سطوح بالاتری ترانسفرین سرم
اکسیداسیونHDL[36]
عوارض قلبی عروقی
دریافت بیش ازحد و طولانی مدت مقادیر آهن با ترزیق خون دفعات زیاد سبب تجمع غیر طبیعی آهن در کبد میگردد. پس از اشباع آپوفریتین بافتی با آهن، هموسیدرین ظاهر می شود که شبیه فریتین است اما آهن بیشتری داشته و بسیار نا محلول است هموسیدروز حالت از ذخیره آهن میباشد که در اثر مقادیر بالای آهن و در افراد با نقص ژنتیکی در جذب بالای آهن بروز مینماید. در صورتی که هموسیدروز همراه با تخریب بافتها باشد هموکروماتوز نامیده می شود. آهن اضافه که ممکن است مقادیر زیادی رادیکالهای آزاد تولید نماید که به مولکولهای سلولی حمله کرده و سبب افزایش تعداد مولکولهای کارسینوژن در داخل سلول گردد. مشخص شده افرادی که سطح فریتین سرم آنها بالا است خطر ایسکمی بیماریهای قلبی در آنها به مراتب بالاتر است. از عوارض مسمومیت با آهن میتوان به استفراغ، درد درناحیه بالای شکم، اسهال، رنگ پریدگی، خفگی (ناشی از احتباس آب در ریه) و شوک اشاره کرد.
۲-۲-روی
از سال ۱۹۳۴ روی به عنوان یک عنصر اساسی برای رشد مو شناخته شده است. از سال ۱۹۶۱ به بعد مدارکی بدست آمده که نشان میدهد تأخیر در بهبود جراحات در انسان، تأخیر در بلوغ جنسی و عقب افتادگی رشد به کمبود روی مربوط است.
بعد از آهن فراوانترین عنصر جزئی که در بدن به فراوانی توزیع شده است روی میباشد. مقدار روی در بدن انسان g 3-2 است که بیشترین غلظت آن در کبد، پانکراس، استخوانها و عضلات یافت میگردد. بافتهای دیگر با غلظت بالای روی عبارتند از: بخشهای مختلف، چشم، غده پروستات، اسپرماتوزوید، پوست، مو و ناخنها.
ضرورت تغذیهای روی توسط تود[۳۷]و همکاران در موش صحرایی نشان داده شد )تود و همکاران، ۱۹۳۴). کی لین[۳۸] و مان[۳۹] آنزیم کربنیکانیدراز را جدا و خالص کرده و نشان دادند که این آنزیم حاوی روی میباشد (کی لین و مان، ۱۹۳۸).
۲-۲-۱-متابولیسم
بیشترین قسمت روی در بخش فوقانی دستگاه گوارش جذب می شود. روی به فراوانی در بدن انسان توزیع شده است و بعد از آهن فراوانترین عنصر جزئی در بدن محسوب میگردد. مقدار روی موجود در بدن انسان g3-2 است که بیشترین غلظت آن در کبد، پانکراس، کلیه، استخوان و عضلات یافت می شود. با افزایش دریافت روی مقدار ذخیره آن در استخوان، کبد و روده بالا میرود. حدود ۷۳ درصد روی استخوان متراکم شده است ولی غلظتهایی هِم نیز در مو، پوست، ناخنها و بیضهها وجود دارد. تنها۱۰-۲ درصد از روی جذب شده توسط ادرار دفع می شود و بقیه آن از طریق مدفوع از بدن خارج می شود. روی موجود در مدفوع معمولاً از شیرهای پانکراس به دست میآید. اما مقداری هم از ترشحات دستگاه گوارش و صفرا دفع می شود. مقدار روی دفع شده کمتر از day/mg1 است. روی پس از جذب دستگاه گوارش ابتدا به آلبومین (۷۰-۶۰ درصد) متصل و درصد کمی از آن نیز با اسیدهای آمینه، کمپلکس تشکیل میدهند. روی متصل به آلبومین توسط کبد برداشت شده، سپس در بدن توزیع میگردد (کانکو، ۱۹۸۹). جذب روی به عوامل مختلفی وابسته است و از طریق انتقال فعال و وابسته به انرژی میباشد (بهاتاچاری[۴۰] و همکاران، ۱۹۹۶).
راه عمدۀ دفع روی، مدفوع است، اگرچه ۲۵ درصد از کل روی دفع شده توسط ترشحات پانکراس است و نقش صفرا بسیار ناچیز است (کانکو، ۱۹۸۹).
۲-۲-۲- جذب، انتقال
جذب روی از دو مسیر که کاملاً شبیه به مسیر کلسیم میباشد انجام میپذیرد.
۱٫مکانیسمهای وابسته به حامل قابل اشباع در زمانیکه دریافت پایین روی وجود دارد و غلظت آن در لومن روده کم است با کارایی زیادی عمل مینماید.
۲٫مکانیسم غیرفعالی که دربردارنده حرکت اطراف سلولی در دریافت بالای روی و غلظت زیاد آن در لومن روده است. در داخل سیتوزول روی به پروتئینها و حامل متالوتیونین متصل میگردند. متالوتیونین حامل روی به سمت سلولهای جذبی میروند.
۲-۲-۳-عوامل مؤثر در جذب روی
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
جذب روی در بارداری و شیردهی افزایش مییابد.
یک رژیم غذایی غنی از پروتئین با تشکیل کیلاتهای روی، اسید آمینه جذب روی را افزایش میدهد که با این کیلات، روی در حالت محلولتر وجود دارد.
اختلال در جذب روی می تواند در ارتباط با بیماریهای متعدد روده مانند بیماری کرون یا نارسایی پانکراس باشد.
دریافت زیادکلسیم جذب روی و تعادل آن را کاهش میدهد.
اسید فولیک ممکن است در صورت دریافت کم روی جذب روی را کاهش دهد.
دریافت مقادیر بالایی از روی می تواند سبب اختلال جذب آهن از فروسولفات گردد که معمولاً در مکملهای ویتامین، املاح یافت می شود.
جذب روی ممکن است با گلوکز یا لاکتوز یا با پروتئین اختلال ایجاد کند.
سویا به تنهایی یا مخلوط با گوشت گاو افزایش یابد.
روی مانند آهن در شیر مادر بهتر از شیر گاو جذب می شود.
شیر منبع خوبی از روی میباشد ولی دریافت زیاد کلسیم از شیر می تواند با جذب آهن و روی تداخل نماید.
روی توسط ترانسفرین و آلفا دو ماکروگلوبولین در پلاسما حمل می شود.
غلظت سرمی بعد از صرف غذای بدون روی کاهش مییابد که احتمالاً علت آن را برداشت روی از گردش خون توسط پانکراس میباشد تا متالوآنزیم های ضروری حاوی روی را برای هضم و جذب تولید و ترشح سازد.
۲-۲-۴-دفع روده ای
در افراد طبیعی به طورکامل دفع از طریق مدفوع انجام میپذیرد. افزایش دفع ادراری روی در گرسنگی و در بیماران مبتلا به نفروز، دیابت، الکلسیم، سیروز کبدی و پورفیری گزارش شده است.
۲-۲-۵-کمبود روی
کمبود تغذیهای روی در خارج از آزمایشگاه به طور طبیعی در تعدادی از گونه ها از جمله انسان، گاو، سگ و گوسفند رخ میدهد (کانکو، ۱۹۸۹). کمبود روی نیز در سال ۱۹۶۱ در میان مردم مصر و ایران گزارش شده است (بورتیس[۴۱] و اشوود [۴۲]، ۱۹۹۴).
۲-۲-۶-تداخل روی با مواد مغذی
۲-۲-۶-۱-روی _ مس
دریافت مقادیر بالای روی باعث کاهش جذب مس می شود و بالعکس علائم بالینی کمبود مس با دریافت day/mg150روی به مدت ۲ سال پیشرفت می کند. مصرف day/mg 300-200 روی در درمان بیماری ویلسوز استفاده می شود. هوکسترا[۴۳] و همکاران بیان کردند که مسمومیت با روی در جذب مس از روده اختلال ایجاد می کند (هوکسترا و همکاران، ۱۹۹۴).
۲-۲-۶-۲-روی _ آهن
دریافت آهن چه به صورت مصرف مکمل و چه بصورت محلول، جذب روی را مهار می کند. در چندین تحقیق مشاهده شده است که در طول دوران بارداری سطح آهن سرم کمتر از غلظت روی است. انجمن پزشکی توصیه کرده است که تمام زنان باردار باید بیشتر از mg60 آهن را روزانه به همراه مکملهای روی دریافت کنند.
۲-۲-۶-۳-روی و دیگر عناصر
دریافت سطوح بالای کلسیم باعث اختلال در جذب روی در حیوانات می شود (بخصوص در رژیمهای غنی از فیتات) ولی هنوز این مطلب در مورد انسان به نتیجه نرسیده است. دریافت این مقادیر بالای کلسیم (mg1360) باعث کاهش جذب روی در زنان یائسه می شود که این مطلب در مورد دختران بالغ صدق نمی کند. دریافت بالای قلع باعث افزایش دفع روی می شود.
نکته: قابل دسترسترین فرم روی در گوشت حیوانات، بخصوص گوشت قرمز و ماکیان میباشد. شیر منبع خوب روی بوده ولی دریافت زیاد کلسیم از شیر ممکن است با جذب آهن و روی تداخل ایجاد نماید. فیتات موجود در غلات نیز در برخی از جمعیتها که نان تخمیر نشده مصرف مینمایند. ممکن است سبب اختلال در جذب گردد.
نکته: اولین مطالعات انجام شده درباره روی که با رشد در ارتباط میباشد نزدیک به ۳ دهه قبل در ایران و مصر مورد بررسی قرار گرفت به نحوی که با مکمل روی پسران مبتلا به کوتاه قدی تغذیهای که دارای علایم قد کوتاه، کم خونی فقر آهن و تأخیر در بلوغ جنسی بودند، بهبود یافتند.
۲-۲-۷-ارتباط روی با هورمون ها
روی برای ترشح انسولین لازم است (آندر وود، ۱۹۷۱).
تجویز مکمل روی سبب کاهش و سرم در گوسفند می شود (کسسی[۴۴] و کشین[۴۵]، ۲۰۰۲).
۲-۲-۸-چند نکتهی ضروری
پس از مرحله ورود به جذب از طریق سلولهای حاشیه مسواکی، روی به متالوتیونئین و پروتئینهای دیگر درون سیتوزول سلول متصل میگردد. متالوتیونئین روی را جهت خروج از سلول متصل میگردد. متالوتیونئین روی را جهت خروج از سلول جذبی به خون به حاشیه قاعدهای، جانبی حمل می کند.
جذب روی تحت تأثیر سطح روی دریافتی و حضور عوامل مداخلهگر نظیر فیتات میباشد و همچنین یک وعده غذایی عوامل مداخلهگر تغییر فیتات میباشد و همچنین یک وعده غذایی غنی از پروتئین جذب روی از طریق تشکیلات کیلاتهای اسیدآمینه، روی را افزایش میدهد.
عواملی نظیر فیتاتها، مس و کادمیم سبب کاهش جذب روی میگردد. دریافت بالای کلسیم جذب و تعادل روی را کاهش داده اسید فولیک نیز در زمان کاهش دریافت روی از جذب آن میکاهد. تاننهای بر روی جذب روی اثر ندارند.
مقادیر بالای روی می تواند سبب اختلال در جذب آهن از ترکیب فرو سولفات گردد که معمولاً در دریافت مکمل ویتامین و املاح روئیت می شود.
آلبومین حامل اصلی روی در پلاسما بوده و مقدار روی منتقل شده در خون بسته به آلبومین پلاسما و مقدار روی دریافت میداد.
مقداری از روی توسط ترانسفرین و α-۲ ماکروگلوبولین منتقل میگردد. بیشترین روی موجود در خون در اریتروسیت و لوکوسیتها میباشد.
متالوتیونئین فراوانترین پروتئین غیرآنزیمی حاوی روی بوده که با وزن پائین مولکولی خود، غنی از سیستئین و سرشار از فلزات که در میان آنها روی بیشترین و مس، آهن، کادمیم و جیوه در مقادیر کمتر وجود دارد.
روی برای عمل بیش از ۹۰ آنزیم ضروری میباشد و در متابولیسم کربوهیدراتها، چربیها، پروتئینها و اسیدهای نوکلوئیک نقش دارد (تیتز[۴۶]، ۱۹۸۷).
همچنین روی در انتقال آکسونی، رشد مغز و فسفریلاسیون ضروری میباشد (پایگاه داده های سایت مدلاین).
۲-۳-مس
درسال ۱۹۲۸ هنگامیکه مشاهده شد مس وآهن مانع بروز کمخونی میشوند، برای اولین بار مس به عنوان ماده مغذی اساسی شناخته شد. مقدار مس در بدن افرادبالغ حدودا (ً mg120-50) است که این مقادیر درمقایسه با عناصر جزیی دیگر چون آهن و روی بسیار کم است.
۲-۳-۱-متابولیسم
مس در روده باریک جذب میگردد. ورود مس به سطح مخاطی روده با انتشار تسهیل شده و خروج از غشای قاعدهای، جانبی به شکل انتقال فعال صورت میپذیرد. فیبر و فیتات که بر روی زیست فراهمی اکثر املاح اثر میگذارد، دارای اثر ممانعت کنندگی کمی بر روی جذب مس میباشد. حدود ۹۰ درصد از مس سرم در داخل سرولوپلاسمین وجود دارد و بقیه آن در اتصال ناپایداری با آلبومین، ترانسکوپرین، پرتئینهای دیگر و اسیدهای آمینه آزاد و احتمالاً هیستدین میباشد. سطوح مس سرم و سرولوپلاسمین در زنان بالاتر از مردان میباشد. غلظت مس سرم در نوزاد در بالاترین حد خود است و سپس، درسال اول زندگی کاهش مییابد.اتصال مس به آلبومین درخون می تواند به جایگاه ذخیرهای موقت مس بیان گردد. اما مس به متالوتیونین در کبد متصل می شود که در اصل حالت عملکردی ذخیرهای مس میباشد. مس جهت انتقال به سلولها به سرولوپلاسمین وارد شده و به داخل پلاسما ترشح میگردد. مس از کبد به عنوان جزئی از اسیدهای صفراوی ترشح میگردد که مسیر عمده دفع مس میباشد. دفع صفراوی در پاسخ به دریافت زیاد مس افزایش مییابد، ولی زمانیکه دریافت مس در حد مقادیر سمی باشد این افزایش در دفع صورت نمیپذیرد. بیشتر مس موجود در رژیم غذایی توسط موکوس روده جذب می شود. رژیمهای غذایی استانداردmg 5-2 مس تولید می کند که ۳۰ درصد آن جذب می شود مس به سرعت از معده و قسمت بالای روده که محتویاتش هنوز حالت اسیدی دارد جذب می شود. جذب مس از روده به ترکیب مس، متالوتیونین وابسته است این ترکیب با افزایش مصرف اسید آسکوربیک کم می شود و نشان میدهد که بالا بودن مصرف ویتامین C باعث کمبود مس می شود. مس موجود در بدن حیوانات بصورت ترکیب مس، متالوتیونین در کبد ذخیره می شود. ذخایر کبدی مس در حیوانات نشخوار کننده به مراتب بیشتر از ذخایر کبدی رانشان میدهد. مس از دو طریق دفع میگردد یکی مس موجود در مدفوع که نشان دهنده مس غذایی جذب نشده است. دیگری مس ادراری است که ۴ درصد ازمس دفع شده میباشد. بیست درصد از رژیمی که حاوی day/ mg 5/2 مس است از طریق مدفوع دفع می شود. این درصد در رژیمی با day/ mg4/0 مس به ۷ درصد تقلیل مییابد. ذخایر مس در بدن یک فرد بالغ حدود mg 120-50 میباشد.
مس پس از جذب از دستگاه گوارش ابتدا به آلبومین متصل می شود اما بخش کوچکی از آن به هیستدین اتصال مییابد. قسمت عمده به وسیله هپاتوسیتها دریافت شده و سپس از طریق آنها به قسمت های مختلف بدن توزیع میگردد. ۹۵-۹۰ درصد پلاسما توسط سرولوپلاسمین و حدود ۱۰-۵ درصد بقیه مس توسط آلبومین و اسیدهای آمینه معینی از کبد به دیگر بافتها حمل می شود (رادوستیس و همکاران، ۲۰۰۰ و کانکو، ۱۹۹۷).
۲-۳-۲-اهمیت بیوشیمایی مس
مس در تعدادی از متالوپروتئینها وجود دارد. تعدادی از آنزیمها که مس وابسته هستند نیز عبارتند: تیروزیناز، سرولوپلاسمین، اسید آمینولولینیک دهیدراتاز، سیتوکروم اکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز سیتوزولی و لیزیل اکسیداز (لنینجر[۴۷]، ۱۹۸۲).
۲-۳-۳-نقش فیزیولوژیک مس
مس در خونسازی، رشد بافت همبند، استخوانسازی، میلینسازی، رنگدانه پوستی، سیستم ایمنی و … نقش دارد (فورمن[۴۸] ۱۹۸۰ ، اسمیت، ۱۹۹۶ )
۲-۳-۴-عوامل مؤثر بر وضعیت مس بدن
سن، شیرواری، آبستنی، فصل، تغذیه، نژاد، جنس و… در وضعیت مس بدن مؤثر میباشند.
۱- سن: در گوسفند مس از جفت به جنین منتقل نمی شود، لذا میزان مس سرم و کبد در برهها که هنگام تولد پائین است و تقریباً بعد از هفته اول تولد شروع به افزایش می کند (پالس، ۱۹۸۸ و اسمیت، ۱۹۹۶ و رادوستیس، ۲۰۰۰).