خداوند در این آیه اشاره به این حقیقت دارد که برخورد مؤمنین در چنین شرایط و پیروزیشان بر مشرکین را نمى‏توان امرى عادى دانست، و جز مشیت خاص الهى و قدرت‏نمائی اش بر نصرت و تأیید مؤمنین چیز دیگر نمى‏تواند باشد[۴۱۹].
با شناخت محل نزول آیه که در مدینه و موقعیت جغرافیای محیطی که جنگ بدر در آن واقع شد می توان مقصود آیه را درک نمود.
همچنین فهم معنای آیات آل عمران/ ۱۴۴ و ۱۴۵ که در جنگ احد[۴۲۰] نازل شده و آیاتی از سوره توبه که در جنگ تبوک[۴۲۱] نازل شده است و سایر جنگ های دیگر، در گرو آشنایی با موقعیت و ویژگیهای این نبردهاست.
ب ـ فهم معنای مورد نظر لغت های قرآنی
مانند: معنای «جهاد» در آیه عنکبوت/ ۶:
«وَ مَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ ‏ٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ»
«و هر که جهاد کند جز این نیست که به سود خویش جهاد مى‏کند، زیرا که خداوند از جهانیان بى‏نیاز است.»
صرف نظر از سیاق آیات، به دلیل مکان نزول آیه که مکه می باشد، مراد از جهاد در این آیه، جهاد با نفس است نه قتال با کفار. یعنی مردم باید به خاطر سعادت خودشان ایمان خود را محکم نگه داشته و در برابر شداید و ناملایمات صبر کنند[۴۲۲].
چنین است کلمه «نصر» در آیه عنکبوت/ ۱۰:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِىَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَ لَئنِ جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ…»
« و از مردمان کسانى هستند که گویند: به خدا ایمان آوردیم، و چون درباره خدا رنجى و آزارى ببینند رنج و آزار مردم را مانند عذاب خدا شمرند- یعنى از ترس آزار مردم ترک ایمان مى‏کنند و حال آنکه مى‏بایست از ترس عذاب خدا ترک کفر کنند- و چون [شما را] یارى و پیروزیى از پروردگارت بیاید گویند: ما با شما بودیم!…»
منظور از نصرت در این آیه گشایشی است که خداوند به کار بندگانش می دهد که لازم نیست حتما فتح و غنیمتی در کار باشد. یعنی خدای متعال بعد از آن شدت و تنگی که مسلمانها در مکه از کفار دیدند، راه نجاتی برای مؤمنین واقعی قرار داده است[۴۲۳].
۲٫ شناخت بهتر سیره نبوی
نزول قرآن در زمان و مکان های مختلف در طول دوران رسالت به اقتضای پیشرفت نهضت اسلام و نیازهای عینی جامعه بر پیامبر(ص) صورت گرفته است. آگاهی از محل نزول، ما را به نقشی که پیامبر گرامی اسلام(ص) ایفا نمودند، راهنمایی می کند. مانند سوره فتح: این سوره در مدینه نازل شده است[۴۲۴]. مکانی که مسلمانان بعد از آن همه تهدیدها و آزارهایی که از مشرکین دیده بودند، حالا در منطقه، صاحب قدرت و نفوذ بودند. آنها توانستند در سال ششم هجری( زمان نزول سوره فتح) با مشرکین پیمان صلحی در محل حدیبیه ببندند که مؤثرترین عامل برای فتح مکه در سال هشتم هجری می‌باشد. آیه آخر این سوره، پیامبر و اصحاب ایشان را چنین توصیف می نماید:
فتح/۲۹: « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فىِ وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَالِکَ مَثَلُهُمْ فىِ التَّوْرَاهِ وَ مَثَلُهُمْ فىِ الْانجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى‏ عَلىَ‏ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بهِِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَهً وَ أَجْرًا عَظِیمَا»
«محمد (ص) فرستاده خداست، و کسانى که با اویند بر کافران سرسخت و در میان خود مهربانند. ایشان را رکوع‏کنان و سجودکنان بینى که فزون‏بخشى و خشنودى خداى را مى‏جویند. نشانه آنها در رخسارشان از اثر سجود پیداست- این است وصف ایشان در تورات و وصفشان در انجیل- چون کشتى که جوانه خویش بیرون آورده پس آن را نیرو داده تا ستبر شده و بر ساقه‏هاى خود راست و استوار ایستاده [آن گونه‏] که برزگران را خوش آید، تا [خداوند] کافران را بدیشان به خشم آرد. خداوند کسانى از ایشان را که ایمان آورده‏اند و کارهاى نیک و شایسته کرده‏اند آمرزش و مزدى بزرگ وعده داده است.»
با آگاهی از محل نزول آیه، سیره زندگی پیامبر و یارانشان در روزگاری که هر روز به عزت و قدرت آنها افزوده می شد فهمیده می شود: آنان در حالی که نسبت به کفار به شدت برخورد می کردند، در بین خودشان مهربان و رحیم بودند؛ پیوسته نماز می‌خواندند، نمازی همراه با خشوع و خضوع برای خدا؛ آثار سجده بر چهره ی آنان نمایان بود به حدی که هر کس آنها را با آن سیما می دید، می شناخت؛ خداوند وجود آنها را بابرکت قرار داده و روز به روز به نیرویشان اضافه می کرد و در آخرت پاداش آن دسته از صحابی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند را آمرزش و اجر عظیم وعده داده است.
۳٫ آگاهی بر روش برخورد اسلام در دعوت
شناخت مکان نزول ما را بر آگاهی از شیوه برخورد اسلام یاری می رساند. برای مثال، سوره عنکبوت به شهادت روایات و همینطور سیاق در مکه نازل شده است[۴۲۵]. از آیات این سوره فهمیده می شود مشرکین در مکه دست از سر مسلمانها برنمی داشتند و همچنان فتنه به پا می کردند:
عنکبوت/۱۲: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّبِعُواْ سَبِیلَنَا وَ لْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَ مَا هُم بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُم مِّن شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ»
«و کسانى که کافر شدند به آنان که ایمان آورده‏اند گویند: راه ما را پیروى کنید و ما بار گناهان شما را برمى‏داریم، و حال آنکه بردارنده چیزى از گناهان آنان نیستند، براستى آنها دروغگویند.»
عنکبوت/۱۰: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِىَ فىِ اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَ لَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فىِ صُدُورِ الْعَالَمِینَ»
«و از مردمان کسانى هستند که گویند: به خدا ایمان آوردیم، و چون درباره خدا رنجى و آزارى ببینند رنج و آزار مردم را مانند عذاب خدا شمرند- یعنى از ترس آزار مردم ترک ایمان مى‏کنند و حال آنکه مى‏بایست از ترس عذاب خدا ترک کفر کنند- و چون [شما را] یارى و پیروزیى از پروردگارت بیاید گویند: ما با شما بودیم! آیا خدا بدانچه در سینه‏هاى مردم جهان است داناتر نیست؟»
مضمون این آیات بیانگر این مطلب است که مشرکین مرتب مسلمانان را دعوت می کردند که از ایمان به پیامبر بر گردند و ضمانت می دادند که اگر برگردند هر ضرری را که از این جهت متوجه آنها شود، جبران کنند و یا تهدید می کردند اگر دست از ایمان به پیامبر برندارند آنقدر آنها را شکنجه می دهند تا به کیش آنان برگردند. و یا از آیه ۸ این سوره فهمیده می شود در آن موقع عده ای از مسلمانها به خاطر تهدید یا تشویق پدر و مادرشان از ایمان خود برگشتند.
عنکبوت/۸ : «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ ‏َّمَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکمُ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُون‏»
«و آدمى را سفارش کردیم که به پدر و مادر خویش نیکویى کند و اگر بر تو سخت گیرند و بکوشند تا آنچه را که بدان دانشى ندارى با من انباز گیرى پس فرمان ایشان مبر بازگشت همه شما به من است، پس شما را بدانچه مى‏کردید آگاه مى‏کنم.»
قرآن در برخورد اولیه مفهوم حقیقی ایمان را برای مسلمانها روشن می سازد: منظور خدا از ایمان، ایمانی است که تند باد حوادث آن را تکان ندهد و هر چه فتنه ها بیشتر فشار بیاورد، پابرجا و ریشه دارتر گردد. مردم فکر نکنند به زبان بگویند ایمان آوردیم کافی است، بلکه حتما آزمایش می شوند تا آنچه در دلهایشان نهان است، ایمان یا کفر، ظاهر‌شود[۴۲۶]. سپس به پیشینه ی این فتنه انگیزی ها می پردازد و بیان می دارد: فتنه و سختی یکی از سنت های الهی است که در امت های گذشته مانند نوح[۴۲۷] و ابراهیم[۴۲۸] و… نیز جریان داشته است. بنابراین در این امت و امت های دیگر هم جریان خواهد داشت. در آیات ۵۶و ۵۹ سوره برای آن راهکار ارائه می دهد: اگر کسی به خدا ایمان دارد او را پرستیده و صبر پیشه کند و چنانچه نتواند و دشوار باشد که وظایف دینی خود را انجام دهد، به سرزمینی مهاجرت کند که بتواند در آنجا به وظیفه اش عمل کند. و نباید به خاطر ترس از گرسنگی و سایر امور زندگی از مهاجرت منصرف شود چون روزی دهنده
خداست[۴۲۹].
قرآن همچنین به مشرکان برخورد نشان داده و می فرماید: آزارهای آنها، آزمایش و فتنه‌ای برای مؤمنین است و با این رفتارهای خود نمی توانند خدا را ناتوان کرده[۴۳۰] و خواست خود را که هیچ دلیل و حجتی بر آن ندارند[۴۳۱] بر کرسی بنشانند. آنان بدانند همین رفتارهای آنها نیز آزمایشی برای خودشان است و تمامش بر علیه آنها ضبط می شود. در نتیجه به خواست خداوند یا در این دنیا عذاب می شوند یا اینکه عذاب به تأخیر افتاده و روز آخرت عذاب می شوند[۴۳۲].
۴٫ شناسایی برخی حقایق در مباحث کلامی
از مهم ترین مباحث کلامی، موضوع ولایت و اثبات آیاتی است که درباره فضایل اهل بیت(ع) نازل شده است. تعیین مکان نزول این آیات، دلیل آن را محکم و استوار می سازد مانند:
انسان/ ۷ ـ ۹: «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخََافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا(۷)وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ‏ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا(۸) إِنَّمَا نُطْعِمُکمُ‏ْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمُ‏ْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا»
«به نذر [خود] وفا مى‏کنند و از روزى که بدى و سختى آن فراگیر است مى‏ترسند. (۷)و طعام را با دوستى آن- با آنکه خود به آن مایل‏تر و نیازمندترند- به بینوا و یتیم و اسیر مى‏خورانند (۸)[زبان حالشان این است که‏] همانا شما را براى خشنودى خداى مى‏خورانیم از شما پاداش و سپاسى نمى‏خواهیم»
این آیات به دنبال نذر ۳ روز روزه گرفتن اهل بیت(ع) نازل شده است. در نخستین روز نذر، سائلی به هنگام مغرب به در خانه نیکوکاران آمد و تقاضای کمک می کند. اهل بیت(ع) که خود در تنگنا به سر می بردند، طعام مختصر خود را به آن فقیر داده و با آب روزه خود را افطار نمودند. به همین ترتیب روز دوم، یتیم و روز سوم، اسیری مراجعه کرده و مورد اطعام قرار گرفتند[۴۳۳].
در صورتی می توان این آیات را در شأن اهل بیت(ع) دانست که ثابت شود در مدینه نازل شده اند، چون این مباحث در مدینه مطرح بوده است. آیات نازل شده یکی از کسانی را که مورد اطعام قرار گرفته است، اسیر معرفی می کند. و این خود شاهد بر آن است که این آیات در مدینه نازل شده اند زیرا مسلمان ها در مکه قدرتی نداشتند تا اسیر داشته باشند بنابراین این داستان بعد از هجرت رسول خدا و غلبه مسلمانان بر کفار و مشرکین اتفاق افتاده است. علاوه بر مضمون آیات، در این زمینه روایات فراوانی از شیعه و سنی روایت شده است[۴۳۴].
لازم به ذکر است، تحقیق و بررسی این روایات به صورت کامل انجام گرفته و محل نزول
سوره انسان که مدینه است به اثبات رسیده است[۴۳۵].
۵٫ شاهدی بر صحت استنباط های فقهی
رایج شدن الفاظ فقهی و عملی شدن آن در میان مسلمان ها بعد از اقتدار و بر پایی
حکومت اسلامی انجام گرفت. بنابراین در صورتی می توان به این الفاظ در آیات قرآنی استناد نموده و از آن حکمی را برداشت کرد که بعد از هجرت پیامبر(ص) نازل شده باشد. پس لازم است آیات و سوره هایی که در مکه یا مدینه نازل شده اند شناخته شوند تا به این مهم دست یافت. برای مثال «نماز خوف» که مخصوص شرایط جنگ و رویارویی با دشمن است. با توجه به این نکته که مسلمانان تا به مدینه هجرت نکرده بودند، حکم جنگ با کفار و مشرکان از جانب خداوند برای آنان صادر نگردیده بود روشن می شود که حکم نماز خوف در مدینه نازل شده است.
فوائد دیگر
علاوه بر تأثیرات و فوائدی که بر شناخت زمان و مکان نزول در طول پایان نامه اشاره شد، اثرات دیگری نیز بر این شناخت بار می شود که در ذیل به آن اشاره می شود:
۱٫ موجب پیشگیری از تفسیر به رأی و پیش فرض های ذوقی و تحمیلی می شود.
۲٫ بسیاری از کج فهمی ها و بد فهمی ها در فهم قرآن از بین می رود.
۳٫ فهم های سطحی و محدود از قرآن را تعمیق و توسعه می دهد.
۴٫ بسیاری از آموزه های قرآن که ناشناخته مانده است، کشف می شود[۴۳۶].
۵٫ آگاهی بر فضای نزول و شرایط و مناسبت ها[۴۳۷]
۶٫ اولین و آخرین آیات و سوره های نازل شده شناخته می شود و در نتیجه اختلاف نظر میان علمای علوم قرآنی برطرف می شود[۴۳۸].
خاتمه: ارتباط زمان و مکان نزول با دیگر قرینه ها
در شناخت زمان و مکان نزول، علاوه بر خود آیات که در مکی و مدنی بودنشان ظهور دارند[۴۳۹]، به کمک قراین پیوسته[۴۴۰] می توان به تاریخ نزول آیات دست یافت. همچنان که در مواقعی زمان و مکان نزول بر این قراین تأثیر بسزایی دارد. به مواردی از این تأثیر و تأثر قراین پیوسته اشاره می شود:
۱٫ رابطه زمان و مکان نزول با سیاق
سیاق، تنها قرینه لفظی پیوسته است[۴۴۱] که مراد گوینده را بیان می نماید. علامه در تعارض
بین سیاق و روایات، سیاق را سزاوار پذیرفتن می داند[۴۴۲]. گاه با توجه به سیاق آیات زمان نزول ـ مکی و مدنی ـ سوره ها و آیات مشخص می شود مانند سوره انسان: علامه در مورد تاریخ نزول این سوره می فرماید:
«این سوره به شهادت سیاقى که دارد یا همه‏اش و یا حداقل اوائل آن که دوازده آیه است، در مدینه و نه آیه ذیلش در مکه نازل شده است[۴۴۳]‏.»
و وجود کلمه «اسیر» در اوایل سوره مورد نظر( بودن اسیر در زمان نزول دلالت بر قدرت مسلمانها دارد) را شاهدی بر مدنی بودن سوره می داند.
مورد دیگر سوره انعام است[۴۴۴]. مفسرین و راویان در مورد مدنی یا مکی بودن آیات این سوره اختلاف نظر دارند[۴۴۵]. علامه با توجه به سیاق آیات، نزول این سوره را یکباره و جزء سوره های مکی می داند. ایشان در مورد نزول سوره انعام می فرماید:
« و اگر در سیاق آیات آن، دقت شود معلوم مى‏گردد که سیاق همه واحد و همه به هم متصل و مربوطند، و خلاصه در بین آنها چیزى که دلالت کند بر اینکه آیات آن جدا جدا نازل شده به نظر نمى‏رسد، و این خود دلیل بر این است که این سوره همین طور که هست یک مرتبه نازل شده، و نیز بدست مى‏آید که این سوره در مکه نازل گردیده، به دلیل اینکه
در همه و یا بیشتر آیات آن روى سخن با مشرکین است[۴۴۶].»
بر این اساس، علامه به استناد نزول یکباره سوره، منسوخ بودن آیه ۶۸ توسط آیه ۶۹ همین سوره را نمی پذیرد[۴۴۷]. سوره های دیگر مانند نحل، یوسف و رعد و… هستند که با توجه به سیاق آنها، مکی و مدنی آیات آن مورد تحلیل قرار می گیرند.
لازم به ذکر است، گاه در مواردی سیاق آیات، مکی یا مدنی است اما علامه با توجه به مضامین سوره، نظر دیگری را در مورد مکی و مدنی سوره ترجیح می دهد. مانند سوره معارج: سیاق سوره اشاره به توصیف قیامت و صفات آن روز دارد شبیه به سیاق سوره‌های مکی تشخیص داده می شود اما مضامین سوره که از منافقینی که در اطراف پیامبر (ص) بودند سخن می گوید مؤید مدنی بودن آیاتی از جمله ۳۶ـ ۳۸ و… از این سوره است[۴۴۸].
۲ . رابطه متقابل زمان و مکان نزول با اسباب نزول
دانستن اسباب نزول در گرو شناخت تاریخ نزول آیات و سوره هاست. جلال الدین فارسی می گوید:
«… علم شرایط و اسباب نزول مستلزم دانستن ترتیب زمانی نزول سوره ها و آیات، و آگاهی از سوره های مدنی، و سال و ماه نزول هر یک است… قرآنی که به ترتیب نزولش مرتب باشد تاریخی را که در شأن و اسباب نزول نوشته و نقل گشته است تصحیح می‌کند…[۴۴۹]»
همچنان که برای دست یابی به زمان ومکان نزول علاوه بر روایاتی که در خصوص مکی و مدنی آیات و سوره های قرآن و ترتیب میان آنها موجود است، می توان از روایات اسباب نزول به عنوان یکی از منابع روایی برای شناسایی زمان نزول بهره برد. و از آنجا که آیات، مقارن وقوع اسباب، نازل شده اند، زمان نزول آنها قابل تاریخ گذاری است. بنابراین این دو قرینه در شناخت یکدیگر تأثیر دارند. به نمونه هایی توجه فرمایید:
سوره حجر/ ۹۴: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِین»
پس آنچه را بدان فرمان یافتى آشکار کن و از مشرکان روى بگردان‏»
روایاتی در سبب نزول آیه نقل شده که زمان نزول آن را شروع دعوت علنی پیامبر اسلام تعیین کرده است[۴۵۰]. به موردی اشاره می شود: « رسول خدا پنج سال در پنهانی و بیمناکی اسلام را کتمان می کرد و او و علی و خدیجه اسلام خویش را آشکار نمی کردند؛ سپس خدای عز و جل به او امر کرد که اسلام خود را آشکار کند؛ به همین رو رسول خدا آشکار
شد و اسلامش را آشکار کرد.[۴۵۱]»

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:01:00 ب.ظ ]