۲-۲-۲- سرمایه انسانی
سرمایه های مولدی که در وجود انسان ها جمع شده ، شامل مهارت ها و توانایی ها اندیشه ها ، سلامتی و غیره است که ناشی از سرمایه گذاری در آموزش و برنامه های کارآموزی و مراقبت های پزشکی است و به عنوان سرمایه تلقی می شود. در این تعریف نیز برخی از سرمایه های انسانی که به طور مستقیم بر تولید اثر نخواهد گذاشت تصریح نشده است ، بنابراین در سرمایه گذاری های انسانی نباید صرفاً افزایش تولیدی را مد نظر قرار داد که قادر به محاسبه و اندازه گیری آن هستیم ، بلکه جنبه های دیگری را نیز بایددنبال کرد.
تعریف سرمایه گذاری انسانی : ارتقاء و بهبود ظرفیت مولد افراد که ناشی از بهبود کیفیت نیروی کار می باشد. ظرفیت افراد عبارت است از : استعدادها و توانائی های بالفعل آماده افراد جامعه می باشد.
ظرفیت مولد افراد: آن بخش از ظرفیت افراد است که بر افزایش تولید جامعه اثر می گذارد که این اثر گذاری یا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم ( اثرات خارجی ) می باشد. به تعبیر دیگر ، عاملی است که آن بخش از ظرفیت افراد را که در اثر عوامل مختلف مستهلک می شود ، جبران می نماید. ارتقاء ظرفیت ، ظرفیت بالقوه را بالفعل می نماید.
۲-۲-۳-سرمایه طبیعی ( NC ) و ابعاد آن
سرمایه طبیعی به منابع طبیعی گفته می شود که می توانند به عنوان مواد خام در یک فرایند استفاده شوند. سرمایه طبیعی هم فراهم کننده منابع تجدید شدنی و هم تجدید نشدنی طبیعی است. ( فلورا ۲۰۰۰ )
ابعاد سرمایه طبیعی ( هوا ، آب ، خاک ، گیاهان حیوانات ، چشم انداز )
۲-۲-۴- سرمایه های مالی (FC) و ابعاد آن
سرمایه مالی عبارت است از « شکل هایی از پول برای افزایش ظرفیت واحدهایی که به آن دسترسی دارند و مزیت سرمایه مالی در این است که به آسانی قابل اندازه گیری است و تمایل برای دادن دیگر سرمایه ها در داخل واژه سرمایه وجود دارد ( فلورا ۲۰۰۰ )
ابعاد : بدهی سرمایه ، ارزش سرمایه ، درآمد مالیاتی ، پس انداز ، تخفیف ، اهدا
–سرمایه سیاسی (PC) و ابعاد آن
از نپر فلور سرمایه سیاسی عبارت است از « توانایی گروه جهت نفوذ و اثر گذاری در توزیع منابع برای واحدهای اجتماعی ، شامل کمک کردن و برنامه کاری جهت اینکه چه منابعی در اختیار هستند.
ابعاد : سازمان ارتباط ها ، صدا ، قدرت ( فلورا ۲۰۰۰ )
۲-۲-۵- سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی (CC)
پانتام : سرمایه اجتماعی و فرهنگی را به لحاظ دارا بودن و تعلق ، در مقابل هم می بینند و معتقد است سرمایه فرهنگی متعلق به فرد و سرمایه اجتماعی ترد اعضای یک گروه است . ابعاد سرمایه فرهنگی ، نمادها ، روش داشتن ، روش عمل کردن ، تعریف آنچه مسئله دار است .
سرمایه انسانی و ابعاد آن (HC) Humanal Capital
سرمایه انسانی به ابعادی چون نظیر تحصیلات ، معلومات ، آموزه ها و مهارتهای کار اطلاق می شود که اگر چه سرمایه متعارف ( یا فیزیکی )نیستند اما قابلیت تبدیل به آن را دارند.
اهمیت این سرمایه به حدی است که آنرا مکمل در سرمایه فیزیکی می دانند و از سرمایه انسانی بعنوان ابزاری برای رسیدن به « سرمایه اجتماعی » یاد می کنند این سرمایه گذاری در دانش و مهارتهای تکنیکی یا بازده مورد انتظار تاکید دارد و بر ویژگی های کیفی انسان اعم آموزش ، تخصص ، مهارت و … نو آوری اطلاق می شود.
ابعاد سرمایه انسانی: آموزش، مهارتها ، … ارزش ها ، رهبری ( فرزانه چاوش باشی ص ۲۰۱ )
۲-۳- مقایسه سرمایه اجتماعی با سرمایه فیزیکی و انسانی
سرمایه اجتماعی نیز به نوبه خود ، هنگامی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند. سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس است. سرمایه انسانی کمتر ملموس است و در مهارتها و دانشی که فرد کسب کرده تجسم می یابد؛ سرمایه اجتماعی حتی کمتر از این محسوس است ؛ زیرا در روابط میان افراد تجسم می یابد ، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت تولیدی را تسهیل می کنند و سرمایه اجتماعی نیز همانند آنها عمل می کند . مثلاً گروهی که اعضایش زیاد به یکدیگر اعتماد می کنند خواهند توانست کارهای بیشتری از گروهی که فاقد اعتماد هستند انجام دهند ( الوانی ، نیروانی ۱۳۸۴).
- سرمایه اجتماعی
در سال های اخیر اهمیت سرمایه ی اجتماعی به مثابه یک دارایی نامشهود سازمانی ، مورد توجه علاقه مندان مباحث سازمان و مدیریت بوده است . سرمایه اجتماعی منابعی است که در شبکه های کسب و کار یا درون شبکه های فردی به وجود می آید . این منابع شامل اطلاعات، اندیشه ها ، راهنمایی ها ، فرصت های کسب و کار ، سرمایه های مالی ، قدرت و نفوذ، پشتیبانی احساسی ، خیر خواهی، اعتماد و همکاری هستند. کلمه ی « اجتماعی » در عنوان سرمایه ی اجتماعی ، دلالت بر این دارد که این منابع ، خود دارایی های شخصی محسوب نشده و هیچ فردی به تنهایی مالک آنها نیست . این منابع در دل شبکه های روابط قرار گرفته اند ( بیکر، ۱۵: ۱۳۸۲). سرمایه اجتماعی عبارتست از توانایی افراد برای کار کردن با یکدیگر به منظور دستیابی به اهداف مشترک در گروه ها و سازمانها . سرمایه اجتماعی را میتوان حاصل پدیده هایی چون اعتماد متقابل ، تعامل اجتماعی متقابل ، گروه های اجتماعی ، احساس هویت جمعی و گروهی ، احساس وجود تصویری مشترک از آینده و کار گروهی در یک سیستم اجتماعی دانست ( فوکویاما، ۷۳ : ۱۹۹۵). اگر بخواهیم سرمایه ی اجتماعی را در ارتباط با سازمان تعریف کنیم ، می توان آن را به منزله ی ساختار شبکه ای بر مبنای رابطه ای غیر رسمی میان اعضای سازمان با توجه به این که میان آن ها اعتماد وجود دارد، تعریف کرد. اعتماد ، انتظارها و تعهدهای دو جانبه ی مکانیزم های غیر رسمی ای را ایجاد می کند که به اعضای سازمان اجازه می دهد تا از آن به منزله ی ابزاری در راستای درک بهتر و آسان تر اهداف شان استفاده کنند
( دانچیو ، ۹۵۴: ۲۰۰۶). امروزه سرمایه اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط اجتماعی و گروهی ، انسجام بخش میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها میباشند. رد غیاب سرمایه اجتماعی ، سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست میدهند . بدون سرمایه اجتماعی ، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ، ناهموار و دشوار میشود.( بیکر ، ۲۰: ۱۳۸۲ ) . استون (stone) سرمایه اجتماعی را به دو بعد ساختاری و کیفیت تقسیم می کند، بعد ساختاری سرمایه اجتماعی بعدی است که در رابطه با ساختارها و فرآیندهای مدیریتی نظیر پاسخگویی مدیران و رهبران بر اساس عملکردشان ، شفافیت در تصمیم گیری ، میزان تصمیم گیری و اقدام بر اساس کار گروهی است و الگوی کلی روابطی را که در سازمان ها یافت می شود در نظر دارد. به این معنا که این بعد، میزان ارتباطی که افراد با یکدیگر در سازمان ها برقرار می کنند را در بر می گیرد . در بعد کیفیتی ، رابطه با پدیده هایی نظیر ارزشها ، نگرشها ، تعهدات، مشارکت و اعتماد موجود در سیستم می باشد و ماهیت روابط در یک سازمان را در بر می گیرد . به عبارت دیگر در حالی که بعد ساختاری بر این امر متمرکز می گردد که آیا کارکنان در یک سازمان با هم در ارتباط هستندیا خیر ، بعد کیفیت بر ماهیت و کیفیت این روابط متمرکز میشود ( بولینو، ۲۰۰۲) . عامل اصلی سرمایه اجتماعی تعهد و اعتماد دو جانبه ، ارزش های مشترک میان افراد ، احساس مالکیت و دادو ستد اجتماعی میان آنان است . اعتماد اجتماعی و شبکه ی اجتماعی ، دو رکن اساسی سرمایه ی اجتماعی است ( فرکین ، ۲۰۰۱ ) ( م دکتر سعودپور کیمیایی - ۱۳۹۱).
تعریف سرمایه اجتماعی
جیمز کلمن : از نظر کلمن ، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنش گر اجازه می دهد تا با بهره گرفتن از آن به منابع خود دست یابد . ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات ، مجاری اطلاع رسانی ، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع می شوند . از نظر او سرمایه اجتماعی به لحاظ ذاتی قادر به کار است و بر مردم و نهادها امکان عمل می دهد.
پیتر بوردیو: از نظر بردیو ، سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه با دوامی از روابط نهادی شده بین افراد ، و به عبارت ساده تر عضویت در یک گروه است . البته سرمایه اجتماعی مستلزم شرایطی به مراتب بیش از وجود صرف شبکه پیوندها می باشد. در واقع ، پیوندهای شبکه ای باید از نوع خاصی باشند ، یعنی مثبت و مبتنی بر اعتماد.
رابرت پوتنام: روابط نهادی شده مبتنی بر اعتماد بدون رعایت تکالیف و حقوق متقابل ممکن نیست پس مفهوم شهروندی که تکالیف و حقوق است ارتباط تنگاتنگی با مفهوم سرمایه اجتماعی دارد. او معتقد است سرمایه در سه شکل اساسی اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد .از نظر پوتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از پیوندهای بین افراد ( شبکه های اجتماعی ) و هنجارهای اعتماد و کنش و واکنش متقابل که از این پیوندها ناشی می شوند. او معتقد است که بدون رعایت حقوق شهروندی مشارکت اجتماعی ممکن نیست .
استفن باس : باس معتقد است نظریه سرمایه اجتماعی معطوف به بسط قضایایی در مورد شرایطی است که تحت آن حکومت ها و اجتماعات محلی بتوانند برای نیل به اهداف مشترک تعاون و همکاری داشته باشند. تعیین کننده ترتیبات نهادی افقی است که تأثیر مثبت روی ایجاد شبکه هایی از اعتماد ، اداره بهتر امور و عدالت اجتماعی دارد. عدالت اجتماعی دیکته کننده ی تکالیف و حقوق شهروندی است که خود تحت تأثیر سرمایه اجتماعی و امری لازم است.
ج . اس . بیکر : به نظر بیکر سرمایه اجتماعی به منابع فراوانی است که از طریق شبکه های فردی یا سازمانی قابل دسترسی هستند اشاره دارد. این منابع شامل اطلاعات ، نظریات ، راهنمایی ها ، فرصت های کسب و کار ، سرمایه مالی قدرت ، حمایت اساسی ، خیرخواهی ، اعتماد و همکاری می باشد.
فرانسیس فوکویوما : فرانسیس فوکویوما سرمایه اجتماعی را مجموعه معینی از هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی می داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد.
او معتقد است که سرمایه اجتماعی با شعاع اعتماد رابطه تنگاتنگی دارد و به تبعیت از آن میزان همکاری و اعتماد متقابل اعضای گروه افزایش خواهد یافت .
آنتونی گیدنز: اعتماد را عامل احساس امنیت وجودی می داند که موجود انسانی منفرد را در نقل و انتقال ها در بحران ها و در حال و هوایی آکنده از خطرهای احتمالی قوت قلب می بخشد.
سرمایه اجتماعی :
تعریف رایج اجتماعی ، در جریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی - به ویژه در روایت کارکرد گرایانه آن - عبارت است از: روابط دو جانبه ، تعاملات و شبکه هایی که در میان گروه های انسانی پدیدار می گردد و سطح اعتمادی که در میان گروه ، جهات خاصی ، به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهای پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود. در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی این موضوع به کار میگیرد که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی ، سلسله مراتب اجتماعی و قدرت تمایز یافته را تقویت می کند. با وجود این ، نکات مشترک این دو دیدگاه در مورد سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش برخی ویژگیها، مانند آموزش ، تحرک اجتماعی ، رشد اقتصادی برتری سیاسی ، و در نهایت توسعه است.(وال ، ۱۹۸۸)
واژه « سرمایه » دلالت می کند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد، یعنی ما را قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم ، کارها را انجام دهیم ، به اهدافمان دست یابیم ، مأموریتهایمان را در زندگی به اتمام برسانیم و به سهم خویش به دنیایی یاری رسانیم که در آن زندگی می کنیم . وقتی می گوییم سرمایه های اجتماعی « زاینده مولد » هستند ، منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند ( کلمن ، ۱۹۹۰ )
باکستون ( ۱۹۹۹ ) سطوح مشابهی از ساختار سرمایه اجتماعی ذاتی هر کدام از آنهاست به نظر او در سطح فردی سرمایه اجتماعی یک کالای شخصی مانند سرمایه انسانی است که می تواند برای منفعت اقتصادی و با دیگر نتایج شخصی مرود استفاده قرار گیرد باکستون از سطح تحلیلی دیگری با عنوان سطح تحلیلی کلام - جامعه شناختی یاد می کند که در آن سرمایه اجتماعی به عنوان ویژگی یک اجتماع گسترده ( جامعه ) مد نظر قرار گرفته است.
( بانتام ) سرمایه اجتماعی را در رابطه نهادهای دموکراتیک و توسعه اقتصادی مورد مطالعه قرار
می دهد و آنرا به صورت اعتماد ، هنجارها و شبکه ها به عنوان تسهیل گستره همکاری برای منفعت متقابل تعریف میکند.
تعاریف دیگری در این ارتباط ارائه شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
- سرمایه اجتماعی روابط بین گروه ها را توضیح می دهد.
- فلورا وجدان جمعی را به عنوان سرمایه اجتماعی می دانند و اعتماد متقابل را به عنوان نرم و وجدان جمعی معرفی می کنند ( فلورا ، ۱۹۹۵ ) .
- سرمایه اجتماعی به مفاهیم ارزشمندی از قبیل شبکه های اجتماعی ، روابط متقابل ، اعتماد عمومی ، تعهد ، اطلاق می شود. سرمایه اجتماعی موقعی انباشت می شود که مردم ارتباط متقابل در درون خانواده ، محل کار ، روابط همسایگی و ارتباطات مردمی در انجمن های محلی و عمومی پیدا می کنند ( باسترار و گرودنا ، ۲۰۰۳ ).
- کاواچی و همکاران شان عقیده دارند سرمایه اجتماعی میزان همگونی توزیع سلامت در نواحی جغرافیایی یک منطقه است( کاوانچی و کندی ، ۱۹۹۷ ). و بحث ویژگی سلامتی سرمایه اجتماعی ریشه های تاریخی نیز دارد. امیل دورکیم در مطالعات خود نشان داده است که هم گرایی جوامع با نرخ خودکشی جوامع رابطه معکوس دارد ( دورکیم ، ۱۹۵۱ ).
« سرمایه اجتماعی ، پتانسیل نهفته در روابط بین و میان افراد یک جامعه است که باعث انجام کارای امور آن جامعه می شود».
۲-۴-. انواع سرمایه اجتماعی
سرمایه به هر نوع دارایی که قابلیت تولید داشته باشد اطلاق میگردد. بر اساس رابطه تولید
Y(x)=E f (P, H, K,، رشد و توسعه اقتصادی تابعی از چهار عامل سرمایه مادی (P) و سرمایه انسانی (H) و سرمایه دانش (K) و سرمایه اجتماعی (E) است. در این تابع ضریب E که به عنوان پسماند سرمایه اجتماعی را شامل میشود مجموعهای از عوامل موثر بر بهرهوری استفاده از سرمایههای دیگر را در بردارد.
در ادبیات توسعه اقتصادی، چهار دیدگاه اصلی مربوط به انباشت سرمایه وجود دارد که بر اساس تقدم تاریخی شامل سرمایه مادی، سرمایه انسانی، سرمایه دانش و سرمایه اجتماعی میشود.
سرمایه مادی (Physical): زمین، ابزارها، ماشین آلات و سایر تجهیزات فیزیکی که قابلیت تولید دارند.
سرمایه انسانی (Human): شامل مهارت، دانش و آموزشهایی که در درون انسانها متبلور شده است.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:32:00 ب.ظ ]