کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تاثیر کاربرد تکنولوژ‍ی اطلاعات بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه شعبه دو قم در سال ۹۲ -۹۱)- قسمت ۴
  • سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران مطالعه سواد رسانه ای معلمان دوره متوسطه شهر تهران در سال ۱۳۹۲- قسمت ۱۷
  • سیمای زن در سروده های زنانه ی معاصر با تکیه بر آثار برگزیده‌ی عالم تاج(ژاله) قائم مقامی فراهانی، پروین دولت‌آبادی، توران شهریاری، پروانه نجاتی و ژاله اصفهانی- قسمت ۱۵
  • بررسی تطبیقی مرحله تحت‌نظر- قسمت ۸
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره سبک رهبری توانمند ساز مدیریت دانش در صندوق ضمانت صادرات ...
  • تأثیر مکمل‌سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نوجوان- قسمت ۱۲- قسمت 2
  • عنوان بررسی جلوه های رومانتیسیسم در شعر فاروق جویده- قسمت ۱۱
  • مطالب پایان نامه ها درباره شرح مشکلات دیوان خاقانی هفت ترکیب بند بلند شرح نشده- فایل ۱۰۴
  • آسیب شناسی تضمین در قرارداد های پیمانکاری دولتی- قسمت ۳
  • بررسی میزان توجه به تنوع سطوح یادگیری، حجم محتوای آموزشی و استاندارد‌های طراحی سوال در آزمون‌های مرحله‌ای و پایانی از دیدگاه دبیران- قسمت ۷
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره :بررسی عوامل موثر بر تصویر برند بانک مسکن و ارائه راهبردها ...
  • بررسی اعداد مقدس در آثار عرفانی سبک عراقی- قسمت ۳
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تأثیر مشاوره تحصیلی بر انگیزش تحصیلی ، هویت فردی و بهداشت روان در دانش‌آموزان متوسطه پسر شهرستان باوی۹۴- قسمت ۲
  • تفسیر علیّت به تشأّن از ديدگاه صدرالمتألّهين
  • تاثیر نوسانات جریان نقدی بر کیفیت سود و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۲۰- قسمت 2
  • بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر اصفهان- قسمت ۱۳- قسمت 2
  • بررسی ابعاد شخصیتی پیامبر (ص) از دیدگاه مولای متقیان امیر مؤمنان (ص)- قسمت ۶
  • مسئولیت مدنی ناشی از خطای داور- قسمت ۸
  • بررسی اثر تغییرات قیمت برق بر رفاه خانوارهای شهری در دهک ‌های مختلف درآمدی- قسمت ۱۲
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۷
  • مقایسه طرحواره¬های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار- قسمت ۶
  • پیشایندهای ارتقای سطح معنویت سازمانی مبتنی بر ارزش‌ های اسلامی- قسمت ۶
  • فایل ها درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • شرکتهای پذیرفته شده در بورس ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش نهادهای انقلاب ۵ تا ۸ سایر شرکتهای دولتی ۵ تا ۸ شرکتهای سرمایه گذاری ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش بانکها ۷ تا ۱۰ شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و سازمان های صنایع ملی ایران ۷ تا ۱۰ شرکتهای
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • مقایسه سطح کیفیت زندگی و عوامل موثر بر آن میان کودکان آزار دیده و کودکان عادی ۱۴ -۱۰ سال شهرستان بیرجند در سال ۱۳۹۱- قسمت ۳
  • عدالت مهدوی مفهوم، ابعاد، شاخص ها از دیدگاه روایات- قسمت ۱۰
  • سبک شناسی داستان «بیوتن» رضا امیرخانی- قسمت ۳
  • شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۲۷
  • نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۱۳
  • بررسی جایگاه صبر و سکوت درآثار سعدی- قسمت ۱۸
  • الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۵




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی تطبیقی نظریه تکثرگرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر- قسمت ۱۱ ...

    وین انا الحق را رحمت‌الله در عقب[۱۶۵] .

    همچنین ابن‌عربی از جمله کسانی است که دکتر سروش در نظریه‌ی تکثرگرایی خود از نظریات بسیار او بهره برده است. کسی است که به طور جامع به تدوین عرفان نظری پرداخت و راه و روش وصول به حقیقت را در کتاب خود بیان کرده است
    او معتقد است: «علم به احوال عرفانی فقط از راه تجربه مقدور است که عقل انسان از تعریفش عاجز است. هیچ استدلال و قیاسی به آن دسترسی ندارد؛ شیرینی عسل، تلخی صبر، شور عشق و… هم همین طور است. با هیچ‌کدام ممکن نیست آشنا شویم، مگر برای درک آن‌ ها استعداد لازم و ضروری داشته باشیم وانگهی آن‌ ها را باید عملاً تجربه کنیم».[۱۶۶]
    جان‌هیک که پایه‌گذار پلورالیزم دینی است و تجربه دینی را یکی از دلایل بحث پلورالیزم می‌داند معتقد است ظهور خدا در نظر عارفان مختلف، به عالم پدیداری (Phenomeno) و ذات خدا به عالم واقع (Nomenon) نسبت داده می شود. او معتقد است که هیچ عارفی نباید وصف خود را از خدا به واقع نسبت دهد و بگوید در واقع خدا چنین است.[۱۶۷]
    طبق این تحلیل هرکسی می‌تواند وصف خود از خدا را، به واقع هم نسبت دهد، اما باید توجه داشته باشد که وصف او، حقیقت کامل خدا را در قالب تمام اسماء و صفات الهی ظاهر نمی‌سازد.
    از نظر عرفا برخی از وصف‌های متقابل و متعارض در باب خدا را در واقع می‌توان به دو اسم خدا مربوط دانست، دو فرد ممکن است دو وصف گوناگون و متقابل از خدا داشته باشند آن‌ ها باید توجه داشته باشند که وصف آن‌ ها وصف‌های کاملی نیست. البته باید توصیفات با موازین هم مخالفتی نداشته باشند. بنابراین برپایه همین نظرات، از نظر پلورالیزم هم نباید برهان تجربه دینی را از آن رو که مستلزم وصف‌های ناسازگار در باب خداوند است انکار کرد. همان‌طور که تجربه ی حسی به دلیل وصف‌های ناسازگار از یک حادثه مورد انکار نیست.
    از طرفی تا آن‌جا که افرادی در سنت‌های دینی مختلف هستند که واقعاً تجربه‌های متفاوتی را از سر می‌گذرانند، هیچ تجربه‌ی دینی واحدی وجود ندارد، بلکه مجموعه‌ی کثیری از تجربه‌های متنوع وجود دارد و هم‌چنین باید گفت «اعتقادات پیشین ما که در تعامل با سنت دینی ما شکل گرفته به تجربه‌ی دینی ما شکل می‌بخشد و چهار چوبی فراهم می‌کند که تجربه در قالب آن ادراک و فهم شود. نقش مرشدان و استادان در سنت‌های عرفانی مؤید این دیدگاه است».[۱۶۸]
    تکثرگرایان معتقدند همه‌ی ادیان می‌توانند مایه رستگاری یا کمال پیروان خود شوند و تجربه دینی را به عنوان گوهری مشترک برای همه ادیان در نظر می‌گیرند و استدلال می‌کنند.
    به عنوان نمونه:
    ۱- از نظر جان‌هیک، گوهر دین چیزی است که شخصیت انسان‌ها را متحول می‌سازد. آموزه‌ها و عقاید دینی مادامی که بتوانند دیدگاه‌ها و الگوهای ما را برای زیستن متحول سازند صادق هستند. لذا اگر آموزه‌های به ظاهر متناقض ادیان گوناگون را حقایق حاکی از تجربه ی ‌زیستن بدانیم سازگار به نظر خواهند رسید.
    او همچنین در این‌جا از مدل معرفتی کانت، میان واقعیت متعالی فی‌نفسه و واقعیت متعالی آن‌گونه که به وسیله‌ی انسان‌ها در فرهنگ‌های مخلتف تجربه می‌شود تمایز می‌نهد و می‌گوید واقعیت متعالی برای مسلمان به صورت الله برای یهودی به صورت یهوه و برای مسیحی به صورت پدر متجلی می‌شود. جان‌هیک برای توضیح مقصود خود از داستان مردان کور و فیل استفاده می‌کند، او این داستان را برای تجلی واقعیت متعالی در ادیان مختلف ذکر می‌کند.[۱۶۹]
    ۲- هیک ویژگی گوهر دین را تحول آفرینی دانسته و آن را همان چیزی می‌داند که فرد را از خودمحوری به خدامحوری، متحول می‌سازد، در واقع گوهر دین تجربه تحول به خدامحوری است. با این‌ شکل با بیان خدا محوری این مسأله به یهوه‌محوری و پدرمحوری و… تعمیم یافته می‌شود. در حقیقت انسان‌ها حقیقت متعالی را در قالب مفاهیم و اعتقادات وابسته به فرهنگ مورد نظر انسان می‌یابند. آنچه اهمیت دارد این است که واقعیت غایی ما را چنان تحت تأثیر قرار می‌دهد که متحول شویم.[۱۷۰]
    با این نظر تکثرگرایی، گوهر دین، تجربه خدامحوری است، تجربه دینی به همه ادیان توسعه می‌یابد. ادیان مختلف با این تعمیم، نگرش‌های مختلفی به خدامحوری دارند، اما امر مشترک خدامحوری است و باورها و اعمال گوناگون در ادیان تنها شیوه‌هایی برای رسیدن به این امر واحد مشترک هستند.

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

     

    ۲-۳-۵-۳- سروش و تجربه‌ی دینی

    یکی از مبانی اصلی نظریه تکثرگرایی دینی دکتر سروش، مسأله تجربه دینی است که به تأسی از فیلسوفان غرب و عارفان مسلمان خصوصاً ابن‌عربی و مولانا جلال‌الدین بلخی که او را خاتم العرفا می‌داند و همچنین به پیروی از اقبال لاهوری، نخستین کسی که این مسأله را در جهان‌بینی اسلامی بازگو کرده است؛ به آن معتقد و ملتزم شده است.
    اقبال، نخست نسبت میان دین و عقل را می‌سنجد و در این راه ناتوانی عقل محض را در نیل به حقیقت غایی نشان می‌دهد. «این فقط یک اعتقاد انفعالی غیرفعال به یک یا چند موضوع خاص نیست اطمینان زنده‌ای است که از تجربه‌های کم‌یاب به وجود می‌آید».[۱۷۱]
    اقبال بارها این نکته را که ارمغان دین، اعطای تجربه‌های متعالی به انسان دیندار است بازگو کرده است. «دین این را خواسته تا بدان‌جا بسط می‌دهد که به چیزی کمتر از رؤیت بی‌واسطه حقیقت مطلق رضا نمی‌دهد».[۱۷۲]
    مولوی تجربت‌اندیش که از بزرگ‌ترین عارفان و اندیشمندان اسلامی است و در نگاهش به هستی با ذره‌ذره‌ی آن هم صحبت شده است و هر حادثه و حرکتی را در منظرش با هدف و مقصود می‌داند، همراه با دیگر عرفا گوهر دین را نوعی تجربه دینی می‌داند. به این‌گونه که در نظر عرفا و مولوی سطح تجربه که نوعی خاص از شهود عرفانی است گوهر دین به حساب می‌آید.
    دکتر سروش تعریف تجربه‌ی دینی را مشکل دانسته و از آن چنین تعبیر می‌کند که «تجربه‌ی دینی عبارت است از مواجهه با امر مطلق و متعالی.
    این مواجهه در صورت‌های گوناگون ظاهر می‌شود؛ گاه به صورت رؤیا، گاه شنیدن بویی بانگی و گاه دیدن‌رویی و رنگی و گاه احساس اتصال به عظمت بی‌کرانه و… بر همه‌ی این‌ها می‌توان نام تجربه دینی نهاد».[۱۷۳]
    «تجربه‌ای که نامتعارف است و گاه با چنان کوبندگی و دل‌شکافی و یقین‌زایی و بهجت و درخشندگی در می‌رسد که از شخص جز شکست و خضوع در مقابل آن بر نمی‌آید».[۱۷۴]
    وی رؤیای صالحه را پایین‌ترین مراتب تجربه‌ی دینی می‌داند و اذواق و مواجید و مکاشفات عرفانی را بالاترین مرتبه‌ی آن می‌داند.[۱۷۵]
    به نظر او وحی نوعی تجربه ی دینی و ذو مراتب است. «به طوری که مرتبه‌ی نازله و مرتبه ی عالیه دارد؛ از وحی به زنبور داریم تا وحی به آدم از عارفان و پیامبران و شاعران که گاه همراه با عصمت است و گاه بدون عصمت، وحی مقوم شخصیت و نبوت انبیاء است».[۱۷۶]
    «تجربه‌ی نبوی، تجربه‌ای دینی بوده و مانند سایر تجربه‌های دینی، تجربه‌ای بشری، تاریخی و فرازمینی است و بشری خواندن تجربه‌ی نبوی به معنای نفی رویه فراتاریخی و فراطبیعی نیست، بلکه به این معنا است که هر امر ماوراء طبیعی که به طبیعت وارد شود، مقدر به اقدار طبیعت می‌شود و هر امر فراتاریخی که به میدان تاریخ پا گذارد، مشروط به شرایط تاریخی می‌شود، هم پیامبر انسان بود و هم اطرافیان او بشر بودند. از مواجهه این عناصر بشری تدریجاً دینی متولد شد که متناسب با آدمیان و پاسخی به وضع واقعی آنان بود».[۱۷۷]
    او معتقد است که ما همیشه محتاج پیامبران هستیم. یکی از کارهای پیامبران این است که به ما بیاموزند که تجربه‌های باطنی خود را چگونه تفسیر کنیم، چون همه‌ی تفسیرها، حق نیستند.[۱۷۸]
    او با بیان این نکات، چنین نتیجه‌گیری می‌کند:
    باری خواه تجربه‌ی دینی را تجربه‌ی امری واحد بدانیم که از آن تفسیرهای گوناگون شده است، خواه تجربه‌های دینی را در اصول متنوع بدانیم، «علی ای حال با تنوعی روبه‌رو هستیم که به هیچ رو قابل تحویل به امر واحد نیست».[۱۷۹]
    بعد از بیان دیدگاه‌هایش او به مسأله «نقطه دید» یا «منظر» (از نظر عرفا) توجه می‌کند و نتیجه می‌گیرد که وقتی دیدگاه‌های اهل کشف و تجربه متفاوت باشد محصول تجربه‌شان هم متفاوت است. بنابراین سرّ اختلاف ادیان فقط تفاوت شرایط اجتماعی یا تحریف‌شدن دینی و درآمدن دین دیگری به جای آن نبوده است، بلکه«تجلی‌‌های گوناگون خداوند در عالم، همچنان‌که طبیعت را متنوع کرده، شریعت را هم متنوع کرده است».[۱۸۰]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    او برای بیان این مطلب به داستان عاشق بخارایی و صدر جهان از مولوی اشاره می‌کند[۱۸۱].
    از نظر سروش؛ اگر منظرها عوض شود استنباط‌ها و کشف‌ها و دریافت‌های آدمی هم عوض خواهد شد و به اصطلاح او تنوع منظرها، تنوع منظورها را در پی خواهد داشت و این منظر چیزی و کسی جز خود آدمی نیست و لذا هیچ‌گاه همه ی واقعیت را آن‌چنان که باید در چنگ نمی‌گیریم. هرکس به اندازه‌ای و از منظری آن را می‌بیند.[۱۸۲]
    همچنین او معتقد است از نظر عارفان و صوفیان این مطلب حتی در حق انبیای عظیم هم صادق است چه برسد به آدمیانی که به مقام عصمت نرسیده‌اند؛ هریک از انبیاء حظی که یافته با امت خود در میان نهاده است و این بهره‌ها متفاوت بوده است. چون شخصیت پیامبران متفاوت بوده است… خدا بر هر کسی به گونه‌ای تجلی کرده است و هرکس هم تجلی حق را به گونه‌ای تقسیم کرده است.[۱۸۳]
    به نظر او خداوند اولین کسی است که بذر تکثرگرایی را در جهان کاشته است؛ زیرا او پیامبران را مبعوث کرده و بر هرکدام به گونه‌ای متجلی شده و هرکدام را در جامعه‌ای و فرهنگی و با زبان خاص که آن تجلی را تفسیر کنند فرستاده است.
    از طرفی هرکدام از انبیاء به تناسب محیط اجتماعی که در آن زندگی می‌کردند، امر واحد را به شیوه‌های مختلفی درک کردند و برای این‌که آن امر درک شده برای پیروان ملموس باشد، فرهنگ و زبان همان عصر را بر آن پوشاندند.
    بنابراین سروش که خود دین‌ورزی تجربت‌اندیش را بهترین نوع دین‌ورزی می‌داند و آن را عارفانه و پیامبرانه می‌خواند به این مسأله معتقد است که در این نوع دینداری، انسان‌هایی که به مقام عصمت نرسیده‌اند در اذواق و تجارب باطنی با پیامبر شریک هستند. به طوری که هر کسی از منظر خود، تجلی حق را درک کرده و در می‌یابد و این خود نوعی از پلورالیزم به شمار می رود که ناشی از تنوع و تکثر تجارب دینی و تفاسیر آن‌ ها است.

     

    ۲- ۴- جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

    سعی ما در این فصل بر این بوده است تا نگاهی جامع به نظریه پلورالیزم داشته باشیم و آن را موشکافانه از منظر دکتر سروش بررسی کنیم.
    ۱- در ابتدا به معناشناسی پلورالیزم دینی و بررسی پیشینه و خاستگاه آن پرداخته ایم تا عوامل و پیش‌زمینه‌های بروز و ظهور نظریه‌ی پلورالیزم دینی مشخص شود.
    ۲- سپس با طرح افکار و نظریات دکتر سروش در باب دین و معرفت دینی به تبیین نظریه کثرت‌گرایی ایشان پرداخته‌ایم، از نظر وی در هر حال با تنوعی روبه‌رو هستیم که به هیچ‌وجه قابل تبدیل‌شدن به فهم واحد نیست و باید این تنوع را به حساب آوریم[۱۸۴].
    به طور خلاصه می توان گفت:
    الف) «میان ادیان «تباین ذاتی » و «فرو ناکاستنی » و «غیرقابل تحویل به امر واحد» وجود دارد»[۱۸۵] .
    ب) منشأ اختلاف ادیان، فهم و تجربه ی متفاوت پیامبران است نه پیروان آن ها.
    ج) اختلاف ادیان، اختلاف حق و باطل نیست.
    بر همین اساس سروش دلایل خود را بر نظریه‌ی کثرت‌گرایی بر ده مبنا پایه ریزی می کند.
    در پایان
    ۳- به جرأت می‌توان گفت که «معرفت شناسی کانت » به همراه «تجربه‌ی دینی» بهترین مبنای فلسفی توجیه این رویکرد هستند؛ چرا که او از تمایز شناختی میان جهان فی‌نفسه و جهان آن‌گونه که بر ما ظاهر می‌شود استفاده کرده، آن را بر ارتباط میان واقعیت مطلق و آگاهی‌های بشری از این واقعیت اطلاق می‌کند، او معتقد است که در سنت‌های مختلف، تجارب دینی متناسب با محتوای فرهنگی سنت مورد بحث شکل گرفته‌اند.
    در واقع این ادراکات و احساسات و مبانی عقلی، حاصل از فرهنگ‌های متفاوت است که در بیان نوع تجربه و ارائه و تفسیر آن دخالت کرده، تعبیرها و تفسیرهای گوناگون و متکثر از آن ارائه می‌دهند. همچنین او در دیدگاهش بر هرمنوتیک فلسفی به عنوان یک اصل معرفت‌شناختی تکیه دارد افزون بر این می‌توان از پرسپکتیویسم نتیجه به عنوان یکی از مبانی نظریه تکثرگرایی سروش نام برد؛ زیراکه از نظر او هرکس با توجه به پیش‌فرض‌ها و اصول خودش با دین برخورد می‌کند و اختلاف پیش‌فرض‌ها موجب اختلاف در آرای دینی خواهد شد.
    سروش در ارائه دیدگاهش از نظریات عرفا به ویژه مولوی بی‌نصیب نمانده است. او به در نقطه دید یا «منظر» که در آثار عارفان جایگاه ویژه‌ایی دارد توجه دارد و این‌گونه نتیجه می‌گیرد که وقتی دیدگاه‌های اهل کشف و تجربه متفاوت باشد محصول تجربه‌شان هم متفاوت است.
    دست آخر باید گفت که سروش در مواجهه با واقعیت تکثر ادیان قصد دارد تا در ابتدا در مقابل چالش‌های طبیعت‌گرایان از واقع‌گرایی دفاع کند و سپس در مقابل دیدگاه‌های انحصارگرایانه و شمول‌گرایانه به دفاع از پلورالیزم بپردازد.

     

    فصل سوم: بررسی نظریه وحدت متعالی ادیان دکتر نصر

     

     

     

    ۳-۱- سنت‌گرایی و خاستگاه آن

     

    ۳-۱-۱- معناشناسی سنت‌گرایی

    سنت‌گرایی یکی از جریان‌های فکری قرن بیستم است، رهیافتی انتقادآمیز نسبت به مدرنیسم که بر بنیادهای سنت‌ ازلی و فلسفه جاوید بنا نهاده شده است. سنت مدعای این تفکر، ازلی و به قدمت خود هستی است. سنت نوعی درون‌مایه‌ی مستمر در سراسر تاریخ بشری است.
    با توجه به نوشته‌های فلسفی و سنت‌های روایی همه‌ی دوره‌های تاریخی بشر، می‌توان حقایقی را بازشناسی کرد که جاوید و ازلی، لامکان و لازمان است.
    سنت، متضمن هر چیزی است که سرچشمه‌ای الهی دارد و به نحوی در مرتبه‌ی زندگی انسانی، همه تجلیات آن را می‌توان یافت، سنت‌گرایان از حکمت خالده دفاع می‌کنند که برطبق آن، برخی از اصول و مبانی فلسفی در طول تاریخ در میان سنت‌های گوناگون تکرار می‌شود.
    این اصول و مبانی، در جهان جدید و در فلسفه‌های جدید به فراموشی سپرده شده‌اند. در تقابل با سنت، مدرنیسم قرار دارد که معرف ساحت انسانی صرف و حتی مادون انسانی است و عرصه‌هایی را در بر می‌گیرد که از سرچشمه‌ی‌ الهی منقطع شده‌اند. سنت‌گرایان ادعا می‌کنند که جدایی عقل استدلالی از عقل شهودی علت اصلی انحراف در تفکر جدید غربی است.
    عقل دکارتی الگوی اصلی تفکر جدید است و در حقیقت، عقل جدید، عقل دکارتی است این عقل، سکولار است؛ یعنی از شهود عقلی و وحی جدا شده و هیچ قوه‌ای فراتر از خود نمی‌شناسد که بتواند محدودش کند، بلکه از آن‌جا که به استقلال رسیده است خودش حدود خودش را تعیین می‌کند.
    سنت‌گرایان، علوم جدید را نقد می‌کنند و در مقابل از علوم سنتی دفاع می‌کنند؛ زیرا به اعتقاد آنان علوم جدید بر پایه عقل جدید استوار شده‌ و کاملاً از مابعدالطبیعه سنتی مستقل‌اند، اما علوم سنتی برپایه این مابعدالطبیعه استوار شده‌اند.
    «سنت به طور تنگاتنگ با فلسفه جاوید مرتبط است و معادل سوفیایی است که همیشه بوده و خواهد بود.»[۱۸۶]
    فلسفه‌ای که هدفش کسب معرفت قدسی است. معرفتی که نهایتاً شناخت حقیقت مطلق را به دست می‌دهد و لذا چیزی جز مابعدالطبیعه نیست؛ یعنی علم به امر حقیقی، این معرفت با این ویژگی، برخوردار از نظام مابعدالطبیعی است که براساس داده‌های وحیانی و عقل شهودی شکل می‌گیرد.
    «در واقع، این معرفت نوعی رؤیت حقیقت از راه وحی و عقل شهودی است. عقلی که ابزار دست‌یابی به دانشی است که بی‌واسطه به دست می‌آید و عقل شهودی (Intellect) غیر از عقل استدلالی (Reason) است»[۱۸۷] از دیگر مباحث مطرح شده توسط سنت‌گرایان، نظریه وحدت متعالی ادیان است که تفسیر ایشان از مسأله تکثر ادیان به شمار می‌رود. نخستین بار شوان در (کتاب وحدت متعالی ادیان)، این دیدگاه را بسط داد. سپس دیگر سنت‌گرایان مباحثی را در این زمینه مطرح کردند.
    طبق این دیدگاه، ادیان دارای دو بعد باطنی و ظاهری‌اند. ادیان در سطح باطنی وحدت دارند با اینکه در سطح ظاهری میان آن‌ ها اختلاف است. حقایقی که در سطح ظاهری به چشم می‌خورد نسبی‌اند و حقایقِ مربوط به سطح باطنی مطلق‌اند.
    با توجه به آنچه گفته شد؛ نوشته حاضر کوشیده‌ است تا توصیفی از نظریه وحدت متعالی ادیان را پیش کشد و در ادامه به مقایسه آن با نظریه پلورالیزم بپردازد.
    بدین‌ترتیب در اولین گام به مسائل مقدماتی این نظریه می‌پردازیم.

     

    ۳-۱-۱-۱- معناشناسی سنت

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی انزوای اجتماعی دختران مجرد- قسمت ۹ ...

    رفتارهای عملی مردم در جامعه، تصورات ذهنی مردم در جامعه

     

     

    ۳-۹-۱-۵ مفهوم استقلال مالی[۹۸]
    تعریف نظری وعملیاتی
    دکتر باقر ساروخانی و دکتر طاهره میرساردو، در جلد دوم فرهنگ لغت جامعه‌شناسی خود، self supporting را به معنای «متکی به خود، خود کفا ازنظر مالی» معنا کرده اند (میر ساردو و ساروخانی،۱۴۰۰:۱۳۷۹). این به معنای شخصی است که از لحاظ مالی می‌تواند زندگی خود را خودش شخصا تأمین نماید.
    در این پژوهش، این متغیر، یک متغیر تک بعدی است. جهت سنجش این متغیر، از گویه های زیر بهره گرفته شده است:
    حس می‌کنم خانواده‌ام به‌عنوان یک دختر، مرتب بر دخل وخرج من نظارت دارند.
    پول توجیبی یا درآمدی را که به من تعلق دارد هرطور میلم باشد می‌توانم خرج کنم.
    آزادم که سر و لباس و زینت و آرایشم را با هر نرخی تهیه کنم.
    می‌توانم از لحاظ اقتصادی کاملا روی پای خودم بایستم و به کس خاصی تکیه ندارم.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۳-۹-۱-۶ مفهوم پایگاه اجتماعی- اقتصادی[۹۹]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    تعریف نظری و عملیاتی
    پایگاه اجتماعی- اقتصادی را براساس مفهوم طبقه تشریح می‌کنند. امروزه بر سر تعریف واحدی از واژه طبقه اجتماعی اختلاف دیدگاه وجود دارد. طبق نظر بروس کوئن[۱۰۰] طبقه اجتماعی به بخشی از جامعه اطلاق می­ شود که به لحاظ داشتن ارزشهای مشترک، منزلت اجتماعی معین، فعالیت­های دسته جمعی، میزان ثروت و دیگر دارایی­ های شخصی و نیز آداب معاشرت، با دیگر بخش­های همسان جامعه متفاوت باشد (ثلاثی، ۱۳۷۰: ۲۹۶ ).
    جهت سنجش پایگاه طبقاتی در این پژوهش از سوالات زیر استفاده شده است:
    میزان تحصیلات خودتان: ۱) زیردیپلم ۲) دیپلم ۳) فوق دیپلم ۴) لیسانس ۵) فوق لیسانس ۶) دکترا
    میزان تحصیلات مادر: ۱) بیسواد ۲) ابتدایی ۳) راهنمایی ۴) متوسطه و دیپلم ۵) فوق دیپلم و لیسانس ۶) فوق‌لیسانس‌و‌دکترا
    میزان تحصیلات پدر: ۱) بیسواد ۲) ابتدایی ۳) راهنمایی ۴) متوسطه و دیپلم ۵) فوق دیپلم و لیسانس ۶) فوق‌لیسانس‌و‌دکترا
    میزان درآمد ماهیانه‌تان حدودا چقدر است؟
    ۱) درآمدی ندارم ۲) کمتر از ۳۰۰ هزار تومان ۳) بین ۳۰۰هزارتومان تا ۶۰۰ هزارتومان ۴) بین ۶۰۱ هزار تا ۹۰۰ هزارتومان
    ۵) بین ۹۰۱ هزار تا یک میلیون و سیصدهزارتومان* ۶) بالاتر از یک میلیون و سیصدهزار تومان
    مجموع درآمد ماهیانه سایر اعضای خانواده که با هم زندگی می‌کنید حدودا چقدر است؟
    ۱) زیر ۳۰۰ هزار تومان ۲) بین ۳۰۰هزارتومان تا ۶۰۰ هزارتومان ۳) بین ۶۰۱ هزار تا ۹۰۰ هزارتومان
    ۴) بین ۹۰۱ هزار تا یک میلیون و سیصدهزارتومان ۵) بالاتر از یک میلیون و سیصدهزار تومان
    ۱۰- نوع منزل مسکونی خانواده:
    ۱) شخصی ۲) رهن یا اجاره ۳) دولتی یا سازمانی ۴) به صورت رایگان در منزل بستگان یا آشنایان

    جدول شماره ۵ ابعاد و مؤلفه‌های سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مقوله(متغیر ابعاد (مؤلفه) معرف(شاخص
    پایگاه اجتماعی- اقتصادی در آمد
    سطح تحصیلات درآمد خود، خانواده
    سطح تحصیلات خود، سطح تحصیلات پدر و مادر
    نوع منزل مسکونی منزل شخصی، رهن و اجاره، منزل سازما نی

    ۳-۹-۲ تعریف نظری و عملیاتی تجرد و متغیر وابسته
    ۳-۹-۲-۱ تعریف تجرد[۱۰۱]
    حالت بی همسری را تجرد گویند که گاه به تجرد قطعی (بعد از ۴۹ سال) منجر می گردد. تجرد قطعی سنی است که جمعیت شناسان برای کسانی در نظر می‌گیرند که به‌طور کلی از ازدواج مأیوس شده‌اند یا احتمال ازدواج در بین آن‌ ها بسیار پائین است؛ اما خود تجرد برحسب علل و عوامل آن می‌تواند به دو دسته خودخواسته (به انتخاب خود شخص) و ناخواسته (خارج از اراده شخص و برحسب علل و عوامل محیطی، فرهنگی و جسمانی و روانی فرد) تقسیم شود (حسین زاده،۶:۱۳۹۳).
    در ایران با توجه به زمینه های فرهنگی و دینی، خانوادگی، ازدواج امری مهم پنداشته شده و مجردان در مقایسه با متأهلان (دیگری) محسوب می‌شوند؛ بنابراین بررسی وضعیت آنان و مقایسه زندگی مجردان و متأهلان به ما کمک می‌کند تا سبک زندگی مجردان را بهتر شناخته ترسیم کنیم. به عبارتى تجربه زیسته زنانى که گاه خواسته و گاه ناخواسته تن به زندگى هاى مجردى داده اند، تجربه اى قابل مطالعه است. به دلیل افزایش تعداد سالهائی که فرد تنها زندگی می‌کند یا افرادى که براى همیشه تنها زندگی می‌کنند بررسی این سبک زندگی و ضرورت هایی که ایجاد می‌کند حائز اهمیت است (ایزدی،۱:۱۳۹۲).
    ۳-۹-۲-۲ تعریف متغیر وابسته: انزوای اجتماعی[۱۰۲]
    تعریف نظری و عملیاتی
    انزوای اجتماعی چنانکه گفته شد یکی از مهمترین پیامدهای بی اعتمادی اجتماعی است. انزوای اجتماعی را می‌توان فقدان ارتباط و سست شدن پیوندهای میان افراد با یکدیگر و با جامعه دانست.چلبی می نویسد:
    «انزوای اجتماعی افراد را از مشارکت غیررسمی و رسمی در جامعه محروم می‌کند. مبادله ی اجتماعی و دلبستگی اجتماعی را کاهش می دهد. از تبادل پایدار و دائمی افکار و احساسات از کل به فرد و از فرد به کل جلوگیری می‌کند. موجب تضعیف یا قطع روابط و مبادلات نامتقارن گرم و روابط گفتمانی می‌شود، از احساس مشارکت در روابط گرم، صمیمی و انسانی جلوگیری می‌کند. فرصت‌های مناسب را برای با هم زندگی کردن، با هم کارکردن، با هم تجربه کردن و با هم بودن سلب می‌کند و روابط طولانی، پایدار و عمیق را غیرممکن می سازد. موارد یاد شده می‌توانند پیامدهای مختلفی از جمله احساس تنهایی، احساس عجز، یأس اجتماعی و کاهش تحمل را به دنبال داشته باشند.»(چلبی،۱۳۸۳: ۱۰)
    از دیدگاه سیمن، انزوای اجتماعی واقعیتی است فکری که در آن فرد عدم تعلق و انفصال کاملی را با ارزش‌های مرسوم جامعه احساس می‌کند .یوریک معتقداست انزوای اجتماعی به معنای عدم وجود پیوندهای اجتماعی در میان افراد است.گاله و دیگران در تعریف خود بر اهمیت شبکه های اجتماعی تأکید می‌کنند و در این زمینه معتقدند که افراد منزوی قادر نیستند در قالب شبکه های اجتماعی انسجام یابند. محسنی تبریزی در تعریف انزوای اجتماعی آورده است: «جامعه شناسان عمدتا متوجه تبیین و تشریح چگونگی مخدوش شدن روابط اجتماعی و حالات و خصوصیات منفصلانه و پرخاشگرانه فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعی اند.»(چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳، به نقل ازمحسنی تبریزی،۱۳۷۰: ۳۳)
    عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی
    جورج زیمل زندگی در مادر شهرها را که برفرد رقابت، تقسیم کار، شخصی شدن روابط، تخصص، فردگرایی، قبول روح عینی و طرد روح ذهنی را تحمیل می‌کند و او را به بیگانگی سوق می دهد، عامل اصلی در سرگردانی انسان مدرن به شمار می آورد (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳: ۲۲).
    ملوین سیمن بیگانگی اجتماعی را ازنظر فرد در رابطه با اجتماع، یعنی از دید روانشناسی اجتماعی مورد بررسی قرار داده، در این رابطه پنج متغیر زیر را ازهم تمیز می دهد:
    ۱- ناتوانی و بی قدرتی: به حالت فردی گفته می‌شود که احساس بی قدرتی و بی اختیاری نموده قادر به تحت تأثیر قراردادن محیط اجتماعی خود نباشد.
    ۲- پوچی: فرد در چنین حالتی در عقاید و باورهای خود دچار ابهام و تردید شده، نمی داند به چه چیزی باید اعتقاد داشته باشد؛ به عبارت دیگر، انتظار چندانی از رضایت بخش بودن پیش بینیهای رفتاری خود در آینده ندارد.
    ۳- بی معیاری: حالتی از «از خود بیگانگی» است که فرد احساس می‌کند برای رسیدن به هدفهای ارزنده خود نیاز به وسایل نامشروع دارد، یا کنشهایی او را به حوزه های هدف نزدیک می سازد که مورد تأیید جامعه نیست (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳، به نقل ازستوده،۱۳۷۴: ۲۵۱).
    ۴- انزوا: هنگامی است که شخص احساس می‌کند با ارزش ها و معیارهای جامعه بیگانه شده است، در چنین حالتی، فرد خود را با آنچه از نظر جامعه ارزشمند و دارای اعتبار است، هم عقیده و هم سو نمی بیند (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳، به نقل ازستوده،۱۳۷۴: ۲۵۱).
    ۵- جدایی از خویشتن: سیمن بیگانگی به معنای جدایی ازخویشتن را با مفهوم «هدایت شده توسط دیگری» یکسان می شمارد و میزان و درجه ی آن رفتار را بر اساس پاداشهای مورد انتظارآتی می بیند، در این صورت است که شخص از خویشتن خویش جدا می‌شود برای آنکه او از هیچ چیز به خاطر خود آن چیز لذت نمی برد (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳ به نقل ازستوده،۱۳۷۴: ۲۵۲).
    سیمن علل از خود بیگانگی را ناشی از بوروکراسی و ساختار دیوان سالاری مدرن، عدم تجانس بین رفتار فرد و سیستم پاداش جامعه می داند و پیامد این ازخودبیگانگی را در احساس بی قدرتی و فتور، احساس تنفر و بیزاری، بی هنجاری، احساس پوچی و بی معنایی و انزوا می داند (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳ به نقل از محسنی تبریزی،۱۳۷۰: ۴۰). یکی از پیامدهای انزوای اجتماعی یأس اجتماعی است که این احساس آینده- ای نا امید کننده راترسیم می‌کند و احساس منفی افراد را نسبت به آینده نشان می دهد (چلبی و امیر کافی،۱۳۸۳: ۱۵).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی بر توان مقابله با استرس (مورد مطالعه اداره گاز ناحیه کاشان)- قسمت ۷ ...

    این مطالعه انتقادی، مجموعه ­ای از نوشته­های کلاسیک درباره معنویت غربی، و مجموعه ­ای دیگر درباره معنویت جهان پدیده آورده است (همان منبع).
    بخش عمده معنویتی که در گذشته درک و تعلیم داده می­شد، به وسیله نوعی فرهیختگی اجتماعی، فرهنگی و خردورزی که به تنهایی قابلیت لازم برای پرورش دل و روح را دارد، تحول یافته است. در مکاتب مختلف معنویت، در مدل اصلی را می‌توان یافت:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    الف) مدل راهبانه یا زاهدانه معنویت
    ب) مدل معنویت خانه خدایی[۵۷]: جایی که ریاضت­کشی کمتر غالب است. در سنت مسیحی، مکان بارز تطهیر و زندگی ایده­آل معنوی صومعه بود؛ یک اجتماع موازی که از جریان اصلی جامعه جدا شده بود. با پیدایش آیین پروتستان، تطهیر از صومعه به زندگی عادی در جامعه با تمامی روابط و مسئولیتهای روزمرگی­اش منتقل شد و یک معنویت جدید به نام معنویت بودن در جهان با ریشه در آموزه­های اولیه مسیحی بسط و توسعه پیدا کرد. هر دو مدل در بیشتر ادیان هندی یافت می­ شود، اما آیین سیک، اسلام و یهودیت به مدل معنویت خانه خدایی بیش از مدل معنویت دیرنشینی تاکید می­ورزد. با وجود این، در جای جای سنت­های دینی، نخستین چیزی که شخص در وهله اوّل با آن مواجه می­ شود، توصیه­هایی معنوی است که باید بدون توجه به جنسیت خاصی باشد و ظاهراً مخاطبان توصیه­های معنوی، جستجوگران معنویت، فارغ از جنسیت خاص هستند، اما در عمل این اساتید مذکر معنوی هستند که اصول معنوی را به پیروان هم جنس خویش توصیه می­ کنند، گویی نوشته­ها در باب معنویت در سراسر ادبیات مذهبی جهان، حاوی زن ستیزی بسیاری است، که اکنون این متون زن ستیزانه خود به عنوان منبعی برای نقد به حساب می­آیند. تلقی معاصر از معنویت گاهی اوقات آنچنان تصنعی و ایستا، متوقف بر گذشته است که از رهگذر آن، دستیابی به کیفیتی پویا و بالنده از معنویت به عنوان تجربه­ای زنده و رویدادی اصیل برای جان و روح امکان پذیر نمی‌باشد.
    آن دل و روحی که در جستجوی تفوق و تعالی بخشیدن خویشتن خویش و عبور از مرزهای عواطف، خرد و تخیل است.
    تحولات نوین در فهم معاصر از معنویت با کندوکاوی نوین در منابع نیروی معنوی بشر و میراث معنوی جهانی برای آینده بشریت، گفت و گو در سرتاسر سنن متنوع معنوی، اهمیت و لزوم گفتگوی بین ادیان، که اخیراً مطرح شده است و تحولات بسیاری در باب معنویت زنان، پیوند خورده است. و نیز اکنون معنویت به عنوان موضوعی در امر اموزش نوین متبلور شده است به عنوان مثال می­توان به لایحه اصلاحات آموزشی عالی در سال ۱۹۸۸ اشاره نمود که در این لایحه، مدارس بریتانیا ملزم شدند تا به موازات برنامه ­های درسی، تحولات معنوی را در بین دانش ­آموزان ارتقا بخشند و اخیراً برخی از موسسات آموزش عالی در انگلستان و ایالات متحده آمریکا واحدهایی را بدین منظور لحاظ کرده ­اند که صلاحیت علمی دانش جویان منوط به گذراندن این واحدها می­باشد، و حتی برنامه ­هایی را در جمعیت اعطای مدرک در زمینه معنویت به اجرا گذاشته­اند (حبیب زاده، ۱۳۸۴).
    رشد معنوی فرایند بیداری و هوشیاری درونی است. یعنی صعود و بالا رفتن هوشیاری فراتر از وجود عادی و بیداری در مقابل حقایق جهان. رشد معنوی فرایند دور ریختن باورها و تصورات نادرست و غیرواقعی است و در این فرایند ما آگاهی و هوشیاری بیشتری نسبت به وجود درونیمان پیدا می­کنیم.
    رشد معنوی نه فقط برای کسانی که به دنبال روشنگری معنوی هستند و انتخاب میکنند که در محیط­هایی دور از اجتماع و تنها زندگی کنند، بلکه برای همه افراد اهمیت زیادی دارد (عبدالله‌زاده، ۱۳۸۸).
    رشد معنوی می ­تواند پایه و مبنای زندگی بهتر و هماهنگ­تر برای همه باشد، زندگی­ای که فاقد هرگونه فشار و دغدغه، ترس و اضطراب باشد، با کشف وجود واقعی خود، ما رویکردی متفاوت نسبت به زندگی پیدا خواهیم کرد.
    یاد میگیریم اجازه دهیم موقعیت­های خارجی روی وجود درونی و اعتقادهای ما تاثیر نگذارند و قدرت و نیروی درونی در ما ایجاد می­ شود که ابزار­های بسیار مفید و موثر هستند. رشد معنوی راهی برای فرار از مسئولیت غیر عادی رفتار کردن و تبدیل شدن به فردی غیر فعال نیست، بلکه روشی برای رشد، قوی­تر، شادتر و مسئولیت پذیرتر شدن است (عبدالله‌زاده، ۱۳۸۸).
    صمیمت معنوی به عمیق­ترین و آسیب پذیر­ترین بخش­های روحمان نفوذ می‌کند. برای آن که با هم به آن جا برسید باید از نوعی اعتماد، امنیت و آرامش برخوردار باشید که زاده تعهد و کنترل احترام آمیز مسائل و مشکلات در روابط­مان است(قیطاسی، ۱۳۸۴).
    «مک دونالد»، «فرید من»، «المرا» (۲۰۰۳) تحقیقات انجام شده در خصوص تاثیر معنویت به روی سلامتی را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که معنویت به بیماری کمتر و طول عمر بیشتر کمک می‌کند(ساغروانی، ۱۳۸۸).
    از دیدگاه دیگر «پیرمانت[۵۸]» (۱۹۹۹) معتقد است که معنویت ممکن است به عنوان ویژگی شخصیتی خاصی در نظر گرفته شود که میزان و نحوه بروز آن در افراد متفاوت است (ساغروانی، ۱۳۸۸).
    عشق، علاقه و نوع دوستی یکی از ویژگی­های اصلی افراد معنوی است.
    افرادی که به دیگران علاقه، محبت، مهربانی، خویش­رویی و جوانمردی نشان می­ دهند افرادی نوع دوست هستند.
    فراتر از نوع دوستی، افراد معنوی به کل هستی از جمله به حیوانات، گیاهان و طبیعت عشق و علاقه نشان می­ دهند این‌ها دنیا را زیبا می­بینند و زیبایی را گسترش می­ دهند و برای بهبود زندگی افراد می‌کوشند.
    این علاقه هم در هدف و هم در روش برخورد افراد معنوی با مردم، خود را به روشنی نشان می­دهد (غباری بناب، فوری­زاده، امامی نائینی، ۱۳۸۵ به نقل از عبدالله‌زاده، ۱۳۸۷).
    انسان دارای سه بعد معرفتی (عقیدتی یا شناختی)، عاطفی و احساسی و بعد ارادی است و همه چیز در درون انسان در این سه حالت قابل رده­بندی هستند یعنی انسان معنوی چه می­خواهد که دیگران نمی‌خواهند؟ انسان معنوی سه چیز می­خواهد؛ در بعد ارادی این سه چیز مهم هستند. انسان معنوی انسانی است که می‌خواهد، اولاً، خودش را بشناسد. ثانیاً، خودش باشد. ثالثاً، خودش را بهتر کند (عبدالله‌زاده، ۱۳۸۸).
    ۲-۱-۴)هوش معنوی و برخی تعاریف آن:
    از نظریه­ها چنین بر می ­آید که هوش معنوی مجموعه ­ای ازتوانمندی­هاست که به منابع معنوی متصل است، هوش معنوی ساختارهای معنویت و هوش را جهت ایجاد ساختاری جدید تحت عنوان هوش معنوی ترکیب می­ کند و ساختاری است که با روانشناسی، بیولوژی، مذهب، معنویت و عرفان همپوشانی دارد.
    آمونز: هوش معنوی متشکل از شماری توانمندی­ها و شایستگی­هاست و چهارچوبی برای معرفی و سازماندهی توانمندی­ها و مهارت­ های مورد نیاز برای استفاده انطباقی از معنویت است (ساغروانی، ۱۳۸۸).
    هوش معنوی توانایی رفتار منطبق بر شفقت و مهربانی بدون در نظر گرفتن شرایط است. این چیزی است که در رهبران معنوی دیده می­ شود (ویلگزورث[۵۹]، ۲۰۰۶).
    هوش معنوی ظرفیت جستجو در منابع برای شناخت بیشتر، حل و فصل معنای وجودی، معنوی و مسائل عملی در زندگی است (ناسل[۶۰]، ۲۰۰۴، به نقل از حسینی و همکاران، ۲۰۱۰).
    هوش معنوی از منظر کینگ (۲۰۰۸) به عنوان مجموعه ظرفیت­های روانی که با آگاهی، یکپارچگی و با جنبه­ های متعالی و معنوی و غیر مادی وجود فرد سروکار دارد تعریف می­ شود.
    به گونه­ ای که منجر به پیامدهایی همچون بازتاب عمیق وجودی، افزایش معنا، بازشناسی خود متعالی و تسلط بر ویژگیهای معنوی می­ شود که از ۴ مولفه اصلی، تفکر وجودی انتقادی، خلق معنای شخصی، آگاهی متعالی و توسعه آگاهی تشکیل شده است.
    هوش معنوی بیانگر مجموعه ­ای از توانایی­ها و ظرفیت­ها و منابع معنوی است که آن­ها موجب افزایش انطباق­پذیری و در نتیجه سلامت روان افراد می­ شود. هوش معنوی هوشی است که مشکلات معنایی و ارزشی انسان را حل می­ کند. این هوش اعمال و زندگی انسان را در یک سطح وسیع­تر و قدرتمندتر معنا می‌دهد به وسیله آن می­توان معنای زندگی و مسیر زندگی فرد را سنجید. بنیان عملکرد هوش معنوی کاراتر از هوش عقلانی و هوش عاطفی است. به اعتقاد کینگ راهبردهای مقابله­ای و تکنیک­های حل مساله با بهره گرفتن از معنویت در واقع کاربردهای سازگارانه هوش معنوی می‌باشد. هوش معنوی به عنوان یک میانجی در ارتباط نقش دارد.
    به احتمال زیاد همبستگی معنا­داری میان سطوح هوش معنوی و سازگاری وجود دارد. هوش معنوی به ما اجازه می­دهد موقعیت را اداره کنیم (معلمی، رقیبی و سالاری درگی، ۱۳۸۹). تحقیقات نشان داده است که اعتقادات معنوی و روحانی و اقدامات و تعهدات به هم مرتبط است و نتایج مثبتی در روح و روان و سلامت جسمانی دارد و باعث بهبود ارتباطات مثبت میان فردی می­ شود.
    (ضیایی، نرگس و آبیاقی اصفهانی ۱۳۸۷)، تحقیق در مورد نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان دانشگاه تهران انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بین رهبری معنوی در دانشگاه و توانمند­سازی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین چشم انداز سازمانی و عشق به نوع دوستی و ایمان به کار، معناداری در کار و عضویت در سازمان، رابطه عالی معنی­داری و مثبتی وجود دارد و بازخورد عملکرد، رابطه عالی معنی­دار و معکوسی با توانمند­سازی کارکنان دارد.
    و نیز نتیجه گرفتند: اعتقادات، تعهدات و فعالیت­های معنوی تاثیر مثبتی بر سلامت­روان شناختی، عاطفی، فیزیکی و ارتباط بین فردی داشته و کیفیت زندگی را افزایش می­دهد. فعالیت­ها­ی معنوی، فرد را از رفتارهای ناهنجار و نامطلوب باز می­دارد. هوش معنوی به انسان اجازه می­دهد تا با احساسات درون فردی، شکاف بین خود و دیگری را پرکند، هوش عاطفی به تنهایی نمی­توان این شکاف را پر کند و نیازمند این است که در مورد آنچه هست بداند و همچنین معنادار بودن زندگی در جهان را بفهمد (ادواردز، ۲۰۰۳).
    هوش معنوی به انسان کمک می­ کند تا خود را توسعه دهد و از لایه ­های عمیق­تر توانایی­هایی که در درونش وجود دارد، فراتر رود.
    هوش معنوی تاثیر قابل توجه­ی درکیفیت زندگی دارد و نیاز است تا در دوره نوجوانی که دوره حساسی است آموزش خاص داده شود تا بتوانند در آینده با مشکلات مقابله کنند (زوهار[۶۱]، ۲۰۰۰، نقل از حسینی و همکاران، ۲۰۱۰) (جوادی، ۱۳۹۰).

    ۲-۱-۵) اجزا هوش معنوی

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    عقل شهودی: نور بصیرت که به انسان اجازه می‌دهد در مورد جنبه­ های خاصی از واقعیت خیالبافی کند. همچنین این ویژگی حس درک هیبت و عظمت خلقت و حس خودشناسی را امکان­ پذیر می کند.

    ادراک مستدل: نقطه مقابل عقل شهودی است. این فرایند شامل ترسیم، توسعه و تحلیل بصیرت به دست آمده از طریق شهود به خاطر روشن کردن معنی خاص بصیرت است.

    آگاهی مبنی بر خواست و نیت: با ترکیب عقل شهودی و ادراک مستدل انسان، قادر خواهد بود که به حالت دانستن وارد شود. دانستن کامل هدف و خواسته هایش.

    عشق و شفقت: نعمت عشق بیانگرجریان نامحدود عشق و انرژی الهی است.

    قدرت و عدالت متمرکز: نقطه متقابل عشق­ورزی و محدودیت است. زمانی که در شکل مثبت ظهور یابد نشان دهنده عدالت و انصاف خواهد. این ویژگی، ایجادکننده نظم و احساس مسئولیت و توانایی کنترل و ارزشیابی رفتارهای خود شخص است.

    شفا و بخشش: وقتی عشق­ورزی و محدودیت به طور مطلوب، متعادل شوند نتیجه عبارت است از بهبود و تعدیل انرژی­های متعادل نشده، شامل بخشش خود و دیگران، ابراز دلسوزی، ابرازخشم بدون شکستن حریم دیگران.

    زندگی با شوق: بروزکامل عشق در شخصیت فرد و توانایی برای زندگی با شادی و شوق است.

    زندگی با وقار، یکدلی و تعهد: بصورت پایبندی به اصول شخصی و نیروی متعالی خودش است. بدون این حس شخص دچار لاقیدی می­ شود. در این حالت شخص می ­تواند و سوسه را رد کند و در رفتار و کلامش تعهد به ارزشهای شخصی را نشان دهد و مسیر اخلاقی راهنمای او در زندگی و کسب و کار خواهد بود.

    پیوند و خدمت خلاق: برد و عملکرد اشاره دارد: الف-خلاقیت ب- ارتباط و پیوند با دیگران. در اینجا شخص ترکیبی از حضور خداوند، عشق و وقار را در امور عادی زندگی روزانه­اش نشان داده، رفتارهایش بر اساس کارهای مثبت و متعهدانه است.

    پادشاهی خداوند، شادی و تکمیل زندگی باهوش معنوی مطلوب: یعنی شخص همه امور و عوامل و…. در دنیا را نشانه­ای از وجود، حضور و نظارت خداوند بر اعمالش دانسته و اراده و خواست خداوند را علت همه چیز بداند. (لطیفی و سیار ۱۳۸۷؛ به نقل از عبدالله‌زاده، ۱۳۸۸).

    ۲-۳) اهمیت هوش معنوی:
    هوش معنوی ذاتاً هوش یک پارچه، یاری­رسان و فعال است، این هوش می‌خواهد سودمند و خدمات‌رسان باشد. (باول[۶۲]، نقل از عبدالله‌زاده وهمکاران، ۱۳۸۸). هوش معنوی به انسان اجازه می­دهدکه در درجه اول اگر بخواهد بتواند در موقعیت خاص قرار بگیرد، هوش معنوی به انسان قدرت قضاوت در موقعیت­هایی که در آن هست را می­دهد و سپس بر مبنای آن می­توان رفتار مناسب را اتخاذ کرد (آمرام، ۲۰۰۹). هوش معنوی ممکن است امری شناختی_انگیزشی باشد که مجموعه ­ای از مهارت‌های سازگاری بوده و منابع تسهیل کننده حل مسأله و تقرب به آمال را معرفی می­ کند. فرد می ­تواند از این هوش برای چارچوب­دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره ببرد (غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶). یکی از مشخصه‌ های کلیدی هوش معنوی استفاده از معنویت برای حل مشکلات است (ادواردز، ۲۰۰۳). هوش معنوی و هوش عاطفی بر یکدیگر تاثیر می­گذارند و فردی که از هر دو هوش برخوردار باشد می ­تواند در زندگی دنیوی موفق و برای زندگی اخروی اندوخته مناسبی جمع کند (فرامرزی، همیایی و سلطانی حسینی، ۱۳۸۸). هوش معنوی از روابط فیزیکی شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد می­ شود. هوش عاطفی به یکدیگر وابسته هستند و هنگامی که رشد هوش معنوی آغاز شد، هوش عاطفی بسیار تقویت می­ شود، در واقع این دو یکدیگر را تقویت می­نمایند و باهم رابطه مثبت دارند (غباری بناب و همکاران، ۱۳۸۶). و هان[۶۳] (۲۰۰۲) معتقد است که هوش معنوی یکی از انواع هوش­های چندگانه است که به طور مستقل می ­تواند رشد و توسعه یابد. هوش معنوی نیازمند شیوه ­های مختلف شناخت و وحدت زندگی درون ذهن و روح با زندگی در دنیای هستی است. هوش معنوی می‌تواند به وسیله تلاش، جستجو و تمرین پرورش یابد. انسان برای کسب قدرت تشخیص در تصمیم‌گیری­هایی که به رشد سلامت نفس و روان کمک می­ کند، نیازمند هوش معنوی است (نقل از ساغروانی، ۱۳۸۹). هوش معنوی برای کار کرد اثر بخش بهره هوشی و هوش عاطفی ضرورت دارد، هوش معنوی افراد را خلاق می­ کند، چون به افراد کمک می­ کند قواعد را جایگزین کنند و با مرزها بازی کنند (فرهنگی وهمکاران، ۱۳۸۸). اختلاف نظرهایی در رابطه با تعریف و تشریح هوش معنوی وجود دارد از جمله این اختلاف­ها می­توان به موارد زیر اشاره کرد: هوش معنوی چطور عمل می‌کند؟
    آیا این هوش قابل یادگیری و افزایش است؟
    هوش معنوی چگونه مورد استفاده قرار میگیرد؟
    آیا استفاده از این هوش مزایای قابل توجهی را برای فرد فراهم می­ کند؟
    ۲-۱-۶) ویژگی­های هوش معنوی:
    هوش معنوی ظرفیتی برای تعالی است.
    هوش معنوی استفاده از حالات معنوی برای افزایش هوشیاری است.
    هوش معنوی ارتباط بر قرار کردن بین فعالیت­های روزمره و حوادث با حس مقدس متعالی است. هوش معنوی استفاده از منابع معنوی برای حل مشکلات در زندگی است. هوش معنوی ظرفیت پرداختن به رفتارهای با فضیلت است. (مایر[۶۴]، نقل در امونز[۶۵]، ۲۰۰۰؛ به نقل از فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۸).
    ۲-۱-۷) نقش عصب شناسی در هوش معنوی:
    مطالعات جدید عصب شناسان نشان می­دهد که برخی کنش­های مغزی با تجربه­های معنوی همراه است، به گونه­ ای که معنویت روی برخی از قسمت ­های مغز اثر می­گذارد. یکی از این قسمت ­های مغز لب گیجگاهی است که دقیقا پشت ناحیه گیجگاهی قرار دارد و عصب شناسان این بخش را منطقه خدا می‌دانند زیرا با تحریک مصنوعی آن موضوع­های معنوی مانند دیدار با خدا، گفت­وگوی دینی و…پدیدار می­شوند (چی یو[۶۶]، ۲۰۰۱). هوش معنوی پایه بیولوژیکی دارد و قابل رشد است و مانند دیگر هوش‌ها قابل پرورش است (همان منبع).
    ۲-۱-۸) ایجاد هوش معنوی:
    آگاهی: شامل توانایی تفکر ترکیبی، یافتن معنا در کارها، استفاده از شهود در تصمیم ­گیری می­باشد.
    اعتماد: نشان دهنده میزان اعتماد افراد به خدا، کائنات و طبیعت و نیز قدردانی از موهبت­های زندگی می‌باشد.
    کل نگری: توانایی نگاه کل نگرانه به پدیده­های هستی بوده و درک حضور نیرویی مقدس در کلیه امور را نشان می­دهد.
    تجارب معنوی: بیان کننده اهتمام فرد به انجام تمرین­های معنوی، بکارگیری دانش معنوی در حل مسائل روزمره و پایداری بر ارزش­های متعالی است (فرهنگی وهمکاران، ۱۳۸۸). بسیاری از دانشمندان بر این باورند که هوش معنوی مهمترین هوش ماست و این قدرت را دارد که زندگی، اجتماع، جهان و تاریخ ما را متحول سازد.
    جدول ۲-۱: مهارت‌های هوش معنوی

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰- قسمت ۴- قسمت 2 ...

    ارزشیابی: نحوه ارزشیابی دانش آموزان یا دانشجویان توسط امتحانات به معلمین و اساتید این امکان را می دهد که در حین دوره آموزش یا پس از پایان آن، آموخته های دانش آموزان و دانشجویان را ارزیابی کنند. با این حال عدم توجه به پاره ای از اصول در امتحانات هم از سوی معلمین و اساتید و هم از سوی دانش آموزان و دانشجویان می تواند وسیله تهدید کننده ای شود که منجر به اضطراب گردد که نه تنها هدف از ارزشیابی را مختل می کند، بلکه باعث افت کمی و کیفی تحصیلی نیز شود(۵۹).

    دسته دیگری از عوامل که می توانند نقش به سزایی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان یا دانشجویان داشته باشند، عوامل مربوط به محیط تحصیل است(شکل ۲-۱).

     

     

    فضا، امکانات و تجهیزات: محیط به نحو چشمگیری در میزان یادگیری دانش آموزان و دانشجویان تاثیر دارد. عوامل فیزیکی مربوط به امکانات آموزشی و جاذب بودن کلاس دوازده شاخص است که در شش قسمت به شرح ذیل دسته‌بندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن کلاس و مورد ششم مربوط به امکانات آموزشی کلاس است(۷۵).

    ▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)
    ▪ ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا
    ▪ حرارت و تهویه کلاس
    ▪ صدا و عوامل مربوط به آن
    ▪ سازماندهی و آرایش کلاس
    ▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانه‌های آموزشی
    زمان مناسب جهت تدریس از ضروریات یک کلاس است. همچنین نور کافی یا اینکه تابلوی کلاس طوری نصب شده باشد که همه به راحتی بتوانند از آن استفاده نمایند، از دیگر موارد است. مهمترین و کیفی ترین برنامه های درسی و آموزشی نیازمند وجود امکانات و تجهیزات لازم برای اجرا می باشد. تراکم جمعیت در کلاس، فشردگی برنامه های درسی، کمبود کتب درسی و کمک آموزشی و بعضاً دایر نبودن رشته های تحصیلی مورد علاقه، دوری زیاد محل تحصیل از محل سکونت، حتی رفت و آمد و بسیاری از مسایل دیگر می تواند زمینه ساز عدم موفقیت تحصیلی باشد(۷۵). یافته های مطالعه لوگان[۳۵] نشان داده است که وجود تجهیزات و امکانات رفاهی مناسب تاثیر مثبتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد(۷۶). همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یکدیگر عمل می‌کنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان حاصل گردد. هر قسمت از این نظام باید به گونه‌ای آماده شود که دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگر جزئی از نظام از کار باز بایستد، کارآیی اجزای دیگر نظام، کاهش یافته و صدمه خواهد دید. با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون‌ دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیکی، می‌توان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامه‌ریزی نمود.

    شکل ۲-۱ عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی (۶۲)
    به طور کلی محققین عوامل مختلفی را در وضعیت تحصیلی دانشجویان دخیل دانسته اند. بنابراین بررسی این عوامل و میزان سهم هر یک از آنها در عملکرد تحصیلی دانشجویان می تواند به تعیین راهکارهایی در راستای بالا بردن کارایی نظام آموزشی منجر شده و برنامه ریزان نظام دانشگاهی را برای اهداف دانشگاه که همانا پرورش نیروی انسانی متخصص است، یاری دهد(۴۳). باید خاطر نشان ساخت که آموزش علوم پزشکی بخشی از نظام آموزش عالی است که با حیات انسان ها سر و کار دارد و توجه به جنبه های کمی و کیفی آن از اهمیت ویژه ای برخودار است. بنابرین، اگر سلامت جامعه را در گرو کیفیت خدمات، پیشگیری، آموزش بهداشت و درمان بدانیم و به نقش مهم مراقبان بهداشتی، پزشکان، پرستاران، ماماها و … توجه نماییم و آنان را به عنوان عضوی مؤثر در ارائه خدمات اجتماعی بشناسیم، در این صورت وجود نظامی علمی و حرفه ای در دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت این نیروی انسانی غیر قابل انکار است. قابلیت دانشجویان علوم پزشکی، بازتابی از عملکرد آموزش پزشکی را در روند آموزش و یادگیری فراهم می کند و سنجش آن می تواند وضعیت دانشجویان در حال تحصیل را از نظر صلاحیت های عمومی کسب شده روشن کند. مشخص شدن موارد مثبت و نقاط ضعف دانشجویان می تواند شواهدی را برای بازنگری در فرایند اجرای برنامه آموزش علوم پزشکی فراهم نماید(۴۴). در این بین پرستاری و مامایی از حرف پیچیده و زیر شاخه علوم پزشکی است که با بهره گرفتن از علوم و مهارتهای خاص خود در جهت ارتقا بهبودی بیماران از نظر جسمی و روحی و اجتماعی گام بر می دارد(۴۵). از اینرو دست اندرکاران آموزش پرستاری و مامایی باید عوامل موثر بر کیفیت و کمیت آموزشی را شناسایی نموده و عوامل منفی یا بازدارنده آموزشی را تحت عنوان مشکلات آموزش معرفی نمایند. همچنین اگر برنامه های آموزشی به درستی طراحی و اجرا نشوند و نتوانند به اهداف مورد نظر دست یابند، می توانند خسارت های جبران ناپذیر و اثرات زیان بار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر جامعه دانش آموختگان و اعتبار علمی دانشگاه وارد آورند. زیرا اگر این دانشجویان دارای تحصیلات خوبی نباشند به خاطر حساسیت شغلی و ارتباط آن با سلامت افراد جامعه این مشکل به صورت حیاتی خود را نشان خواهد داد. به گونه ای که این دانشجویان متعاقب افت تحصیلی، در بیمارستان و مراکز بهداشتی نیز عملکرد ضعیفی را از خود نشان خواهند داد که بعضاً این عملکرد ضعیف غیر قابل جبران خواهد بود(۴۴). بنابراین، حفظ سطح مطلوب خدمات آموزشی بدون ارزشیابی و کنترل دقیق و منظم امکان پذیر نمی باشد(۴۰).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    مروری بر مطالعات انجام شده
    عملکرد تحصیلی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن موضوعی است که همواره توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در همین راستا، گوردون و همکاران[۳۶] در یک مطالعه عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانشجویان فیزیوتراپی را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده های کلیه دانشجویان یک دانشکده فیزیوتراپی در جامائیکا در یک دوره ۲۰ ساله مورد بررسی قرار گرفت که حدود ۲۵۰ دانشجو تخمین زده شد. متغیرهای مستقل عبارت از سن، جنس، وضعیت تأهل، نمره های امتحانات ورود به دانشگاه و سابقه کار قبلی بود و متغیر وابسته عبارت از نتایج امتحانات نهایی، درصد دانشجویانی که سال اول دوره را با موفقیت گذرانده بودند، طولانی شدن مدت تحصیل و ترک تحصیل بود. اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و توسط آمار توصیفی(درصد و میانگین) و آمار استنباطی(آزمون مجذور کای و t – testو ANOVA) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سن زمان پذیرش دانشجو بین ۱۷ تا ۴۰ سال و با میانگین و انحراف معیار ۲۷/۳ ± ۹/۲۰ بود. ۴/۹۳% دانشجویان مجرد بودند. ۸/۲۶% سابقه کار قبلی داشته و ۴/۱۲% نیز سابقه تحصیل دانشگاهی پیش از ورود به این دوره را داشتند. میانگین تعداد عناوین دروسی که دانشجویان گذرانده بودند طی سال های اول، دوم و سال آخر به ترتیب ۲/۱۰ مورد(حداکثر ۱۵)، ۱۱ مورد(حداکثر ۱۶) و ۶/۵ مورد(حداکثر ۸) بود. در طول سه سال تحصیل، دانشجویان طی یکبار برگزاری آزمون، ۹۲% از تمام دوره ها را گذرانده بودند. در حالیکه ۶/۲۱% دانشجویان با طولانی شدن مدت تحصیل مواجه بوده و ۸/۱۶% نیز ترک تحصیل کرده بودند. رابطه بین عملکرد تحصیلی و سن نشان داد که دانشجویان جوان در مقایسه با دانشجویان مسن‌تر کمتر ترک تحصیل کرده بودند(P<0.01) و درصد بالاتری از دروس را در بار اول با موفقیت گذرانده بودند(P<0.05). از نظر طولانی شدن مدت تحصیل تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. همچنین دانشجویانی که سابقه کار قبلی داشتند به میزان معنی داری با درصد کمتری دروس را در اولین بار گذرانده بودند(P<0.05) و طول مدت تحصیل طولانی‌تر داشتند(۳/۲۳% در مقابل ۲۶% در دانشجویان بدون سابقه کار). رابطه بین وضعیت تأهل و عملکرد تحصیلی نیز نشان داد که وضعیت تأهل به میزان معنی داری با ترک تحصیل رابطه دارد(P<0.01). 44% از دانشجویان متأهل ترک تحصیل کرده بودند در حالیکه میزان ترک تحصیل در دانشجویان مجرد ۱/۱۴% بود. در نهایت نتیجه گیری شد که دانشجویان با آمادگی تحصیلی بهتر قبلی، عملکرد تحصیلی بهتری در دوره های تکمیلی نیز داشتند(۷۷).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی دین¬یاری زرتشتی در دوران گذار ۹۲- قسمت ۸ ...

    مقاومت­ها و تلاش­ های تازه­مسلمانان- که همراه شده بود با کاهش جمعیّت و اقتدار زردشتیان- نهایتاً نه تنها اجرای این محرومیّت­ها را منتفی ساخت، بلکه به مثابه­ی یک واکنش متقابل، منجر به صدور حکمی از جانب کارگزاران و فقهای مسلمان گردید که بر مبنای آن، هر کس اسلام بیاورد، وارث همه­ی اموال و دارایی خانواده­ی غیر مسلمان خود می­ شود؛[۳۶۷] و بدین­ترتیب، محرومیّتی که مانع از اسلام آوردن بسیاری از زردشتیان می­شد، جای خود را به مزیّتی داد که در افزایش گرایش به اسلام (خصوصاً در میان زردشتیانی که با خانواده یا جامعه­ خود دچار مشکل می­شدند) تأثیر بسزایی داشت.

     

    ۵-۱-۳: فشارهای خانوادگی

    اگر یکی از اعضای خانواده­ای زردشتی- اعمّ از پدر یا مادر، برادر یا خواهر یا شوهر- مسلمان شده و جامعه­ زردشتیان را ترک می­کرد، موقعیّت اجتماعی و حقوقی آن خانواده تضعیف می­شد. مثلاً زنی که پدر یا شوهر یا برادرش به مسلمانان پیوسته بود، بر طبق فتوای دسته­ای از روحانیان زردشتی، فقط می­توانست همسر فرعی (= «اوسرائین») مرد زردشتی دیگری باشد و نه همسر اصلی (= پادشاه­زن)؛ بدیهی است که چنین زنی بر فرزندان حاصل از این ازدواج اختیار چندانی نداشت.[۳۶۸] قاعدتاً این احکام که دشواری­هایی را برای مرتدّ و خانواده­ی بهدین او فراهم می­ساخت، با این هدف تدبیر شده بودند تا از یک­طرف از حسّ خانواده­دوستی به عنوان عامل بازدارنده­ی ارتداد استفاده کنند و از طرف دیگر، خانواده را وادار سازند تا حتّی­الامکان مراقبت کامل از اعضای خود به عمل بیاورد تا مبادا یکی از ایشان از بهدینی بازگردد.[۳۶۹]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    به همین­سبب، بخشی از رساله­های زردشتی، صرف پاسخ دادن به مسائلی می­ شود که منشاء آن­ها، همین تمهید استفاده از ابزار خانواده برای ممانعت از تغییر دین اعضای آن بود.[۳۷۰] ضمن اینکه این تمهید، دامنه­ مسئولیّت­ روحانیان زردشتی را افزایش داده و وظیفه­ی تعیین سرپرست یا سرپرستیِ کسانی که سالارشان مسلمانی اختیار کرده بود را برعهده­ ایشان قرار می­داد:
    «پرسش: اگر خاندانی مردمش همه غیر بهدین شوند، به­ جز زنی، آن دختر را پادشاه­زنی باشد یا اوسرائین؟ پاسخ: چنان­که من می­دانم؛ اگر هیچ­کس که تبارش را بتوان برشمرد از پدران این دختر بهدین نباشد، باید پیش ردان یا موبدان یا دستوران برای او سالاری گمارد، یا سندی برایش باید ساخت و او را به شوهر باید داد. اگر رد یا دستور در دسترس نباشد، او که در شهر به احکام آگاه­تر است و اوستا و زند را بیشتر از بَر دارد، باید سالاری بیابد، آن سالار باید او را به شوهر دهد، اختیار [شوهر] دادن دارد».[۳۷۱]
    در هر صورت، نهایتاً این تدبیر نیز نتیجه­ عکس داد؛ انزوای اجتماعی ناشی از ارتداد یکی از اعضای خانواده (خصوصاً اعضای مذکّر و سالار خانواده)، سایر اعضای خانواده و خصوصاً زنان و کودکان را به ترک جامعه­ اصلی و پیوستن به جامعه­ اسلامی ترغیب می­کرد.[۳۷۲]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۵-۲: مشوّق­های اقتصادی؛ یاریگری به نیازمندان زردشتی
    عکس مرتبط با اقتصاد

    واقعیّت اینست که فشارهای اقتصادی- که خصوصاً از محلّ تحمیل جزیه بر زردشتیان وارد می­شد- از جمله عوامل اصلیِ گرایش زردشتیان به اسلام بود که بویژه بر روی فقرای زردشتی تأثیر داشت. قاعدتاً روحانیّت زردشتی متوجّه این مسأله شدند و لذا کوشیدند تا فرهنگ دستگیری از همدینان فقیر را نهادینه سازند. بدین­منظور، اولاً بر مسئولیّت توانگران بر یاری­رساندن به نیازمندان تأکید شد[۳۷۳] و ثانیاً، از رادی و بخشش به مثابه­ی بزرگ­ترین کرفه­ها تمجید گردید:
    «و هیچ نیکی کردن بهتر از آن نیست که چون بهدینی را کاری سخت پیش آید که روان وی بخواهد شدن، مر تُرا باید آنچه دسترس باشدت یاری دهی تا از آن آستانه بیرون آید و نگذاری که او دین بگذارد؛ و چون بعد از آن تا او بر دین باشد و هر کار و کرفه که او کند و فرزندان او، همچنین باشد که به دست خویش کرده باشد. و هم از جهت گزیت نیز درمانده باشد، یاری دادن فریضه است تا آن­کس را خلاص دهند و بر جای خود بماند و او را ثوابی حاصل آید».[۳۷۴]
    به همین سبب، متون زردشتی بارها راجع به اهمیّت رادی و رستگاری رادمردان قلمفرسایی می­ کنند؛ مثلاً، دری از «صد در نثر» کاملاً در ستایش رادمردان است و در آنجا اظهار می­ شود که چون هرمزد خواست تا مرد راد را پاداش دهد، پاداشی که درخور او باشد نیافت؛ «مگر آفرین­ِ همیشه­ی نیک­مردان، پیوسته امشاسفندان آفرین می­ کنند مرد راد را که از نیکان چیز خویش دریغ ندارد». و ادامه می­دهد که برای رسیدن به بهشت، سی و سه راه هست که رادان از طریق همه­ی آن­ها می­توانند به بهشت برسند؛ در حالی­که سایرین تنها از یک راه قادر به رسیدن به بهشت هستند و بنابراین، «هیچ­کس را آسان­تر از رادان نیست به بهشت رسیدن». همچنین همه­ی هستی، خدمت به مردان راد را باعث خشنودی می­دانند: «زمین را چنان بهتر و خوش­تر که رادمرد بر آن رود، و باد را آن بهتر که بر مرد راد جَهَد، و اسپ را آن بهتر که مرد راد بر وی نشیند، و گاو و گوسفند را آن بهتر که مرد راد شیر او بخورد، و خورشید و ماه و ستارگان را آن بهتر و خوش­تر باشد که بر مرد راد تابند».[۳۷۵]
    نکته­­­ای کلیدی که نشان می­دهد که توصیه به رادی و سخاوت، صرفاً راهکاری برای جلوگیری از تغییر دین زردشتیان فقیر است، تأکید متون زردشتی بر این موضوع است که فقط بهان و ارزانیان، مستحقّ بهره­مند شدن از رادی و سخاوت توانگران هستند. به عبارتی دیگر، نفسِ رادی ارزشمند نیست، بلکه آن رادی کرفه­ محسوب می­ شود که در خدمت دین زردشتی باشد: «چون سخاوتی و رادی کنند باید که بجای ارزانیان کنند و اندیشیدن که این کسی را که این چیز بدو می­دهم ارزانی است یا نه؟ پس جهد باید کردن تا به ناارزانیان ندهند؛ چه، در دینِ به آن کس که سخاوت به ناارزانیان کند، هرزه­کاری بی­سود دهش خوانند و روز به روز آن­کس را پادفراه و عقوبت افزاید. و هرچه به ناارزانیان دهند، آن چیز نیست کرده باشند»،[۳۷۶] و تنها در صورتی می­توان به غیر زردشتیان رادی و سخاوت نمود که یا در آستانه­ی مرگ باشد یا مجبور به این کار باشند: «به جُددین مگر از سر ضرورت چیزی بدهند و اگر نه، گناه باشد».[۳۷۷]
    بدین­ترتیب، مقصود از «ارزانیان» در متون زردشتی، نه انسان­های نیازمند بلکه صرفاً بهدینان نیکوکاری هستند که تحت فشار مالی قرار دارند. از جمله­ این ارزانیان، روحانیان زردشتی فقیر هستند که بیش از سایر ارزانیان، مستحقّ یاری و سخاوت توانگران هستند؛ زیرا روحانیّت، ستون دین است و ارتداد آن­ها، بزرگ­ترین ضربه به دین است. به همین سبب، امید اشوهیشتان یکی از نیک­ترین اعمال را عبارت می­داند از کوشش برای «خشنود ساختن و فراهم آوردن زندگی بهتری برای اعقاب بهان، پرهیزگاران و خانواده­های آزاده­ای که فضیلت و آزادمنشی آنان مُحرز است، اما سختی و نامساعدی چرخ زمانه برایشان خواری و رنج و بدکامی آورده، بویژه بازماندگان نسل آسرونان[۳۷۸]، علی­الخصوص شارعین شرع و همه مقدّسین، منزّهین و دین­بُرداران که به اعتبار فضیلت اقدامات و دانش دینی­شان، چه منطقاً و چه بر اساس حقّ ویژه­ی اجدادشان، کفایت و استحقاق رهبری[۳۷۹] و دستوری دارند».[۳۸۰]
    قابل ذکر است که تدبیر یاری به نیازمندان زردشتی می ­تواند منشاء ساسانی داشته و یکی از پیامدهای جنبش مزدکیان باشد. در واقع، انوشیروان که علّت ترویج سریع افکار برابری­گرای مزدک در میان توده­ی فقیر را تشخیص داده بود، کوشید تا با دستگیری از فقرا و ابداع قوانینی به نفع ایشان، ریشه­ فتنه را بخشکاند. مینوی خرد نیز وظیفه­ی دستگیری از فقرا را برعهده­ «حکمران نیک» می­داند که موظّف است که «درویشان را یاوری و حمایت کند» و «از خواسته­ای که دارد، بهره­ی ایزدان و ارزانیان و نیکوکرداران و درویشان را ببخشد»؛[۳۸۱] اما روحانیان زردشتی عهد اسلامی که امیدی به حکومت نداشتند، این تدبیر را بسط داده و آن را برعهده­ توانگران جامعه­ زردشتی نهادند.

     

    ۵-۳: پیشگویی و ادبیات نجات بخشی

    در ساحت دیگری دین­یاران تلاش کردند تا مانع از تغییر دین بهدینان شوند. ایشان با طرح ادبیات پیشگویی؛ اینکه سلطه عرب سلطه دیوان است و عاقبت از آن نیک بختان ( بهدینان) است، مصمم بودند تابیان کنند که سرانجام دین زرتشتی بر اسلام سلطه می­یابد و از این رهگذر خواستند تا ایمان را در دل بهدینان نگهداری کنند. لذا آن­ها در صدد برآمدند تا به این سوال مهم پاسخ دهند که چرا زرتشتیان در جامعه ایران به طبقه­ای زیر دست تبدیل شده ­اند.
    مفهوم زرتشتی پیشگویی، به خصوص به شکل خاص آن که مبتنی بر اعتقادات به پایان جهان است، از اعتقاد به آخرالزمان در بینش هند و ایرانی ریشه گرفته است که بعدها با نمودار بابلی دوران‌ها در تاریخ مقدس پیوند یافت. بینش زرتشتی در مورد زمان که ناشی از آن دیدگاه است ، در برگیرنده هفت دوران است که از روی فلزات نامگذاری شده و هر فلز از فلز قبلی کم ارزش تر است. در آخر الزمان نجات دهنده‌ای ظهور می‌کند تا شر را دور کند و دین زرتشتی را به صورت دین تمامی بشیریت در آورد.
    موبدان و سایر زرتشتیان رخدادهای تاریخی را بر مبنای این نمودار به گونه ای توجیه می‌کردند که گویا رخدادها مومنان را به زمان ظهور منجی نزدیک تر می‌کنند. نتیجه این امر در نخستین سده‌های حکومت اعراب بر سرزمین ایران، پیش بینی روز رستاخیز با تمرکز روی اشغال مسلمانان بود.[۳۸۲] ورود گسترده مسلمانان به ایران و به خطر افتادن هرچه بیشتر جامعه زرتشتی، دین­یاران را برآن داشت تا با صراحت بیشتری سخن بگویند. زند وهمن یشت به صراحت ورود مسلمانان عرب را مقارن آخرین روزهای بشریت ذکر کرده است. بنا به گفته مصصح ناشناس این متن در سده سوم ه.ق خداوند به زرتشت گفت :” دوران هفتم یا دوران آهن برآمیخته پادشاهی بد دیوان ژولیده موی خشم تخمه است”. اصطلاح خشم در دین زرتشتی معمولا نامی برای دیو خشم است و در این عبارت جناسی است برای هاشم، موسس خاندان محمد نبی(ص).[۳۸۳]
    به هرحال موبدان در تلاش برای بازنویسی پیشگویی ها برآمدند و تا آنجا پیش رفتند که حکومت اعراب را نشان­دهنده روزهای پایانی جهان ترسیم نمودند که در آن زمان «سرباز سواره، پیاده خواهد بود، سرباز پیاده سوار بر اسب خواهد شد، بردگان در مسیرهای اربابان راه خواهند رفت و جداکردن بزرگان از افراد پست و افراد پست از برزگان ممکن نخواهد بود».[۳۸۴] رفته رفته باید جامعه دین­داران زرتشتی این­گونه باور میداشتند که همه رخدادها طبیعی و به عبارت دیگر به نفع جامعه زرتشتی است؛ چرا که هر لحظه که می­گذرد پایان جهان و روز موعود فرامی­رسد. حاکم زرتشتی سیستان در نبرد با مسلمین با اشاره به مبحث آخرالزمان این­گونه می­گوید: «این کارى نیست که بروزى و سالى و بهزار بخواهد گذشت، و اندر کتابها پیداست، و این دین و این روزگار تا زمان سالیان باشد».[۳۸۵] نه تنها زرتشتیان که مندائیان هم در اواخر سده نخست هجری قمری ادبیاتی حاوی پیش­گویی آخرالزمان پدید آوردند و فرمانروایان مسلمان را افرادی توصیف کردند که زمینه ساز پایان جهان هستند. جوامع مختلف قدرت روز افزون مسلمان را به گونه­ ای تعبیر کردند که گویا مقدمه­ای برای ظهور یک منجی و بخشی از نقشه­های خدای آنان بود.[۳۸۶] زرتشتیان نیز شکست­های نظامی خاص ساسانیان را بخشی از نقشه الهی تلقی کردند و در مورد آن مطالبی نوشتند. مثلا یکی از متن­های مربوط به موبدان،« دشت نهاوند» را یکی از میدان­های نبرد آخرالزمانی معرفی می­ کند[۳۸۷]. در مجموع چنین به نظر می­رسد که دین­یاران با بهره گرفتن از حس تقدیر گرایی ایرانیان، خواستند که حوادث ناگهانی دوران گذار را نه تنها طبیعی بلکه خواست خداوند تلقی نمایند.
    بشر همواره منتظر شخص مصلح و نجات دهنده­ایی بوده است و در این بین حرکت جهان را ، حرکت به سمت پایان و ظهور منجی موعود تفسیر می­ کند. این موعود که در آیین زرتشتی «سوشیانت»[۳۸۸] خوانده مى شود، به صورتى همان کالکىِ هندوان (دهمین تجلى ویشنو)، بوداى پنجم بوداییان، مسیحاى یهودیان، فارقلیط مسیحیان و حضرت مهدى (عج) مسلمانان است. در گاهان این­گونه آمده است که:« فردی خواهد آمد که بهتر از مردی نیک است، کسی که به ما راه­های درست و رستگاری را خواهد آموخت.کسی که آگاهی درستی دارد و خردمند است.»[۳۸۹]
    سوشیانت در گاهان مفهوم کاملا دینی دارد و منظور از آن هر رهبر پرهیزگار دیوستیز است، هرچند اندیشه موعودها در سرودهای زرتشت هنوز فاقد شخصیت یابی کامل است، اما بی­گمان زرتشت آموزه ای نو و بی­سابقه­ای را در این مورد عرضه داشته است؛ چرا که انگاره موعودها، بدین شکل و شیوه هیچ نمونه و مانندی در عقاید هند و اروپاییان ندارد و اندیشه ای بکلی تازه و بی­سابقه است. اما در متون پهلوی که در واقع تفسیر اوستا و سنت شفاهی زرتشت­اند می­توان منجی موعود در آیین زرتشت را به لحاظ ماهیت شخص و یا شخصیت­های خاص دانست که متفقا به ظهور سه فرد خاص بدون جنبه­ های الوهی، همانند مسیح و با کارکرد جمعی که ثمره تلاش آن شامل تمام جوانب هستی با ویژگی معنوی و اجتماعی می­گردد، لذا دارای کارکردی کیهانی است و تمام هستی را نو می­گرداند. همه گیتی و کرانه­های هستی را از شر اهریمن پاک و دگرگون می­ کنند و تمام انسان­های روی زمین را از لحاظ معنوی ارتقا می­بخشند.[۳۹۰] انسان باید با پیروی از اشه و یاری منجی خوبی را از بدی جدا کند.
    مسلمانان به اتکای موفقیت نظامی در میدان های نبرد و دگرگونی اجتماعی در شهرهای ایران از قادسیه تا بخارا شکوه خداوند را ستایش می‌کردند. از طرف دیگر، زرتشتیان اراده خدایی را که به نظر می‌رسید ناتوان از جلوگیری از انقیاد مومنان است، مورد تردید قرار می‌دادند. اینجا بود که ادبیات پیشگویانه سودمند واقع شد، چنان که می‌شد این ادبیات را به رشته تحریر در آورد و آن را برای انطباق با نیازهای خاص هر جامعه جرح و تعدیل می‌کرد. این ادبیات به هر دو صورت شفاهی و مکتوب، وسیله ایی برای توضیح رویدادهایی فراهم کرد که زندگی مردم را به نحو قابل توجهی دگرگون کرده بود. پیروز ی مسلمانان تجلی لطف خداوند توصیف می‌شد و هر شکست زرتشتیان گامی به سوی آخر الزمان بود[۳۹۱].

     

     

     

    نتیجه گیری

    این رساله بر آن بود تا فعالیت موبدان را در طی دوران گذار (چند قرن اول اسلامی) مورد پژوهش و بازبینی قرار دهد. نتیجه این پژوهش را می­توان این­گونه عنوان کرد که:
    عرب­ها که با ظهور اسلام جان تازه­ایی گرفته بودند و با آموزه­های محمدی (صل الله علیه و آله و سلم) از بدویت تاریخی خود درآمده بودند، با فرمان خلیفه دوم بر ایران تاختند و طومار شاهنشاهی را درهم دریدند. اگر چه پس از مدت زمان کوتاهی قسمت اعظم خاک ایران بدست عرب­ها فتح شد، اما لایه ­های فرهنگی و دینی ایرانیان با کوشش­های اندیشمندان حفظ گردید. روحانیتِ زرتشتی که در آن زمان مهم­ترین متولی دین و فرهنگ شناخته می­شد، یاور همیشگی­اش، قدرت سیاسی، را از دست داد اما قداستش باقی ماند. از این روی موبدان زرتشتی در شرایط جدید می­بایست زعامت دینی و اجتماعی مردم را بر عهده می­گرفتند تا مبادا مومنین زرتشتی مرتد شوند و یا نسبت به اعمال مذهبی بی­توجه گردند.
    موبدان و یا همان دین­یاران برای دفاع از آموزه­های زرتشتی در حوزه های کلام و فقه تلاش بسیار نمودند و در عرصه فعالیت­های اجتماعی و بخصوص دربار حاکمانِ مسلمان تاثیر فراوان برجای گذاشتند. بدیهی است که ایمان به آموزه­ها (حوزه کلام) و عمل به آن­ها (حوزه فقه) نیازمند تلاش، بازخوانی و توسعه بیشتری بود. این تلاش در ضمن نوشتن و جمع آوری کتب ارزشمند دینی جلوه­گر شد. ونیز حضور موبدان در دربار حاکمان و برگزاری جلسات متعدد مناظره از کوشش بی­وقفه آنان حکایت دارد.
    فضای تاریکی که امویان ساخته بودند و سیاست دوگانه­ایی که عباسیان داشتند بر کس پوشیده و مستور نیست، با این حال، دین­یاران زرتشتی با یاوری مردم خوب درخشیدند و توانستند بخوبی آموزه­های توحیدی زرتشت را از نسلی به نسل بعد منتقل کنند. سرآمد آنان آذرفرنبغ فرخزادان بود که دانشنامه زرتشتی را احیا کرد و حیات جدیدی در کالبد این دین دمید. کتاب­های کلامی و فقهی زیادی در قرون اولیه اسلامی درباب دین زرتشتی نوشته شد که گویای توانمندی علمی دین­یاران بوده است.
    همچنین دین­یاران دارای مراتب علمی بوده ­اند و در امور مهم باید از شخص بالاتر (به لحاظ علمی) اجازه می­گرفتند و هر یک در گوشه و کنار ایران پاسخگوی سوالات دینی مردم بوده ­اند. این ارتباط گسترده با مردم موجب شد تا نیازهای اساسی مردم شناخته شود و سیاست­هایی برای جلوگیری از ارتداد زرتشتیان (که در آن روزگار بسیاری به اسلام ایمان می­آوردند) اتخاذ شود. این سیاست ها و روش­ها همه برخاسته از متن مقدس بود که دین­یاران بدان­ها پر و بال می­دادند.
    از دیگر سیاست­های کاری دین­یاران این بود که علیه یا له خلفا و حاکمین اسلامی اقدامی مشهود نکنند. گزارشی تاریخی از اینکه دین­یاران تحریک کننده مردم علیه مسلمانان باشند در دسترس نیست؛ اگر چه بعید به نظر می­رسد که بصورت آرام و غیر مشهود اقداماتی بر ضد دستگاه اموی و عباسی انجام نداده­ باشند. به هر روی روحیه­ی تلاش، تعامل و تطبیق با زمان در دین­یاران مشاهده می­ شود. با وجود آن­که دیگر قدرتی سیاسی همچون ساسانی پشتیبان آنان نبود و منابع درآمدی آنان رو به کاهش بود اما همچنان فرزندان خود را برای موبد شدن تشویق می­کردند و نگذاشتند که سلسله موبدان منقطع گردد. در نهایت این­که فداکاری­های موبدان در قالب اقدامات فرهنگی و نه نظامی در دوره­ های آغازین اسلامی به ثمر نشست و مانع از آن شد که دین کهن ایرانی بدست فراموشی سپرده شود.

     

    منابع

     

     

    آقایی، مجتبی، «معمای توحید زرتشتی »، مجله هفت آسمان،شماره سی و نه (۴۷-۷۸).

    آموزگار ژاله و تفضلی احمد، کتاب پنجم دینکرد، تهران، انتشارات معین، ۱۳۸۶٫

    ابن اثیر، علی بن محمد، اخبار ایران از الکامل ابن اثیر، باستانی پاریزی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۹٫

    ابن بابویه، محمد بن على، علل الشرائع، هدایت الله مسترحمى، چاپ ششم، تهران،کتاب فروشى مصطفوى ۱۳۶۶٫

    ابن بابویه، محمد بن على‏، عیون أخبار الرضا علیه السلام ، محمد تقى‏ آقا نجفی اصفهانی، تهران، بی­تا.

    ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، غفارى، چاپ: اول، تهران، نشر صدوق ۱۳۶۷٫

    ابن بلخی، فارسنامه، به اهتمام گای لسترنج، دنیای کتاب، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۳٫

    ابن ندیم، الفهرست، رضا تجدد، تهران، اساطیر ۱۳۸۱٫

    ابو داوود، سلیمان بن اشعث سجستانی ازدی، سنن ابی داوود، تصحیح محمد عدنان درویش داراحیا التراث العربی، ۱۳۷۹ق.
    ابوالمعالی محمد الحسینی العلوی، بیان الادیان، به کوشش سید محمد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات روزنه ۱۳۷۶ .

     

     

    اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ، جواد فلاطوری، ج۱، چاپ ششم، تهران، ،علمی و فرهنگی تهران ۱۳۷۹٫

    افتخار زاده، محمود رضا، اسلام و ایران، تهران، انتشارات رسالت قلم، ۱۳۷۷٫

    افتخار زاده، محمود رضا، شعوبیه ناسیونالیسم ایرانی، تهران، دفتر نشر معارف اسلامی، ۱۳۷۶٫

     

     

    امینی، تورج، اسنادی از زرتشیان معاصر ایران، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۸۰٫

    انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج۷، چاپ دوم ،تهران ،۱۳۸۲٫
    اوشیدری جهانگیر، دانشنامه مزدیسنا، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۱٫

     

     

    اون والا، مانک رستم، روایات داراب هرمزد، ۱۹۲۲ م.

    بارتولد، و. و، ترکستان نامه، کریم کشاورز، ج ۱، چاپ دوم ،تهران، آگاه، ۱۳۶۶٫

    بلاذری، احمد بن یحیی ، فتوح‏البلدان، محمد توکل، تهران، نقره، ۱۳۶۷٫

    بلاذری، احمد بن یحیی ، فتوح البلدان، تصحیح رضوان محمد رضوان، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۷۸٫

    بویس، چکیده­ی تاریخ کیش زرتشت، مترجم همایون صنعتی زاده، تهران، صفی­علیشاه،۱۳۷۷٫

    بویس، مری، زرتشتیان باورها و آداب دینی آن­ها، عسکر بهرامی ،تهران،ققنوس،۱۳۸۵٫

    بهار، مهرداد ، ادیان آسیایی، تهران ، چشمه، ۱۳۸۶٫

    بهرامیان، علی، صادق سجادی، «ابومسلم خراسانی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد۶، (۲۲۶-۲۴۴).

    بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، اکبر دانا سرشت، چاپ پنجم تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۶٫

    پطروشفسکی، ایلیاپاولویچ، اسلام در ایران، کریم کشاورز، پیام ۱۳۵۴٫

    ویسپرد، پور داوود، ابراهیم، تهران، اساطیر،۱۳۸۱ .

    یشت ها، پورداود، ابراهیم، تهران ، اساطیر، ۱۳۷۷٫

    تاریخ سیستان، تصحیح محمد تقی بهار، تهران، موسسه خاور، ۱۳۱۴٫

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:54:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم