۱-۶-۱ ابعاد کمال گرایی

تعریف نظری
کمال گرایی یک سازه ی چند بعدی است و نشان دهنده ی متغیر شخصیتی همراه با ویژگی های شناختی ، رفتاری و شکلی از آسیب شناسی روانی تعریف شده است .(منصوری ، عدالت زاده ، بخشی پور رودسری،۱۳۸۸)
هولندر[۹] (۱۹۸۷) از اولین کسانی بود که تعریفی برای کمال گرایی ارائه نمود . او کمال گرایی را اینگونه تعریف کرد : فرد خواستار عملکردی با کیفیت بالاتر از آنجه که مستلزم موقعیت است ، از خود یا دیگران می باشد .
مدت گوتاهی پس از این توصیف ، برنز ( ۱۹۸۰)کمال گرایی را به صورت « شبکه ای از شناخت ها »
توصیف نمود که شامل توقعات و انتظارات ، تفسیر رویدادها و ارزشیابی خود و دیگران می باشد . او معتقد بود کمال گرایان کسانی هستند که ملاک هایشان فراتر از حد معمول یا عقل است .
افرادی هستند که به طور وسواسی و با سماجت در جهت اهداف غیر ممکن تلاش می کنند و ارزش خود را تماماً مطابق بهره وری و تحقق اهداف تعریف می کنند .
در تکمیل تعریف برنز[۱۰] ، فراست و همکارانش (۱۹۹۰) کمال گرایی را یک ساختار شخصیتی توصیف کردند که در افرادی که مستعد انتخاب معیارها و اهداف بالای غیر واقعی هستند ، وجود دارد .
عزت نفس این افراد مشروط به برآوردن این معیارها است .
تعریف عملیاتی
عملیاتی:منظور از ابعاد کمال گرایی آزمون کمال گرایی چند بعدی فراست است و نمره ای است که شرکت کننده از این آزمون می گیرد .این مقیاس با شش بعد طراحی شده است که شامل:
نگرانی زیاد در موری اشتباهات ، معیارهای شخصی ، انتظارات والدین ، انتقاد والدین ، تردید در مورد فعالیت ها و سازماندهی می باشد . این مقیاس ۳۵ جمله در ۶ بعد است و فراست آلفای کرونباخ کل مقیاس را ۹۱/۰ گزارش کرد و روایی و اعتبار مناسبی را برای آن گزارش نمود (استوبر[۱۱] ، ۱۹۹۷) .

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۱-۶-۲ سیستم های فعال ساز ی / بازداری رفتاری

 

سیستم بازداری رفتاری (BIS)

تعریف نظری
این سیستم از لحاظ نوروآناتومی و نوروفیزیولوژی شامل سیستم سیتوهیپوکامپی ، اعصاب آوران مونوآمینرژیک از ساقه مغز ، و انتشار آن در لوب پیشانی قشر جدید مخ می باشد . گری معتقد است که این مکانیسم فیزیولوژیکی مسول کنترل تجربه ی اضطراب در پاسخ به علایم مرتبط است ( گری ، ۱۹۷۲، ۱۹۷۷، ۱۹۷۸، ۱۹۸۲، ۱۹۸۷ ب ،۱۹۹۰ ، به نقل از کارور و وایت ، ۱۹۹۴ ) . به اعتقاد گری ، BIS به علایم تنبیه ، عدم پاداش ، و جدید بودن حساسیت نشان می دهد و رفتارهایی را که ممکن است منجر به نتایج منفی یا دردناک شود بازداری می کند .بنابراین فعالیت BIS باعث بازداری حرکت به سمت اهداف می شود . همچنین گری معتقد است که کارکرد BISمسئول تجربه ی احساس های منفی مانند ترس ، اضطراب ، ناکامی و غمگینی در پاسخ به علایم مرتبط با آنها است ( گری ، ۱۹۷۸ ، ۱۹۸۱ ، ۱۹۸۷ ب ، ۱۹۹۰ ، به نقل از کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) .
در سطح های فردی و شخصیت ، حساسیت بالای BIS مترادف است با آمادگی و گرایش به اضطراب که فرد را برای مواجهه ی مناسب با شرایط محیطی آماده می کند (کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) .
به اعتقاد کر (۲۰۰۸ ، ص. ۱۱) BIS سیستمی است که در کل مسئول حل تعارض بین اهداف است (مانند ، تعارض بین BAS- گرایش و FFFS- اجتناب ، تعارض بین BAS و BAS و تعارض بین FFFS و FFFS). این سیستم یک سیستم پسخوراند منفی است که مسئول مقابله با انحراف از وضعیت بدون تعارض است ، و موجب هیجان اضطراب می شود . اضطراب ناشی از فعالیت این سیستم مستلزم بازداری رفتارهای بالقوه تعارض برانگیز ، درگیری با فرایندهای ارزیابی خطر ، و مرور محتویات حافظه و محیط به منظور حل تعارض موجود می باشد .

 

تعریف عملیاتی

در این تحقیق برای سنجش سیستم بازداری رفتاری از زیر مقیاس BIS مقیاس BIS/BAS (کارور وایت[۱۲] ، ۱۹۹۴ ) استفاده شده است . با توجه به تحلیل هایی که در مورد ساختار عاملی این مقیاس صورت گرفته است در یک نمونه ی آمریکایی ( پویترس[۱۳] و همکاران ، ۲۰۰۸ ) و یک نمونه ی ایرانی (این مطالعه ) این زیر مقیاس خود متشکل از دو زیر مقیاس است که یکی مربوط به سیستم بازداری رفتاری است که اساسا اضطراب را می سنجد( پویترس و همکاران ، ۲۰۰۸ ) ودارای ۵ آیتم می باشد (BIS-A) و دیگری مربوط به سیستم جنگ و گریز است که اساسا ترس را می سنجد (پویترس و همکاران ، ۲۰۰۸ ( و داری ۲ آیتم می باشد (FFS-F) . در تحقیق حاضر نمراتی که افراد در ۵ آیتم مربوط به زیر مقیاس BIS-Aکسب می کنند نشان دهنده فعالیت سیستم بازداری رفتاری می باشد .

 

سیستم فعال سازی رفتاری (BAS)

 

تعریف نظری

مکانیسم فیزیولوژیکی که مسئول کنترل انگیزش مثبت و خوشایند است سیستم روی آوری رفتاری ( گری ، ۱۹۸۱، الف ، ۱۹۹۰ ، به نقل از کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) یا سیستم فعال سازی رفتاری ( BAS در مقایسه با BIS با دقت کمتری مشخص شده است ، با این وجود عقیده براین است که در BAS مسیرهای کاتکولامینرژیک و به ویژه مسیرهای دوپامینرژیک نقش محوری را ایفا می کنند (استلار ، و استلار ، ۱۹۸۵ ف ، به نقل از کارور و وایت ، ۱۹۹۴ ).
این سیستم در برابر علائم پاداش ، عدم تنبیه ، و رهایی از تنبیه حساسیت نشان می دهد. فعالیت این سیستم باعث شروع (یا افزایش ) حرکت شخص به سمت اهداف خود می شود . همچنین گری معتقد است که BAS مسئول تجربه احساس های مثبت از قبیل امید ، سرخوشی ، و شادمانی است (گری ، ۱۹۷۷ ، ۱۹۸۱ ، ۱۹۹۰ ، به نقل از کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) .
در سطح تفاوت های فردی و شخصیت ، حساسیت بالاتر BAS مترادف است با آمادگی و تمایل بیشتر به درگیری با تلاش های معطوف به هدف و تجربه ی احساس های مثبت در شرایطی است که فرد با پاداش بلاواسطه مواجه است (کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) .
به اعتقاد کر[۱۴] (۲۰۰۸ ، ص ، ۲۰ ) BAS سیستمی است که به تمامی محرک های خوشایند شرطی و غیرشرطی پاسخ می دهدو هیجان خوشایند امید به لذت پیش بینی شده را برمی انگیزد . این سیستم شامل سه مولفه متفاوت به شرح زیر می باشد :
پاسخ دهی در برابر پاداش : تلاش فرد برای بدست آوردن پاداش های جدید
کشاننده : پی گیری فعال اهداف خوشایند
تفریح طلبی : نشان دادن احساسهای مثبت به هنگام بدست آوردن پاداش ( کاوروایت ، ۱۹۹۴؛ کر ، ۲۰۰۸) .

 

تعریف عملیاتی

دراین تحقیق برای سنجش سیستم فعال سازی از زیر مقیاس BAS مقیاس BAS/BIS (کاوروایت ، ۱۹۹۴ ) استفاده شده است . از ۱۳ آیتم مربوط به زیر مقیاس BAS 5 آیتم مربوط به زیر مقیاس پاسخدهی در برابر پاداش ، ۴ آیتم مربوط به زیر مقیاس کشاننده و ۴ آیتم مربوط به زیر مقیاس تفریح طلبی می باشد . نمرات آزمودنیها در هر یک از زیر مقیاس های سیستم فعال سازی رفتاری نشان دهنده چگونگی فعالیت این سیستم می باشد .

 

سیستم جنگ / گریز / بهت (FFFS)

 

تعریف نظری

کاور وایت (۱۹۹۴) براساس تعاریف اولیه ای که در نسخه ای اولیه ی نظریه حساسیت به تقویت (گری ، ۱۹۸۱، ۱۹۸۷ الف ، ۱۹۹۰ ، به نقل از کارور وایت ، ۱۹۹۴) در مورد سیستم جنگ / گریز (FFS) صورت گرفته است بدون متمایز کردن آن از سیستم بازداری رفتاری آن را جزئی از نظام حساس به تنبیه در نظر می گیرند ، لذا تعریف مستقلی از آن ارائه نمی کند .
اما کر (۲۰۰۸ ، ص . ۱۰) براساس اصلاحات اعمال شده در RST ، سیستم جنگ / گریز /بهت (FFFS) را به عنوان سیستمی تعریف می کند که به تمامی محرک های ناخوشایند شرطی و غیرشرطی پاسخ می دهد و موجب هیجان ترس و رفتارهای اجتناب و گریز می شود .
این سیستم نمونه ای از یک سیستم پسخوراند منفی است که برای کاهش فاصله بین وضعیت تهدید آمیز بی واسطه و وضعیت دلخواه (مانند ، امنیت ) ، طراحی شده است (کر، ۲۰۰۸ ، ص . ۱۰ ) .
اساس عصبی این سیستم شامل آمیگدالا[۱۵] و قشر پیش پیشانی میانی[۱۶] و بطنی میانی میباشد (دیویس[۱۷] ، ۲۰۰۶ ؛ کیرک[۱۸] ، روسو[۱۹] ، بارون[۲۰] ، لبورن[۲۱] ، ۲۰۰۰ ؛ سیرا – مرکادو[۲۲] ، کورکوران[۲۳] ، لبرون – میلاد[۲۴] ، و کیرک ، ۲۰۰۶ ) .

 

تعریف عملیاتی

در این تحقیق برای سنجش سیستم جنگ / گریز / بهت نیز از زیر مقیاس BIS مقیاس BAS/BIS (کارور وایت ، ۱۹۹۴ ) استفاده شده است . همانطور که پیش از این اشاره شد تحلیل هایی که در مورد ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی این مقیاس صورت گرفته است (برای مثال ، پویترس و همکاران ، ۲۰۰۸ ؛ هایم و همکاران ، ۲۰۰۸ ) نشان داده اند که این زیر مقیاس خود متشکل از دو زیر مقیاس است که یکی مربوط به سیستم بازداری رفتاری است و دارای ۵ آیتم می باشد ( BIS- Anxiety) و دیگری مربوط به سیستم جنگ / گریز / بهت است که دارای ۲ آیتم می باشد ( FFFS – Fear) .
در تحقیق حاضر نیز با توجه به نتایج تحقیقات فوق و تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفته در خود این تحقیق و همچنین با توجه به این که فرایند تحقیق براساس نسخه ی تجدیدنظر شده ی نظریه حساسیت به تقویت بوده است ، ۲ آیتم مربوط به سیستم ترس به عنوان زیر مقیاس FFFS-Fear معرفی شده است و نمراتی که افراد در این زیر مقیاس کسب می کنند نشان دهنده فعالیت سیستم جنگ /گریز / بهت – ترس می باشد .

 

۱-۶-۳ تاب آوری

 

تعریف نظری

تاب آوری به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه های تلخ و ناگوار اطلاق می شود (بونانو ، ۲۰۰۴ ). کانر (۲۰۰۶) تاب آوری را به عنوان روشی برای اندازه گیری توانایی فرد در مقابله با عوامل استرس زا و عواملی که سلامت روان فرد را تهدید می کند ، تعریف کرده است .
سلامت روان افراد آسیب دیده ، تحت تاثیر پیامدهای منفی پیشامدهای ناگوار قرار می گیرد . سرسختی و خود تاب آوری از منابع درون فردی هستند که می توانند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نمایند و اثرات منفی استرس را کم رنگ تر جلوه دهند (ویسی و همکاران ، ۱۳۷۹) .
راتر خاطر نشان می کند که تاب آوری نوعی تعامل با عامل خطر است یعنی ماهیتی روبه رشد دارد که از بیولوژی و تجارب اولیه زندگی منشأ می گیرد و عوامل محافظتی می توانند از طریق شیوه های مختلف در مراحل متفاوت رشد ، عمل کنند .

 

تعریف عملیاتی

در این تحقیق برای سنجش تاب آوری از مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون استفاده شده است . مقیاس تاب آوری کانر _دیوید سون (CD-RISC):یک ابزار ۲۵ سوالی است که سازه تاب آوری را در اندازه های پنج درجه ای لیکرت از صفر تا چهار را می سنجد.
حداقل نمره تاب آوری آزمودنی در این مقیاس صفر و حداکثر نمره وی صد است .نتایج مطالعه ی مقدماتی مربوط به ویژگی های روانسنجی این مقیاس ، پایایی و روایی آن را تایید کرده است(کانر و دیوید سون،۲۰۰۳).
همسانی درونی ،پایایی باز آزمایی و روایی همگرا و واگرای مقیاس کافی گزارش شده اند و گرچه نتایج تحلیل عاملی اکتشافی وجود پنج عامل (شایستگی/استحکام شخصی،اعتماد به غرایز شخصی/تحمل عواطف منفی،پذیرش مثبت عواطف/روابط ایمن،مهار،معنویت)را برای مقیاس تاب آوری تایید کرده است.
پایایی و روایی فرم فارسی مقیاس تاب آوری نیز در مطالعات مقدماتی نمونه های بهنجار و بیمار مورد بررسی و تایید قرار گرفته است(بشارت ،۱۳۸۶) .
منظور از تاب آوری آزمون تاب آوری کانر –دیویدسون می باشد و نمره ای است که شرکت کننده از این آزمون می گیرد و نمرات آزمودنیها در هر یک از زیر مقیاس های تاب آوری نشان دهنده چگونگی فعالیت این سیستم می باشد .
فصل دوّم
ادبیات پژوهشی
در این فصل سعی بر این بوده است که هریک از متغیر های پژوهش تا حد امکان به صورت جامع شرح داده شود و پیشینه ای از بررسی های مربوط به روابط بین آنها ارائه گردد.برای این منظور کل محتوای این فصل در چهار بخش کلی ارائه شده است .
بخش اول شامل تعریف بیماری عروق کرونر قلب است که مباحثی از قبیل همه گیرشناسی بیماری قلبی – عروقی، عوامل خطر بیماری کرونری قلب ، الگوی رفتاری تیپ A ، تفاوت های فردی در پاسخدهی به استرس،نقش خلق و خو در پاسخدهی به استرس ،تجربیات هیجانی استرس و استرس و بیماری کرونر قلب را در بر می گیرد.
در بخش دوم به معرفی نظریه کمال گرایی پرداخته شده است که شامل مباحثی از قبیل تعریف کمال گرایی ،ابعاد کمال گرایی و نظریه های متعدد درباره کمال گرایی ،رشد و تحول کمال گرایی ، کمال گرایی و جنبه های آسیب شناختی و الگوی رفتاری تیپ A و کمال گرایی می باشد .
در بخش سوم به معرفی سیستم های مغزی /رفتاری پرداخته شده است که شامل مباحثی از قبیل تعریف سیستم های مغزی/رفتاری ،جنبه های هیجانی سیستم مغزی /رفتاری و اختلالات مربوط به آن ،سیستم مغزی /رفتاری و پاسخ فیزیولوزیک می باشد .
در بخش آخر به معرفی تاب آوری و مباحثی از قبیل تعریف تاب آوری ، نظریه ها و رویکردهای مختلف در مورد تاب آوری و رابطه تاب آوری با عروق کرونر پرداخته میشود .

 

۲-۱ بیماری عروق کرونر

 

۲-۱-۱ همه گیر شناسی بیماری قلبی_ عروقی

بر اساس اطلاعاتی که از پژوهش های همه گیر شناسی بر می آید(دنولت ،۱۹۹۷،سارافینو،۱۳۸۴) ،بیماریهای قلبی – عروقی در ایالات متحده ، در راس علل مرگ قرار دارد.و در اکثر ممالک صنعتی نیز چنین است و در کنار سرطان و سکته مغزی از علل اصلی مرگ در جهان است .این بیماریها از عوامل مربوط به رفتارها ،عادات و شیوه های زندگی افراد تاثیر می پذیرند .کاپلان و همکاران (۱۳۸۲)تعداد بیماران مبتلا به بیماری قلبی در آمریکا را ۱۷ میلیون نفر دکر نموده اند،که ۱۱ میلیون نفر آنها به بیماری عروق کرونر قلب مبتلا هستند . براساس نظر انجمن قلب آمریکا هر سال در حدود ۵/۱ میلیون نفر آمریکایی دچار سکته قلبی می شوند و بیش از ۳/۱ درصد آنان معمولا پیش از رسیدن به بیمارستان جان می بازند .حدودا نیمی از قربانیان سکته قلبی ، زمانی بیش از دو ساعت طول می کشد تا به بیمارستان برسند ، و گاه این زمان تا چندین ساعت هم می رسد (یارزبسکی و همکاران ،۱۹۹۴، به نقل از خوسفی و همکاران ،۱۳۸۶).
سارافینو (۲۰۰۱)براساس پژوهش های همه گیر شناسی ، بیماری عروق کرونر را بیماری جوامع پیشرفته دانسته چرا که در این جوامع از یک طرف افراد سالمند بیشتر وجود دارند و از طرف دیگر عوامل مخاطره مانند فربهی ، کم تحرکی و تنیدگی بیشتری در آنها مشاهده می شوند .
همگام با آمارهای کشور های صنعتی ، در کشورهای شرق مدیترانه و خاورمیانه – مانند ایران – بیماریهای قلبی یک مشکل عمده بهداشتی و اجتماعی به شمار می رود که ابعاد آن به سرعت در حال افزایش است . در بررسی هایی که بصورت پراکنده انجام شده ، نسبت مرگ ناشی از بیماری های قلبی در ایران ،۲۵ تا ۴۵ درصد گزارش شده است .طبق آمار گزارش شده از منطقه ۱۳ تهران در سال ۱۳۸۰ ، ۸/۸ درصد مردان و ۷/۱۲ زنان این منطقه به بیماری قلبی مبتلا بودند . اداره آمار و خدمات ماشینی معاونت پژوهشی وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۷۴ میزان شیوع بیماری های ایسمیک قلب را در کل کشور ۲۸/۶۹ درصد گزارش نموده است .از کل مرگ و میر های کشور در سال ۱۳۷۵، ۷۴۵۵۵۰ مورد مربوط به بیماری کرونری قلب بوده که این رقم ۸۹/۳۵ درصد کل مرگ و میرها را شامل می شود(سعیدی ، ۱۳۸۳،خوسفی و همکاران ، ۱۳۸۶).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۱-۲ عوامل خطر بیماری کرونری قلب

عواملی که باعث بروز و یا تشدید بیماری کرونر قلب می شوند ، دو دسته اند ، که در ذیل به آنها پرداخته می شود . البته منطقی است که عوامل روانشناختی به گونه ای عمیق تر مورد بررسی قرار گرفته است .

 

۲-۱-۲-۱ عوامل خطر فیزیولوژیکی:

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:28:00 ق.ظ ]