Ferguson در سال ۱۹۹۲گزارش کرد که گاوی که یک واحد نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح از دست بدهد، دو برابر احتمال کمتری برای آبستنی با اولین تلقیح دارد[۲۹].
در مطالعه‌ی Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷، گاوهای پر تولید نسبت به گاوهای کم تولید احتمال بیشتری برای آبستن شدن از اولین تلقیح داشتند[۲۲]. ممکن است یک رابطه معکوس بین تولید شیر و عملکرد تولیدمثلی وجود داشته باشد[۱۲،۳۹،۷۵]. با این حال Shanks و همکاران در سال ۱۹۷۹ پیشنهاد کردند که گاوهای پرتولید ممکن است تولیدمثل بهتری داشتند زیرا آن‌ ها نسبت به گاوهای کم تولید سالم‌تر هستند[۸۶].
Ferguson در سال ۱۹۹۱ گزارش کرد که تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا اولین تلقیح تخمین خوبی از آبستنی از اولین تلقیح در گاوهای شیری است؛ به این صورت که گاوهای که یک نمره‌ی وضعیت بدنی از دست می‌دهند نسبت به گاوهایی که نمره‌ی وضعیت بدنی کمتری از دست می‌دهندیا حتی افزایش وزن بدن دارند، نرخ آبستنی کمتری دارند[۲۹]. به صورت مشابه، Domecq و همکاران در سال ۱۹۹۷ نشان دادند که کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح می‌توانند به صورت منفی میزان آبستنی را کاهش دهند. گاوهایی که ۱-۵/۰ واحد نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح از دست می‌دهند، میزان آبستنی از اولین تلقیح ۵۳ درصد است[۲۲]. در حالی که وقتی گاوها بیش از یک واحد نمره‌ی وضعیت بدنی از دست می‌دهند، میزان آبستنی از اولین تلقیح ۱۷ درصد است[١۲]. در مطالعه‌ای نشان داده شدکه گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی کمتر از ۳ نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر زمان بیشتری طول می‌کشد تا آبستن شوند[۹۱].
کاهش معنی­دار حدود ۱۰ درصدی در میزان آبستنی از اولین تلقیح در گاوهایی که با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین زایمان می‌کردند[۵۸]. ممکن است پیامد فاصله‌های طولانی عدم تخمک‌اندازی باشد که در گاوهای لاغر فراوان است و اثر منفی بر میزان آبستنی از اولین تلقیح دارد[۵].
۲-۸- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر روز‌های باز
در مطالعه‌ی Markusfeld و همکاران در سال ۱۹۹۷که بر روی ۲۱۶۲ گاوشیری هولشتاین در ۸ گله صنعتی انجام شد، در گاوهای تک شکم به ازای هر واحد افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان، روزهای باز ۶ روز کاهش یافت[۶۳].
در مطالعه‌ی Gillund و همکاران در سال۲۰۰۱، از ۷۳۲ گاو دو منظوره با تولید شیر متوسط به منظور ارزیابی ارتباط بین نمره‌ی وضعیت بدنی و فاکتورهای تولیدمثلی استفاده گردید. علت استفاده از گاوهای دو منظوره با تولید شیر متوسط این بود که تعداد بیشتری از گاوها در موقع زایمان دارای نمره‌ی وضعیت بدنی بالایی باشند. کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی در طول اوایل شیردهی، فاصله گوساله زایی تا آبستنی و همچنین تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی را افزایش داد در حالی که اثری بر فاصله گوساله زایی تا اولین تلقیح نداشت. با وجود تعداد زیاد گاوهای با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان، هیچ ارتباطی بین پارامترهای تولیدمثلی و نمره‌ی وضعیت بدنی موقع زایمان یافت نشد. دلیل این امر تولید شیر پایین و میزان گیرایی بالا بیان شد[۴۲].
در مطالعه‌ای گسترده که توسط Lopez-Gatius و همکاران در سال ۲۰۰۳ و با بهره گرفتن از تحلیل فراگیر صورت گرفت، اثر نمره‌ی وضعیت بدنی و تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی بر عملکرد تولیدمثلی گاوهای شیری مورد بررسی قرار گرفت. داده های مربوط به ۷۷۳۳ گاو از ۱۱ مطالعه به منظور برآورد میزان آبستنی از اولین تلقیح و داده ­های مربوط به ۴۵۲۹ گاو از ۱۱ مطالعه به منظور برآورد اثرات نمره‌ی وضعیت بدنی و تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد روزهای باز استفاده شد. این محققین گروه های پایین، متوسط و بالای نمره‌ی وضعیت بدنی را برای مقادیر کمتر از ۵/۲، ۵/۲-۵/۳، و بالاتر از ۵/۳ تعریف کردند. گروه‌های تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی شامل افزایش (افزایش نمره‌ی وضعیت بدنی)، کاهش اندک (۰-۵/۰ واحد کاهش)، کاهش متوسط (۵/۰-۱ واحد کاهش)، و کاهش زیاد (بیش از یک واحد کاهش) بودند. نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان و در موقع اولین تلقیح و کاهش اندک نمره‌ی وضعیت بدنی در طول اوایل شیردهی به عنوان گروه‌های مرجع استفاده شدند. کاهش شدید نمره‌ی وضعیت بدنی (بیش از یک واحد) در طول اوایل شیردهی با افزایش معنی دار ۶/۱۰ روز در روزهای باز مرتبط بود[۵۸]. نمره‌ی وضعیت بدنی علاوه بر طول دوره آنستروس بعد از زایمان، بر میزان آبستنی نیز اثر دارد[۷۰].
۲-۹- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی
چندین مطالعه با گاوهای شیری و تلیسه ها نشان داد که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان تعداد زیادی تلقیح نیاز دارند تا آبستن شوند[۲۴،۹۵].
برخی مطالعات نشان می‌دهند که گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر ممکن است به تعداد بیشتری تلقیح برای آبستن شدن نیاز داشته باشند[۲۴،۸۳،۹۵] .Ruegg و Milton در سال ۱۹۹۵ بیان کردند که اگرچه آن‌ ها قادر نبودند تا اثر معنی‌دار آماری از نمره‌ی وضعیت بدنی بر فاکتورهای تولیدمثلی در گاوهای شیری پیدا کنند. برخی شواهد حاکی از آن بود که گاوهایی که تا زمان تلقیح کاهش نمره‌ی وضعیت بدنی زیادی دارند (بیش از یک واحد)، ممکن است به تعداد بیشتری تلقیح نیاز داشته باشند[۳۵]. برعکس، سایرین بیان کردند که نمره‌ی وضعیت بدنی گاوهای شیری در موقع زایمان یا در موقع تلقیح به نظر نمی‌رسد که اثری بر میزان آبستنی یا تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی داشته باشند[۹،۱۲،۵۲،۸۳]. هیچ ارتباطی بین تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی و تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی در فاصله زایمان تا اولین تلقیح در چندین مطالعه یافت نشده است[۸۳،۸۴،۹۷].
در مطالعه ی Pedron و همکاران در سال ۱۹۹۳ که از ۲۱۳ گاو هولشتاین در ۳ گله استفاده شد، تغییر نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان با تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی یا روزهای باز ارتباطی نداشت. اگرچه این محققین فعالیت تخمدان را مورد بررسی قرار ندادند اما پیشنهاد کردند که فقدان اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر تعداد تلقیح به ازای هر آبستنی و روزهای باز می‌تواند از این پیش فرض که تعادل انرژی (که به وسیله تغییرات نمره‌ی وضعیت بدنی منعکس می‌شود) فقط روزهای حد فاصل زایمان تا اولین تخمک­گذاری را به وسیله ایجاد فولیکول‌های بزرگ تحت تاثیر قرار می‌دهد[۶۰،۷۸]. و بعد از این که چرخه فحلی شروع شد، تعادل انرژی رشد فولیکولی یا تعداد فولیکول‌هایی را که رشد می‌کنند و همچنین فعالیت تخمدان را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد حمایت کند[۹۰].
۲-۱۰- اثر نمره‌ی وضعیت بدنی بر ناهنجاری های متابولیکی
افزایش مرگ و میر و مشکلات متابولیکی بعد از زایمان ممکن است در گاوهایی که کاهش وزن را در طول دوره خشکی تجربه کرده‌اند رخ دهد[۱۰۴]. در موقع زایمان، گاوهای چاق به بیماری‌های متابولیکی مثل کتوز و تب شیر مستعدترند[۷۲]. وقوع جفت‌ماندگی با نمره‌ی وضعیت بدنی در موقع زایمان مرتبط نیست[۷۸]. در همین راستا، Markusfeld و همکاران در سال ۱۹۸۸ نیز گزارش کردند که جفت‌ماندگی به وضعیت تغذیه‌ای گاو ارتباطی ندارد[۶۲]. Gearhart و همکاران در سال ۱۹۹۰ با بهره گرفتن از داده‌های مربوط به ۵۶۱ گاو در ۹ گله نشان دادند که نمره‌ی وضعیت بدنی با سلامتی گاوهای شیری مرتبط است. به گاوها هر دو هفته یک بار از موقع خشک کردن تا روز ۱۵۰ شیردهی نمره‌ی وضعیت بدنی داده شد. گاوهایی که سخت زایی داشتند یا از گله حذف شدند نسبت به گاوهایی که سخت زایی نداشتند یا از گله حذف نشدند، در طول دوره خشکی نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند. گاوهای بیش از حد لاغر یا بیش از حد چاق در موقع خشکی احتمال بیشتری برای ابتلا به مشکلات اندام حرکتی بعد از زایمان داشتند. گاوهای بیش از حد چاق در روز ۳۰ شیردهی احتمال بیشتری برای ابتلا به متریت داشتند. اگرچه معنی‌دار نبود، گاوهایی که کتوز یا جابه‌جایی شیردان به سمت چپ داشتند نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از موقع زایمان تا روز ۳۰ شیردهی از دست دادند نسبت به گاوهایی که این بیماری‌های متابولیکی را نداشتند. نمره‌ی وضعیت بدنی از موقع زایمان تا روز ۳۰ شیردهی اثری بر جفت‌ماندگی یا ورم‌PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) نداشت[۴۱].
تفاوت در نمره‌ی وضعیت بدنی موقع زایمان بین گاوهایی که دچار یک بیماری شده بودند و گاوهایی که دچار هیچ بیماری نشده بودند معنی‌دار نبود[۴۴،۸۵]. گاوهایی که دچار بیماری شده بودند نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری نسبت به گاوهای سالم از دست دادند اما عموما این اختلاف کمتر ار ۲۵/۰ واحد بود[۸۹].
در مطالعه ی Markusfeld و همکاران در سال۱۹۹۷، خطر بروز جفت‌ماندگی در گاوهایی که در موقع خشک کردن زیاد لاغر بودند بیشتر بود در حالی که گاوهایی که در طول دوره خشکی نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری از دست دادند دچار جفت‌ماندگی و نیز متریت شدند. همچنین، گاوهای بسیار چاق در موقع زایمان افزایش ظاهری در بروز کتوز را نشان دادند[۶۳].
Gillund و همکاران در سال ۲۰۰۱ در مطالعه‌ای با بهره گرفتن از ۷۳۲ گاو متوسط تولید چند منظوره (Moderate yielding dual_purpose) ارتباط بین نمره‌ی وضعیت بدنی و بروز کتوز را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه، ۱۵۰ گاو (۲۰ در صد کل گاوها) دچار کتوز شدند که از آزمایش استون برای تشخیص کتوز استفاده گردید. اولین کتوز به طور میانگین در روز ۴/۲۹ شیردهی رخ داد. گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتر از ۵/۳ در موقع زایمان در معرض خطر ابتلا به کتوز بالاتری بودند. یک گاو با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر از ۵/۳ در موقع زایمان نسبت به گاوی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا کمتر از ۲۵/۳ در موقع زایمان حدود ۵/۲ برابر احتمال بیشتری برای ابتلا به کتوز داشت. گاوهایی که در تابستان و زمستان زایمان کردند، گاوهای چندشکم و گاوهای پرتولید در مقایسه با گاوهایی که در بهار و پاییز زایمان کردند، گاوهای تک شکم و گاوهای کم تولید در معرض ابتلا به کتوز بالاتری بودند. گاوهایی که بعدا دچار کتوز شدند نسبت به گاوهای سالم نمره‌ی وضعیت بدنی بالاتری قبل از بروز بیماری داشتند اما نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری بعد از ابتلا به کتوز از دست دادند. نمره‌ی وضعیت بدنی در ۴۲ روز اول بعد از زایمان به شدت افت کرد و بعد از آن در گاوهای غیرکتوزی نسبتا ثابت ماند؛ در حالی که گاوهای کتوزی افت نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری را تا زمان رسیدن به حداقل خود در روز ۹۰ شیردهی داشتند[۴۲].
نشان داده شده است که گاوهای با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا در موقع زایمان، نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین مصرف ماده خشک کمتری دارند و وزن بدن و نمره‌ی وضعیت بدنی بیشتری در طول اوایل شیردهی از دست می‌دهند[۳۷،۹۳]. همچنین گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی بالا نسبت به گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی پایین در موقع زایمان تعادل منفی انرژی طولانی‌تری دارند و شروع جبران کاهش وزن بدن و نمره‌ی وضعیت بدنی دیرتری هم دارند. این می‌تواند دلیل این باشد که چرا گاوهایی با نمره‌ی وضعیت بدنی برابر یا بیشتر ۵/۳ در موقع زایمان در مطالعه Gillundوهمکاران در سال ۲۰۰۱ در معرض خطر ابتلا به کتوز بالاتری بودند[۴۲].
در مطالعه Kim و Suh در سال ۲۰۰۳وقوع متریت و بیماری‌های متابولیکی شامل جابه‌جایی شیردان، تب شیر یا کتوز در گاوهایی که نمره‌ی وضعیت بدنی زیادی در فاصله خشک کردن تا ماه چهارم شیردهی از دست داده بودند نسبت به گاوهایی که در همین فاصله نمره‌ی وضعیت بدنی متوسطی از دست داده بودند بیشتر بود. با این‌حال، وقوع جفت‌ماندگی بین دو گروه مذکور تفاوت معنی­داری نداشت[۵۴].
بیشتر بیماری­های متابولیکی شامل تب‌شیر، کتوز و جابه‌جایی شیردان در طی دو هفته اول شیردهی رخ می‌دهند[۲۶،۳۳،۴۷].و متریت اغلب در ماه اول شیردهی شناسایی می‌شود[۲۶،۴۸،۵۵]. بنابراین، دوره انتقال و اوایل شیردهی به نظر می‌رسد که دوره‌ای باشد که گاوها بیشترین حساسیت را به بیماری متابولیکی دارند[۵۷]. در طول این دوره، تقاضای بالا برای مواد مغذی موجب جابه‌جایی چربی بدن می‌شود که منجر به توسعه بیماری‌های متابولیکی مانند تب‌شیر، کتوز و کبد چرب گردد[۴۳]. بنابراین، کمبود شدید انرژی در اوایل شیردهی (که به وسیله کاهش شدید نمره‌ی وضعیت بدنی اندازه‌گیری می‌شود) ممکن است منجر به توسعه بیماری‌های متابولیکی و افزایش حساسیت به عفونت شود که عفونت هم به نوبه خود موجب بروز بیماری‌های متابولیکی بعد از زایمان می‌شود[۵۴].
فصل سوم
مواد و روش کار
۳-۱: مشخصات گله تحت مطالعه
این مطالعه در گاوداری شیری زاگرس با ۱۴۰۰ راس گاو دوشا و با میانگین تولید شیر ۳۴ لیتر در روزانجام گرفت. این گاوداری به شکل تماماً صنعتی مدیریت می­ شود و دارای سیستم فری استال (Free Stall) می­باشد. بستر فری استال ها ماسه ای و بقیه سطوح گاوداری بتن می باشد و تمام بهاربندها روزی یک مرتبه کودروبی می­ شود. گاوها ۳ بار در طول شبانه روز شیردوشی می­شوند. به تمامی گاوها جیره به شکل مخلوط داده می­ شود و پس از تنظیم جیره به صورت TMR (Total Mixed Ration) براساس جداول NRC (National Research Council)، تهیه و توسط دستگاه feeder مخلوط شده و به صورت مکانیزه ۳ بار در روز در اختیار گاوها قرار می­گیرد. جیره گاوها با میزان تولید متفاوت و نیز در دوره­ های مختلف تولیدمثلی، فرمول متفاوت دارد. در این گاوداری گاوهای دوشا بر اساس میزان تولید شیر و روز گذشته از زایش در بهاربند تقسیم می­شوند. تعداد گاوها در هر بهاربند متفاوت است ولی نسبت گاوها در واحد سطح در این بهاربندها مشابه می­باشد. گاوهای تازه­زا در یک بهاربند هستند و در حدود ۲۰ روز شیرواری به بهاربند دیگری منتقل می­شوند. گاوهای شکم اول و ۲ شکم به بالادر بهاربندهای جداگانه ای نگه­داری می­شوند.
۳-۲- جمع آوری اطلاعات
مرحله اول: تعداد ۱۵۰ راس گاو در مرحله خشکی (مرحله اول) انتخاب گردید. پس از اسکور بدنی دادن در این مرحله گاوهای موردنظر تحت نظر گرفته شد که اسکور بدنی آن در زمان زایش (مرحله دوم)و تلقیح اول (مرحله سوم) داده شد.
روش اسکورینگ مورد استفاده یک سیستم پنج نقطه ای است که به ترتیب به گاو خیلی لاغر نمره ۱ و به گاو خیلی چاق اسکور ۵ داده می شود. در این روش با بهره گرفتن از مشاهده ابتدا حیوان باید بر روی یک سطح صاف به ایستد. نخستین مرحله، سنجش چشمی از وضعیت کلی بدن است. سپس ناحیه تیغه های کمر لمس می شود. دست فرد از پشت و در ادامه لیگامنت­های استخوان Hook به سمت لیگامنت­های استخوان Hip، روی برآمدگی استخوانی حرکت داده می­ شود. مفصل خاصره تا استخوان Pin دنبال و مقدار گوشتی که استخوان­های Hip و Pin را پوشش می­ دهند ارزیابی می­ شود. در پایان هم میزان چربی و گوشت ناحیه دم بررسی می شود و سپس نمره اسکور بدنی ثبت می­گردد. ثبت نمره دهی آن به صورت زیر است:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

قدم اول ناحیه لگنی را در یک طرف مشاهده می‌کنیم سپس خطوط بین Hook و خاصره و Pin را مشاهده می کنیم.

اگر شکل خطوط بین Hook و خاصره و Pin مسطح و به شکل V بود مشاهده گر یک اسکور بدنی کمتر یا مساوی ۳ به این گاو می دهد. اگر خطوط به شکل U بود مشاهده گر یک اسکور بدنی بزرگتر یا مساوی ۲۵/۳می دهد.

اگر به شکل V بود اطراف استخوان Hook پر شده بود و به شکل گرد شده بود اسکور بدنی این دام برابر ۳ خواهد بود.

اگر استخوان Hook زاویه­دار بود اسکور بدنی این گاو کمتر و یا مساوی ۷۵/۲خواهد بود، اگر استخوان Pin متورم و واضح بود اسکور بدنی آن برابر۷۵/۲ خواهد بود.

اگر استخوان Pin زاویه­دار بود اسکور بدنی این گاو کمتر از ۷۵/۲ خواهد بود. اگر در این ناحیه به صورت آشکار لایه‌ای از چربی در نقطه Pin بود اسکور بدنی ۵/۲ به خود اختصاص می­دهد.

اگر هیچ لایه چربی در ناحیه Pin نبود اسکور بدنی کمتر از ۵/۲ را می­گیرد که باید شیارهای در امتداد بالای دنده­ها را نگاه کرد که اگر لایه چربی ناپدید شده باشد و شیارها در ۲/۱ مسیر از ستون فقرات دنده­ها دیده شود اسکور بدنی این گاو ۲۵/۲ می‌باشد. اگر لایه ها در۴/۳ مسیر از ستون فقرات دنده­ها مشاهده شود اسکور بدنی آن ۲ می­باشد.

اگر استخوان خاصره برجسته بود و دنده­های گاو به شکل دندانه دندانه کاملا مشخص باشد اسکور بدنی آن کمتر از ۲ خواهد بود.

اگر خطوط بین Hook و خاصره و Pin با شکل U بود مشاهده­گر یک اسکور بدنی بزرگتر یا مساوی ۲۵/۳ می­دهد. اگر لیگامنت­های اطراف دم و استخوان خاجی مشاهده شود اسکور بدنی آن برابر ۲۵/۳ خواهد بود

اگر لیگامنت­های اطراف دم به صورت مشکل دیده شود ولی لیگامنت­های اطراف استخوان خاجی مشاهده شود اسکور بدنی آن ۵/۳ است.

اگر لیگامنت های اطراف استخوان خاجی به سختی قابل مشاهده و لیگامنت­های اطراف دم اصلا مشاهده نشود اسکور بدنی آن ۷۵/۳می­باشد.

اگر لیگامنت­های اطراف استخوان خاجی و لیگامنت­های اطراف دم اصلا قابل مشاهده نباشند اسکور بدنی آن ۴ است.

اگر زاویه خاصره مسطح باشد اسکور بدنی بیشتر از ۴ به خود اختصاص می­دهد. اگر بالای دنده­ها به سختی مشاهده اسکور بدنی آن ۲۵/۴، و اگر خاصره مسطح و استخوان Pin ناپدید شده باشد اسکور بدنی ۵/۴ می گیرد.

اگر استخوان Hook به سختی قابل دیدن باشد اسکور بدنی آن ۷۵/۴ است.

۳-۳- موارد تحت بررسی
جهت انجام این تحقیق گاوها بر اساس اسکور بدنی به سه دسته ی لاغر (اسکور بدنی کمتر از ۷۵/۲)، متوسط (اسکور بدنی بین ۳-۷۵/۳) و چاق (اسکور بدنی ۴ به بالا) تقسیم می‌شدند.
در بین این سه دسته شاخص ­های ذیل بررسی می­شد:

 

 

روز­های باز

فاصله زایش تا اولین تلقیح (DFS)

تعداد تلقیح به ازاء آبستنی

طول دوره خشکی

روز شیردهی

اسکور حرکتی

تولید شیر

شیر تصحیح شده

مقدار درگیری به ورم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) در دوره شیردهی فعلی و بعدی

میزان ابتلا به سخت­زایی، متریت، اندومتریت، کیست تخمدانی و ورم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)

اطلاعات حاصله به غیر از اسکور بدنی و اسکور حرکتی دام­ها از نرم­افزار مدیریت گاوهای شیری به نام مدیران به­دست آمد که در این نرم­افزار روزانه مسئول آمار اطلاعات حاصله از گاوداری را در آن ثبت کرده و با بهره گرفتن از گزارش گیر رز اطلاعات خواسته را از آن گزارش گرفت.

 

 

روز­های باز: فاصله زمانی زایش گاو تا تلقیح منجر به آبستنی محاسبه می­ شود.

طول دوره خشکی: فاصله زمانی بین خشک کردن گاو تا زایش

طول دوره آبستنی: فاصله زمانی بین تلقیح منجر به آبستنی تا زایش

DFS: فاصله زمانی از زایش تا اولین تلقیح

تعداد تلقیح به ازاء آبستنی: تعداد تلقیحی که دام می­گیرد تا آبستن شود

سم چینی: در این گاوداری سم گاوها براساس روش هلندی چیده می­ شود و هر گاو در فاصله ۱۲۰ روز پس از زایش و ابتدای خشکی سم چینی می­گردد علاوه بر این سم گاو هایی که از دید تولیدمثلی عقب افتاده­اند و همچنین گاوهای با اسکور حرکتی بالا نیز چیده می­ شود. به طور خلاصه دفعات سم چینی در این گله به شرح زیر است:

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:03:00 ق.ظ ]