پیامبر خدا (ص) از همه مردمان بخشنده تر بود. »
« کان محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) …أنداه کفّا[۱۴۱] :
محمد (ص) در میان مردم بخشنده ترین بود. »
« اسخاه نفسا[۱۴۲] :
[پیامبر(ص)] سخاوتمندترین انسانها بود. »
سخاوت به معنای بخشندگی، جود و کرم در میان بیشتر ملل دنیا یک فضیلت اخلاقی به شمار می رود؛ اما در صحرا که نیازهای اولیه زندگی به سختی به دست می آید و صحرانشینان گاه بر اثر کمبود آب و غذا و سختی شرایط اقلیمی با خطر مرگ رو به رو می شوند، ارزشی مضاعف دارد. این نیاز باعث شده بود تا عرب جاهلی بخشندگی را بستاید و آن را از هموطنان خود مطالبه کند. اعراب جاهلی شبانگاهان در جایی که دیده شود آتشی می افروختند تا گمگشتگان بیابان خیمه هایشان را بیابند. گمگشده اگر دشمن آنان نیز می بود، از میهمانوازی آنان بهره مند می گشت و در امان می ماند. در اشعاری از عرب از اینکه سگشان بر میهمان پارس نمی کند و به رفت و آمدهای مردم عادت کرده است، بر خود می بالیده اند.[۱۴۳] گاه برخی اعراب در این راه مبالغه می کردند و تمام دارایی خویش را از دست می دادند[۱۴۴] و قرآن کریم به همین زیاده روی اشاراتی دارد از جمله :
« وَ لَا تجَْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلىَ‏ عُنُقِکَ وَ لَا تَبْسُطْهَا کلُ‏َّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا محَّْسُورًا[۱۴۵] :
هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرومانى!»
این آیه هرچند خطاب به رسول خدا (ص) نازل شده است اما وضعیت سخاوت در روزگار جاهلی را نیز ترسیم کرده است. در جاهلیت، سخاوت نشانه نجابت و شرافت بود و هر چه بیشتر انجام می پذیرفت، شایسته تحسین بیشتری بود. «کریم» نیز با سخاوت ارتباطی تنگاتنگ داشت و او کسی بود که در نظر مردم بزرگواری و اصالت در نژاد داشت؛ زیرا با بخششهای بی حسابش این اصالت را به اثبات می رساند. محدوده سخاوت تنها خویشاوندان و هم قبیله ای ها را شامل نمی شد و اوج سخاوت آن بود که بیگانگان و گاه حتی دشمنان را نیز در پوشش گیرد. اما این صفت نیز بیشتر انگیزه های خودخواهانه داشت و به قصد نام آوری و ریاکارانه بروز می یافت و ریشه های انسانی و معنوی نداشت. این معنا با معنای سخاوت در نظر پیامبر(ص) منافات داشت.[۱۴۶] آن حضرت چنانکه از وحی محمدی بر می آید، سخاوت را اگر بدون ایمان به خدا و معاد و برای تظاهر و صرف عمل انجام گیرد، بی مقدار و دانی می شمارد، چنان که قرآن کریم فرموده است:
« یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنّ‏ِ وَ الْأَذَى‏ کاَلَّذِى یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا [۱۴۷] :
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏کند و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمى‏آورد، (کار او) همچون قطعه سنگى است که بر آن، (قشر نازکى از) خاک باشد (و بذرهایى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاکها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالى از خاک و بذر) رها کند.»
بدین سان تغییر اساسی در این صفت در دو ناحیه روی داد: اول، اعتدال بخشیدن بدان و خردمندانه شدنش به گونه ای که بخشش و جود چنان نباشد که شخص بخشنده و خانواده او را از هستی براندازد و به نیستی بکشاند و دوم، روح و جان این صفت اخلاقی است که در وجه محمدی (ص) آن، نیتی الهی و انسانی گرفت و نیت ریاکارانه و نمایشگرانه اش از میان رفت و وسیله ای گشت که از یک سو تا اندازه ای فاصله طبقاتی مالی میان افراد را پر می کرد و از سوی دیگر با توجه به نیت خداجویانه اش، در تکامل روحی و اخلاقی شخص بخشنده موثر می افتاد.
۳ـ۴ـ۳٫ وفاداری
شمار بسیاری از توصیفات امام علی (ع) از صفات اخلاقی پیامبر(ص) به فضیلت وفای به عهد، پایبندی به پیمان و گرامی داشتن وعده اختصاص یافته است که ما در اینجا دو روایت را که حاوی این توصیفات است مرور می کنیم :
« أوفاه بعهد و آمنه على عقد [۱۴۸]:
[پیامبر(ص)] در وفای به عهد بر همگان پیشی گرفته و امین ترین مردم بر پیمان بود.»
« اصدق الناس لهجه و اوفاهم ذمه [۱۴۹] :
[پیامبر(ص)] راستگوترین مردمان به سخن گفتن و وفادارترین شان به پیمان بود.»
فضیلت اخلاقی وفاداری در روزگار پیش از اسلام نیز از صفات ستوده عرب بود. آنان به پیمانهایی که میان خود می بستند، بسیار ارج می نهادند هرچند محدوده این وفاداری، روابط خویشاوندی و قیبله و امثال آن بود. گاه برخی دیگران خارج از این حوزه نیز به سبب منافع مشترک با یکدیگر پیمان می بستند یا برخی افراد که نیازمند یاری بودند، به دیگران پناه می آوردند و در این صورت، کسی که بدو پناه آورده می شد، موظف بود امنیت او را فراهم آورد و به این عهد پایبند باشد. عهد و پیمان، آداب خاص دیگری هم داشت و در صورتی که کسی پیمان خود را می شکست، برای او و قبیله اش سرشکستگی بزرگی محسوب می شد و پرچمی برای او در بازار عکاظ می‌افراشتند تا همگان از پیمان شکنی اش باخبر شوند.[۱۵۰]
پیامبر اکرم (ص) این صفت را نیز از آلودگی جاهلیت رهانید و آن را با ایمان به خدا پیوند داد و دایره اش را گسترانید و لزوم وفا به پیمان حتی با غیرخویشاوندان و غیر اعضای قبیله را گوشزد کرد. بدین سان، دو دگرگونی در آن پدید آورد:
اول: آن را از محدوده تنگ نظری عشیرگی و قبیله گی به در آورد و رنگ انسانی تری بدان بخشید.
دوم: چنانکه در تمامی حوزه اخلاقی اسلام می نگریم، پیامبر(ص) اندیشه های خام اخلاقی عرب بدوی را تعالی داد و رنگ الهی بدانها بخشید و در مورد فضیلت وفاداری نیز چنین کرد و مفهوم عهد و میثاق را با خداوند پیوند زد و رابطه میان الله و امت را در قالب «میثاق» معرفی کرد. در این بافت اخلاقی، مومنان با خدا میثاق بستند که بر دین او بمانند و خداوند نیز تعهد نمود که آنان را یاری و در نهایت، رستگار کند. [۱۵۱] این معنا درآیات متعدد قرآن تبلور یافته است:
« إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ یُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیم[۱۵۲] :
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریدارى کرده که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به این گونه که:) در راه خدا پیکار مى‏کنند، مى‏کشند و کشته مى‏شوند این وعده حقّى است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده و چه کسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدى که با خدا کرده‏اید و این است آن پیروزى بزرگ! »
« إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُون[۱۵۳] :
به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است! سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که: نترسید و غمگین مباشید، بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! »
پیمان و میثاق با خدا نخست بار بود که در محیط دینی حجاز مطرح شد. در این آیات، از پیمان و لزوم وفاداری به آن میان خدا و بندگان سخن به میان آمده و این پیمان حاکی از تعهدی دو سویه است. آیه ذیل نیز که عهد و پیمان را به قالب باب تفاعل(دو سویه) برده است، به خوبی از این حقیقت پرده بر می دارد و از یک پیمان دو طرفه که میان الله و مومنان است سخن می گوید [۱۵۴]:
« مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضىَ‏ نحَْبَهُ وَ مِنهُْم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِیلا [۱۵۵] :
در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستاده‏اند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند.»
۳ـ۴ـ۴٫ دیگر صفات اخلاقی و رفتاری پیامبر(ص)
ذیل این عنوان قصد داریم، نگاهی کلی و کلان، از نظرگاه جامع امام علی (ع) به خلق و خوی و رفتار شخصی پیامبر اکرم (ص) بیفکنیم و از این گذر، بسامد صفات اخلاقی پیامبر اکرم (ص) در روایات امام علی(ع) را مرور کنیم. نگاه کلان و همه جانبه به مجموعه صفات اخلاقی پیامبر در کلمات امام علی(ع) چشم اندازی به قدر امکان جامع از وجهه اخلاقی و رفتاری آن پیامبر بزرگ الهی در پیش روی ما می نهد. امام علی(ع) با بیان فصیح و بلیغ خویش، بیان می دارند که پیامبر(ص)چگونه می زیست، چگونه با مردمان رفتار می کرد، چگونه کارهای روزمره خویش را به انجام می رساند و نشست و برخاست او چگونه بود.
از میان مجموعه توصیفات امام علی(ع) از رفتار پیامبر اکرم(ص) می توان به یک معنای کلی دست یافت که بر همه رفتارهای شخصی آن حضرت حاکم است. به عبارت دیگر، با نظر به کلیت رفتارهای آن حضرت، توان گفت که یک پارادیم کلی بر همه آنها سایه افکنده است و مجموعه رفتاری پیامبر(ص) تحت آن شکل و رنگ می گیرند و در این پارادایم دو مؤلفه و اصل مهم با شرح ذیل به چشم می آید:
اول. بی آلایشی رفتاری: پیامبر اکرم (ص) اهل تظاهر و در پی بزرگی کردن و خویشتن را نشان دادن نبود. آن حضرت می کوشید مانند مردم زندگی کند و به گونه ای رفتار نمی کرد که از دیگر مومنان متمایز جلوه کند. از روایات جالب توجه درباره پیامبر(ص) که از امام علی(ع) نقل شده است، چند روایت است که کیفیت نماز گزاردن آن حضرت را گزارش می کند. بنابر این روایات، آن حضرت، نماز خویش را نه طولانی و سنگین بلکه کوتاه اما کامل به جای می آورد و بدین سان، او حتی در ادای عبادات نیز به گونه ای رفتار نمی کرد که با مومنان دیگر متفاوت نماید: « فإنّ رسول اللّه (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) کان أتمّ النّاس صلاتا و أخفّهم عملا فیها [۱۵۶]: نماز رسول خدا (ص) ، از همه کامل تر و آسان تر ادا می گشت.» غالبا مردان بزرگ، بزرگی خویش را نمی بینند و پیامبر(ص) خود در ذات خویش بزرگ بود و بدین روی، باک نداشت که چون مردمان ساده و عادی زندگی کند و آگاهانه و عامدانه در این راه می کوشید. او به گفته امام علی(ع) بر زمین می نشست و غذا می خورد: « لَقَدْ کَانَ (ص)یَأْکُلُ عَلَى الْأَرْض»[۱۵۷]و با غلامان هم غذا می گشت: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یُحِبُّ… الْأَکْلَ عَلَى الْحَضِیضِ مَعَ الْعَبِید»[۱۵۸]و وقت غذا خوردن، اولین کسی بود که آغاز می کرد و آخرین کسی که لقمه بر میداشت: « کَانَ إِذَا أَکَلَ مَعَ الْقَوْمِ کَانَ أَوَّلَ مَنْ یَبْدَأُ وَ آخِرَ مَنْ یَرْفَعُ یَدَه‏»[۱۵۹]

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:48:00 ب.ظ ]