۱-Intelegent Capital
۲-Piu tang
۳-Marr,B. and Kooistre
۴-Hoang and Loser
باید گفت که موضوع دانش سرمایه فکری یک موضوع بین رشته ای است و در بر گیرنده علوم مختلفی مانند حسابداری، مدیریت دانش، خط مشی گذاری و اقتصاد و مدیریت منابع انسانی و… .است. هر چند که امروزه این اعتقاد وجود دارد که مطالعه سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف می شود تا یک علم؛ که در بر گیرنده عوامل روانی و خلاقیت است و بیشتر شامل یک ادغامی از مطالعات رفتاری (رفتارهای مشتری و سازمانی) است(لیم۱ و همکاران،۲۰۰۴ ).
عکس مرتبط با اقتصاد
آن چه که در این جا مهم جلوه می کند، آمدن صفت فکری همراه با یک اسم مالی است. در واقع، در این جا باید دریافت که وقتی صفت فکری با یک اسم مالی به کار می رود، منظور و مقصود چیست. (سازمان همکاری و توسعه۲، ۱۹۹۹) سرمایه فکری را ارزش اقتصادی دو مقوله از دارایی های نامشهود سازمانی یعنی انسان و ساختار اقتصادی تعریف می کند . در این تعریف، انسان می تواند مشتریان، کارکنان، تأمین کنندگان، رقبا و مقامات دولتی باشد.
۲-۲- بخش دوم : ادبیات مرتبط با سرمایه فکری
۲-۲-۱- معرفی سرمایه فکری
مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده و تعاریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است .بسیاری تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی ها، منابع یا محرک های عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آن ها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش یا غیر مالی جایگزین می کنند. بعضی از حرفه ها(حسابداری مالی و حرفه های قانونی) نیز تعاریف کاملاً متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزکی ندارند، ارائه کرده اند.
حسابداری
استوارت۳(۱۹۹۹) اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعه ای ازدانش، اطلاعات، دارایی های فکری، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت بکارگرفته شود.
در واقع سـرمایه فکری تمامی کـارکنان، دانش سازمانی و توانایی های آن را برای ایـجاد ارزش افـزوده دربر می گیرد و باعث منافع رقابتی مستمر می شود(قلیچ لی و مشبکی، ۱۳۸۵).
۱- Lim
۲- organization for economic cooperation and development
۳-Stewart
بونتیس۱(۱۹۹۸) سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود (منابع، توانایی ها، رقابت) تعریف می کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند. به بیانی دیگر از نظر بونتیس سرمایه فکری به معنای جمع آوری منابع نامشهود و جریان های آن ها است. بونتیس معتقد است اجزای سرمایه فکری با اثرگذاری بر یکدیگر، جریان یا مسیر ارزش آفرینی شرکت را مشخص می کنند.
ادوینسون و مالون۲(۱۹۹۷)، سرمایه فکری را اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش تعریف می کنند.
بونتیس و هالند۳(۲۰۰۲)، در مقاله خود در سال ۲۰۰۲، سرمایه فکری را این طور تعریف می کنند: سرمایه فکری ذخیره ای از دانش را که در نقطه هایی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان می دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است.
روس۴(۲۰۰۵)، معتقد است سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند. این دارایی ماهـیتی عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و این ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
بروکینگ۵(۲۰۰۲)، تفاوت میان ارزش دفـتری و ارزش بـازاری شرکت ها را ناشی از سرمایه فکری می داند.
ادوینسون۶(۱۹۹۷)، سرمایه فکری را منبعی از دارایی های پنهان یا نامشهود می داند که اغلب در ترازنامه نمایان نمی شوند.
۱-Bontis
۲-Edvinsson and Malon
۳-Bontis and Halland
۴-Roos
۵-Brooking
۶- Edvinsson
به زعم هریسون و سولیوان۱(۲۰۰۰)، سرمایه فکری به معنای دانشی است که پتانسیل تبدیل شدن به سود و منفعت را دارد. سرمایه فکری، انبوهی از ارزش های سازمانی نظیر سودآفرینی، جایگاه یابی راهبردی (سهم بازار، سرقفلی، رهبری و سرآمدی، آوازه و شهرت)، اکتساب نوآوری ها از دیگر شرکت ها، وفاداری مشتریان، کاهش هزینه ها، بهبود بهره وری و غیره را به همراه دارد.
از دیدگاه روس۲ و همکاران( ۲۰۰۴)، مجموع دانش اعضای سازمان و ترجمان کاربردی این نوع دانش به مواردی چون علائم تجاری، حق اختراعات و مارک ها را سرمایه فکری گویند.
آنیون فنوسا۳ (مدیر یک شرکت بزرگ اسپانیایی) سرمایه فکری را مجموعه ای از ارزش های نامشهود تعریف می کند که قابلیت های سودآوری فعلی و آتی سازمان را توسعه می دهند.
کوجانسیو ولانکوویست۴(۲۰۰۷ ، ص ۲۸۷ – ۲۷۲) ارزش سرمایه فکری را ارزش کل منابع نامشهود در یک شرکت خاص تعریف می کنند. سرمایه فکری را می توان سود مبتنی بر دانش شرکت قلمداد کرد(فدراسیون بین المللی حسابداران۵،۱۹۹۸). در تایید همین مطلب، شورای توسعه صنعت و تجارت دانمارک۶(۱۹۹۷) که یکی از دست اندرکاران و پیشگامان این عرصه محسوب می شود، سرمایه فکری را شامل دارایی های مربوط به دانش و تخصص کارکنان، اعتـماد مـشتریان به شرکـت و مـحصولات، مارک ها، سیستم های اطلاعاتی، فرانشیز، رویه های اداری، حق اختراعات، علائم تجاری و کارایی فرایندهای کاری شرکت می داند .
از دیدگاه مدیریتی، سرمایه فکری به معنای دانش، تجربه کاربردی، فناوری سازمانی، روابط و مهارت های حرفه هایی است که مزیت رقابتی در بازار را برای شرکت به ارمغان می آورند. این تعریف، افرادی که سازمان را تشکیل می دهند، ابعاد ساختاری سازمان و تمامی ارتباطات سازمان را مورد مداقه قرار می دهد. از دیدگاه حسابداری، سرمایه فکری معادل مابه التفاوت ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی های یک شرکت است. ارزش در علم اقتصاد دارای دو معنی متفاوت به شرح زیر است:
۱-Harisoon and Sullivan
۲-Roos,et
۳-Fenosa.A
۴-Kojansiv and Lankovist
۵- international accountant confederation 6- Danish industry and trade council
الف) قابل استفاده بودن یک منبع
ب) قدرت خرید آن منبع.
تمام نظریه های ارزش در اقتصاد مبتنی بر این فرضیه است که منبع بتواند در آینده مطلوب بوده و خدماتی را بیافریند. بسیاری از نویسندگان، سرمایه فکری را سازه های در سطح فردی قلمداد می کنند که دانش و مهارت در اختیار افراد را مورد بررسی قرار می دهد. برای مثال آلریچ۱ (۱۹۹۸ ؛ص ۱۵) سرمایه فکری را به صورت تابع تجمعی شایستگی و تعهد مفهوم سازی می کند .وی می گوید سرمایه فکری کارکنان با مهارتی گره خورده که متعهد به تحقق اهداف کاری هستند یعنی سرمایه فکری معادل و برابر با شایستگی ضـربدر تعهد است. در اینجا، مجموع سرمایه در سطح فردی، سـطح سرمایه فـکری سازمان را مـشخص می سازد.
نردروم و اریکسون۲(۲۰۰۱ ، صص ۱۳۵ – ۱۲۷) نیز ضمن اذعان به تلاش های ادوینسون و مالون معتقدند بایستی مطابق با نظر اُلریچ، جنبه شایستگی را نیز به مدل سرمایه فکری افزود.
از طرفی، سایر محققان، این سازه را در سطح جمعی مشـاهده نموده و آن را فراتر از شـایستگی می دانند. مثلاً راستوگی۳ (۲۰۰۲ ،صص ۲۴۰ -۲۲۹) سرمایه فکری را ظرفیت کلی شرکت برای مقابله با چالش ها و بهره برداری از فرصت ها در مسیر جستجوی ارزش آفرینی تعریف می کند. از این منظر، سرمایه فکری نمایانگر دارایی هایی است که در محصولات شرکت به یکدیگر تنیده شده و توأم با محصولات به ارزش آفرینی برای سازمان منجر می شوند.
همچنین، موریسن۴ و همکاران (۲۰۰۲؛۱۲) سرمایه فکری را منابع دانشی در سطح سازمان می دانند که همراه با سایر منابع، تشکیل دهنده قـابلیت ها بوده و سـازمان را به انجام اقـدامات مقتضی قادر می سازند.
به زعم لیو۵(۲۰۰۱)، اصطلاحات دارایی های دانـشی، دارایی های نامشهود و سرمایه فکری هر یک در عـرصه های خاصی بکار گرفته می شوند. مـثلاً، دارایی های نـامشهود در رشته حـسابداری، دارایی های دانـشی در رشته اقتصاد و سرمایه فکری در رشـته مدیریت و بـازرگانی بـه کار گرفته می شوند.
۱-Alrich
۲-Nordrom And Ericson 3-Rastogi
۴-Morisson 5- Liv
مار و مـصطفی۱(۲۰۰۵)، می گوینـد برای تعریف سرمایه فکری لازم است سـه وجه نـقش ها، اجزا و دیدگاه های زمینه ای سرمایه فکری را مورد نظر قرار داد. اول، نقش های سرمایه فکری عبارتند از تدوین راهبرد، تنوع و توسعه راهبردی، اثرگذاری بر رفتار و اعتبار شرکت در خارج از آن. دوم، دیدگاه های سرمایه فکری را می توان در رشته های اقتصاد، مالی، مدیریت راهبردی، حسابداری، منابع انسانی، گزارشگری و افشای اطلاعات، حقوق، و بازاریابی و ارتباطات خلاصه کرد و در نهایت اجزای سرمایه فکری را می توان به مهارت ها و دانش کارکنان، فرهنگ سازمانی، ارتباط با ذینفعان، زیربنای فناورانه، اعتبار وشهرت سازمان، کارکردها و فرایندها، و حقوق مالکیت های معنوی تقسیم نمود.
۲-۲-۲ -اجزای سرمایه های فکری
بروکینگ۲(۲۰۰۲)، سرمایه های فکری را در چارچوبی جامع تر ارائه نموده است، این چارچوب مقوله های زیر را در سرمایه های فکری شامل می شود.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

 

دارایی های بازار (شامل خدمات و نام تجاری تولیدی و وفاداری مشتریان)

دارایی های فکری (شامل حق امتیاز، فرمول های سری و نظایر آن)

دارایی های انسان محور (شامل آموزش، دانش کاری ویژگی ها و خصوصیات حرفه ای و …)

دارایی های زیربنایی( فلسفه مدیریت، فرهنگ مشارکت، سیستم های شبکه ای و …)

اما تعریف عمومی که به نظر می رسد پذیرش وسیع تری داشته است و مورد قبول جامعه آکادمیک قرار گرفته است شامل سه جزء زیر است.
* سرمایه انسانی
*سرمایه ساختاری(سازمانی)
*سرمایه رابطه ای(مشتری مداری)
۱-Marr and Mostafa
۲-Brooking

شکل ۲-۱: اجزای سرمایه فکری

 

 

سرمایه انسانی

سرمایه انسانی موجودی دانش افراد یک سازمان است. رس۱ و همکارانش(۲۰۰۴) بحث می کنند که کارکنان سرمایه فکری را از طریق شایستگی ، نگرش و چالاکی فکری شان ایجاد می کنند(قلیچ لی و مشبکی،۱۳۸۵). مهمترین عناصر تشکیل دهنده سرمایه انسانی سازمان مجموعه مهارت های نیروی کار، عمق و وسعت تجربه آن ها است. منابع انسانی می توانند به منزله روح و فکر منابع سرمایه فکری باشند. این سرمایه در پایان روز کاری با ترک سازمان از سوی کارکنان از شرکت خارج می شود.
سرمایه انسانی شامل:

 

 


مهارت ها و شایستگی های نیروی کار

دانش آنها در زمینه رشته هایی که برای موفقیت سازمان مهم و ضروری هستند

استعدادها و اخلاق و رفتار آن ها است.

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:12:00 ق.ظ ]