ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تاثیر کاربرد کودهای فسفره و همزیستی قارچ میکوریز با ذرت ... | ... | |
عناصر سنگین و مضرات آناز جمله مهمترین آلایندههای محیطزیست عناصر سنگین میباشند که در چند دهه اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند. این عناصر در خاک، بویژه در زمینهای کشاورزی، به تدریج تجمع یافته و می تواند به سطوحی برسد که امنیت غذایی بشر را تهدید نماید. سالانه هزاران تن از این عناصر که ناشی از فعالیتهای شهری، صنعتی و کشاورزی است وارد خاک می شود. به عنوان مثال سالانه بیش از ۳۸ هزار تن کادمیوم و ۱ میلیون تن سرب از منابع مختلف به خاک اضافه می شود (الووی، ۱۹۹۵؛ هولدن، ۱۹۸۹). استخراج معادن، ذوب فلزات و مصرف سوختهای فسیلی بیشترین منابع آلودگی خاک هستند. هر ساله نیز مقادیر قابل توجهی لجن فاضلاب، پساب و کمپوست ضایعات شهری به خاک افزوده میگردد. از منابع دیگر آلودگی خاک به عناصر سنگین، میتوان به گرد و غبار اتمسفری حاصل از کارخانجات تولید انرژی و کارخانجات صنعتی اشاره کرد (الووی، ۱۹۹۰؛ کیواواویلر، ۱۹۹۸). پراکنش برخی فلزات سنگین در خاکهای ایرانبا تجزیه نمونههای خاک جمعآوری شده از زمینهای کشاورزی مجاور کارخانجات استان زنجان، گلچین (۱۳۸۲) مقدار کادمیوم کل و قابل استخراج با DTPA[1] را به ترتیب بین ۱۰ تا ۳۲۳۳ و ۳ تا ۴۷ و مقدار سرب کل و قابل استخراج با DTPA را به ترتیب ۵۹ تا ۱۵۸۵۰ و ۵/۰ تا ۹۸ میلیگرم در کیلوگرم خاک گزارش کرد که نشاندهنده آلودگی شدید خاکهای مطالعه شده به عناصر مذکور میباشد. سربیکی از سمیترین عناصرسنگین برای انسان خصوصاً اطفال سرب میباشد. این عنصر با ورود به محیط، نهایتاً به زنجیره غذایی وارد و مسمومیت شدید حیوانات و انسانها را باعث میگردد (باسک و همکاران، ۱۹۹۳). همچنین در اولویت بندی سازمان حفاظت محیطزیست امریکا (EPA) بین مضرترین فلزات جهان این عنصر در رده دوم قرار دارد (لیو و همکاران، ۲۰۰۶). سرب در اتمسفرسرب موجود در اتمسفر اطراف کره زمین بیشتر نتیجه استفاده از ترکیبات سرب در سوخت وسایل نقلیه است. استفاده از تترا اتیل سرب، تترا متیل سرب، برمید اتیلن، برمید اتیل و دیگر ترکیبات با مقدار سرب حدود ۷۸/۰ گرم در لیتر که منجر به انتشار برمید و اکسید سرب از اگزوز ماشینها می شود (کیواواویلر، ۱۹۸۰). در سال ۱۹۷۰ در آمریکا، ماشینها سالیانه حدود ۲۵۰۰۰۰ تن تترا اتیل سرب مصرف مینمودند. سرب منتشرشده از اگزوز ماشینها عمدتاً به شکل نمکهای هالیدی نظیر PbBrCl،PbBr+، Pb(OH)Br، Pb(O)2PbBr2 است. این ذرات سرب منتشر شده معمولاً ناپایدار بوده و به راحتی به اکسیدها و کربناتها و سولفاتهای سرب تبدیل میگردد (کیواواویلر، ۱۹۸۰؛ مک لافلین، ۱۹۹۴). سرب در خاکدر شرایط طبیعی زمین پایدارترین ترکیب سرب مخصوصاً در شرایط اسیدی، فسفات سرب است. حلالیت سرب در خاکهای آهکی، بوسیله کربنات سرب کنترل می شود و در خاکهای غیر آهکی، بهوسیله Pb(OH)2، Pb3(PO4)2، PbO(PO4)2 و یا Pb10(PO4)6(OH)2 مهار می شود که بستگی به پهاش خاک دارد. در پهاش کمتر از ۶، تبادل یونی مهمترین فرایند در نگهداری سرب در خاک است. سرب می تواند در مقادیر بیشتر از ظرفیت تبادل کاتیونی جذب گردد. احتمالاً تشکیل گونه های هیدروکسید نظیر Pb(OH)+ یا رسوب هیدروکسیدهای سرب دو ظرفیتی در این پدیده نقش دارد (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). منشأ طبیعیسرب (Pb) با مقدار معمول ۲ تا ۳۰۰ میلیگرم در کیلوگرم خاک کمتحرکترین عنصر در بین عناصر سنگین، محسوب می شود (چارلاتچکا و همکاران، ۲۰۰۰). میانگین غلظت آن در قشر پوسته زمین حدود ۱۵ میلیگرم در کیلوگرم است. دو نوع سرب در محیط شناخته شده است: منشأ انسانیدر خاکهای غیرآلوده غلظت سرب کمتر از ۲۰ میلیگرم در کیلوگرم است، اما در نواحی آلوده غلظتهای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر غلظت طبیعی آن نیز در خاک وجود دارد (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). سرب می تواند از منابع مختلفی وارد چرخه حیات شده و سبب آلودگی محیطزیست گردد و در زندگی جانداران اختلالاتی به وجود آورد. سرب موجود در خاک، آب، هوا در نتیجه فعالیتهای بشری از جمله کاربرد سموم کشاورزی، پسماندهای شهری، لجن فاضلابهای شهری، کارخانجات ذوب فلزات و معادن حاصل می شود (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). گونه های سرب در محلول خاکاز گونه های هیدرولیزی مهم سرب در محلول خاک میتوان به PbOH+ اشاره نمود که در پهاش ۷/۷ ، غلظت آن برابر غلظت کاتیون آزاد دو ظرفیتی سرب خواهد بود و در پهاش بیشتر از ۷/۷ غلظت این گونه از Pb2+ تجاوز مینماید (آندرسون و همکاران، ۲۰۰۰). سرب در گیاهگیاهان به علت حلالیت خیلی کم سرب در خاک قادر به جذب مقدار زیاد آن نمیباشند و عمده سرب موجود در خاک برای گیاه غیرقابل استفاده است. در پژوهشی جذب سرب بوسیله گیاه جو مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که تنها ۰۰۳/۰ تا ۰۰۵/۰ % سرب کل خاک توسط گیاهان جذب شد (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). علیرغم گزارشهای متعدد در مورد جذب اندک سرب بوسیله گیاهان، ولی بعضی گونه ها نظیر تالاسپی، ذرت و آفتابگردان مقادیر قابل توجهی سرب را در بافتهای خود خصوصاً در ریشه ذخیره می کنند. این عنصر عمدتاً از طریق تارهای کشنده جذب شده و به مقدار قابل توجهی در دیواره سلولی ذخیره میگردد. در تحقیقی مشاهده شد که جذب سرب بوسیله گیاهان به طور غیر فعال صورت میگیرد و مقدار جذب نیز با کاهش دما و آهک دهی کم می شود (زیمدال و کوپه، ۱۹۷۷). اخیراً قابلیت استفاده ترکیبات آلی سرب (عمدتاً سرب آلکیلدار) و اثرات سمی آن بر روی گیاهان مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً تترا آلکیلهای سرب در خاک سریعاً به ترکیبات محلول سرب تبدیل شده و به آسانی در دسترس گیاه قرار میگیرد. از این جهت گیاهان رشدیافته در این خاکها دارای مقادیر سرب نسبتا بالایی در اعضای رویشی وزایشی خود هستند (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). زیمدال و کوپه (۱۹۷۷) نشان دادند که در شرایط خاص، سرب در داخل گیاه متحرک است و قادر است از خاک به بخشهای خوراکی گیاهان انتقال یابد. همچنین آنها بیان نمودند عامل اصلی در انباشتگی سرب در بافتهای ریشهای، رسوب سرب مخصوصاً بصورت پیرو فسفات سرب در طول دیواره سلولی است. همچنین ترکیبات سرب رسوب یافته در ریشه ها، ساقه ها و برگ ها نشان داد که انتقال و رسوب سرب در بافتهای گیاهی مختلف دارای روند مشابهی است. گزارشهای متعددی در مورد اثرات سمی سرب بر فرآیندهایی نظیر فتوسنتز، تقسیم سلولی و جذب آب وجود دارد. سرب در تنفس و فتوسنتز گیاهان به علت ایجاد اختلال درفرایند انتقال الکترون مساله ساز میباشد. این واکنشها حتی در غلظتهای کمتر از ۱ میکروگرم بر گرم سرب در میتوکندری ذرت کاهش مییابد. با افزایش غلظت سرب به حدود ۱ میکروگرم بر گرم در برگهای آفتابگردان، فرایند فتوسنتز به حدود نصف کاهش مییابد.. مخربترین اثر سرب بر ساختمان گیاه، تخریب پلاسمالما است به گونه ای که با تأثیر بر قابلیت نفوذ آب منجر به اختلال در رشد گیاه میگردد (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). لان و همکاران گزارش کردند که سرب با ترکیبات در دیواره سلولی خصوصاً با اسید پکتیک پیوند قوی برقرار کرده و تأثیر قابل ملاحظه ای بر خاصیت انعطاف پذیری و شکلپذیری دیواره سلولی دارد. دامنه طبیعی غلظت سرب در گیاهان از ۲/۰ تا ۲۰ میلیگرم در کیلوگرم و حد بحرانی آن ۳۰ تا ۳۰۰ میلیگرم در کیلوگرم گزارش شده است (چارلاتچکا و همکاران، ۲۰۰۰). سرب در انسانسرب در آب، غذا و هوا یافت می شود و راههای انتقال آن به انسان و تأثیر آن در افراد مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، جنین انسان از طریق جفت خود و یا اطفالی که از شیر مادر تغذیه مینمایند، میتوانند در معرض خطر آلودگی به سرب قرار گیرند. این عوامل ممکن است منجر به بروز اثرات زیانباری در طول دوره رشد اطفال گردد. در مورد افراد مسن، آزاد شدن سرب در استخوان در اثر حل شدن ترکیبات موجود در آن در نتیجه پوکی استخوان یا حل شدن ترکیبات موجود در اسکلت افراد مسن باعث انتقال آن به برخی از اعضای مهم بدن نظیر کلیه و مغز می شود (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). سرب در زنجیره غذاییسرب پس از ورود به بدن انسان به طور عمده در استخوان و همچنین در کلیه و کبد انباشته می شود. یک منبع ذخیره ای کوتاه مدت برای سرب، خون میباشد که معیار مفیدی در سنجش مقدار آلودگی افراد به سرب به شمار میرود (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). عمده مسمومیت اطفال با سرب در اثر مصرف آن از محیط از طریق گردوغبار، خاک، ذرات رنگ، سرامیک، آب آشامیدنی و داروهای خاص است (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). در افراد مسن، مسمومیت با سرب عمدتاً در اثر استشمام در محیط کار، محیطهای پر رفتوآمد، نواحی صنعتی و مصرف آن از طریق غذا و آب آشامیدنی است (وانگ و سلیم، ۲۰۰۳). تاثیر سرب بر سلامتی انسانمهمترین اثر سرب در اطفال، ایجاد اختلال در سیستم عصب مرکزی است. این عنصر می تواند سبب تأخیر در رشد فیزیکی، کاهش ضریب هوشی و تغییر رفتار اطفال گردد. این اثرات هنگامی رخ میدهد که مقدار سرب در خون اطفال به حدود ۲۰-۱۰ میکروگرم در دسی لیتر برسد. محققان مشاهده کردند، هنگامی که مقدار سرب خون به ۱۰ میکروگرم در دسی لیتر برسد اختلال در رفتار و رشد فکری اطفال، کاهش دوره حاملگی در زنان آبستن و کاهش وزن نوزاد را به همراه خواهد داشت. در مطالعه انجام شده با اشخاصی که در مجاورت معدنی در لهستان زندگی میکردند، مشخص شد که غلظت سرب خون اطفال ۸-۶ ساله ۲۶% و اطفال ۱۵-۱۴ ساله ۱۱% بیشتر از مقدار حد مجاز آن یعنی ۲۰ میکروگرم در لیتر بوده است (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). در صورتی که غلظت سرب در خون این افراد از حد ۲۰ میکروگرم در دسی لیتر بالاتر رود افزایش فشار خون را به دنبال دارد. علایم اصلی مسمومیت افراد مسن با سرب، دربرگیرنده اختلالات گوارشی نظیر کاهش اشتها، سوء هاضمه، یبوست و شکم درد و علایم عصبی نظیر پرخاشگری، اغماء، تشنج و علایم دیگر نظیر درد مفصل و ماهیچه، خستگی و رعشه است (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). بطور کلی در اطفال، سرب سبب بروز مشکلاتی از قبیل کاهش بهره هوشی، کند شدن رشد فیزیکی و مشکلات شنوایی میگردد. در افراد بالغ، ممکن است سبب کم خونی، امراض کلیوی، آسیب رساندن به مغز و سیستم عصبی، افزایش فشار خون، غیر عادی شدن تولید مثل و متابولیسم ویتامین D و در حالت شدید سبب مرگ گردد (وانگ و سلیم، ۲۰۰۳). روشهای پاکسازی و اصلاح خاکهای آلوده
روش های بیولوژیکیروشهای مختلفی برای مدیریت و اصلاح زیستی (Bioremediation) خاکها و آبهای آلوده به عناصر سنگین به وسیله محققین مورد استفاده قرار گرفته است (اسپارکس، ۱۹۹۵). روشهای غیربیولوژیکیکه شامل روشهای فیزیکی و برداشت خاک آلوده و خاک برداری و انتقال لایه های خاک، تثبیت شیمیایی و استفاده از جاذبهای مختلف برای تثبیت عنصر آلاینده از خاک و یا حذف عنصرآلاینده از آب، تجزیه عناصر سنگین توسط هوادهی، درآمیختن خاک آلوده با آسفالت و شستن خاکهای آلوده با محلولهایی از اسیدها و کلات کننده های قوی در خاک میباشد (بارگاوا و همکاران، ۲۰۱۲؛ اسپارکس، ۱۹۹۵). این روشها دارای کارآمدی کم و هزینه بالا بوده و سبب تخریب ساختمان و کاهش حاصلخیزی خاک میشوند و تا حد زیادی وابسته به نوع آلایندهها، ویژگیهای خاک و شرایط محل مورد نظر میباشند. (هه و یانگ، ۲۰۰۷). قارچهای میکوریز
تاریخچههمزیستی قارچ با گیاهان از حدود یک قرن پیش مشخص شده و تا امروز اطلاعات فراوانی در مورد ویژگیهای ساختاری، پراکنش، فیزیولوژی و بومشناسی این همزیستی به دست آمده است. همزیستی قارچ های میکوریزی از ۴۶۰ میلیون سال قبل، ابتدا در بازدانگان و خانواده سرخسها و سپس در اکثر پوشش های زمینی صورت گرفت (رد و همکاران، ۲۰۰۰). فرانک گیاهشناس آلمانی در سال ۱۸۸۵ کلمهی یونانی Mycorrhizae را که به معنی قارچ ریشه است، به کاربرد که از دو بخش Myco به معنای قارچ و Rhizae به معنی ریشه تشکیل شده است. همزیستی میکوریزی از رایجترین و سابقهدارترین رابطه همزیستی در سلسله گیاهان است و یکی از مهمترین انواع میکوریزها، میکوریز آرباسکولار (AM) میباشد که از نظر کشاورزی اهمیت فوقالعاده زیادی دارد و به عنوان یک نوع کود زیستی برای افزایش محصولات کشاورزی با اهمیت میباشد، زیرا ریشه اغلب گیاهان مرتعی، زراعی و باغی با میکوریز همزیست هستند ( شارما و جوهری، ۲۰۰۲). تقسیم بندی و وظایف قارچ های میکوریزبر اساس تفاوتهای مورفولوژیک میکوریز به دو دسته کلی اکتومیکوریز و اندومیکوریز تفکیک شدهاند، که در حالت اندومیکوریز میسیلیوم قارچ به داخل بافت ریشه و سلولهای روپوست و پوست نفوذ میکند، ولی هیچ نوع میسیلیومی بر سطح ریشه مشاهده نمیشود. در نتیجه هیفها در داخل و یا در فضای سلولهای میزبان قرار میگیرند. این قارچ به آندودرم و استوانه آوندی و مریستمهای ریشه نفوذ نمیکند. در همهی قارچهای میکوریز آرباسکولار، هیف داخل سلول میتواند ساختاری مشابه با مکنده ایجاد کند که از نظر شکل ظاهری درختچه مانند است و آرباسکول نامیده میشود و وظیفهی آن تبادل مواد غذایی مابین قارچ و گیاه میزبان است (اسمیت و رید، ۲۰۱۰). به غیر از آرباسکول، وزیکولها که اندامهای بیضوی یا تخممرغی شکل و غنی از ترکیبات لیپیدی با دیواره نازک هستند، از متورم شدن سلولهای میانی یا انتهایی هیفهای درون ریشهای تشکیل میشوند که در برخی جنسها دیده نمیشود. استقرار میکوریز در ریشه باعث تغییر فیزیولوژیکی گیاه میشود مانند تغییر در ترکیب عناصر در بافتهای گیاهی، تعادل هورمونی و الگوی تخصیص منابع کربن، همچنین قارچ ترکیب ترشحات ریشه را تغییر میدهد و گسترش میسیلیومها در خاک به عنوان منبعی از کربن برای جوامع میکروبی خاک عمل میکند و باعث تغییر فیزیکی محیط خاک میشود (گریندر، ۲۰۰۰).
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:28:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|