۲-۵- عدد هفت در کتب مذهبی
در اوستا از هفت کشور سخن به میان آمده؛ روزی که تیشتر، ایزدباران و رزق و روزی، بارندگی را آغاز کرد، نصف جهان را آب گرفت و زمین به هفت کشورتقسیم شد. هر یک از این هفت اقلیم نام مخصوص به خود دارند مهم‌ترین این اقلیم‌ها را که در مرکز عالم نیز قرار دارد، خونیرث می‌نامند و سرزمین ایران در آن واقع است. بسیاری از فرهنگ‌ها و ادیان عدد هفت را کامل‌ترین عدد دانسته‌اند؛ خداوند آفرینش زمین و آسمان و جهان هستی را در شش روز انجام داد وروز هفتم به استراحت پرداخت. شاید به همین دلیل باشد که ما آخرین روز هر هفته به استراحت مشغول می‌شویم.
به عقیده هندی‌ها در آئین برهما انسان هفت بار می‌میرد. درانجیل از هفت روح پلید صحبت شده است. فرقه کاتولیک به هفت نوع شادی، هفت نوع مناسک، هفت گناه اصلی فراگیر توبه و هفت اندوه معتقدند در میان آنان هفت غسل تعمید وجود دارد. قوم یهود هر هفت سال یک بار، در روز هفتم هفته سال هفتم جمع می‌شوند آن سال یوییل نام دارد. در آئین های دیگر نیز دیگر باز هم به عدد هفت برمی‌خوریم مثلا در آئین‌ مانوی هفت ایزد وجود دارد که مانند هفت امشاسبند زرتشتی اند و یا در آئین مهر هفت مقام مقدس وجود داشته که برای دخول به هریک حسن خاصی لازم بوده است.
۲-۶- عدد هفت در سایر ادیان
عدد هفت نه تنها در اسلام بلکه در سایر مذاهب و ادیان و در نزد اقوام هند و اروپایی نیز مقدّس می‌باشد تورات «اسفار خمسه عهد عتیق» نیز هفت را عدد کامل می‌داند. گروهی از محقّقین و دانشمندان اروپا معتقدند که نسخه تورات اصلی پس از وفات حضرت موسی در صندوق شهادت بوده علماء بنی اسرائیل برحسب وصیّت حضرت موسی در هر هفت سال یک بار آنرا بیرون می‌آوردند و بر بنی‌‌اسرائیل می‌خواندند. از قوم یهود خواسته شده بود که هر هفت سال یک بار بندگان را آزاد کنند و از وامی که به دیگران داده‌اند درگذرند.
«تاریخ تمدن ویل دورانت ترجمه احمدآرام»
۲-۷- نمود هفت در دین اسلام:
۲-۷-۱- در قرآن احادیث و روایات:
در قرآن کریم آمده است: فرعون در خواب هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند هفت سال خشک‌سالی و هفت سال فراوانی می‌شود. بهشت و جهنم هفت طبقه دارد. گناهان اصلی هفت‌اند.
پیش از اسلام در بین اعراب، هفت بار طواف دور کعبه مرسوم بوده در سنت اسلامی هنوز هم حاجیان هفت بار دور کعبه می‌چرخند.
از جمله کاربردهاى دینى دیگر عدد هفت عبارتند از :
هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل، هفت طبقه جهنم، هفت درب جهنم، هفت سلام در قرآن که عبارتند از: ۱٫ «سلم قولا من ربّ رحیم» (یس،۵۸) ۲٫ «سلم على ابرهیم» (صافات، ۱۰۹) ۳٫ «سلم على نوح فى العلمین» (صافات، ۷۹) ۴٫ «سلم على موسى و هرون» (صافات، ۱۲۰) ۵٫ «سلم على ءال یاسین» (صافات، ۱۳۰) ۶٫ «سلم علیکم طبتم» (زمر، ۷۳) ۷٫ «سلم هى حتى مطلع الفجر»(قدر، ۵).
هفت بار تطهیر در قوانین طهارت، هفت عضوى که در سجده باید روى زمین باشد،هفت شبانه روز بلاى قوم عاد،هفت شهر عشق و هفت مردان در تصوف،قرّاءسبعه.
در قرآن و سنت‌ ها و اندیشه‌های اسلامی، نخستین عدد کامل، هفت است و هفت بار طواف کعبه که زائر برخلاف عقربه‌های ساعت انجام می‌دهد، مظهر هفت نشانه خداست. مسلمانان در هنگام سجده، هفت موضع از بدن را بر زمین قرار می‌دهند.
در قرآن بارها به هفت آسمان و زمین اشاره و تصریح شده از آن جمله در سورهی ۲ (بقره) آیهی ۲۷، سورهی ۱۷ (بنی اسرائیل) آیهی ۴۶، سورهی ۲۳ (مؤمنون) آیهی ۱۷، سورهی ۴۱ (فصلت) آیهی ۱۱، سورهی ۶۵ (تغابن) آیهی ۱۲، سورهی ۶۷ (الملک) آیهی ۳، سورهی ۷۱ (المعارج) آیهی ۱۴، سورهی ۷۸ (النبأ) آیهی ۱۲ و … میتوان اشاره کرد».
۲-۷-۲- سبع و سبعه در قرآن: ‌
این دو واژه ۲۴ بار در قرآن به کار رفته‌اند; بیست بار با واژه «سبع» و چهار بار با واژه «سبعه» که عبارتند از: «سبع سموت» (بقره، ۲۹ / فصلت، ۱۲ / طلاق، ۱۲ / ملک، ۳ / نوح، ۱۵) «السموت السبع» (اسراء، ۴۴ / مؤمنون، ۸۶) «ویقولون سبعـﺔ … (کهف، ۲۲) «و سبعـﺔ إذا رجعتم» (بقره، ۱۹۶) «سبع شداد» (یوسف، ۴۸) «سبعاً شداداً» (نباء، ۱۲) «سبع سنابل» (بقره، ۲۶۰) «سبع بقرت سمان یأکلهن سبع عجاف و سبع سنبلت خضر» (یوسف،۴۳ و ۴۶) «سبع سنین» (یوسف، ۴۷) «سبع طرائق» (مؤمنون، ۱۷) «سبع لیال» (حاقّه، ۷) «سبعاً من المثانى» (حجر،۸۷) «سبعـﺔ ابواب» (حجر، ۴۴) «سبعـﺔ أبحر» (لقمان، ۲۷)
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّـﺔٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَـﺔٍ مِّئَـﺔُ حَبَّـﺔٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
( سوره‌ی بقره؛ آیه‌ی۲۶۱)
مَثَل (صدقات‏) کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‏کنند همانند دانه‏ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه‏ای صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد (آن را) چند برابر می‏کند، و خداوند گشایشگر داناست‏.
هفت آسمان در آیات متعددی از قرآن ذکر شده مثلاً در آیه ی ۱۲ سوره طلاق آمده است: «خدا کسی است که هفت آسمان را آفرید» حال در قرآن کریم کلمه ی «سبع» به معنی «هفت» که با کلمه ی «سماوات» به معنی «آسمان ها»ست -چه قبل چه بعد- هفت مرتبه در کلام تنزیل مذکور است.
۱- هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره/۲۹)
۲- تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (اسراء/۴۴)
۳- قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیم ِ(مومنون/۸۶)
۴- فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (فصلت/۱۲)
۵- اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّه عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا (طلاق/۱۲)
۶- الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ (ملک/۳)
۷-أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا (نوح/۳)
مسلمانان هنگام حج، هفت بار دور خانه ی کعبه طواف می کنند جالب است که کلمه ی «طواف» و مشتقات آن هفت بار در قرآن آمده اند. آیات زیر:
۱- «. . . إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» (بقره/۱۲۵)
۲- «. . . أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» (حج/۲۶)
۳و۴- «فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ» (قلم/۱۹)
۵- «. . . فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ» (بقره/۱۵۸)
۶- «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیق» (حج/۲۹)
۷- «. . . جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» (نور/۵۸)

هفت سوره از سوره های قرآن با تسبیح شروع شده اند که عبارتند از:
۱-سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى (سوره ی اسراء)
۲-سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ (سوره ی حدید)
۳-سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ (سوره ی حشر)
۴-سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ (سوره ی صف)
۵-یسَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ (سوره ی جمعه)
۶-یسَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ (سوره ی تغابن)
۷-سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى (سوره ی اعلی)
درسوره‌ی «نور» آیه ۳۵ می بینیم تمثیلی را که برای نور خدا بیان شده که به هفت مرحله اشاره دارد:
۱-«مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاه»
۲-«فِیهَا مِصْبَاحٌ»
۳-«الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ»
۴-«الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ»
۵-«یُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَکَهٍ زَیْتُونِهٍ لَّا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ»
۶-«یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ»
۷-«نُّورٌ عَلَى نُورٍ»

در سوره ی نورآیه ۴۵ آنجا که خداوند به فرستادن ابرها و فرو فرستادن باران و مشیت الهی می پردازد، شاهد تقسیم هفت گانه هستیم:
۱-« أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحَابًا”
۲-« ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ”
۳-« ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکَامًا”
۴-« فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ”
۵-« مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِیهَا مِن بَرَدٍ”
۶-« فَیُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ”
۷-« وَیَصْرِفُهُ عَن مَّن یَشَاءُ”
در سوره ی مومنون می بینیم که مراتب خلقت انسان هفت مرتبه و مرحه است:
۱-«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ»
۲-«ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَّکِین»
۳-«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً»
۴-«فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً»
۵-«فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا»
۶-«فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا»
۷-«ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا»

وقتی انسان سر به سجده می گذارد هفت عضو از اعضای بدن را باید به زمین بگذارد که عبارتند از:
۱- پیشانی
۲و۳- دو کف دست
۴و۵- زانوها
۶و۷- دو سر انگشت بزرگ پاها

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:40:00 ب.ظ ]