ضمان زوجین ناشی از نقض حقوق یکدیگر از منظر فقه وحقوق- قسمت ۵- قسمت 2 | ... | |
قاعده ضمان ید از قواعد مشهور و معتبری است که در اکثر مسائل فقهی و حقوقی به طور وسیع مورد استناد قرار میگیرد. بر طبق این ماده هرکس بر مال دیگری مستولی شود ضامن تلف و نقص آن است و مسئولیت دارد. دلیل این قاعده حدیث نبوی است که به این عبارت «علی الیدماأخدت حتی تؤدی» شهرت یافته است. معنای روایت جعل ضمان بر ذمۀ آخذ است؛ (مدنی، ۱۳۸۳، ۷۲) یعنی اینکه شخصی که بر مال دیگری مستولی میشود تا زمانی که آن مال را برنگردانده است، مسئول هرگونه تلف و نقص میباشد. (محقق داماد،۱۳۹۲، ۶۷) با اطلاق و عمومی که در روایت مربوط به ضمان دیده میشود، به نظر میرسد تصرف مال اعم از اینکه عالماً باشد یا از روی جهل، موجب ضمان است. بنابرآنچه که گفته شد به این نتیجه میرسیم که ضمان ید اختصاص به غصب (استیلا بر مال غیر به نحو عدوان) ندارد؛ زیرا زمانی که عالمانه و بدون اینکه از روی عدوان مرتکب چنین کاری شود، ضمان ید بر آن اطلاق میکند. در این رابطه نیز مثالی در رابطه با جهیزیه زوجه میتوان مطرح کرد اگر زوج پس از وقوع طلاق بین او و همسرش از استرداد جهیزیه زوجه امتناع ورزد و این عدم استرداد موجب نقص یا تلف جهیزیه گردد در این صورت زوج ضامن تلف و نقص میباشد حتی اگر علت نقصان و تلف قوه قاهره باشد.
غرور هرگاه از شخصی عملی صادر گردد که باعث فریب خوردن شخص دیگر بشود و از این رهگذر، ضرر و زیانی متوجه او گردد، شخص نخست بهموجب این قاعده ضامن است و باید از عهدهی خسارت وارد برآید. (محقق داماد، ۱۳۹۲، ۱۶۳) دقت در تعریف فوق نشان میدهد که در تعریف گفته نشده «هرکس دیگری را گول بزند»، بلکه گفتهشده «اگر از شخصى عملى صادر گردد که آن عمل موجب فریب خوردن دیگرى بشود». بهموجب این تعریف لازم نیست که شخص اول قصد نیرنگ و خدعه داشته باشد و حتى ممکن است خودش هم از دیگرى فریب خورده باشد، بلکه همین مقدار که از او فعلى صادر شود که دیگرى با توجه به آن فریب بخورد، براى صدق غرور کافى است. (همان) بنابراین، غرور باعث از بین رفتن «تقصیر» که یکی از شرایط مسئولیت مدنی است، میشود و شخص «مغرور» مسئول جبران خسارت نمیباشد، بلکه شخص « غار» باید جبران خسارت نماید. فرض وجود غرور در روابط زوجین نیز قابل مطرح میباشد: اگر مردی به زنش وعدهی تهیه مسکنی مستقل را بدهد، اما پس از ازدواج او را مجبور به سکونت در منزلی مشترک با پدر و مادر خود بنماید و بدینجهت ضرری متوجه زوجه گردد، آن مرد ملزم به جبران خسارت خواهد بود. زیرا مرد با وعدهی تهیه مسکنی مستقل زوجه را مغرور کرده است و موجب ورود خسارت به او گردیده است هرچند شوهر به ترتب ضرر بر عمل خودآگاه نباشد.
نفی حکم ضرری یکی از مشهورترین قواعد فقهی که در بیشتر ابواب فقه به آن استناد میشود، قاعدۀ لاضرر است که مستند بسیاری از مسائل فقهی محسوب میشود. ضرورت جبران ضرر، قدیمیترین مفهوم ضمان است و همه قواعد دیگر از این منبع سرچشمه میگیرند. در هر مورد که ضمان قهری عنوان میشود، به این قاعده متوسل میشوند. متن این قاعده از حدیث نبوی «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» گرفته شده است. (مدنی، ۱۳۸۳، ۶۹) در مفهوم این روایت بین فقها اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از آنان تنها قائل به این هستند که فقط حکم ضرری برداشتهشده است. ازجملۀ آن فقها، مرحوم شیخ انصاری است که نظر مرحوم شیخ بهطور خلاصه این است که چون ضرر واقعاً در خارج وجود دارد، بنابراین لازم میآید که «لا» در جملۀ لاضرر ولاضرار «لای» نفی جنس حقیقی نباشد و به موجب آن نمیتوان اثبات ضمان نمود. (شیخ انصاری، ۱۴۱۸، ۳۷۴)
سوءاستفاده از حق ضمان ناشی از «سوءاستفاده از حق»، بخش مهمی از مباحث مربوط به ضمانتها را به خود اختصاص داده است. در حقوق اسلام نیز قواعدی وجود دارد که مفاد آن با موضوع سوءاستفاده از حق تقریباً به یک معنا میباشد، هرچند قاعدۀ «لاضرر» قلمروی وسیعتری از مسئلۀ «سوءاستفاده از حق» دارد. (ره پیک، ۱۳۸۳، ۶۴) محل جریان این قاعده درجایی است که در هدف اجرای حقوق اخلال ایجاد میشود؛ یعنی هدف اصلی صاحب حق، استفاده از آن به هدف اضرار دیگران میباشد. (سنهوری، بی تا، ۸۳۸) در مورد ضمان ناشی از سوءاستفاده از حق میتوان به اصل ۴۰ قانون اساسی اشاره کرد که در این باره مقرر میدارد: «هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیلۀ اضرار غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». ریاست خانواده بهموجب مادهی ۱۱۰۵ از خصایص شوهر میباشد و از جمله حقوق او در خانواده محسوب میگردد. البته ریاست خانواده تنها در قالب حق نمیباشد بلکه نوعی تکلیف نیز میباشد؛ اما چنانچه شوهر از این حق قانونی خود تجاوز نماید و آن را مبنای اعمال قدرت و زورگویی در خانواده قرار دهد و موجبات اضرار خانواده را فراهم نماید، از مبنا و هدف قانونگذار در این زمینه تجاوز نماید اقدام به تجاوز از حق نموده و چهبسا ممکن است شکل سوءاستفاده از حق نیز به خود بگیرد.
استیفاء استیفاء در لغت به معنی تمام فرا گرفتن، تمام گرفتن حق یا مال خود از کسی گرفتن می باشد. (دهخدا، ۱۳۷۷، ۱۸۶۸) و در اصطلاح، بهره مند شدن و انتفاع از مال یا عمل دیگری است؛ جایی که شخص به هزینه یا کار دیگری بر دارایی خود می افزاید خواه به صورت تملک باشد یا استفاده از منابع. استیفاء به دو صورت است: مشروع و نامشروع. استیفاء در صورتی مشروع است که از راه تراضی و با اذن صاحب حق یا فاعل کار صورت گیرد و استیفای نامشروع یا «بدون جهت» در صورتی است که شخص به زیان دیگری و بدون رضای او بر دارایی خویش بیفزاید. (کاتوزیان، ۱۳۸۹، ۲۳۹) استیفاء در قانون مدنی در باب الزاماتی که بدون قرارداد حاصل می شوند، جزو موجبات و منابع ضمان قهری، در ردیف غصب، اتلاف و تسبیب قید گردیده است و ماده ۳۳۶ قانون مدنی به استیفای از عمل غیر اختصاص داده شده است و منظور از عمل به کار رفته در این مادۀ قانونی عمل مشروع میباشد»؛ چراکه هیچ کس نمیتواند انجام کار نامشروعی از دیگری تقاضا کند[۱۰]. آنچه در بحث ضمان مدنظر ما میباشد استیفای نامشروع است که به موجب آن انتفاع از کار یا مال دیگری بدون اذن او صورت گرفته است. در صورتی که زوجه به تقاضای زوج کارهایی را انجام بدهد که بر او واجب نبوده و قصد تبرّع هم نداشته باشد، میتواند اجرت المثل آن کارها را از زوج مطالبه کند. شاید چنین به نظر برسد که مثال ذکرشده، یک مثال برای استیفای مشروع است، در صورتی که آنچه موجب ضمان میشود استیفای نامشروع است. پاسخ این است که اگر زوج اجرت المثل آن کارها را ندهد و درنتیجه از کارهای زوجه به نفع خود استفاده کرده باشد، در واقع استیفای نامشروع کرده است و استیفای نامشروع یکی از موجبات ضمان میباشد. فصل سوم: ضمان زوجین ناشی بر هم زدن نامزدی ضمان زوجین ناشی از بر هم زدن نامزدی
مفهوم نامزدی در صورتى که از طرف مردى نسبت به زنى خواستگارى شود که بعداً با او ازدواج نماید و زن موافقت کند، آن را در اصطلاح عرف «نامزدى» گویند و هر یک از آن دو نامزد دیگرى خوانده می شود. پیشنهاد زناشوئى از طرف مرد و موافقت زن با این امر، ایجاد تعهد به انعقاد زوجیت نمی کند، همچنانى که موجب پیدایش علقۀ زوجیت نمی گردد، بلکه نامزدى وعدۀ ازدواج است که تعهد اخلاقى ایجاد می نماید. (امامی، ۱۳۸۶، ۲۷۰) البته منظور این نیست که فقط تعهد اخلاقی ایجاد میکند بلکه علاوه بر تعهد اخلاقی در بعضی موارد تعهد حقوقی نیز ایجاد میکند مثلاً جایی که هرکدام از زوجین بدون عذر موجه نامزدی را بر هم زنند.
ماهیت حقوقی نامزدی نامزدی یا وعده نکاح مقدمه ازدواج است و خود ازدواج نیست. قانونگذار در ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی[۱۱] نیز به این نکته تصریح کرده است. مرد یا زن باید تا آخرین لحظه در تصمیم گیری آزاد باشد و بتواند در کمال آزادی تصمیم بگیرد. به همین دلیل در ادامه ماده مذکور میخوانیم: «بنابراین، هر یک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده میتواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمیتواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید.». (قاسم زاده، ۱۳۷۹، ۹۱)البته باید توجه داشت که این ماده رافع ضمان نامزدی نیست، زیرا تا زمانی که خساراتی از طرف یکی از طرفین به دیگری وارد نشود نمی توان مطالبه خسارت نمود، لذا از آنجایی که نکاح قراردادی مهم است و آثاری خطیر به بار می آورد، قانونگذار به مرد و زن امکان داده است که تا آخرین لحظۀ قبل از وقوع عقد، از تصمیم خود باز گردند و وعدۀ ازدواج را بر هم بزنند. (صفایی وامامی، ۱۳۹۲، ۴۰) هر چند قانون گذار برهم زدن چنین وعده ای را امکان پذیر دانسته است، اما چنین امکانی به معنای جواز سوء استفاده از این حق نمی باشد و چنانچه هرکدام از نامزدها از این حق سوء استفاده کند و باعث خسارتی گردد، به موجب قواعد مسئولیت مدنی مسئول جبران خسارت است.سوالی که در اینجا ممکن است پیش آید این است که آیا کسی که خواستگاری را به هم می زند در مقابل دیگر خواستگاران ضمانتی برعهده او است یا نه؟ با توجه به اطلاق ماده ۱۰۳۵ قانون مدنی باید گفت که همانطوری که صرف امتناع از وصلت جهتی برای مطالبه خسارت نمی باشد، پس به طرق اولی باید گفت که هیچ گونه ضمانی در برابر سایر خواستگاران ندارد و هم چنین از آنجایی که قانونگذار در مقام بیان است وبه چنین ضمانتی اشاره نکرده است پس این نیز به نوبه خود دلیل براین است که در مقابل سایر خواستگاران ضامن نیست.
ضمان ناشی از بر هم زدن نامزدی در مورد خسارات وارده در اثر به هم خوردن نامزدی، قانون مدنی قبل از اصلاحات سال ۱۳۷۰ در مادۀ ۱۰۳۶ مقرّر می داشت: «اگر یکی از نامزدها وصلت منظور را بدون عذر موجهی بر هم زند در حالی که طرف مقابل یا ابوین یا اشخاص دیگر به اعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند، طرفی که وصلت را بر هم زده است باید از عهدۀ خسارت وارده برآید ولی خسارات مزبور فقط مربوط به مخارج متعارفه خواهد بود». این ماده در تاریخ ۸/۱۰/۶۱ حذف گردید، اما به نظر میرسد علت موجه فقهی و شرعی برای حذف این ماده وجود ندارد؛ چرا که این گونه خسارات طبق شرع وقانون قابل مطالبه است. (دیانی، ۱۳۷۸، ۳۸) با وجود اینکه این ماده حذف گردیده است ولی اینگونه خسارات طبق قانون مسئولیت مدنی (مادۀ ۱ قانون مسئولیت مدنی) و قاعده غرور قابل مطالبه است؛ زیرا بر طبق مادۀ ۱ قانون مسئولیت مدنی کلیه خسارات اعم از مادی و معنوی قابل مطالبه است؛ و هم چنین با توجه به قاعدۀ غرور میتوان شخص برهم زننده نامزدی مجبور به جبران خسارت نمود؛ چرا که فرض بر این است که طرفی که به او وعده نامزدی داده شده است با این وعدۀ نامزدی مغرور شده است و مخارجی را محتمل گردیده و یا اینکه عواطف و احساسات او خدشه دار گردیده است که در این موارد شخص بر هم زننده نامزدی مجبور به جبران خسارت است.
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:53:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|