مهد کودک موسسه اجتماعی جدیدی است که در قرن بیسستم شکل گرفت است.خواهران مک میلن که تا حدود زیادی تحت تاثیر عقاید فروبل قرار داشتند مهد کودک را به عنوان نامی مناسب برای نوع تازه اموزش پرورش پیش دبستان در نظر گرفتند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
خوهران مک میلان که با کودکان پیش دبستانی در محله های فقیر نشین لندن کار می کردند،سعی در برآوردن نیازهای اساسی کودکان خردسالی شدند که تامین نیازهایشان از طریق زندگی در خانواده های پر جمعیت و فقیر نشین میسر نبود.آنها با تجربه ای که از کلینیک های درمانی انگلستان در مورد کودکان بی بضاعت کسب کرده بودند مهد کودک را مکانی برای پیشگیری از بیماریهای فکری و جسمی کودکان می دانستند و به همین جهت فلسفه اصلی آموزش پرورش در مهد کودک را بر پایه مراقبت و پرورش فرد فرد کودکان استوار نمودند.
تلاشهای موفقیت آمیز این خواهران انگلیسی در زمینه کار با کودکان 2 تا 5 ساله سبب شد که پارلمان انگلستان در سال 1918 با تصویب قانون فیشر(قانون اخذ مالیات برای خدمات مهد کودک) بر آن مهر تایید رسمی زد.این قانون به نظام های آموزشگاهی محلی اجازه تاسیس مهد کودک در سراسر انگلستان را می داد.
در سال 1920 الگوگیری مهد کودکهای سایر کشورها از مهد کودکهای انگلستان از جمله آمریکا در دانشگاه کلمبیا کارها و عقاید فروبل،زمینه ساز کوشش های مربیان دیگر و تاسیس کودکستانها در سایر کشورها گردید.
در سال 1855 از جمله خانم کارل شورز که خود از جمله شاگردان فروبل بود در سال 1855 اولین کودکستان را در آمریکا تاسیس کرد.شورز با الگو گیری از مدارس فروبل،در شهر فراترتاون در ایالت وپشکانسین، کودکستانی را برای کودکان آلمانی زبان تاسیس کرد.
سال 1860 اولین کودکستان برای کودکان آمریکایی (انگلیسی زبان) در حقیقت یک مدرسه خصوصی بود که به همت الیزابت پی بادی در سال 1860 در شهر بوستون آغاز به کار نمود.
اوایل قرن 20 کودکستانها در اوایل قرن بیستم،بار دیگر دستخوش تغییرات گردیدند که حاصل تاثیر عقاید مربیانی چون ماریا مونته سوری بود.او با دنبال کردن کارهای دو دانشمند فرانسوی به نامهای جان ایتارد و ادوارد سگن،توانست تجربیاتی کسب کند که افراد بسیاری را در سر تا سر جهان تحت تاثیر کار و نوشته های خود قرار دهد.به این ترتیب کودکستانهای آمریکایی و نیز سایر کشورها،عقاید و نظریات نوآورانه وی را پذیرفتند.
سال های 1940 به بعد را می توان زمان گسترش عمیق تر کودکستانهای ضمیمه مدارس دولتی در بسیاری از کشورها دانست.در این قرن مربیانی چون جان دیویی،در ابداع روش های سنجیده تری توفیق یافتند.
چه چیز سبب شد که کودکستانها رونق و افزایش یابند؟
تاکید روانشناسان بر اهمیت نخستین سالهای کودکی و نیز محروم بودن بسیاری از خانواده ها از فضا و وسایل مناسب برای فعالیت و بازیهای کودکان خردسال رشد مهد کودک ها در آمریکا از طریق ارتباط با دانشگاه ها و دانشکده ها چشمگیر بوده است.
اما عملکرد این مهد کودک ها متفاوت بوده است (به عنوان مراکز آزمایشگاهی و تحقیقاتی)
بدین معنی که بعضی از مراکز برای مقاصدی چون آماده کردن مادران جوان برای مادر شدن و وظیفه مادری مورد استفاده قرار می گرفتند.و بعضی دیگر به تربیت مربی برای مهد کودکها همت داشتند و تعدادی نیز به منظور فراهم آوردن فرصت هایی برای مطالعات مقایسه ای و تطبیقی رشد کودک در موقعیت های کنترل شده دایر گشتند و از این طریق،اطلاعات فراوانی را در زمینه رشد فردی کودکان به دست دادند.
بدین ترتیب،اصول و روش های اساسی آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان از این مراکز به کشورهای مختلف راه یافتند.و سبب تاسیس و برقراری ارتباط مهد کودک ها از قاره ای به قاره دیگر شدند.و امروزه مقبولیت و گسترش آنها در همه کشورها فراهم است.
چه عواملی باعث رشد و گسترش بسیاری از مراکز پیش دبستانی به حساب می آیند؟
عوامل عمده ای مانند ضرورتهای اجتماعی و فرهنگی،ضرورتهای اقتصادی،ضرورتهای علمی
عکس مرتبط با اقتصاد
ضرورتهای اجتماعی و فرهنگی که باعث رشد و گسترش مراکز پیش دبستانی شدند را ذکر نمایید.
محرومیت طبیعی کودکان از نعمت داشتن پدر و مادر به علت مرگ،سوانح،طلاق و یا جنگ،فقر،بی سوادی و محرومیت های بهداشتی و تغذیه ای و همچنین تبدیل خانواده های گسترده به هسته ای.
ضرورتهای اقتصادی که باعث گسترش مراکز پیش دبستانی شد عبارتند از:
دگرگونیها و تغییرات سریع اقتصادی و نیاز به اشتغال زنان در کارگاه های تولیدی و صنعتی

بررسی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام محمد غزالی طوسی
سرآغاز: ابوحامد محمدبن محمد غزالی متفكر وارسته و از بزرگترین نام‌آوران اندیشه، در سال 450 هجری قمری / 1058 میلادی در روستای طابران طوس متولد شد. غزالی به نقل از دانشمندان تا 457 كتاب در موضوعات اخلاق، عرفان، فقه، اصول، كلام، تفسیر، حدیث و علوم مختلف دیگر نوشت كه معروف‌ترین و نفیس‌ترین آنها كتاب‌های احیاء علوم‌الدین و كیمیای سعادت است كه در دوران پختگی و عزلت تصنیف كرده است.
بسیاری از آثار او به زبان‌های مختلف (فرانسه، آلمانی، لاتین، عربی، عبری و غیره…) ترجمه و بارها در كشورهای مختلف چاپ شده است. غزالی در رد اندیشه‌های فیلسوفان كتاب تهافت‌الفلاسفه را نوشت. این دانشمند مسلمان ایرانی در چهاردهم جمادی‌الثانی سال 505 هجری قمری / نوزدهم دسامبر 1111 میلادی از دنیا رفت و در توس به خاك سپرده شد. زندگی او زندگانی زیبا و كامل بود كه در آن پایان‌كار، آغاز كار بود.‌

الگو

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
های مناسب آموزشی (ماریا مونته سوری Maria Montessori )

دل فرزند نورس مانند زمین خالی از گیاه است،هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد…(مولا علی(ع)
وی در ایتالیا دیده به جهان گشود و اولین زن پزشك ایتالیا محسوب می‌گردد ، وی در مفهوم آزادی پیرو ژان ژاك روسو و در مفهوم خلاقیت پیرو فردریک فروبل بود . او تاحدودی در افكار خویش از عقاید روسو و فروبل تأثیر پذیرفته است ،‌او مركزی را با نام خانه كودكان برای آموزش كودكان تأسیس نمود . ماریا مونته سوری تصوری مثبت از اهمیت دورة كودكی در ذهن داشته و كودكی را مرحله ای‌بسیار‌حسّاس‌از زندگی می‌دانست . تأثیر ویژه وی بر تدریس به كمك حواس و خودآموزی بوده است . ماریا مونته سوری (‌1952ـ 1870) زندگی خویش را وقف گسترش نظامی برای آموزش كودكان كرد كه كار او تأثیر واقعی برهمه مراحل برنامه های پیش دبستانی داشت ، او اولین زنی بود كه در ایتالیا درجه دكترا را به دست آورد ،‌او به كارورزان در كلینیک روانی دانشگاه ر‍‍‌‌‌ٌٌم كمـك‌های بـسیـاری كرد . اولین مدرسة‌او كاسادی بامبینی یاخانة كودكان خوانده می‌شد . او عقاید خویش را مورد بررسی قرار داده و در مورد بچه‌ها و تدریسی كه به سیستم او جهت می‌داد بینشی را بدست آورد . روش مونته سوری كه به خلاقیت و احیای علایق در آموزش بچه های پیش دبستانی یاری می‌رساند ، در حدود سال 1965 آغاز شد . یكی از مفاهیم اساسی تربیتی او این است كه ما نباید مانع رشد كودك بشویم ،‌مونته سوری در كتاب خود می‌گوید : « محیط اجتماعی ساخته دست ما ،‌برای كودك مناسبت ندارد ،‌او آن را درك نكرده و قادر به سازگاری با آن نیست ، زیرا همیشه جدا و خارج از آن محیط بوده است .» و در ادامه می‌گوید :‌« محیط ،‌خود معلم كودك است و به طور قطع كلید تمامی فنون تعلیم و تربیت در اینها نهفته است ،‌یعنی باید لحظات گرانبها و پر ارزشی كه در آن لحظات كودكان بر اشیاء و پدیده های خاص متمركز می‌شوند را غنیمت شمرده و كاملاً بشناسیم . ماریا مونته سوری به دو اصل تربـیتی اعتـقاد راسـخ دارد یكی اصل تفرد است و دیگری اصل حریت . خانم مونته سوری سعی می‌كند در جهت یادگیری حقایق ریاضی توسط كودك ،‌به او كمك كندتا اواز طریق دستكاری اشیائی به طور آزادانه به این مهم دست یابد . بدین منظور در تدریس حساب به جای تصاویر و اشكال از اشیاء و وسایل قابل لمس استفاده می‌كنند‌ ، « مثلاً برای ایجاد تصور اعداد یک تا ده شاگرد مونته سوری میله های چوبی مخصوص در اختیار دارد كه به اعداد جنبة مادی و محسوس می‌دهد ،‌میله ای به طول ده سانتیمتر نماینده عدد یک است ،‌میلة دیگری به طول بیست سانتیمتر با دورنگ ( نیمی آبی و نیمی قرمز ) نمایندة عدد دو است و … آخرین میله كه یک متر است و بارنگهای آبی و قرمز به ده بخش مساوی تقسیم شده است نمایندة عدد ده است.

تعلیم و تربیت ابن سینا

در میان فیلسوفان اسلامی معروف، نخستین کسی که به میزان قابل توجهی به مساله تعلیم و تربیت پرداخته، ابن سینا است، بزرگ ترین شخصیت در میان «فیلسوف- دانشمندان» مسلمان که منشا و خاستگاه بسیاری از وجوه اساسی اندیشه اسلامی سنتی است. او به طور خاص در کتاب تدبیر المنازل به مساله تعلیم و تربیت می پردازد، هرچند در چند قعه از منطق شفاء، رساله السیاسه و قانون نیز به این موضوع اشاراتی دارد. البته، بحث او درباره ی سرشت انسان و کمال او را که در چند اثر فلسف وی آمده است نیز باید با موضوع تعلیم و تربیت به عام ترین معنای آن مرتبط دانست؛ زیرا هر زمان که ابن سینا به بحث از انسان می پردازد، غایت نهایی او و طریق ممکن برای وصول انسان به کمال را نیز مورد توجه قرا رمی دهد؛ چرا که فرایند حصول این کمال چیزی جز تعلیم و تربیت، به کلی ترین معنای آن، نیست.

1-مراحل و فرایند تعلیم و تربیت

در نظر ابن سینا، تعلیم و تربیت از لحظه ی تولد آغاز می شود- و حتی قبل از آن: از لحظه ای که انسان همسری انتخاب می کند که منشا اخلاقی و فکری او بر کودکی که قرار است به دنیا بیاید عمیقا تاثیر خواهد گذاشت. او هم چنین بر نقش همسر و مادر در بار آوردن کودکان و سهمی که در تعلیم و تربیت اولیه آن ها دارند تاکید می کند.

ویژگی های مطلوب
یکی از اصول مهم تعلیم و تربیت، تطبیق فعالیتهای آموزشی و تربیتی با ویژگیهای شناختی، جسمانی و عاطفی کودک می باشد. تعلیم و تربیتی که مبتنی بر این موارد نباشد، نمی تواند به اهداف مورد نظر دست یابد.
ویژگیهای کودکان را به سه دسته جسمانی، شناختی و عاطفی تقسیم بندی نموده اند:
ویژگیهای جسمانی:کودک پیش دبستانی بین پنج تا شش سال، استخوانهای نرم و انعطاف پذیری دارد، هنوز مهارت کافی در استفاده از ماهیچه های کوچک پیدا نکرده است، منظور از ماهیچه های کوچک، انگشتان کودک است، در انجام فعالیتهای بدنی، از کل بدن خود استفاده می کند و می توان گفت: رشد کودک از عضلات بزرگتری، مثل ماهیچه های دست، پا و حرکات عام آغاز شده و به حرکات خاص و عضلات کوچکتر پیش می رود، به تدریج بیناین عضلات هماهنگی لازم صورت می گیرد ( از طریق میه لینی شدن تارهای عصبی ) و قلب کودک در این مرحله سنی، خیلی سریعتر از مراحل قبل رشد می نماید.
ویژگیهای شناختی و عاطفی کودک پیش دبستانی، بسیار مهم و با اهمیت است و بر اساس آنها، می توان روش های تربیتی و محتوای درسی را مشخص نمود .
کودکان پیش دبستانی، بسیار فعال و پر جنب و جوش هستند، آنها در
عین اینکه فعالند، بسیار زود خسته می شوند و کنجکاو و جستجوگر هستند. این ویژگی، به عنوان یکی از اهرمهای مهم تعلیم و تربیت محسوب می شود و مربی باید به نحو احسن از آن استفاده نماید.
ویژگیهای شناختی:کودک پیش دبستانی، به تدریج به مرحله هوش عملی نزدیک می شود. هوش عملی، هوشی است که جنبه حسی و تجربی دارد . فعالیتهای کودک، حسی و تجربی اند.
کودک با بکار بستن هوش عملی، به فعالیتهای آزاد می پردازد، نتیجه کار خود را می بیند و با این مشاهده، تغییراتی در دیدگاه های خود ایجاد می نماید .
ویژگیهای عاطفی: حرکات کودکان پیش دبستانی، انفرادی است، علاقه به بازیهای انفرادی دارند، خودخواه و خود محورند، به حرکات نمایشی علاقمندند، فعالیتشان مبتنی بر رغبتهای آنی، ذاتی و طبیعی است، نه رغبتهای اکتسابی و در انجام کارها، به بزرگتران وابسته هستند.
1-جهان بینی كودك پیش دبستانی:یکی از ویژگیهای مهم کودک پیش دبستانی که در امر تعلیم و تربیت کاربرد فراوانی دارد، مبحث جهان بینی او است. بر اساس تحقیقات انجام شده، جهان بینی کودک در این دوره بسیار محکم می باشد، تصور او از دنیا خالی از مناسبات است، رابطه علٌی در آن یافت نمی شود و علت و معلول را درک نمی کند، برای مثال، در پدیده های طبیعی، انگیزه انسانی را دخیل می داند، از لحاظ ذهنی، فکر کودک در هم آمیخته است. وقتی به مجموعه ای می نگرد، تنها به یک بُعد آن توجه دارد.
منظور از جهان بینی، دیدگاه فرد نسبت به جهان اطراف خود می باشد. کودک پیش دبستانی، از این لحاظ پیشرفت کرده، مرحله ای را پشت سر گذاشته است و خود را از دیگران تمیز می دهد، یعنی به تمیز خود از دیگران دست یافته است. روابط موجودات جهان را دقیقاً درک نمی کند، قادر به درک پدیده های جهان نمی باشد، اصل علیت را به خوبی درک نمی کند، فکر منطقی ندارد، جهان بینی او مبهم است، روابط با دیگران را درک نمی کند و قادر به درک یک مجموعه نیست. او قادر نیست، جهان را با اجزاء تشکیل دهنده آن تحلیل کند، روابط بین اجزاء را ببیند، قوه تحلیل در او شکل نگرفته و واقعیات را با خیال در هم می آمیزد. بنابراین، درک او از پدیده ها عینی نیست و بیشتر ذهنی می باشد.
2-خودمداری کودک پیش دبستانی: منظور از خود مداری، این است که کودک، خود را محور عالم احساس می کند، بر نقطه نظرات خود تأکید دارد، دارای انعطاف پذیری ذهنی و چرخش روانی جهت درک نظریات دیگران نیست و مسائل راتنها از دید خود بررسی می کند.
خودبینی، یک بحث اخلاقی است،بزرگسالان نیز خودبین هستند .
تفاوت خود مداری و خودبینی، در این است که خود مداری یک مقوله شناختی، اما خودبینی، مقوله ای اخلاقی است. بزرگسالان نیز خودبین هستند و منافع خود را در نظر می گیرند، اما کودک پیش دبستانی، خود مدار است. بچه در مقوله خودمداری، به کارهای خود آگاهی ندارد، ولی بزرگسالان نسبت به خودبینی، آگاه می باشند.
کودکان در سالهای پیش دبستانی، خود محورند، یعنی قادر به سازگار کردن افکار و بیان تفکرات خود از نظر دیگران نیستند. برای مثال، کتاب را به سمت خود می گیرند و از مادر می خواهند که آنرا بخواند.
3-فراخنای محدود توجه کودک پیش دبستانی: فراخنای تمرکز کودک پیش دبستانی نسبت به مسائل، محدود است. برای مثال کودک سه تا شش ساله، تنها بین هفت تا ١٥ دقیقه می تواند، روی یک مسأله تمرکز داشته باشد و پس از آن، توجه او به سمت چیز دیگری معطوف می گردد.
بنابراین، آنها نمی توانند، فعالیتی را به مدت طولانی ادامه دهند و به مدت طولانی آرام بنشینند، زیرا نیاز به تحرک و فعالیت جسمی دارند. آنها از تکرار، به ویژه تکرار قصه، داستان و اشعار، لذت می برند.
4-تشخٌص طلبی کودک پیش دبستانی: یکی از ویژگیهای مهم کودک در مرحله پیش دبستانی، تشخص طلبی یا اثبات ذات است. کودک نیاز دارد که وجود خود را به دیگران اثبات کند احساس شدید شخصیت می کند، شخصیتی که متمایز از دیگران است.
تشخص طلبی، دارای جنبه های بسیار مهمی است، از سه سالگی شروع می شود و مسبوق به سابق است، یعنی ناگهانی رخ نمی دهد. هنگامی که کودک واژه ” من ” را به کار می برد، به تدریج رشد می کند و در دوره پیش دبستانی، از خود تشخص طلبی نشان می دهد. به طور مثال، او در برابر بزرگترها، ابراز وجود و مخالفت می کند، در برابر ارائه کمک به دیگران، مقاومت می کند و با انجام کارهای مختلف اثبات وجود می کند.
از جنبه های تشخص طلبی این دوره، نافرمانی، سرکشی در برابر دیگران علاقمندی به جذب و برانگیختن تحسین آنها می باشد .
موریس دس معتقد است: دروغگویی بچه ها در سن پنج تا شش سالگی، ناشی از مسائل روانشناختی است، نه اخلاقی. دروغ کودک، برای جلب توجه دیگران و خودنمایی است و برای از بین بردن آن، می توان از تقویت منفی استفاده کرد.
با توجه به ویژگیهای مختلف کودک پیش دبستانی، از جمله فراخنای توجه محدود، می دانیم که او نمی تواند، به مدت طولانی آرام نشسته و هیچ تحرکی نداشته باشد، از تکرار لذت می برد و توقع بیش از حد از او بیهوده است. هر چه زمان آموزش کودک، کوتاه تر باشد، میزان یادگیری او بیشتر است

منابع‌

فرهنگنامهٔ کودکان و نوجوانان.آموزش و پرورش در ایران، تاریخچهجلد اول

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:45:00 ب.ظ ]