ناهماهنگی: ناهماهنگی هنگامی به وجود می آید که افراد در معرض اطلاعات و باورهای ناسازگار قرار می گیرند. در مثال ذکر شده، برنده نشدن فرد در قرعه کشی با خوش شانس بودن او سازگار نیست. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۲)
کشمکش: وجود ناهماهنگی در فرد، فشار روانی به وجود می آورد که به آن کشمکش یا تنش میگویند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
اضطراب: واکنش به یک تهدید است که به وسیله احساس نگرانی مشخص میشود. در حقیقت احساسات نامطبوعی است که به خاطر وجود تنش در فرد به وجود میآید. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
مکانیسم دفاعی: که مکانیسمهای ایمنی نیز نامیده می شود: رفتارهایی است که برای رفع و یا مقابله باعامل تهدید کننده شخصیت فرد صورت می گیرد و شامل: دلیل تراشی فرافکنی، سرکوب و … میباشد. برای کاهش ناهماهنگی، منطق روانی فرد به طور ناخودآگاه از این مکانیسمها استفاده می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
تغییرات به منظور کاهش ناهماهنگی: به معنای تغییر در آیتم های اطلاعاتی است که سازگاری را ایجاد یا حفظ می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳) در مثال مذکور، فرد برای کاهش ناهماهنگی ایجاد شده در خود ممکن است برنده نشدن خود را این طور توجیه کند که اگر پول بیشتری سپرده گذاری کرده بودم، حتماً برنده میشدم.
یک فرض بنیادی نظریه ناهماهنگی شناختی این است که ناهماهنگی، ناراحتی آفرین و ایجاد کننده تنش است و این حالت شخص را به کاهش یا برطرف کردن ناهماهنگی بر میانگیزد. این که این حالت تا چه حد ناراحت کننده است یا میزان ناهماهنگی چقدر است به دو عامل بستگی دارد:
الف- نسبت شناختهای ناهماهنگ به شناختهای هماهنگ،
ب- اهمیت هر یک از شناختها برای شخص.
به عبارت دیگر، ممکن است در یک حالت ناهماهنگی، دو شناخت متفاوت وجود داشته باشد اما اگر هیچ یک از این دو شناخت برای شخص چندان اهمیت نداشته باشد در آن صورت تنش ایجاد شده، حداقل است. اما وقتی پای اعتقادات یارفتارهای مهم در میان باشد و همچنین هر چه تعداد شناخت های ناهماهنگ بیشتر باشد، نظریه ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند که تنش بسیار بالا رود و برای کاهش آن، کوشش قابل ملاحظه ای لازم باشد. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۲۲۷)
۳-۲-۲ تشریح کاربردی نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر
نظریه ناهماهنگی شناختی به فرایندهای روانشناختی درونی ارگانیسم مربوط می شود. مفاهیم اساسی این تئوری فوق العاده ساده است: وجود همزمان عناصر شناخت که به طریقی هماهنگی ندارند، موجب می شود که فرد کوشش کند تا آنها را به طریقی بهتر هماهنگ کند.. (کریمی۱۳۷۳: ۳۵۸)
فستینگر، معتقد است که تعارض بین دو شناخت در درون فرد، اساس تغییر نگرش را تشکیل میدهند. دو شناخت، موقعی ناهماهنگی پیدا میکنند، که تأیید یکی، موجب نفی دیگری میشود. این حالت زمانی پیش میآید که مثلا باورهای متضاد داشته باشیم، یا حتی نگرش و رفتار ما مخالف یکدیگر باشند.
بهعقیده فستینگر، کسی که میداند دو شناخت ناهماهنگ دارد، حالت تنش ناخوشایندی احساس پیدا میکند. با افزایش ناخوشایند برانگیختگی فیزیولوژیک بدن، تعارض درونی متجلّی میشود. هراندازه شناختهای دستاندرکار، مهم و انحراف آن ها از یکدیگر بیشتر باشد، ناهماهنگی و ناخوشایندی به همان اندازه بزرگتر و نیاز به بازیابی حالت هماهنگی درونی به همان اندازه بیشتر خواهد بود. (لوک و همکاران ،۱۳۸۶: ۱۰۹ – ۱۱۰) میزان ناهماهنگی ایجادشده به دو عامل بستگی دارد:
الف) نسبت شناختهای ناهماهنگ به شناختهای هماهنگ،
ب) اهمیت هر یک از شناختها. (کریمی ،۱۳۷۸: ۳۲۱)
نتایج پیدایش ناهماهنگی در اثر قرار گرفتن در معرض اخبار ناهماهنگ، حاکی از آن است که شدّت ناهماهنگی که با دریافت خبر ناهماهنگ ایجاد میشود، با اهمیت خبر ارتباط مستقیم دارد. همچنین ناهماهنگی با میزان دشواری یا کوشش برای شنیدن خبر ناهماهنگ برای فرد، رابطه مستقیم دارد. (دوچ و روبرت ،۱۳۷۴: ۸۴-۸۵)
در ناهماهنگی شناختی عناصر مورد بحث ممکن است با یکدیگر:
۱٫ بیارتباط باشند،
۲٫ سازگار (هماهنگ) باشند،
۳٫ ناسازگار (ناهماهنگ) باشند.
البته عناصر شناختی لازم نیست از نظر منطقی با سازگاری یا ناسازگاری مرتبط باشد .یک رابطه ممکن است از نظر منطقی (برای ما بهعنوان ناظر بیرونی) ناسازگار باشد، ولی از جهت روانشناختی، با فردی که دارای این باورهای مشهود است، سازگار باشد. (سورین و تانکارد،۱۳۸۴: ۲۲۶)
یکی از پیشبینی های این نظریه این است که اگر شخصی برای نیل به هدفی سخت بکوشد، آن هدف برایش جالبتر خواهد بود، تا کسی که همان هدف را با کوشش اندک یا بدون جدّ و جهد بهدست آورده باشد. (ارنسون،۱۳۷۰: ۱۳۷)
آنچه برای یک شخص سبب ناهماهنگی میشود، ممکن است برای دیگران اینگونه نباشد. همچنین ممکن است شناختهایی ناهماهنگ باشند، اما لزوما سبب ایجاد تنش در شخص نشوند. (کریمی ،۱۳۷۸: ۳۲۵)
نظریه ناهماهنگی شناختی در موقعیتی نظیر شکل گیری نگرش و یا تغییر آن، نمود می یابد:
هنگامی که قصد دارید نظر فردی را تغییر دهید، سعی کنید در عقاید فرد تعارض ایجاد نمایید. بدین ترتیب می توانید امیدوار باشید که تغییر نگرش مطلوب شما در فرد مورد نظر رخ خواهد داد.
همچنین سایر کاربردهای آن در زمینه تصمیم سازی، حل مسئله، دفاع متقابل از عقاید، اعمال فشار و زور و ارائه گزینشی اطلاعات متمرکز است.
۳-۲-۲-۱ موقعیت های بروز ناهماهنگی
بیشتر محققانی که ناهماهنگی شناختی را مورد بررسی قرار داده اند، به ناهماهنگی پس از تصمیم اشاره کرده اند. (بدار و دیگران۱۳۸۱: ۱۱۴، کریمی۱۳۷۳: ۳۵۹، سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۷) تعدادی از آنان نیز درباره دفاع ضد نگرشی (کریمی،۱۳۷۳: ۳۵۹ بوتان۱۳۷۸: ۷۲) و پذیرش اجباری (سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۸) و توجیه ناکافی (بدار و دیگران۱۳۸۱: ۱۱۳) توضیحاتی داده اند. اما کامل ترین فهرست از حالت های بروز ناهماهنگی شناختی را فستینگر و ارونسون در مقاله ای با عنوان «پیدایش و کاهش ناهماهنگی در بافت های اجتماعی» ارائه کرده اند. آنها پیدایش ناهماهنگی شناختی را در دو موقعیت مختلف فردی و اجتماعی چنین برشمرده اند:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
الف) موقعیت های فردی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
ناهماهنگی به عنوان نتیجه تصمیمات اتخاذ شده
اگر فردی از بین امکانات موجود تنها یک روش عمل را انتخاب کند، مطمئنا دچار احساس ناهماهنگی می شود، زیرا عامل انتخابی به ندرت کاملا مثبت است و عوامل انتخاب نشده به ندرت به طور کامل منفی هستند. نظریه ناهماهنگی، پیش بینی می کند که به دنبال هر نوع تصمیم گیری، هر فردی سعی خواهد کرد متقاعد شود که عامل انتخابی نسبت به عامل انتخاب نشده حتی جالب تر از آن است که در وهله اول فکر کرده بود.
ناهماهنگی ناشی از میل
اگر کسی برای دریافت پاداش، کاری انجام دهد که به نظرش غیر اخلاقی می آید، شناخت از غیر اخلاقی بودن کار با شناخت از انجام دادن آن، ناهماهنگی پیدا می کند. یکی از طرق کاهش این ناهماهنگی برای او تغییر نگرش نسبت به جنبه اخلاقی آن عمل، یعنی متقاعد شدن او در این مورد است که این عمل خیلی غیر اخلاقی نیست. به این ترتیب، نظریه ناهماهنگی، پیش بینی می کند که یک فرد، بعد از انجام یک عمل غیر اخلاقی، نسبت به این عمل نگرش اغماض آمیزتر از سابق خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر کسی در برابر میل انجام کاری مقاومت کند نظریه ناهماهنگی پیش بینی می کند که فرد مورد بحث، بعد از این که در برابر میل به انجام کار غیر اخلاقی مقاومت کرد، نسبت به جنبه غیر اخلاقی این عمل نگرش دقیق تر و جدی تری از سابق از خود نشان می دهد(محبی نیا، ۱۳۹۰: ۴)
ناهماهنگی ناشی از تلاش
اگر فردی در موقعیتی قرار بگیرد که برای رسیدن به هدف معین دائما تلاش کند ولی موفق نشود با ناهماهنگی مواجه خواهد شد. یکی از طرق ممکن برای کاهش ناهماهنگی این است که در آن موقعیت چیزی پیدا کند که برای آن ارزش قائل است. به عنوان مثال جوینده بد شانس طلا ممکن است در اثر شگفت زدگی در برابر شکوه طبیعت بکر ناهماهنگی را تقلیل دهد.
ناهماهنگی ناشی از کار انجام شده
اغلب اوقات مردم در موقعیتی قرار می گیرند که باید وضعیت نامطلوبی را تحمل کنند. شناختی که هر کس راجع به وضعیت نامطلوب دارد، با این تصور که باید این وضعیت را تحمل کند ناهماهنگ است. یکی از طرق تقلیل این ناهماهنگی برای او این است که قبول کند موقعیت تا آن اندازه که ابتدا به نظر می رسید نامطلوب نیست. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
ب) موقعیت های اجتماعی
۱- ناهماهنگی ناشی از تقدم غلط محیط اجتماعی
یک فرد ممکن است به یک قرار ملاقات پیش بینی نشده و بی خبر برود، در یک انجمن ثبت نام کند یا دعوتی را برای نوشیدنی بپذیرد و نهایتا با افراد نامطلوبی که قبلا پیش بینی نکرده بود مواجه بشود. اگر چنین شخصی در برخورد با گروه نه وقتی تلف کرده بود و نه انرژی، در این حالت با ناهماهنگی کمتری مواجه می شد. ولی اگر در تعامل با این افراد زحمت زیادی کشیده باشد، در این صورت احساس ناهماهنگی به او دست می دهد. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۴)
ناهماهنگی ناشی از اختلاف با دیگران
وقتی کسی در برابر نظریه ای مخالف با نظریه خود قرار می گیرد و این نظریه از طرف افراد مشابه خود او ابراز می شود، احساس ناهماهنگی می کند. تصوری که این فرد از افکار شخصی خود دارد با تصوری که وی درباره افراد دیگری دارد ناهماهنگ است. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۵)ناهماهنگی ناشی از همنوایی اجباری
موقعیت های فراوانی وجود دارد که در آنها گروه فرد را مجبور می کند تا به صورت بارزی بر خلاف اعتقادات خود رفتار کند. وقتی این امر اتفاق می افتد، فرد ناهماهنگی احساس می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۵)
۳-۲-۲-۲ روابط متقابل در درون ساخت شناختی
یکی از جنبه های جالب و مهم الگوی هماهنگی شناختی، تأکید آن بر روابط و وابستگی متقابل عناصر مختلف در نظام شناختی است. در این الگو، به جای تصویر کردن یک ساخت شناختی با تعداد زیادی عناصر (اندیشه ها و تصورات) که دارای پیوندهای متقابل نسبتاً ضعیفی باشند، سیستمی مطرح می شود که در آن پیوندهایی در میان بسیاری از عناصر آن برقرار است و این پیوندها تمایل زیادی به هماهنگ بودن دارند. این وضعیت بیش از همه در درون نظامی که نگرش خاصی را ایجاد میکند وجود دارد.
هر قدر عنصری نیرومندتر و هر اندازه ارزیابی مثبت یا منفی نیرومند تر باشد، این عنصر تأثیر قویتری بر روی کل نگرش شخص خواهد داشت. البته، همان گونه که قبلاً هم اشاره کردیم، این واقعیت دارد که بیشتر مردم ارزیابی های خود را بر مبنای عواملی غیر از عوامل صرفاً شناختی بنا می نهند. مردم یاد می گیرند که از چیزهای مختلف خوششان بیاید بدون اینکه توجهی به اطلاعات و دانسته های خاصی داشته باشند. (سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۸-۲۳۰) آنها به طور معمول عناصر مثبت و منفی را با هم جمع نمی بندند تا ارزیابی کلی آنها را از یک مسئله یا یک شئ، تعیین و مشخص کند. با وجود این، الگوی هماهنگی شناختی مشخص می کند که روابط بین عناصر مختلف و موضوع اصلی در تعیین ارزشیابی کلی دارای اهمیت فراوانی است. برای مثال می توان گفت: مردم، اطلاعات محیط را مورد جستجو، توجّه و تفسیر قرار میدهند، بهطوری که موجب تقویت نگرشهای خود گردد. نظریه ناهماهنگی شناختی پیشبینی میکند که مردم از اطلاعاتی که میزان ناهماهنگی را افزایش میدهد، اجتناب کنند. از نظر فستینگر، مردم، بیشتر، اطلاعاتی را پردازش میکنند که با نگرشها و رفتارشان هماهنگ باشد. بنابراین، جستجوی اطلاعات، توجّه و تفسیر آن ها بهگونهای گزینشی انجام میشود. البته باید توجّه کرد که دقّت علمی و رفتار منصفانه سبب میشود تا مردم اطلاعاتی را جستجو کنند که با نگرشهایشان ناسازگار باشد. (ایروانی و باقریان،۱۳۸۳: ۱۸۰) مردم همچنین با تفسیر گزینشی اطلاعات پیرامون، از نگرشهای خود محافظت میکنند.مثلا، نگرش مردم نسبت به درگیریهای قومی و ملّی، به چگونگی قضاوت آن ها در مورد منصفانه بودن رسانههای خبری بستگی دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مردم، حداقل از نظر توجّه و ادراک، دارای سوگیری در جهت باورهای خود هستند، که با مراحل پردازش اطلاعات مربوط به شناخت اجتماعی، هماهنگی دارد.
نظریه ناهماهنگی شناختی پیشبینی میکند که یادگیریها و حافظهها نیز در جهت هماهنگی و همسانی نگرشها، جنبه گزینشی پیدا میکنند. (ایروانی و باقریان،۱۳۸۳: ۱۸۰-۱۸۲)
۳-۳ جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی در عملیات روانی دستگاه اموی (مدل نظری)
در ابتدا باید گفت: در این پژوهش مبنای نظری و رویکرد مورد توجه به عملیات روانی، نظریه ناهماهنگی شناختی می باشد.
جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی در عملیات روانی را نباید، جایگاهی تجویزی دانست چونان که از نگاه نگارنده در عملیات روانی نظریه ای تجویزی نمی توان یافت و همانطور که نظریه عملیات روانی وجود ندارد، اما نظریات علوم مختلف هرکدام بنا به شرایطی در عملیات روانی بکار گرفته می شوند که از آن جمله نظریات روانشناسی اجتماعی و ارتباط است، جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی را نیز در چنین جایگاهی باید جستجو کرد و در این نظریه نباید به دنبال تکنیک یا شیوه ای تجویزی و خاص بود تا بوسیله آن بتوان یک عملیات روانی موفق داشت یا از یک عملیات روانی جلو گیری کرد، نظریه ناهماهنگی شناختی در تبیین فرایند تغییر نگرش ویا تثبیت و ترغیب و متقاعد سازی آن می کوشد و بدین جهت شیوه ها و تکنیک های مختلف در صورتی که در جهت تغییر نگرش یا متقاعد سازی حرکت کنند می توانند در این مدل جای بگیرند، از این رو به دلیل آنکه از منظر نگارنده الگوهای رفتاری و تبلیغی دستگاه اموی در چارچوب این نظریه قابل درک و فهم بوده است، نظریه ناهماهنگی شناختی مورد استناد قرار گرفته است، به بیانی دیگر رفتار دستگاه اموی در قبال افکار عمومی نوعی عملیات روانی بوده است، عملیات روانی که پشتوانه نظری آن نظریه ناهماهنگی شناختی است.
از این رو متقاعدسازی یا ترغیب، از مباحث اساسی عملیات روانی است، در هر موقعیت متقاعدکنندگی، چهار عناصر نقش مهمی دارند:
منبع، (ارائه کننده پیام یا عامل عملیات روانی)
پیام، (محتوا و ویژگیهای آن)
زمینه، (بافت و سازمان پیام ترغیبی)
مخاطب، (ویژگیها، خواسته ها و نیازهای او) (کریمی ،۱۳۷۷: ۴۵)
تحقیقات نشان داده است که مقبول بودن منبع ارائه پیام، شرط ضروری مؤثر واقع شدن پیام است، مهم ترین عواملی که منبع پیام را مقبول می سازند عبارتند از: تخصص، جذابیت، قابل اعتماد بودن و شباهت داشتن به مخاطب. (عادلی،۱۳۹۰: ۱) هنگامی که کارشناسان عملیات روانی در پی ارائه پیام و تغییر عناصر و نگرشهای گروه های قومی و فرهنگی دیگری هستند بهتر آن است که از عواملی استفاده کنند که بر نگرش فرد تاثیر گذار باشد، اما تاثیر گذاری بر نگرش فرد بسیار حساس و ظریف است و گاهاً اشتباه های کوچک در آن گونه عملیات روانی تاثیر عکس نیز بر مخاطب می گذارد، اما بهترین روش برای تغییر نگرش استفاده از روش های جانبی است که در فرد ایجاد ناهماهنگی و تعارض کرده و کنترل نگرشی و رفتاری وی را در اختیار طراحان عملیات روانی قرار می دهد، بر این اساس ایجاد ناهماهنگی شناختی در درون افراد ممکن است سرانجام موجب تغییر نگرش آنها شود. ناهماهنگی شناختی زمانی پدید میآید که فرد دارای دو شناخت همزمان، اما متناقض باشد. «شناختها شامل افکار، نگرشها، باورها و حتی رفتارهایی است که شخص از آنها آگاه است» (کریمی، ۱۳۷۳، ص ۳۵۵). همانند حربه ای که معاویه پس از قتل عثمان بکار برد، در واقع معاویه پس از قتل عثمان و هجمه مردم برای دعوت از امیرالمومنین (ع) به طراحی عملیات روانی دقیقی دست زد که بر این اساس پیراهن خونین عثمان را نماد مظلومیت عثمان و خود را خون خواه او و مردمی که به سمت حضرت علی (ع) رفته بودند را مردمی بیرحم که عثمان را برای خلافت علی (ع) کشتند معرفی کرد وی در این طرح روانی افکار عمومی را گام به گام برای رسیدن به هدف خود کنترل کرد و همچنین این اذهان را در شرایط ناهماهنگی شناختی رها کرد تا اینکه یا کاملاً تغییر نگرش دهند ویا خاکستری و بی طرف، بر این اساس اگر از منظر یک طراح عملیات روانی مسئله را ببینیم درک این شرایط بسیار آسان خواهد بود اگر نخستین نکته مهم را در مخاطبان عملیات روانی تعهد آنان، به ویژه تعهد رفتاری، به نگرش یا ایده و باور مورد نظر بدانیم. چنانچه بتوان مخاطبان را در شرایطی قرار داد که به رغم میل باطنی قبلی و تحت تأثیر عامل عملیات روانی در حضور عموم سخنانی را بر زبان جاری کند یا عملی از خود نشان دهند براساس نظریه ناهماهنگی شناختی در نتیجه نگرش و باور آنان آن گونه خواهد شد که عامل عملیات روانی در پی آن است. افزون بر این، ایجاد هر شرایط دیگری که در آن مخاطبان احساس ناهماهنگی شناختی بکنند و دچار تعارض شوند می تواند در تغییر نگرشها و اعتقادات آنان مؤثر واقع شود، منظور از هر شرایط هر ابزار کاربردی برای ایجاد تغییر رفتاری است، زیرا تغییر رفتاری تنها با تغییر نگرش ایجاد نمی شود، زیرا براساس نظریه ناهماهنگی شناختی، گاهاً تغییر رفتار نیز بر نگرش موثر است، در یک جمع بندی کلی از نظریه ناهماهنگی شناختی از منظر نگارنده تغییر نگرش در این نظریه در چهار سطح می تواند رخ دهد:
ایجاد فرایند تغییر نگرش در مخاطب با ارسال پیام های القایی و بروز ناهماهنگی شناختی در وی و سپس انجام رفتار هدف.( فرایند تغییر نگرش، با ارسال پیام های القایی)