مطالعاتی که در بیشتر کشورها درباره ویژگیهای شخصی معلمان انجام گرفتهاند گویای این واقعیت هستند: افرادی که « معلمی» را به عنوان حرفه برای خود انتخاب میکنند، دارای ثبات عاطفی و توانایی سازگاری بیشتر با مردم هستند. معلمان بیش از صاحبان سایر مشاغل روی برقراری مناسبات شخصی ، کمک کردن به دیگران، کار کردن با مردم و « بودن» با آنان تأکید میکنند، و غالباً افراد « اجتماعی» میباشند و به ارزشهای معنوی و اخلاقی جامعه پایبندی بیشتری از خود نشان میدهند. همچنین مطالعات نشان میدهند دانشجویانی که قصد معلم شدن دارند گرایش بیشتری به مذهب و تدین دارند، و در امور و مسائل سیاسی محافظهکارتر از دیگران هستند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پ) برخورداری از استعدادها و قوای ذهنی نسبتاً خوب
طبیعت کار معلمی ایجاب میکند که او در درجه اول حافظه قوی داشته باشد تا بتواند هم معرفت و دانش بشری را، که در واقع ابزار اصلی و اساسی کار وی است، کسب کند، و هم جریانات و امور مربوط به کلاس و شاگردان را به خاطر بسپارد و به موقع به یاد آورد. معلمی که در چند جلسه اول کلاس بتواند اسامی شاگردان خود را یاد بگیرد و آنان را به اسم بخواند، با این کار میتواند اطمینان و اعتماد شاگردان را به گفته های خود نیز جلب کند، و در نظر کودکان فرد توانا و با ارزش و مسلط به کار خود جلوهگر شود. معلمانی که تکالیفی را برای روزهای بعد تعیین میکنند، سپس در اثر ضعف حافظه از یاد میبرند، در نظر کودکان به فراموشکاری معروف میشوند و بسا که همین امر از نظر یادگیری مطالب و انجام دادن تکالیف پیامد تربیتی نامطلوبی داشته باشد. بنابراین، حافظه بزرگترین سرمایه معلم و مهمترین استعدادی است که معلم را در تدریس خوب و کسب دانش یاری میکند.
معلم علاوه بر داشتن حافظه خوب و وفادار ، باید از هوش نسبتاً خوبی نیز برخوردار باشد. چه با توجه به این تعریف هوش که عبارات از استعداد درک معانی مجرد و سازش با محیط و موقعیت جدید و حل مشکلات زندگی است، معلم هر لحظه با موقعیتی جدید و مشکلی تازه در کلاس درس و محیط پرورشی روبروست. داشتن هوش نسبتاً قوی او را توانا میکند که بهترین و مناسبترین راه حل مشکل را پیدا کند. مسلم است معلم با هوش از استعدادهای تخیل، تصور، تداعی، تجزید، تعمیم، حکم، و استدلال بهره کافی خواهد داشت و این استعدادها او را در عرضه و بیان موضوع به شاگردان که دارای افکار، عواطف و احساسات متفاوتی هستند، و در تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات بیشتر یاری میکنند. علاوه بر این استعدادهای یادشده معلم را توانا می کنند به اینکه مقتضیات زمان و مکان را به خوبی دریابند و متناسب با آن، عکس العمل از خود نشان دهد. با توجه به اهمیت نقش استعدادها و قوای ذهنی معلم در پیشرفت و توفیق برنامههای آموزشی و پرورشی است که در کشورهای مترقی از کسانی که داوطلب شغل معلمی هستند تست هوش و سایر استعدادها به عمل میآیند و کسانی در گزینش پذیرفته میشوند که بالاترین نمرات یا نمرات قابل قبولی را کسب کرده باشند.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
۲٫ ویژگیهای حرفهای و فنی معلم
معلم از یک طرف رابط و واسطهای است میان فرهنگ موجود و یادگیرندگان و از طرف دیگر تسهیل کننده و یا فراهم آورنده موجبات یادگیری آنان است. چنین معلمی برای اینکه در کار خود موفق باشد و بتواند در تحقق هدفهای آموزش و پرورش چه در زمینه رشد معرفت و انتقال میراث تمدنی و چه در سایر زمینه ها مانند اقتصادی و اجتماعی، نقش خود را به طور مؤثری ایفا کند باید « اهل علم» و «صاحب معرفت و دانش» و دارای مهارتهایی باشد بطور کلی در این مورد میتوان به دو نوع معلومات اشاره کرد:
عکس مرتبط با اقتصاد
الف) معلومات عمومی که به اطلاعات اجمالی و کلی معلم درباره معرفت و دانش بشری مربوط است که جنبه تخصصی ندارند، ب) معلومات فنی و حرفهای که به کار معلمی و تدریس او مربوط است که به شرح مختصر هر یک از آنها پرداخته می شود.
الف) معلومات عمومی
منظور از معلومات عمومی معلم داشتن اطلاعات اجمالی درباره علوم طبیعی، اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی، ادبی و هنر، فرهنگ موروثی و غیره است، داشتن اطلاعات عمومی برای معلم از این لحاظ اهمیت دارد که او را در رهبری نسل جوان وآشنا کردن آنان با مقتضیات زمان، درک احتیاجات جامعه توانا میسازد. از طرف دیگر اطلاعات عمومی معلم را مجهز میسازد تا در انتقال دانش و میراث تمدنی و تدریس و اجرای آن قسمت از برنامه آموزشگاه که مواد و مطالب درسی نامیده میشوند، توفیق یابد. لازمه این کار ، داشتن تحصیلات وسیع و جامع است که یک قسمت از آن از طریق تحصیل رسمی در مراکز تربیت معلم و دانشکده های علوم تربیتی به دست میآید، لکن قسمت اعظم آن از طریق داشتن عشق و علاقه به مطالعه کتب و مجلات مختلف حاصل می شود.متاسفانه معلمانی که معلومات سطحی دارند معمولاً خود را زندانی نوشته های کتاب درسی مییابند و توانایی بیرون آمدن از آن را ندارند چنین معلمان در کلاس درس جرأت و اعتماد خود را از دست میدهند، قدرت تطبیق موضوع را با نیازها، علایق ، و سطح معلومات دانش آموزان ندارند، نمیتوانند محیطی در کلاس درس به وجود آورند که محرک رشد قوای ذهنی دانشآموزان باشد، بیشتر اوقات به سؤالات دانشآموزان یا جواب نمیدهند و یا جوابها عمیق و برانگیزنده نیستند، کلاس درس این قبیل معلمان شور و هیجان لازم را ندارد، سرانجام، دانشآموزان توانایی به کار بستن معلومات فراگرفته از کتاب را در زندگی روزانه پیدا نمی کنند.
ب) معلومات فنی و حرفهای
معلومات فنی و حرفهای معلم را میتوان تحت عنوان ۱) معلومات تخصصی ۲) معلومات حرفهای مورد مطالعه قرار داد.
۱٫ معلومات تخصصی: غرض از معلومات تخصصی این است که معلم باید در رشتهای که تدریس میکند مانند ادبیات، علوم، زبان خارجی، و غیره اطلاعات نسبتاً جامع و کافی داشته باشد و به اصطلاح به مواد و مطالب درسی مسلط باشد. پر مایگی و دانایی معلم در رشته تدریس خود از چند لحاظ حائز اهمیت ویژهای است: اول اینکه دانشآموز معلم خود را داناترین و برازندهترین مردمان میداند. بنابراین، معلم با فراگرفتن معلومات لازم و کافی راجع به مباحث و مطالبی که تدریس میکند این اعتماد و اطمینان دانشآموز را نسبت به خود برای همیشه جلب و حفظ میکند. دیگر اینکه اگر معلم درباره موضوع و مطالب مورد تدریس اطلاعات و معلومات کافی برای ارائه در کلاس نداشته باشد، سعی میکند محیط کلاس را به صورتی درآورد که دانشآموزان امکان و مجال پرسش درباره موضوع را پیدا نکنند، و احتمالاً در مقابل سؤال دانشآموزان، برای پوشاندن عیب و نقص خود به روشها و شیوه های نامطلوبی متوسل شود که نتیجه آنها، در هر حال از نظر تربیتی نه تنها پسندیده نباشد بلکه آموزش و پرورش را از مسیر اصلی خود خارج سازد.
هرگاه معلم در رشتهای که تدریس میکند اطلاعات کافی و روشنی نداشته باشد، طبیعی است که در بیان و انتقال آن به دیگران نیز با مشکلاتی مواجه خواهد شد. بدیهی است که تسلط به یک رشته از معرفت، مستلزم داشتن تحصیلات کافی در آن رشته، و یا مطالعه و تحقیق است، تا شخص بتواند میان مطالب آن رشته پیوستگی و ارتباط منطقی برقرار کند. بنابراین، مراکز تربیت معلم و دانشکده های علوم تربیتی باید سعی کنند راه و روش کسب معلومات و مهارتهای مربوط به آن را یاد دهند و عادات مطالعه را در دانشجویان به وجود آورند. فارغ التحصیلان ( معلمان) نیز باید، از طریق مطالعه دائمی کتب، مجلات، و جزوات مربوط به رشته تحصیلی و تدریس خود ، و شرکت در سخنرانیهای علمی و سمینارها و کلاس های کوتاه مدت و یا دراز مدت باز آموزی و کار آموزی ، روز به روز بر اطلاعات خود بیفزایند تا بتوانند در کلاس درس با اطمینان خاطر و اعتماد به نفس تدریس کنند.
از طرف دیگر، معلم باید متناسب با پیشرفت زمان، معلومات خود را توسعه دهد و از یافته های جدید رشته تحصیلی و تدریس خود مطلع شود اگر معلم تنها به مطالب زمان تحصیل خود قناعت کند، و یا تنها به نوشته های کتب مورد تدریس خود توجه نماید، معلومات او متناسب زمان پیشرفت نخواهد کرد. در نتیجه دانشآموزان او نیز مطالب علمی و اجتماعی زمان را درک نکرده، از تحولات اوضاع و احوال بی خبر خواهند ماند. همچنین، باید توجه کرد، دنیایی که امروز معلم در آن تدریس میکند، از هر لحاظ ، چه از نظر وسایل زندگی، چه از نظر افزایش اطلاعات و علوم، با دنیایی که در آن تحصیل میکرده است، تفاوت کلی دارد. هر روز دری تازه از معلومات و اکتشافات به روی بشر باز میشود و انسان کنجکاو و متفکر در شناختن پدیده های طبیعی و رفع مشکلات زندگی و تأمین حوائج خود به پیشرفتهای قابل توجهی نائل میشود.علاوه برآن، افزایش معلومات عمومی و تخصصی معلمان سبب اعتلای شخصیت آنان نیز میشود. فراوان دیده شده است، مخصوصاً در محیطهای فرهنگی و علمی و آموزشی، معلمانی که به یکی از فنون و معرفت بشری احاطه دارند، در مقایسه با سایر همکاران، همیشه مورد توجه و احترام خاص دانشآموزان و دیگران میباشند و همین تسلط علمی و یا فنی عامل مهم پیشرفت و ضامن موفقیت وی میشود.
۲٫ معلومات حرفهای:داشتن معلومات عمومی از یک طرف، و اطلاعات لازم و کافی در رشته و موضوع تدریس از طرف دیگر، برای یک معلم خوب و شایسته لازم است، اما کافی نیست. معلم علاوه بر شایستگی عقلانی و صلاحیت علمی، نه تنها باید دارای اطلاعات و نگرشهای تربیتی لازم باشد، بلکه باید بتواند آنها را در عرصه عمل یعنی در آموختن و هدایت کردن به مورد اجرا بگذارد. به این مناسبت است که در اکثر کشورها آموزش و پرورش معلم، به ویژه در نیم قرن اخیراز اهمیت خاصی برخوردار است.
مهارتهای حرفه ای معلمان
یکی از مهمترین وبرجسته ترین عوامل فرایند یاددهی – یادگیری ، موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در آموزش و پرورش وابسته به وجود معلمانی است که از توانایی های نظری و علمی لازم برخوردار باشند. معلم علاوه بر مسئولیت طراحی ،اجرا و ارزشیابی فرایند یاددهی- یادگیری در محیط آموزشی بعنوان فردی سازنده و فراهم آورنده شرایط و محیط فرهنگی متناسب و پویا با رفتار خود در جامعه برای مردم خصوصاًًبرای نسل جوان الگو و اسوه می باشد. و با قابلیت‌ها و مهارتهای خود در دانش آموزان برای رسیدن به کمال، رشد و بالندگی نگرش و انگیزه مثبت ایجاد می کند که مهارتهای حرفه ای معلم نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد که منظور از مهارتهای حرفه ای شامل آگاهی از روش های تدریس، سازماندهی و اداره کلاس، مشاوره و راهنمایی دانش آموزان و ارزشیابی می باشد.
حسن ملکی مهارتهای حرفه ای معلم را «مهارتها و توانایی های عملی معلم در فرایند یادگیری مانند مهارت معلم در تهیه طرح، اجرای روش های نوین تدریس، استفاده از وسایل کمک آموزشی و ارزشیابی» می داند. بطور کلی شایستگی های معلم به ۳ بخش عمده (مهارتهای عمومی، مهارتهای تحقیق و مهارتهای حرفه ای) تقسیم می شود که در بخش مهارتهای حرفه ای داشتن مهارت عملی در اداره و مدیریت کلاس، طراحی، اجرای ارزشیابی و انتخاب روش های مناسب تدریس برای یاددهی- یادگیری مهم است و همچنین معلم علاوه بر شایستگی عقلانی و صلاحیت علمی نه تنها باید دارای اطلاعات و نگرشهای تربیتی باشد بلکه باید بتواند آنها را در عرصه عمل یعنی در آموختن و هدایت کردن به مورد اجرا بگذارد. پس معلم باید دارای مهارتهایی مانند (آشنایی با روش تدریس، طراحی آموزشی و ارزشیابی) باشد (تقی پورظهیر،۱۳۸۷، ص۱۴۸). تدریس امر ساده ای نیست و معلم در تدریس با متغیرهای مختلفی سر و کار دارد، شناخت و کنترل همه عوامل و متغیرها کار آسانی نیست و شاید بتوان گفت غیرممکن است. بدون شک در ایجاد محیط یادگیری عواملی همچون ویژگیهای معلم و شاگرد، ساخت نظام آموزشی، محتوای آموزشی و دهها متغیر دیگر می تواند موثر باشد. اساسی ترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهای آموزشی معلم است. تسلط به محتوا و موضوع درس از مهمترین ویژگیهای معلم است اما معلم علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی، باید از فنون و مهارتهای آموزشی، روش های ارائه محتوا و چگونگی برقراری ارتباط، نظریه های جدید ارتباطی و از دانشهای جدید روانشناسی و علوم رفتاری بویژه روانشناسی تدریس و یادگیری آگاهی کافی داشته باشد. معلم باید علاوه بر ویژگیهای شخصیتی و علمی دارای صلاحیتهای حرفه ای باشد، زیرا با این مهارت می تواند به فعالیت های آموزشی خود جهت دهد و به تحلیل فرایند آموزشی بپردازد و با بهره گرفتن از امکانات و تجهیزات موجود روش تدریس خود را انتخاب کند. ضروری است که معلم باید علاوه بر داشتن محتوای غنی علمی و آشنایی با روش های تدریس باید با برنامه ریزی، طراحی آموزشی و ارزشیابی که به عنوان مولفه های مهارتهای حرفه ای شناخته شده اند آشنایی و تسلط کامل داشته باشد تا بتواند تدریس موثر و اثر بخش داشته باشد (شعبانی، ۱۳۸۶، ص ۱۱۷).
بدین سان امروزه تدریس در آموزش و پرورش فقط «تدریس و یاددادن» نیست، بلکه برانگیختن و راهنمایی یادگیرندگان برای یادگیری است. معلم موفق معلمی نیست که فقط تدریس می کند یا آموزش می دهد، بلکه کسی است که فرصتهای گوناگون یادگیری را فراهم می سازد (شعاری نژاد، ۱۳۸۱، ص ۱۷).
زمانی این فکر متداول بود که فردی چیزی را بداند می تواند آن را یاد دهد یعنی شرط تدریس را داشتن معلومات معلم می دانستند، امروزه صاحبنظران بر این اعتقادند که تنها داشتن معلومات برای تدریس کافی نیست بلکه شرایط دیگری نیز باید وجود داشته باشد. گرچه مهارت و تسلط به رشته تخصصی معلمی، یکی از ارکان مهم این شغل به حساب می آید لیکن تحقق این امر با کسب مهارتهایی در ارائه مطلب مورد تدریس امکان پذیر است. متخصصین تعلیم و تربیت شیو های تدریس رابه مهارتهای کوچک تقسیم می کنند و توصیه می نمایند هر معلم قبل از تدیس باید مهارتهای لازم را کسب کند. از جمله این مهارتها «مهارتهای حرفه ای معلم» می باشد.
۱- مهارت در اداره کلاس درس یا مدیریت کلاس درس: اگر دانش آموزان در کلاس درس فعال باشند کلاس درس برای کار آماده بوده و مشکلی برای معلم فراهم نمی آید.
۲- مهارت در مشاوره و راهنمایی دانش آموزان: این امر زمانی تحقق پیدا می کند که دانش آموزان نسبت به معلم اعتماد داشته باشند، جلب اعتماد دانش آموزان باعث خواهد شد که آنان مسایل و مشکلات خود را با معلم در میان گذارند.
۳- مهارت در استفاده از تکنولوژی آموزشی: به معلم کمک می کند با کمترین فعالیت بیشترین کارایی را داشته باشد.
۴- مهارت در روش تدریس و انتخاب محتوای مناسب: استفاده از الگوهای نوین تدریس مبتنی بر فناوریهای جدید از جمله مهارتهایی است که باعث می شود کلاس درس جذاب و بهترین محیط برای یادگیری و اموزش خلاقیت دانش اموزان می باشد. در چنین محیطی دانش آموزان ضمن روبرو شدن با مسایل واقعی زندگی، مسایل را حل می کنند.
۵- مهارت در طراحی آموزشی و اجرای آن: مهارت در آغاز کردن درس، مهارت در آماده شدن برای رفتن به کلاس، مهارت در برنامه ریزی درس برای یک جلسه کار کلاس، مهارت در تعیین تکلیف مناسب، مهارت در خلاصه کردن محتوای آموزشی در کلاس درس، مهارت در کشف خلاقیت و نوآوری دانش آموزان، مهارت در استفاده از مثالهای مناسب و قابل توجه دانش آموزان از جمله مهارتهای ضروری معلمان در این بخش است که ضروری است همه معلمان به آنها مجهز باشد.
مهارتهای معلم در تدریس
معلم به منظور انجام گرفتن فعالیتها به مهارتهایی احتیاج دارد که در عرصه یاددهی – یادگیری آنها را «مهارتهای تدریس» مینامند. چنین مهارتهایی با توجه به زمان اجرای فعالیتهای آموزشی به سه دسته به قرار زیر تقسیم شده اند:
۱٫ مهارتهای پیش از تدریس (مرحلهی فعالیتهای طراحی و برنامه ریزی)
۲٫ مهارتهای ضمن تدریس (مرحلهی اجرا)
۳٫ مهارتهای بعد از تدریس (مرحلهی ارزشیابی)
مهارتهای پیش از تدریس در ارتباط با مجموعه فعالیتهایی است که معلم پیش از رفتن به کلاس آنها را انجام میدهد، مانند: ۱- انتخاب هدفهای درس، ۲- تعیین روش های مناسب تدریس و ۳- مشخص ساختن نظام ارزشیابی.
مهارتهای ضمن تدریس در برگیرندهی فعالیتهایی است که معلم به هنگام تدریس در کلاس انجام میدهد. برخی از این فعالیتها عبارتاند از: ۱- آماده سازی ذهنی دانشآموزان ۲- ارائه مطلب و ۳- تأثیر بر فعالیتهای گروهی.
مهارتهای بعد از تدریس به آن دسته از فعالیتهایی گفته میشود که پس از انجام تدریس بایستی به کار گرفته شوند مانند ۱- سنجش میزان پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، ۲- تهیه آزمونها و ۳- تفسیر نتایج آزمونها.
مهارتهای پیش از تدریس و فعالیتهای مرتبط با آن در فصل طراحی آموزشی مورد بحث قرار گرفت و مهارتهای بعد از تدریس و فعالیتهای مربوط به آن در فصل ارزشیابی مورد بحث واقع خواهد شد. در این بخش مهارتهای ضمن تدریس مورد توجه قرار میگیرد و فعالیتهای آنکه نقش بسیار مهمی در فرایند یاددهی یادگیری ایفا می کنند به تفصیل بررسی میشود.
مهارتهای ضمن تدریس
آشنایی هرچه بیشتر معلم با مهارتهایی که در ضمن تدریس بایستی به کار گرفته شوند نه تنها وی را در امر آموزش کمک میکند بلکه او را در دستیابی به هدفهای تدریس و همچنین فراهم آوردن شرایط مناسب برای یادگیری دانشآموزان یاری مینماید. در زیر به برخی از این مهارتها که توسط کارشناسان تعلیم و تربیت مورد تأکید واقع شدهاند اشاره میگردد.
۱٫ ایجاد ارتباط صحیح:
برقراری ارتباط صحیح با دانشآموزان کلاس یکی از مهمترین مهارتهای معلم به شمار میرود. بدین جهت وی میبایستی بیش از هر مهارت دیگری در پرورش و گسترش آن کوشا باشد.
ارتباط به طرق مختلف تعریف شده اما در سادهترین شکل آن به صورت فرایندی بین پیام دهنده (معلم) و پیام گیرنده (دانشآموز) به منظور دریافت پیام (متن درس) آمده است. در شرایط ایدهآل و مطلوب که عوامل مخل و مزاحم حذف شدهاند، احتمال دریافت صحیح پیام و همچنین پاسخگویی مناسب بسیار زیاد میباشد. اما از آنجا که در برقراری روابط پیچیدهی انسانی عوامل زیادی، با توجه به شرایط خاص زمانی و مکانی، مشارکت دارند، عملاً امکان دستیابی به شرایط ایدهآل ارتباط، اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار میباشد. از این رو ارائه مطلب درسی در کلاس به صورت مطلوب صرفاً از طریق ارتباط صحیح بین معلم و دانشآموز صورت میپذیرد. برای نیل به این منظور، معلم باید عوامل مخل در مسیر رد و بدل شدن پیامها را شناسایی نموده و نسبت به رفع آنها اقدام کند.
عوامل مخل در ارتباط ممکن است هم به پیام دهنده، هم به پیام گیرنده و هم خود پیام مربوط باشد. برای مثال اگر به هنگام ارسال پیام، صدای معلمی نارسا باشد یا اینکه بیان وی قابل درک نباشد و یا مثل افراد کسل و بی شوق و ذوق در کلاس درس حاضر گردد، در این صورت خود او به عنوان فرستندهی پیام موجب اخلال در جریان ارتباط میباشد. یا اگر حواس دانشآموز پرت یا دلهره داشته باشد و آماده گوش دادن نباشد و یا اینکه اساساً دانش پایهی او ضعیف باشد، در این حالت، بدون شک، ایجاد هرگونه پیام مبهم و نارسا بوده و یا اینکه بر اساس ذوق و علاقه و توانایی دانشآموزان تهیه نشده باشد. سرانجام، عامل مخل ممکن است مربوط به وسیلهای باشد که معلم به منظور ارسال پیام از آن بهره میگیرد (صفوی،۱۳۸۱، ص۸۹).
در هر صورت معلم برای رفع هر یک از عوامل مخل بایستی در وهلهی اول مشخص سازد که عامل مزاحم مربوط به کدام یک از عناصر تشکیل دهنده نظام ارتباطی میباشد، سپس مجدانه در جستجوی راه حل مناسب، قدم بردارد. عوامل مخل و مزاحم در کلاس درس متعددند و طرقی که برای برطرف شدن آنها پیشنهاد گردیده به قرار زیر میباشد:
الف) حرکت معلم در کلاس به هنگام تدریس و ثابت نبودن در یک جا
ب) تمرکز بخشی دانشآموزان از طریق نمونه های کلامی و غیرکلامی
ج) تغییر شکل دادن به رابطه متقابل خود و دانشآموزان در کلاس
د) سکوت و قطع فعالیت آموزشی برای چند لحظه
هـ) استفاده از حواس مختلف دانشآموزان در آموزش
۲٫ نقش صدا و بیان معلم:
صدای جالب و صمیمی معلم و بیان دلنشین و رسای او نقش به سزایی در برقراری ارتباط بین معلم و دانش آموزان ایفا میکند که اگر مورد غفلت واقع شود میزان بهرهگیری از فرایند آموزشی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
معلم باید بکوشد تا با انجام فعالیتهای زیر، دانشآموزان را در نیل به هدفهای آموزشی یاری رساند:
الف) رسا و دلنشین ساختن صدا و صمیمی کردن آن
ب) تلاش در تغییر تُن صدا و اجتناب از یکنواختی
ج) سعی در رعایت حالات عاطفی جملات
د) بیان هر جمله به اقتضای معنای آن
هـ) مطابقت دادن صدای خود با موقعیت مکانی دانشآموزان
۳٫ آماده سازی ذهنی دانشآموزان:
معمولاً در تدریس مباحث یا موضوعات جدید ، ممکن است بعضی از دانشآموزان آمادگی ذهنی لازم را برای یادگیری مطلب تازه نداشته باشند. از این رو، معلم باید با بهره گرفتن از مقدمهای مناسب، زمینه یادگیری هر چه بیشتر دانشآموزان را فراهم سازد. چینی مقدمهای موجب میگردد که افکار دانشآموزان از مشغولیات قبلی جدا شده و به موضوع درس جدید یا فعالیتهای آموزشی تازه جلب گردد. اصولاً مقدمه تدریس به دو صورت: ۱- معاشرتی و ۲- درسی مطرح میباشد. در مقدمهی معاشرتی معلم با دانشآموزان صمیمانه احوال پرسی کرده و بدین وسیله آنان را آمادهی شنیدن مطالب جدید میسازد و بعد از آن، درس جدید معرفی میگردد. در مقدمه درسی ، فعالیت تدریس با مطالبی که دانشآموزان میدانند و یا تجربیاتی که در رابطه با آن کسب کردهاند، شروع گشته و بدین طریق دانسته ها به درس جدید وصل میگردد. به کارگیری چنین تمهیداتی موجب میگردد که ۱- توجه دانشآموزان به درس جلب گردد، ۲- کنجکاوی آنان برانگیخته شود، ۳- موضوعهای تدریس به هم ارتباط پیدا کنند و ۴- دانشآموزان برای یادگیری آمادگی لازم را کسب نمایند .
۴٫ مهارت پرسش:
طرح پرسشهای مناسب برای دانشآموزان و دریافت پاسخهای مطلوب از آنان، مهارتی است که معلمان به هنگام ارائه مطالب اموزشی خود به آن نیاز مبرمی دارند زیرا مناسب پرسش کردن یعنی مطلوب درس دادن و از طریق پرسش کردنهای به موقع و حساب شده است که معلم قادر میگردد دانشآموزان را به سوی یادگیری مطلوب سوق دهد. باید در نظر داشت که نقش معلم صرفاً انتقال معلومات نیست بلکه آموختن نحوهی یادگیری به دانشآموزان میباشد. به علاوه، پرسشهای مناسب نه تنها زمینهی یادگیری مطلوب را فراهم میسازد بلکه محیط کلاس را از حالت خشک و بی روح خارج ساخته و محیطی گرم و دلپذیر و پرهیجان برای درک و فهم بهتر مطالب به وجود می آورد.بررسیها نشان میدهد که اغلب معلمان تازه کار و در پاره ای از موارد حتی معلمان مجرب و کارآزموده آنچنان که باید و شاید نحوهی پرسش کردن صحیح را در تدریس به طور مطلوب نمیدانند و به این موضوع بسیار با اهمیت در تدریس، توجه کمی نشان میدهند.
۵٫ مهارتهای غیر گفتاری:
استفاده از علائم، قراردادها و حرکات خاص همانند پرسش و پاسخ مناسب، در جلب توجه و دقت دانشآموزان به فعالیتهای آموزشی، مؤثر بوده و نقش بسزایی در میزان یادگیری آنان ایفا میکند. موارد زیر نمونه هایی از ارتباط غیر گفتاری به شمار میروند که قادرند ثمربخشی کار معلمان را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
۶٫ مهارت توضیح:
توضیح به مفهوم روشن کردن مشکل درسی دانشآموز توسط معلم به هنگام ارائه مطلب به منظور درک بهتر آن، آمده است. توضیح اگر ساده، مختصر و کوتاه باشد خیلی بهتر است. زیرا بدین وسیله دانشآموز به سهولت و سرعت مطالب را درک میکند.
۷٫ مهارت تشویق و تنبیه:
تشویق و ترغیب یکی از مهمترین اصول آزمایش شده در روانشناسی تجربی است که در سالهای اخیر معلمان در کلاس درس برای تدریس بهتر به استفاده از آن روی آوردهاند.بررسیها نشان میدهد اگر تشویق به نحو مؤثری صورت پذیرد، نقش بسزایی در پیشرفت دانشآموزان و توسعه رفتار مناسب آنان ایفا میکند. به علاوه تشویق و ترغیب نه تنها موجب تغییر تغییر رفتار مطلوب دانشآموز میگردد بلکه به او اعتماد به نفس بیشتری نیز میبخشد. درحالی که فقدان آن سبب دلسردی و عدم اعتماد به نفس میشود.
۸٫ مهارت در برقراری انضباط:
در زمان های قدیم که معلم محور تمام فعالیتها بوده و موضوع درسی اصالت داشت و روش تدریس نیز با میل و ارادهی او تعیین میگردد و دانشآموزان کمتر مورد توجه قرار میگرفتند، بین خواست معلم و همچنین نیازها، استعدادها و رغبتهای دانشآموزان، تضاد و تناقض فراوان بود. دانشآموزان ناگزیر بودند برنامهها و موضوعهای تحمیلی و روش های تدریس معلمان را با جان و دل بپذیرند و به طور دقیق اجرا کنند و اعتراضی هم نداشته باشند. چنین امری بدون شک کنترل دقیق و همه جانبهی دانشآموزان را ایجاب میکرد و معمولاً به پیدایش مسائل انضباطی گوناگون منجر میگردید. لیکن از زمانی که بر اثر مجاهدتها و کوششهای علمای تربیت و پژوهشهای روانشناسان، دانشآموزان محور تمام فعالیتهای آموزشی قرار گرفتند و بین خواسته های آنان و روش تدریس معلم ارتباط منطقی برقرار شد و تفاوتهای فردی کودکان مورد توجه قرار گرفت و احترام متقابل حاکم بر روابط بین معلم و دانشآموزان گردید، بروز مسائل انضباطی روند کند و ملایمی به خود گرفت.
۹٫ مهارت ترغیب و تشویق دانشآموز به مطالعه، تمرین و تکرار:
معلم قبل از اینکه از دانشآموزان بخواهد که به طور مستقل کار کنند، بایستی روش های صحیح مطالعه را به آنان بیاموزد. به اعتقاد صاحبنظران شرایط مطلوب مطالعه عبارت است از: ۱- مکان مناسب، ۲- مشخص بودن هدف، ۳- داشتن روش صحیح، ۴- نور کافی، ۵- آرامش خاطر و برکنار بودن از هر گونه پریشانی، ۶- یادداشت برداری و ۷- پیروی از ساعات منظم کار میباشد.
مهمترین هدفهای مطالعه از نظر متخصصان به قرار زیر است:
۱٫ برانگیختن ابتکار و ذوق دانشآموزان
۲٫ استقلال در کار و احساس مسئولیت
۳٫ ازدیاد تجارب دانشآموزان
۴٫ استفاده صحیح از اوقات فراغت
۵٫ و سرانجام، گسترش فعالیتهای آموزشی از مدرسه به خانه
۱۰٫ مهارت جمعبندی:
جمعبندی به آن دسته از فعالیتها اطلاق میشود که به وسیله معلم طراحی میگردد تا یا کمک دانشآموزان کلاس، آنچه را وی بهعنوان محتوا برای رسیدن به هدفی ارائه داده است به نتیجهای مناسب و پایانی مطلوب برساند. بدون جمعبندی که معمولاً در کلاس به قصد آموزش و یادگیری صورت میگیرد، آگاهی از میزان تسلط دانشآموزان بر مطالب ارائه شده میسر نخواهد بود. اساساً جمعبندی به منظور وصول به موارد زیر در تدریس توصیه گردیده است:
۱٫ متمرکز ساختن حواس دانشآموزان بر مطالب آموخته شده.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:32:00 ق.ظ ]