کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • ارتباط-بین-غنی-سازی-شغلی-با-تعهد-سازمانی-و-رضایت-شغلی-در-سازمان-تامین-اجتماعی-شهرستان-ساری- قسمت ۵
  • تاثیر-سازمان-گردشگری-استان-گیلان-بر-پویایی-اشتغال- قسمت ۶
  • مطالعه مؤلفه‌های رفتار شهروندی سازمانی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۱۰ کشور- قسمت ۶
  • عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- قسمت ۹
  • بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر اصفهان- قسمت ۱۳- قسمت 2
  • تحلیل حقوقی رهن دریایی و مقایسه آن با رهن مدنی- قسمت ۶
  • صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۱۱
  • رفتار تبعیض‌آمیز والدین و بروز بزهکاری در کودکان- قسمت ۷
  • ارزیابی و رتبه بندی کارایی نسبی ادارات ثبت احوال استان مرکزی و اصفهان با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده هاDEA- قسمت ۶
  • تبیین مقررات و مسایل حاکم بر دفاع مشروع در نظام کیفری ایران و مقایسه تطبیقی آن با اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی دائمی رم مصوب 1998- قسمت 9
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم ۹۳- قسمت ۷
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره شما نمی‌توانید موارد درون زباله‌دان را ویرایش کنید. مورد را به ...
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۱۵
  • راهکارهای عملی تهذیب نفس در قرآن و نهج البلاغ- قسمت ۵
  • ارزیابی عوامل موثر بر رضایت مشتری شرکت¬های بیمه با استفاده از تئوری خاکستری و کانو فازی (مورد شرکت¬های بیمه شهرستان بروجن)- قسمت ۶
  • تحولات قاعده منع محاکمه و مجازات مجدد بر اساس قانون مجازات اسلامی ایران (مصوب ۱۳۹۲)- قسمت ۳- قسمت 2
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد شناسائی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینان برتر ...
  • پایان نامه حسابداری ۳- قسمت ۳
  • بررسی موانع بکارگیری اطلاعات حسابداری کافی بر تصمیم گیری از دیدگاه مدیران بانک تجارت استان چهارمحال و بختیاری- قسمت ۵
  • پژوهش های پیشین با موضوع مطالعه موانع برون سپاری آموزش در ورزش از دیدگاه کارشناسان و مدیران ورزشی ...
  • طراحی، شبیه سازی وساخت یک آنتن میکرواستریپی جدید با قابلیت کنترل چند باند فرکانسی- قسمت ۱۰
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۲۲
  • بررسی فقهی و حقوقی سوء استفاده از اضطرار طرف قرار داد- قسمت ۲
  • تاثیر کاربرد تکنولوژ‍ی اطلاعات بر عملکرد سازمان تامین اجتماعی (مورد مطالعه شعبه دو قم در سال ۹۲ -۹۱)- قسمت ۱۱
  • بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۱۰
  • طنز درآثار ادبی قرن هشتم هجری با محوریت عبید زاکانی و حافظ شیرازی- قسمت ۶
  • شناسایی عوامل موثر بر مزیت نسبی ایران در صادرات میگو- قسمت ۱۱
  • مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۱۹
  • تحلیل موضوعی شعر وحشی بافقی- قسمت ۲۰
  • بررسی تیتر آنتی بادی حاصل از واکسن۹۲ Tri-Reo در فارم های مادر گوشتی بروش ELISA- قسمت ۳
  • فایل های دانشگاهی- ۳: منابع استرس در جامعه – 4
  • اداره اموال مشاع در حقوق ایران- قسمت 9




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تأمین ‌های پشتیبان دعوا و دفاع در حقوق ایران و فرانسه- قسمت 9 ...

    بند دوّم: تعریف لغوی و اصطلاحی مالی و غیر مالی
    مال در لغت به معنی «آنچه در ملک کسی باشد، آنچه که ارزش مبادله داشته باشد، دارایی، خواسته و…»[4]
    و در اصطلاح از دیدگاه برخی از صاحبنظران و اساتید به معنی: «از نظر حقوقی، به چیزی مال گویند که دارای دو شرط اساسی باشد:
    1) مفید باشد و نیازی را برآورد، خواه آن نیاز مادی باشد یا معنوی؛
    2) قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد».[5]
    تعریف ساده و روشنی که از مال ارائه شده چنین است: «مال عبارت از چیزی که دارای ارزش اقتصادی باشد».[6]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ماده 11 قانون مدنی که بیان می‌دارد: «اموال بر دو قسم است منقول و غیر منقول». این ماده شامل تمام اموال، خواه مادی یا در زمره حقوق، می‌شود و اختصاص به اموال مادی ندارد».[7]
    «در اصطلاح چیزی است که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول باشد حقوق مالی مانند حق تحجیر و حق شفعه و…»[8]
    «حق مالی امتیازی است که حقوق هر کشور، به منظور تأمین نیازهای مادی اشخاص، به آنها می‌دهد. هدف از ایجاد حق مالی تنظیم روابطی است که به لحاظ استفاده از اشیاء بین اشخاص وجود دارد. این دسته از حقوق، بر خلاف حقوق غیر مالی قابل مبادله و تقویم به پول است: مانند حق مالکیت و حق انتفاع و حق مطالبه مبلغی پول یا انجام دادن کار معین».[9]
    «حق غیر مالی آن است که اجرای آن، منفعتی که مستقیماً قابل تقویم به پول باشد ایجاد ننماید، مانند حق بنوت، حق زوجیت و امثال آن. بعضی از حقوق غیر مالی هستند که غیر مستقیم ممکن است ایجاد حقی نمایند که قابل تقویم به پول باشد، ولی این امر آن را حق مالی نمی‌گرداند، مانند زوجیت که ایجاد حق نفقه برای زوجه، توارث برای زوجین می کند که آن قابل تقویم به پول است».[10]
    «حق غیر مالی امتیازی است که هدف آن رفع نیازمندی‌های عاطفی و اخلاقی انسان است. موضوع این روابط غیر مالی اشخاص است و ارزش داد و ستد را ندارد و به طور مستقیم قابل ارزیابی به پول و مبادله با آن نیست مانند حق زوجیت و ولایت و حضانت».[11]
    «حقوق غیر مالی حقوقی می‌باشند که قابل تقویم به پول نباشند؛ مانند حق ابوت، حق زوجیت و حق تولیت و وصایت و نظارت بر وقف و همه حقوق خانوادگی».[12]
    «گاهی دو دعوا که با هم مطرح شده‌اند و منشاء واحدی دارند یکی مالی و دیگری غیر مالی است به این نوع دعاوی، دعاوی مختلط می‌گویند که در این صورت دعوای مالی مشمول احکام دعوای مالی و دعوای غیر مالی مشمول احکام دعوای غیر مالی می‌شود. به عنوان مثال، شخصی با تقدیم دادخواست فسخ نکاح خواهان استرداد هدایا نیز می‌باشد، فسخ نکاح دعوایی غیرمالی است اما استرداد هدایا مالی است».[13]
    گفتار دوم: جهات وضع تأمین مالی و غیر مالی
    «تأسیس تأمین ‌خواسته برای دعاوی مالی وضع گردیده است. تأمین‌ خواسته تأسیسی است که برای سهولت و تضمین دسترسی خواهان به خواسته دعوا وضع شده است. در مقام اجرای تأمین ‌خواسته ماده 121 ق.آ.د.م که مقرر می‌دارد: «تأمین در این قانون عبارتست از توقیف اموال اعم از منقول و غیر منقول». تأمین را عبارت از توقیف اموال اعم از منقول و غیر منقول دانسته است. توقیف مال نیز زمانی معنا و مفهوم می‌یابد که وسیله سهولت دسترسی خواهان به خواسته دعوی بوده و به تعبیر دیگر دسترسی او به محکوم‌به مالی را تسهیل کند. دعوای مالی محکوم‌ به مالی و دعوای غیر مالی محکوم‌ به غیر مالی را در بر‌دارد. چرا که دادگاه مأخوذ و مقید به اتخاذ تصمیم در خصوص خواسته است. اختصاص تأمین ‌خواسته به دعاوی مالی از تعریف قانونی تأمین نیز بدست می‌آید. البته اختصاص تأمین‌ خواسته به دعاوی مالی، بدین معنا نیست که در دعاوی غیرمالی ایجاد تأسیس مناسب در جهت تسهیل دسترسی به خواسته مغفول مانده است. زیرا هر چند تأمین‌ خواسته ایفای نقش خود را به دعاوی مالی منحصر کرده است اما این نقش در دعاوی غیرمالی توسط تأسیسی به نام دستور ‌موقت ایفا می‌شود. به عنوان مثال در دعوای حضانت که دعوایی غیرمالی است، خواهان می‌تواند تعیین تکلیف حضانت تا نتیجه رسیدگی به دعوا را در قالب دادرسی فوری و قرار دستور موقت درخواست کند».[14]
    «در دعاوی مطالبه وجه استحقاق خواهان برای دریافت میزان معینی وجه رایج از خوانده مبنای تصمیم دادگاه است در این گونه دعاوی تأمین‌ خواسته ناظر به موردی است که خواسته خواهان را در دسترس او قرار دهد و دادگاه بدون اینکه در قالب تأمین‌ خواسته توقیف مال معینی از مدیون را دستور دهد توقیف معادل خواسته از اموال خوانده را اراده می‌کند از دیگر دعاوی مالی، دعاوی راجع به عین معین است. دعاویی همچون استرداد مبیع، مطالبه عین مال مورد ودیعه، استرداد عاریه، استرداد مال مرهونه، مطالبه مهریه عین معین، رد مال مسروقه و… در این دسته قرا می‌گیرند، در این دعاوی چنانچه خواهان درخواست تأمین‌ خواسته کند، دادگاه در قالب صدور قرار تأمین‌ خواسته، توقیف عین مال مورد مطالبه را مقرر خواهد کرد. در این صورت خوانده وظیفه خواهد داشت مال موضوع تأمین‌ خواسته را جهت توقیف به داورز معرفی کند و قواعد مستثنیات دین در اجرای این نوع تأمین خواسته لحاظ نخواهد شد. به عبارت دیگر، در این نوع تأمین با لحاظ حق خواهان بر عین معین، دادگاه و داورز به این موضوع وارد نخواهند شد که عین معین مذکور مشمول مستثنیات دین می‌باشد یا خیر. این مطلب به نحوی از ماده 122 ق.آ.د.م در ارتباط با توقیف، و از ماده 523 قانون مذکور در رابطه با صدور حکم در این خصوص بدست می‌آید. در مقام اجرای این تأمین دادورز نه تنها مجاز به بررسی شمول یا عدم شمول مستثنیات دین بر مال معین موضوع توقیف نیست، بلکه حتی الزام قانونی او نظر به توقیف همان مال معین است مگر اینکه توقیف آن مال ممکن نباشد، و از طرف دیگر خوانده نیز نمی‌تواند به عوض مال معینی که در معرض توقیف است یا توقیف شده است، مال دیگری حتی وجه ‌نقد برای توقیف معرفی کند مگر اینکه خواهان، به تبدیل، رضایت دهد. این حکم در ذیل ماده 124 قانون مذکور به تصریح بیان شده است. با این وجود، در تأمین دعوای‌ واهی و تأمین اتباع بیگانه بین دعوای مالی و غیر مالی تفاوتی نیست. زیرا تأمین‌های مذکور به منظور جبران خسارات ناشی از دادرسی و حق‌الوکاله وکیل است که در دعاوی غیر مالی نیز ممکن است».[15]
    مبحث دوم: مصادیق تأمین مدنی
    از جمله مصادیق تأمین مدنی منطبق با قانون آیین دادرسی مدنی که می‌توان بدان اشاره نمود عبارتند از: ماده 108 ق.آد.م تأمین خواسته (تأمین به نفع خواهان)، ماده 109 ق.آد.م تأمین دعوی واهی (تأمین به ضرر خواهان)، ماده 144 ق.آ.د.م تأمین اتباع بیگانه (تأمین به ضرر خواهان)، ماده 310 ق.آ.د.م دستور موقت (تأمین به نفع خواهان)، علاوه بر موارد مذکور می‌توان از تأمین‌های به نفع و ضرر محکوم له نام برد: تأمین موضوع ماده 307 ق.آ.د.م تأمین اجرای حکم غیابی، بند «الف» و «ب» ماده 386 ق.آ.د.م تأمین اجرای حکم در مرحله فرجام خواهی، بند «الف» و «ب» ماده 347 ق.آ.د.م اجرای حکم مرحله اعاده دادرسی، تأمین موضوع ماده 424 ق.آ.د.م اخذ تأمین در مرحله اعتراض ثالث، و همچنین تأمین موضوع ماده 493 ق.آ.د.م اخذ تأمین در مرحله اعتراض به رأی داوری که تشریح هر یک بطور مجزا بشرح آتی مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد. حال در این مبحث ابتدا به بررسی تأمین به نفع و ضرر خواهان و سپس به تأمین به نفع و ضرر محکوم له خواهیم پرداخت.
    گفتار اول: تأمین به نفع و ضرر خواهان
    در این گفتار ابتدا موضوع تأمین به نفع خواهان، سپس تأمین به ضرر خواهان و در نهایت تفاوت این دو مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    بند اول: تأمین به نفع خواهان
    هرگاه كسی از دیگری طلبی داشته و یا مالی به او امانت داده باشد ولی پس از مدتی نامبرده (شخص امانتدار یا بدهکار) از موقعیت خود سوء ‌استفاده كرده، بخواهد با حیف و میل اموال یا پنهان كردن آن از استرداد دین یا مال خودداری كند و در نتیجه وصول آن مال از او ممكن نباشد. در این‌گونه موارد قانونگذار به بستانكار یا صاحب مال اجازه می‌دهد كه فوراً بدون اطلاع طرف (بدهکار یا امانت گیرنده)، طلب یا مال را به وسیله دادگاه توقیف كرده و در صورت اقتضاء علیه او اقامه دعوا كند. تأمین موضوع ماده 108 ق.آ.د.م تأمین ‌خواسته است تأمین‌ خواسته یعنی توقیف مالی که دسترسی خواهان به مورد ادعا (خواسته) را تعیین کند موضوع تأمین‌ خواسته می‌تواند وجه یا مال معین باشد تأمین‌ خواسته از اموری است که باید سریعاً باستناد ماده 115 ق.آ.د.م در مورد آن تصمیم گرفته شود علاوه بر این از جمله درخواست‌های دیگری که خواهان قبل از اقامه دعوی اصلی و ضمن دادخواست راجع به آن می‌تواند مطرح نماید دستور موقت است که از آن به دادرسی فوری تعبیر می‌شود دستور‌ موقت، اقدام تأمینی که به منظور جلوگیری از تعذّر و تعسر در اجرای حکم آتی الصدور که خواهان میتواند از دادگاه تقاضا نماید.
    بند دوم: تأمین به ضرر خواهان
    تأمین موضوع ماده 109 ق.آ.د.م تأمین دعوی واهی است. در این خصوص باید گفت: همیشه این گونه نیست كه قرار تأمین به نفع خواهان صادر شود، بلكه ممكن است قرار تأمین به ضرر او نیز صادر گردد. بعنوان مثال در ماده 109 ق.آ.د.م مقرر شده است به درخواست خوانده قرار تأمین علیه خواهان صادر شود. در حالی كه در ماده 108 ق.آ.د.م به درخواست خواهان قرار تأمین ‌خواسته علیه خوانده صادر می‌شود. اگر خوانده نیز چنین درخواستی از دادگاه بكند، دادگاه باید به این درخواست رسیدگی و اتخاذ تصمیم كند. در این ارتباط با این درخواست باید گفت: پرداخت هزینه دادرسی لازم نمی‌باشد و مضافاً رسیدگی مستلزم ارجاع نخواهد بود و از خوانده خسارات احتمالی نیز اخذ نمی‌شود، بلكه پس از درخواست اگر دادگاه تقاضای او را بپذیرد قرار تأمین صادر خواهد كرد، اما با توجه به ماده 116 ق.آ.د.م باید گفت اطلاق این ماده قرار تأمین علیه خواهان را نیز شامل می‌شود بنابراین خواهان نیز به قرار تأمین صادره علیه خود می‌تواند اعتراض نماید.[16] دیگر موارد تأمین به ضرر خواهان می‌توان از موضوع ماده 144 ق.آ.د.م نام برد که بیان می‌دارد: «اتباع دولت‌های خارجه چه خواهان اصلی باشند و یا به عنوان شخص ثالث وارد دعوی گردند بنا به درخواست طرف دعوی برای تأدیه خسارتی که ممکن است بابت هزینه دادرسی و حق ‌الوکاله به آن محکوم گردند باید تأمین مناسب بسپارند…» ماده مذکور اخذ تأمین از تبعه دولت خارجی را تجویز و در مورد علت تجویز درخواست تأمین از تبعه خارجی می‌توان به این موضوع اشاره نمود که تعقیب یک ایرانی توسط یک تبعه خارجه برای مدعی علیه ایران منافی اصل تساوی طرفین در مقابل دستگاه قضائی است چرا که هرگاه دعوای مزبور به نفع تبعه بیگانه تمام شود تبعه بیگانه می‌تواند از تمام امتیازاتی که قانون ایران برای محکوم ‌له قرار داده است استفاده نماید ولی برعکس، چنانچه تبعه بیگانه محکوم شود معمولاً احکام صادره از دادگاه کشوری در قلمرو کشور دیگر قابلیت اجرا را ندارد مگر اینکه فیمابین آنها قرارداد خاصی منعقد شده باشد لذا در صورت تودیع تأمین توسط تبعه بیگانه با محکوم‌ له واقع شدن طرف ایرانی، وی می‌تواند خسارات دادرسی را از تبعه خارجی (محکوم علیه) دریافت دارد.[17] در این خصوص تبعه خارجی در مواردی از تودیع تأمین نسبت به خوانده ایرانی معاف می‌گردد. (موضوع ماده 145 ق.آ.د.م) با این وصف، از آنجا که در فصول بعدی به بررسی تفصیلی تأمین‌های مزبور پرداخته خواهد شد به بیان اجمالی آنها بسنده می‌گردد. در اینجا به بررسی پاره‌ای از تفاوت‌های تأمین به نفع و ضرر خواهان می‌پردازیم.
    بند سوم: تفاوت‌های تأمین به نفع و ضرر خواهان
    از جمله تفاوت‌های قرار تأمین به نفع خواهان و قرار تأمین به ضرر خواهان عبارتند از:
    الف: در قرار تأمین به نفع خواهان، پس از صدور قرار تأمین مأمور اجرا با بهره گرفتن از قوه قاهره حكومتی اموال خوانده را توقیف می‌كند، اما در قرار تأمین به ضرر خواهان هرگز با بهره گرفتن از قوه قاهره مالی از خواهان توقیف نخواهد شد.
    ب: در قرار تأمین به نفع خواهان، اگر خواهان میزان خواسته تأمین و یا نوع مال را معین نكند، دادگاه قرار رد درخواست او را خواهد داد، اما در قرار تأمین به ضرر وی، خوانده مکلف به تعیین و مشخص نمودن میزان تأمین درخواستی و یا نوع نیست، بلكه این دادگاه است كه تشخیص می دهد به چه میزان قرار تأمین علیه خواهان صادر نماید.[18]
    ج: قرار تأمین به نفع خواهان به بازداشت و توقیف اموال خوانده منجر می‌شود، اما قرار تأمین به ضرر خواهان تحت شرایطی به توقف رسیدگی به دعوا منجر می‌گردد.
    د: قرار تأمین به نفع خواهان در هر دعوای مالی ممكن و دادگاه مکلف به پذیرش آن است، اما تقاضای خوانده برای صدور قرار علیه خواهان دادگاه مکلف به اجابت نیست و در بعضی موارد همچون دعاوی كه مستند دعوا، چك، سفته، برات یا سند رسمی یا دعوای علیه متوقف باشد نه تنها مجاز نیست بلکه مکلف به عدم پذیرش است.[19]
    ه: در قرار تأمین به نفع خواهان، چنانچه مستند دعوای نامبرده یكی از بندهای «الف»، «ب» یا «ج» ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی باستثنای بند «د» ماده مارالذکر و ماده 319 قانون مزبور نباشد، خواهان باید حسب دستور دادگاه خسارات احتمالی تأدیه نماید. اما در قرار تأمین به نفع خوانده هرگز از خوانده، تأدیه خسارات احتمالی خواسته نمی‌شود.
    و: قرار تأمین به نفع خواهان، در مقام توقیف مال قابل تبدیل است اما تأمین ماده 109 به درخواست خواهان قابل تبدیل نیست.[20]
    ز: قرار تأمین موضوع ماده 108 مستلزم پرداخت هزینه دادرسی مطابق بند 13 ماده 3 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین اصلاحی مورخ 18/1/89 مبلغ 50000 ریال هزینه دادرسی می باشد اما قرار تأمین موضوع ماده 109 نیاز به پرداخت هزینه دادرسی و اخذ خسارت احتمالی ندارد.
    گفتار دوم: تأمین به نفع و ضرر محکوم‌ له
    در گفتار حاضر به موارد تأمین به نفع و ضرر محکوم‌ له است از این موارد می‌توان به اخذ تأمین در احکام غیابی، مرحله فرجام خواهی، اعاده دادرسی، اعتراض ثالث و داوری نام برد در این گفتار هریک از موارد مزبور را به طور جداگانه مورد مطالعه و بررسی قرار خواهیم داد.
    بند اول: نحوه اخذ تأمین در احكام غیابی
    یکی دیگر از موارد تأمین به ضرر محکوم له تأمین در احکام غیابی است به طور كلی هر فردی طرح دادخواست نموده و طرف مقابل آن نیز دفاعی انجام خواهد داد و در این مكان یكی از آن دو پیروز می‌شوند و دادرس دادگاه حكم شایسته‌ای را در این زمینه صادر خواهد نمود به این دسته از احكام، احكام حضوری گفته می‌شود و در این خصوص دعاوی وجود دارد كه خواهان طرح دعوی نموده ولی خوانده در جلسه دادگاه حضور نداشته، وكیل و نماینده‌ای نیز معرفی ننموده و لایحه‌ای نیز ارسال نكرده و حتی اخطاریه‌ای به او ابلاغ واقعی نشده، بنابراین فرصتی را برای دفاع نداشته در واقع، حكم غیابی علیه وی صادر شده است. بر این اساس، قانونگذار برای اجرای آن حكم، سپردن تأمین از سوی محکوم ‌له را برای جبران خسارت احتمالی ضروری دانسته که در صورت شكست محكوم‌ له یا نقض رأی در مرحله تجدیدنظر، واخواه بلا تكلیف و یا با خواهان معسر مواجه نخواهد شد. در بند مزبور به تعریف لغوی و اصطلاحی احکام غیابی، به تاریخچه تأمین مذکور، به فلسفه و آیین دریافت تأمین مأخوذه و در آخر به نوع، میزان و مهلت تودیع تأمین پرداخته شده است.
    1- تعریف لغوی و اصطلاحی
    واژه‌ی غیب در فرهنگ لغت به معنی: «غایب شدن، ناپدید گردیدن، ناپیدا و كلمه غایب به معنای آنكه حاضر نباشد» آمده است.[21] كلمه واخواه به معنای: «به شخص معترض گفته می‌شود به عمل او واخواهی یا اعتراض اطلاق می‌گردد».[22]
    واخواه، به محكوم ‌علیه غایب اطلاق می‌گردد كه خودش یا وكیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی‌اش در هیچیک از جلسات دادگاه شركت نكرده و لایحه دفاعیه نیز ارائه ننموده و اخطاریه دادگاه به او ابلاغ واقعی نشده باشد.[23]
    اصطلاح واخواهی[24] در آیین دادرسی مدنی، منحصراً به شکایتی اطلاق می‌گردد که محکوم‌ علیه غایب نسبت به حکم غیابی در دادگاه صادر ‌‌کننده حکم مطرح می‌کند. در حقوق ایران از همان ابتدا قانون اصول محاکمات حقوقی، حق اعتراض به حکم غیابی نیز تصریح شد. در حقوق فرانسه نیز، در موارد نسبتاً نادری که حکم غیابی محسوب می‌شود. مطابق ماده 571 قانون آیین دادرسی مدنی[25] برای محکوم‌ علیه غایب حق اعتراض پیش‌بینی شده است و قابل توجه اینکه در آنجا نیز تصریح می‌شود که واخواهی مرحله جدیدی را به وجود نمی‌آورد بلکه همان مرحله است که دوباره آغاز می‌شود.[26]
    ماده 476 قانون مزبور[27] نیز بیان می‌دارد که رأی غیابی قابل واخواهی است مگر در مواردی که به موجب مقررات خاص این طریق شکایت کنار گذاشته شده باشد، اما مقرّرات راجع به انواع آراء در حقوق فرانسه به گونه‌ای است که موارد صدور رأی غیابی را محدود نموده است. بدین‌ صورت که رأی در صورت داشتن دو شرط زیر غیابی محسوب می‌شود:
    الف) رأی صادره غیر‌‌قابل پژوهش باشد، بنابراین چنانچه رأی صادره قابل پژوهش باشد، غیابی محسوب نشده و بدین ترتیب قابل واخواهی نخواهد بود.
    ب) احضاریه به شخص خوانده ابلاغ نشده باشد.
    2- تاریخچه اخذ تأمین در احكام غیابی
    در خصوص تاریخچه حكم واخواهی نظر استاد بلامنازع آیین دادرسی مدنی ایران را مورد استناد قرار داده و ایشان چنین اشعار می‌دارند: «اعتراض، به موجب ماده 465 ق.آ.د.م جدید مصوب 1329، به شكایتی اطلاق می‌گردید كه محكوم علیه غایب می‌توانست نسبت به رأی غیابی مطرح نماید. اما واژه «واخواهی» در برابر اعتراض توسط فرهنگستان برگزیده شده و در شهریور 1319 به موجب بخشنامه‌ای، همراه با چهل اصطلاح دیگر عربی و معادل فارسی آن‌ ها كه بیشتر در دادگستری كاربرد داشت، به دوایر دادگاه‌ها ابلاغ گردید. در این بخشنامه واژه‌های واخواه، واخوانده و واخواسته به ترتیب به جای اصطلاحات معترض، معترض ‌علیه و معترض ‌عنه، برگزیده شد. در عین حال، واژه واخواهی در هیچ یک از اصطلاحاتی كه پس از آن در قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص استعمال نگردید اما در قانون جدید آیین دادرسی مدنی علاوه بر اعتراض به حكم واژه «واخواهی» كه در عمل مصطلح گردیده بود به كار رفته است».[28] بهر حال، با نگرشی دیگر می‌توان گفت این تأسیس با پیروی از فقه اسلامی بوجود آمده است. و مبنای فقهی نیز داشته و بر این اساس، اگر خواهان پس از صدور حكم غیابی بخواهد محكوم‌ به را اخذ نماید باید در جهت آن تأمین بدهد، در غیر این صورت اخذ آن تأمین امكان نخواهد داشت.[29] با این حال، این تاریخچه‌ای مختصر از واخواهی می‌باشد و به همین مقدار بسنده نموده و موضوع‌های آتی به فلسفه و شرایط صدور اخذ خسارت احتمالی در احكام غیابی اختصاص خواهد یافت كه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    3- فلسفه دریافت تأمین
    مقنّن در ماده 307 ق.آ.د.م فلسفه اخذ تأمین در اجرای حكم غیابی را جبران خسارت ناشی از اجرای قرار تأمین ذكر نموده و مقرّرات واخواهی نیز به گونه‌ای تدوین شده است كه اگر به طرفیت محكوم‌ علیه دعوایی مطرح گردد و وی از نوع دعوی آگاه شده فرصت و امكان دفاع در اختیار او قرار گرفته و بتواند دلایل خویش را ارائه دهد. بنابراین، حقی است كه قانون آیین دادرسی مدنی برای واخواه (محكوم ‌علیه) قرار داده تا با جمع شرایطی از آن استفاده نماید و در این راستا، ماده 307 ق.آ.د.م مقرّر می‌دارد: «چنانچه محكوم ‌علیه غایب، پس از اجرای حكم، واخواهی نماید و در رسیدگی بعدی حكم به نفع او صادر شود، خواهان ملزم به جبران خسارت ناشی از اجرای حكم اوّلی به واخواه می‌باشد». ولی در این خصوص، سؤالاتی مطرح خواهد شد و آن این است كه فلسفه دریافت تأمین از محكوم ‌له چیست؟ آیا حكم به نفع وی صادر نشده است؟ در پاسخ به این سؤالات می‌توان گفت در واقع هدف، جبران خسارت ناشی از اجرای حكم غیابی و امكان اعاده وضعیت اجرایی است، تا در صورتی كه محكوم‌ علیه به حكم اعتراض و اگر آن را نقض نمود با خواهان معسری مواجه نشود و در این خصوص می‌توان قاعده حقوقی لاضرر را مورد توجه قرار داد كه هیچ ضرری نباید بدون جبران باقی بماند. با این حال، می‌توان گفت اگر خوانده (محكوم‌ علیه) شرایط واخواهی را داشته و تمامی مراحل آن را (تودیع هزینه دادرسی و ارائه دلایل مثبته دعوی) نیز اجرا نماید می‌تواند در صورت محكومیت قطعی خواهان (محكوم‌ له) مبادرت به اخذ خسارت احتمالی نماید.
    4- آیین دریافت تأمین
    همانطوری كه در قسمت الف بیان گردید، برای دریافت خسارت احتمالی از خواهان (محكوم‌ له) شرایطی لازم می‌باشد و به موجب ماده 307 ق.آ.د.م در صورتی كه حكم صادره در دادگاه نخستین اجرا و پس از آن واخواهی واخواه مطرح و حكم به نفع وی صادر گردد خواهان مرحله‌ی دادگاه بدوی، ملزم به جبران خسارت ناشی از اجرای حكم غیابی به واخواه می‌باشد. در عین حال، اثبات تقصیر بر عهده واخواه (محكوم‌ علیه) می‌باشد، یعنی وی باید ورود خسارت و ارتكاب فعل زیانبار و رابطه سببیّت بین آن دو را اثبات نماید تا مستحق دریافت خسارت گردد. بنابراین، برای اخذ تأمین باید شرایطی مهیّا باشد و بدون آن شرایط، امكان اخذ تأمین وجود نخواهد داشت. در این قسمت این شرایط را به طور مختصر بیان خواهیم نمود.
    4-1- عدم ابلاغ اخطاریه واقعی به خوانده
    با توجه به اینكه امر ابلاغ نقش مهمی در اجرای حكم و سایر امور مربوط به پرونده داشته بنابراین، یكی از شروط اجرای حكم نحوه‌ی ابلاغ به خوانده محسوب می‌شود و علت تأكید قانون به عدم ابلاغ واقعی بدان سبب می‌باشد كه محكوم ‌علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رأی می‌باشد و می‌تواند دادخواست واخواهی را به دادگاه صادر كننده حكم غیابی تقدیم دارد و دادگاه در وقت فوق ‌العاده (خارج از نوبت) به این موضوع رسیدگی و تصمیم مقتضی را خواهد گرفت و اینكه اگر اخطاریه به خوانده ابلاغ واقعی محسوب گردد دیگر حكم غیابی و اخذ تأمین معنایی نخواهد داشت.
    4-2- عدم حضور خوانده یا وکیل یا قائم مقام وی در جلسات دادرسی
    خوانده یا وكیل یا قائم مقام او در هیچ‌ یک از جلسات دادگاه حضور نداشته‌اند و نیز هیچ پاسخ كتبی به موضوع مطروحه در طی دادرسی ارائه ننموده‌اند بنابراین، چنانچه خوانده حتی یک بار دفاع كتبی كرده باشد حكم در هر حال حضوری فرض می‌شود.[30] البته، این مورد دارای استثنائاتی می‌باشد كه می‌توان آن را حضوری تلقی نمود:
    الف) «بعد ابلاغ قانونی اخطاریه به خوانده، خوانده طی لایحه‌ای نشانی جدید خود را اعلام می‌كند».
    ب) «بدون ابلاغ واقعی و بدون حضور در جلسه و بدون تقدیم لایحه، خوانده دعوای متقابل اقامه می‌كند».[31]
    ج) «خوانده قبل از جلسه‌ی اوّل دادرسی شخص ثالثی را به دادرسی جلب می کند».[32]
    4-3- قطعیت دادنامه
    مطابق ماده 305 ق.آ.د.م احكام غیابی قابل واخواهی هستند و به موجب بند الف ماده 331 قانون مزبور در دعاوی مالی حسب مورد با توجه به خواسته دعوی تا مبلغ سه میلیون ریال و نیز دعاوی كه قابل تجدیدنظر بوده ولی واخواه در مهلت مقرّر یعنی چهل روز از تاریخ ابلاغ دادنامه به وی (بیست روز مهلت واخواهی و بیست روز مهلت تجدیدنظر خواهی) اعتراض را به عمل نیاورد و یا دادنامه به مرحله قطعیّت رسیده، حكم قطعی محسوب خواهد شد.
    4-4- عدم ابلاغ دادنامه یا اوراق اجرائیه
    با انقضای مهلت شكایت (اعتراض) از حكم غیابی، به درخواست محكوم ‌له برگ اجرائیه صادر و پس از ابلاغ جهت اجرا به دایره اجرای حكام مدنی، به لحاظ اقدامات اجرایی ارسال می‌گردد. در این راستا، تبصره 2 ماده 306 ق.آ.د.م: «اجرای حكم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محكوم ‌له خواهد بود مگر اینكه دادنامه یا اجرائیه به محكوم‌ علیه غایب ابلاغ واقعی شده…» با دقت در تبصره مزبور در می‌یابیم كه معرفی ضامن و گرفتن تأمین در صورتی است كه اوراق دادنامه یا اجرائیه به واخواه ابلاغ واقعی نشده باشد و در غیر‌اینصورت حكم را باید حضوری تلقی نمود و نه غیابی و بنابراین فلسفه اخذ تأمین از محكوم ‌له موردی نخواهد داشت.
    5- نوع، میزان و مهلت تودیع تأمین
    با توجه به اینكه اجرای حكم غیابی منوط به تودیع تأمین (ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب) از سوی محكوم ‌له خواهد بود و بدون تودیع تأمین امكان اجرای حكم میسّر نخواهد شد، لذا در این قسمت سعی شده است كه ابتدا به نوع تأمین، میزان و سپس به مهلت تودیع تأمینی كه از محكوم ‌له اخذ خواهد شد، بررسی نماییم.
    5-1- نوع تأمین
    تبصره 2 ماده 306 ق.آ.د.م اجرای حكم غیابی را مستلزم معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محكوم ‌له مدنظر قرار داده و با دقت در تبصره این ماده می‌توان گفت، در صورت صدور اجرائیه و پذیرش تأمین، محاكم می‌توانند علاوه بر ضامن معتبر سایر تأمین‌های دیگر را از محكوم ‌له اخذ نماید مشروط به اینكه دادنامه یا اوراق اجرائیه ابلاغ واقعی نشده باشد. بر این اساس، قاضی رسیدگی ‌كننده به پرونده با توجه به محتویات پرونده و دلایل استنادی خواهان نوع تأمین را انتخاب كرده و دستورات مقتضی را نیز صادر می کند. در حال حاضر، رویه فعلی محاكم این است كه بعد از صدور حكم و قطعیت آن، واحد اجرای احكام مدنی مبادرت به اخذ تأمین از نوع ضمانت می کند، بدین منوال كه ضامن تقاضای ضمانت خویش را از محكوم‌ له تقدیم شعبه مربوطه می کند و پس از قبولی، قرار كفالت صادر و عملیات اجرایی شروع خواهد شد ولی در این نوع ضمانت مشخص نشده است تا چه زمانی باید ضامن، در حالت ضمانت خویش باقی بماند؟ در این خصوص قانون كاملاً سكوت دارد و در واقع می‌توان گفت نوعی ابهام در بقاء تأمین وجود دارد. برای مثال ممكن است دادنامه یا اجرائیه برای مدت طولانی به محكوم ‌علیه غایب ابلاغ واقعی نشود و محكوم‌ له از تصرف در مال خویش محروم بماند باید گفت در این رابطه راهكار عملی و قانونی چیست؟ در این زمینه برخی از شارحین آیین دادرسی مدنی از جمله دكتر عباس زراعت برای رفع این مشكل این طور ابراز عقیده نموده‌اند: «بهتر است اختیار دادن ضامن یا سپردن تأمین بر عهده محكوم ‌له باشد تا بی‌جهت اموال وی برای مدت نامحدود تأمین نگردد و هرگاه محكوم‌ علیه از مفاد رأی غیابی آگاه شود و ظرف مدت بیست روز واخواهی نكند باید تأمین سپرده شده آزاد گردد».[33] بنابراین، می‌توان گفت مسئولیت اصلی محكوم ‌له در حكم غیابی معرفی ضامن است و اگر نتوانست ضامن معرفی كند تأمین مناسب دیگری كه دادگاه صالح تشخیص داد باید بسپارد، تا اجرای حكم غیابی ممكن گردد.
    5-2- میزان دریافت تأمین

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:22:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین اخلاق کاری با استرس شغلی و تعهد سازمانی در میان کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک شهر بندرعباس- قسمت ۶ ...

    شدت تعهد مستمر بستگی به عواملی زیر دارد:

     

     

    مهارت‏ها: منظور تجاربی است که فرد در سازمان فعلی کسب کرده و قابل انتقال به دیگر سازمان‏ها نیست.

    آموزش: دوره‎های مخصوص سازمان فعلی که مدرک آن‏ها فقط در درون سازمان فعلی معتبر است

    تغییر محل زندگی: بسیاری از افراد که سازمان خود را تغییر می‎دهند، دچار مشکل تغییر محل زندگی می‏شوند و این تغییر به سادگی پذیرفته نمی‏شود.

    میزان سرمایه‏گذاری صورت گرفته از طرف فرد: زمان، هزینه، سنوات کاری گذرانده شده برای یادگیری مهارت‏ها باعث حفظ عضویت فرد می‎شود، لذا هرچه سن افزایش پیدا می‏کند احتمال تغییر سازمان نیز کاهش پیدا می‎کند.
    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    عدم دستیابی به جایگزینی‎های شغلی: در شرایطی که امکان دستیابی به شغل و سازمان دیگر مشکل باشد افراد سعی می‎کنند در همان سازمان فعلی خود عضویت مستمر خود را داشته باشند. لذا چون به آن نیاز دازند در سازمان باقی می‏مانند (غیاثی،۱۳۹۰).

    ۲-۳-۳-۳٫ تعهد هنجاری ـ تکلیفی

    بعد سوم تعهد سازمانی که کمتر رایج بوده ولی جای بحث دارد، تعهد هنجاری می باشد که نشان دهنده یک نوع احساس تکلیف برای ادامه همکاری با سازمان م یباشد، افرادی که دارای سطح بالایی از تعهد هنجاری هستند احساس م یکنند که مجبورند در سازمان فعلی باقی بمانند .آلن و می‏یر[۲۸] (۱۹۹۰)، در مورد این بعد از ابعاد سازمانی نسبت به ابعاد دیگر پژوهشهای کمتری صورت گرفته است، رندال و کوتی[۲۹] (۱۹۹۰)، آلن و می یر و اوریلی، چاتمن و کالدون از جمله پژوهشگران اندکی بوده اند که تلاش کرده اند تا این بعد از تعهد سازمانی را از ابعاد دیگر مجزا سازند. رندال و کوتی (۱۹۹۰)، به تعهد هنجاری از منظر نوعی تکلیف اخلاقی نگریست هاند که فرد در قبال سرمای هگذاری هایی که سازمان روی او انجام داده‏است، در خود احساس می کند. آنها معتقدند که زمانی این احساس در فرد به وجود می آید که سازمان هزینه یا زمان زیادی را صرف آماده کردن او برای بهتر انجام دادن کار کرده است، یک نوع احساس تکلیف در وی برای ماندن در سازمان به وجود خواهد آمد. برای مثال کارمندی که سازمانش برای آموزش او سرمایه‏گذاری می‏کند، ممکن است به این باور برسد که می‏تواند هزینه های سازمانش را از طریق ادامه فعالیت در آن جبران کند. در حالت کلی تعهد هنجاری زمانی بیشتر به وقوع می‏پیوندد که فرد احساس کند که پاسخ به سرمایه گذاری های سازمان، سخت م یباشد. اما اوریلی و همکارانش (۱۹۹۱ ) تعهد هنجاری را بر حسب ارز ش‏ها تعریف کرده‏اند و مورد سنجش قرار داده‎اند. آنها معتقدند که رابطه متقابل بین ارزش‏های یک فرد و سازمان منجر به تعهد سازمانی می‏شود. در حمایت از این دیدگاه می‏یر و اسکورمن ( ۱۹۹۲ ) تعهد هنجاری را به عنوان پذیرش اهداف و ارزش های یک سازمان توسط کارمند، دانسته اند (اسماعیلی، ۱۳۸۸).

     

    ۲-۳-۴٫ اهمیت تعهد سازمانی

    اهمیت تعهد از سوی نویسندگانی به شرح زیر مورد تأکید واقع گردیده است :
    مک گریگور (۱۹۶۰): عقیده داشت بزرگترین چالش برای مدیران پرسنلی، یکپارچه نمودن نیازهای سازمان با نیازهای فردی اعضایش می‏باشد .
    پاسکال و آتوس (۱۹۸۱): مطالعه آنان پیرامون دلایل موفقیت ژاپن، آشکار ساخت که ژاپنی‏ها فرهنگ‏های قوی سازمانی را درسازمان‎های خود به وجود آوردهاند. که این امر برخاسته از وجود ارزشهای مشترک بین مدیریت و کارگزاران به گونه‏ای دو جانبه می‏باشد.
    پیترز و آستین ( ۱۹۸۵ ): به سازمان ها چنین توصیه می کنند: به انسان ها اعتماد کنید و با آنان به مانند بزرگسالان رفتار کنید، آنان را با سبک رهبری عینی و اسطور های برانگیزید.حاکمیت، یک حالت دایم و وسواس گونه برای نیل به کیفیت را بسط و توسعه بخشید. در آنها (کارکنان) این احساس را بوجود آورید که حس کنند مالک کسب و کار هستند و در چنین شرایطی است که نیروهای کار شما با یک تعهد جامع واکنش نشان خواهند داد.
    والتون[۳۰]( ۱۹۸۵ ) : چنین نوشت که پایه و اساس استراتژی تعهد بایستی وجود هر یک فلسفه مدیریتی باشد، که ادعاهای قانونی ذینفعان متعدد سازمان همچون، مالکان، کارمندان، مشتریان و عوام را تأیید و تصدیق کند. درکانون چنین فلسفه ای این باور اعتقاد قرار دارد که ایجاد تعهد در کارکنان، منجر به بر(انگیختن و ارتقا عملکرد می گردد ( خسروی،۱۳۸۷)
    تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز تلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت اثرمی‏گذارند. همچنین تعهد وپایبندی می توانند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری درسازمان می‏مانند و بیشتر کار می‏کنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری فراهم کردن سطح قابل قبولی ازامنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند (الله دادی،۱۳۸۱).
    شهید مطهری اظهار می دارد اگر شخص لیاقت، شایستگی و تعهد حداکثر بهره برداری از امکانات و سرمایه را داشته باشد، لیاقت مدیر شدن را دارد که اگر چنین تعهد و شایستگی را ندارد، نباید چنین مسئولیتی به او محول شود ( اسماعیلی،۱۳۸۸).

     

    ۲-۳-۵٫ عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی

    در مدل نظری مودی و همکاران[۳۱] در دهه ۱۹۸۲ نیز چهاردسته از پیش شرط های تعهد سازمانی بیان شده که بیانگر عوامل موثری است که موجب تعهد سازمانی می شود، نظیر ویژگی‌های شخصیتی (سن، جنس، تحصیل، سابقه خدمت)، ویژگی های شغلی( ابهام نقش و فشار شغلی : بعضی از نقش ها پیچیده تر از بعضی دیگرند. بعضی از اعضای گروه فقط یک نقش دارند و بعضی ، نقش های متعدد.کسانی که نقش های پیچیده را بازی می کنند معمولاً پایگاه بالاتری دارند .اما همین نقش های پیچیده می توانندفشار روانی زیادی بر فرد مورد نظر وارد آورند خصوصاً وقتی رفتارهایی که در آن نقش باید انجام بدهند به خوبی مشخص نباشند یا با هم تعارض داشته باشند . فشارهای ناشی از ابهام نقش و تعارض نقش برتعهد سازمانی فرد و گروه مؤثراست. براساس مطالعات مودی و همکارانش وضعیت نقش یکی از مقدمات ایجاد تعهد می‌باشد، تحقیقات مایتو وزاجاک نیز این مسئله را تأ یید می‌کند. یکی از مفروضات مودی این است که وضعیت نقش ناشی از ادراک حاصل از محیط کاری و ویژگی های سازمانی ( حیطه نظارت و کنترل) است ( اسماعیلی، ۱۳۸۸). مونچ عقیده دارد که با افزایش ارتباط اعضای گروه با سایر افراد و گروه‌ها ، حجم تعهدات اعضا افزایش یافته و بدین ترتیب تعهدات اعضا دچار تورم شده و با افزایش تورم تعهدات اعضا به افراد گروه‌های دیگر پایین می آید و تعهد به گروه خودی افزایش می یابد.شافر نیز معتقد است میزان تعهد فرد با میزان ارضاء نیازمندی‌های وی مرتبط است بنابراین شغلی که می تواند نیازمندی‌های فرد را برآورده سازد مورد رضایت او خواهد بود . هرسازمانی بر اساس ظرفیت روحی و فکری کارکنان و شناخت استعدادهای وی باعث ایجاد علاقه به کار براساس طبیعت آن ، احساس مسئولیت و تعهدی که در جریان کار سازمان مورد نظر است می شود (خسروی، ۱۳۸۷). اصل ترتیب و نظم دادن اشیاء وانسان‌ها در سازمان از دیدگاه فایول بسیار مهم است.یکی از اصولی که در سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است اصل ثبات وپایداری شغلی در سازمان است . فایول اعتقاد دارد که برای مدیریت بهتر در سازمان بهتر است از افراد باتجربه و دارای تخصص وکارآمد استفاده شود . برای اینکه بتوان ادامه کار کارکنان با تجربه را در سازمان تثبیت کرد باید طوری آنان را مدیریت کردکه سازمان را رها نکنند .مسلماً توجه به مسائل رفاهی و انگیزشی و فراهم کردن امکانات رشدکارکنان و غیره از جمله موارد مهمی است که سبب تعهد کارکنان به سازمان می شود واگر ازاین روش‌ها پرهیز شودکارکنان تعهدی به مدیریت وسازمان نخواهند داشت و بسیار سریع آن را ترک می کنند (غیاثی، ۱۳۹۰،).
    درباره فواید تعهد سازمانی سخن زیادی گفته شده است. در اینجا فقط به این نکته‌ اشاره می کنم که طبق پژوهشی جدید، افراد دارای تعهد سازمانی بالا تمایل بیشتری به اشتراک گذاردن دانش خود دارند. آنها هیچگونه تنگ نظری در انتقال تجربیات خود ندارند و از اینکه سازمان راه خطای آنها را دوباره تجربه کند ناخشنودند. ناگفته نماند کسی که دارای میزان بالایی از تعهد است در مراقبت از اطلاعات مهم سازمان خود اهتمام خاصی خواهد داشت. همچنین باید اشاره نمود که صرفاً پول و امکانات مالی و مادی فراوان، موجب برانگیختن افراد نمی شوند و این احساس تعهد است که همچون موتوری محرک عمل می کند و خواهد کرد (زارعی متین، ۱۳۹۲).

     

    ۲-۳-۵-۱٫ عوامل فردی

    هر فردی از آن حیث که عضوی از جامعه است ، تحت تاثیر فرهنگ، باورها، اهداف و نیازهای آن جامعه قرار می گیرد و در وهله دوم به عنوان فردی که دارای ویژگی های خاص خود مانند: علایق، نگرشها، انگیزه ها و نیازهای فردی است ، رفتارهای وی قابل تأمل و بررسی می باشد. تحقیقات مختلفی در مورد تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر روی تعهد سازمانی انجام شده است که هر کدام نتایج مختلفی داشته‏اند ().در زیر به اصلی ترین عوامل فردی مؤثر بر تعهد سازمانی اشاه می‏شود:

     

     

    سن: تعهد سازمانی با سن فرد دارای رابطه مثبت و مستقیم است، یعنی هرچه سن افراد بالاتر می‏رود به همان نسبت میزان تعهد سازمانی آن‏ها نیز افزایش می‏یابد؛ و این به دلیل فرصت کمتر در به‎دست آوردن موقعیت شغلی بهتر نسبت به شغل فعلی با توجه به افزایش سن می‎باشد.

    جنسیت: زن‏ها نسبت به مردان تعهد بیشتری نسبت به سازمان دارند. بسیاری ازکارشناسان دلیل تعهد بیشتر زنان را در گذراندن موانع زیاد برای دستیابی به شغل سازمانی می‏دانند.

    تحصیلات: رابطه تعهد سازمانی و میزان تحصیلات ضعیف و نفی می‏باشد زیرا اغلب افراد دارای تحصیلات بالا دارای انتظارات شغلی سطح بالای می‏باشند.

    سابقه: هرچه سابقه بالاتر می‎رود انتظار دستیابی به سمت‏های رده بالای سازمانی بیشتر می‏شود بنابراین میزان تعهد سازمانی بالاتر می‏رود.

    استنباط از شایستگی و توانایی‎ها: افرادی که خود را دارای شایستگی لازم می‏دانند دارای تعهد بالاتری می‎باشند و البته این رابطه دو سویه می‎باشد یعنی تعهد بالاتر احساس شایسته بودن را در فرد بالا می‏برد. از سوی دیگر میزان توانایی فرد با احساس شایستگی و میزان تعهد رابطه قوی و مثبت دارد. سازمان‏ها برای افراد دارای توانایی‏های بالاتر توجه بیشتر و پاداش را در نظر می‏گیرند و این خود باعث افزایش تعهد در افراد می‏شود.

    حقوق و مزایا: میزان حقوق رابطه مثبت و قوی با میزان تعهد افراد در سازمان دارد (غیاثی، ۱۳۹۰)

    ۲-۳-۵-۲٫ عوامل سازمانی

    کلیه عواملی است که در یک سازمان و محل کار افراد وجود دارد و از حیطه کارکنان خارج است را عوامل سازمانی می گویند. از نظر مولائی عوامل سازمانی مانند: توانایی مشارکت در تصمیم گیری های مربوط به شغل، سازگاری بین اهداف گروه و اهداف سازمانی، باز خور، استقلال و خود مختاری در کار، چالش های شغلی، اهمیت شغلی، توجه به منافع کارکنان و مالکیت آنان بطور مثبت موجب افزایش تعهد سازمانی کارکنان می شوند (مولائی، ۱۳۷۸).
    – محیط سازمان
    بسیاری از افراد از این که در سازمان هر چیزی را به آنها تلقین می کنند و یا قدرت و مسئولیت را به رخ آنان می کشند آزرده خاطر هستند. در یک سازمان هر چه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های مربوط به خود بیشتر باشد و سازمان به امور رفاهی آنان بیشتر اهمیت دهد، احتمالاً میزان تعهد سازمانی آنان هم بالاتر خواهد بود.
    – سبک مدیریت
    شناخت فرد از شغل باید در خدمت سازمان و اهداف آن باشد. مدیریت دیگر نمی تواند صرفاً بوسیله حقوق و مزایا، طرح های انگیزشی و خدمات رفاهی و غیره، رضایت شغلی و تعهد سازمانی آنان را افزایش دهد بلکه می تواند با توانمند سازی کارکنان خود تعهد سازمانی آنان را نیز افزایش دهد (زارعی متین،۱۳۹۲).

    رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

     

    ۲-۳-۵-۳٫ عوامل شغلی

    نوع کاری که در سازمان به فرد واگذار می شود ، در تقویت تعهد سازمانی فرد تأثیر بسیار زیادی خواهد داشت. مانند:چالش های شغلی، ابهام در نقش، تضاد در نقش، پایگاه اجتماعی. در الگوی طراحی شغلی که بوسیله ” هاکمن” و ” اولد هام” عنوان شده است نشان می دهند که چگونه ویژگی های شغلی بر رضایت شغلی، انگیزش و عملکرد افراد اثر می گذارد. آنها عنوان کردند که هر نوع کاری را می توان بر حسب پنج بعد اصلی کار به شرح زیر تقسیم بندی نمود:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    – گوناگونی در مهارت : یعنی میزان و درجه ای که یک کار به مهارت های گوناگون نیاز دارد.
    – هویت کار : یعنی درجه ای که یک کار به صورت کامل دارای هویت است.
    – اهمیت کار : یعنی درجه ای که یک کار می تواند بر زندگی دیگران اثر بگذارد.
    – آزادی عمل : یعنی درجه ای که یک کارمند دارای استقلال و آزادی عمل در انجام کار دارد.
    – بازخور نتیجه : یعنی درجه ای که یک شخص نتایج حاصل از کار خود را دریافت می کند (رابینز استیفن‏پی،۱۹۹۹)

     

    ۲-۳-۵-۴٫ عوامل فرا سازمانی

    عوامل فرا سازمانی یا محیطی می توان به فرصتهای شغلی جایگزین، سازمان، علایق خانوادگی، منطقه جغرافیایی محل خدمت، روابط اجتماعی و نظایر آن اشاره نمود. سازمان‏ها هر چه بیشتر فرصت های پیشرفت را برای آن دسته از کارکنانشان که انگیزه کسب موفقیت آنها بالا است، فراهم نمایند موجبات رضایتمندی آنان را از شغل فراهم نموده اند و این هم به نفع سازمان و هم فرد تمام می شود. مدیریت ممکن است تنها کنترل محدودی بر محیط بیرونی سازمان داشته باشد اما آنچه که مسلم است این است که محیط بیرونی اثر بسیار قوی و قدرتمندی بر سازمان ، سیاستها و رویه های منابع انسانی دارد. بنابراین شناخت محیط بیرونی و همسو شدن و کنار آمدن با آن بخش مهمی از تلاش مدیران منابع انسانی را به خود معطوف می دارد (مولائی، ۱۳۷۸).

     

    ۲-۳-۶٫ الگوی‎های چند بعدی تعهد سازمانی

     

    ۲-۳-۶-۱٫ مدل پورتر

    پورتر تعهد را براساس نیروی کلی همانندسازی تعیین هویت و مشارکت یک فرد در سازمان تعریف می کند. در این دیدگاه تعهد ناشی از سه عامل می شود:
    ۱- قبول اهداف و ارزش های سازمان
    ۲-تمایل به همکاری با سازمان برای کسب اهدافش
    ۳-میل به باقی ماندن در سازمان (رنجبریان،۱۳۷۵)
    در این دیدگاه به تعهد به عنوان یک مفهوم تک بعدی نگریسته شده است، که تنها متمرکز بر تعهد عاطفی است. سال ها، اندیشمندان درک ما را از تعهد سازمانی با نگریستن به آن به شکل چند بعدی تغییر داده اند. این پژوهشگران علاقه مند به یک مجموعه وسیع‎تر از پیوندها بین کارکنان و سازمان ها نسبت به آنچه که پورتر مطرح کرد، بوده‏اند. در حالی که پورتر متمرکز بر یک پیوند توصیف شده با قبول اهداف سازمان بوده پژوهشگران بعدی بر انواع تعهد متمرکز شده است که می‏تواند (مودی، ۱۹۹۸).
    ۲-۳-۶-۲٫ مدل اوریلی و چاتمن
    اوریلی و چاتمن (۱۹۸۶) الگوی چند بعدی خود را مبتنی بر این فرض بنا نهادند که تعهد، نگرشی را نسبت به سازمان ارائه کرده و مکانیسم هایی دارد که از طریق آنها می تواند نگرش شکل بگیرد. بنابراین، مبتنی بر کار کلمن در نگرش و تغییر رفتار ( ۱۹۸۵ ) اریلی و چتمن معتقدند که پیوند بین فرد و سازمان می تواند، سه شکل متابعت، همانندسازی و درونی کردن را به خود بگیرد. متابعت، زمانی اتفاق م یافتد که نگر شها و رفتارهای همسو با آنها به منظور کسب پادا شهای خاص اتخاذ می‏شوند. همانندسازی، زمانی اتفاق می‏افتد که فرد نفوذ را به خاطر ایجاد یا حفظ رابطه ارضاکننده سرانجام درونی کردن، رفتاری که از روش ها و یا اهداف نشأت ، می پذیرد (می‏یر و هرسکویچ، ۲۰۰۱ ). بررسی ، گرفته را منعکس می‏کند که با ارزشها یا اهداف سازمان منطبق است (مودی، ۱۹۹۸) جدیدتر از یک نمونه بزرگتر دو نوع تعهد را به جای سه نوع تعهد مشخص کرد که تعهد ابزاری (متابعت) در پژوهش‏های، و تعهد هنجاری (همانندسازی و درونی کردن) نامیده شدند (کرمر، ۱۹۹۶). بعدی این دو پژوهشگر و همکارانش نتوانستند تمایزی را بین همانندسازی و درونی کردن قایل شوند. از این رو، آنها در پژوهشهای جدیدتر موارد همانندسازی و درونی کردن را ادغام کردند و آن را تعهد هنجاری نامیدند. متابعت، نیز در کار اخیرشان تعهد ابزاری نامیده شده است که متمایز از همانندسازی و درونی کردن است. برای مثال اریلی و چتمن متوجه شدند که متابعت عموماً به عنوان متغیری در نظرگرفته می شود که احتمال ترک شغل را کاهش دهد، این یافته بعضی سئوال ها را درباره اینکه آیا متابعت می‏تواند، به عنوان یک شکل از تعهد سازمانی در نظر گرفته شود را به وجود آورده است (می‏یر وهرسکویچ، ۲۰۰۱)

     

    ۲-۳-۶-۳٫ مدل آنجل و پری

    آنجل و پری[۳۲] برپایه نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه تعهد سازمانی پورتر و همکارانش، بین تعهد ارزشی و تعهد به ماندن، تمایز قائل شدند. اگرچه این پرسشنامه یک بعدی درنظر گرفته شده است، تحلیل آنجل و پری دو عامل اساسی پرسشنامه را آشکار کرد. یک عامل به وسیله پرسشهایی مشخص می شود که تعهد به ماندن را ارزیابی می کنند و دیگری به وسیله پرسشهایی که تعهد ارزشــــی (حمایت از اهداف سازمان) را اندازه گیری می کنند، مشخص می گـــردد (می یر و هرسکویچ، ۲۰۰۱، ص ۳۰۶). تعهد ارزشی آنجل و پری گرایش مثبتی را به سازمان نشان می دهد. این نوع تعهد اشاره به تعهد روانی و عاطفی دارد. تعهد به ماندن آنجل و پری اشاره به اهمیت تعاملات پاداشها – مشارکتهای تفکیک ناپذیر در یک مبادله اقتصادی دارد. این نوع تعهد اشاره به تعهد حسابگرانه مبتنی بر مبادله و تعهد مستمر دارد (مایر و شورمن، ۱۹۹۸).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    ۲-۳-۶-۴٫ مدل مایر و شورمن

    به نظر مایر و شورمن (۱۹۹۸) تعهد سازمانی دو بعد دارد. آنها این دو بعد را تعهد مستمر (میل به ماندن در سازمان) و تعهد ارزشی (تمایل به تلاش مضاعف) نامیدند. اگرچه شباهت‏هایی بین ابعاد تعهد سازمانی شناسایی شده توسط آنجل و پری و مایر و شورمن و آنچه که توسط می یر و آلن شناسایی شده وجود دارد، اما یک تفاوت اساسی بین مدل‏های آنها نیز وجود دارد. سه جزء تعهد می‏یر و آلن (عاطفی، مستمر و هنجاری) اصولاً براساس قالب ذهنی که فرد را به سازمان مرتبط می کنند، متفاوت هستند. نتیجه رفتاری هر سه جزء تعهد با این حال مشابه است و آن ادامه کار در سازمان است. اما در مدلهای آنجل و پری و مایر و شورمن، فرض شده است که تعهد مستمر مرتبط با تصمیم به ماندن یا ترک سازمان است. و تعهد ارزشی مرتبط به تلاش مضاعف درجهت حصول به اهداف سازمانی است (می‏یر و هرسکویچ، ۲۰۰۱، ).

     

    ۲-۳-۶-۵٫ مدل پنلی و گولد

    پنلی و گولد (۱۹۸۶)[۳۳] یک چارچوب چندبعدی را ارائه کردند. آنها بین سه شکل از تعهد با عناوین اخلاقی، حسابگرانه و بیگانگی تمایز قائل شدند. تعریف تعهد اخلاقی به طور نزدیکی با تعریف تعهد عاطفی می یر و آلن و تعهد ارزشی آنجل و پری و مایر و شورمن یکسان است. استفاده از واژه تعهد حسابگرانه منطبق با متابعت مطرح شده در مدل اریلی و چتمن است و ممکن است به عنوان یک شکل از انگیزش به جای تعهد درنظر گرفته شود. سرانجام منظور آنها از تعهد بیگانگی تاحدی با تعهد مستمر می یر و آلن یکسان است (می یر و هرسکویچ، ۲۰۰۱).

     

    ۲-۳-۶-۶٫ مدل سه بخشی تعهد سازمانی

    این مدل که توسط می‏یر و آلن ( ۱۹۹۱ ) ارائه گردیده است، از تمایز بین تعهد نگرشی و رفتاری فراتر رفته و محققین مذکور استدلال کرده اند که تعهد به عنوان یک حالت روانی حداقل دارای سه جزء قابل تفکیک است که نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد. به نظر می رسد که همه تعاریف ارائه شده در زمینه تعهد در برگیرنده این سه موضوع کلی می‏باشند.

     

     

    وابستگی عاطفی به سازمان

    هزینه های متصوره ناشی از ترک سازمان

    الزام و تکلیف به باق یماندن در سازمان.

    نقطه مشترک هر سه دیدگاه مذکور این است که تعهد یک حالت روانی است که اولاً روابط کارمند را با سازمان مشخص نموده، ثانیاً به طور ضمنی اشاراتی مبنی بر تداوم یا قطع عضویت فرد در سازمان دارد. به علاوه، روشن است که ماهیت این حالت های روانی با هم متفاوت است. تعهد عاطفی بیانگر پیوستگی عاطفی کارمند و تعیین هویت وی با ارزش ها و اهداف سازمان و میزان درگیری وی با سازمان است. کارکنانی که دارای تعهد عاطفی قوی هستند، عضویت خویش را درسازمان حفظ نموده و به فعالیت در آن ادامه می دهند. چرا که بطور قبلی تمایل به انجام چنین کاری دارند. تعهد مستمر بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان می باشد. کارکنانی که ارتباط اولیه آنان با سازمان بر مبنای تعهد مستمر می باشد، در سازمان باقی می‏مانند؛ زیرا باقی ماندن آنها در سازمان یک ضرورت می‏باشد و نیاز به این موضوع دارند. نهایتاً تعهد هنجاری بیانگر احساس دین و الزام به باقی ماندن درسازمان بوده و افرادی که این نوع تعهد در آنان وجود دارد فکر می کنند که ادامه فعالیت در سازمان وظیفه آنان است و دینی است که بر گردن دارند، و احساس آنان این است که باید در سازمان باقی بمانند. ارائه کنندگان این مدل معتقدند که بهتر است تعهد هنجاری، مستمر و عاطفی را به عنوان اجزای تشکیل دهنده تعهد در نظر گرفت تا انواع خاص آن. برای مثال، کارمند می تواند احساس کند که هم به باقی ماندن در سازمان تمایل قوی دارد و هم به باقی ماندن در سازمان نیاز دارد و الزام واحساس وظیفه کمی نسبت به باقی ماندن در سازمان احساس کند. در مقابل، فرد دیگری ممکن است تمایل کم ، نیاز متوسط و الزام شدیدی به باقی ماندن در سازمان در خود احساس کند. یکی از اشارات ضمنی چنین نگرشی نسبت به تعهد در تأثیر گذاری بر رفتار با یکدیگر در تعامل می باشد. با روشن شدن تفاوت های مفهومی موجود بین اجزای سه گانه تعهد به نظر می رسد که حال تهای روانی خاص که بیانگر هر یک از اجزاء می باشند. تابعی از پیش شرطها و عوامل تعیین کننده متعارف بوده و اثرات متفاوت نیز بر رفتارهای مرتبط با کار به جز ترک خدمت خواهند داشت ( می یر و آلن، ۱۹۹۰).

     

    شکل ۱-۲٫ مدل سه بخشی تعهد سازمانی. منبع (رضائیان، ۱۳۸۵؛ ۱۱۲)

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی نظریه تکثرگرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر- قسمت ۱۶ ...

    فلسفه سنت‌گرایان یا همان حکمت خالده یکی از مهم‌ترین مبانی فلسفی و عرفانی نصر در تاسیس منظومه فکری خود است. این فلسفه هم دارای ابعاد عقلانی و هم واجد ابعاد معنوی و عرفانی است. بدین‌لحاظ هم در مبانی فلسفی نصر به کار ما خواهد آمد و هم در قسمت مبانی عرفانی وی. عجالتاً در بخش مبانی عرفانی او به تشریح این دیدگاه می‌پردازیم، با این توجه که در بخش مبانی نصر نیز به کار ما خواهد آمد و عدم ذکر آن در بخش فلسفی از جهت اجتناب از تکرار مباحث می‌باشد.
    حکمت خالده تشریح‌کننده‌ی منظومه فکری سنت‌گرایان است و از این‌رو آنچه تاکنون درباره مسأله وحدت ادیان و اصول آن بیان شد، از حکمت خالده برگرفته شده است.
    در غرب اصطلاح «فلسفه جاویدان»[۳۳۷] با اثر آلدوس هاکسلی[۳۳۸] به همین نام تداعی می‌شود، اما فارغ از برداشت طبیعت‌گرایانه هاکسلی از این مفهوم، آن‌چنان‌که نصر معتقد است «اصطلاح حکمت خالده توسط آگوستین استویخوس[۳۳۹] در کتاب «De PereniniPhilosophia» در دوره رنسانس در ۱۵۴۰م به کار برده شده و لایب نیتس در نامه‌ای که در ۱۷۱۵م نوشت آن را بر سر زبان‌ها انداخت».[۳۴۰]
    آگوستین استویخوس آن را معادل حکمت ازلی می‌دانست که هم فلسفه و هم الهیات را در بر می‌گیرد.
    «باور او بر این بود که حکمت در ابتدا ریشه‌ای الهی داشته است و معرفتی قدسی بوده که خداوند آن را به حضرت آدم (ع) اعطا کرده، اما غالب فرزندان او رفته رفته آن را فراموش کردند. از این رو تصویر کم‌رنگی از آن در الهیات باستانی باقی‌مانده است».[۳۴۱]
    حکمت ازلی[۳۴۲] که از مؤلفه‌های اصلی مفهوم سنت است در واقع همان چیزی است که هندوها آن را سنتاذرمه می‌نامند و در میان مسلمانان حکمت خالده نام دارد. «یکسانی سنتاذرمه با سنت ازلی به معنای کاستن از حجت و اعتبار پیام‌های بعدی فرو فرستاده شده از عالم بالا نیست؛ پیام‌هایی که هر کدام با یک مبدأ آغاز می‌شوند که در واقع مبدأ کل است و سرآغاز یک سنت را نشان می‌دهند که هم ازلی و هم انطباق آن با دوره بشری معین است، انطباقی که در حقیقت، امکان الهی است که در سطح بشر تجلی یافته است».[۳۴۳]
    در آثار دکتر نصر حکمت خالده یا حکمت جاوید معرفتی است که همیشه بوده و خواهد بود و خصیصه جهان شمول دارد و همواره در میان اقوام و ملل از سرزمین‌های مختلف وجود داشته و آن معرفتی است که قابل حصول برای عقل شهودی است و در قلب ادیان یا سنن وجود دارد.
    دکتر نصر حکمت خالده را دال بر حقیقتی سرمدی می‌داند که در بطن همه سنت‌ها وجود دارد. حکمت، نزد نصر «آن سنت فلسفی است که با تعالیم ادریس نبی آغاز شد که نزد مولفان قدیمی مسلمان با هرمس یکی شناخته می‌شود».[۳۴۴]
    او بر این باور است که در تفسیر سنتی، حکمت خالده تصویرگر علمی است که ساحت ظاهر در حوزه دین و کیهان و دروازه ورود به ساحت باطن است. در واقع مابعدالطبیعه‌ای که فلسفه جاودان خیال آن را در سر می‌پروراند، بر سلسله مراتب وجود کلی و چنان‌که گفتیم بر تمایز میان ظاهر و باطن، صورت ظاهری و ذات، قشر و لب یا پدیدار و ذات فی نفسه مبتنی است. درک و لحاظ این تمایزات برای فهم فلسفه جاودان بسیار ضروری است و جاودانگی و جهان شمولی فلسفه خالده از همین خاستگاه است.[۳۴۵]
    شوان آن را دیدگاه مابعدالطبیعه جهانی می‌داند که از طریق سنت‌های مختلفی که منشأ آسمانی دارند، بر آدمیان مکشوف شده است و برای آن معادل‌هایی نظیر «دین خالد» یا «دین دل» و Sophia perenna را در مقابل philosophia perenne قرار می‌‌‌‌دهد.[۳۴۶] حکمت جاوید شاخه‌ها و انشعاباتی مربوط به کیهان‌شناسی، انسان‌شناسی، هنر و دیگر رشته‌ها دارد، اما «در بطن آن مابعدالطبیعه محض نهفته است، به شرطی که اصطلاح مابعدالطبیعه را علم به حقیقۀ‌الحقایق و علم قدسی بنامیم».[۳۴۷]
    این معنا از مابعدالطبیعه به معنای رایج متافیزیک در غرب نمی‌باشد، بلکه از نظر سنت‌گرایان در حقیقت علم الهی است. باید گفت که تعریف مابعدالطبیعه در نزد ایشان به تعاریفی کلی محدود می‌شود.
    مابعدالطبیعه علمی است به دقت ریاضیات و با همان وضوح و اتقان، ولی تنها از راه شهود عقلی قابل حصول است و نه ابداً از طریق استدلال‌پردازی، از این رو، با فلسفه آن‌گونه که معمولا فهمیده می‌شود تفاوت دارد، به سخن دیگر«نوعی نظاره و واقعیت است که تحقق یافتنش، معادل است با تقدس و کمال معنوی و بنابراین وصول به آن تنها در چهارچوب یک سنت وحیانی میسر است».[۳۴۸]
    برای فهم بهتر معنای حکمت خالده و ارتباط آن با فلسفه و مفهوم مابعدالطبیعه که در بطن آن نهفته است باید به معنای عقل و سنجیدن حکمت خالده و ارتباط آن با فلسفه به معنای مدرنش دست یافت. در پس این تمایزات، تمایز میان عقل جزئی و استدلال گر و عقل کلی و شهودی نهفته است.
    فلسفه به ویژه به معنای بعد از رنسانس آن بر عقل جزئی تکیه دارد و استدلال‌ورزی خصیصه اصلی آن است، فلسفه معمولاً خود را معتبر می‌داند و به هیچ توجیهی بیرون از خود نیاز ندارد زیرا همه ی ابعاد را از لحاظ قوانین منطقی‌اش بررسی کرده ‌است.
    به بیان شوان «فلسفه به ندرت در چهارچوب‌های ذهنی‌ای که آن‌ ها را مطلق تصور می کنند تأمل می‌ورزد و در چهارچوب های ذهنی که اگر از منظر واقعیت روحانی نگریسته شوند، صرفا موضوعاتی بسیار مجازی، بی‌بهره و بالقوه‌اند».[۳۴۹]
    در مقابل، مابعدالطبیعه با واقعیات فوق مادی، متعالی و نامشروط سروکار دارد. هدف عالم مابعدالطبیعه نه حل پاره‌ای از مسایل، بلکه نشان‌دادن و توضیح چیزی است که از حیث تعقل شهودی بدیهی است، تحول و پیشرفت ندارد و با سلوک معنوی پیوند تنگاتنگی دارد و برای تحقق خود به وجود مؤلفه‌هایی وابسته است که تنها از یک سنت تام و تمام می‌توان اخذکرد. نوعی جست‌وجوی عملی است که غایتش تعرّف، تحول و تقدس‌یافتن است.[۳۵۰]
    عقل استدلال‌گر فلسفی و جزئی برخلاف عقل شهودی مابعدالطبیعی، کارش استدلال است؛ یعنی استنتاج جدید از گزاره‌های مفروض یا مورد ‌اعتماد یا معلوم، عقل استدلال‌گر متوجه صورت استدلال است نه ماده محتوای آن‌ و دغدغه اعتبار یا عدم اعتبار استدلال را دارد و نه دغدغه‌صحت و سقم آن را.
    بر خلاف فلسفه که پیشرفت در آن فقط استعدادهای ذهنی خاصی را می‌طلبد، «مابعدالطبیعه افزون براستعدادهای ذهنی محتاج صلاحیت‌های اخلاقی و معنوی است».[۳۵۱]
    «مابعدالطبیعه، برخلاف فلسفه، سرشت غیر متکثر و وحدانی دارد، پویندگان مسیر تفکر فلسفی هرچه بیشتر می‌روند، از یکدیگردورتر می‌شوند اما راهیان شهود عقلی با هرگام که بر می‌دارند، خود را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌بینند».[۳۵۲]
    در واقع عقل جزئی استدلال‌گر و فلسفه درگیرساحات نسبی عالم است و به وحدت ورای آن‌ ها توجهی ندارد و از نظر سنت‌گرایان این امر عبارت است از نفی هرگونه شناخت واقعی، حتی در مرتبه‌ی نسبی؛ زیرا نسبی بدون مطلق، حادث بدون ضروری، تغییر بدون لایتغیر و کثرت بدون وحدت، غیرقابل فهم و غیر ممکن است.[۳۵۳]
    اما مابعدالطبیعه حکمت خالده اگرچه نیازمند وحی است، مساوق با وحی و الهیات نیست. وحی و الهیات خاص یک دین‌اند و با کمک آموزه‌ی مطلق نسبی، وحی والهیات برای یک دین خاص مطلق‌اند و در قیاس با مابعدالطبیعه نسبی‌اند. «نسبت الهیات با مابعدالطبیعه نسبت مشرب ظاهری با مشرب باطنی است. مشرب ظاهری به خودی خود نمی‌تواند از نسبت‌ها آگاهی حاصل کند که به موجب همین امر، در آن واحد، در ادعاهایش موجد و به لحاظ گستره‌ی قلمرو محدود است».[۳۵۴] اما این عقل شهودی است که هسته اصلی مابعدالطبیعه و به تبع حکمت خالده است. شوان بر این باور است که «در اوضاع و شرایط متعارف، آگاهی ما از امور الهی بدواً از طریق وحی است و دسترسی ما به حقیقت این امور بعد از راه تعقل شهودی حاصل می‌گردد که ذات آن امر را، که ورای صورت‌بندی‌های پذیرفته شده ‌است بر ما آشکار می‌کند. وحی نوعی تعقل شهودی در جهان کبیر است. حال آن‌که تعقل شهودی در جهان صغیر است. اوتاره عقل شهودی بیرونی است و عقل شهودی، اوتاره‌ی درونی است».[۳۵۵]
    عقل شهودی در درون انسان و در جهان صغیر است و برخلاف عقل استدلالی، که در ساحت ذهن یا ساحت نفس است، عقل شهودی به بالاترین مرتبه‌ی وجود انسانی یعنی روح تعلق دارد و «روح یعنی ساحت یا مرتبه‌ای که در آن، انسان از محدوده و حصار هویت شخصی خود درمی‌گذرد و با خدا وحدت می‌یابد… بر خلاف ساحت دیگر، که جنبه‌ی تفرد آدمی به آن‌ ها است… روح وجه عدم تفرد آدمی، بلکه عدم آدمیت آدمی، یعنی وجه الوهی آدمی است».[۳۵۶]
    شأن عقل شهودی استدلال نیست، بلکه دریافت مستقیم حقیقت است. با این حال، فهم جایگاه عقل شهودی دشوارتر از این است.
    «عقل شهودی همان امر مطلقی است که در درون جان انسانی است و خود، خود را باز می‌شناسد».[۳۵۷]
    نصر معتقد است عقل شهودی خودش الهی است و فقط به اندازه‌ای که انسان از آن بهره دارد بشری است. بنابراین همین عقل شهودی با این مرتبه وصف ناپذیر، زمانی واصل به حقیقت است که در دل یک سنت وحیانی، حیات معنوی را تجربه کرده باشد. عقل شهودی قوه‌ای است که باید امر قدسی در چهارچوب یک سنت دینی، آن را اعطا و عنایت نماید.[۳۵۸]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۳-۳-۱-۱-۱- حکمت خالده و نظریه وحدت متعالی ادیان

    اما رابطه‌ی دین و حکمت خالده به عنوان یکی از مبانی این نظریه اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا به نظر سنت‌گرایان دین فقط از طریق حکمت خالده قابل درک و فهم است.
    آنان که از درون این دیدگاه سخن می‌گویند، معتقدند که تنها این مکتب قادر است کلید فهم کامل و تمام عیاری هم برای دین و هم ادیان و نیز پیچیدگی‌ها و رمز و رازهای یک دین واحد، اهمیت و ارزش کثرت ادیان و روابط متقابلشان به دست دهد.
    از نظر سنت‌گرایان حکمت خالده بالقوه می‌تواند مبنای شایسته‌ای برای مطالعه‌ی همه‌ی ادیان باشد؛ زیرا قادر است بحث و بررسی و درک و فهمی کامل از ویژگی‌های قدسی دین ارئه کند؛ چرا که از دیدگاه حکمت، دین امر قدسی است.
    به علاوه حکمت خالده می‌تواند در درون انسان‌ها تحول ایجاد کرده و با تأثیرگذاری بر زندگی و شخصیت آن‌ ها و ایجاد حالت قدسی در ایشان، به آنان آگاهی متعالی ارزانی کند و لذا انسان‌ها، متناسب با سطح ارتباط خویش با آگاهی متعالی به عنوان مبدأ واقعیت در جهت وحدتی همه‌گیر، که نه تنها وحدتی است با کل بشریت، بلکه وحدت با همه آفریده‌هاست که در نهایت به وحدت غایی می‌رسد، پیش می‌روند.[۳۵۹]
    نکته‌ی دیگر این‌که از نظر حکمت خالده عالم هستی دارای سلسله مراتبی است که باعث رتبه بندی و معناداری موجودات می‌گردد و از نظر حکمت جاوید دین تنها کلید فهم این عالم است.
    آموزه‌‌ها و تعالیم یک دین دارای معناها و مفاهیم بسیاری هستند که لامکانی و لازمانی است. «دین واقعیتی است ناشی از مبدأ الهی، عین ثابت دین در عقل الهی، و نظیر خود جهان مراتب معنا و واقعیت است… خود دین به مثابه «مثالی» به معنای افلاطونی در علم الهی باقی است».[۳۶۰]
    این مکتب معتقد است سنت نخستینی[۳۶۱] وجود دارد که میراث اولیه معنوی و عقلانی انسان است که مستقیماً از وحی رسیده ‌است و در تمام سنن بعدی انعکاس دارد.
    به طوری که تصور این مکتب از این سنن دینی چنان گسترده است که تمام ادیان از ادیان بدوی، سامی، هندی، اسطوره‌ای و… را در بر می‌گیرد. افزون براین، وجود نگاه سلسله مراتبی به عالم وجود در این مکتب خود دین را هم مشمول ساختاری سلسله مراتبی می‌کند.
    به طوری که از نظر ایشان واقعیت بیرونی و صوری دین، حق مطلب را درباره‌ی آن ادا نمی‌کند… جنبه صوری دین، و فراصوری ایجاب می‌کند.[۳۶۲]
    این واقعیت صوری که از جنبه فراصوری نشئت می‌گیرد به انسان این امکان را می‌دهد تا به حیات کاملاً انسانی رهنمون شود و به رستگاری برسد.
    این مکتب بر این نکته تأکید دارد که تمام مراتب دین ارزشمند است و ازجانب خدا است و مدعی است که تمام انسان‌ها با توجه به تمایزهای آشکارشان و وجود استعدادها و توانمندی‌های متفاوتشان به یمن انسان‌بودن در رسیدن به قرب الهی برابرند.
    حکمت جاوید وحدتی را می‌بیند که شالوده‌ی تنوع صور و گفتار و رفتار دینی است، وحدتی که در آن حقیقت جوهری در قلب ادیان نهفته‌است که همانا چیزی به غیر از خود حکمت جاوید نیست. اما نمی‌توان این وحدت را در مرتبه صور بیرونی یافت. «همه ادیان به رقم اتفاق نظر چشمگیری که در اصول و آموزه‌ها و شباهت عمیقی که در کاربست این اصول دارند، صرفاً دم از یک چیز نمی ‌زنند».[۳۶۳]
    همچنین «مکتب سنتی باتوجه به حکمت خالده بین درجات تجلی الهی، درجات و مراتب مختلف نبوت و مقررات اصلی و فرعی در درون دینی واحد داوری می‌کند».[۳۶۴]
    و براساس بعد راست دینی در پرتو حقیقتی که برای آن دین حقیقت است به مطالعه ادیان می‌پردازند.
    در نظر سنت‌گرایان برتری ادیان بر یکدیگر مطرح نیست؛ زیرا که ایشان با توجه به حکمت خالده تمام ادیان را دارای مبدأ واحدی می‌دانند.
    پیروان حکمت جاوید مسیری را ترسیم می‌کنند که جنبش تقریب ادیان اصیل را ممکن می‌سازد که در واقع تنها می‌تواند جنبشی باطنی باشد؛ زیرا «وفاق دینی را تنها به تعبیر شوان در «لامکان الهی»[۳۶۵] می‌توان به چنگ آورد نه در «مکان انسانی»[۳۶۶] که در آن عده بسیاری امروزه حاضرند آن را به قیمت ارجاع و تحویل لامکان الهی به مکان انسانی طلب کنند».[۳۶۷]

     

    ۳-۳-۱-۲- مبانی عرفانی نظریه وحدت متعالی ادیان

    واژه عرفان، در کاربرد زبانی متعارف، دست کم دو معنای مختلف دارد:
    الف:«تجربه بی‌واسطه تماس و ارتباط مستقیم با خدا»[۳۶۸]
    ب: آموزه الهیاتی مابعدالطبیعی در باب اتحاد یا وحدت ممکن نفس با واقعیت مطلق یعنی خدا اما عرفان که آموزه‌ای است در باب اتحاد یا وحدت با واقعیت مطلق که این خود به دو بخش عرفان نظری و عملی تقسیم می‌شود[۳۶۹].
    ۱- عرفان نظری: که متضمن استنباط مابعدالطبیعی خاص است از خدا و از نفس آدمی، به عبارت دیگر«عرفان نظری علم یا آموزه‌ای است برای تبیین مابعدالطبیعی تجربه عرفانی، کشف و بیان پیش‌فرض‌ها و نیز لوازم این تجربه».[۳۷۰]
    عرفان نظری صورت و شکل واحدی ندارد و تجربه عرفانی را به اشکال و صور دیگری؛ یعنی با استمداد از مابعدالطبیعه‌های دیگری، نیز می‌توان تبیین کرد و از این رهگذر است که نظام‌های عرفان نظری دیگری نیز مانند عرفان‌های نظری هندویی، بودایی و چینی پدیدار شده‌اند.
    ۲- عرفان عملی: که حاوی بیان و شرح طریقت عرفانی نیل نفس آدمی به اتحاد یا وحدت با واقعیت مطلق است. آموزه‌ای که ناظر به ارزش[۳۷۱] و تکلیف[۳۷۲] است که طرز سلوک و شیوه‌ای از زندگی را توجیه می‌کند که همه کسانی که در طلب آن وصال فرخنده و جاودانه‌اند باید بدان التزام عملی داشته باشند.[۳۷۳]
    سنت‌‌گرایان این علم یا آموزه را علم برتر می‌دانند. «این علم برتر که خود ورای تاریخ و تحولات زمان قرار دارد، در قلب حکمت خالده، بنا به فهم مراجع سنتی از آن، نهفته است و در حد ذات به رنگ‌ها و صبغه‌های اقلیمی زمان و مکان‌های مختلف محدود نیست».[۳۷۴]
    در سنت‌ اسلامی این معرفت به شیوه‌ای اصیل از پیامبر اسلام(ص) به شماری از صحابه و از همه مهم‌تر به امام علی(ع) به ارث رسیده است. عرفان درباره مبدأ هستی و همه ی مراتب تجلی آن از منظر وحدتی که حاکم بر همه ی موجودات است و به ویژه برای جهان بینی اسلامی محوریت دارد، بحث می‌کند و تنها چنین بینشی نسبت به مرکز و مبدأ عالم است که کنگره ثمربخش بین ادیان را فراهم می‌سازد، گفتگویی که نشانگر وحدت باطنی ادیان، در عین تنوع رسمی آن‌ ها است.[۳۷۵] از نظر نصر از آن‌جا که عرفان از طریق تأمل و تعمق از ظواهر اسماء[۳۷۶] فراتر رفته و به معنا[۳۷۷] و باطن توجه می‌کند، صلاحیت این را دارد که به وحدت حقیقی که پایه و اساس اختلاف ظواهر ادیان است بپردازد.
    «یگانه راه گذر از چنین صعودی به چنان معنایی و از «نمود» به «بود» آن‌ ها عرفان است. وحدت واقعی ادیان فقط در سطح عرفانی و باطنی ادیان میسر است و راه مواجهه با نیاز مذکور استفاده از همه‌ی کلیدهای موجود در گنجینه حکمت صوفیانه برای گشودن درهایی است که در غیر این صورت ناگشوده باقی خواهد ماند».[۳۷۸]
    نصر صراحتاً مقصود خود از عرفان را تصوف مصطلح می‌داند و آن را کامل‌ترین تایید بر وحدت متعالی ادیان معرفی می‌کند و صوفیان را طرفداران «وحدت متعالی ادیان» می‌داند. او همچنین فرقه‌های موجود صوفیه اعم از نعمت اللهی ذهبیه، گنابادیه، شاذلیه و… را مورد نظر قرار می‌دهد و بر تعالیم و مراسم آن‌ ها از جمله وجود مرشد و حالات او، سلسله معنوی صوفیانه، تشرف، خرقه و بر توصیفات متعدد دیگری تأکید می‌ورزد و خانقاه را یکی از کانون‌های اصلی حیات دینی معرفی می‌کند.
    از نظر او تصوف از پیش ابزار لازم را برای فتح یک مواجهه حقیقی با ادیان دیگر فراهم ساخته است و این بر عهده ما است که از این وسیله استفاده کرده و در برخورد با شرایطی که به تازگی فراروی جهان قرار گرفته، اصول ثابتی را به کار گیریم.

     

    ۳-۳-۱-۲-۱- ابن‌عربی و مبانی نظریه‌ی وحدت متعالی ادیان

    محی‌الدین عربی، مشهور به شیخ اکبر، یکی از پرنفوذترین اندیشمندان تاریخ اسلام است. او که در اوایل عمر، موهبت‌های عظیم عقلی و معنوی خود را بروز داد. در سرزمین‌های مرکزی اسلامی از شهری به شهری سفر کرد تا عاقبت در دمشق اقامت گزید و در همان‌جا در سال ۶۳۸ ق وفات یافت.
    از یک سو محی‌الدین عربی به عنوان پدر عرفان نظری در جهان اسلام شناخته می‌شود، به نحوی که بسیاری از عرفای بزرگ در نظرپردازی‌های خویش، سخت تحت تأثیر او بودند. او عارفی نظریه پرداز است که مورد توجه مستشرقان بسیاری قرار گرفت خصوصاً نظریه ی «وحدت وجود» او به خارج از جهان اسلام نفوذ یافت و درمیان عرفان‌های دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در سال‌های اخیر با مطرح شدن مباحثی چون کثرت گرایی دینی در حوزه فلسفه دین، عرفا به طور عام و ابن‌عربی به طور خاص مورد توجه قرار گرفته‌اند، با این ادعا که عرفا و به ویژه ابن‌عربی بیشترین سخن را در باب کثرت‌گرایی دینی و مخالفت با حصرگرایی دارد.

     

    ۳-۳-۱-۲-۱-۱- ابن‌عربی و نظریه ی وحدت وجود

    ابن‌عربی مانند هر اندیشمند دیگری در پایه‌گذاری جهان خود به دنبال معرفت هستی و وجود است. اما پرداختن او به مسئله هستی و وجود از سر فلسفه ورزیدن خشک و بی‌روح نیست، بلکه به این دلیل است که در هستی، امر قدسی و الهی یافته است.
    «اصولاً در مکتب وحدت وجود: وحدت و الوهیت از هم جدا نیستند».[۳۷۹]
    بنابراین وجود برای کسانی چون ابن‌عربی معنایی فراتر از وجود برای فلسفه دارد. ابن‌عربی در این نظریه به دنبال معرفت وجود است. معرفت وجودی که الوهیت و تقدس دارد؛ به عبارتی عارف می‌خواهد از کثرت عبور کرده و در پس آن‌ ها وحدتی را بیابد و مدعی شود که در دار هستی تنها یک موجود و بلکه یک وجود دارای واقعیت است که از آن چنان وحدتی برخوردار است که همه‌ی کثرات عالم را زیر پوشش خود قرار می دهد.
    «در نظریه ی «وحدت وجود» آن واحد که همه کثرات به او بر می‌گردند امری قدسی، مقدس، متعلق به تجربه‌ی دینی و سزاوار ستایش و پرستش است»[۳۸۰] و همان است که به تعبیر ابن‌عربی هر قومی او را به اسمی می‌خواند. «عرب او را الله می‌نامد، فارس خدا، رومی ایشاء، ارمنی اصفاج، ترکی تنگری، فرنگی کریتور و حبش واق».[۳۸۱]
    یعنی عالمی را که وحدت وجودی می‌بیند دارای حیات است و وجودی در آن مشهود است. این نظریه مرکب از چهار جزء و یا در واقع محصول چهار مرحله است که هر یک بر دیگری مترتب است.
    خدا یگانه هستی و یا هستی مطلق است؛ یعنی هستی منحصر در امر اوست. غیر از خدا، یعنی عالم و آدم معدوم و نیست‌اند، وجود همه‌ی موجودات و هستی تمام آن‌ ها همان هستی خدا است. (همه اوست)، عالم دارای هستی نیست، بلکه هستی نماد و تجلّی خداست.[۳۸۲]
    خدا موصوف به وجود است و چیزی از ممکنات با او همطراز و موصوف به وجود نیست. از نظر او خدا عین وجود است. «این همان قول رسول الله است که فرمود: خدا هست و چیزی جز او نیست»؛[۳۸۳] یعنی خدا موجود است و چیزی از عالم موجود نیست و هر آنچه غیر خدا باشد، معدوم است.
    «حق همان وجود است و خلق همان عدم است. مخلوقات وجود ندارد، زیرا وجودشان به حضور خدا بسته است. اگر خدا یک لحظه از مخلوقات روی بر می‌تافت آن‌ ها به عدم محض تبدیل می‌شدند… مخلوق از جانب خود هیچ ندارد و از جانب علتش همه چیز دارد»[۳۸۴]، در نتیجه خدا عین وجود و وجودی بی‌نهایت است وجود دیگری در کار نیست. پس در سرای هستی تنها یک وجود تحقق دارد. مخلوقات از خود وجودی نداشته و عدم صرف‌اند، ولی در عین حال هر کسی وجود عالم را به کلی انکار نمی‌کند، پس به نحوی می‌توان وجود را به عالم نیز منسوب کرد. ابن‌عربی مانند هر انسان عاقل دیگری وجود را به عالم نیز نسبت می‌دهد و از «وجودالعالم» سخن می‌گوید و کثرت موجودات و نیز همه موجودات را با «الموجودات کلها» یاد می‌کند. از نظر او «به عالم ماسوی الله علم داریم، پس متصف به وجود است و چون وجود منحصر در خداست پس باید گفت که این خداست که به صورت عالم تجلی کرده است».[۳۸۵]
    به تعبیر ابن‌عربی«عین وجود خلق، عین وجود حق است… خدا هر چیزی را در برمی‌گیرد؛ زیرا عین هر چیزی است. عارف او را عین هر شیء می‌بیند… کسی که خدا در را برایش گشوده باشد، او را در هر شیء یا عین هر شی می‌بیند».[۳۸۶]
    پس در مجموع باید گفت که مخلوقات در عین این‌که معدوم‌اند، لکن وجود در آن‌ ها تجلی کرده است. این سرّی عظیم است که اساس عرفان را تشکیل می‌دهد و عارف را که معرفت به این سِرّ دارد، از غیر جدا می‌کند.
    ابن‌عربی می‌فرماید: «عالم خیال است و در حقیقت حق است، کسی که این را بفهمد اسرار طریقت را واجد شده است[۳۸۷]… سرّی که فوق این مسئله قرار دارد این است که ممکنات در اصل معدوم بودن خویش باقی‌اند و وجودی جز وجود حق که به صورت احوال ممکنات ظاهر شده است، درکار نیست»؛[۳۸۸] یعنی عالم به یک معنی، موجود است و به یک معنی موجود نیست و این یکی از اسرار مهم عرفان است.
    از نظر ابن‌عربی یکی از علوم خاص مقامات عارفان، علم ظهور معدوم در صورت موجود و تمایز وجود آن از وجود حقیقی است[۳۸۹] و این همان علم تجلّی است که ابن عربی در موارد متعدد آن را علمی کمیاب و عزیز دانسته است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره از نظر دانشجویان .مورد مطالعه دانشجویان دانشکده علوم انسانی واحد تهران شرق (قیام دشت).۹۰- قسمت ۳ ...

    ۴-۳۵ یافته های تحقیق و جداول ۷۲
    ۴-۳۵-۱مقدمه ۷۲
    ۴-۳۵-۱-۱بخش اول : توصیف یافته ها ۷۲
    ۴-۳۵-۱-۲بخش دوم:تحلیل یافته های تحقیق ۹۲
    فصل پنجم :
    ۵-۳۶نتیجه گیری و پیشنهاد ۹۵
    ۵-۳۶-۱مقدمه ۹۵
    ۵-۳۶-۱-۱نتیجه گیری ۹۵
    ۵-۳۶-۱-۲تحلیل داده ها ۱۰۰
    ۵-۳۷پیشنهاد ها ۱۰۴
    منابع وماخذ ۱۰۶
    پیوست :
    ضمیمه ۱ پرسشنامه ۱۰۷
    چکیده لاتین ۱۱۰
    عنوان :
    بررسی رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره از نظر دانشجویان . مورد مطالعه : دانشجویان دانشکده علوم انسانی واحد تهران شرق (قیام دشت).
    فصل اول : کلیات تحقیق
    کلیات تحقیق:
    چکیده:
    افزایش استفاده از رسانه های فردی (اینترنت و تلفن همراه ) دگرگونی های گسترده ای را به دنبال خود آورده و بسته به ویژگی های فردی پیا مدهای متفاوتی بر جای گذاشته است . در این پژوهش بررسی رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره از نظر دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دانشکده علوم انسانی به تعداد ۴۳۸۳ ، حجم نمونه ۳۸۴،روش تحقیق از نوع پیمایشی و به صورت تصادفی ساده ، ابزار جمع آوری داده ها از پرسشنامه ، وداده های خام پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار spssتجزیه و تحلیل و به دست آمده است . بدین منظور ۵ فرضیه مطرح شد که بین کاهش یا افزایش اعتماد بنفس در ارتباطات چهره به چهره و استفاده از رسانه های فردی ، میان استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارت های کلامی در ارتباطات چهره به چهره ، بین استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارت های غیر کلامی در فرایند ارتباط چهره به چهره ، میان استفاده از رسانه های فردی و کاهش یا افزایش مهارت گوش دادن در فرد و میان استفاده از رسانه های فردی و کاهش یا افزایش ارتباط فرد با جمع به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت . نتایج تحقیق در خصوص کاهش یا افزایش اعتماد بنفس با توجه به آزمون دوجمله ای ، با ۹۵ درصد اطمینان و ۵ درصد خطا فرضیه تحقیق رد می شود . به عبارت دیگر میان کاهش یا افزایش اعتمادبنفس در ارتباطات چهره به چهره و استفاده از رسانه های فردی رابطه ای وجود ندارد . در مورد استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارت های کلامی در ارتباطات چهره به چهره نتایج بدست آمده نشان می دهند که طبق آزمون دوجمله ای با ۹۹ درصد اطمینان و ۱ درصد خطا فرضیه تحقیق تأیید می شود . به عبارت دیگر استفاده از رسانه های فردی موجب کاهش مهارت های کلامی در ارتباط چهره به چهره می شود . در مورد استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارت های غیر کلامی در فرایند ارتباط چهره به چهره طبق نتایج بدست آمده طبق آزمون دوجمله ای ، با ۹۹ درصد اطمینان و ۱ درصد خطا فرضیه تحقیق تأیید می شود . به عبارت دیگر استفاده از رسانه های فردی موجب تضعیف مهارت های غیرکلامی در فرایند ارتباط چهره به چهره می شود . در مورد استفاده از رسانه های فردی و کاهش مهارت گوش دادن در فرد نتایج بدست آمده طبق آزمون دوجمله ای ، با ۹۹ درصد اطمینان و ۱ درصد خطا فرضیه تحقیق تأیید می شود . به عبارت دیگر می توان گفت ، استفاده از رسانه های فردی موجب کاهش مهارت گوش دادن در فرد می شود . در مورد استفاده از رسانه های فردی و کاهش ارتباط فرد با جمع نتایج بدست آمده طبق آزمون دوجمله ای ، با ۹۵ درصد اطمینان و ۵ درصد خطا فرضیه تحقیق رد می شود . به عبارت دیگر بین استفاده از رسانه های فردی و کاهش یا افزایش ارتباط فرد با جمع رابطه ای وجود ندارد .
    مقدمه :
    با توسعه تکنولوژی های ارتباطی مثل استفاده از اینترنت هر فرد می تواند با داشتن یک نام کاربری به صورت خصوصی از اینترنت استفاده نماید و همچنین میتواند از طریق تلفن همراه تماس صوتی ، تصویری و پیام متنی داشته باشد . رسانه های فردی رسانه هایی هستند که یک فرد به تنهایی از آن استفاده میکند . همواره به نظر می رسد همه صنایع ارتباطی قبلی ضمن فردی بودن ، به حوزه فردی فرد استقلال نمی بخشیده و بستر توسعه فردی را فراهم نمی کرده است . اینترنت و تلفن همراه مهمترین تکنولوژی فردی است که ضمن «خلوت مستقل فردی» رابطه اجتماعی فرد را در یک بستر شبکه ای معنا دار کرده است . اگر عناصر مادی نیاز های فردی را در یک تعامل اجتماعی عناصری مثل لباس ، وسیله حمل و نقل و وسایل شخصی زندگی فرد بدانیم اینترنت و تلفن همراه نیز به نیاز های فردی و اجتماعی فرد اظافه شده است .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ارتباط انواعی دارد که در طول تاریخ از ارتباط چهره به چهره یا رو در رو ۱ به عنوان ساده ترین و بی واسطه ترین ارتباط میان انسان ها آغاز شده تا به پیچیده ترین گونه های ارتباط با واسطه و بی واسطه تصنعی امروزین رسیده است . (دوران ، ۱۳۸۱ ، ۲۷) بنابراین اقتضای وضعیت و شرایط حاکم بر جامعه به لحاظ دانش و ابزار کار ، در هر عصری از زندگی انسان ایجاب میکند . تا مردم با توجه به موقعیتی که در آن به سر می برند ارتباط های خود را مطابق با امکانها و شرایط موجود تنظیم کنند . ) محسنیان راد ،۱۳۷۸،۴۸۷) ارتباط کلامی را می توان با اهمیت ترین نوع ارتباط های انسانی بشمار آورد . از جمله ویژگی های ارتباط کلامی نسبت به سایر ارتباط ها توام بودن ارائه ی کلمه ها با احساس های گوینده است شاید در یک تماس با تلفن همراه و یا فرستادن یک متن از طریق ایمیل و شبکه های اجتماعی بتوان به مدد ذهن و با بهره گرفتن از توانایی هایی در به کار گیری کلمه ها به توصیف اعجاب انگیز صحنه هایی از واقعیت ها و هستی پرداخت اما بدیهی است خواندن یا شنیدن از طریق تلفن همراه و اینترنت هر چند که با توصیف استادانه ای همراه باشد لیکن فاقد آن جنبه های احساسی است که در ارتباط کلامی وجود دارد . محیط پیرامونی ، همواره به عنوان یک محرک در انسان تاثیر می گذارد و احساس را تحت تاثیر قرار می دهند . احساس انسان از طریق تحریک عامل های خارجی صورت می گیرد و اندام های درونی مثل گوش با شنیدن ، زبان با چشیدن ، چشم با دیدن و بینی با بوییدن و سایر اندام های دیگر با وظایفی که بر عهده دارند با انتقال محرکهای بیرونی به درون بدن احساس را در انسان ایجاد می کند . (ساروخانی ،۱۳۷۱،۱۹) از همین منظر مطالعات مربوط به رسانه های فردی و ارتباطات چهره به چهره ساز و کارهای متفاوتی را نیاز دارد .[۱]
    عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی
    بیان مسأله:
    پژوهش حاضر کوششی است در پاسخ به این سوال که : « رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره ار نظر دانشجویان چگونه است؟ »
    امروزه فناوری های نوین که بخش عظیمی از آنها در قالب رسانه های جمعی یا فردی نمود پیدا می کند ، دل مشغولی عمده نسل های جوان است . به عبارتی جوانان بیشترین مصرف کنندگان رسانه های فردی مانند : اینترنت و تلفن همراه هستند .
    جوانان نیاز به کسب آگاهی و اطلاعات و کسب تجارب عاطفی و لذت بخش دارند . آنها خواستار تقویت پایگاه اجتماعی خود و نیزکسب اعتماد بیشتر اطرافیان و دوستان خود هستند از سوی دیگر با توجه به گسترش قارچ وار تکنولوژی ارتباطی و تسهیل شدن راه های ارتباط با دیگران هنوز هم ارتباطات چهره به چهره بیشترین اثر را دارد و فرد به دنبال آن است که چنین ارتباطی را گسترش دهد اگر چه گاهی فرد به روش های جایگذین برای خلاء این ارتباط چنگ میزند اما در نهایت ارتباطات چهره به چهره جایگاه خودش را حفظ کرده است .
    امروزه افراد به انواع وسایل ارتباطی دسترسی دارند آنها با تلفن همراه شخصی با دوستانشان صحبت میکنند ، پیام کوتاه متنی یا تصویری می فرستند ، ارتباط تصویری با هم دارند ، عکس و فیلم میگیرند و به موسیقی گوش میدهند آنها از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی با افراد بیشتری ارتباط برقرار میکنند . افرادی که آنها را نمی شناسند و خود نیز میتوا نند هویتشان را به راحتی پنهان کنند . اینگونه ارتباط میتواند لذت بخش باشد . استفاده از رسانه های فردی که افراد در اختیار دارند . در روابط شان با دوستان و آشنایان تاثیر میگذارد آنها به این ارتباط فردی عادت کرده و خشنود می شوند . به همین دلیل آنها استفاده فردی از رسانه ها را به کنار دوستان بودن را ترجیح خواهند داد . بدیهی است یک فرد در مقابل اوضاع ، مسأله و رویداد های محیط خود احساسات ، نگرش ها و واکنش های خاصی نشان میدهد .
    امروزه یکی از ویژگی های تمدن بشری ، بستگی به نوع ارتباط بین انسانها و میزان گسترش آن دارد ، چرا که مبادله اطلاعات و اندیشه ها میان افراد ، یکی از برترین نیازهای زندگی اجتماعی است . مجرای ارتباطی ، به عنوان حلقه واسط ، فرد را به جامعه متصل می کند و زمینه انتقال اطلاعات و تجربیات به او را فراهم می سازد از آنجا که انسانها با احساسات سرو کار دارند و در ارتباطات چهره به چهره این احساس به راحتی رد و بدل می شود . و نیازی به تلاش برای توضیح احساسات نیست ، این نوع ارتباط از ویژگی خاص بر خوردار شده است . علاوه بر آن در ارتباطات چهره به چهره معنی و مفهوم را از ارتباطات غیر کلامی که شامل حرکات اندامی می شود دریافت می کند در ارتباطات چهره به چهره معنای بیشتری از فرد فرستنده پیام به گیرنده پیام ارسال می شود . و بازخورد این ارتباط هم بیشتر است .
    استفاده کنندگان از رسانه های فردی از طریق صفحه مانیتور یا تلفن همراه با دیگران ارتباط نگارشی یا صوتی بر قرار میکنند افراد در محیط های اجتماعی به دلایل متعدد از جمله ، وجود چشم های ناظر والدین ، انواع کنترل های اجتماعی ، قانون ، خجالت ، بر خورد چهره به چهره و شناخته شدن ، واکنش و رفتار دیگران در برقراری ارتباط با افراد محتاط هستند .
    ارتباطات بین فردی در فضای مجازی به طرزی متفاوت از فضای واقعی رخ می دهد . چرا که نشانه های مورد استفاده افراد در شکل دادن به برداشت هایشان از هم و ابزار هایی که از آنها در آفرینش این ادراکات بهره می گیرند با برداشت های موجود در فضای واقعی نا همسان می باشد و در واقع این فضا امکان شکل تازه ای از تعاملات دو سویه را بین افراد فراهم آورده است اما در هر حالی ورود افراد به این فضا و برقراری ارتباط با دیگران و حتی محیطی که فرد بعد از ورود به اینترنت به آن سر می زد به شدت متاثر از اهداف آنها از برقراری ارتباط می باشد که متعاقباًبر رفتار ارتباط گران نیز اثر شگرفی دارد .
    اما در همین حال ، برخی از مشاهده گران ، به بر خط بودن تعاملات به عنوان مثال های آرمانشهری وجود روابط قوی ، بدون توجه به نژاد، جنسیت یا جغرافیا ، اشاره می کند . برای مثال گفته جان بری بارلو درباره تحول اجتماعی مثبت و ریشه ای که شبکه به همراه می آورد ، چنین است : « با توسعه اینترنت ، و با انحراف فزاینده از ارتباط بین کامپیوترهای شبکه ای ، ما در میانه عمده ترین تحول تکنولوژیکی از زمان کشف آتش هستیم… می خواهم بتوانم بطور کامل با آن آگاهی تعامل کنم که برای ارتباط با آگاهی من در تلاش است .. ما اینک به سرعت در حال ایجاد فضایی هستیم که در آن مردم این سیاره چنان نوعی از رابطه ارتباط را بتوانند داشته باشند . »
    در عین حال بدبین ها از پیامد های روابط بر خط بر اجتماعات سنتی زندگی واقعی سخن می گویند . در نتیجه مفسر مجله تگزاس آقای جیم هایتاور هشدار می دهد : « چگونه این همه تحیر و گیجی ، ما را به طور الکترونیک بهم می پیوندد در حالیکه ما را با مشغول کردن هر چه بیشتربه کامپیوتر ها و صفحات نمایش ( به جای نگاه کردن صورت همنوع انسانی خود) از یکدیگر باز میدارد . » (دوران ،۱۳۸۱،۹۹)
    در دسترس بودن و گسترش تلفن همراه و اینترنت و نفوذ بر ذهنیت افراد باعث گسترش زمان حال و نادیده گرفتن گذشته و آینده شده است . به عبارت دیگر کاربر هر لحظه خود را در زمان حال می بیند و بر این مبنا برنامه زندگی و تعاملات و ارتباطات چهره به چهره خود را تنظیم می کند . رسانه های فردی در غلبه انسان بر تنهایی و اثبات خود و بیان اعتماد بنفس پرداخته اند از این منظر هنگامی که در یک موقعیت اجتماعی فردی با تلفن همراه خود صحبت میکند و یا از اینترنت استفاده میکند در حقیقت به اطرافیان می فهماند که اواگر چه در این جمع تنها و گمنام است اما بیرون از این ، دارای روابط و شبکه اجتماعی است. و با بهره گرفتن از این رسانه های فردی از دیگر اعضای حاضر در اجتماع یا دوستان تاثیر نمی پذیرد .
    اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
    جهان دیروز ، امروز و فردا همواره جهان ارتباط بوده ، هست و خواهد بود در هر عصری از زندگی انسان ارتباط بویژه در ابعاد انسانی و کلامی آن به عنوان یکی از محور های اصلی زندگی انسانها کاربرد داشته است . بنابراین اقتضای وضعیت و شرایط حاکم بر جامعه به لحاظ دانش و ابزار کار ، در هر عصری از زندگی انسان ایجاب میکند . تا مردم با توجه به موقعیتی که در آن به سر می برند . ارتباط های خود را مطابق با امکانها و شرایط موجود تنظیم کنند . )محسنیان راد ، ۱۳۷۸،۴۸۷)
    امروزه یکی از ویژگی های تمدن بشری ، بستگی به نوع ارتباط بین انسانها و میزان گسترش آن دارد ، چرا که مبادله اطلاعات و اندیشه ها میان افراد ، یکی از برترین نیازهای زندگی اجتماعی است . مجرای ارتباطی ، به عنوان حلقه واسط ، فرد را به جامعه متصل می کند و زمینه انتقال اطلاعات و تجربیات به او را فراهم می سازد در دسترس بودن و گسترش تلفن همراه و اینترنت زندگی جدیدی را بنیان نهاده است در استرس بودن دائمی ، مزاحمت ها و یا دردسرها و یا برنامه های ناخواسته زیادی را به فرد تحمیل میکند . استفاده از این وسایل فقط به منظور دسترسی به اهداف فردی انجام نمی پذیرد بلکه خود فناوری هم باعث تغییر قواعد رفتاری افراد نیز می شود احساس استقلال به هنگام استفاده از رسانه های فردی عدم وابستگی در فرد به وجود می آورد.
    در این خصوص برخی استفاده از رسا نه های فردی را شکل نامناسبی از ارتباط میدانند در واقع چیزی است که می تواند به مردم صدمه بزند آنها خود را از یک روابط واقعی محروم می سازند به عبارت دیگر به دلیل غیر اجتماعی بودن (یعنی سرد و غیر دوستانه است) و هم ضد اجتماعی بودن (یعنی کاهش تعادل چهره به چهره) نقد ارتباط از طریق رسانه های فردی به دلیل کیفیت پایین ارتباط که آنرا یک ارتباط نامناسب میدانند امروزه بحث داغ به ویژه در میان مردم غیر متخصص و روزنامه نگاران است و همواره ادامه دارد .
    در مقایسه با ارتباطات چهره به چهره ارتباطی ضعیف ، غیر تاثیر گذار و از نظر احساسی سرد است . در ارتباطات چهره به چهره افراد با حضور اجتماعی به سطوح میان فردی و احساس صمیمیت که در ارتباط تجربه میشود دست پیدا میکنند و از طریق بیانات چهره ای ، ژست ها و تماس چشمی این احساس را منتقل میکنند هر چه ارتباط های دیداری کمتر باشد حضور فرد در اجتماع کمتر خواهد بود ارتباطی ک از طریق متن برقرار میشود در سطح پایین ارتباط قرار دارد زیرا فاقد ارتباط دیداری در ارتباط چهره به چهره است .
    کاهش ارتباطات چهره به چهره میتواند پیامد های نامطلوبی برای افراد به وجود آورد از جمله کاهش اعتماد بنفس ، کاهش مهارت های کلامی ، کاهش مهارت های غیر کلامی ، کاهش مهارت گوش دادن وکاهش ارتباط فرد با جمع .
    استفاده از اینترنت در رفتار ، کردار و گفتار ما تاثیر می گذارد و همچنین می تواند مانع از شکوفایی استعداد ولیاقت و توانایی ما در ارتباط بر قرار کردن با دیگران شود و همچنین نوعی بدبینی و عدم شناخت از خود پیدا کنیم . استفاده از این نوع رسانه های فردی باعث به وجود آمدن نوعی نگرش مطلوب یا نامطلوب در فرد نسبت به مخاطب میشود .با توجه به رشد و گسترش رسانه های فردی به ویژه اینترنت و تلفن همراه و امکانات وابسته به آن ضرورت توجه و مراقبت بیشتر برای استفاده صحیح از این رسانه ها و پیشگیری از وابستگی به این فن آوری بیش از پیش احساس می شود و اینکه چه آثار و پیامد هایی بر ارتباطات چهره به چهره به وجود می آورد لذا شناختن و پرداختن به این مسائل به نوعی سر مایه گذاری برای پیشرفت جامعه خواهد بود .
    بنا بر احساس ضرورت تحقیق در مورد آثار و پیامد های بررسی رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره این مسئله به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب گردید .
    اهداف تحقیق:
    هدف کلی:
    هدف را باید به مثابه ی محور و ابزار حائز اهمیت در تحقیق به شمار آورد هدفها بر اساس حس کنجکاوی انسان شکل میگیرند . انسان سعی دارد تا با شناخت بهتر و کشف پیچیدگی های موضوع به ارضای کنجکاوی خود بپردازد. بنابراین هدف کلی در تحقیق مستلزم فکری است که محقق با شناخت و برنامه ریزی می تواند به آن نایل شود لیکن هدف کلی این تحقیق عبارت است از :
    بررسی رابطه استفاده از رسانه های فردی با ارتباطات چهره به چهره از نظر دانشجویان. مورد مطالعه : دانشجویان دانشکده علوم انسانی تهران شرق ( قیام دشت)
    اهداف جزئی:
    – مقایسه بین کاهش یا افزایش سطح اعتماد بنفس در ارتباطات چهره به چهره و استفاده از رسانه های فردی
    – مقایسه میان استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارتهای کلامی در ارتباط چهره به چهره
    – مقایسه بین استفاده از رسانه های فردی و رشد مهارتهای غیر کلامی در فرایند ارتباط چهره به چهره
    – مقایسه میان استفاده از رسانه های فردی و کاهش یا افزایش مهارت گوش دادن در فرد
    – مقایسه میان استفاده از رسانه های فردی و کاهش یا افزایش ارتباط فرد با جمع
    اهداف آرمانی:
    شناخت آثار مثبت ومنفی رسانه های فردی
    شناخت تاثیر رسانه های فردی بر ارتباطات چهره به چهره دانشجویان
    اهداف کاربردی:
    ارادئه راهکار های جدید برای چالش های موجود رسانه های فردی
    محل اجرای مطالعه موردی:
    – مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای
    – اداره کل تبلیغات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی
    سؤالات تحقیق:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

    آیارسانه های فردی در کاهش یا افزایش سطح اعتماد بنفس در ارتباطات چهره به چهره موثر است ؟

    رسانه های فردی تا چه اندازه در رشد مهارتهای کلامی در ارتباط چهره به چهره نقش دارند ؟

    رسانه های فردی تا چه اندازه در رشد مهارتهای غیر کلامی در ارتباط چهره به چهره نقش دارند ؟

    رسانه های فردی چه نقشی در کاهش یا افزایش مهارت گوش دادن در ارتباط چهره به چهره دارند ؟

    آیا رسانه های فردی در فرایند ارتباط فرد با جمع نقشی منفی یا مثبت دارند ؟

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مخابرات استان خراسان- قسمت ۱۲ ...

    (لاودن، ۱۳۷۸، ۲۸۶).

     

    ۲-۱-۲۵- استقرار سیستم‌های اطلاعاتی

    استقرار سیستم های اطلاعات عبارت است از جریان نصب سیستم طراحی شده جدید و خرید هر تجهیزات سخت افزاری و یا نرم افزاری که شامل فعالیتهای وسیع و گسترده ای همچون موارد زیر است :

     

     

    آموزش کارکنان

    برنامه ریزی

    آماده سازی و نصب سیستم‌ها

    نصب تجهیزات و آزمایش آنها

    نصب نرم افزار های خریداری شده و آزمایش آن

    تبدیل پرونده ها

    استفاده از سیستم های جدید

    آزمایش نهایی و پذیرش سیستم

    مستند سازی

    (قاضی زاده فرد، ۱۳۷۵)

     

    ۲-۱-۲۶- عوامل موفقیت در استقرار سیستم‌های اطلاعاتی

    این عوامل توسط دکتر چوبه به پنج دسته تقسیم شده اند که عدم وجود هر کدام از عوامل زیر باعث عدم موفقیت اجرایی MIS می‌گردد. لذا نبود هریک از عوامل به عنوان مانعی در مقابل استقرار I S تلقی می‌گردد.

     

     

    مشارکت کاربران در ایجاد سیستم

    پشتیبانی مدیران ارشد

    آموزش و تحصیلات کاربران

    خصوصیات گروه سیستمهای اطلاعاتی

    خصوصیات سازمانی مانند : اندازه ویژگی وظایف

    (قاضی زاده فرد، ۱۳۷۵)

     

    ۲-۱-۲۷- موانع استقرار سیستم‌های اطلاعاتی

    موانع استقرار سیستم های اطلاعاتی به سه دسته تقسیم می‌شوند که هریک زیر مجموعه خاص خود را به شرح ذیل دارد :
    موانع مرتبط با ویژگی های فردی:
    ۱- کمبود مهارتها، توان تخصص و دانش
    ۲- ادارک مناسب
    موانع مرتبط با ویژگهای سازمان:
    ۱- عدم وجود افراد واجد صلاحیت در سازمان
    ۲- عدم وجود فرهنگ بکار گیری کامپیوتر و سیستم های اطلاعاتی
    موانع مرتبط با ویژگی های محیطی
    ۱- عدم برگزاری دوره های آموزشی مناسب
    ۲- عدم کفایت طراحان موجود
    (قاضی زاده فرد، ۱۳۷۵)

     

    ۲-۱-۲۸- معیارهای پیروزی سیستم اطلاعاتی

    بکار گیری پیروزمندانه یک سیستم اطلاعاتی کار ساده ای نیست و به بسیاری از شرایط و موقعیتها بستگی پیدا می‌کند، ولی معیارهای پذیرفته شده‌ای نیز وجود دارند که به قرار زیر می‌باشد :
    ۱٫ بکار گیری گسترده : به میزان بکار گیری سیستم در انجام امور جاری بر می‌گردد
    ۲٫ خشنودی کاربران : کاربران از شتاب، دقت و کارایی سیستم خشنود می‌گردند و مدیران نیازهای اطلاعاتی خود را به هنگام دریافت می‌کنند
    ۳٫ رفتار دوستانه : کاربران از سیستم اطلاعاتی و کارکنان آن خشنود بوده و با آنها رفتاری صمیمانه دارند
    ۴٫ دسترسی به اهداف : سیستم اهداف کمی‌و کیفی خود از طراحی سیستم دست می‌یابد
    ۵٫ بازده اقتصادی : سیستم‌ها با کاستن از هزینه ها و افرایش درآمده برای سازمان بازده اقتصادی دلخواهی به همراه می‌آورد .
    عکس مرتبط با اقتصاد
    (لاودن، ۱۳۷۸، ۳۴۱).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۲-۱-۲۹- مشکلات بکار گیری سیستم های اطلاعاتی در سازمان های دولتی

    ورود سیستم های اطلاعاتی به سازمان های کشور ایران به ویژه سازمان های دولتی، همواره موفقیت آمیز و بدون دردسر نبوده است . در بسیاری از موارد سیستم های ایجاد شده نتوانسته انتظار به جا و نابه جای متضاضیان (به خصوص مدیران) را برآورده سازد و همین عدم رضایت به هر حال باعث شده نه تنها مشکلات قبلی حل نشود، بلکه سیستم و سازمان دچار اختلال گردیده و علاوه بر صرف هزینه و وقت زیاد از کیفیت و بازدهی آنها نیز کاسته شود . اگرچه این مشکل در کشورهای پیشرفته نیز وجود دارد ولیکن در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ایران که دانش و تکنولوژی اطلاعات سابقه طولانی نداشته و سیاستها و استاندارهای رسمی نیز نیست یا وجود ندارد و یا هنوز مراحل اولیه و در حال شکل گیری می‌باشد، حاد تر به نظر می‌رسد . بدون اینکه در این بخش قصد تحلیل جامعی از علل شکست سیستم های اطلاعاتی داشته باشیم لازم است بر این نکته تاکید شود که تجارب قبلی نشان می‌دهد مشلات در این زمینه بیشتر جنبه مدیریتی و ساختاری دارد تا فنی علت اصلی ناکامی‌اکثریت قریب به اتفاق سیستم های اطلاعاتی عدم اجرای صحیح و کامل مراحل طراحی ایجاد و بکار گیری این سیستم ها بخصوص مرحله تجزیه و تحلیل و بررسی اولیه بوده است.
    در بیشتر سیستم های ناموفق، یا بررسی اولیه انجام نشده و یا بطور بسیار ناقص انجام شده است . به ویژه آنکه عدم شناخت کافی استفاده کنندگان و همچنین تبلیغات نادرست فروشندگان تجهیزات سخت افزاری و خدمات نرم افزاری نیز مزید بر علت گریده است.
    عدم انجام کامل بررسی اولیه موجب می‌شود که بستر سیستم های اطلاعاتی، مشخص و آماده نگردد و سیستم طراحی شده با سایر سیستم های موجود (به ویژه سیستم های سنتی و دستی) سازمان، هماهنگی و همخوانی نداشته و تنواند به صورت مناسب با آنها ارتباط و داد ستد داشته و مجموعه منظم و مفیدی را به وجود آورد .
    مشکلی که اغلب در اجرای موفقیت آمیز مرحله تجزیه و تحلیل و بررسی نیز وجود دارد، مساله ارتباط تحلیل گران و استفاده کنندگان (کاربران) سیستم است معمولاً کاربران شناخت کمی از کامپیوتر و سیستم های اطلاعاتی دارند و تحلیل گران نیز از امور سازمان آگاهی و شناخت اندکی دارند. این مساله موجب آن می‌گردد که سیستم های طراحی و اجرا شده به طور کامل پاسخگوی نیازهای واقعی کاربران نباشد .
    افزون بر مسائل فوق، شتاب مدیران نه تنها برای ایجاد و راه اندازی سیستم های اطلاعاتی منفرد، بلکه نسبت به ایجاد سیستم های اطلاعات مدیریت، همچنین کمبود منابع مالی، کمبود نیروی انسانی کارشناسان با تجربه و کارآمد و با انگیزه نیز از عوامل دیگری هستند که موجب ‌گردیده اند تا سازمان های دولتی نتواند آنگونه که باید و شاید از این سیستمها در سازمان های خود بهره‌گیری نمایند (شرکت ایز ایران، دی، ۱۳۷۱).
    دربرخی تحقیقات دیگر که صورت پذیرفته، عمده‌ترین نارسایی ها و دلایل عدم موفقیت و بکار گیری سیستم‌های اطلاعاتی به ویژه سیستم‌های اطلاعات مدیریت در سازمان های دولتی به شرح زیر شناسایی شده‌اند .

     

     

    عدم درک صحیح خواسته های نیازهای کاربران (عدم تعریف صحیح نیازها و تحلیل آنها)

    عدم مشارکت مدیران و کاربران در طراحی سیستم

    مدیران و کاربران نمی‌دانند چگونه بایدهمکاری کنند

    مدیران و کاربران نمی‌دانند دقیقاً چه می‌خواهند

    به مدیران و کاربران امکان مشارکت و همکاری داده نشده است

    عدم صحت و نامناسب بودن سیستم های دستی موجود

    عدم انجام تجزیه و تحلیل سیستم ها و روشها موجود قبل از طراحی سیستم

    عدم ارزیابی توان موجود

    درک نامناسب مدیران از سیستم های نرم افزاری و اطلاعاتی

    وضعیت نامطلوب آموزش و تربیت نیروهای متخصص

    عدم وجود نیروی انسانی با دو زمینه تخصصی مدیریت و کامپیوتر

    عدم وجود معیار سنجش کیفیت سیستم های اطلاعاتی موجود

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:21:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم