کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • نگارش پایان نامه درباره :بررسی تاثیر سبک رهبری خدمتگزار بر میل به تغییر در کارکنان ...
  • پیشگیری از جرم در اسلام و تطبیق آن با دانش جرم شناسی- قسمت ۶
  • مقایسه انتقال الکترون آنزیم کولین اکسیداز توسط سه نوع نانولوله کربنی- قسمت ۵
  • تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۵
  • تحولات اجتهاد در ادوار مختلف فقه امامیه- قسمت ۸
  • پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان بر اساس مولفه های ارزش تکلیف- قسمت ۸
  • مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۹
  • بررسی ساختار و هزینه اجتماعی انحصار در صنعت بانکداری ایران- قسمت ۲
  • دانلود منابع پایان نامه درباره بررسی رابطه بین برخی ویژگیهای حسابرس با محافظه کاری حسابداری- فایل ۲۳
  • بررسی ارتباط سبک زندگی مادران در دوران بارداری با کم وزنی بدو تولد نوزادان ترم در مراکز بهداشتی – درمانی شهر رشت در سال ۱۳۸۹- قسمت ۵۳- قسمت 3
  • مقایسه ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای در افراد موفق و افراد ناموفق در درمان با متادون- قسمت ۲
  • شیوه های امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و حدیث بااستفاده ازابزارهای جدید۹۳- قسمت ۹
  • تصاویر ادبی تقوا در خطبه¬های نهج البلاغه- قسمت ۵
  • سیمای جامعه و زندگی مردم دوران سعدی با استناد به آثار شیخ اجل- قسمت ۲
  • بررسی خلا موجود در مساله زمان بندی پردازش دسته ای- قسمت ۳
  • تحقیقات انجام شده در مورد : شناسایی و اولویت بندی موانع حمایت مالی از ورزش قهرمانی استان فارس- ...
  • حبس-زدایی-و-کیفرهای-جایگزین-حبس-در-حقوق-کیفری-ایران-و-آمریکا- قسمت 6
  • بررسی زبان شناختی اسم مرکب فعلی در زبان فارسی و انگلیسی۹۲- قسمت ۴
  • ارائه یک الگوریتم رهگیری هدف پویا بر اساس پیش‌بینی در شبکه حسگر بی‌سیم- قسمت ۱۱
  • بررسی ابعاد حقوقی استخراج گاز از میادین مشترک با تاکید بر میادین مشترک ایران- قسمت ۱۱
  • تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی (مورد مطالعه شعب بانک ملت استان ایلام)- قسمت ۱۲
  • مبانی سازوکارها و قلمرو صدور رای وحدت رویه توسط هیات عمومی دیوان عدالت اداری- قسمت ۷
  • بررسی تبیین اثر سرمایه های فکری بر مهندسی و مدیریت نوآوری در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی مرکز منطقه فارس- قسمت ۶
  • خرید متن کامل پایان نامه ارشد | گفتار چهارم- بیمه اتکایی بدنه کشتی و کالا – 10
  • بررسی-رابطه-انگیزش-تحصیلی-و-سازگاری-اجتماعی-با-عملکرد-تحصیلی-دانش¬آموزان-پایه-سوم-دبیرستان-شهرستان-ابرکوه- قسمت ۲
  • مقایسه تأثیر دو روش قنداق کردن و ساکاروز خوراکی بر میزان درد ناشی از تعبیه لوله بینی- معدی در نوزادان نارس کارآزمایی بالینی طرح متقاطع- قسمت ۱۰
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد تبیین-رفتار-مصرف-کنندگان-حقوقی-در-حوزه-ی-خدمات-نوین-بانکی-براساس-مدل-پذیرش-فناوری- فایل ۳
  • نگارش پایان نامه در رابطه با نیازسنجی و تعین نیازهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی محلات ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی اثرات تعاملی قابلیت های نوآوری مدیران بر مهارت های ...
  • تأمین ‌های پشتیبان دعوا و دفاع در حقوق ایران و فرانسه- قسمت 12
  • مطالعه تطبیقی حقوق مدنی جنین- قسمت ۷
  • بررسی اثر اندرکنش خاک و سازه بر روی باز توزیع نیروها در المان های سازه های فولادی- قسمت ۲۲
  • بررسی مفهوم حیا در اشعار مولوی- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۸ ...

    نحوه شکل گیری عزت نفس
    در طول هزاران سال گذشته، گزارش ای تاریخی، نظریات فلاسفه و شاعران داستان ها و افسانه ها، گواه بر این مطلب است که انسان دارای این نیاز است که خودش را خوب بداند و تمام کارکردهایش را اخلاقی و منطقی جلوه دهد. در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روان شناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است. از میان این افراد «کارن هورنای[۱۵۰]» روشی را که توسط آن افراد تلاش می کند خود پنداره ی[۱۵۱] خوب و مطلوب از خویش به دست آورده و از آن دفاع نمایند را مورد بحث قرار داده است. مسأله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است.
    در بررسی عزت نفس، اولین کار توسط ویلیام جیمز (۱۸۹۰) انجام شده است وی به توضیح تمیز بین خود شناخته و خود شناسانده پرداخت و آن را به سه عنصر مادی (بدن، خانواده، خانه)، اجتماعی (فرد در عین داشتن سطوح مختلف اجتماعی، برای سایر افراد قابل شناخت است) و روحانی (حالات هشیاری و تمایلات) تقسیم کرد. او معتقد بود که تصور فرد از خود در حین تعاملات اجتماعی، یعنی از زمانی که متولد شده و مورد شناسایی دیگران واقع می شود، شکل می گیرد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    جرج کلی (۱۹۰۲) به گسترش این عقیده، یعنی توجه به خود پرداخت و تأکید را بر اهمیت واکنش های افراد دیگر در شکل دادن به عزت نفس قرار دارد. استور[۱۵۲] (۱۹۷۹) براساس مکتب روان پویایی فرمولی برای عزت نفس تهیه نمود که این چنین است: نوزاد پس از تولد به طور فزاینده از وابستگی و ناتوانی خود و نیاز به بزرگ سالان آگاه می شود. اگر نوزاد در خانواده ای متولد شده باشد که آن خانواده پذیرنده وی باشند و از طرف آن ها مورد محبت، نوازش و علاقه قرار گیرد به تدریج در طی رشد و تکامل فرد احساس ارزشمندی می کند و والدین را به عنوان موضوعات خوب، درونی می سازد. براثر تکرار تأیید و تصدیقات بیرونی، حسی ارزشمندی در فرد درونی می شود. حال اگر این نوزاد در خانواده ای به دنیا آمده باشد که مورد پذیرش، لطف و نوازش قرار نگیرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزش مندی می شود و این نقیصه در طی فرایند رشد روانی به گونه های مختلفی بر رفتار فرد تأثیر می گذارد. عزت نفس هر فرد بر اساس ترکیبی از اطلاعات عینی در مورد خودش و ارزش های ذهنی که برای آن اطلاعات قائل است، بنا نهاده می شود(استور، ۱۹۷۹).
    نحوه شکل گیری عزت نفس را از طریق تفکر در مورد «خود ادراک شده»[۱۵۳] و خود ایده آل می توان بررسی کرد، خود ادراک شده همان خود پنداره می باشد یعنی دیدگاه عینی فرد در مورد مهارت ها، صفات و ویژگی هایی که در خود می بیند یا فاقد آن است. خود ایده آل عبارت از تصوری است که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد. زمانی که خود ادرک شده و خود ایده آل با هم هم تراز باشند، فرد از عزت نفس بالایی برخوردار است.
    وجود شکاف و فاصله بین خود ادراک شده و خود ایده آل عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود می آورد. خود پنداره و به تبع آن عزت نفس، بر اساس ترکیبی از مسائل و موضوعاتی که در زندگی برای ما اهمیت دارند، ساخته شده است. اگر فرد زمینه هایی را که در آن فعالیت داشته است، با ارزش بداند، عزت نفس کلی او بالا خواهد بود، در حالی که اگر وی آن زمینه ها را بی ارزش بداند، عقاید منفی در مورد خودش خواهد داشت(پپ[۱۵۴] و همکاران، ۱۹۹۹).
    نقش والدین در هر کدام از عوامل فوق بارز است. هم چنین میزان عزت نفس و همبستگی خود والدین حائز اهمیت است. چرا که کودکان نظاره گر چگونگی درگیری والدین با مسائل زندگی و روش های آنان در رویارویی با دشواری ها و میزان شایستگی آن ها هستند. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت ونوآوری، سلامت فکر و بهداشت روان، رابطه مستقیم میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزش مندی فرد دارد.
    امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کم روئی و گوشه گیری، لج بازی و پرخاشگری، تنبلی و کندروی به عنوان اولین یا مهمترین گام، به ارزیابی و پرورش احساسات عزت نفس و مهارت های فردی و اجتماعی آنان می پردازند. برای این که کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی های بالقوه خود بهره مند شوند می بایستی از نگرشی مثبت نسبت به خود و محیط اطراف برخوردار شوند. رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگری امروزه در حد گسترده ای میان نوجوانان دیده می شود که خسارت و زیان های عمده روحی و مادی ببار آورده و سلامت روانی آنان را به مخاطره انداخته است(پپ و همکاران، ۱۹۹۹).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    جنبه های خود پنداره و عزت نفس
    از دید خیلی از نظریه پردازان شخصیت مانند کارل راجرز، خود پنداره نشان دهنده مهم ترین جنبه ی شخصیت فرد است(،لینچ، نورم، هبین و جرگن[۱۵۵] ۱۹۸۱، به نقل از بنش و پیج[۱۵۶] ۱۹۸۹ ). این که تا چه حد افراد به رفتار متمرکز برخود، مشغول می باشند، خیلی مورد مطالعه قرار گرفته است(برای مثال فینگشتاین[۱۵۷] ۱۹۷۸) معتقدند در این خصوص ، زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری نشان می دهند( به نقل از ویکلاند و کلویتزر[۱۵۸] ۱۹۸۷).
    خود پنداره چهار چوبی شناخت است که روشی برای سازمان دهی آن چه درباره خود دانسته و برای پردازش اطلاعات مربوط به خود فراهم می کند. چنین طرحواره ای از خود، اجزاء معینی را نیز شامل می شوند که این اجزاء به عنوان تیپ های شخصیتی عمل می کنند. سه مورد از این اجزاء تفاوت های فردی شامل: اول: شیوه ی که افراد خودشان را ارزیابی می کنند. دوم: شیوه ای که عقایدشان را در مورد چگونگی کار موثر در جهت رسیدن به اهداف مطلوب ارزیابی می کنند و بالاخره سوم: شیوه ای که میزان تأثیر رفتارشان را بر دیگران ارزیابی و بررسی می کنند، می شود.
    به عقیده کورسینی[۱۵۹](۱۹۹۴)، می توان به جنبه های از خود پنداره، پدیدار شناختی که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند اشاره کرد:
    الف) خودپنداره فردی: بیان گر خصوصیات رفتاری فرد است از دیدگاه خودش. که از خصوصیات جسمانی تا هویت جنسی، قومی، طبقه اجتماعی-اقتصادی و هویت من یا احساس یگانگی فرد در طول زمان را در بر می گیرد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ب) خودپنداره اجتماعی: خصوصیات رفتاری شخص است که تصور می کند دیگران آن ها را مشاهده می کنند.
    ج) خود آرمانی با توجه به خودپنداره شخصی فرد: این آرمان ها، خودپنداره هایی هستند که فرد شخصاً امیدوار است همانند آن ها باشد.
    د) خودآرمانی با توجه به خودپنداره اجتماعی.
    علل پیدایش عزت نفس
    دلیل عمده ایجاد عزت نفس را باید در رابطه فرد با جامعه او، به خصوص در دوران پر اهمیت کودکی و نوجوانی جستجو کرد این رابطه را می توان به چند نوع بیان نمود که عبارتند از(بیابانگر ۱۳۷۳ به نقل از هرمزی نژاد،۱۳۸۰):
    الف- واکنش دیگران: مهمترین منشأ پدید آمدن عزت نفس، رفتار و واکنش دیگران نسبت به فرد (به خصوص کودک) است این را نظریه «آینه خود نما[۱۶۰]» می نامند. به این معنی که برای دیدن خود به واکنش های دیگران توجه کرده، تصویر خود را در آن واکنش ها می بینیم. به عنوان مثال، اگر اولیاء به کودک بگویند که باهوش و زرنگ است و یا قابل اطمینان نیست، این نوع مفاهیم به تدریج قسمتی از خود پنداره یا هویت کودک می گردد.
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    ب- مقایسه با دیگران: به تدریج که کودک رشد می کند، خود را با دیگران، مانند خواهر، برادر، دوستان، هم سالان و غیره مقایسه می کند. این مقایسه یکی از منابع اصلی ایجاد عزت نفس در کودکان است.
    ج- همانند سازی با الگوها: کودک با برخی از افراد مهم زندگی خود همانند سازی کرده آنان را به عنوان مدل یا الگوی رفتار خود بر می گزیند. آن ها را می ستاید و میل دارد شبیه شود مهمترین این الگوها، والدین، مربیان و معلمان هستند شکل گیری خود ایده آل بر اساس در هم آمیختن ویژگی های این الگوها در ذهن کودک انجام می شود.
    د- نیاز به احساس ارزش مندی و عزت نفس: همراه با زیستن در شرایط اجتماعی، نیاز به احساس ارزش مندی به نحو سالم و متعادل آن در انسان به وجود می آید که برای نگهداری سلامت و تعادل روان بسیار ضروری است. معمولاً اگر به این نیاز خللی وارد شود، احساس حقارت و یا خود بزرگ بینی در فرد ایجاد می شود. یعنی شخص یا بسیار خود کم بین و ناراضی ازخود می شود و با بسیار خود بزرگ بین و خود نما می گردد. در نتیجه فرد به علت ایجاد اختلال در احساس ارزش مندی، قادر به درک واقعیات و واکنش های دیگران به خود نیست(بیانگرد ۱۳۷۳ به نقل از هرمزی نژاد، ۱۳۸۰).
    نشانه های عزت نفس
    عزت نفس را می توان در حالت چهره، رفتار، صحبت و حرکت اشخاص مشاهده کرد. شخصی که از عزت نفس بالا برخوردار است، احساسات خوبی را که نسبت به خود و دیگران دارد، به طرق گوناگون ابراز می کند، لبخند می زند، از نگاه کردن نمی گریزد، راست می ایسندو به طور کلی، یک احساس مثبت ارائه می دهد، دیگران نیز به احساس مثبت پاسخ می دهند او را می پذیرند و جذب وی می شوند.
    در نتیجه، چنین شخصی نسبت به خود احساس خوبی پیدا می کند، بر عکس شخصی که عزت نفس پایینی دارد، احساسات بی کفایتی خود را به صورت نوعی درماندگی مبهم، آشکار می سازد براندن[۱۶۱] می گوید، کسی که عزت نفس دارد، در برخورد با دیگران از قدرت ابراز وجود برخوردار است. چنین شخصی، هرگز اجازه نمی دهد که احساس اضطراب یا نبود احساس امنیت، خاطر او را کلافه کند. به عقیده ی وی، عزت نفس سالم با ویژگی های زیر مرتبط است(براندن ۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی ۱۳۸۰).
    الف- واقع بینی: واقع بینی به معنای احترام گذاشتن به واقعیت ها می باشد. کسی که نتواند میان امر واقعی و غیر واقعی تفاوت بگذارد، نمی تواند با چالش های زندگی برخورد سازنده داشته باشد صاحبان عزت نفس زیاد، جملگی واقع بین هستند.
    ب- خلاقیت: اشخاص، با عزت نفس بالا، از نیروی خلاقه خود استفاده می کنند، اما کسانی که عزت نفس اندک دارند، به فرآورد های خود توجه کافی نمی کنند.
    ج- استقلال: داشتن استقلال رای نیز نشانه های عزت نفس سالم است. کسی که برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی و برای دستیابی به اهداف خود مسئولیت پذیر باشد، دارای عزت نفس سالمی است.
    د- انعطاف پذیری: داشتن انعطاف کافی بدین معنا که شخص بتواند، با تغییر در شرایط کار و زندگی به راحتی کنار بیاید. در شرایط تغییر و تحول، وابستگی به گذشته، نشانه نداشتن امنیت خاطر و اعتماد به خویش تن است. سختی و بی انعطافی، اغلب به دلیل آن است که ذهن به خود اطمینان نمی کند تا با شرایط نا آشنا و جدید روبه رو گردد. اما بر عکس، انعطاف پذیری نشانه عزت نفس سالم است.
    ر- توانایی روبه رو شدن با تغییر فرد صاحب عزت نفس، از تعبیر هراسی به دل راه نمی دهد فرد صاحب عزت نفس زمان واکنش را سرعت می بخشد و تردید و دو دلی به دل راه نمی دهد.
    ز- تمایل به اذعان و اصلاح اشتباهات: کسی که از عزت نفس سالم برخوردار است، هرگز از این که بگوید، اشتباه کردم، ابایی ندارد. انکار و رفتار تدافعی، نشانه های نداشتن احساس امنیت خاطر، احساس گناه احساس بی کفایتی و احساس شرم و خجالت است. کسی که عزت نفس ندارد، قبول هر اشتباه را به حساب تحقیر شدن خود می گذارد.
    و- نوع دوستی و تعاون: هم دردی و همدلی در اشخاص که از سلامت عزت نفس بر خوردارند به وفور دید می شود.
    ارکان عزت نفس
    به اعتقاد براندن(۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۰)، شش رکن مهم عزت نفس به قرار ذیل می باشد.
    الف) زندگی آگاهانه: داشتن آگاهی، برای تطبیق دادن خود با شرایط مختلف ضرورت دارد. هر چه شخص در کارش از آگاهی و اطلاعاتی بیشتری استفاده کند، موثرتر عمل می نماید و به همین اندازه نیز موفق تر ظاهر می گردد.
    ب) خودپذیری: عزت نفس بالا، مستلزم خود پذیری است. خود پذیر بودن، یعنی این که فرد، رابطه مخرب با خویش تن را کنار بگذارد و احساسات و افکار خود را آن گونه که هست، بپذیرد، یعنی اشخاص چنان در مقام نفی و رد کردن خود هستند که اگر برای از بین بردن این موقعیت اقدام جدی نکنند، به عزت نفس نمی رسند. خودپذیری پیش شرط رشد و تحول است. از این رو فرد اگر با اشتباهی که کرده، روبه رو شود و بپذیرد که خطا از طرف او بوده است. می تواند از آن درسی بیاموزد و در آینده بهتر عمل کند. در غیر این صورت فرد نمی تواند، از اشتباهی که فکر می کند انجام نداده، درس عبرت گرفته و مطلبی یاد بگیرد.
    ج)مسئولیت در قبال خود: کسی که در قبال خود قبول مسئولیت نمی کند، با چالش های زندگی برخورد نمی نماید. مسئولیت در قبال خود، برای رسیدن به احساس قدرت و توانمندی ضرورت دارد. کسی در قبال خود قبول مسئولیت می کند، در کارها، فعالیت های گروهی و نظایر آن، موفق تر ظاهر می شود، این اشخاص معمولاً وابسته و یا سلطه جو نیستند. قبول مسئولیت در قبال خود، هرگز بدین معنی نیست که شخص همه کارها را خود انجام دهد بلکه بدین مفهوم است که وقتی با دیگران کار می کند. بار وظایفش را به طور مشخص بر عهده می گیرد.
    د) ابراز وجود: براندن (۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۰) ابراز وجود را به معنای توجه داشتن به نیازها، خواسته ها، ارزش ها و ابراز آن ها در واقعیت ها می داند. به اعتقاد وی هر چه یک فرهنگ، ابراز وجود اعضای خود را محدودتر سازد، خلاقیت در آن سرزمین محدودتر می شود و عزت نفس کاهش می یابد.
    ه)زندگی هدفمند: زندگی هدفمند موارد زیر را شامل می شود:
    – قبول مسئولیت در قبال تعیین هدف ها به طرزی آگاهانه
    – تدوین اقداماتی برای رسیدن به هدف ها
    – توجه به هم خوان بودن رفتار با هدف
    – توجه به نتایج اقدامات و چگونگی تأثیر آن ها در تحقیق هدف ها
    و) انسجام و یکپارچگی: انسجام زمانی ایجاد می شود که ایده آل ها، باورها، معیارها و رفتارهای فرد، هم خوانی داشته باشند. فرد وقتی رفتار با قضاوت هایش در تضاد باشد کمتر به خود احترام می گذارد و اگر این شرایط ادامه یابد کمتر به خود اعتماد می کند(براندن، ۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۰).
    رشد عزت نفس
    احساس افراد نسبت به خودشان در بر گیرنده آگاهی از اسناد روانی و جسمی در خود از جمله نقش اجتماعی است. چنین خودآگاهی توصیف کننده خود انگاره[۱۶۲] در فرد است. هم زمان با شکل گیری خود انگاره، خود آرمانی نیز در فرد شکل می گیرد (خود آرمانی خواسته ما برای داشتن بالاترین حد ویژگی های مطلوب ، رفتار و مهارت است). مقایسه خود انگاره و خود آرمانی بازتابی از عزت نفس فرد است. سطح اعتماد فرد نسبت به خودش، رضایت کلی از خود و انگیزه برای تجربه های جدید و چالش انگیز نمایان گر عزت نفس هستند(آلپی[۱۶۳] ، ۲۰۰۴).
    در سال های اولیه زندگی والدین و مراقب کودک باعث گیری خود انگاره در او می شوند. این فرایند تا سال های ورود به مدرسه ادامه می یابد و در این سا ها تجربه ها و افراد مهم زندگی فرد از جمله معلم و هم تایان نیز بر خود انگاره نقش موثری دارند. خود انگاره در فرد همانند آینه عمل می کند که این آینه پس خوراند دیگران در مورد فرد است(کولی،۱۹۰۲، به نقل از آدم زاده، ۱۳۷۷).
    در اوایل کودکی، خود انگاره کودک بر رفتارها و ویژگی های قابل مشاهده متمرکز است. این ویژگی ها و رفتارهای قابل مشاهده مهارت های خاص، تعلقات و ترجیح هایی است که کودک آن ها را خود مطلوبش اظهار می دارد. در این سن ارزیابی های کودک نسبت به خودش به احترام هم تایان و جامعه بستگی ندارد و خود آرمانی و احساس ارزش مندی در این سن از کمترین اهمیت برخوردار است.
    با این وجود شواهدی وجود دارد که نشان می دهد در میانه دوران کودکی عزت نفس کودک بازتابی از ادراک والدین نسبت به اوست. کودکان حتی یک کلمه از صحبت های دیگران را نمی فهمند ولی احساس ارزش مندی را از پیام های غیر کلامی دیگران دریافت می کنند. افزون بر این «مفهوم خود[۱۶۴]» رابطه بسیار نزدیکی با حرکات بدنی و حواس کودک دارد(برو کاور[۱۶۵] ۱۹۹۵).
    وقتی والدین محیطی پذیرا و پرورش دهنده برای کودک خود مهیا کنند، کودک نیز می تواند داشتن احساس خوب نسبت به خودش را پایه ریزی کند. اما اگر والدین بسیار پر توقع و خرده گیر باشند و کودک را بیش از حد به مستقل بودن تشویق کنند در این صورت کودک نسبت به توانایی های خود شک کرده و احساس بی کفایتی و بی ارزشی می کند. ورود کودک به مدرسه و موفقیت یا شکست در ایجاد رابطه با همسالان نیز بر عزت نفس او تأثیر می گذارد.
    کودک و نوجوانی که در خانه و مدرسه پذیرفته شود و مورد محبت قرار گیرد، به تدریج در طی رشد و تکامل خود احساس ارزش مندی را شکل می دهد. بنابراین، پیام های فرستاده شده از سوی محیط و اطرافیان به تدریج در فرد درونی می شوند و پس از آن فرضیه و باورهایی بر اساس این تجربه ها در ذهن فرد نقش می بندد(گلاسر[۱۶۶]، ۲۰۰۴). در دوران میانه کودکی (پیش از نوجوانی) احساس آگاهی اجتماعی در فرد افزایش پیدا می کند و افراد مهم در زندگی فرد نیز بیشتر می شوند، سرانجام کودک از آن ها الگو برداری کرده و ادراک های خود را درونی می کند. در این مرحله خود انگاره، شکلی احساسی و میان فردی به خود می گیرد. و عزت نفس نیز در این دوره افزایش می یابد(آلپی، ۲۰۰۴).
    کودکان در اواسط کودکی خود را بر اساس صفات شخصیت، مانند «من باهوشم»، «من خجالتی ام» و یا «من درستکار هستم» توصیف می کنند. این تغییرها به کودکان امکان می دهد تا خودهای گذشته، حال و آینده را مرتبط کنند. اما اظهارات شخصی اوایل نوجوانی، با هم مرتبط نمی باشند و اغلب توصیف های متضادی را در بر دارند. برای مثال یک نوجوان ۱۲ تا ۱۴ ساله شاید صفت های متضادی از این گونه را بر زبان می آورند: با هوش و کودن یا خجالتی و معاشرتی. این تضادها از فشارهای اجتماعی برای نشان دادن خودهای متفاوت در روبط گوناگون، مثلاً با والدین، هم کلاسی ها و دوستان صمیمی ناشی می شود(برگ[۱۶۷] ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).
    اظهارات شخصی نوجوانان، نگرانی آن ها را در مورد دوست داشتنی بودن نیز نشان می دهد. نوجوانان در مقایسه با کودکان دبستانی، به فضایل اجتماعی نظیر دوستانه بودن، با ملاحظه، مهربان و یاری بخش بودن، اهمیت بیشتری می دهند. افزون بر این، ارزش های شخصی و اخلاقی، برای خود پنداره نوجوانان بزرگ تر، موضوعهای مهمی می باشند. هنگامی که نظر جوانان در مورد خودشان، باورها و برنامه های پایدار و با ثباتی را در بر می گیرد، نشانگر آن است که آن ها به سوی یکپارچگی خود، که برای پرورش هویت حیاتی است، پیش می روند(برگ، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).
    شواهد نشان می دهد که در نوجوانی باورهای فرد نسبت به خودش با ثبات تر از دوره قبل می شوند. با این وجود، برخی ارزیابی ها از خود ممکن است فرضی (غیر قابل مشاهده و انتزاعی) باشند. هم چنین در این دوره تأکید بسیاری بر حالت های روان شناختی درونی فرد از جمله افسردگی، اضطراب و حساس بودن، وجود دارد. احتمال دارد فشارهای ناشی از هدف های تحصیلی، تأکید این سن تأثیر بگذارد(شارپ،[۱۶۸] ۱۹۹۶) هم چنین در این سن نوجوانان تحت تأثیر رسانه های گروهی و آگهی های تبلیغاتی تلاش می کنند هویت خود (خودپنداره) را شکل دهند(آلپی[۱۶۹] ۲۰۰۴).
    ریشه و عوامل موثر بر عزت نفس
    پژوهش ها نشان داده اند که شیوه فرزند پروری عامل بسیار مهمی در شکل گیری عزت نفس است و در این رابطه تأثیر مستقیم دارد. والدین کودکانی که بیشترین شانس داشتن عزت نفس سالم را داشته اند: فرزانشان را با عشق و احترام پرورش داده اند، آن ها را بدون قید و شرط و با مهربانی پذیرفته اند، آن ها را حمایت کرده ند و انتظارات معقولی از فرزندان خود داشته اند، هیچ گاه فرزندانشان را از خود طرد نکرده، آن ها را مسخره نکرده و برای کنترل رفتار از تنبیه بدنی برای آن ها استفاده نکرده اند و باورهای خود را نسبت به توانایی ها و ویژگی های مثبت در کودکان شان به او نشان داده اند(براندن، ۱۹۹۱، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۰ ).
    مهمترین عامل تأثیر گذار بر عزت نفس فرد، خانه و مدرسه است بنابراین، میزان عزن نفس معلم و والدین بر عزت نفس کودک تأثیر خواهد گذاشت(برنز[۱۷۰] ۱۹۸۲). علاوه بر نقش افراد مهم در زندگی فرد، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز بر عزت نفس تأثیر می گذارند. نظریه مید[۱۷۱] تأکید بسیار زیادی بر تأثیر عوامل اجتماعی بر رشد خود پنداره و عزت نفس دارد(مید، ۱۹۳۴). هم چنین می توان از عوامل موثر بر عزت نفس به نفش نیروهای فرهنگی، روش های فرزند پروری و انتساب های پیشرفتی (توجیهات رایج و روزمره برای علت های رفتار) اشاره کرد(برک، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۶).
    نقش آموزش در ارتقاء عزت نفس
    بی تردید بعد از نهاد خانواده، مهمترین واحد اجتماعی که بیشترین تأثیرات را در رشد و تربیت کودکان و نوجوانان باقی می گذارد، نهاد مدرسه است. امروزه مدرسه سهم موثر و انکار ناپذیری در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بر عهده دارد، در حقیقت مدرسه بخش مهمی از وظایف خانواده را بر عهده می گیرد و در همه دوران تحصیل از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد و آثار عمیق تری بر رشد و شخصیت کودکان باقی می گذارد. تا چندی پیش مدرسه را تنها جای مطالعه، انتقال معلومات و مواد درسی از معلمان به دانش آموزان می دانستند.
    ولی امروزه روشن شده است که راه رسم زندگی و طرز معاشرت با دیگران، کیفیت هم کاری و رقابت با دیگران یاد داده می شود. از این رو در نظر آموزش و پرورش جدید مدرسه یک مرکز اجتماعی مهم است که کودکان و نوجوانان ساعت های طولانی از زندگی خود را در آن می گذراند و اطلاعات اجتماعی به دست می آورد که او را در سازگاری جامعه بزرگ تر یاری می دهد. برای بسیاری از دانش آموزان، مدرسه در حکم شانس دوم (بعد از خانه) است.
    فرصتی است تا احساس بهتری در مورد خود پیدا کنند و در مقایسه با آن چه در منزل قرار گرفته اند به زندگی با دید بهتری بنگرد. آموزگاری که بتواند احساس صلاحیت و شایستگی کودک را تقویت کند، در واقع جبران کننده شرایط خانواده ای است که در آن به کودک احساس اعتماد به نفس نمی دهند. کلاسی که در آن این مطلب آموزش داده شود که اگر هر کس برای رسیدن به آن چه می خواهد تلاش کند، به آن می رسد، کلاس درسی است که در آن عزت نفس تدریس می شود.(برک، ترجمه ی سید محمدی، ۱۳۸۶)
    راه های ایجاد اعتماد به نفس در دانش آموزان
    ۱) تا جایی که امکان دارد به دانش آموزان تان فرصت انتخاب بدهید ۲) رفتار محترمانه ای با دانش آموزان خود داشته باشید، آنان را جدی بگیرید با آنان به مانند یک کودک رفتار نکنید، ۳) بزرگ شدن آنان را مورد تأیید و تعریف قرار دهید، ۴) آزادی های لازم را بدون سرزنش در اختیارشان بگذارید (در حد متعادل و متعارف) و ۵) افکار و احساسات آنان را به رسمیت بشناسید(خاطری، ۱۳۸۵، به نقل از رخ فرد، ۱۳۸۸).
    گفتار ششم: اضطراب امتحان
    اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان برای اولین بار در سومین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی [۱۷۲] (DSM-III) به وسیله انجمن روان شناسی آمریکا[۱۷۳] مطرح شد. پس از ارائه اطلاعات کامل از اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان، بارها به طور پی در پی مورد تجدید نظر قرار گرفت. در طبقه بندی DSM-IV انجمن روان پزشکی آمریکا ۱۹۹۴ تنها اضطراب جدایی به عنوان بخشی از اختلالات تشخیصی در کودکان و نوجوانان آمده است، اما اختلال اضطراب فراگیر و فوبیای اجتماعی نیز در این طبقه جا می گیرند و اگر چه اضطراب ویژگی اصلی این اختلالات است، عوامل زمینه ای یا موقعیتی ویژه ای وجود دارد که آن ها را از یکدیگر متمایز می کند.
    اختلالات اضطرابی یکی از شایع ترین اختلالات عاطفی روانی کودکان و نوجوانان می باشد. مطالعات انجام شده درباره همه گیر شناسی این اختلالات نشان داده است که حدود ۸ تا ۱۲ درصد کودکان و ۵ تا ۱۰ درصد نوجوانان با یکی از معیارهای تشخیصی اختلالات اضطرابی، تا اندازه ای که روند زندگی عادی و عملکرد روزانه آن ها را مختل کند مواجه اند(اسپنس[۱۷۴]، ۲۰۰۳).
    در طبقه بندی DSM-IV و سایر طبقه بندی های انجمن روان پزشکی آمریکا، به طور مشخص به اضطراب آموزشگاهی[۱۷۵] اشاره ای نشده است، اما پدیده اضطراب چنان وسیع مورد توجه قرار گرفته است که می توان اضطراب آموزشگاهی و اضطراب آزمون[۱۷۶] را نیز از آن استنباط کرد(پاسارلو[۱۷۷] و دیگران، ۱۹۹۹). اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده فراگیر و مهم آموزشی، رابطه نزدیکی با اضطراب عمومی دارد و در عین حال، دارای ویژگی ها و مشخصه های خاصی است که آن را از اضطراب عمومی جدا می سازد.
    سبیر[۱۷۸] اضطراب امتحان را حالت خاص از اضطراب عمومی می داند که شامل پاسخ های پدیدار شناختی[۱۷۹]، فیزیولوژیکی و رفتاری مرتبط با ترس از شکست است و در بسیاری از فرایندهای شناختی و توجهی، با کارکرد موثر فرد تداخل دارد(سیبر، ۱۹۹۸). پژوهش های فراوانی تأثیر منفی اضطراب امتحان را بر پیشرفت تحصیلی مورد تأیید قرار داده است(ساراسون[۱۸۰]، ۱۹۸۰ و اسپیل برگر و وگ[۱۸۱]، ۱۹۹۹).
    برای مقابله با این نوع اضطراب، روش های درمانی و آموزشی متعددی مانند آموزش تن آرامی، آموزش ایمن سازی در برابر استرس، آموزش مهارت های مطالعه، پس خوراند زیستی و مداخله های شناختی رفتاری به کار برده شده است که هر کدام اثر بخشی متفاوت بر اضطراب امتحان داشته اند(اسپیل برگر و برگ، ۱۹۹۹ و ساپ[۱۸۲] ۱۹۹۸).
    اضطراب امتحان یکی از اضطراب های موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیون ها دانش آموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطه ای تنگاتنگ دارد. توجه به این مسئله در ادبیات تحقیق به شش دهه پیش بر می گردد، اما مطالعه اضطراب امتحان به طور جدی از حدود پنج دهه قبل و با مطالعه ساراسون و مندلر[۱۸۳] آغاز شد. ساراسون اضطراب امتحان را این گونه تعریف می کند: نوعی اشتغال ذهنی که با خود آگاهی، شک و تردید نسبت به خود و خود تحقیقری مشخص می شود.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۱۴ ...

    بنابراین در این قسمت ابتدا به اثرات عمومی و اختصاصی کیفر و سپس به معایب آن می­پردازیم:

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

     

     

    الف ـ اثرات عمومی مجازات

     

    ۱ـ اثر سزادهی مجازات

    بدیهی‌ترین هدف برای کیفر و توجیه نظام کیفری همانا سزا دادن مرتکب و سلب توان او برای ارتکاب جرم است. ذات مجازات‌ها آزاردهنده و آسیب رساننده هستند و مجرم باید با تحمل آن‌ ها درد و ناراحتی حاصل از انجام جرم را پذیرا شود، زیرا خود به دیگری یا دیگران این درد و ناراحتی را تحمیل کرده است.[۲۱۰] که البته با گذشت زمان عدم دستیابی به این هدف برای کیفر مشخص شد.

    پایان نامه

     

     

     

    ۲ـ ترس یا بازدارندگی مجازات

    از بازدارندگی کیفر به معنای ترساندن مرتکب یا دیگران از تکرار یا ارتکاب جرم در نتیجه اعمال کیفر بر یک مرتکب نام برده شده است. در واقع فرض بر این است که فرد مرتکب یا تماشاچی (یا مطلع از) اجرای یک کیفر چنان ترسی در دلش ایجاد می‌شود که به خاطر اجتناب از چنان سرنوشتی یا بدتر از آن سعی می کند تا عمل خود را تکرار نکند یا مرتکب جرمی نشود که مورد اول را «ارعاب عام بازدارندگی عام[۲۱۱]» و بعدی را« ارعاب یا بازدارندگی خاص[۲۱۲]» می‌نامند.[۲۱۳]

     

     

     

    ۳ـ تاثیر اصلاحی یا درمانی مجازات

    هر چند اصلاح و درمان دارای معانی متعددی است که ابتدایی‌ترین آن به معنای «درمان» یا «شفا دادن» معادل واژه‌ی خارجی Treatment است که البته، این اصطلاح برگرفته از اندیشه‌ی پیشگامان مکتب جرم‌شناسی تحققی از نوع لمبرزویی است زیرا به نظر وی ارتکاب جرم نوعی مریضی بوده و قبل از هر چیز معلول ناهنجاری‌های جسمی، به ویژه از نوع ذهنی آن است که قابل توارث نیز هستند.[۲۱۴]
    اما با گسترش علم جرم‌شناسی و تحولات نظریه‌های علمی در این زمینه، علل جسمی در وقوع جرم مردود دانسته شده و پذیرش علل دیگری از جمله عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره معانی گسترده‌تر و قابل قبول‌تری پیدا کرده که با واقعیت‌های خارجی مربوط به جرم نیز هماهنگی بیشتری دارد. از جمله آن می‌توان به آموزش و بازآموزی، اجتماعی کردن و باز اجتماعی کردن اشاره نمود.[۲۱۵] در واقع بسیاری از طرفداران مجازات‌ها، یکی از اهداف آن را اصلاح و درمان، به معنای اصلاح و تربیت مجرم و اصلاح جامعه از سوی دیگر می‌دانند. به این معنا که کوشش بر این است که بزهکار با تحمل کیفر، تأدیب و اصلاح شود و بازاجتماعی شدن او تسهیل گردد.
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

     

     

    ۴ـ قبح مجازات

    کیفر می‌تواند ابزاری برای کاهش جرم تلقی شود یا صرفاً نشان‌دهنده‌ی عدم رضایت و تنفر جامعه از جرم باشد تقبیح یا زشت شماری و در نتیجه لزوم برخورد با آن می‌تواند به دو شیوه‌ی جداگانه مؤثر در توجیه کیفر باشد، یکی این که زشت‌شماری و عکس‌العمل در قبال عمل مجرمانه وسیله‌ای است که بایستی باعث کاهش جرم شود و در نتیجه بیشتر از یک ابزار نیست که دارای منافع آتی است. دیگر این که، مجازات وسیله‌ی کاهش جرم نیست بلکه نشانگر و بیان ‌کننده‌‌ی نظر منفی و ارزشی اکثریت جامعه نسبت به عمل مجرمانه است. اعم از این که آثار دیگری به دنبال داشته یا نداشته باشد.[۲۱۶]

     

     

     

    ۵ـ سلب شایستگی و اعاده آن

    مجازات می‌تواند عاملی برای سلب صلاحیت (شایستگی) و نیز اعاده صلاحیت به فرد مجازات شده برای بازگشت به اجتماع تلقی گردد و این امر را می‌توان عامل موجهه دیگری برای داشتن نظام کیفری قلمداد نمود. ارتکاب جرم عاملی برای از دست دادن صلاحیت باقی ماندن مرتکب به عنوان یک عضو جامعه است و مجازات فرایندی است که طی آن فرد می‌تواند صلاحیت از دست رفته خود را بازیابد و دوباره وارد جامعه شود.

     

     

     

    ۶ـ بازگشت به جامعه

    پاسخ‌های اجتماعی یا تدابیر اتخاذی در برابر جرم در صورتی موفق خواهد بود که علاوه بر شرمسار کردن مرتکب بتوانند وی را کاملاً به جامعه برگردانند که البته این موارد برخلاف کیفر که انگ و داغ ننگش باعث فرار فرد از جامعه یا عدم پذیرش وی در آن می‌گردد، می باشد. شرمساری مورد نظر از طریق تدابیری مثل بازسازی خسارات وارده بر بزه‌دیده، کار برای وی یا برای جامعه و عذرخواهی از بزه‌دیده و امثال این‌هاست که نشأت گرفته از اندیشه‌ها و مبانی عدالت ترمیمی است.[۲۱۷]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در واقع این شرمساری به جای این که شخصیت فرد را چه از لحاظ اجتماعی و چه از لحاظ فردی نابود کند، باعث می‌شود که شخص علاوه بر این که از نظر حیثیتی و شخصیتی در معرض آسیب آن‌چنانی قرار نگیرد با انجام تدابیری که قانون آن را اتخاذ می‌کند علاوه بر مجازات شدن و این احساس که به هر حال قانون­گذار و جامعه از اقدام او غافل نیست و با او مبارزه خواهد کرد و از عکس‌العمل در مقابل جرمش در امان نخواهد بود، بتواند دوباره به جامعه و زندگی عادی برگردد و از طرفی خسارات وارده به جامعه و فرد تا اندازه‌ی زیادی جبران گردد.[۲۱۸]
    موارد ذکر شده قبلی توجیهات عام کیفر بود که وجود نظام کیفری و لزوم برخورد با مرتکب را توجیه می‌نمود. اما اتخاذ تصمیم در هر مورد خاص و اعمال کیفر یا تدابیر (پاسخ‌های) خاص بر هر مرتکبی نیاز به توضیحات دقیق‌تری دارد که توجیهات خاص کیفر نامیده می‌شود. بنابراین هر قاضی یا مقام ذی‌صلاح دیگری به هنگام اتخاذ تصمیم برای تحمیل یک کیفر یا تدبیر در مورد خاص چه نکاتی را بایستی مدنظر داشته باشد تا تصمیم وی برای فرد، قابل اجرا، مفید و مؤثر و از جهتی واقع‌بینانه شد. این توجیهات در ذیل آورده خواهد شد.

     

    ب ـ اثرات خاص مجازات

     

    ۱ـ متناسب بودن مجازات با جرم

    اصل تناسب مجازات با جرم از اصول قدیمی است که باید شدت و سختی و زشتی جرم ارتکابی با کیفر متناسب باشد. این اصل هم هنگام قانون­گذاری و هم این که در زمان تخصیص و تعیین کیفر برای جرمی خاص و مرتکبی معین مورد توجه قرار می‌گیرد.[۲۱۹] زیرا اولاً مجازات، بایستی نشانگر میزان زشتی و خطر جرم ارتکابی باشد و عدم توجه به این امر باعث ظلم و تبعیض، چه به صورت افراط یا تفریط در مجازات می‌شود، ثانیاً ممکن است مقنن در زمان قانون‌نویسی به تناسب جرم با مجازات در قالبی کلی و عام توجه داشته اما به تناسب آن با خود فرد، جرایم ارتکابی توسط افراد مختلف و در شرایط متفاوت توجه نداشته باشد.

     

     

     

    ۲ـ متناسب بودن کیفر برای بزهکار

    تناسب کیفر با شرایط مرتکب یا همان اصل فردی کردن کیفر نیز از مهم‌ترین معیارهای تعیین مجازات است.[۲۲۰] اصل فردی کردن مجازات با اصل شخصی کردن متفاوت است. اصل فردی کردن، متوجه خود شخصیت مجرم و خصوصیات فردی وی هم‌چون شرایط جسمی، روحی و… است ولی اصل شخصی کردن به معنای این است که مجازات باید متوجه خود شخص مجرم شود و نه اطرافیان و خانواده وی. بنابراین در تعیین کیفر باید مجازات متناسب خصوصیات فرد باشد، والّا نه تنها مفید نخواهد بود حتی گاه مضر نیز خواهد بود.

     

     

     

    ۳ـ نافع بودن کیفر و آثار آن

    مفید بودن کیفر به معنای پدید آوردن آثار و نتایج مثبت برای مرتکب و جامعه و یا دست‌کم تنبیه مرتکب بدون ایجاد عوارض منفی و جانبی زیاد برای فرد و جامعه مثل از هم پاشیدن خانواده، بیکاری فرد، داغ و ننگ خانوادگی و… باشد در نتیجه‌ی اعمال مجازات می‌توان گفت از مهم‌ترین اهداف کیفر، جلوگیری از ارتکاب جرم یا دست‌کم کاهش آن و بازدارندگی مرتکب و دیگران از تکرار آن است. وقتی کیفر کارایی داشته باشد، نیل به این اهداف میّسر خواهد شد و مفید بودن آن نیز به معنای اصلاح و آگاهی فرد و در نتیجه پشیمانی وی از انجام عمل می‌باشد.[۲۲۱]
    کارایی کیفر زمانی سنجیده خواهد شد که اجرای مجازات چقدر از تکرار جرم جلوگیری خواهد کرد یعنی اگر مجرمی برای جرم خود، تحمل مجازات کرده باشد پس از آن آیا دوباره مرتکب جرم خواهد شد یا خیر. اگر جواب منفی بود نشان از موفقیت و کارا بودن کیفر دارد.

     

     

     

    ۴ـ هزینه‌های انسانی و مادی مجازات

    منظور از هزینه‌های انسانی عبارت از نقص و صدمه‌ی جسمی و روحی به مرتکب به موجب اعمال مجازات مثل طرد مرتکب و خانواده ی وی و یا برچسب خوردن آن‌ ها به عنوان «افراد بد و منفی» در جامعه است و منظور از هزینه‌ی مادی نیز مخارج لازم برای اجرا و اعمال آن باشد که شامل بودجه برای ساخت و نگهداری زندان و… است، بنابراین کیفر بایستی کمترین هزینه را داشته باشد تا اثرات سوء آن خنثی شود.[۲۲۲]
    هزینه‌های مادی کیفر بر کل جامعه تحمیل می‌شود و بودجه‌ای که صرف آن می‌شود از هزینه‌های زندگی سایر افراد جامعه تأمین می‌شود حال آن‌که درصد زیادی از جامعه نیستند که مرتکب جرم می‌شوند در واقع کل جامعه هزینه‌ی بزهکاری درصد کمتری را می‌پردازند در حالی که این هزینه‌ها می‌تواند صرف امور رفاهی مردم اعم از آموزش، بهداشت، فرهنگ و… شود بنابراین اگر کیفر هزینه‌های زیادی به جامعه تحمیل کند، نمی‌توان گفت که این کیفر مناسب اجرا است.

     

     

     

    ۵ـ پذیرش مجازات

    منظور از این خصوصیت کیفر، پذیرش و دید مردم نسبت به کیفر است.[۲۲۳] سطح فرهنگ و آگاهی مردم، تعیین کننده در تعیین یک مجازات است برای مثال هر چه سطح فرهنگ مردم بالاتر رود دیگر جایی برای مجازات‌هایی مثل داغ کردن پیشانی، گرداندن در شهر و… که جزء مجازات‌های ترذیلی هستند وجود نخواهد داشت. بنابراین مجازات‌هایی که برای عکس‌العمل به جرم افراد تعیین می‌شوند بایستی پذیرش مردم و در نتیجه حمایت و پشتیبانی آنها را با خود داشته باشد والّا نمی‌تواند موفق باشد. اگر افراد جامعه نسبت به نظام کیفری آن کشور اقبال داشته باشند در نتیجه از آن حمایت خواهند کرد و مقابل آن جبهه نخواهند گرفت بنابراین عامل پذیرش اجتماعی کیفر نیز نقش مهمی در تعیین کیفر دارد.
    با توجه به مطالب عنوان شده در خصوص علت کیفر و اهداف آن، اکنون به بررسی نیل به اهداف ذکر شده با توجه به قانون مبارزه با مواد مخدر و مجازات‌های تعیین شده برای اعتیاد در گذشته می‌پردازیم.
    ماده ۱۵ و ۱۶ قانون ۱۳۷۶، علی‌رغم تعیین مجازات قانون­گذار به آنچه هدفش در تعیین مجازات بوده نرسیده است و مدعای آن، آمار مختلف از افزایش آمار معتادین و از طرفی افزایش جمعیت زندان و به اصطلاح تورم جمعیت کیفری در اثر زندانی شدن تعداد زیادی از معتادین و البته مجرمان مرتبط با مواد مخدر و سپس مشکلات فراوان در اثر همین تورم جمعیت کیفری بوده است.

     

    بند دوم ـ معایب مجازات

     

    الف ـ معایب کیفر معتادین

    ساده‌ترین و بدیهی‌ترین هدف کیفر، اثر سزادهی و ناتوان‌سازی کیفر است. هدفی که شاید دیگر امروزه به مبالغه نزدیک‌تر باشد. معتاد به مواد مخدر شخصی است که خود قربانی شرایط مختلفی مانند نابسامانی‌های روحی و روانی، مشکلات عدیده خانوادگی و تربیتی، بیکاری و… می‌باشد.[۲۲۴] پس کسی که در اثر عوامل مختلف دچار معضل اعتیاد شده است، ناتوانی او در عدم مطابقت با زندگی عادی و مواجهه با مشکلات فرا روی خود اعم از شخصیتی، اجتماعی و خانوادگی را می‌رساند، بنابراین چگونه مجازات وی را ناتوان از انجام جرم می‌کند، در حالی که این فرد در اثر ناتوانی با مواجهه مشکلات مختلف دچار اعتیاد شده است. از طرف دیگر اجرای مجازات نقدی هیچ ارعابی در شخص برنمی‌انگیزد، وقتی حتی مجازات اعدام نیز باعث کاهش جرم در اثر ارعاب نمی‌شود.[۲۲۵] هر چند ممکن است به صورت مقطعی بر عدم انجام جرمی خاص آن هم اعدامی که در ملأ عام اجرا شود تأثیر بگذارد، مجازات جزای نقدی که به مراتب درجه ارعاب و بازدارندگی آن کمتر است چگونه می‌تواند ترس از اعتیاد را در شخص به وجود آورد. از طرفی، شخصی که در اثر اعتیاد شرایط بسیار سخت‌تر بدنی و روحی را متحمل شده[۲۲۶] به نظر نمی‌رسد مجازات شلاق که لحظه‌ای بیشتر نیست و تنها یک درد جسمانی برای وی در بردارد بتواند از اعتیاد شخص جلوگیری کند.
    هم‌چنین مجازات شلاق و جزای نقدی را چگونه می‌توان مجازاتی اصلاح‌گر دانست، در حالی که این دو مجازات نه تنها جنبه‌ی درمانی ندارد بلکه از نظر آموزشی و باز اجتماعی کردن معتادین نیز خالی از فایده است. در نیمه‌ی اول قرن بیستم کشورهای غربی رو به اصلاح و درمان مجرمان آورده و دیگر به مجازات‌های سخت و شدید اعتقاد نداشتند. نوآوری‌ها و سرمایه‌گذاری‌های فراوانی به عمل آمد تا از طریق اصلاح و درمان و بازاجتماعی کردن بزهکار، وی را به زندگی عادی و در نتیجه اجتماع برگردانند با توجه به این هدف، مجازات شلاق علاوه بر خالی بودن از اصلاح و تربیت، واکنش بیشتر بزهکار را ایجاد می‌کند و او را شکسته و تحقیر می‌کند و حس انتقام او را بیدار می‌سازد.[۲۲۷]
    اما مجازات جزای نقدی نیز علاوه بر نداشتن جنبه‌ی اصلاحی و درمانی، زمینه‌ی اجرای عدالت را نیز از بین می‌برد به این معنا که، کیفر جزای نقدی ثروتمندان را مغرور و مستمندان را مأیوس می‌کند، برای گروه اول، به دلیل امکانات مالی، انجام ساده و پاداش آن قابل ریشخند است و برای گروه دوم، به دلیل عدم امکان پرداخت و تبدیل آن به زندان وجود دارد.[۲۲۸] و شرمساری بازسامانده، یکی از اهداف کیفر که شرمسار کردن مرتکب از انجام عمل و در عین حال بازگرداندن کامل وی به جامعه است، در قبال دو نوع مجازاتی که حقوق ایران برای پاسخ به اعتیاد در نظر گرفته است این امکان را به وجود نخواهد آورد که فرد به جامعه بازگردد. مجازات شلاق که خود از قدیمی‌ترین مجازات‌هایی است که جنبه‌ی ترذیلی دارد گرچه فرد را شرمسار می‌کند ولی امکان بازاجتماعی کردن فرد را ندارد، در واقع هدف اصلی از مجازات شلاق همان جنبه‌ی آزاررسانی و ترذیلی است. از طرفی مجازات جزای نقدی نیز تنها یک مجازات مادی است و جنبه‌ی بازپروری و بازاجتماعی کردن را ندارد.
    در مورد تناسب کیفر برای مرتکب، همان‌طور که عنوان شد، کیفر بایستی با شرایط جسمی و روحی و مادی شخص مرتکب مناسب باشد. ولی نگاه به ماده ۱۶ قانون ۱۳۷۶ که اکنون اصلاح شده، نشان می‌داد که قاضی تنها برای مجازات شخص معتاد ۲ نوع مجازات در پیش رو داشت که باید هر دو را نیز در حکم خود قید می‌کرد، هم جزای نقدی از یک میلیون تا پنج میلیون ریال و هم شلاق تا ۳۰ ضربه، بنابراین مقام قضایی هر چقدر هم که تناسب جسمی را در مجازات شلاق و تناسب مادی را رعایت می‌کرد، باز هم این دو مجازات برای معتاد مناسب نبود. به این دلیل که مجازات جزای نقدی، اگر برای شخص از طبقه متوسط یا ثروتمند صادر می‌شد آنها قادر به پرداخت بودند ولی معتادی که از طبقه فقیر بود وقتی توان پرداخت را نداشت این جزا تبدیل به زندان می‌شد و این‌جا بود که عدالت موردنظر اجرا نمی‌شد و از طرفی مجازات شلاق که بیشتر کیفری جسمی است هر چند کم نمی‌توانست با وضعیت جسمی و روحی مرتکب تناسب داشته باشد همچنین تغییری در اعتیادش به وجود آورد.
    تناسب مجازات با جرم، در ماده ۱۶ رعایت نشده بود به گونه‌ای در قسمت دوم ماده، تکرار جرم اعتیاد را فقط مستحق شلاق به تعداد بیشتر می‌دانست و جزای نقدی نداشت و از این ماده چنان مستفاد می‌شد که تکرار جرم باعث تخفیف در مجازات است در حالی که این موضوع خلاف اصول حقوق جزای عمومی بود. اما مفید بودن کیفر و کارایی آن، در حال حاضر مهم‌ترین چالش روبروی کیفر و نظام کیفری مفید نبودن کیفر و کارایی نداشتن آن به معنای جلوگیری از ارتکاب جرم و یا تکرار آن است. کاربرد واژه‌ی «بحران» و «بحران کیفری» یا «بحران زندان‌ها» امروزه امری رایج شده است. از یک سو دغدغه‌ی رعایت حقوق بشر و کرامت انسانی مردم و ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقابل مفاهیم جرم‌شناختی، هم‌چون کیفرزدایی، جرم‌زدایی، قضازدایی، به کارگیری عدالت ترمیمی، به جای عدالت کیفری و سرکوبگر یا دست‌کم گسترش آن در نظام کیفری در قالب استفاده بیشتر از ابزارهای ترمیمی به عنوان کیفر همانند عاملی بازدارنده و معارض بر سر راه اعمال کیفر و نظام کیفری قرار گرفته‌اند. از سوی دیگر کمتر کشوری با مشکلی به نام سیر صعودی جرایم، چه از لحاظ کمی و چه از نظر کیفی و چه از جهت جغرافیایی دست به گریبان نیست.[۲۲۹]
    اما به هر حال با وجود این شرایط نمی‌توان گفت نظام کیفری بایستی از بین رود ولی وجود مجازات‌های مربوط به اعتیاد با توجه به شرایط اجتماعی کشور ما، نه تنها اثرات مثبتی ندارد بلکه به عکس آثار سوء آن به وضوح قابل مشاهده است. با توجه به تمام مطالب عنوان شده‌ی قبلی که به نوعی با هم در ارتباط تنگاتنگ هستند می‌توان نتیجه گرفت که قانون‌گذار بایستی در زمینه‌ی مبارزه مؤثر با اعتیاد، اقداماتی دیگر بیاندیشد والّا نمی‌توان امیدی به کاهش جمعیت معتادین کشور که همگی در سنین جوانی هستند، داشت که خوشبختانه در سال ۱۳۸۹ این اقدام صورت گرفت و قانون­گذار تغییراتی در وضعیت موجود مبارزه‌ی با اعتیاد به وجود آورد.
    اما در این قسمت به دلیل اینکه مجازات نقدی در مورد کسی که معسر از پرداخت آن باشد به زندان تبدیل می‌شود و این قاعده در مورد مجازات جزای نقدی در مورد معتادین نیز اجرا می‌شود به طور اجمالی به کیفر زندان و مباحث مربوط به آن پرداخته خواهد شد.
    یکی از واکنش‌های پذیرفته شده‌ای که جامعه در قبال مجرمین از خود بروز می‌دهد، کیفر زندان است و به دلیل برتری که نسبت به بعضی از مجازات‌ها از قبیل شلاق، اعدام و تبعید و… دارد به عنوان یک نهاد اجتماعی پذیرفته شده است.
    اما برای مجازات زندان در همه کشورهای دنیا اهداف و محاسنی چون اعمال مجازات و تنبیه، صیانت از جامعه و امکان بازسازی مجرم و در نهایت برتری نسبت به سایر مجازات‌ها از جنبه‌ی تنبیه و اصلاح مجرمان برشمرده شده است. ولی به مرور زمان معایبی که غیرقابل اغماض هستند در این نوع مجازات مشاهده شد که شک و تردیدهایی در مورد وجود و استفاده از این کیفر به وجود آمد و همین مشکلات و معایب باعث جایگزینی آن در بسیاری از موارد مجازات‌های اجتماعی شده است.[۲۳۰]

     

    ب ـ معایب مجازات زندان

    ۱ـ مکان‌ بد‌آموزی، ستیزه‌جویی و بهانه‌طلبی : با توجه به آن‌که معمولاً در زندان‌ها بزهکاران متعدد و با جرایم مختلف دور هم جمع می‌شوند، در حقیقت زندان به یک آموزشگاه عالی فساد تبدیل می‌شود.[۲۳۱] در زندان، زندانیان نقشه‌های تخریبی و تجربیات خود را مبادله کرده و در اختیار همدیگر می‌گذارند و در واقع هر تبهکاری درس اختصاصی خود را به دیگران می‌آموزد. وقتی شخص معتادی به زندان می‌افتد پس از بازگشت از زندان علاوه بر مشکل اعتیادش دست به ارتکاب جرایم فرا گرفته می‌زند و با توجه به تراکم شدید جمعیت کیفری، عملاً زندان دانشگاهی برای بدآموزی می‌شود.
    ۲ـ ابتلا به بیماری‌های خطرناک : خطر ابتلا به اقسام بیماری‌ها، خصوصاً امراضی مانند ایدز و هپاتیت در زندان‌ها به مراتب بیشتر از سایر اماکن است چرا که انبوه زندانیان موجود و عدم تناسب تعداد زندانیان با امکانات بهداشتی و درمانی و استفاده از سرنگ‌های مشترک در زندان و بسیاری از عوامل دیگر زمینه‌ی گرفتاری زندانیان به بیماری مسرّی و خطرناک را بیش از پیش فراهم می‌سازد.
    ۳ـ بار هزینه‌ی سنگین به دولت : یکی دیگر از معایب زندان، تحمیل هزینه‌های سرسام‌آور مربوط به نگهداری زندانیان است. هزینه‌های مربوط به پرسنل زندان، مأمورین مراقبت، مددکاران، مخارج بهداشت، درمان و تغذیه زندانیان و مهم‌تر از همه ضرورت ساخت زندان‌های جدید با توجه به تراکم جمعیت زندان‌ها همه از عواملی هستند که هزینه‌های گزافی را به دولت تحمیل می‌کنند. بدون آن که آثار مثبتی در بازسازی و اصلاح مجرمین در پی داشته باشد.[۲۳۲]
    ۴ـ عدم موفقیت در پیشگیری یا ارعاب خاص : عده‌ی زیادی از منتقدان زندان معتقدند که براساس آمار، زندان‌ نه تنها موجب پیشگیری فردی نمی‌گردد، بلکه با توجه به نوعی زندگی تحمیلی به محکومان، به اجبار، مجرم تولید می‌کند.[۲۳۳]
    ۵ـ منافات با اصل شخصی بودن مجازات : اگرچه در نگاه اول به نظر می‌رسد که کیفر حبس به عنوان مجازاتی شخصی برای بزهکار محسوب می‌شود، لیکن با بررسی بیشتر درمی‌یابیم که مجازات زندان بیشترین تبعات را برای خانواده‌ی زندانی دارد از جمله‌ی آن، مشکلات عاطفی اعضای خانواده است که سایه‌ی پدر خود به عنوان مرکز ثقل و کانون جاذبه خانواده را از دست می‌دهند و همین امر مشکلات روحی و روانی و مالی فراوانی را بر اعضای خانواده تحمیل می‌کند.
    ۶ـ افزایش جمعیت کیفری : امروزه جرم‌انگاری روز‌افزون (تورم کیفری) و صدور احکام فراوان سالب آزادی سبب تورم جمعیت کیفری زندان‌ها شده است. وجود قوانین مختلف در کشور ما و در نظر گرفتن پاسخ کیفری زندان سبب تورم جمعیت شده که خود بروز تکرار جرم را نیز در پی خواهد داشت و این تکرار جرم در اثر همان فرهنگ‌پذیری از محیط و فضای زندان است. بنابراین معایب عنوان شده، نشان‌دهنده‌ی عدم کارایی زندان نه تنها در اکثر جرایم بلکه به طور ویژه در مورد معتادین که خود مشکلات خاص دیگری هم دارند می‌باشد.[۲۳۴]
    فصل دوم : وضعیت حقوقی جرم اعتیاد
    مبحث اول : مفهوم حقوق
    شالوده مدنیت فعلی مدیون گذشتگان و آثار به جا مانده از آنان است و مطالعه تاریخ ما را به گذشته­ها باز می­گرداند تا ازآنها درس عبرت بگیریم، همه با درک درست علل حوادث تاریخی و جلوگیری ارتباط آنها با جهان، دنیا را بهتر بشناسیم و درباره حوادث زمانی حال نیز با آگاهی بیشتر قضاوت کنیم.
    در پیدایش قانون و علم حقوق می­گویند: پیش از آنکه مورخان به نگارش تاریخ همت گمارند به حکم ضرورت ضوابطی بصورت عرف و عادت و اوامری از مظاهر زور و قدرت وجود داشته است و کم کم ضوابط و اوامر مزبور در قالب قانونی در آمده است. در مطالعه تاریخ حقوق، اهمیت حقوق کیفری که بیانگر تلاش نوع بشر برای ایجاد جامعه­ای سالم بر پایه عدل و عدالت و مبارزه با ظلم و فساد و زورگویی است و توفیق در آن بر کس پوشیده نیست.
    گفتار اول : تعریف حقوق
    واژه «حقوق» در زبان فارسی به دو معنی اصلی به کار می­رود :
    ۱ـ مجموع قواعدی که بر اشخاص حکومت می­ کند.
    ۲ـ امتیازی که قواعد حقوق، برای تنظیم روابط اشخاص، به سود پاره­ای از آنان در برابر دیگران ایجاد می­ کند.[۲۳۵]
    ولی از جهات علمی نیز، دارای معانی می­باشد :
    ۱ـ مجموع مقرراتی که در زمان معین بر جامعه­ای حکومت می­ کند، تا آنجا که تاریخ به یاد دارد انسانها همیشه در بند این گونه الزامها بوده است.[۲۳۶]

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بازشناخت رفتاری دستگاه اموی در چارچوب مولفه های عملیات روانی- قسمت ۱۳ ...

    ناهماهنگی: ناهماهنگی هنگامی به وجود می آید که افراد در معرض اطلاعات و باورهای ناسازگار قرار می گیرند. در مثال ذکر شده، برنده نشدن فرد در قرعه کشی با خوش شانس بودن او سازگار نیست. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۲)
    کشمکش: وجود ناهماهنگی در فرد، فشار روانی به وجود می آورد که به آن کشمکش یا تنش میگویند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
    اضطراب: واکنش به یک تهدید است که به وسیله احساس نگرانی مشخص میشود. در حقیقت احساسات نامطبوعی است که به خاطر وجود تنش در فرد به وجود میآید. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
    مکانیسم دفاعی: که مکانیسمهای ایمنی نیز نامیده می شود: رفتارهایی است که برای رفع و یا مقابله باعامل تهدید کننده شخصیت فرد صورت می گیرد و شامل: دلیل تراشی فرافکنی، سرکوب و … میباشد. برای کاهش ناهماهنگی، منطق روانی فرد به طور ناخودآگاه از این مکانیسمها استفاده می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
    تغییرات به منظور کاهش ناهماهنگی: به معنای تغییر در آیتم های اطلاعاتی است که سازگاری را ایجاد یا حفظ می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳) در مثال مذکور، فرد برای کاهش ناهماهنگی ایجاد شده در خود ممکن است برنده نشدن خود را این طور توجیه کند که اگر پول بیشتری سپرده گذاری کرده بودم، حتماً برنده میشدم.
    یک فرض بنیادی نظریه ناهماهنگی شناختی این است که ناهماهنگی، ناراحتی آفرین و ایجاد کننده تنش است و این حالت شخص را به کاهش یا برطرف کردن ناهماهنگی بر میانگیزد. این که این حالت تا چه حد ناراحت کننده است یا میزان ناهماهنگی چقدر است به دو عامل بستگی دارد:
    الف- نسبت شناختهای ناهماهنگ به شناختهای هماهنگ،
    ب- اهمیت هر یک از شناختها برای شخص.
    به عبارت دیگر، ممکن است در یک حالت ناهماهنگی، دو شناخت متفاوت وجود داشته باشد اما اگر هیچ یک از این دو شناخت برای شخص چندان اهمیت نداشته باشد در آن صورت تنش ایجاد شده، حداقل است. اما وقتی پای اعتقادات یارفتارهای مهم در میان باشد و همچنین هر چه تعداد شناخت های ناهماهنگ بیشتر باشد، نظریه ناهماهنگی شناختی پیش بینی می کند که تنش بسیار بالا رود و برای کاهش آن، کوشش قابل ملاحظه ای لازم باشد. (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۲۲۷)
    ۳-۲-۲ تشریح کاربردی نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر
    نظریه ناهماهنگی شناختی به فرایندهای روانشناختی درونی ارگانیسم مربوط می شود. مفاهیم اساسی این تئوری فوق العاده ساده است: وجود همزمان عناصر شناخت که به طریقی هماهنگی ندارند، موجب می شود که فرد کوشش کند تا آنها را به طریقی بهتر هماهنگ کند.. (کریمی۱۳۷۳: ۳۵۸)
    فستینگر، معتقد است که تعارض بین دو شناخت در درون فرد، اساس تغییر نگرش را تشکیل می‌دهند. دو شناخت، موقعی ناهماهنگی پیدا می‌کنند، که تأیید یکی، موجب نفی دیگری می‌شود. این حالت زمانی پیش می‌آید که مثلا باور‌های متضاد داشته باشیم، یا حتی نگرش و رفتار ما مخالف یکدیگر باشند.
    به‌عقیده فستینگر، کسی که می‌داند دو شناخت ناهماهنگ دارد، حالت تنش ناخوشایندی احساس پیدا می‌کند. با افزایش ناخوشایند برانگیختگی فیزیولوژیک بدن، تعارض درونی متجلّی می‌شود. هراندازه شناخت‌های دست‌اندرکار، مهم و انحراف آن‌ ها از یکدیگر بیشتر باشد، ناهماهنگی و ناخوشایندی به همان اندازه بزرگتر و نیاز به بازیابی حالت هماهنگی درونی به همان اندازه بیشتر خواهد بود. (لوک و همکاران ،۱۳۸۶: ۱۰۹ – ۱۱۰) میزان ناهماهنگی ایجادشده به دو عامل بستگی دارد:
    الف) نسبت شناخت‌های ناهماهنگ به شناخت‌های هماهنگ،
    ب) اهمیت هر یک از شناخت‌ها. (کریمی ،۱۳۷۸: ۳۲۱)
    نتایج پیدایش ناهماهنگی در اثر قرار گرفتن در معرض اخبار ناهماهنگ، حاکی از آن است که شدّت ناهماهنگی که با دریافت خبر ناهماهنگ ایجاد می‌شود، با اهمیت خبر ارتباط مستقیم دارد. همچنین ناهماهنگی با میزان دشواری یا کوشش برای شنیدن خبر ناهماهنگ برای فرد، رابطه مستقیم دارد. (دوچ و روبرت ،۱۳۷۴: ۸۴-۸۵)
    در ناهماهنگی شناختی عناصر مورد بحث ممکن است با یکدیگر:
    ۱٫ بی‌ارتباط باشند،
    ۲٫ سازگار (هماهنگ) باشند،
    ۳٫ ناسازگار (ناهماهنگ) باشند.
    البته عناصر شناختی لازم نیست از نظر منطقی با سازگاری یا ناسازگاری مرتبط باشد .یک رابطه ممکن است از نظر منطقی (برای ما به‌عنوان ناظر بیرونی) ناسازگار باشد، ولی از جهت روان‌شناختی، با فردی که دارای این باورهای مشهود است، سازگار باشد. (سورین و تانکارد،۱۳۸۴: ۲۲۶)
    یکی از پیش‌بینی های این نظریه این است که اگر شخصی برای نیل به هدفی سخت بکوشد، آن هدف برایش جالب‌تر خواهد بود، تا کسی که همان هدف را با کوشش اندک یا بدون جدّ و جهد به‌دست آورده باشد. (ارنسون،۱۳۷۰: ۱۳۷)
    آنچه برای یک شخص سبب ناهماهنگی می‌شود، ممکن است برای دیگران این‌گونه نباشد. همچنین ممکن است شناخت‌هایی ناهماهنگ باشند، اما لزوما سبب ایجاد تنش در شخص نشوند. (کریمی ،۱۳۷۸: ۳۲۵)
    نظریه ناهماهنگی شناختی در موقعیتی نظیر شکل گیری نگرش و یا تغییر آن، نمود می یابد:
    هنگامی که قصد دارید نظر فردی را تغییر دهید، سعی کنید در عقاید فرد تعارض ایجاد نمایید. بدین ترتیب می توانید امیدوار باشید که تغییر نگرش مطلوب شما در فرد مورد نظر رخ خواهد داد.
    همچنین سایر کاربردهای آن در زمینه تصمیم سازی، حل مسئله، دفاع متقابل از عقاید، اعمال فشار و زور و ارائه گزینشی اطلاعات متمرکز است.
    ۳-۲-۲-۱ موقعیت های بروز ناهماهنگی
    بیشتر محققانی که ناهماهنگی شناختی را مورد بررسی قرار داده اند، به ناهماهنگی پس از تصمیم اشاره کرده اند. (بدار و دیگران۱۳۸۱: ۱۱۴، کریمی۱۳۷۳: ۳۵۹، سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۷) تعدادی از آنان نیز درباره دفاع ضد نگرشی (کریمی،۱۳۷۳: ۳۵۹ بوتان۱۳۷۸: ۷۲) و پذیرش اجباری (سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۸) و توجیه ناکافی (بدار و دیگران۱۳۸۱: ۱۱۳) توضیحاتی داده اند. اما کامل ترین فهرست از حالت های بروز ناهماهنگی شناختی را فستینگر و ارونسون در مقاله ای با عنوان «پیدایش و کاهش ناهماهنگی در بافت های اجتماعی» ارائه کرده اند. آنها پیدایش ناهماهنگی شناختی را در دو موقعیت مختلف فردی و اجتماعی چنین برشمرده اند:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    الف) موقعیت های فردی

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    ناهماهنگی به عنوان نتیجه تصمیمات اتخاذ شده

    اگر فردی از بین امکانات موجود تنها یک روش عمل را انتخاب کند، مطمئنا دچار احساس ناهماهنگی می شود، زیرا عامل انتخابی به ندرت کاملا مثبت است و عوامل انتخاب نشده به ندرت به طور کامل منفی هستند. نظریه ناهماهنگی، پیش بینی می کند که به دنبال هر نوع تصمیم گیری، هر فردی سعی خواهد کرد متقاعد شود که عامل انتخابی نسبت به عامل انتخاب نشده حتی جالب تر از آن است که در وهله اول فکر کرده بود.

     

     

    ناهماهنگی ناشی از میل

    اگر کسی برای دریافت پاداش، کاری انجام دهد که به نظرش غیر اخلاقی می آید، شناخت از غیر اخلاقی بودن کار با شناخت از انجام دادن آن، ناهماهنگی پیدا می کند. یکی از طرق کاهش این ناهماهنگی برای او تغییر نگرش نسبت به جنبه اخلاقی آن عمل، یعنی متقاعد شدن او در این مورد است که این عمل خیلی غیر اخلاقی نیست. به این ترتیب، نظریه ناهماهنگی، پیش بینی می کند که یک فرد، بعد از انجام یک عمل غیر اخلاقی، نسبت به این عمل نگرش اغماض آمیزتر از سابق خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر کسی در برابر میل انجام کاری مقاومت کند نظریه ناهماهنگی پیش بینی می کند که فرد مورد بحث، بعد از این که در برابر میل به انجام کار غیر اخلاقی مقاومت کرد، نسبت به جنبه غیر اخلاقی این عمل نگرش دقیق تر و جدی تری از سابق از خود نشان می دهد(محبی نیا، ۱۳۹۰: ۴)

     

     

    ناهماهنگی ناشی از تلاش

    اگر فردی در موقعیتی قرار بگیرد که برای رسیدن به هدف معین دائما تلاش کند ولی موفق نشود با ناهماهنگی مواجه خواهد شد. یکی از طرق ممکن برای کاهش ناهماهنگی این است که در آن موقعیت چیزی پیدا کند که برای آن ارزش قائل است. به عنوان مثال جوینده بد شانس طلا ممکن است در اثر شگفت زدگی در برابر شکوه طبیعت بکر ناهماهنگی را تقلیل دهد.

     

     

    ناهماهنگی ناشی از کار انجام شده

    اغلب اوقات مردم در موقعیتی قرار می گیرند که باید وضعیت نامطلوبی را تحمل کنند. شناختی که هر کس راجع به وضعیت نامطلوب دارد، با این تصور که باید این وضعیت را تحمل کند ناهماهنگ است. یکی از طرق تقلیل این ناهماهنگی برای او این است که قبول کند موقعیت تا آن اندازه که ابتدا به نظر می رسید نامطلوب نیست. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۳)
    ب) موقعیت های اجتماعی
    ۱- ناهماهنگی ناشی از تقدم غلط محیط اجتماعی
    یک فرد ممکن است به یک قرار ملاقات پیش بینی نشده و بی خبر برود، در یک انجمن ثبت نام کند یا دعوتی را برای نوشیدنی بپذیرد و نهایتا با افراد نامطلوبی که قبلا پیش بینی نکرده بود مواجه بشود. اگر چنین شخصی در برخورد با گروه نه وقتی تلف کرده بود و نه انرژی، در این حالت با ناهماهنگی کمتری مواجه می شد. ولی اگر در تعامل با این افراد زحمت زیادی کشیده باشد، در این صورت احساس ناهماهنگی به او دست می دهد. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۴)

     

     

    ناهماهنگی ناشی از اختلاف با دیگران

    وقتی کسی در برابر نظریه ای مخالف با نظریه خود قرار می گیرد و این نظریه از طرف افراد مشابه خود او ابراز می شود، احساس ناهماهنگی می کند. تصوری که این فرد از افکار شخصی خود دارد با تصوری که وی درباره افراد دیگری دارد ناهماهنگ است. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۵)ناهماهنگی ناشی از همنوایی اجباری
    موقعیت های فراوانی وجود دارد که در آنها گروه فرد را مجبور می کند تا به صورت بارزی بر خلاف اعتقادات خود رفتار کند. وقتی این امر اتفاق می افتد، فرد ناهماهنگی احساس می کند. (محبی نیا، ۱۳۹۰: ۵)
    ۳-۲-۲-۲ روابط متقابل در درون ساخت شناختی
    یکی از جنبه های جالب و مهم الگوی هماهنگی شناختی، تأکید آن بر روابط و وابستگی متقابل عناصر مختلف در نظام شناختی است. در این الگو، به جای تصویر کردن یک ساخت شناختی با تعداد زیادی عناصر (اندیشه ها و تصورات) که دارای پیوندهای متقابل نسبتاً ضعیفی باشند، سیستمی مطرح می شود که در آن پیوندهایی در میان بسیاری از عناصر آن برقرار است و این پیوندها تمایل زیادی به هماهنگ بودن دارند. این وضعیت بیش از همه در درون نظامی که نگرش خاصی را ایجاد میکند وجود دارد.
    هر قدر عنصری نیرومندتر و هر اندازه ارزیابی مثبت یا منفی نیرومند تر باشد، این عنصر تأثیر قویتری بر روی کل نگرش شخص خواهد داشت. البته، همان گونه که قبلاً هم اشاره کردیم، این واقعیت دارد که بیشتر مردم ارزیابی های خود را بر مبنای عواملی غیر از عوامل صرفاً شناختی بنا می نهند. مردم یاد می گیرند که از چیزهای مختلف خوششان بیاید بدون اینکه توجهی به اطلاعات و دانسته های خاصی داشته باشند. (سورین و تانکارد۱۳۸۱: ۲۲۸-۲۳۰) آنها به طور معمول عناصر مثبت و منفی را با هم جمع نمی بندند تا ارزیابی کلی آنها را از یک مسئله یا یک شئ، تعیین و مشخص کند. با وجود این، الگوی هماهنگی شناختی مشخص می کند که روابط بین عناصر مختلف و موضوع اصلی در تعیین ارزشیابی کلی دارای اهمیت فراوانی است. برای مثال می توان گفت: مردم، اطلاعات محیط را مورد جستجو، توجّه و تفسیر قرار می‌دهند، به‌طوری که موجب تقویت نگرش‌های خود گردد. نظریه ناهماهنگی شناختی پیش‌بینی می‌کند که مردم از اطلاعاتی که میزان ناهماهنگی را افزایش می‌دهد، اجتناب کنند. از نظر فستینگر، مردم، بیشتر، اطلاعاتی را پردازش می‌کنند که با نگرش‌ها و رفتارشان هماهنگ باشد. بنابراین، جستجوی اطلاعات، توجّه و تفسیر آن‌ ها به‌گونه‌ای گزینشی انجام می‌شود. البته باید توجّه کرد که دقّت علمی و رفتار منصفانه سبب می‌شود تا مردم اطلاعاتی را جستجو کنند که با نگرش‌هایشان ناسازگار باشد. (ایروانی و باقریان،۱۳۸۳: ۱۸۰) مردم همچنین با تفسیر گزینشی اطلاعات پیرامون، از نگرش‌های خود محافظت می‌کنند.مثلا، نگرش مردم نسبت به درگیری‌های قومی و ملّی، به چگونگی قضاوت آن‌ ها در مورد منصفانه بودن رسانه‌های خبری بستگی دارد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که مردم، حداقل از نظر توجّه و ادراک، دارای سوگیری در جهت باورهای خود هستند، که با مراحل پردازش اطلاعات مربوط به شناخت اجتماعی، هماهنگی دارد.
    نظریه ناهماهنگی شناختی پیش‌بینی می‌کند که یادگیری‌ها و حافظه‌ها نیز در جهت هماهنگی و همسانی نگرش‌‌ها، جنبه گزینشی پیدا می‌کنند. (ایروانی و باقریان،۱۳۸۳: ۱۸۰-۱۸۲)
    ۳-۳ جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی در عملیات روانی دستگاه اموی (مدل نظری)
    در ابتدا باید گفت: در این پژوهش مبنای نظری و رویکرد مورد توجه به عملیات روانی، نظریه ناهماهنگی شناختی می باشد.
    جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی در عملیات روانی را نباید، جایگاهی تجویزی دانست چونان که از نگاه نگارنده در عملیات روانی نظریه ای تجویزی نمی توان یافت و همانطور که نظریه عملیات روانی وجود ندارد، اما نظریات علوم مختلف هرکدام بنا به شرایطی در عملیات روانی بکار گرفته می شوند که از آن جمله نظریات روانشناسی اجتماعی و ارتباط است، جایگاه نظریه ناهماهنگی شناختی را نیز در چنین جایگاهی باید جستجو کرد و در این نظریه نباید به دنبال تکنیک یا شیوه ای تجویزی و خاص بود تا بوسیله آن بتوان یک عملیات روانی موفق داشت یا از یک عملیات روانی جلو گیری کرد، نظریه ناهماهنگی شناختی در تبیین فرایند تغییر نگرش ویا تثبیت و ترغیب و متقاعد سازی آن می کوشد و بدین جهت شیوه ها و تکنیک های مختلف در صورتی که در جهت تغییر نگرش یا متقاعد سازی حرکت کنند می توانند در این مدل جای بگیرند، از این رو به دلیل آنکه از منظر نگارنده الگوهای رفتاری و تبلیغی دستگاه اموی در چارچوب این نظریه قابل درک و فهم بوده است، نظریه ناهماهنگی شناختی مورد استناد قرار گرفته است، به بیانی دیگر رفتار دستگاه اموی در قبال افکار عمومی نوعی عملیات روانی بوده است، عملیات روانی که پشتوانه نظری آن نظریه ناهماهنگی شناختی است.
    از این رو متقاعدسازی یا ترغیب، از مباحث اساسی عملیات روانی است، در هر موقعیت متقاعدکنندگی، چهار عناصر نقش مهمی دارند:

     

     

    منبع، (ارائه کننده پیام یا عامل عملیات روانی)

    پیام، (محتوا و ویژگیهای آن)

    زمینه، (بافت و سازمان پیام ترغیبی)

    مخاطب، (ویژگیها، خواسته ها و نیازهای او) (کریمی ،‌۱۳۷۷: ۴۵)

    تحقیقات نشان داده است که مقبول بودن منبع ارائه پیام، شرط ضروری مؤثر واقع شدن پیام است، مهم ترین عواملی که منبع پیام را مقبول می سازند عبارتند از: تخصص، جذابیت، قابل اعتماد بودن و شباهت داشتن به مخاطب. (عادلی،۱۳۹۰: ۱) هنگامی که کارشناسان عملیات روانی در پی ارائه پیام و تغییر عناصر و نگرشهای گروه های قومی و فرهنگی دیگری هستند بهتر آن است که از عواملی استفاده کنند که بر نگرش فرد تاثیر گذار باشد، اما تاثیر گذاری بر نگرش فرد بسیار حساس و ظریف است و گاهاً اشتباه های کوچک در آن گونه عملیات روانی تاثیر عکس نیز بر مخاطب می گذارد، اما بهترین روش برای تغییر نگرش استفاده از روش های جانبی است که در فرد ایجاد ناهماهنگی و تعارض کرده و کنترل نگرشی و رفتاری وی را در اختیار طراحان عملیات روانی قرار می دهد، بر این اساس ایجاد ناهماهنگی شناختی در درون افراد ممکن است سرانجام موجب تغییر نگرش آنها شود. ناهماهنگی شناختی زمانی پدید می‌آید که فرد دارای دو شناخت هم‌‌زمان، اما متناقض باشد. «شناختها شامل افکار، نگرشها، باورها و حتی رفتارهایی است که شخص از آنها آگاه است» (کریمی، ۱۳۷۳، ص ۳۵۵). همانند حربه ای که معاویه پس از قتل عثمان بکار برد، در واقع معاویه پس از قتل عثمان و هجمه مردم برای دعوت از امیرالمومنین (ع) به طراحی عملیات روانی دقیقی دست زد که بر این اساس پیراهن خونین عثمان را نماد مظلومیت عثمان و خود را خون خواه او و مردمی که به سمت حضرت علی (ع) رفته بودند را مردمی بیرحم که عثمان را برای خلافت علی (ع) کشتند معرفی کرد وی در این طرح روانی افکار عمومی را گام به گام برای رسیدن به هدف خود کنترل کرد و همچنین این اذهان را در شرایط ناهماهنگی شناختی رها کرد تا اینکه یا کاملاً تغییر نگرش دهند ویا خاکستری و بی طرف، بر این اساس اگر از منظر یک طراح عملیات روانی مسئله را ببینیم درک این شرایط بسیار آسان خواهد بود اگر نخستین نکته مهم را در مخاطبان عملیات روانی تعهد آنان، به ویژه تعهد رفتاری، به نگرش یا ایده و باور مورد نظر بدانیم. چنانچه بتوان مخاطبان را در شرایطی قرار داد که به رغم میل باطنی قبلی و تحت تأثیر عامل عملیات روانی در حضور عموم سخنانی را بر زبان جاری کند یا عملی از خود نشان دهند براساس نظریه ناهماهنگی شناختی در نتیجه نگرش و باور آنان آن گونه خواهد شد که عامل عملیات روانی در پی آن است. افزون بر این، ایجاد هر شرایط دیگری که در آن مخاطبان احساس ناهماهنگی شناختی بکنند و دچار تعارض شوند می تواند در تغییر نگرشها و اعتقادات آنان مؤثر واقع شود، منظور از هر شرایط هر ابزار کاربردی برای ایجاد تغییر رفتاری است، زیرا تغییر رفتاری تنها با تغییر نگرش ایجاد نمی شود، زیرا براساس نظریه ناهماهنگی شناختی، گاهاً تغییر رفتار نیز بر نگرش موثر است، در یک جمع بندی کلی از نظریه ناهماهنگی شناختی از منظر نگارنده تغییر نگرش در این نظریه در چهار سطح می تواند رخ دهد:

     

     

    ایجاد فرایند تغییر نگرش در مخاطب با ارسال پیام های القایی و بروز ناهماهنگی شناختی در وی و سپس انجام رفتار هدف.( فرایند تغییر نگرش، با ارسال پیام های القایی)

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تأثیر لایروبی بر شاخص کیفیت آب WQI، جمعیت ماکروبنتوز و مقدار فلزات سنگین در آب و رسوب و در اروندرود بازه خرمشهر- قسمت ۶- قسمت 3 ...

    Zn (mg/l)

    ۱-۳-۱-۳ اثرات لایروبی در محیط آب
    همان گونه که گفته شد برداشتن رسوبات، حمل و نقل و تخیله آن‌ ها در مکان‌های دیگر پیامدهایی به دنبال خواهد داشت. این پیامدها توسط محققین زیادی به شکل اثرات زیست محیطی کوتاه مدت و طولانی مدت مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. اثرات کوتاه مدت مربوط به مشکلاتی است که ناشی از جا به جایی رسوبات، تدفین موجودات و رو یا رویی آن‌ ها با آلاینده‌ها و ذرات معلق می‌باشد. اثرات بلند مدت آن مربوط به چگونگی و سرعت تشکیل دوباره‌ جمعیت موجودات در آن مکان، ترکیب بعدی اجتماع بیولوژیکی، اثرات فیزیولوژیکی و ژنتیکی افزایش آلاینده‌ها بر موجودات، می‌باشد (et al., 2001 Nighingaile).
    موجودات می‌توانند سموم و آلاینده‌های مختلف را بیشتر از سطوح موجود در محیط در بعضی از بافت‌ها و اندام‌های خود جمع‌ آوری نمایند، که به این عمل تجمع زیستی می‌گویند. دور از انتظار نیست که طبق بررسی‌های به عمل آمده با احتمال این افزایش به علت تجمع زیستی[۵] سموم و ورود آن‌ ها به زنجیره‌ غذایی[۶]، انسان‌ها نیز در معرض اثرات شیمیایی افزایش آلاینده‌ها قرار داشته باشند.
    باید توجه داشت که لایروبی امری اجتناب ناپذیر در جهت رسیدن به اهداف و سودآوری تجاری و اقتصادی از مسیر‌های آبی است. به منظور برقراری امنیت زیست محیطی و به حداقل رساندن آسیب‌های ناشی از لایروبی انتخاب نوع لایروب، روش حمل و انتقال رسوبات و نیز انتخاب زمان مناسب از نظر هیدرودینامیک آب مهم می‌باشد. نکته ارزشمند دیگر که می‌تواند اثرات منفی لایروبی را کاهش دهد اثر فصل بر مراحل مختلف زندگی موجودات می‌باشد (Erftemeijer and Lewis, 2006).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    باید توجه داشت که در اکوسیستم‌های آلوده، برداشتن رسوبات سبب حذف بخش بزرگی از آلودگی موجود در بستر میشود. بستر آب‌ها همان گونه که مکانی برای دفن آلودگی هستند، می‌توانند در شرایط مناسب فیزیکوشیمیایی به عنوان منبعی برای انتقال آلاینده‌ها به ستون آب عمل کنند، در نتیجه با برداشته شدن لایه‌های آلوده می‌توان به بهبود کیفیت آب و حفظ سلامت سامانه‌های آبی کمک کرد (Hedge et al., 2009).
    مواد لایروبی شده را می‌توان برای هدف‌های گوناگون مورد استفاده قرارداد. به منظور استفاده بهینه، این مواد، پس ازپالایش و اطمینان از عدم آلودگی در فعالیت‌های ساخت و ساز و حفاظت از خط ساحلی مورد استفاده قرار می‌گیرند، هم چنین برای بازسازی زیستگاه‌ها، ساخت و ساز در سواحل، زیبا سازی محیط‌های ساحلی و ترمیم کناره‌ها به منظور جلوگیری از فرسایش و سیل مورد استفاده قرار می‌گیرند (MALSF, 2010; Nicoletti et al., 2009; Porta et al., 2009).
    با انجام عملیات لایروبی، افزایش آشفتگی در محیط سبب افزایش کدورت[۷] می‌گردد، که اولین و آشکارترین پیامد لایروبی در محیط آب است. اختلال در این محیط، نظم رسوبات ته نشین شده را بر هم می‌زند و موجب شناوری دوباره آن‌ ها می‌گردد. رسوبات معلق شرایط فیزیکو شیمیایی آب را تغییر می‌دهند. با بر هم خوردن بستر، رسوبات ریز نامحلول به ویژه ذرات کلوئیدی در ستون آب افزایش می‌یابند. تعلیق مجدد رسوبات نه تنها سبب شدت کدورت آب می‌گردد بلکه بسیاری از آلاینده‌های موجود در بستر را با خود به درون ستون آب وارد می‌کند. غلظت و شدت اثر آلاینده های شیمیایی از جمله هیدروکربن ها، ترکیبات رادیواکتیو، سموم کشاورزی و فلزات سنگین با شرایط زیست محیطی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی مواد و میزان تخلیه آن‌ ها در دریا ارتباط مستقیم دارند. کیفیت آب می تواند در اثر تغییر در میزان کدورت، مقدار اکسیژن محلول، مقدار مواد آلی[۸] و مواد مغذی و همچنین رها شدن دیگر آلاینده‌ها مانند فلزات سنگین در ستون آب دست خوش تغییر گردد (UNEP, 2008). طبق نظر محققین حضور این ذرات و تغییر در غلظت آلاینده‌ها می‌تواند سبب تغییر در ویژگی‌های آب گردد. یکی ازخصوصیات مهم آب روشنایی و شفافیت آن است، کدورت در اثر معلق شدن ذرات نامحلول در آب از جمله: رس، سیلت، ذرات آلی کلوییدی، پلانکتون‌ها و سایر جانداران میکروسکپی به وجود می‌آید، و شدت آن به مقدار، اندازه و خصوصیات این مواد بستگی دارد (Nayar et al 2004).
    تیرگی آب به عنوان یک آلاینده فیزیکی در سامانه‌های آبی، ویژگی مهمی درپیش بینی میزان جذب یا پخش نور در محیط است. عمقی که در آن نور خورشید قابلیت نفوذ دارد، شامل فرایند فتوسنتز می‌شود. گیاهان و موجودات وابسته به نور در آن محدوده می‌توانند به فعالیت خود ادامه دهند. افزایش کدورت فتوسنتز مؤثر جهت ادامه زندگی موجودات را تحت تأثیر قرار می‎دهد. فعالیت فیتوپلانکتون‌ها و گیاهان دریایی وابسته به نور کم می‌شود، همراه با افت فتوسنتز، مقدار اکسیژن محلول کاهش می‌یابد و تعادل حیات وابسته به اکسیژن، به هم می‌خورد. به همین علت محیط‌های آبی را می‌توان به واسطه این ویژگی از هم جداسازی و طبقه بندی نمودBogers and Gardner, 2004) ).
    از دیگر پیامدهای کدورت، ته نشست ذرات معلق بر اندام‌های تنفسی و تغذیه‌ای موجودات آبزی می‌باشد این امر سبب خفگی یا اختلال در کار اندام‌ها می‌گردد. بخشی از رسوبات معلق بر منابع غذایی و زیستگاه‌ها رسوب می‌کنند و زندگی جانوران را مختل می‌سازند (NOAA, 2011). شکل(۱-۳) اسکله ۱۳ را در هنگام انجام
    عملیات لایروبی[۹] نشان می‌دهد. افزایش کدورت آب رودخانه در هنگام لایروبی قابل مشاهده است.

    شکل۱-۱- اسکله سیزده بندر خرمشهر در هنگام لایروبی
    تاثیرات منفی حاصل از تغییرات اکولوژیکی و یوتریفیکاسیون، کاهش یا کمبود اکسیژن، برداشت بیش از حد ماهیان، پرورش آبزیان، لایروبی، احیاء زمین‌ها و ریزش فاضلاب‌های صنعتی، شیمیایی و خانگی ازجمله عوامل ناشی از دخالت فعالیت‌های انسانی است که مصب‌ها و مناطق ساحلی و آب‌های انتقالی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، در این میان لایروبی از جمله فعالیت‌هایست که به طور مداوم در بعضی از سواحل و بنادر مهم انجام می‌گردد (Ohimain et al., 2008; Rosenberg et al ., 2004).
    لایروبی سبب افزایش عمق می‌شود و به دنبال آن رژیم هیدرولوژیکی و هیدروگرافیکی آب تغییر می‌کند. با تغییر در عمق، مدل چرخش آب در منطقه، شدت جریان آن و الگوی جزر و مد در ناحیه عملیاتی تغییر می‌کند. این عامل می‌تواند در خصوصیات رسوبات تغییرات اساسی ایجاد کند. مناطق با رژیم هیدرودینامیکی آرام دارای رسوبات ریزی هستند که نسبت به رسوبات درشت‌تر و زبرتر تمایل بیشتری به تجمع آلاینده‌ها در خود دارند. رسوبات موجود در پایین دست[۱۰] مناطق شهری و صنعتی آلاینده های بیشتری را نسب به رسوباتی که از بالا دست[۱۱] سیستم های آلاینده برداشته می شوند، در خود جمع می کنند (Nayar et al., 2004;Goh and Chou, 1997).
    بدیهی است که رسوب موجود در پایین دست در مناطق شهری و صنعتی، به علت خروجی فاضلاب آلاینده‌های بیشتری را نسبت به رسوبات دیگر مناطق در خود جمع می‌کنند (Skilleter et al 2006). رسوبات با جذب فیزیکو شیمیایی آلاینده‌ها از ستون آب آلوده می‌شوند. جذب سطحی آلاینده‌ها بر رسوبات، ته نشست مواد آلی ترکیب شده با مواد آلاینده از جمله فلزات سنگین و تجمع زیستی این مواد در میکروارگانیسم‌ها راه‌های آلوده شدن رسوبات می‌باشد (Greaney, 2005).
    فعالیت های صنعتی، فاضلاب‌های شهری، کشتی‌های تجاری، نفتکش‌ها و سکوهای نفتی از جمله منابع آلوده کننده‌ رسوبات می‌باشند. رسوبات آلوده بنا به تعریف به موادی اطلاق می‌شوند که غلظت مواد شیمیایی در آنها به اندازه‌ای است که اثرات سوء حتمی بر محیط اطراف داشته و یا سلامت انسان را مورد تهدید قرار دهد (Nayar et al 2004). در نتیجه به منظور کاهش و کنترل اثرات آلودگی بر منابع ساحلی و دریایی شناسایی نوع و میزان مواد آلاینده را باید مورد توجه قرار داد.
    برداشت رسوبات بستر دو نوع آشفتگی به دنبال دارد، یکی آشفتگی ایجاد شده در بستر به علت حذف و یا معلق شدن رسوبات ناپایدار و دیگری آشفتگی درون ستون آب که در اثر تغییرات فاکتورهای شیمیایی آب، افزایش کدورت و افزایش مواد مغذی در ستون آب و رها شدن مواد سمی بستر در آب همچون فلزات سنگین به وجود می‌آید. مواد جامد معلق، فسفر محلول و نیتروژن معدنی محلول نیز از جمله موادی هستند که ضمن لایروبی قابل تغییر می‌باشند.(Van Der Welle, 2007) در جدول(۱-۴) برخی از مهم‌ترین اثرت مثبت و منفی لایروبی در محیط‌های آبی قابل مشاهده می‌باشد (Environmental Solution LTD, 2002).
    جدول ۱-۴- برخی از مهم‌ترین اثرات مثبت و منفی لایروبی

     

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بهشت و جهنم در اندیشه امام خمینی و ملاصدرا و مناسبات آن با آیات و روایات- قسمت ۵ ...

    حال بایدسوال کرد اموری که راه انجام کارهای شایسته را هموار می کنند و بدین سبب دربهای بهشتند، چیستند؟ و نیز اموری که راه ارتکاب اعمال ناشایست را بازمی کنند و بدین جهت دربهای جهنم هستند کدام است ؟

     

    ۲-۳-۲ ابواب بهشت وجهنم ازدیدگاه ملاصدرا

    اکنون باتوجه به حقیقت معنای ابواب بهشت که مطلق اموری است که راه را برای انجام کارهای شایسته و نیک هموار کرده و موجب می شوند که از آدمی اعمال پسندیده و خوب صادر شود ، و نیزابواب جهنم که مطلق اموری است که راه را برای ارتکاب اعمال ناشایست و زشت باز و موجب می شوند که از آدمی کارهای ناپسند سربزند .بایدسوال کرد اموری که راه انجام کارهای شایسته را هموار می کنند و بدین سبب دربهای بهشتند چیست ؟ و نیز اموری که راه ارتکاب اعمال ناشایست را بازمی کنند و بدین جهت دربهای جهنم هستند کدام است ؟
    از آن رو که آدمی همه کارهایش را – چه خوب و چه بد – به وساطت قوایی که خدای تبارک و تعالی آنها را در وجود او تعبیه کرده است انجام می دهد ، و آنها عبارتند از حواس پنج گانه ظاهری ( لامسه ، باصره ، سامعه ، ذائقه ، شامه ) و حواس سه گانه باطنی ( متخیله ، واهمه ، عاقله ) می توان گفت حواس پنجگانه ظاهری به اضافه قوه متخیله و قوه واهمه ، در صورتی در غیر طاعات خدا ودرغیر انچه برای آن آفریده شده اند به کار گرفته شوند اموری هستند که راه را برای ارتکاب کارهای ناپسند هموار می کنند و دربهای هفت گانه جهنمند ولی همین هفت حواس در صورتی که درطاعات خدا ودر انچه برای آن آفریده شده اند به کار گرفته شوند اموری هستند که راه را برای انجام اعمال پسندیده بازمی کنند و دربهای هشت گانه بهشتند .این خلاصه قول برگزیده ملاصدرا است.
    مرحوم ملا صدرا در کتاب حکمت متعالیه بحثی راجع به ابواب بهشت و جهنم دارد درآنجا می فرماید:در این که ابواب بهشت و جهنم یعنی چه؟ و چیست؟ نظرات مختلفی وجوددارد و چند قول را بیان می کند و قول اول را ترجیح می دهد. قول اول این است که این ابواب مربوط به خود انسان و ا درا کات هفت گانه اوست که شامل: حواس پنج گانه و دو حس باطنی، یعنی خیال و وهم، که یکی از آنها مدرک صورت و دیگری مدرک معانی جزئبه است.زیرا هریک از حواس هفتگانه دری است به سوی شهوات دنیوی که در آخرت آتشهایی سوزنده می گردد، وهمچنین درهایی برای ادراک معارف ودانشهایی هستند که در بهشت بدانها پاداش داده می شود.[۷۸] این ابواب اگر در اطاعت و بندگی خدا به کار گرفته شود ابواب دخول به بهشتند و اگر در انقباد نفس و اطاعت شیطان باشد ابواب دخول به جهنمند .بهشت اختصاصا باب هشتمی نیز دارد و آن باب قلب است.
    قول دوم: آن هفت باب، اعضا هفت گانه ای از بدن هستند که تکلیف به واسطه آنهابه شخص می دهند.
    قول سوم: هفت باب جهنم: اخلاق سیئه مانند حسد و بخل و تکبر وغیر آن. در مقابل هفت باب بهشت: اخلاق حسنه مانند حلم وکرم وشجاعت و غیر آن. و بعید نیست که صفات واخلاق سیئه و یا حسنه ۷ رکن اصلی داشته باشد و هر کدام از این ارکان شعبه هایی داشته باشد (که البته برای اخلاق حسنه ۸ رکن اصلی وجود دارد.)
    خواجه نصیر الدین طوسی – رضوان الله تعالی علیه – در فصل چهاردهم تذکره آغاز و انجام – که در اشاره به درهای بهشت و دوزخ است – هم عقیده باملاصدرا چنین می فرماید :
    مشاعر حیوانی – که به آن اجزای عالم ملک ادراک کنند – هفت است . پنج ظاهر و آن حواس خمسه است و دو باطن و آن خیال و وهم است ، که یکی مدرک صور ویکی مدرک معانی است . چه مفکره و حافظه و ذاکره از مشاعر نیستند ، بل اعوان ایشانند .و هر نفس که متابعت هوا کند و عقل را در متابعت هوا مسخر گرداند : ارایت من اتخذ الهه هواه هر یکی ازین مشاعر سببی باشند از اسباب هلاک او :و اضله الله علی علما حالش آن بود که : فاما من طغی و آثر الحیوه الدنیافان الجحیم هی الماوی[۷۹]
    پس هر یکی از این مشاعر به مثابت دری اند از درهای دوزخ : لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم و اگر عقل – که مدرک عالم ملکوت است و رئیس آن همه مشاعر است – رئیس مطاع باشد و نفس را از هوای او منع کند تا به هر یکی از مشاعر آیتی از کتاب الهی را از عالم امری که ادراکش به آن مشعر خاص باشد به تقدیم رساند و به عقل نیزاستماع آیات کلام الهی را از عالم خلقی تلقی کند ، به خلاف آن قوم که : و لو کنانسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر . )این مشاعر هشت گانه که عقل باهفت حس مدرک – که مذکور شد – باشد ، به مثابت درهای بهشت باشد . [۸۰]

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    ۲-۳-۲-۱ باب هشتم باب قلب

    بهشت اختصاصاً باب هشتمی نیز دارد و آن باب قلب است.«اما قلب هنگامی که به نور معرفت وایمان نورانی ، واز قوه به فعلیت خارج گشت، از آهنی خارج وبه آئینگی رسید، مانند چشم سالمی میگردد که به نور ملکوت روشن گشته است، لذا به هر حسی از حواسش ایه ای از ایات ودری از درهای معرفت خدتوند کریم را مطالعه کرده واز صور جزوی آنها معانی کلی معقول را انتزاع می کندو از آنها اسرار ورازهای الهی را می فهمد وبر آنها وقوف یافته ووارد بهشت مقربان گشته وبدانها برای سعادت مطلوب ومجاورت پروردگار محبوب :« فی‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ قمر/۵۵»آماده می شود.»[۸۱]
    امااین باب برای اهل حجاب و کفر همیشه بسته است، و اختصاص به اهل بهشت دارد، از طریق قلب، ایمان و معرفت راه پیدا می کند و هیچگاه این طریق برای دوزخیان باز نمی شود.به دلیل تصریح آیات قرآن که می فرماید«:ختم الله علی قلوبهم» «فطبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون» یعنی: بر قلوب اهل آتش مهر زده شده است. [۸۲]
    و آتش به سبب بسته بودن در بر دلها شراره می کشد ولی داخل نمی شود .به همین سبب خداوند در قرآن ازدرهای آتش جز آن هفت دری را که مردم وجن از آن داخل می شوند نام نبرده است .[۸۳]
    صاحبان هوی وهوس ونادانی وجهل این است که از شنیدن آیات الهی روی گردان و در سرکشی پافشاری می نمایند، چنانکه می فرماید:
    « یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى‏ عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلیم جاثیه/۸»
    واینان کسانی هستند که درها بر ایشان بسته است ،
    چنانکه می فرماید:
    « وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ یس/۹»
    نه آنان را برای ادراک معقولات نیروی نظر است ونه دارای قلبی صاف هستندتاشنیدنیهای دینی و احکام را بشنوند، پس ناچار حال آنان درقیامت همانگونه ایت که اعتراف نموده اند، در حالی که این اعتراف سودی به حال آنان ندارد:
    « قالُوا بَلى‏ قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فی‏ ضَلالٍ کَبیرٍ وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیرِملک/۹و۱۰[۸۴]
    شبهه ای راجع به این قول مطرح است که ملاصدرا آن را مطررح کرده وجوابش را مفصلا بیان کرده است.
    سوال این است که چنانچه گفته شد درب هرچیزی شباهت به همان چیز دارد واز سنخ همان است وباز چنانچه می دانیم بهشت ودوزخ در صورت وجودی وجوهر حقیقت دو سرای ، مخالف وبرعکس همند، پس حواس انسانی چگونه صلاحیت آن راپیدا می کند که هم در بهای بهشت وهم دربهای دوزخ باهم باشد؟
    ملاصدرا در پاسخ توضیح می دهد حواس اهل سعادت مخالف وبرعکس حواس اهل شقاوت است چون حسهای ادراک کننده وقلب اهل بهشت باتبدیل آخرتی منور به نور معرفت تقوا شده در حالیکه حواس اهل دوزخ پوشیده وسیاهرو به تاریکیهای نفس وهوس شده است لذا از نظر ماهیت متفاوت شده اند:
    «چشم وگوش وغیر آن دو نزد ما، برای نیکبختان ، نوعش مخالف و برعکس آن چشم وگوشی است که برای بدبختان است، واگرچه در اصل احساس وشعور بین ان دواشتراک واقع است ، زیرا مدارک اهل سعادت وآینه ماشان از پلیدی هیولا پاک است وبه نور معرفت وتقوا تابناک است ، ومدارک اشقیا روگرداننده وبازگردندگان به پایین ترین مراتب، پوشیده ی به پرده های طبعومظلم به ظلمتهای جهل وهوس می باشد ، خلاصه آنکه گوش وچشم وقلبی که انان –یعنی صاحبان خرد وسعادت –راست فبرایشان تبدیل اخروی وتحول الهی واقع شده تا شایستگی آن را بیابند که از درهای بهشتی که سرای حسنات ومنزل خیرات است باشند، اما گوش وجشم وقلبی که یاران آتش واشقیا ی فاجر راست ، شوم تر وتاریکتر ازآنچه بوده می گردند، لذا مناسبت ان را دارند که ورودگاه ودرهایی برای سرای ظلمات وجایگاه هلاک وشکنجه و عذاب باشند.»[۸۵]

     

    ۲-۳- ۳ابواب بهشت وجهنم از دیدگاه امام خمینی

    امام خمینی نیز هم عقیده با ملاصدرا معتقد است ادراکات انسان همان ابواب بهشت وجهنم هستند:
    «شاید آتش غضب الهى، که مبدأ آن، غضب و سایر رذایل قلبیه است، از باطن قلب بروز کند و بر ظاهر سرایت کند و از مدارک ظاهره انسان، از قبیل چشم و گوش و زبان و غیر این‏ها، شعله‏هاى سخت دردناکش بیرون آید. بلکه خود این مدارک ابوابى است که به جانب آن جهنم گشاده شود، و آتش جهنم اعمال و دوزخ جسمانى آثار بر ظاهر بدن انسان احاطه کند و رو به باطن رود.»[۸۶]
    ودر آنجا که در مقام توضیح شدت عذاب جهنم هستند می فرماید:
    « عذاب جهنم فقط آتشش نیست، یک در هولناکى از آن به چشمت باز شود که اگر در این عالم باز شود تمام اهل آن از وحشت هلاک شوند، و همین طور یک در آن به گوشت باز شود و یکى به بینى‏ات باز شود که هر یک از آنها اگر به اهل این عالم باز شود، از شدت عذاب آن هلاک شوند.»[۸۷]
    امام خمینی دروصف کسانی را اهل جهنم می داند که ازادراکات استفاده ی نا صحیح داشته وآنها را به ابواب جهنم تبدیل کرده اند:
    « علامت جهنمى بودن آن است که دلى را که براى تفقّه و تدبّر در آیات کریمه صحف تکوین و تدوین خلق فرموده، و چشم و گوشى را که براى بصیرت و شنوائى حقایق الهیّه مرحمت فرموده، در آنها صرف نشود.»[۸۸]
    ودر وصف اختصاص باب قلب به بهشتیان این جمله از ایشان بسیارروشن است:
    « قلبى که از نور تدبّر و تفقّه و برگرداندن ظاهر دنیا را به باطن آن محروم باشد، با گوشت پاره که دل حیوانى را تشکیل مى‏دهد فرقى ندارد.»[۸۹]
    البته لازم است تاکید کنیم که دربهای بهشت و جهنم به اموری که بدان ها اشاره شد محدود نمی گردند ، بلکه همان طور که در ابتدا خاطرنشان گردید : درهای بهشت ، مطلق اموری است که راه را برای انجام کارهای خیر هموارمی کنند و همچنین درهای جهنم ، مطلق اموری است که راه را برای ارتکاب اعمال بد باز می نمایند ، ولی از آن رو که در میان اموری که انجام کارهای خیریا شر را تسهیل می کنند ، حواس پنج گانه ظاهری و حواس سه گانه باطنی ، نمودبیشتری دارند ، مورد تاکید و اشاره قرار گرفته اند . و گرنه انحصاری در کارنیست ، و می توان علاوه بر آنها چیزهای دیگری را مصداق درهای بهشت یا جهنم دانست .
    چنانچه ملاصدرا از زیرشاخه های کفر یا ایمان به عنوان درب های کوچک دوزخ وبهشت اشاره می کند:
    «اما دربهای کوچک دوزخ عبارت است از شاخه های کفر وارتکاب اعمال زشت ، وهمچنین دربهای کوچک بهشت عبارت است ازشاخه های ایمان وبندگی ، »[۹۰]
    درست به همین جهت است که نصوص دینی در بیان تعداد درهای بهشت و جهنم متفاوتند و در عین تفاوت همه صادق و مطابق با واقعند ؛ زیرا ، هر کدام ازآنها مسالهاد شده را از دیدگاهی معین و به اعتباری مخصوص مورد ملاحظه قرارداده است ؛
    مثلا از جمله اموری که ، راه را برای انجام کارهای خیر یا شر هموار می کنند ، امام و رهبر جامعه است ؛ یعنی اگر زعامت ملت در کف با کفایت امامی صالح قرار گیرد ، راه برای انجام کارهای خیر هموار می گردد و اگر رهبری امت در دست امامی ناصالح بیفتد ، راه برای انجام کارهای شر باز می شود . لذا امام صالح ، امام نور و دری از درهای بهشت است و امام ناصالح امام نار و دری ازدرهای جهنم. چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره علی بن ابیطالب علیهما السلام می فرماید :
    « إِنَّ عَلِیّاً ع بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّ[۹۱]
    همانا علی علیه السلام دری از درهای بهشت است. »
    امیر مؤمنان علی بن ابی طالب – علیه افضل صلوات المصلین – می فرماید :
    « ان للجنه احدی و سبعین بابا یدخل من سبعین منها شیعتی و اهل بیتی و من باب واحد سائر الناس[۹۲]؛
    به درستی که برای بهشت هفتاد و یک در است که شیعیان و خاندان من از هفتاد در و دیگران از یک در آن داخل می شوند . »
    امام صادق علیه السلام در خبری بعد از آن که تعداد درهای جهنم را هفت در ذکرمی کند ، آنها را به هفت نفر از ائمه جور اختصاص داده و می فرماید :« فهم ابواب لمن اتبعهم »[۹۳]یعنی : پس آنان برای پیروان خویش درهایی ازجهنمند و راه ورود آنها را به آتش هموار می سازند .

     

    ۲-۳-۴مناسبات آن آیات و روایات

    بهشت درهاى متعددى دارد و قرآن کریم در آیاتى به صورت کلى و اجمال از آن سخن گفته است، چنان‌‌که در وصف بهشتیان درهاى بهشت را بر آنان گشوده دانسته: «جَنّـتِ عَدن مُفَتَّحَهً لَهُمُ الاَبوب»ص/۵۰ حق‏تعالی درهای رحمت را باز کرده و درهای غضب و دوزخ را بسته است و کلیدهای غیب به دست اوست:« وَ عِنْدَهُ مَفاتِیحُ الْغَیْب».انعام/۵۹ کلید دو حالت دارد؛ از طرفی بازکننده است و می‏گشاید و از طرف دیگر می‏بندد، هم مِفْتاح است و هم مِغْلاق، ولی آنچه به دست خداست جنبه مفتاح بودن است، نه مغلاق. تدبیر و ربوبیّت او همیشه به جانب رحمت و باز شدن‏هاست، نه بستن و قفل کردن. از این‏رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در خطبه مشهور خود که در ماه شعبان ایراد کردند با اشاره به نزدیکی و اقبال ماه مبارک رمضان فرمودند: «أیّها النّاس أبواب الجنان فى هذا الشّهر مفتّحه». وقتی درها کاملاً باز باشد می‏گویند «مفتّحه»، چون این کلمه خاص بر مبالغه و نسبت دلالت دارد، اما اگر به طور معمول باز باشد می‏گویند «مفتوح» است؛ یعنی قفل نیست، گرچه نیمه باز باشد.از این‏رو خدای سبحان فرمود: «جَنّـتِ عَدن مُفَتَّحَهً لَهُمُ الاَبوب»ص/۵۰ ؛ زیرا بسته‏بودن درْ خود یک نوع عذاب است، برخلاف باز بودن که نعمت به شمار می‏رود و آن نعمت آزادی است. از این‏رو پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادامه فرمود:
    «فاسئلوا ربّکم أن لایغلقها علیکم، وأبواب النّیران مغلقه فاسئلوا ربّکم أن لایفتحها علیکم»
    از پروردگارتان بخواهید در بهشت را بر روی شما نبندد و درهای آتش بسته است از پروردگارتان بخواهید آنها را باز نکند.[۹۴]
    یا مى‌‌فرماید: هنگامى که بهشتیان به بهشت نزدیک شوند و درهاى آن گشوده شود، خازنان بهشت به آنها سلام مى‌‌کنند[۹۵]:
    «حَتّى اِذا جاءوها و فُتِحَت اَبوبُها و قالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلـمٌ عَلَیکُم»(زمر/، ۷۳)
    و هنگام استقرار در بهشت نیز فرشتگان از هر درى وارد شده، بر آنان درود و سلام مى‌‌فرستند:
    «المَلـئِکَهُ یَدخُلونَ عَلَیهِم مِن کُلِّ‌‌باب سَلـمٌ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم». (رعد/۱۳، ‌‌۲۳ ـ ۲۴)[۹۶]
    در قرآن کریم سخنى از شمار درهاى بهشت به میان نیامده؛ ولى درهاى جهنم را ۷ تا دانسته است:
    « لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُوم »؛
    به درستی که وعده گاه همه آنها جهنم است که آن را هفت دروازه است و هر دروازه ای به گروهی اختصاص یافته است . (حجر/۴۴)؛
    امام باقر علیه السلام می فرماید :
    « احسنوا الظن بالله و اعلموا ان للجنه ثمانیه ابواب . . .[۹۷]
    به خداوند گمان نیکو برید و بدانید بهشت را هشت دروازه است . »
    در خصال از امام صادق (ع) روایت شده است: برای بهشت هشت درب است از یک درب پیامبران واولیاء وارد می شوند، و از یک درب شهداء وصالحون واز پنج درب دیگرشیعیان و محبین ما واز درب دیگر سایر مسلمانانی که به یگانگی خدا شهادت داده اند وذره ای از بغض ما اهل بیت در دلهایشان نباشد وارد می شوند..[۹۸]
    از «سهل بن سعد ساعدى» نقل شده که رسول خدا (ص) فرمود:براى بهشت هشت درب مى‏باشد، یک درب آن به نام (ریان) است که از آن داخل نمى‏شوند مگر روزه داران و این حدیث را «بخارى و مسلم» در «صحیح» خود نقل کرده‏اند.[۹۹]
    در جهت تبیین سبب فزونی درب های بهشت نسبت به دربهای جهنم گفته اند:حق‏تعالی چون رحمانیّت مطلقه دارد و رحمتش عام و وسیع است درهای رحمتش را بیشتر از درهای غضب قرار داده است. [۱۰۰]از این‏رو امام باقر (ع) می‏فرماید: به خدا حسن ظنّ داشته باشید و بدانید که بهشت دارای هشت در است و عرض هر یک چهارصد سال راه است:
    «قال: أحسنوا الظنّ باللّه، واعلموا أنّ للجنّه ثمانیه أبواب عرض کلّ باب منها مسیره أربع مأه سنه».[۱۰۱]
    سِعَه رحمت الهی غیر از سِبْقَتِ آن بر غضب است و هرکدام معنای خاص و حکم مخصوص خود را دارد و آنچه می‏تواند مصحّح زیاده درهای بهشت نسبت به درهای جهنم باشد همانا وسعت رحمت خداست که اجمالاً بازگو شد.[۱۰۲]

     

    ۲-۴ درجات و درکات بهشت وجهنم

     

    ۲-۴-۱ درجات بهشت و درکات جهنم از دیدگاه ملاصدرا

    همان گونه که در دنیا برخی از مردمان در بهره مندی از موهبت ها برتری داده شده اند، در ‌آخرت نیز مردم یکسان نخواهند بود و البته طبق آیه ی:
    « انظر کیفَ فضّلنا بعضهم علی بعضٍ و للآخره أکبرُ درجاتٍ و أکبرُ تفضیلاً» (اسراء، ۲۱):
    آخرت درجاتی بالاتر دارد و تفاوت هادر آخرت بیش از دنیا و چشمگیرتر است.[۱۰۳] تفاوت در آخرت بیشتر است زیرا که تفاوت بهشت بدرجات و دوزخ بدرکاتست و از درجه‏اى تا درجه‏اى و از درکه‏اى تا درکه‏اى تفاوت ما بین آسمان و زمین است.
    چنانچه در روایت آمده است:
    «أنّ ما بین أعلى درجات الجنه و اسفلها مثل ما بین السماء و الارض».[۱۰۴]
    به درستی که بین بالاترین وپایین ترین درجه بهشت فاصله ایی به اندازه زمین تا آسمان است.
    ملاصدرا دراین زمینه می گوید:
    « هر حقیقتى را در وجود درجات و مراتبى است که برخى از آنها بدون حصول انفکاک و جدایى برتر از برخى دیگر است، »[۱۰۵]
    درجه، در معنى جاه و منزلت است امّا وقتی مى‏گویند: للمنزله درجه ، جاه و منزلت را درجه‏اى است از این معنى رفعت و بالا رفتن در نظر گرفته می شود نه اینکه بر یک حالت ساده ادامه داشته باشد، مثل پلّه نردبان و پشت بام (که بالاتر از قسمت‏هاى دیگر است)[۱۰۶]
    گفتنی است، این درجات، امری اعتباری و قراردادی محض نیست تا در پرونده کسی به منظور ترغیب و تشویق به خدمت ثبت یا بر دوش او نصب شود، بلکه درجه‏ای است که رتبه و مقام تکوینی انسان را بالا می‏برد. از این‏رو در آیه دیگر فرمود:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:49:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم