آزادی های اجتماعی و سیاسی اقلیت های مذهبی دیگر امتیاز آنها در قرارداد ذمه به حساب می آید. اهل کتابِ متعهد، می توانند در قلمروی کشور اسلامی درهر نقطه ای که مناسب زندگی خود تشخیص دهند ؛ سکونت گزینند و نیز هرگاه بخواهند می توانند، کشور را ترک کنند. همچنین بر اساس قرارداد ذمه، به اقلیتهای متعهد اجازه داده می شود در سرزمینهای اسلامی به فعالیتهای اقتصادی اشتغال ورزند . حق مالکیت برای آنان محترم شمرده شده و اموالشان از مصونیت کامل برخوردار است. آنان می توانند آزادانه در هر فعالیت اجتماعی و سیاسی – به شرطی که مخل به مواد قرارداد ذمه نباشد – شرکت جویند .آنان حق دارند در امور صنفی، هنری، ورزشی، اقتصادی، تعاونی و نیز تشکلهای سیاسی سهیم گردند. [۴۲۵]
عکس مرتبط با اقتصاد
اسلام حقوق اجتماعی غیر مسلمانان را هم رعایت کرده و دستور خوش رفتاری با آنان داده است. رسول خدا (ص) با آنان پیوندها و ارتباطات اجتماعی داشت و همیشه با آنان در منزل هایشان یا مکان های دیگر دیدار می کرد، گاهی پیامبر (ص) بر آنان وارد می شد و زمانی هم آنان به خدمت پیامبر می آمدند. آن بزرگوار همیشه از بیمارانشان عیادت می کرد و هر زمان که با جنازه مرده ای از آنان برخورد داشت برای تشییع آن بر می خاست.[۴۲۶] امامان(ع) نیز همیشه به سیره عملی پیامبر (ص) و امام علی(ع) در حسن معاشرت با غیرمسلمانان، استشهاد می جستند. از وصیت های امام باقر (ع) این بود که: «اگرفردی یهودی با تو همنشین شد با او به طور نیکو همنشینی کن». [۴۲۷]
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۴ – برخورداری از عدالت

برخورداری از عدالت حق همه افرادی است که در سایه حکومت اسلامی زندگی می کنند مسلمان باشند یا غیر مسلمان. اسلام به پیاده کردن عدالت در میان همه مردم بدون توجه به گرایش های عقیدتی و فکری آنان فرا خوانده است. آیات قرآنی هم درباره عدالت هیچ گونه قید عقیدتی ندارد: ( إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیرا)؛ [۴۲۸]« خداوند به شما دستور می دهد که امانت ها را به صاحبانشان باز گردانید و هر زمان که بین مردم حکم می کنید به عدالت حکم کنید».
قرآن کریم، مسلمانان را ماموریت داده تا تحت تاثیر ستمی که ازسوی مخالفان عقیدتی خود می بینند قرار نگیرند و در پاسخ به ستم آنان به دیگران ستم نکنند. اسلام مسلمانان را به اجرای عدالت وپای بندی به آن فرا می خواند: ( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُون )؛[۴۲۹] « ای مومنان برای خدا پایدار واستوار بمانید و به حق و عدل گواهی دهید و دشمنی با گروهی باعث نشود که به عدالت رفتار نکنید، عدالت پیشه سازید چرا که او به تقوای الهی نزدیک تر است.»
این کتاب عظیم به انسان نگاه انسانی دارد و بس، بدون این که عقیده ای یا گرایشی را در زمینه پیاده کردن عدالت و محکم سازی آن در میان مردم چه مسلمان و چه غیر مسلمان مورد توجه قرار دهد. روش پیامبر (ص) بر پایه همین دیدگاه استوار بود،ایشان یکی از یاران را به دلیل تجاوز به یک یهودی و زدن او مواخذه کرد. انصار یک نفر از خودشان را در نزدیکی سرزمین یهودکشته یافتند و چون دو شاهد اقامه نکردند و راضی به قسم دادن یهود نیز نشدند پیامبر مسئولیت این قتل را متوجه یهود نساخت، بلکه دیه مقتول را از بیت المال داد تنها به این دلیل که برابری در اجرای عدالت را تثبیت کند. [۴۳۰]
اهل کتاب عدالت اسلام و رسول خدا را در هنگام حکم بین آنان و مسلمانان و همچنین در حکم فیمابین خود اهل کتاب احساس کرده بودند لذا تقاضا کردند تا پیامبر فردی از مسلمانان را برایشان قاضی بفرستد.[۴۳۱]
امام زین العابدین (ع) در رساله حقوق فرمود: «و اما حق اهل ذمه، پس حکم آنان این است که از آنان آنچه را خداوند پذیرفته بپذیری و بدان چه خداوند برای آنان تعهد کرده وفا کنی… وهمان که خداوند بر تو جاری کرده درباره آنان جاری سازی.»[۴۳۲]
بند ۱۴ از ماده سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر (ایجادتضمین عدالت قضایی برای همگان و مساوات و برابری در حقوق دربرابر قانون) تصریح کرده است. و اصل چهارده قانون اساسی تصریح دارد که: (… دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظف اند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند…)

 

۵ – استقلال قضایی

استقلال قضایی یکی دیگر از حقوق و امتیازات اقلیت های مذهبی به حساب می آید. در اسلام با وجود این که حق اقلیت های مذهبی با قراداد ذمه تضمین شده، حق ترافع قضایی نیز برای آنان در مواردی که احقاق حق، به حکم ضرورت، چنین حقی را ایجاب کند به آنان اجازه داده شده است. ذمیان با وجود احراز حق ترافع در دادگاه های اسلامی از آزادی و اختیار نیز در نحوه ی ترافع برخوردار می باشند. بدین ترتیب که آنان می توانند از طرح دعوا در دادگاه های مسلمین خودداری نموده و به مراجع قضایی مذهبی خود مراجعه کنند و بر اساس همین اصل اسلام حق استقلال قضایی را برای متحدین خود محفوظ داشته است. هر چند این حق انتخاب تنها در حالتی متصور است که هر دو طرف اختلاف غیر مسلمان باشند و در حالاتی که یکی از طرفین (خواه مدعی یا مدعی علیه) مسلمان باشد، مراجعه به محاکم غیر اسلامی مجاز دانسته نمی شود.[۴۳۳]
۶ – احوال شخصیه
یکی دیگر از ارکان ممتاز حقوق اقلیت های مذهبی محسوب می گردد. اقلیت هایی که در تشکیل جامعه ی متحد بزرگ اسلامی با انعقاد قرارداد ذمه شرکت نموده اند در مسایل مربوط به حقوق مدنی از قبیل ازدواج، طلاق، ارث و نظایر آنها ملزم به پیروی از قوانین اسلام نخواهند بود و مقررات و قوانینی که در این زمینه در آیین ها ی سه گانه ی مقرر شده، از طرف مسلمین و دستگاه های قضایی و اجرایی جامعه ی اسلامی به رسمیت شناخته می شود و پیروان آیین های مزبور هر گروهی می توانند طبق رسوم و مقررات آیین مورد اعتقاد خود رفتار نموده و از قوانین متبوع خود پیروی کنند.[۴۳۴]
پیامبر خدا عقد ازدواج مشرکان و طلاقشان را به رسمیت شناخت و حق وصیت را برای آنان در نظر گرفت و حق صدقه دادن به یکدیگر رابر ایشان منظور داشته است. اهل بیت(ع) نیز این حقوق را برای غیرمسلمانان ثابت دانسته اند: امام صادق (ع) همه مسائل ازدواج (که یکی از آن ها جمع بین بیش از چهار همسر است) را برای غیرمسلمان پذیرفته، چراکه این عمل در نزد آنان جایز است و به درستی عقد اعتراف کرده گرچه مهرشان شراب یا چیزی که نزد مسلمانان مالیت نداردباشد. هم چنین مردم را از متهم ساختن غیرمسلمان به زناگرچه با محارم خود ازدواج کرده باشد باز داشته و مسائل مختلف ارث بری را در میانشان جاری دانسته است.[۴۳۵]
خوشرفتاری مسلمانان با اقلیت های مذهبی در بیان قرآن و سیره اهل بیت (ع)
خوشرفتاری مسلمانان با اقلیت های مذهبی از جمله مواردی است که در قرآن و سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) نمود قابل توجهی دارد. در این زمینه اسلام به مسلمانان تأکید می کند که تعهدات خود را در مورد حمایت از «اهل ذمه» محترم شمارند و با آنان مدارا و خوشرفتاری کنند چنان که در قرآن مجید آمده است:
( وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون)؛[۴۳۶]«با اهل کتاب جز به روشى که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانى که از آنها مرتکب ظلم و ستم شدند، و به آنها بگوئید ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ایمان داریم، معبود ما و شما یکى است و در برابر او تسلیم هستیم».
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره اهل کتاب (یهود، نصاری، مجوس) مسلمانان را به رفق و مدارا توصیه کرده است، دراین باره از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیثی نقل شده که فرمود: « من ظلم معاهداً و کلّفه فوق طاقته فأنا حجیجه یوم القیامه».[۴۳۷]
«هر کس بر هم پیمان مسلمانان ستم کند یا به او بیش از توانش تکلیف نماید من در روز قیامت شخصاً او را به محاکمه خواهم کشاند».
رفتار مسالمت آمیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با اهل ذمه همواره سرمشق مسلمانان بود. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به فرماندار خود درباره اهل ذمه اینگونه سفارش فرمود:
«دقت کن هنگامی که بر آنان وارد شدی، مبادا به عنوان جزیه لباس های آنان را بفروشی گو این که تابستان باشد و نیازی به آن لباس ها نداشته باشند و همچنین ارزاق و چهارپایان آنان را به معرض فروش نگذار. من حاضر نیستم تو برای خاطر درهمی حتی یک تازیانه بر یکی از آنان بزنی و یا برای مطالبه درهمی آنان را سرپا نگهداری». نماینده حضرت عرض کرد: «ولو به قیمت این تمام شود که به همین حالی که می روم تهیدست باز گردم؟» فرمود: «وای بر تو ما جمعیتی هستیم که مأمور به عفو و احسانیم».[۴۳۸]
بنابر آنچه گذشت، این حقیقت آشکار است که روح اغماض و مدارا نسبت به اهل ذمه، جزء لاینفک تعلیمات عالیه اسلام است، و رفتار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و مسلمانان در طول تاریخ با اقلیت ها، روشنگر این حقیقت است.
نتیجه گیری :
با توجه به این مطالب، مى توان ادعا کرد که نه تنها پرداخت مالیات «جزیه» هیچ گونه اجحاف و ظلمى نیست، بلکه با توجه به معافیت اقلیّت ها از خمس و زکات و از همه مهم تر، معافیت از مشارکت در جنگ ها و برخورداری از حقوقی که اسلام برای آنها در نظر گرفته است، پرداخت مالیات سالانه به عنوان «جزیه» در مقایسه و سنجش با منافعى که از حکومت عاید آنان مى شود، جدّاً قابل مقایسه نیست و اسلام نه تنها هیچ گونه خشونتی نسبت به اقلیت ها را تجویز نکرده بلکه مدارا و خوش رفتاری با آنها را جزء تعلیمات عالیه اسلام می داند.
بنابراین فلسفه اخذ جزیه نشان می‌دهد اسلام به دنبال خواری و ذلت غیر مسلمانان نبوده و نخواهد بود . آنها که دادن جزیه را یک نوع خواری و ذلت غیر مسلمانان به حساب می آورند یا به احکام ، قوانین و فلسفه جزیه آگاهی نداشته و نسبت به حقوق اقلیت ها در جامعه اسلامی ناآگاه می باشند و یا اسلام ستیزانی هستند که می خواهند با ایجاد شبهه و طرح اتهام ، اسلام و قرآن را در بین جوامع و مردم ، دینی خشن جلوه دهند.
از مجموع آنچه گفته شد ایرادها و شبهاتی که در زمینه این حکم اسلامى مطرح مى گردد، از میان خواهد رفت ، و ثابت مى شود که این یک حکم عادلانه و منطقى است .

فصل پنجم
اتهام به خشونت طلبی با تمسک به سیره و رفتار پیامبر (ص) و عملکرد بعضی از مسلمانان و نقد آن

بخش اول: سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص)
بخش دوم : عملکرد بعضی از مسلمانان تندرو

بخش اول: سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص)
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بر بُلندای خُلق عظیم قرار داشت و به حق تندیس اخلاق بود[۴۳۹]. تعبیرات قرآن می رساند که رفتار و خُلق حضرت، همراه و عجین با شخصیت ایشان بوده است. از جمله عوامل مهم در انتشار دین اسلام و راز محبوبیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دل های مردم، اخلاق شایسته ایشان بود.
نرم خویی و ملاطفت با مردم، در سیره رفتاری پیامبر(صلی الله علیه وآله)فراوان به چشم می خورد، برخوردهای نرم و ملاطفت آمیز آن حضرت با دیگران، مایه قوام مناسبات اجتماعی و عنصری مهم در اصلاح جامعه بوده است. رسول خدا با رفتار نرم و ملاطفت آمیز، توانست جامعه را دگرگون نماید، و وحدت و همدلی را در میان مردم برقرار سازد که در غیر آن امکان ایجاد پیوند اجتماعی میسر نمی شد. خداوند می فرماید: (فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِین)؛ «از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى‏شدند بنا بر این آنها را عفو کن و براى آنها طلب آمرزش نما و در کارها با آنها مشورت کن اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد». [۴۴۰]
البته مدارای مورد بحث به معنای چشم پوشی از حق و زیر پا گذاشتن اصول و یا عبور از حدود معیارهای اساسی نیست، بلکه نوعی روش در برخورد با دیگران است که خداوند بندگان ویژه خویش را بر آن می ستاید: (وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما)؛[۴۴۱] « بندگان خاص خداوند رحمن آنها هستند که با آرامش و بى تکبر بر زمین راه مى‏روند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام مى‏گویند (و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى‏گذرند».
پیامبر اسلام (ص) در برخورد خشونت آمیز دیگران نیز از قهر و خشونت بهره نگرفت. وقتی پیامبر اعظم (ص) در مکه برای دعوت مردم به خداپرستی ظهور کرد، با عکس العمل شدید قریش مواجه شد و قریش از هیچ گونه آزار و شکنجه، اهانت و افترا دریغ نورزید و او را فردی کذاب، ساحر، مجنون[۴۴۲] و… معرفی کردند، ولی عکس العمل پیامبر (ص) این بود که: «بارالها، قوم من را بیامرز که آنان نادان اند.»[۴۴۳]
نمونه دیگری از عظمت اخلاق رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در ماجرای فتح مکّه متجلّی است; زمانی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یاران ایشان قریش را به تسلیم وادار نمودند و صفوف کینه توزانه دشمنان اسلام را در سرزمین مکّه درهم شکستند، در چنین روز با شکوهی که اوج پیروزی و عظمت مسلمانان در دوران رسالت پیامبر بود، مسلمانان، به ویژه کسانی که از ستم قریشیان شکنجه دیده بودند، گمان بردند که آن روز با مکّیان معامله به مثل می شود و زمان انتقام فرا رسیده و جان و مال مردم مکّه از احترام برخوردار نیست. به همین دلیل، شعار می دادند: «الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمه، الیوم اذل اللّه قریشاً» امروز روز انتقام است. امروز روزی است که حرمت دشمنان از بین رفته است. امروز خداوند قریش را به ذلّت و خواری گرفتار ساخته است.هنگامی که گزارش این شعار به پیامبر(صلی الله علیه وآله) رسید، به حضرت علی(علیه السلام)دستور داد، پرچم اسلام را از دست آنان بگیرد و شعار دهد: «الیوم یوم الرحمه، الیوم اعزّ اللّه قریشاً» امروز روز عفو و رحمت است. امروز خداوند قریش را عزّت عنایت نمود[۴۴۴].
پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه وآله) همراه با حضرت علی(علیه السلام)، خانه خدا را از لوث وجود بت ها پاک کرد، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بر حلقه در کعبه ایستاد و پس از سخنانی فرمود: مردم قریش! شما بدترین همسایگان پیامبر بودید، به تکذیب او پرداختید، وی را از میان خود طرد نمودید و از سرزمین خودش بیرون راندید و به اذیت و آزار وی اقدام نمودید و باز هم راضی نشدید، بلکه به شهرهایمان یورش آوردید و با ما جنگیدید; اما امروز بروید! شما اکنون آزاد و رها هستید.[۴۴۵]
بدین سان، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با گذشت و برخورد کریمانه خویش، کردارهای پلید قریشیان را نادیده گرفت و در پی انتقام آنان برنیامد. این اقدام تاریخی و عفو بی بدیل، در دل های مشرکان مکّه تأثیری عجیب گذاشت و چنان تصویری از شخصیت و اخلاق پیامبر در قلب آنان به وجود آورد که به تعبیر قرآن، فوج فوج رو به اسلام آوردند. آنان با انتخاب و آگاهی، به اسلام گرویدند و بسیاری از ایشان دست از باورهای باطل کشیدند و مسلمان شدند.
آری، رسول خدا با عفو و گذشت بی بدیل خویش، «از دشمنی انتقام نگرفت، هرگز نوکر و یا همسران خود را نیازرد و کسی را با دست خویش تنبیه نکرد… .»[۴۴۶]

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:09:00 ق.ظ ]