رابطه منفی و معنادار

 

 

 

 

متغیرهای وابسته

 

 

 

عدم رابطه

 

 

عدم رابطه

 

 

رابطه مثبت و معنادار

 

 

رابطه مثبت و معنادار

 

 

 

 

فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱ مقدمه
با توجه به مطالب بیان شده در فصول قبلی پژوهش، در این فصل به جمع­بندی مطالب پرداخته می­ شود و نتیجه گیری از کار بیان می­ شود؛ و در ادامه پیشنهاد­ها و راهکار­های مرتبط با موضوع پژوهش، و همچنین پیشنهاد­هایی برای موضوعات پژوهش­های آینده ارائه می­ شود. در انتها، محدودیت­هایی که پژوهش حاضر با آن مواجه شد بیان می­گردد.
۵-۲ نتیجه ­گیری
۵-۲-۱ فرضیه اول: بین مدیریت حسابهای پرداختنی و مدیریت سود رابطه و جود دارد.
اصطلاح حسابهای پرداختنی به بدهیهای ناشی از خرید کالا و خدمات در جریان عادی تجارت گفته می شود معاملات متداولی که به ایجاد حسابهای پرداختنی منجر می گردد شامل خرید نسیه کالا، مواد اولیه، داراییهای ثابت و اساسی اداری است. دریافت خدماتی چون خدمات حسابداری، حقوقی، تعمیراتی، تبلیغاتی و …. منبع دیگری است. بدهی های بهره بدار نباید جزء حسابهای پرداختنی طبقه بندی شود، بلکه باید جداگانه و تحت عنوان اوراق قرضه اسناد پرداختنی، وام های با وثیقه، یا قرار داد های اقساطی نشان داده شود. حسابهای پرداختنی حاصل از خرید کالا و خدمات و همچنین اغلب سایر بدهی ها دارای شواهدی چون فاکتور خرید و صورت حساب فروشنده است اما بدهی های پرداخت و ثبت نشده (گاه هزینه های تحقق یافته پرداخت نشده نامیده می شود ) عموماً با گذشت زمان انباشت می گردد و مدیریت مجبور است بدهی های مربوط به آنها را در پایان سال برآورد کند. این گونه برآوردها معمولاً در باره حقوق و مزایا بازنشستگی و بیمه، بهره، اجاره، مالیاتها ودیگر اقلام مشابه ضروری است. مدیریت سود نوعی اقدام آگاهانه با هدف طبیعی نشان دادن سود شرکت به یک سطح مطلوب و مورد نظر میباشد. به عقیده جونز و شارما مدیریت سود زمانی اتفاق میافتد که مدیران با بهره گرفتن از قضاوت در گزارشگری مالی و ساختار مبادلات جهت گمراه نمودن بعضی از ذینفعان دربارهی عملکرد اقتصادی شرکت یا تحت تاثیر قرار دادن نتایج قراردادی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، در گزارشگری مالی تغییر ایجاد می کند.
عکس مرتبط با اقتصاد
با توجه به رابطه منفی سطح حسابهای پرداختنی با مدیریت سود، می توان این گونه استنباط کرد که شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که حساب های پرداختنی را افزایش دهند و به نوعی از نسیه بیشتر استفاده کنند، میزان مدیریت سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله کاهش پیدا کرده و بالعکس.
۵-۲-۲ فرضیه دوم: بین مدیریت حسابهای دریافتنی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
چرخه فروش و وصول مطالبات شامل دریافت سفارش از مشتریان، ارسال کالا و صورتحساب برای آنان ، ثبت و وصول حسابهای دریافتنی است. دریافتنی های از مشتریان شامل هم حسابهای دریافتنی و هم هر گونه اسناد دریافتنی است. حسابهای دریافتنی نه تنها شامل مطالبات از مشتریان بلکه شامل انواع مختلف مطالبات دیگر مانند وام به مدیران و کارکنان وام به شرکتهای فرعی بدهی پذیره نویسان سهام، بدهی سهامداران، مطالبات از سایر موسسات و سازمانها ، مالیاتهای دریافتنی و پیش پرداخت به فروشندگان مواد و کالا، نیز می باشد. مانده حسابها و اسناد دریافتنی تجاری معمولا مبلغ به نسبت هنگفتی است و باید به خالص ارزش بازیافتنی در گروه داراییهای جاری و بطور جداگانه در ترازنامه نشان داده می شود.اسناد دریافتنی عموما در معاملات عمده به کار گرفته می شوند. واحد های صنعتی و واحد های بازرگانی از این گونه اسناد قابل انتقال برای فروش های نسیه ، تبدیل حسابهای دریافتنی و تمدید حسابهای دریافتنی موعد رسیده، بطور گسترده استفاده می کنند. همچنین، اسناد دریافتنی معمولا مهمترین دارایی بانکها و موسسات مالی است. قرارداد فروش اقساطی یا اسناد اقساطی ، ابزاری قابل انتقال است که حق تصرف کالا موضوع قرارداد را به خریدار می دهد؛ اما، کالای موضوع قرارداد را تا پرداخت آخرین قسط ( یا سند ) در گرو فروشنده باقی می گذارد . از این گونه اسناد اقساطی بیشتر در فروش ماشین آلات صنعتی، ماشین آلات کشاورزی، تراکتور و اتومبیل استفاده می شود. فروش اقلامی از ماشین آلات، فروش بخشی از شرکت، صدور سهام سرمایه و پرداخت وام به مدیران، کارکنان و شرکتهای وابسته نیز می تواند به تحصیل اسناد دریافتنی (غیر تجاری) منجر شود. مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت، برای حصول به سطح مورد انتظار سود برای بعضی تصمیمات خاص تعریف می کنند. در نظر آنها در واقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصور سرمایه گذاران در مورد واحد تجاری است.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
با توجه به عدم رابطه بین سطح حسابهای پرداختنی و مدیریت سود، می توان این گونه استنباط کرد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که حساب های دریافتنی خود را افزایش یا کاهش دهند یا به نوعی فروش نسیه در دستور کار خود قرار دهند، میزان مدیریت سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله تغییری نکرده است.
۵-۲-۳ فرضیه سوم: بین مدیریت موجودی کالا و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
موجودی کالا معمولاً بخش عمده‌ای از سرمایه در گردش موسسات بازرگانی و تجاری را تشکیل می‌دهد. به دلیل آنکه مبلغ موجودی کالای اول دوره در بدهکار حساب سود و زیان و موجودی کالای پایان دوره در بستانکار حساب سود و زیان ثبت می‌گردد لذا چنانچه ارزش موجودی کالا به صورت درست ارزیابی و ثبت نگردد، سود و زیان موسسه به نحو صحیح ارائه نخواهد شد بنابراین کنترل و ارزیابی مناسب موجودی کالا برای اداره عملیات و گزارش صحیح سود و زیان اهمیت زیادی دارد. مدیریت سود را فرایند برداشتن گام های عمدی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری که مدیران را قادر می سازد تا سود گزارش شده را به سطح مطلوب خودشان برسانند؛ تعریف می کنند.
حسابداری
با توجه به رابطه مثبت بین سطح موجودی کالا و مدیریت سود، می توان این گونه استنباط کرد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که موجودی کالای بیشتری را نگهداری کنند، میزان مدیریت سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله نیز در همان جهت تغییر کرده است.
۵-۲-۴ فرضیه چهارم: بین مدیریت نسبت جاری و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نسبت جاری بیشتر برای گرفتن ایده در رابطه با توانایی شرکت، در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه مدت، از طریق دارایی‌های کوتاه مدت، استفاده می‌شود. مقدار بالای این نسبت، توانایی شرکت را در پرداخت تعهدهایش نشان می‌دهد، در حالی که اگر این نسبت زیر ۱ باشد، نشان‌دهنده این می‌باشد، که شرکت توانایی پرداخت تعهدهایش را ندارد. اگر شرکت موظف باشد، در آن لحظه تمامی آن‌ ها را پرداخت کند، که نشان‌دهنده اینست که شرکت در سلامت مالی مناسبی قرار ندارد. البته به این معنا نیست که شرکت در آینده نزدیک ورشکست می‌شود، زیرا روش‌های مختلفی برای تامین مالی وجود دارد، اما در کل یک نشانه خوب نمی‌باشد. نسبت جاری می‌تواند یک ایده درباره راندمان چرخه عملیاتی شرکت، یا توانایی شرکت در تبدیل محصولاتش، به وجه نقد بدهد. شرکت‌هایی که در دریافت حساب‌های دریافتی مشکل دارند، یا دارای گردش موجودی کالای طولانی می‌باشند، با مشکلات نقدینگی مواجه می‌شوند و چون عملیات تجاری در هر صنعت متفاوت می‌باشد، بهتر است شرکت‌هایی از یک صنعت را مقایسه کنیم. نسبت جاری شبیه نسبت آنی می‌باشد، با این تفاوت که نسبت آنی شامل موجودی کالا و سفارش‌ها و پیش پرداخت‌ها نمی‌باشد، که نشان‌دهنده دارایی‌های نقد شونده‌تر می‌باشد. مفهوم مدیریت سود را به این صورت تعریف می کند: مداخله عمدی در فرایند گزارشگری مالی برای بدست آوردن سطح مورد انتظارسود؛ یعنی با توجه به مقاصد و اهداف مختلف مدیریت، ممکن است سود افزایش و یا افزایش یا کاهش یابد و یا هموار شود. مقاصد و انگیزه هایی که باعث مدیریت سود شده، در ادبیات حسابداری بسیار می باشد.
با توجه به رابطه منفی بین نسبت جاری و مدیریت سود، می توان این گونه استنباط کرد که نسبت جاری به عنوان یکی از ابعاد مدیریت سرمایه در گردش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت تغییر کرده است به همان میزان و به همان جهت نیز مدیریت سود در این شرکت ها تغییر محسوس داشته است.
۵-۲-۵ فرضیه پنجم: بین مدیریت حسابهای پرداختنی و ضریب واکنش سود رابطه و جود دارد.
اسناد پرداختنی ان دسته از بدهیاتی است که به استناد مدرک دارای مبلغی مشخص و تاریخ معین در آینده میباشد مانند: چک، سفته، برات که معمولا در موارد زیر به واحدهای تجاری پرداخت میگردد.
۱ در مقابل خرید کالا، خدمات، دارایی و ….
۲ در مقابل دریافت وام
۳ در مقابل بدهی های قبلی حسابهای پرداختنی (بستانکاران)
یک جریان ثابت سود می تواند سطح بالاتری از سود تقسیمی در مقایسه با جریان سود متغیر را تضمین کند که حاصل آن افزایش ارزش و عملکرد شرکت است، زیرا میزان ریسک کل شرکت را کاهش می دهد. از آنجا که تغییرپذیری روند سودهای خالص شرکت می تواند بر انتظارهای ذهنی سرمایه گذاران در رابطه با دستاوردهای محتمل آینده، از نظر سود خالص و سود تقسیمی اثر بگذارد، این امکان وجود دارد که مدیر بتواند از طریق هموارسازی سود که یکی از ابزارهای مدیریت سود می باشد اثری مطلوب بر عملکرد شرکت و ارزش بازاری سهام شرکت بگذارد.
تحقیقات حسابداری نشان می دهد که قیمت ها در بازار اوراق بهادار، به اطلاعات حسابداری از جمله پیش بینی های مدیریت واکنش نشان می دهد. این واکنش نشان از محتوا و بار اطلاعاتی این پیش بینی هاست که باعث تغییر رفتار فعالان بازار سرمایه می گردد. برای شناخت و توضیح علل واکنش های مختلف بازار به اطلاعات سود، مفهومی تحت عنوان ضریب واکنش سود مطرح می شود.
با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین حساب های پرداختنی و ضریب واکنش سود، می توان این گونه استنباط کرد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که حساب های پرداختنی خود را افزایش دهند و برای انجام فعالیت های از وجه نقد استفاده نکنند، میزان سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله نیز در همان جهت نسبت به این اطلاعات(حساب های پرداختنی) از خود واکنش نشان داده اند.
۵-۲-۶ فرضیه ششم: بین مدیریت حسابهای دریافتنی و ضریب واکنش سود رابطه وجود دارد.
نقدشوندگی بازار برای شرکت هایی که سود خود را مدیریت می کنند با عدم اطمینان بالاتر درباره صحت ارزش موجودی سهام شان روبرو هستند. شرکت هایی که سودشان را مدیریت می کنند، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش وسیع تری دارند و هزینه های تجارت مؤثر بالاتر را تحمل می کنند و سهامشان نقدشوندگی پایین تری دارد.
بنا به دلایل گوناگون از جمله طرحهای جبران خدمات مدیران و محدودیتهای اعمال شده در قراردادهای استقراض و درجه تمرکز و نظارت سرمایه گذاران بر عملکرد مدیریت، پیش بینی سود ممکن است به عنوان ابزاری برای هموارسازی سود مد نظر قرار گیرد که البته وجود فردی مستقل و حرفه ای برای اعتبار بخشی به اطلاعات، تا حدی انگیزه های حساب آرایی مدیران را کاهش می دهد.
با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین حساب های دریافتنی و ضریب واکنش سود، می توان این گونه استنباط کرد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که حساب های دریافتنی خود را افزایش دهند و از فروش نسیه استفاده کنند، میزان سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله نیز در همان جهت نسبت به این اطلاعات(حساب های دریافتنی) از خود واکنش نشان داده اند.
۵-۲-۷ فرضیه پنجم: بین مدیریت موجودی کالا و ضریب واکنش سود رابطه وجود دارد.
یک جریان ثابت سود می تواند سطح بالاتری از سود تقسیمی در مقایسه با جریان سود متغیر را تضمین کند که حاصل آن افزایش ارزش و عملکرد شرکت است، زیرا میزان ریسک کل شرکت را کاهش می دهد. از آنجا که تغییرپذیری روند سودهای خالص شرکت می تواند بر انتظارهای ذهنی سرمایه گذاران در رابطه با دستاوردهای محتمل آینده، از نظر سود خالص و سود تقسیمی اثر بگذارد، این امکان وجود دارد که مدیر بتواند از طریق هموارسازی سود که یکی از ابزارهای مدیریت سود می باشد اثری مطلوب بر عملکرد شرکت و ارزش بازاری سهام شرکت بگذارد.
در بازار سرمایه، تصمیمات سرمایه گذاری بر اساس اطلاعاتی اتخاذ می شود که به روش های گوناگون به بازار ارائه می شود. این در حالی است که وجود برخی از شرایط در محیط گزارشگری مالی، امکان ارزیابی مستقیم کیفیت اطلاعات به وسیله استفاده کنندگان را دشوار می سازد، از آن جمله می توان به تضاد منافع، پیامدهای اقتصادی با اهمیت، پیچیدگی اطلاعات و عدم دسترسی مستقیم به اطلاعات اشاره کرد. واکنش و تغییرات قیمت سهام در زمان ارائه پیش بینی ها بسته به نوع پیش بینی ها و تعدیلاتی است که مدیریت طی دوره مالی جهت تحقق بخشیدن انتظارات سرمایه گذاران افشاء می نمایند.
با توجه به عدم رابطه بین حساب موجودی کالا و ضریب واکنش سود، می توان این گونه استنباط کرد که در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت ترجیح داده اند که حساب موجودی کالای خود را افزایش دهند میزان سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله نیز در همان جهت نسبت به این اطلاعات(حساب های موجودی کالا) از خود هیچ گونه واکنش نشان نداده است.
۵-۲-۸ فرضیه ششم: بین مدیریت نسبت جاری و ضریب واکنش سود رابطه وجود دارد
این نسبت متداولترین وسیله برای اندازه گیری قدرت پرداخت بدهی های کوتاه مدت است. زیرا از طریق آن می توان پی برد دارایی هایی که در طول سال مالی به پول نقد تبدیل می گردند چند برابر بدهی هایی است که در طول سال مالی سررسید آنها فراخواهد رسید. بطور کلی می توان گفت هر قدر نسبت جاری بزرگتر باشد بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت زیرا چنانچه بردارایی جاری صدمه و لطمه ای نیز وارد شود باز شرکت می تواند پاسخگوی طلبکاران باشد. ولی باید توجه داشت بزرگ بودن بیش از حد این نسبت نشانه این است که از دارایی های جاری بخوبی استفاده نمی شود و یا از منابع اعتباری کوتاه مدت کم استفاده می شود.
با توجه به عدم رابطه بین نسبت جاری و ضریب واکنش سود، می توان این گونه استنباط کرد که نسبت جاری به عنوان یکی از ابعاد مدیریت سرمایه در گردش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ هر وقت تغییر کرده است به همان میزان و به همان جهت نیز میزان سود در این شرکت ها طی این دوره ۵ ساله نسبت به این اطلاعات(نسبت جاری) از خود هیچ گونه واکنش نشان نداده است.
۵-۳ پیشنهادها
۵-۳-۱ پیشنهادهای اجرایی(حاصل از پژوهش)
۵-۳-۱ پیشنهاد فرضیه اول:
با توجه به رابطه منفی حسابهای پرداختنی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به این شرکت ها پیشنهاد می شود با توجه به ذهنیت منفی سهامداران در رابطه با مدیریت سود، سطح حسابهای پرداختنی خود را افزایش داده و به نوعی از نسیه به جای وجه نقد بیشتر استفاده کنند تا نیاز کمتری به مدیریت سود داشته باشند و مدیریت سود را کاهش دهند.
۵-۳-۲ پیشنهاد فرضیه دوم:
با توجه به رابطه عدم رابطه بین حسابهای پرداختنی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود که این شرکت اگر تمایل به مدیریت سود دارند، این کار را بدون توجه به حساب های دریافتنی انجام دهند.
۵-۳-۳ پیشنهاد فرضیه سوم:
با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین حساب های موجودی کالا و مدیریت سود به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود که در هنگام تصمیم گیری در مورد سطح نگهداری موجودی کالا در شرکت طی دوره به مدیریت سود نیز توجه کافی داشته باشند چون با افزایش حساب موجودی کالا سطح تمایل به مدیریت سود نیز افزایش خواهد یافت.
۵-۳-۴ پیشنهاد فرضیه چهارم:
با توجه به رابطه منفی و معنادار بین نسبت جاری و مدیریت سود به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود برای کاهش نسبت جاری و رساندن حد آن به وضعیت مطلوب از سطح مدیریت سود کمتری استفاده کنند چراکه رابطه ای منفی بین این دو در طی دوره مورد بررسی وجود داشته است.
۵-۳-۵ پیشنهاد فرضیه پنجم:
با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین حسابهای پرداختنی و ضریب واکنش سود در بین شرکت ها پیشنهاد می شود که در هنگام تصیصم گیری در رابطه با سطح نگهداری وجه نقد و یا افزایش خرید نسیه دقت کنند چون میزان سود این شرکت ها در دوره تصمیم گیری نسبت به اطلاعات این حساب ها از خود واکنش نشان خواهد داد. و این واکنش اگر در جهت منفی باشد نگرانی در سهامداران شرکت ایجاد کرده و باعث کاهش سودآوری شرکت خواهد شد.
۵-۳-۶ پیشنهاد فرضیه ششم:
با توجه به رابطه مثبت و معنادار بین حسابهای دریافتنی و ضریب واکنش سود در بین شرکت ها پیشنهاد می شود که در هنگام تصیصم گیری در رابطه با افزایش فروش نسیه دقت کنند چون میزان سود این شرکت ها در دوره تصمیم گیری نسبت به اطلاعات این حساب ها از خود واکنش نشان خواهد داد. و این واکنش اگر در جهت منفی باشد نگرانی در سهامداران شرکت ایجاد کرده و باعث کاهش سودآوری شرکت خواهد شد.
۵-۳-۷ پیشنهاد فرضیه هفتم:
با توجه به عدم رابطه بین حساب موجودی کالا و ضریب واکنش سود در بین شرکت ها پیشنهاد می شود که در هنگام تصمیم گیری در رابطه با موجودی کالا بدون توجه به ضریب واکنش سود نسبت به افزایش یا کاهش آن اقدام کنند چون میزان سود این شرکت ها در دوره تصمیم گیری نسبت به اطلاعات این حساب ها از خود واکنش نشان نخواهد داد.
۵-۳-۸ پیشنهاد فرضیه هشتم:
با توجه به عدم رابطه بین نسبت جاری و ضریب واکنش سود در بین شرکت ها پیشنهاد می شود که در هنگام تصمیم گیری در رابطه با نسبت جاری بدون توجه به ضریب واکنش سود نسبت به افزایش یا کاهش آن اقدام کنند چون میزان سود این شرکت ها در دوره تصمیم گیری نسبت به اطلاعات این حساب ها از خود واکنش نشان نخواهد داد.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:05:00 ق.ظ ]