ادبیات داستانی به مفهوم جدید و اروپایی آن شامل دو نوع داستان کوتاه و بلند است که در دوران جدید مهمترین مصداق نثر نویسی است(شمیسا، ۱۳۷۶: ۲۵۳).
«ادبیات داستانی در معنای جامع آن به هر روایتی که خصلت ساختگی و ابداعی آن بر جنبه ی تاریخی و واقعیتش غلبه کند اطلاق می شود. از این رو باید همهی انواع خلاقهی ادبی را در بر بگیرد، اما در عرف نقد امروز به آثار منثور، روایتی منثور، ادبیات داستانی می گویند.»(میرصادقی، ۱۳۷۶: ۲۱)
داستان[۳]:
داستان اصطلاح عام است برای روایت یا شرح و روایت حوادث. در ادبیات داستانی عموما داستان دربرگیرندهی نمایش، تلاش و کشمکشی است میان دو نیروی متضاد و یک هدف.
داستان دینی[۴]:
ژان لوئی میشون، در مقاله ی هنر طریق ذکر در بیان معنی و حوزه هنر دینی مینویسد: «هنگامی که ما از هنر سخن میگوییم، مرادمان از آن، مجموعهی قواعد و وسائلی است که متوجه یک غایت معین است و هنگامی که هنر را با صفت دینی توصیف میکنیم، مرادمان به کار بردن رابطهی میان دنیا و آخرت یا به زبان صوفیان، عالم شهادت و عالم غیب است. هنر با ایجاد پلی میان این دو عالم به پُر کردن شکافی که انسان را از اصل الهی خود جدا میکند یاری می دهد.» (فیروزان، ۱۳۸۰: ۵۹-۶۲)
طبق این نظریه هر داستانی که به رابطه بین دنیا و آخرت اشارهای داشته باشد، دینی خوانده میشود. لذا میتوان گفت بسیاری از داستانهایی که مضامین اخلاقی، انسانی و عرفانی دارند، زیر چتر داستان دینی جا خوش میکنند.
فیلمنامه[۵]:
فیلمنامه داستانی است که به وسیلهی تصاویر و گفتار بازگو میشود.(فیلد، ۱۳۷۸: ۱۶)
«فیلمنامه، متن نوشته شده برای تولید یک فیلم است. در واقع فیلمنامه شکل ابتدایی پس از پیش نویس خوانده می شود که خلاصهای از فیلم را در بر دارد. پیش نویس پس از تصویب به صورت مشروح تنظیم می شود. در این حال مشتمل بر جزئیات بازی، گفتار، کارهای هنری و فنی است و اصطلاحا به آن متن یا فیلمنامهی دکوپاژ شده میگویند.»(چینکز، ۱۳۸۱: ۵)
فیلمنامه سینمایی[۶]:
فیلمنامهی سینمایی یا فیلمنامهی بلند دارای یک موضوع اصلی است و خط روایی نسبتا محدودی دارد و از ۹۰ تا ۱۲۰ صفحه است. هر صفحه از فیلمنامه تقریبا برابر با یک دقیقه از فیلم است. فیلمنامهی سینمایی ساختاری سه پردهای دارد. شخصیتهای اصلی آن نسبتا محدود است و طی یک رشته صحنه به نگارش در میآید. هر بار که مکان یا زمان تغییر میکند، صحنهی جدیدی شروع میشود. (یورگن ولف ۱۳۸۷: ۲۵)
فیلمنامه سینمایی یا فیلمنامه بلند دارای یک موضوع اصلی است و خط روایی نسبتا محدودی دارد و از ۹۰ تا ۱۲۰ صفحه است. هر صفحه از فیلمنامه تقریبا برابر با یک دقیقه از فیلم است. فیلمنامه سینمایی ساختاری سه پردهای دارد. شخصیتهای اصلی آن نسبتا محدود است و طی یک رشته صحنه به نگارش در میآید. هر بار که مکان یا زمان تغییر می کند، صحنه ی جدیدی شروع می شود. (کاکس، ولف، ۱۳۸۷)
فصل دوم پیشینه و مبانی نظری تحقیق
۲٫۱ پیشینه تحقیق
در زمینه اقتباس و استفاده از داستان برای تبدیل به فیلمنامه، کتابها و رسالههای مختلفی تألیف شده است.
از کتابهای تألیف شده به چند نمونه اشاره میکنیم:
کتاب راز و رمز هنر دینی(مجموعه مقالات) مقالات ارائه شده در اولین کنفراسن بین المللی هنر دینی، به کوشش مهدی فیروزان که توسط انتشارات سروش به چاپ رسیده است.
در این کتاب جمعی از نظریهپردازان و اندیشمندانِ دینی به ارائه نظرات خود پیرامون تعریف و مفهوم شناسی هنر دینی و روایات مختلف آن از شعر و خوشنویسی گرفته تا موسیقی و رسانههای تصویری پرداختهاند. آنچه از بین این مقالات به تعریف تبیینِ هنر دینی پرداخته را میتوان در سه مقاله خلاصه کرد.
اول مقالهی «هنر، طریق ذکر» از ژان لویی میشون؛ که هنر دینی را با معیار دنیا و آخرت تعریف کرده است.
دوم مقالهی «خوشتنِ تو، کلمه» نوشته گری هنری است که به تعریف و تبیین زوایای هنر دینی از نظر کوماراسوامی میپردازد و هنر دینی را با معیار خویشتنِ حقیقیِ انسان که همان نفسِ فناناپذیر است تعریف میکند و تغییر وجود انسان از تفکر انسانی به تفکر الهی را اساسِ هنر دینی برمیشمرد.
و در نهایت سومین مقاله با نام «تعریف و مفهوم هنر دینی» نوشته محمد حسن زورق است که هنر دینی را گذر از خودآگاهی و رسیدن به خداآگاهی تعبیر میکند.
در یک نگاه کلی به کتاب میتوان گفت هر چند از لحاظ نظریه پردازی در باب هنر دینی خوب و جامع کار شده و نظریات مختلفی را از زوایای مختلف گردآوری کرده است، اما دو نکته اساسی در آن مغفول مانده است.
اول اینکه تنها به جمع آوری آراء مختلف اهتمام شده و هیچکدام از آراء و نظریات به چالش و تحلیل گذاشته نشده است. و همین مسئله میتواند باعث سردرگمی مخاطب شود.
دوم اینکه هرچند از لحاظ نظریهپردازی خوب و جامع کار شده ولی هیچ اشارهای به روشها و اسلوب خلق و تولید هنر دینی نشده است.
آنچه این رساله را با اثر فوق متمایز خواهد کرد، ابتدائاً انتخاب یک نظریه از مجموع نظریات مطرح شده به عنوان نظریه مبنا خواهد بود و ثانیا اصل و بنای رساله بر بررسی روشهای اقتباس گذاشته خواهد شد تا ضمن ارائه مبانی نظری و تحقیقی در زمینه هنر دینی؛ مقدمات تولید و خلق آثاری با مضامین دینی نیز به مخاطب ارائه شود.
دین و سینما، مجموعه آثار محمد مددپور که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعهای است از مقالات و مصاحبههایی که از دکتر محمد مددپور پیرامون تعریف سینمای دینی، هنر دینی و زوایای مرتبط با آن ها که در دوازده فصل نگارش و تدوین شده است.
ایشان در سه مقالهی «سینمای دینی آوردن غیب به عالم شهادت» و «سینمای دینی آسمانی است» و «مبانی صوری و معنوی سینمای دینی» ضمنِ اشاراتی که در باب سینمای دینی دارند به تعریف و تبیین هنر دینی نیز پرداختهاند که مهمترین نظر ایشان در زمینه هنر دینی را دارا بودن ارتباط این عالم و عالم ماوراء دانست. ایشان در بخشهای دیگر کتاب به حضور امام زمان در سینما، و سینمای حاتمی کیا نیز پرداختهاند.
این کتاب از آن جهت که ابتدائاً به صورت کتاب پژوهشی تألیف نشده و از گلچین مقالات و مصاحبههای مختلف تدوین شده، این نقیصه را دارد که در انتها به جمع بندی و نتیجهگیری از تمامی مباحث نظری اشارهای نمیکند.
از سوی دیگر همانگونه که در کتاب قبلی اشاره شد در کتاب استاد مددپور نیز به روشها و راههای خلق و تولید آثاری با مضامین دینی اشارهای نشده.
آنچه این رساله را با اثر فوق متمایز خواهد کرد، یکی جمع بندی آراء و نظریات در باب هنر دینی است و یکی بررسی روشها و راههای خلق و تولید آثاری با مضامین دینی است؛
اقتباس برای فیلمنامه نوشته محمد خیری(۱۳۶۸). این کتاب به شیوه کتابهای درسی برای تدریس در دانشگاه تهیه شده و لذا ابعاد مختلف اقتباس را مورد بررسی قرار داده است. ابتدا به تعریف مفاهیمی از قبیل اقتباس، تقلید و کپی برداری پرداخته؛ پس از آن نخستین فیلمهای اقتباسی را معرفی کرده است. نظرات چند نفر از اهالی فیلم و سینما را درباره اقتباس بیان کرده که تنها یک مصاحبه و نظر شخصی است و به هیچ وجه نظریه ی علمی محسوب نمی شود.
پس از آن نویسنده روند اقتباس را در چهار گام اساسی با عنوان قدمهای اولیه در اقتباس مطرح میکند. سوژه یابی و موضوعات در خور فیلم واقتباس از کلیشه های سینمایی مباحث دیگر در این کتاب است.
در نهایت نویسنده کتاب را با بیان برخی مسائل حقوقی در باب اقتباس و نیز بررسی بعضی از فیلمهای اقتباسی به پایان میبرد.
این کتاب هرچند از نظر روشی در سطح بسیار خوب و از لحاظ نظری خوب تدوین شده است ولی آنچه این رساله را متفاوت با آن قرار میدهد، تفاوت در نگاه از زاویه دین است.
در این کتاب اقتباس به صورت کلی مطرح شده است ولی در این رساله ابتدائاً کلیاتی در باب اقتباس بیان خواهد شد و در ادامه رویکرد دینی شدن اثر اقتباسی نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
چگونه از هر چیزی فیلمنامه اقتباس کنیم، نوشته ریچارد کریوولن، ترجمه بابک تبرّایی. این کتاب نیز مانند کتاب اقتباس برای فیلمنامه، به روش درسی نگارش شده است. در این کتاب نویسنده میخواهد دانشجویش را به یک فیلمنامه نویس حرفهای تبدیل کند که بتواند از هر داستان یا اتفاق یا نوشتهای به یک فیلمنامهی مستحکم و زیبا برسد. برای دستیابی به این مهم ابتدا تاریخچه اقتباس را مختصرا مورد بررسی قرار داده و در قدم بعدی فرایند پنج قدمی را برای یک اقتباس موفق تبیین میکند.
به نظر میرسد مهمترین بخش کتاب همین بخش است چرا که مطالب بعدی نیز بازگشت به همین پنج گام دارد. ۱٫رسیدن به یک کلمه یا همان ایده یابی ۲٫بسط آن به دو جمله ی کلیدی یعنی ژانر و پیرنگ ۳٫پاسخ به هفت پرسش اساسی یعنی شخصیت، نیاز، مانع، کنش، درونمایه، روایت و کاتارسیس. ۴٫کشیدن یک نمودار صحنهای از طرح داستانی ۵٫ نوشتن طرح فیلمنامه و شروع به نگارش آن.
مباحث دیگری نیز در این کتاب مطرح شده از قبیل: مسائل حقوقی اقتباس، میزان وفاداری اقتباس به متن اصلی، تفسیر و خلاقیت در نگارش داستان جدید، شخصیت پردازی و مقابلهی خیر و شر و در نهایت مصاحبههایی از سرشناسان هالیوود در باب اقتباس.
آنچه از نگاهی کلی به کتاب به دست میآید کارگاهی و کاربردی بودن کتاب است. همین مسئله باعث شده است تا توجه کمتری به مباحث نظری در باب اقتباس شود. چراکه مقصود نویسنده نیز از این کتاب، ورود عملیاتیِ دانشجویان و علاقهمندان به وادی فیلمنامه نویسی بوده است. همین مسئله باعث شده تا تمام مباحث نگارشی حتی در باب مسائل حقوقی نیز مطرح شود.
اما آنچه این رساله را با کتاب ریچارد کریوولن متمایز میکند، ابتدا بررسی نظریات مطرح در باب اقتباس و در باب هنر دینی است. و ثانیا نگاه کاربردی برای خلق فیلمنامه با رویکرد دینی است.
فیلمنامه اقتباسی، نوشته لیندا سیگر، ترجمه عباس اکبری. این کتاب قصد دارد توضیحی در رابطه با تبدیل داستان و واقعیت به فیلمنامه را ارائه دهد.
در ابتدا مختصری از آمار فیلمهای معروف و اقتباسی ارائه میکند که موفق به کسب جایزه اسکار شدهاند و سپس با توضیحاتی درباره تبدیل واقعیت و داستان به فیلمنامه بحث را پیش میبرد. در ادامه به پیدا کردن داستان، انتخاب شخصیت، بررسی درونمایه و خلق و پرداخت سبک فیلم نیز اشاره میکند. در پایان نیز مانند مقدمهی کتاب دوباره گریزی به برندگان اسکار برای بهترین فیلم میزند و اقتباسی بودن یا نبودن آن ها را تیتروار اشاره میکند.
این کتاب از آن جهت که به بررسی مصادیق موجود در آثار نمایشی پرداخته، برای علاقهمندان به فیلمنامه اثری کاربردی و مصداقی خواهد بود. چرا که میتواند تمام مواردی که در باب نظریه اقتباس مطرح شده، به صورت عینی و مصداقی به مخاطب خود تفهیم کند.
اما همین نگاه باعث شده است تا از ساختاری روشمند برای اقتباس برخوردار نباشد و بیش از آنکه به تبیین و تفسیر مبانی نظری اقتباس اهتمام داشته باشد، به روشها و راهکارهای عملیاتی در باب اقتباس اشاره نماید.
آنچه این رساله را با کتاب فوق متمایز خواهد کرد اولا دارا بودن سیر و ساختار روشمند برای یک اقتباس موفق است.
ثانیا بررسی اجمالی در باب نظریات اقتباس و نظریات هنر دینی. ضمن آنکه روشهای اقتباس را با رویکرد و نگاه تولید و خلق اثری دینی مورد بررسی قرار میدهد.
اقتباس ادبی برای سینمای کودک و نوجوان، نوشته منوچهر اکبرلو(۱۳۸۴). در این کتاب به اقتباس از ادبیات کلاسیک و کهن پرداخته شده و به ادبیات معاصر توجه چندانی نشده است. و اگر گوشهی چشمی هم به ادبیات معاصر داشتهاند، فقط به ادبیات کودک و نوجوان بوده است.
در این کتاب هرچند آثار تولید شده در سینمای کودک مورد بررسی و بحث قرار گرفته است اما از مبانی نظری اقتباس و بیان ساختارگونه از روشها و راهکارهای اقتباس، غفلت شده است.
آنچه این رساله را با کتاب فوق متمایز خواهد کرد یکی دارا بودن سیر و ساختار روشمند برای اقتباس است؛ و دیگری بررسی نظریات اقتباس و نظریات هنر دینی و نیز توجه به رویکرد دینی در خلق آثار اقتباسی خواهد بود.
روند اقتباس از دیدگاه یک فیلمنامه نویس نوشته ویلیام گلدمن، ترجمه عباس اکبری(۱۳۷۷). متن آغازین کتاب مربوط به یک قطعه داستانی درباره آرایشگری به نام(داوینچی) است که با توجه به آن نویسنده این مباحث را مطرح میکند: (موضوع داستان)، (نقش زمان و مکان)، (شخصیتها و نقاط اتکائ) ـ که فیلمنامه نویس در حین اقتباس با آن مواجه میشود ـ وی سپس متن فیلمنامهای را که از داستان(داوینچی) تهیه شده عرضه کرده.
در پایان دیدگاههای برخی از همکاران نویسنده اعم از طراح صحنه، فیلمبردار، تدوینگر، آهنگساز و کارگردان را در خصوص اعمال تغییرات لازم برای بهبود فیلمنامه مطرح میسازد.
این کتاب با توجه به اینکه با تمرکز روی یک اثر نمایشی و بررسی و نقد آن نگارش شده است، طبیعتاً تمرکزی بر مبانی نظری و نیز روشها و راهکارهای موجود برای یک اقتباس موفق نداشته است.
وجه تمایز این رساله با کتاب فوق ابتدا بررسی نظریات مطرح شده در باب اقتباس و هنر دینی است و پس از آن بیان ساختارگونه و روشمند برای یک اقتباس موفق است. همچنین نگاه دینی در روند خلق اثر اقتباسی نیز مورد توجه و تأمل خواهد بود.