۲-۹-۴) محیط فیزیکی

استرس زا بودن یا نبودن محیط فیزیکی به میزان زیاد بستگی به قضاوت ذهنی و تلقی فرد از تهدیدآمیز بودن یا نبودن بالقوه محرک های محیطی برای احساس امنیت[۱۲۶] و آسایش او دارد.
اهمیت استرس برای رفتار اجتماعی انسان از این جهت است که می تواند از یک سو منجر به حساسیت زدایی انسان نسبت به بعضی از قرینه های اجتماعی، و از سوی دیگر حساسیت نشان دادن بیش از حد به بعضی دیگر از قرینه های اجتماعی شود، صاحب نظران براین باورند که این از دست دادن حساسیت می تواند دلایل چند داشته باشد:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اولاً، افراد تحت استرس گسترده توجه شان محدود و باریک می شود و تنها به قرینه هایی توجه می کنند که برجستگی بیشتری داشته و به موضوع مورد نظر آنان مربوط باشد .این محدودیت گسترده توجه[۱۲۷] ممکن است ناشی از دست دادن قابلیت پردازش اطلاعات در هنگام استرس باشد .
ثانیاً، مردم بعضی از اوقات می کوشند با اجتناب از اضافه بار و با نادیده گرفتن درون دادهای دارای اولویت کمتر با منبع استرس کنار بیایند.
ثالثاً، استرس ممکن است به خاطر کوشش های صرف شده برای کنار آمدن با عامل استرس زا نوعی «هزینه روانی» به شخص تحمیل کند که حاصل آن ضعیف شدن قابلیت های شناختی باشد. استرس هم چنین می تواند پاسخ هایی غیرعادی در برابر عوامل تحریک کننده پرخاشگری ایجاد کند، زیرااسترس شامل برانگیختگی است و ممکن است واکنش های ما را در برابر ناکامی، تهدید، یا توهین شدت بخشد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۲-۹-۵ ) انطباق

انطباق بر فرایندهایی اطلاق می شود که به موجود زنده امکان سازگار شدن[۱۲۸] با محیط را می دهد .
وقتی انسان ها به طور مداوم در معرض محرک های مشخص محیطی قرار می گیرند، انطباق یکی از راه های تغییر ادراک از این محرک ها است.

 

۲-۹-۶ ) سر و صدا

سروصدا به صداها و صداهای ناخواسته اطلاق می شود. وجود سر و صدا یک عامل استرس زا و ناراحت کننده است. یکی از نتایج آن کاهش احتمال نشان دادن رفتار نوع دوستی هم در جریان و هم پس از سرو صداست.
یک تبیین برای این کاهش در نوع دوستی در محیط دارای سرو صدا این است که ناراحتی مردم را مجبور می کند به جای کمک هر چه زودتر محل را ترک کنند. تبیین دیگر مبتنی بر اضافه بار است: سروصدا ممکن است توجه فرد را تا آن درجه کند که جایی برای توجه به فرد نیازمند به کمک باقی نگذارد.
سروصدا هم چنین احتمال پاسخ دهی در موقعیت های تحریک کننده پرخاشگری را افزایش می دهد.

 

۲-۹-۷ ) گرما

همانند سروصدا، گرما نیز، بسته به شدت آن می تواند استرس ایجاد کند. به دنبال ناآرامی ها دهه های ۱۹۶۰ در امریکا، روان شناسان اجتماعی اعلام کردند که گرمای شدید تابستان موجب آغاز ناآرامی ها شده است. شواهدی در تایید این نظر وجود دارد. تحقیقات آزمایشگاهی دیگر حاکی از آن است که گرما به ایجاد پرخاشگری کمک می کند اما تا حد معینی. اگر گرما بسیار شدید باشد، افراد فقط می خواهند هر چه زودتر از آن موقعیت بگریزند.

 

۲-۹-۸ ) ازدحام

ازدحام شکل دیگری از عوامل استرس زا است که بعضی اوقات در محیط های متراکم از نظر جمعیت، پیش می آید. ازدحام یک موضوع ذهنی است. یعنی واکنش یک فرد به این موقعیت ها ممکن است با واکنش فرد دیگر تفاوت داشته باشد .

 

۲-۱۰) نظریه هایی در رابطه با استرس شغلی

نظریه های ازدحام
مفهوم ازدحام به عنوان شکلی از عوامل استرس زا پنج مدل مختلف ایجاد کرده است:

 

۲-۱۰-۱) مدل اضافه بار

این مدل مفهوم اضافه بار(دریافت درون دادها با سرعتی بیش از آن که بتوان آن ها را پردازش کرد) را در مورد ازدحام به کار می گیرد. این مدل پیش بینی می کند که تعامل اجتماعی زیاد یا نزدیک بودن بیش از اندازه مردم به هم، منجر به اجتناب از تماس اجتماعی از طریق اعمالی چون جبران غیرکلامی برای فاصله گرفتن می شود. به عنوان مثال مسافران یک آسانسور شلوغ با سکوت می ایستند و در حالی که دستهایشان را به کنار بدن خود چسبانده اند، از تماس چشم در چشم اجتناب می کنند تا به نقطه مورد نظر برسند. ازدحام فراوان که معمولاً در شهرهای بزرگ روی می دهد، ممکن است منجر به عادت کنار کشیدن و فیلتر کردن قرینه های اجتماعی بینجامد.

 

۲-۱۰-۲) مدل تداخل

این مدل بر این احتمال تاکید می ورزد که در محیط های دارای جمعیت متراکم، مردمان دیگر مانع رسیدن شخص به هدف یا استفاده او از منابع کمیاب می شوند .تحقیقات تجربی دراین زمینه، کم شدن نمره های دانشجویان را در اتاق های دو نفره که سه نفر را در آن ها جای داده اند، نشان داده است.

 

۲-۱۰-۳ ) مدل کنترل

در مدل کنترل، استرس ، برخاسته از ناتوانی در نفوذ و کنترل روی رویدادهایی است که او می کوشد کنترل خودرا بر آن ها اعمال کند.
پاسخ به از دست دادن کنترل شخی ممکن است شامل کنار کشیدن از دیگران، یا خصومت داشتن بوده، و اگر ادامه یابد به درماندگی آموخته شده منجر شود. برخلاف مدل اضافه بار که پیش بینی می کند چگونه مردم با ازدحام کنار می آیند، مدل کنترل آنچه را که پس از شکست در کنار آمدن پیش می آید، پیش بینی می کند(حسن زاده، ۱۳۸۷).

 

۲-۱۰-۴ ) مدل تنظیم حریم

این مدل پیش بینی می کند که فردی که تماس اجتماعی بیش از حد را تجربه می کند، از میان راهبردهای گوناگونی که برای تنظیم تماس اجتماعی او وجود دارد دست به انتخاب می زند. از جمله کنار کشیدگی فیزیکی، اجتناب از تماس کلامی، و اعلام مرزبندی قلمرو اگر این کوشش های مربوط به «کنترل مرزها» مکرراً با شکست روبه رو شوند، شخص ممکن است سرانجام دچار استرس شده و حتی ممکن است در تمیز خود از دیگران دچار اشکال شود.

 

۲-۱۰-۵ ) تورم

این مدل در مورد «زمینه رفتار» است یعنی، یک مکان قابل تشخیص با ویژگی های فیزیکی معین، و مجموعه ای از نقش های شناخته شده برای شرکت کنندگان در آن. ازدحام ممکن است وقتی به وجود آید که یک زمینه رفتاری دارای تعداد نفراتی بیش از حد مورد نیاز برای ایفای نقش آن باشد.
موقعیتی که «تورم» خوانده می شود. ممکن است منجربه احساس از خودبیگانگی در کسانی شود که احساس می کنند نقش ایفا نمی کنند.

 

۲-۱۰-۶ ) اهمیت زمینه

احساس ازدحام در محیط های نخستین (یعنی جاهایی که یک فرد بیشتر وقت خود را در آن ها می گذارند، با مردم بر اساس فردی تماس دارد و در گستره وسیعی از فعالیت ها که از نظر او مهم اند درگیر است بیشتر خواهد بود، مثلاً در محیط زندگی شخصی. استوکلوز معتقد است که در محیط های نخستین ، منابع ازدحام از قبیل اضافه بار، ناکام کننده بودن و تورم، «امنیت روان شناختی» فرد را مورد تهدید قرار می دهند.در محیط های ثانوی، برعکس، رویا رویی با دیگران نسبتاً موقتی ناشناخته و بدون پیامد است. مراکز خرید، پیاده روها، راهروها در مدرسه و آسانسورها مثال هایی از نمونه اخیرند. ازدحام در چنین محیط هایی ممکن است کمتر تهدید کننده باشد زیرا مردم معمولاً می توانند هر وقت بخواهند آن جاها را ترک کنند.

 

۲-۱۰-۷ ) اهمیت ادراک ها

بعضی از نظریه پردازان بر این عقیده اند که ازدحام بستگی به نحوه درک ما از یک موقعیت دارد.
پاترسون بر این باور است که ازدحام وقتی می تواند روی دهد که مردم انگیختگی ناشی از مجاورت بسیار نزدیک با دیگران را تجربه می کنند، اما تنها وقتی که آن ها واکنش خود را به عنوان پاسخی منفی به مردمان دیگر تلقی کنند. دیگر محققان این گفته را تایید کرده و اظهار می دارند که اسناد انگیختگی به چیزی علاوه بر آدم های داخل یک اتاق می تواند تجربه ازدحام را کاهش دهد.

 

۲-۱۰-۸ )مدل احساس محور استرس حرفه ای

فرض می کند افرادی که احساس استرس زا می کنند زمانی که در معرض یک رویداد درمحیط های خاص قرار بگیرند ممکن است سویه های شغلی را تجربه کنند.

 

۲-۱۰-۹ ) نظریه احساس کانن ـ بارد

این نظریه بیان می کند وضعیتی که یک شخص دچار استرس های فیزیولوژیکی شده است به عنوان مثال، حمله قلبی، ممکن است با استرس روانی به عنوان مثال، بیماری روانی همزمان باشد.

 

۲-۱۰-۱۰ ) نظریه برانگیختگی شناختی اریکسون[۱۲۹]و یورسین[۱۳۰]

از تنوع های استرس که احساس ناامیدی، ناتوانی و عدم توانایی در کنار آمدن با موقعیت های استرس زای یک فرد برانگیزد می تواند سلامت احساس را کاهش دهد. که به طور بالقوه می تواند منجربه احساس ناامیدی، محرومیت و یا نارضایتی شود. به عنوان مثال: اگر فرد احساس کند در کنار آمدن با شرایط استرس زاناتوان است منجربه احساس نارضایتی از شغلش می شود.

 

۲-۱۰-۱۱ ) نظریه خودکار آمدی بندورا

بیان می کند که اگر یک فرد دارای خودکار آمدی بالایی (یعنی باور به توانایی اش در اجرای یک راهکار) باشد این افکار منفی شناختی اش استناد نخواهد شد. استفاده از این تئوری در یک مدل استرس حرفه ای نشان می دهد که اگر یک فرد دارای خودکارایی بالا یعنی اعتقاد به مدیریت احساساتش باشد به طور موثر عوامل استرس زای شغلش را کاهش خواهد داد و سلامت احساس اش را افزایش می دهد وسطح استرس روانی را پایین می آورد.

 

۲-۱۱ ) استرس و شغل

تقریباً همه مردم، زمانی به استرسی که با شغل آنان مرتبط است، دچار می شوند. اغلب این استرس ها جزیی و کوتاه مدت است و تاثیر کمی بر فرد دارد. اما برای بسیاری از مردم، استرس شدید و طولانی مدت است.وظایف محوله ممکن است موجب ایجاد استرس شوند. اول این که، امکان دارد حجم کار خیلی زیاد باشد. بعضی افراد خود را ملزم به انجام دادن کارهای سخت و طولانی مدت می بینند، به دلیل آن که یا به پول آن نیاز دارند یا آن که تصور می کنند رئیس شان از آنان راضی نخواهد بود. نتایج پژوهشها نشان داده که حجم زیاد کار با تعداد حوادث و مشکلات بهداشتی مرتبط است. دوم این که، بعضی از کارها بیش از فعالیت های دیگر استرس زا هستند. برای مثال، کارهای تکراری که از توانایی های کارگر در آن ها استفاده نمی شوند، موجب استرس می شوند.
مساله دیگری که امکان دارد استرس زا باشد، ارزشیابی کار کارمند است، فرایندی که هم برای رئیس و هم کارمند مشکل است.
کارهایی که با جان مردم سروکار دارند نیز استرس زا هستند. مثلاً حجم کار کارکنان پزشکی بسیار زیاد است و آنان اغلب با شرایط حساس مرگ و زندگی سروکار دارند.
کوچکترین اشتباهی ممکن است پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشد. در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان، بسیاری از موقعیت های اضطراری پیش می آید که لازم است تصمیم های آنی گرفته و بی درنگ و دقیقاً اجرا شود. این گونه شرایط و نظایر آن ها در حرفه پزشکی، تاثیر خود را می گذارند و اغلب موجب فرسایش روانی شاغلان این حرفه ها می شوند(مسلش ،۱۹۸۲).
جنبه های دیگری از شغل نیز ممکن است موجب افزایش استرس کارمندان و کارگران شوند. به عنوان مثال، استرس می تواند در نتیجه موارد زیر ایجاد گردد:

 

۲-۱۱-۱)محیط فیزیکی

سروصدا، حرارات، رطوبت و روشنایی شدید می تواند موجب افزایش استرس شود.

 

۲-۱۱-۲ )کنترل نداشتن بر قسمت هایی از کار

کنترل کم بر مراحل یا سرعت کار، موجب ایجاد استرس می شود.

 

۲-۱۱-۳ ) روابط میان فردی ضعیف

در صورتی که رئیس یا همکاران، تندخو، از خود راضی ، بی تفاوت یا سخت گیر باشند، استرس شغلی نیز یاد خواهد بود.

 

۲-۱۱-۴) ارتقا و تایید ناکافی

در صورتی که کارمندان مورد تایید رئیس قرار نگیرند یا به ارتقای شغلی که تصور می کردند لیاقتش را دارند، دست نیابند، احساس استرس خواهند کرد(حسن زاده، ۱۳۸۷).

 

۲-۱۱-۵ ) از دست دادن شغل

افرادی که شغل خود را در خطر می بینند یا آن را از دست می دهند، دچار استرس می شوند. کارگرانی که احساس می کنند امکان دارد اخراج شوند یا جزء کارگران مازاد بر نیاز قرار گیرند احساس امنیت شغلی نمی کنند و این امر،به ویژه اگر امید چندانی به یافتن کاری دیگر نداشته باشند، موجب ایجاد استرس می شود .بیکاری (قادر به پیدا کردن کار نبودن) و بازنشستگی دلایل عمده شاغل نبودن است.
پژوهش ها نشان داده است که بیکاری با نشانه های فیزیولوژیکی و روانی استرس،مانند از دست دادن عزت نفس و افزایش فشارخون، ارتباط دارد.

 

۲-۱۱-۶) تعارض

تعارض یکی از منابع عمده استرس است. کشمکش هایی که تعارض ایجاد می کنند، معمولاً سه دسته اند.

 

۲-۱۱-۷) خوشایند/خوشایند

تعارض هایی که در نتیجه وجود دو موقعیت ناهمساز،اما خوشایند ایجاد می شود.
برای مثال افرادی که برای بهبود سلامتشان سعی می کنند وزن خود را کاهش دهند، زمانی که غذاهای خوشمزه ولی چاق کننده را می بینند، اغلب دچار کشمکشی درونی می شوند.
اگرچه افراد معمولاً این نوع از تعارض ها را به نسبت راحت حل می کنند، هر چه تصمیم گیری به نظرشان مهم تر بیایدبه استرس بیشتری دچار خواهند شد.

 

۲-۱۱-۸ ) ناخوشایند/ناخوشایند

کشمکش­هایی که در نتیجه انتخاب میان دو موقعیت ناخوشایند ایجاد می­شوند. زمانی که تاخیر یا فرار امکان نداشته­باشد، مردم اغلب میان دو انتخاب مردد می­مانند و نظرشان را پیوسته عوض می­ کنند و بعضی­اوقات از دیگران می­خواهند به جای ایشان تصمیم بگیرند. موقعیت­های ناخوشایند/ ناخوشایند برای اغلب مردم پراسترس است و به سختی حل می شود.

 

۲-۱۱-۹ ) خوشایند/ناخوشایند

زمانی پیش می آید که ویژگی های هم خوشایند و هم ناخوشایند را در یک هدف یا موقعیت ببینیم. این نوع از تعارض ممکن است استرس زا باشد و به سختی حل شود (سارافینو،۱۳۸۴).

 

۲-۱۱-۱۰) خوشایند، ناخوشایند و چندگانه

فرد با چندین هدف دارای جاذبه­های مثبت وضعی سروکار دارد. در واقع می توان گفت که پیچیده ترین نوع تعارض است. نمونه این تعارض ممکن است در شب امتحان به وجود آید و آن زمانی است که می خواهید از دو کار مطالعه کردن و میهمانی رفتن یکی را انتخاب نمایید. هر انتخاب جنبه ای مثبت و منفی خاص خود را دارد. مطالعه کردن خستگی می آورد اما نگرانی از مردود شدن را کاهش می دهد و مهمانی رفتن خوشایند است اما احتمال دارد که نمره امتحان پایین بیاید.

 

۲-۱۲ ) اثرات استرس در محیط کار

استرس باعث فشارهای روانی بسیاری بر روی فرد می شود که این فشارها به شکل های مختلف در رفتار فرد در محیط کاری خود را نشان می دهد. برخی از این رفتارها عبارتند از:

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:23:00 ق.ظ ]