و (ذی القربی )یعنی خویشاوندان و نزدیکان رسولخدا(ص ) و یا بطوری که از روایات قطعی استفاده می شود، منظور افراد معینی از ایشان می باشد و (یتیم )کسی است که پدرش در حالیکه او خردسال بوده، فوت شده باشد، و در این آیه حکم خمس بیان شده و می فرماید: واجب است که یک پنجم در آمد انسان به اهل آن تعلق بگیرد.(همان، ج ۹: ۱۱۹)

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:27:00 ق.ظ ]