تمرین بی هوازی
تمرینات بیهوازی یا بیشینه به ورزشهایی گفته میشود که برای مدت زمان کوتاه (کمتر از ۲ دقیقه) و با شدت بیش از ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب صورت میگیرد. ورزشهای مثل دوی سرعت ۱۰۰ متر و یا ۸۰۰ متر همچنین ورزشهای گروهی مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال از نوع تمرینات بیهوازی محسوب میشوند. هر چند زمان ورزشهای گروهی مذکور بیش از ۲ دقیقه طول میکشد ولی باید توجه داشت یک فوتبالیست هنگام ۹۰ دقیقه بازی فوتبال تمام مدت بطور پیوسته در حال دویدن نیست بلکه در بین فعالیت به استراحت و یا تماشای بازی نیز می پردازد بنابراین این گونه ورزشها در طبقه تمرینات بیهوازی جا میگیرند. از نشانههای تمرین بیهوازی افزایش بیش از حد ضربان قلب هنگام تمرین و تجمع اسیدلاکتیک در عضلات فعال و خستگی مفرط می باشد بطوری که اگر شدت تمرین بالا باشد مثل مسابقه دویدن ۸۰۰ متر فرد پس از مسابقه نیاز به زمان زیادی برای بازسازی انرژی از دست رفته و استراحت دارد(متجدد، ۱۳۸۳).
تمرین بی هوازی مجموعه فعالیت هایی است که به منظور بالا بردن آمادگی بی هوازی اجرا می شود . تمرین سرعتینمونه ای از تمرینات بی هوازی است .در بر نامه ریزی تمرین توجه به دواهمیت بسیاری دارد.اصل اول ویژگی تمرین است . بر پایه این اصل طراحی واجرای برنامه تمرین بی هوازی باید با در نظر گرفتن سیستم انرژی عضلات و اندام اصلی در گیر در هر ورزش انجام شود . اصل دوم که اهمیت ویژهای در علم تمرین دارد اصل اضافه بار است . بر پایه این اصل تمرین باید به گونه ای طراحی شود که عضلات واندام های دربا بار کاری بیش از آنچه که در شرایط عادی روبرو هستند تمرین کنند. دستکاری شدت تمرین وتعداد جلساتتمرین از روش های اعمال اضافه بار است. ظر فیت های بی هوازی کل مقدارانرژی است که عضلات می توانند آن رابدون مصرف اکسیژن تامین کنند با توجه به محدود بودن ذخایر ATPوPCعضلات ظرفیت حفظسطوحATPبه وسیله انرژی حاصل از تجزیهPCمحدود است . بنابراین ذخایر فسفاژن می توانند نیاز های انرژی عضلات را تنها به مدت چند ثانیه (زیر۱۰ثانیه)تامین کنند فراسوی این نقطه عضلات با ید برفرایند های دیگری مانند دستگاه اسید اکتیک ویا هوازی تکیه کنند روش دیگر برای تولید ATPآزاد سازی انرژی از تجزیه گلیکوژن است . فردی با میا نگین وزن ۶۵ کیلوگرم و۱۲در صد چربی بدن دارای ۱۱۰گرمذخیره گلیکوژن کبد ۲۵۰گرم ذخیره گولیکوژن عضله ۱۵گرم گلوکز موجود در مایعات بدن مثل خون است. اسیدی شدن تارها ی عضلانی ودر پی آن اختلال در تجزیه گلیکوژن موجب محدودیت دستگاه اسید لاکتیک در تولید انرژی برای فعالیت های شدید بالای ۲ دقیقه می شود. بنا بر این مقدار کل انرژی که از دستگاه فسفاژن به دست می آید ظر فیت بی هوازی بی اسیدلاکتیک و مقدار کل انرژی که از دستگاه اسید لا کتیک حاصل میشود ظرفیت بی هوازی با اسید لاکتیک نامیده می شود. توان بی هوازی حد اکثر مقدار انرژی است که بدن می تواند آن را در مدت زمان معین بدون مصرف اکسیژن تامین کند. پیش از این فیزیولوژیست های ورزشی ظرفیت بی هوازی را شاخصی برای دستگاه اسید لا کتیک درنظر می گرفتند بر اساس یافته های اخیر توان بی هوازی حد اکثر مقدار انرژی است که بدن می تواند آن را درمدت زمان معین توسط دو دستگاه انرژی بی هوازی یعنی فسفاژن واسید لاکتیک تامین کند بر همین اساس حد اکثر انرژِی حاصل از دستگاه فسفاژن بی اسید لاکتیک یا توان الاکتیک وحداکثر انرژی حاصل از دستگاه اسید لاکتیک توان با اسید لاکتیک یا توان لاکتیک نامیده می شود(متجدد، ۱۳۸۳).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
مفاهیم اساسی در آمادگی بی هوازی
فعالیتهای بی هوازی : به آن گروه از فعالیتها یا ورزش ها که اجرای آنها به حضور و مصرف اکسیژن وابسته نیست، ورزش بی هوازی اطلاق میشود. مانند انواع پرتابها، دوی ۱۰۰متر، پرشها، وزنه برداری و فعالیتهایی که با سرعت بالادرمدتزمانکوتاه (بینچندثانیهتا۳دقیقه) انجاممی شوند(بلوچی، ۱۳۹۰).
ظرفیت بی هوازی: کل مقدار انرژی است که عضلات می توانند آن را بدون مصرف اکسیژن تامین کنند (آروین، ۱۳۷۷).
توان بی هوازی: حداکثر مقدار انرژی است که بدن می تواندآن را در مدت زمان معین بدون مصرف اکسیژن تامین کند(آروین، ۱۳۷۷).
آستانه بی هوازی: نقطه ای که در آن بر اثر افزایش شدت فعالیت، دستگاه های بی هوازی تولید انرژی جایگزین دستگاه هوازی می شود. آستانه بی هوازی در افراد غیر ورزشکار در ۶۰-۵۰ درصدی VO2maxو در ورزشکاران در ۸۵-۷۰ درصدی VO2max قراردارد(آروین، ۱۳۷۷).
آستانه لاکتات: شدتی از فعالیت بدنی که در آن لاکتات شروع به تجمع فراتر از سطوح استراحتی می کند(شارکی و همکاران، ۱۳۸۷).
توان بی هوازی اوج: حداکثر انرژی بی هوازی تولیدی در یک بازه زمانی کوتاه است. این مفهوم برای آزمون هایی به کار می رود که منبع انرژی غالب ATP/PCrاست(متجدد، ۱۳۸۳).
توان بی هوازی میانگین: حداکثر انرژی بی هوازی تولیدی در یک بازه زمانی بلند است.این مفهوم برای آزمون هایی به کار می رود که منبع انرژی غالب متابولیسم بی هوازی کربوهیدرات است(متجدد، ۱۳۸۳).
۲-۲-۴ ترکیب بدنی
مهمترین اجزاء در حفظ ترکیبات بدن، درصد چربی و مقدار آب و الکترولیتهای بدن است. در هر رشته ورزشی براساس آنکه قدرتی، سرعتی یا استقامتی باشد مقدار درصد توصیه شده چربی بدن متفاوت است و لازم است ورزشکاران خود را در آن محدوده حفظ نمایند. کاهش درصد چربی بدن یا افزایش آن در عملکرد ورزشکاران کلیه رشتهها مؤثر است. بهطور اصولی تشخیص و توصیه وزن مسابقهای ورزشکاران بایستی با مشاوره پزشک، مربی و ورزشکار تعیین گردد و رساندن ورزشکار به وزن مسابقهای ۴ تا ۶هفته قبل از مسابقات انجام شود(قنبری، ۱۳۸۹).
روش های ارزیابى ترکیب بدن
ارزیابى ترکیب بدن شامل تعیین اجزاء اصلى تشکیلدهنده آنیعنىعضله،استخوانوچربىاست.
اندازهگیرى مستقیم با تجزیه شیمیائىبرروىجسدانسانصورت مىگیرد. تخمین غیر مستقیم با اندازهگیرى وزن به روش هیدروستاتیک، اندازهگیرىهاى آنتروپومترى و یا سایر روشها انجام مىپذیرد. وزن کردن هیدروستاتیک با بهره گرفتن از قانون ارشمیدوس انجام مىپذیرد. از دیگر روشهاى تخمین چربى بدن مىتوان از اندازهگیرى ضخامت پوستى و دور اندامها، اندازهگیرى با اشعه ایکس،قابلیتهدایتالکتریکىکلىبدنیاامپدانس، اولتراسوند، توموگرافى کامپیوتری، ام.آر.آى و پلتیسموگرافى هوا نام برد.
الف) وزن کردن هیدروستاتیک
اساس این روش، برپایه قانونارشمیدوساست. ازآنجائىکهمیزان کاهش وزن هر جسم در آب، معادل حجم آبى است که جابهجا مىکند، وزن مخصوص هر ماده برابر با نسبت وزن آن در هوا به میزان کاهش وزن در آب است. میزان کاهش وزن در آب هم مساوى اختلاف وزن در آب نسبت به هواى آزاد است (شریفی و همکاران، ۱۳۸۶).
وزن از دست رفته درآب / وزن جسم در هوا = وزن مخصوص
ب)اندازهگیرى دور اندامها
براى اندازهگیرى دقیق مىتوان از کالیپر یا یک نوار پلاستیکى یا نایلونى استفاده کرد که به نرمى به دور اندام گذاشته شود. با این کار فشارى به پوست وارد نشده و اندازهاى کمتر ازحد بهدست نخواهد آمد. اندازهگیرى باید در هر دو طرف بدن انجام شود تا با مقایسه اندازهها،میزانمتوسطبهدستآید.
۱. ناحیه شکم: ۵/۲ سانتىمتر بالاى ناف.
۲. ناحیه باسن: حداکثربرآمدگىدرحینایستادن پا جفت
۳. ناحیه رانراست: قسمتفوقانىران،درستدرزیر باسن
۴. ناحیه بازوى فوقانى راست: در حالىکه کف دست به بالا نگاه مىکند و اندام فوقانى مستقیماً در جلوى بدن نگه داشته شده، اندازهگیرى در حدّ فاصل میانى بین شانه و آرنج صورت مىپذیرد.
۵. ناحیه ساعدراست: باکفدستدرحالت رو به جلو و اندام فوقانى مستقیم نگاه داشته شده، حداکثر محیط در ناحیه میانىساعداندازهگیرى مىشود.
۶. ساق پاى راست: پهنترین قسمت بین زانو و مچ پا اندازهگیرى مىشود.
با بهره گرفتن از این اندازهها و نیز جداول مخصوص، درصد چربى بدن در زنان و مردان مورد محاسبه واقع می شود (شریفی و همکاران، ۱۳۸۶).
ج) محاسبه مقاومتبیوالکتریک[۲۸]
یک روش براى اندازهگیرى درصد چربى بدن، استفاده از جریان متناوب ضعیف در بین دو الکترود است. در مقایسه با چربى یا استخوان، جریان الکتریکى با سرعت بیشترى از میان بافتهاى بدون چربی، هیدراته و یا آب خارج سلولى مىگذرد. چرا که ترکیبات بدون چربى بهعلت دارا بودن الکترولیت بیشتر مقاومت الکتریکى کمترى دارند(هی وود، ۱۳۸۸).
با تبدیل مقدار امپدانس به چگالى بدن (با اضافه کردن وزن بدن، سن، جنس و گاه نژاد، سطح چربى و دور اندامها)، مىتوان درصد چربى را مثلاً با کمک معادله سیرىبهدستآورد. دراینروش،دو الکترود در ناحیه دیستالو روى پا و دو الکترود نیز در ناحیه دستقراردادهمىشوند که در هر دسته، یکى بهعنوان ورودى و دیگرى بهعنوان خروجى جریان عمل مىکنند. دقت کنید که از دست رفتن مایع بدن در اثر ورزش و تعریق ناشى از آن و یا بهعلت محدودیت اجبارى دریافت مایعات، باعث کاهش اندازه مقاومتولذاتخمینپائینتر درصد چربى بدن مىشود. عکس این موضوع نیز صادق است. تخمین پائینتر درصد چربى را در محیطهاى گرم هم انتظار داریم (چون مقاومت کمترى نسبت به جریان الکتریکى وجود خواهد داشت). کلاً در این روش، چربى بدن در افراد لاغر و ورزشکار بالاتر و در افراد چاق پائینتر تخمین زده مىشود. اما بههر حال روشى مطمئن، غیرتهاجمی، تقریباً آسان و قابل اعتماد براى ارزیابى کل آب بدن است. انجام آن نیز باید توسط پرسنل ورزیده و در شرایط استاندارد انجام پذیرد(هی وود، ۱۳۸۸).
از دیگر روشهاى ارزیابى تخصصى مىتوان ازNear-Infrared Interactance، توموگرافى کامپیوتری، ام.آر.آى و نیزDEXA یا جذب انرژى اشعه ایکسنامبرد.
دیدگاه های مختلفی در رابطه با ترکیب بدنی وجود دارد که این الگوها بر اساس دیدگاه زیست شناسی و اولین الگو بر اساس دیدگاه افرادی است که در مراکز بالینی- مراکز تغذیه ای- آمادگی و .. با افراد مواجه می باشند. اما بطور کلی با یک نگرش کلی به بدن ابتدا به قد- وزن- عضلات- چربی و طول اندامها و … توجه می نمائیم(هی وود، ۱۳۸۸).
الگوی زیست شناسی، چارچوبی را برای برآورد ترکیب بدن افراد زنده فراهم می کند. این امر مفهوم بدن مرجع[۲۹] را نشان می دهد.
از نظر زیست شناسی بدنانسانمرکب از چهار عنصر اساسی اولیه که شامل: آب، پروتئین، مواد معدنی و چربی می باشد.
چربی+ مواد معدنی+ پروتئین+ آب = وزن بدن
درصد هر یک از مواد فوق با تجزیه شیمیایی اجساد انسان بدست می آید. این روش مستقیماندازه گیریترکیببدندرشرایطآزمایشگاهیاست.
اما در روش غیر مستقیم، بیشتر از یک الگوی ساده دو قسمتی که توده بدن را به چربی و غیرچربی تقسیم می کند.
توده غیرچربی + توده چربی = وزنبدن
FFM + FM
توده چربی Fat Mass
توده غیر چربی Fat – Free Mass
برای بدست آوردن درصد چربی از کالیپر قطر سنج استفاده می کنند.
از قطر سنج،کالیپر در نواحی مختلف بدن مانند پوست عضله سربازو، لایهپوستتحتکتفیدرستزیرزاویهتحتانیکتف،لایهپوستیفوقخاصرهاییولایهپوستیقسمتمیانیساقپااستفاده مینمایندوآنرا اندازه گیری می نماید و پس از آن مقادیر بدست آمده را در جدول یا فرمول های خاص قرار می دهند و درصد چربی بدن را برآورد می نمایند(مالینا و بوچارد، ۱۳۸۱).
طریقه اندازه گیری ابعاد سنجی بدن انسان
شاخص های اندازه گیری شامل: قد- وزن- طول اندامها- پهنای بدن می باشد، امابطورکلیمیتوانتماماعضاءرااندازه گیرینمود. باوجوداینکهاندازه گیریخیلیسادهمیباشد،اماآزمایشکنندگانبایددستورالعملهایلازمرارعایتنمایند(جکسون، ۱۳۸۳).
قد : یکی از عادی ترین و مفیدترین اندازه گیری پیکرشناسی است، قد کودکان را باید در حالت خوابیده و بعد از آن را در حالت ایستاده باید اندازه گیری شود. وسیله اندازه گیری قد سنج نامیده می شود. فرد مورد نظر باید پاهایش برهنه و دستهایش در طرفین بدنش قرار گیرد، پاشنه ها به همنزدیکباشند.
وزن: یکی از ساده ترین و عادی ترین انسان سنجی جسمی است. فرد باید لباس سبک، بدون کفش باشد. وسیله اندازه گیری ترازو نامیده می شود. فرد باید در وسط صفحه ترازو بایستد و چند بار وزن او اندازه گیری شود و میانگین آن بدست آید(جکسون، ۱۳۸۳).
قد مفید: در این روش فرد دست غالب خود را تا آنجا که می تواند بدون بلند کردن پاشنه ها بالای سر می برد و ما باید فاصله بین نوک انگشت میانی دست غالب تا زمین را بوسیله قدسنج اندازه گیری نمائیم.
پهنای بدن : برای اندازه گیری پهنای بدن ابتدا باید دو زائده آخرومی استخوان کتف را مشخص نمود و سپس از پشت فاصله دو زائده آخرومی را اندازه گرفت(مالینا و بوچارد، ۱۳۸۱).
طول اندام فوقانی: فاصله زائده آخرومی تا نوک انگشت میانی دست را بوسیله متر اندازه میگیریم.
طول بازو: فاصله زائده آخرومیتا زائده آرنجی در آرنج را بوسیله متر یا خط کش اندازه گیری میشود.
طول ساعد: فاصله زائده آرنجی تا آخرین چین مچ دست اندازه گیری می شود.
طول کف دست: فاصله آخرچین مچ دست تا نوک انگشت میانی اندازه گیری می شود.
طول وجب : از فرد می خواهیم تا آنجا که می تواند انگشتان خود را از هم باز کند فاصله نوک انگشت کوچک تا نوک انگشت شست اندازه گیری می شو(جکسون، ۱۳۸۳).
قد نشسته: از فرد می خواهیم روی باسن بنشیند و هر دو پا خود را دراز نماید. فاصله زمین تا روی سر فرد با قد سنج اندازه گیری می شود.
طول اندام تحتانی : از آنجائیکه طول اندام تحتانی بسیار مهم می باشد و کاربرد های زیادی از لحاظ زیبایی پزشکی، ورزشی و .. دارد، بهدوروشمیتوانآنرااندازه گیریکرد:
الف: روش حقیقی: در این روش فرد خوابیده، هر دو پا را صاف می کند و ما فاصله ASIS (خار خاصره ایی قدامی- فوقانی) را تا قوزک داخلی اندازه گرفته و با پای دیگر مقایسه می نمائیم.
ب: روش کاذب: در این روش فرد به پشت خوابیده، هر دو پا خود را صاف و دراز می کندو ما فاصله ناف تا قوزک داخلی را در هر دو پا اندازه گیری می نمائیم(جکسون، ۱۳۸۳).
طول ساق پا: فرد روی صندلی می نشیند و فاصله بین خار یا ستیغ درشت نی تا زمین اندازه گیری می شود. در روش دیگر فاصله چین پشت زانو تا زمین اندازه گیری می شود.
طول کف پا: فاصله بین پاشنه تا نوک بلندترین انگشت اندازه گیری می شود.
کلاً می توان اعضاء بسیاری را اندازه گیری کرد یا از نسبت بین دو اعضا استفاده نمود.
مثال (۱): در فردی نسبت بین قد نشسته به قد فرد را با دیگری مقایسه نمود. بطور مثال فرد A نسبت قد نشسته به قد ۵/۳۷ % و در فرد B این نسبت ۷/۵۲% باشد از مقایسه این دو نسبت متوجه می شویم که فرد B دارای بالای تنه بلندتری می باشد(جکسون، ۱۳۸۳).
مثال (۲): نسبت بین پهنای بدن در شانه ها به پهنای بدن نشیمنگاه بطور مثال در فردA ۲/۱ و در فردB75/0 می باشد از مقایسه این دو نسبت متوجه می شویم که فرد A دارای پهنای شانه عریض و پهنای لگنی کم می باشد و در فرد B بالعکس. ایننسبتدرمردانبیشتراززناناست. ایننسبت ممکن است نشان دهنده تفاوتهای جنسی مربوط به نمو و بلوغ نیز باشد. بانوان دارای پهنای لگنی بیشتر هستند که مساعد برای وضع حمل می باشد(جکسون، ۱۳۸۳).
۲-۳- پیشینه تحقیق
۲-۳-۱- تحقیقات انجام شده داخلی
قنبری (۱۳۸۹) در تحقیق خود به بررسی اثر ۶ هفته تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی بر ترکیب بدن، توان هوازی و نیم رخ چربی خون کشتی گیران تمرین کرده خراسانی پرداخته است. از جامعه آماری کشتی گیران تمرین کرده خراسانی پس از فراخوان، تعداد ۱۵ نفر بطور تصادفی انتخاب شدند و به مدت ۶ هفته در پروتکل تمرینی شرکت کردند. ۴۸ ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی، درصد چربی بدن آزمودنیها با روش ۳ نقطه ای اندازه گیری و نمونه گیری خونی به عمل آمد . نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار توان هوازی (۰۵/۰p<)، کاهش معنی دار (۰۵/۰p<) درصد چربی بدن کشتی گیران و مقادیر کلسترول (TC) و عدم تغییر معنی دار در تری گلیسیرید، HDL وLDL بود. نتایج بیانگر لزوم افزایش تمرینات هوازی در تمرینات کشتی گیران بود.
بلوچی (۱۳۸۹) در تحقیق خود به بررسی تأثیر تمرینات پلایومتریک بر توان بی هوازی وترکیبات بدن بسکتبالیستهاى مقطع متوسطه بود.هفتاد نفر از بسکتبالیست های دبیرستان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه مساوی ۳۵ نفریتقسیم شدند و از آ نها آزمون اولیه به عمل آمد. توان بی هوازی آ نها با بهره گرفتن از تست پرش سارجنت و نمودار لوئیز ، ومقداردرصد چربی تحت جلدی با اندازه گیری سه ناحیه از بدن به وسیلۀکالیپر انداز هگیری شد. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفت هایسه جلسۀ ۵۰ دقیق های تمرینات پلیومتریک را انجام دادند و گروه کنترل فعالیتهای عادی روزانه ی خود را انجام می دادند. پس از هشت هفته مجدداً از در هر گروه پس آزمون گرفته شد. از آزمون tزوجی جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین پلایومتریک بر وزن بدن دو گروه، تأثیر معنی داری داشته؛ اما در مورد وزن بدونچربی، تغییرات معنادار نبوده است. در مورد درصد چربی بدن نمونه ها، نتایج نشان داد که گروه تجربی دارای کاهش معناداری بود؛ اما در مورد درصد چربی بدن گروه کنترل تغییرات معنادار نبود.در این تحقیق توان بی هوازی گروه تجربی افزایشیافت و این تغییر از لحاظ آماری معنادار بود اما در مورد گروه کنترل این تغییرات معنادار نبوددر خاتمه می توان نتیجه گیری نمود که در این تحقیق تأثیر تمرینات پلایومتریک بر توان بی هوازی و وزن بدنمشهود تر بوده و باتوجه به یافته های تحقیق و نتایج حاصل از آن توصیه می شود که مربیان جهت بالا بردن توان بی هوازی وانفجاری پای ورزشکاران و همچنین حفظ تعادل وزن بدن ورزشکاران از تمرینات پلایومتریک در برنامههای جسمانی خود استفادهنمایند.
قوجه لی (۱۳۸۰)در تحقیقخود درپییافتن پاسخ به این سوال است که ایا تمرینات پلایومتریک برروی متغیرهای توان بی هوازی ، سرعت عکس العمل ورکورد شناگران دختر نخبه ی تیم ملی ایران ۱۵ تا۱۷ سال تاثیر دارد یا خیر؟ بدین منظور، تعداد ۳۰ شناگردختر درمحدوده ی سنی ۱۵ تا۱۷ سال به تمرینات شنا دعوت شدند. آزمون های قد ،وزن، سرعت عکس العمل، توان بی هوازی ،میزان چربی زیر پوست ورکورد۳۳متر شنای سرعتی در پیش آزمون اندازه گیری شد وسپس شناگران کاملا تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری تجربی وکنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت ۸ هفته، هفته ای سه جلسه به تمرینات پلایومتریک پرداختند.تمرینات پلایومتریکنوعی تمرینات پرشی متوالی کوتاه عمودی وکوتاه وبلند افقی است، برای افزایش توان انفجاری وقدرتعضلات پاها. گروه کنترل به تمرینات عادی شنا می پرداختند. کل زمان تمرین دردو هفته ی اول ۹ دقیقه،دردوهفتهی دوم ۱۳ دقیقه، دردو هفتهی سوم ۱۵ دقیقه ودر دو هفته آخر۱۸-۲۰ دقیقه بود. پس ازپایان دوره، آزمون قبلی تکرار وداده های خام به شرح زیر مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داری برتوان بی هوازی دختران شناگر داشته است. تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داریبرسرعت عکس العمل دختران شناگر نداشته است.تمرینات بلایومتریک تاثیر معنی داری بر رکورد ۳۳متر شنای سرعتی دختران شناگر داشته است.بین توان بی هوازی گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده شد.بین سرعت عکس العمل گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین رکورد ۳۳ متر شنای سرعتی گروه های تجربی وکنترل تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
رسولی (۱۳۸۹) در تحقیق خود به بررسی اثر ۸ هفته تمرینات دایره ای مبتنی بر فنون کشتی بر ترکیب بدن، توان هوازی و بی هوازی کشتی گیران تمرین کرده پرداخته است. از جامعه آماری کشتی گیران تمرین کرده پس از فراخوان، تعداد ۴۵ نفر بطور تصادفی انتخاب شدند و به مدت ۸ هفته در پروتکل تمرینی شرکت کردند. ۴۸ ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی، درصد چربی بدن آزمودنیها با روش ۳ نقطه ای اندازه گیری و نمونه گیری خونی به عمل آمد. نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار توان هوازی (۰۵/۰p<)، کاهش معنی دار (۰۵/۰p<) درصد چربی بدن کشتی گیران و مقادیر کلسترول (TC) و عدم تغییر معنی دار در تری گلیسیرید، HDL وLDL بود. نتایج بیانگر لزوم افزایش تمرینات هوازی در تمرینات کشتی گیران بود.