فضای باز و آزمایشگری

 

فضای باز برای ایده های جدی( استاتا، ۱۹۸۹)
پایان نامه - مقاله - پروژه
یادگیری مستمر و فرهنگ آزمایشگری(مک گیل و اسلوکوم، ۱۹۹۳)
آزمایشگری و یادگیر از تجربیات گذشته و دیگران(گاروین،۱۹۹۳)
کارآفرینی( اسلاتر و نارور، ۱۹۹۵)

 

 

 

انتقال و یکپارچه سازی دانش

 

کار تیمی( استاتا، ۱۹۸۹)، یادگیری تیمی(سنگه، ۱۹۹۰)
یکپارچه سازی دانش داخلی(لئونارد۰ بارتون، ۱۹۹۲)، انتقال دانش( گاروین، ۱۹۹۳)
انتقال دانش و کار تیمی و حل مساله گروهی( گاه و ریچارد،۱۹۹۷)
تیم گرایی و حافظه گرایی(هالت و فرل،۱۹۹۷)

 

 

 

منبع: گومز و همکاران، ۲۰۰۱

نوآوری سازمانی

شرکتها برای بقا در محیطهای شومپیتری باید از پس تغییرات فزاینده و پیچیده محیط کسب و کار برآیند. در این زمینه شرکتهای با ظرفیت بالای نوآوری نسبت به دیگر شرکتها موفق ترند و قادرند به چالشهای محیطی از خود عکس العمل سریع نشان دهند(براون و آیسنهارد[۷۷]، ۱۹۹۵). همچنین این نوع شرکتها می توانند از فرصتهای ایجاد محصول و فرایند جدید بهتر بهره برداری کنند. ادبیات مدیریت بر نقش کلیدی نوآوری در زمینه کسب مزیت رقابتی تاکید کرده است. نوآوری شرط اصلی رقابت در قرن ۲۱ می باشد(حسینی و سالار، ۱۳۹۱). نوآوری نیروی محرک رشد و تغییر در صنعت بوده و فرایندی است که در آن کارآفرینان فرصت های سودآور را تصرف می کنند و عوامل تولید را برای ساختن نظامی کارا و اثرگذار با هم ترکیب می کنند. نوآوری می تواند انعطاف پذیری و توانایی انطباق سازمان ها را در مواجهه با محیط افزایش دهد(زعفرانیان و همکاران، ۱۳۹۱). سازمانهای کوچک و بزرگ اقدام به ارزیابی مجدد محصولات، خدمات و عملیات خود کرده اند تا فرهنگ نوآوری را به وجود آورند. این باز بینی مجدد، بدین دلیل صورت می گیرد که پرورش فرهنگ نوآوری در درون سازمان، بهترین تضمینی است که یک سازمان بتواند در محیطی که بازارهای آن به سرعت به پیش می روند، پایدار بماند. در ادامه به رویکردهای نوآوری، تعریف نوآوری، انواع نوآوری و مراحل نوآوری و… پرداخته می شود.

رویکردهای نوآوری

محققان و صاحبنظران، مطالعات و تحقیقات زیادی در زمینه نوآوری داشته اند که به سه رویکرد کلی نسبت به نوآوری اشاره کرده اند که عبارتند از: رویکرد ساختار گرایی، رویکرد فرد گرایی و رویکرد تعاملی که در ادامه به شرح آنها پرداخته می شود:

رویکرد فرد گرایی

فرض این رویکرد بر این است که افراد منبع عمده نوآوری در سازمانها می باشند. این دیدگاه بر ویژگی های فردی مثل سن، جنسیت، سطح تحصیلات، خلاقیت و سبک شناختی و … به عنوان شرط خلق نوآوری تاکید خاصی دارد. خلاقیت به معنی توسعه ایده های جدید است ولی نوآوری به پیاده سازی ایده های جدید از طریق یکسری مراحل اشاره می کند. رفتار نوآورانه به عنوان یک ویژگی منحصر بفرد در افراد در نظر گرفته می شود(آمابیل[۷۸]، ۱۹۸۸). ویژگیهای فردی ممکن است تحت الشعاع نقشها و موقعیتهای سازمانی قرار گیرد(ایوان و بلک[۷۹]، ۱۹۶۷).
آندرسون و کینگ[۸۰] (۱۹۹۳) نوآوری را به عنوان فرایند شناختی که تحت تاثیر عوامل روانشناختی و اجتماعی قرار می گیرد، تعریف کردند در حالیکه طبق تغییرات وضع موجود نوآوری سازمانی یک فرایند اجتماعی است. این رویکرد بر استعدادهای فردی تاکید زیادی دارد.

رویکرد ساختارگرایی

این رویکرد فرض می کند که نوآوری مبتنی بر ویژگیهای سازمانی است که به سازمانها در مواجهه با تغییرات محیطی یاری می رساند. این رویکرد بر نقش ساختار و فعالیتهای معمول سازمانی در فرایند نوآوری تاکید می کند. اولا فرض می شود که درجه ای از نوآوری بوسیله ساختار یک سازمان تعیین می شود. ثانیا نوآوری در سازمانهای با ساختار مکانیکی کندتر از سازمانهای با ساختار ارگانیکی رخ می دهد. روانشناسان سازمانی به این نتیجه رسیدند که نوآوری در ساختارهای تخت نسبت به ساختارهای سلسله مراتبی سطح بالاتری دارد. سازمانهایی که معمولا دارای ویژگی های ساختاری مانند عدم تمرکز در تصمیم گیری، قوانین و مقررات کمتر، قدرت انطباق و ارتباطات سریع بین واحدها هستند، فضای نوآورانه بیشتری را برای افراد فراهم می کنند(وست و آلتینک[۸۱]، ۱۹۹۶).

رویکرد تعاملی

این رویکرد نوآوری را به عنوان فرایند تعامل بین افراد، سازمان و محیط معرفی می کند. این دیدگاه بر اهمیت محیط (داخلی و خارجی) در فرایند نوآوری تاکید می کند. هارلی و هالت[۸۲](۲۰۰۱) به این نکته اشاره کردند سازمانهایی که فرهنگشان بر خلق نوآوری تاکید می کند، در دستیابی به مزیت رقابتی موفق ترند.

تعاریف نوآوری

نخستین بار شومپیتر، در سال ۱۹۳۴ مفهوم نوآوری را تعریف کرد. او نوآوری را توسعه اقتصادی مرتبط دانست و آن را به عنوان ترکیب جدید از منابع مولد ثروت، معرفی کرد. کار او شامل پنج مورد مشخص بود: معرفی محصولات جدید، شیوه های جدید تولید، شناسایی بازارهای جدید، تسخیر منابع جدید مواد اولیه و امکانات و شیوه های جدید سازماندهی تجارت(میکلادیس و میلیوس[۸۳]، ۲۰۰۹). دافت[۸۴] (۱۹۷۸) نوآوری را به عنوان ایجاد و پیاده سازی ایده ها، فرایندها، محصولات وخدمات جدید تعریف می کند. در برخی مطالعات نوآوری به عنوان فرایند اجتماعی تعریف می شود که تغییرات عمده ای در ساختار و رویه های سازمانی ایجاد می شود. کیم و همکاران[۸۵] (۱۹۹۳) نوآوری سازمانی را به عنوان نرخ تغییرات تکنولوژیکی در محصولات و فرآیندها معرفی می کند که بوسیله مجموع کل تغییرات تکنولوژیکی در محصولات و فرایندها سنجش می شود. کوپر و جونز[۸۶] (۱۹۹۸) نوآوری را به عنوان چیز جدید یا بهبود یافته ای بوسیله شرکت جهت ایجاد ارزش افزوده معناداری تعریف می کند. آمابیل و همکاران (۱۹۹۶) نوآوری را به عنوان پیاده سازی ایده های خلاق درون سازمان معرفی می کند. دیانگ و مارسیلی[۸۷] (۲۰۰۶) به تمایز نوآوری و کارآفرینی اشاره کردند و بیان کردند که نوآوری از طریق فعالیتهای کارآفرینانه و خلاقانه رخ می دهد. بعبارتی محصول فعالیتهای کارآفرینی، نوآوری می باشد. شان و الریچ[۸۸] (۲۰۰۴) نوآوری را ایجاد محصولات جدید، تجاری سازی تکنولوژی ها و ایجاد شرکتهای جدید معرفی می کند. نورث و اسمالبون[۸۹] (۲۰۰۰) نوآوری را به عنوان ظرفیت کلی نوآوری سازمان در معرفی محصولات جدید به همراه ترکیب گرایش راهبردی با رفتار و فرایندهای نوآوری معرفی میکنند. در این پژوهش از تعریف دامانپور استفاده شده است.دامانپور[۹۰] (۱۹۹۱) نوآوری را به عنوان یک محصول یا خدمت جدید، تکنولوژی تولید جدید، ساختار جدید، سیستم مدیریتی جدید یا طرح جدید و یا برنامه های مرتبط با اعضای سازمان تعریف می کند.

انواع نوآوری

دامانپور(۱۹۹۱) نوآوری را به دو نوع تکنیکی و بنیادی طبقه بندی کرده است که نوآوری تکنیکی شامل فرایند جدید، محصولات و خدمات جدید و نوآوری بنیادی به رویه ها، سیاستها و فرمهای جدید سازمانی اشاره دارد. نایت[۹۱] ( ۱۹۶۷) طبقه بندی دیگری از نوآوری را مطرح کردند که شامل ۱٫ نوآوری محصول یا خدمت ۲٫ نوآوری فرایند تولید ۳٫ نوآوری ساختار سازمانی ۴٫ نوآوری افراد. نوآوری محصول یا خدمت شامل معرفی محصولات یا خدمات جدید می باشد. نوآوری فرایند تولید شامل معرفی عناصر جدید در انجام کارها، تصمیمات و سیتمهای اطلاعاتی و یا عملیات خدماتی و پیشرفت تکنولوژی می باشد. نوآوری ساختار سازمانی به قدرت ارتباط سازمان، سیستمهای پاداش رسمی اشاره دارد. نوآوری افراد نیز به تعویض وتغییر پرسنل از طریق مرخصی و یا اخراج و تغییرات کارکنان در سطح سازمان، قوانین کار ، رفتار و فرهنگ اشاره دارد. هوگارد و هانسن[۹۲] در سال۲۰۰۴ نوآوری را به سه نوع نوآوری محصول، فرایند و سیستمهای تجاری تقسیم کرد که در این طبقه بندی نوآوری سیستمهای تجاری به هر نوع نوآوری که در محصول و فرایند رخ نمیدهد، اشاره دارد مثل گرایش مشتری یا بازار . کوپر[۹۳] در سال ۱۹۹۸ مدل چند بعدی از نوآوری را ارائه داد که انواع نوآوری را در سه بعد دوتایی طبقه بندی کرد که شامل محصول/فرایند، فناوری/اداری، تدریجی/ بنیادین می باشد که در شکل زیر آورده شده است:
شکل۲-۳: انواع نوآوری از دید کوپر
فناوری
اداری
محصول
فرایند
بنیادین
تدریجی
منبع: کوپر، ۱۹۹۸
رضوانی و گرایلی نژاد در پژوهشی انواع نوآوری را در جدولی نشان دادند که در زیر آمده است :
جدول۲-۳: انواع نوآوری سازمانی

 

 

ردیف

 

محققان

 

سال

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:19:00 ب.ظ ]