نگاره ۴-۷: نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول تحقیق ۶۳
نگاره ۴-۸: نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم تحقیق ۶۴
نگاره ۴-۹: نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم تحقیق ۶۶
نگاره ۴-۱۰: نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهارم تحقیق ۶۷
نگاره ۴-۱۱: نتایج آزمون نرمال بودن باقیمانده مدل های فرضیات تحقیق ۶۸
نگاره ۴-۱۲: نتایج آزمون عدم وجود همخطی بین متغیرهای مستقل فرضیات تحقیق ۶۹
نگاره ۴-۱۳: نتایج آزمون مستقل بودن باقیمانده مدل های فرضیات تحقیق ۶۹
نگاره ۵-۱: خلاصه نتایج آزمون فرضیه های تحقیق ۷۵
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
پس از انقلاب صنعتی و با تفکیک مدیریت از مالکیت شرکتها در تمام دنیا و ایجاد تضاد منافع بین مدیران و مالکان و همچنین باتوجه به پتانسیل های سیستم حسابداری تعهد ی به خاطر وجود اقلام تعهدی (مابه التفاوت سود نقدی و سود تعهدی) فلسفه مدیریت سود مورد توجه زیادی قرار گرفته است. از سوی دیگر سرمایه گذاران برای تصمیمگیریهای خود به ارقام سود توجه ویژه دارند آنها سودهای بدون نوسان یا کم نوسان را باکیفیتتر تلقی میکنند. به عبارت بهتر، آنها در شرکتهایی حاضرند سرمایه گذاری کنند که روند سود آنها دارای ثبات بیشتری است لذا مدیران برای تأثیر بر تصمیم گیری سرمایهگذاران و نظر تحلیل گران اقدام به مدیریت سود می نمایند. مدیریت سود به مفهوم توانایی مدیر در استفاده از تکنیک های مختلف هموارسازی سود و بازخورد آن بر منافع مدیریت است به گونه ای که نوسانات دورهای سود را کاهش دهد. روش های زیادی برای مدیریت سود وجود دارد یکی از این روشها تغییر طبقه بندی در ارقام صورت حساب سود و زیان است.
حسابداری
تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که سرمایه گذاران با هرکدام از مولفه های صورت حساب سود و زیان برخورد یکسانی ندارند، از نظر آنها ارقام مستمر و عملیاتی ( چون پایدارترند) دارای اهمیت بیشتری هستند و عملکرد مدیران را درست تر منعکس می کنند، لذا مدیران سعی بر طبقه بندی نادرست صورت حساب سود و زیان نموده تا ارقام ویژه ای همچون سود عملیاتی را بزرگنمایی کنند. در تحقیق حاضر تلاش می شود تا استفاده از این ابزار مدیریت سود در میان شرکتهای سهامی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در فصل حاضر کلیاتی از موضوع و روش تحقیق بیان گردیده و اهمیت و ضرورت، اهداف، فرضیه های آن تبیین می شود.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
۱-۲٫ تشریح و بیان موضوع
توسعه سرمایه گذاری از یک سو موجب جذب سرمایه های مردم و هدایت آنها به بخش های مولد اقتصادی شده و از سوی دیگر باتوجه به جهت گیری سرمایه گذاران (مبتنی بر ریسک و بازده)، سرمایه گذاری ها به سمت صنایعی هدایت خواهد شد که از سود بیشتر یا ریسک کمتری برخوردار است. و این امر درنهایت سبب تخصیص بهینه منابع خواهد شد. باتوجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده، کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه که با تهدیدات عدیده ای روبه رو هستند، جهت حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند یافتن راه کارهای مناسبی برای استفاده بهتر از امکانات و ثروت های در دسترس خود هستند. در این راستا یکی از راهکارهای مهم بسط و توسعه سرمایه گذاری است.
عکس مرتبط با اقتصاد
سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله اطلاعاتی محسوب می شود که در هنگام تصمیم گیری توسط افراد درنظر گرفته می شود. این رقم برمبنای ارقام تعهدی محاسبه و شناسایی می شود. براساس رویکرد تعهدی درصورت تحقق درآمدها و وقوع هزینه ها میتوان سود را گزارش کرد. از آنجا که در مبنای تعهدی لزوماً شناسایی درآمدها و هزینه ها همراه با دریافت و پرداخت وجه نقد نبوده و در محاسبه سود نیز از پیشبینیها و برآوردها استفاده می شود، از این رو این پرسش مطرح می شود که تا چه میزان میتوان به این رقم در هنگام اخذ تصمیم اطمینان نمود؟ پاسخ به این پرسش از آن جهت اهمیت پیدا می کند که اخذ تصمیم نادرست به سبب اطلاعات ناکافی و ناصحیح موجب می شود که تسهیم منابع به صورت ناعادلانه انجام شود. اختیار عمل مدیران در استفاده از اصول تحقق و تطابق و استفاده از برآورد و پیشبینی از جمله عواملی است که “گزارشگری سود” را تحت تأثیر قرار می دهد. به دلیل آگاهی بیشتر مدیران از شرکت، انتظار می رود به گونه ای اطلاعات تهیه و ارائه شود که وضعیت شرکت را به بهترین نحو منعکس کند. همچنین ممکن است بنا به دلایلی نظیر ابقاء در شرکت، دریافت پاداش و سایر عوامل، مدیر خواسته و یا ناخواسته وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. بنابراین کیفیت سود شرکت ها تحت تأثیر مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران آنها قرار می گیرد.
امروزه مبحث مدیریت سود یکی از حوزه های مورد توجه محققان و صاحبنظران می باشد. مدیریت سود به مداخله عمومی مدیریت در فرایند تعیین سود که غالباً در راستای اهداف مورد نظر مدیریت می باشد، اطلاق می گردد (وایلد و همکاران[۱]، ۲۰۰۱). فلسفه مدیریت سود بهره گیری از انعطاف پذیری روش های استاندارد و اصول پذیرفته شده حسابداری و همچنین برداشتهای مختلف مدیران از اصول و استانداردهای مذکور می باشد. مدیریت سود شامل روش هایی است که به واسطه آن داده های حسابداری توسط مدیریت و به منظور نیل به اهداف مدیر، دستکاری می شوند.
پژوهشهای صورت گرفته نشان می دهد که سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی نسبت به انحراف میان مقادیر واقعی و پیش بینی شده واکنش منفی نشان می دهند (کولینگ وود[۲]، ۲۰۰۱). چراکه از نظر آنها یکی از نشانه های پویایی و رشد شرکتها ثبات در روند سودآوری آنها است. تجربیات نشان داده است شرکتهایی که دارای ثبات بیشتری در سود گزارش شده خود بوده و تغییرات عمده ای ندارند دارای ارزش بالاتری می باشند. لذا، مدیران سعی به هموارسازی سود برای از بین بردن نوسانات سود در سالهای مختلف می نمایند. چنانچه سود به دست آمده پائینتر از حد مورد انتظار باشد مدیران با اعمال ابزارهای مدیریت سود اقدام به بالابردن سود گزارش شده و حذف نوسان ایجاد شده نسبت به سالهای قبل می نمایند و چنانچه سود واقعی بالاتر از حد مورد انتظار باشد، مدیران به جهت حفظ روند سود و ارزش شرکت اقدام به انتقال درآمدها به دوره های آتی می نمایند. تحقیقات صورت گرفته دراین خصوص (هانت، مویر و شلوین[۳]، ۱۹۹۶) موید این مطلب است که صلاحدید مدیریت در نشان دادن رقم پائین تر برای سود حاصل از اقلام تعهدی، باعث افزایش ارزش بازار سرمایه می شود. این درحالیست که مدیریت سود چنانچه کشف شود، می تواند تأثیر کاملا منفی داشته باشد ” با بهره گرفتن از حسابداری مدیریت سود، مدیریت می تواند تصورات سایرین نسبت به عملکرد شرکت اش را تغییر دهد. ارزیابی قدرت سودآوری شرکت ممکن است به اشتباه تعبیر شود و باعث تعیین نامناسب قیمت اوراق بدهی و سرمایه شود. هنگامیکه اشتباهاتی کشف می شود، شرکت دیگر اطمینان بازار را به دست نخواهد آورد. و این باعث کاهش شدید قیمت اوراق بدهی و سرمایه اش خواهد شد.” (مالفورد و کومیسکی[۴]، ۲۰۰۲).
مدیران برای هموارسازی سود ابزارهای مختلفی در اختیار دارند. روشی که اغلب مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است مدیریت سود با بهره گرفتن از اقلام تعهدی است. مدیر می تواند با شناسایی درآمدهای آتی در سال جاری و یا انتقال هزینه های جاری به سنوات آتی اقدام به مدیریت سود نماید. نوع دوم مدیریت درآمد می تواند با دستکاری در فعالیتهای واقعی اقتصادی همچون تخفیف در قیمت برای بالابردن فروش و یا کاهش هزینه های اختیاری همچون هزینه های تحقیق و توسعه صورت گیرد. سومین ابزار مدیریت سود، که موضوع تحقیق حاضر می باشد، طبقه بندی نادرست اقلام (انتقال اقلام) صورت حساب سود و زیان است. با بهره گرفتن از این ابزار مدیران هزینه های اصلی (بهای تمام شده، هزینه های اداری و توزیع و فروش) را به اقلام دیگر صورت سود و زیان (همچون هزینه های اخراج دسته جمعی کارکنان شاغل در بخشهای فعال واحد تجاری، به هزینه بردن دارائیهای نامشهود خارج از فرایند استهلاک، کمکهای بلاعوض پرداختی، هزینه های غیرمعمول مربوط به مطالبات مشکوک الوصول و کاهش ارزش موجودی مواد و کالا، ذخیره های غیرمعمول برای زیانهای ناشی از پیمانهای بلندمدت، هزینه های جذب نشده ناشی از عدم دستیابی به ظرفیت معمول مورد انتظار و ضایعات غیرعادی) انتقال می دهند. همچنین آنها میتوانند با بهره گرفتن از این روش درآمدهای غیرعملیاتی شرکت را در قالب درآمدهای اصلی آن طبقهبندی نمایند.تحقیقات صورت گرفته عملی بودن انتقال اقلام صورت حساب سود و زیان را تأیید می کنند. پژوهشها نشان میدهد که مدیران به صورت عمدی اقلام صورت سود و زیان را جابه جا کرده تا بر درک و دریافت استفاده کنندگان تأثیر بگذارند (کینی و ترزونت[۵]، ۱۹۹۷). این اقلام بیشتر در جابجای سود عملیاتی و سود غیر عملیاتی و همچنین زیان عملیاتی و زیان غیرعملیاتی نمود پیدا می کند چراکه طبقه بندی برخی از درآمدها و هزینه ها در قالب عملیاتی و غیرعملیاتی متأثر ار نگرش ها و تصمیمات مدیریت می باشد. با توجه به موارد فوق دو سوال اساسی این مطالعه به شرح زیر قابل بیان می باشد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
آیا مدیران از طریق جابجایی میان درآمدهای عملیاتی و درآمدهای غیرعملیاتی اقدام به مدیریت سود می نمایند.
آیا مدیران از طریق جابجایی میان هزینه های عملیاتی و هزینه های غیرعملیاتی اقدام به مدیریت سود می نمایند.
۱-۳٫ اهمیت، ضرورت و اهداف اساسی تحقیق
سود خالص و مولفههای آن دارای کاربردهای مختلفی میباشند. سود گزارش شده و روابط به دست آمده از آن معمولا در قراردادهای حقوق و پاداش و قراردادهای استقراض استفاده می شوند. تصمیم گیری برای قراردادی که براساس سود با کیفیت پائین باشد، باعث انتقال ناخواسته ثروت خواهد شد. برای مثال سودهای بیش از واقع نشان داده شده که به عنوان معیار ارزیابی عملکرد مدیریت قرار میگیرد، منجر به تعلق حقوق و مزایای بیش از اندازه به مدیریت خواهد شد. به گونهای مشابه ، سودهای متورم ممکن است ورشکستگی ناگهانی شرکت را پنهان سازد که این خود باعث اعتباردادن نادرست از سوی اعتباردهندگان خواهد شد. تغییر طبقهبندی ابزاری بسیار جذاب برای مدیریت سود است. مدیران با بهره گرفتن از این ابزار کم هزینه میتوانند مولفههای صورت حساب سود و زیان را تحت کنترل داشته و طبق پیشبینی های تحلیلگران عمل نمایند این اقدام سود خالص را تغییر نمیدهد، اما می تواند تأثیر مهمی بر انتظارت و تصمیمات سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی داشته باشد. تمرکز یر این ابزار مدیریت سود به دلایلی حائز اهمیت است: اولا هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی ماهیتی کاملاً متفاوت دارند، هزینه های عملیاتی نسبتا پایدارند درحالیکه هزینه های غیرعملیاتی برطبق تعریف غیرعادی و یا غیرمعمول هستند. هزینه های غیرعملیاتی به شدت ناپایدارند و سرمایهگذاران نیز بر همین اساس با آنها برخورد میکنند. به این ترتیب تغییر طبقهبندی بین هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی، اگر دقیقا به وسیله استفادهکنندگان از صورتهای مالی تشخیص داده نشوند، می تواند بر انتظارات و درنتیجه قیمتها تأثیر شایانی بگذارد.
تمرکز برروی تغییر طبقه بندی بین اقلام عملیاتی و غیرعملیاتی به چند دلیل آزمونی قوی برای سنجش این ابزار مدیریت سود محسوب می شود:
اولاً : هرکدام از اقلام صورت حساب سود و زیان محتوای اطلاعاتی متفاوتی داشته و سرمایه گذاران با هرکدام اقلام صورت سود و زیان (سود ناخالص، سود عملیاتی و سود خالص) برخوردی متفاوت دارند.
ثانیاً: اقلام عملیاتی و غیرعملیاتی دارای ماهیتی کاملاً متفاوت می باشند. اقلام عملیاتی نسبتاً پایدارند درحالیکه اقلام غیرعملیاتی به شدت ناپایدار بوده و سرمایه گذاران نیز بر همین مبنا با آنان برخورد می کنند. به این ترتیب تغییر طبقه بندی بین اقلام عملیاتی و غیرعملیاتی اگر کاملاً به وسیله استفاده کنندگان تشخیص داده نشود، می تواند بر انتظارات، تصمیم گیری ها و قیمت سهام تأثیر بگذارد.
با توجه به موارد فوق اهداف اساسی این تحقیق عبارتند از:
بررسی میزان استفاده از تغییرطبقه بندی اقلام درآمدی صورت سود و زیان به عنوان یک ابزار مدیریت سود
بررسی میزان استفاده از تغییرطبقه بندی اقلام هزینه ای صورت سود و زیان به عنوان یک ابزار مدیریت سود
۱-۴٫ فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: در صورت اعمال مدیریت سود از طریق جابجایی میان درآمدهای عملیاتی و درآمدهای غیرعملیاتی، با افزایش سود عملیاتی غیرمنتظره، از میزان درآمدهای غیرعملیاتی کاسته خواهد شد.
فرضیه دوم: در صورت اعمال مدیریت سود از طریق جابجایی میان درآمدهای عملیاتی و درآمدهای غیرعملیاتی، بین تغییرات سود عملیاتی غیرمنتظره و درآمدهای غیرعملیاتی رابطه مستقیم و معنی داری وجود خواهد داشت.
فرضیه سوم: در صورت اعمال مدیریت سود از طریق جابجایی میان هزینه های عملیاتی و هزینه های غیرعملیاتی، با افزایش سود عملیاتی غیرمنتظره، هزینه های غیرعملیاتی نیز افزایش خواهد یافت.
فرضیه چهارم: در صورت اعمال مدیریت سود از طریق جابجایی میان هزینه های عملیاتی و هزینه های غیرعملیاتی، بین تغییرات سود عملیاتی غیرمنتظره و هزینه های غیرعملیاتی رابطه معکوس و معنی داری وجود خواهد داشت.
۱-۵٫ روش تحقیق
روش مورد نظر برای انجام این تحقیق روش شبه تجربی می باشد. از لحاظ بعد زمانی با توجه به استفاده از اطلاعات و داده های مربوط به گذشته، پژوهش حاضر یک تحقیق پس رویدادی (گذشته نگر) به شمار می آید. بر اساس نحوه گردآوری داده ها نیز این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی می باشد.
۱-۵-۱٫ جامعه آماری
جامعه آماری این تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند، که از ابتدای سال ۱۳۸۰ لغایت ۱۳۸۷ در بورس فعال بوده اند.
۱-۵-۲٫ نمونه آماری
صرف نظر از اینکه استفاده از چه روش آمار استنباطی مورد نظر است، قدرت آن روش بستگی به روشی دارد که برای انتخاب نمونه بکار می رود. در صورتی که نمونه، نماینده ی واقعی جامعه نباشد یا به عبارتی دارای اریب باشد، پیش بینی صحیح و دقیق درباره ی پارامترهای جامعه امکان نخواهد داشت. برای انتخاب نمونه ی آماری مناسب که یک نماینده ی مناسب برای جامعه آماری موردنظر باشد، درابتداشرکت های موجوددرجامعه ی آماری مورد بررسی قرارگرفتندو سپس با توجه به یک سری محدودیت ها و قیدهای معین که لازمه ی انجام تحقیق بود، تعدادی از شرکت ها حذف و مطالعه بر روی شرکت های باقیمانده صورت گرفت.بنابراین می توان گفت روش نمونه گیری مورداستفاده در تحقیق حاضر، روش حذفی می باشد. برای این منظور ۵ معیار در نظر گرفته شده است و در صورتی که یک شرکت کلیه معیارها را احراز کرده باشد به عنوان یکی از شرکت های نمونه انتخاب شده است. معیارهای مذکور به شرح زیرند:
۱- شرکت باید در گروه شرکت های واسطهگریهای مالی نباشد؛
۲- سال مالی شرکت پایان اسفند ماه باشد؛
۳- شرکت در طول دوره مورد بررسی تغییر سال مالی نداشته باشد؛
۴- بیش از ۶ ماه وقفه در انجام معاملات شرکت وجود نداشته باشد؛
۵- اطلاعات کامل و تفصیلی صورت های مالی سالانه شرکت برای دوره مورد بررسی موجود باشد.
با توجه به موارد فوق جمعاً تعداد ۵۰ شرکت به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند.
۱-۵-۳٫ قلمرو تحقیق
قلمروموضوعی تحقیق،بحث درمورد یکی از ابزارهای مدیریت سود یعنی تغییر طبقه بندی اقلام صورت حساب سود و زیان می باشد. قلمرو زمانی تحقیق از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۷و قلمرو مکانی تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
۱-۵-۴٫ روش گردآوری اطلاعات
اطلاعات و داده های مورد نیاز برای انجام تحقیق برحسب نوع آنها از منابع مختلفی گردآوری شده است. اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق و مبانی نظری از منابع کتابخانه ای و پایگاه های علمی و مقالات داخلی و خارجی استخراج شده است.
داده های تحقیق عموماً از بانکهایاطلاعاتی نرم افزارهای تدبیر پرداز و رهآورد نوین، پایگاه های اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و پایگاه اطلاعاتی مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی و همچنین گزارشات هفتگی بورس و صورت های مالی شرکت ها گردآوری گردیده است.
۱-۵-۵٫ مدل های تحقیق
در پژوهش حاضر مطابق با تحقیق مک وی[۶] (۲۰۰۶)برای آزمون فرضیات از مدل های ارائه شده توسط وی بهره گرفته خواهد شد. در این ارتباط برای آزمون فرضیه های اول و دوم به ترتیب از دو مدل رگرسیون زیر استفاده شده است:
(۱-۱)
(۱-۲)
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:11:00 ق.ظ ]