بررسی ساختار و هزینه اجتماعی انحصار در صنعت بانکداری ایران- قسمت ۲ | ... | |
۳-۵-۴-۴- اثرات ثابت ۶۴
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
فصل اول
کلیات تحقیق
صنعت بانکداری در اقتصاد ایران از جمله صنایع کلیدی محسوب می شود. این امر با توجه به کارکردهای این صنعت در کمک به ایجاد ارزش افزوده، به طور مستقیم از طریق دخیل شدن در امور سرمایه گذاری و به طور غیرمستقیم از طریق تجهیز منابع، کاهش هزینه های تامین مالی و کاهش شدت عدم تقارن اطلاعات در بازار پول قابل تبیین است. علاوه بر کارکردهای این صنعت، نقایص موجود در بازار سرمایه ایران از جمله عواملی است که بر اهمیت این صنعت و نقش آن در اقتصاد افزوده است. به عبارتی، چالشهای پیش روی بازار سرمایه باعث شده است تا صنعت بانکداری ایران به عنوان مهمترین حلقه اتصال میان بخش پولی و حقیقی این اقتصاد مورد نظر قرار گیرد.
صنعت بانکداری از جمله صنایعی است که به لحاظ نقش آفرینی در تجهیز سپردهها به سمت سرمایه گذاریهای مولد، از جایگاه مهمی در هر اقتصاد برخوردارست. در ایران، این نقش با توجه به ابلاغ سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، نقصان بازار سرمایه و نیاز مبرم اقتصاد به توانمندسازی بخش خصوصی بسیار حساستر شده است. در واقع، بخش بانکی در اقتصاد ایران، به عنوان مهمترین مجرای ارتباطی میان بخش پولی وحقیقی، به حدی مهم است که هرگونه نقصان در ساختار این بخش و ناکارآمدی عملکرد آن، زمینه های بروز اختلال در سایر بخشها را نیز فراهم میآورد. این بخش در طول زمان، سه مرحله متفاوت را به لحاظ «ساختار» گذرانده است. در مرحله اول (۱۳۵۷- ۱۳۱۶) زمینه های دسترسی بخش خصوصی به این بخش فراهم بود و فضای حاکم در این صنعت به سمت «رقابتی شدن» پیش میرفت. طی این دوران، در مجموع ۳۶ بانک تاسیس شد که از این تعداد، ۲۶ بانک خصوصی، ۸ بانک دولتی، یک بانک مختلط و یک بانک خارجی بود. مرحله دوم (۱۳۷۷-۱۳۵۸) مرحله بازگشت از فضای رقابتی به سمت انحصار دولتی بود. در این دوران با عنایت به مفاد صدر اصل ۴۴ قانون اساسی و تصویب لایحه ملی شدن بانکها و طرح ادغام بانکها، تعداد بانکهای کشور از ۳۶ بانک به ۹ بانک دولتی تقلیل یافت و انحراف از فضای رقابتی به سمت انحصاری در این صنعت، اوج گرفت. مرحله سوم، به دوران پس از تصویب «قانون اجازه تاسیس بانک توسط بخش خصوصی» در سال ۱۳۷۷ باز میگردد. طی این مرحله، زمینه های بازگشت ساختار صنعت بانکداری به سمت رقابتی پدید آمد و ابلاغ بند «ج» سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی (مبنی بر تغییر ساختار صنعت بانکداری) نیز ضمانت اجرای آن را افزایش داد. با اینحال، صرف ایجاد زمینه های دسترسی برای ورود بخش خصوصی بدون برخورداری از شناخت کافی نسبت به ساختار این صنعت، به معنای برخورداری از ساختار رقابتی و عملکرد توام با کارایی نیست. این امر ضرورت مطالعه دقیق در خصوص این صنعت را تداعی می کند. به علاوه، ورود اقتصاد به فضای نوین با اجرایی شدن سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در سایر بخشها و نیاز هرچه بیشتر به برخورداری از صنعت بانکداری قدرتمند در تجهیز منابع لازم به سمت فعالیتهای مولد و توانمندسازی بخش خصوصی اهمیت این بررسی را مضاعف می سازد.
به منظور ایجاد تسهیل و حفظ فضای رقابت و تنظیم بازار لازم است ساختار بازار شناسایی شود. اغلب برای شناسایی ساختار بازار از شاخص های تمرکز استفاده می شود. در بسیاری از کشورهای جهان هر ساله میزان تمرکز بازار در صنایع مختلف اندازه گیری می شود تا نتایج آن راهنمای سیاستگذاران و دولتمردان جهت حفظ رقابت باشد.
سوالات اصلی این مطالعه به صورت زیر است:
ساختار صنعت بانکداری به لحاظ درجه نقصان رقابت چگونه است؟ هزینه های اجتماعی در صنعت بانکداری ایران به چه میزان است؟
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:10:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|