با گذر از درجه آگاهی و سطح شناخت پژوهشگر درباره متابولیسم آمونیاک، در اینجا میتوان خاطر نشان کرد که در اغلب مطالعات روی گونههای انسان، فقط تغییرات غلظت آمونیاک پلاسمایی حین روزش ارائه شده است. در این مورد «لو و دادلی»[۳۰]، نخست پاسخهای آمونیاک را به ورزش انسانها پلاسما، کمتر بوده است. همچنین مطالعات جدید روشن میسازد که اجرای ورزشهای سرعتی در ۳۰ ثانیه، موجب افزایش جزیی غلظت NH3 پلاسمایی گشته است. در این شرایط، امکان دارد که آنزیم دآمیناز AMP، نخستین سرچشمه ساخت آمونیاک باشد. اما این یافتهها درباره ساخت، رهایش یا پالایش NH3 پلاسمایی، پاسخ چندان روشنی را ارائه نمیدهد. به هر حال، این بررسیها فرایندهای اثرگذار بر آمونیاک (ساخت، رهاسازی یا پالایش و برداشت) را بدرستی مشخص نمیکند. اما طبیعت ورزش دراز مدت(هوازی) این نکته را یادآوری میکند که پدیده متابولیسم اسیدهای آمینه روی داده است.
با آگاهی یافتن از نقش ورزش در پالایش آمونیاک یا سنجش تأثیر ورزش بر ساخت آمونیاک عضله فعّال، مشخص میشود که اغلب گزارشهای موجود بر گونههای حیوانی متمرکز بوده است. در این زمینه «وایندر و دستیارانش»[۳۱] دریافتند که در موشهای صحرایی پس از انجام ۱۲ هفته ورزش، آنزیم آدنیلوسوکسینات لیاز نسبت به وضعیت پایه دستخوش تغییر نگردید، اما غلظت دآمیناز AMP در تارهای تندتنش عضله اسکلتی چهارسررانی، ۲۹ درصد کاهش داشت و در گروه عضلانی دیگر پایدار باقی ماند. این یافتههای پژوهشی با سایر مطالعاتی که روی انسانهای ورزیده انجام شده، از کاهش آمونیاک پلاسمایی حکایت میکند. بعلاوه در یک بررسی همسو، متعاقب تحریکات الکتریکی عضله روی خرگوشهای ورزیده، ظرف چنددقیقه اندازههای انباشت IMP, MP و NH3 عضله اسکلتی کاهش یافتند، با این حال گسترش نیروی عضلانی تا پایان تحریک تداوم داشت. این نوع مطالعات، مبیّن این نظریه است که اجرای فعالیت ورزشی از سطح فعالیت دآمیناز AMP میکاهد. بدین معنا که به موازات ظرفیت ATP در مخزن میتوکندری، این آنزیم حین ورزش شدید فزونی یافته و در نتیجه تشکیل شدن AMP را به حد کمینه میرساند. به بیان دیگر، این پدیده به ساخت کمتر آمونیاک در عضله ورزیده، منجر میشود. البته «ژایت و همکارانش»[۳۲] به نتایج ناهمگونی دسترسی پیدا کردند، چنانکه اجرای ورزش به افزایش فعالیت اسپارتات آمینو ترانسفراز و سرانجام به تقویت بیشتر چرخه PNC انجامید. این دادهها بیانگر آن است که مقادیر پایین AMP و IMP، ساخت فزاینده آمونیاک را امکانپذیر میسازد. در اینجا با بیان این موضوع، شاید سنجش فرایند ساخت و پالایش آمونیاک را قدری دشوارتر شود، زیرا غلظت کمتر NH3 پلاسما در عضله ورزیده به گسترش کارکرد PNC، اسیدهای آمینه و سرچشمههای آمونیاک می انجامد. بعلاوه، پیرامون اثر ورزش هوازی و دیگر حاملهای آمین همچون گلوتامین، اطلاعات روشنی در دست نیست.
برخی از پژوهشهای تجربی، اکسایش لوسین را در موشهای صحرایی ورزیده، نشان داده است. در این راستا، «دو هم و دستیارانش» دریافتند که گنجایی BCOADH درون میتوکندری عضله ورزیده خرگوش، بمراتب بزرگتر از گروه کنترل بوده است. در مطالعه همسو، در موشهای صحرایی ورزیده، نسبت BCAA/BCOA پلاسمایی کمتر از گروه شاهد مشاهده گردید. این نکته بیان می کند که اندازه اکسایش BCOA درون عضلانی حاصل از ورزش، همواره بیش از شرایط پایه است. در بررسی «وایبوم»[۳۳] دهیدروژناز گلوتامات در نتیجه فعالیت ورزشی انسانها افزایش پیدا کرد. به طور کلی، الگوی رفتار این آنزیمهای هوازی چنان است که سوخت و ساز اسیدهای آمینه و تشکیل NH3 عضله فعّال را بیشتر میکند. با این حال، سطح آمونیاک پلاسمایی، هنوز اندک است. این امکان هست که دیگر حاملهای آمین، نقش مهمتری را ایفا نمایند. برای مثال، آنزیم ترانس فراز آلانین در پاسخ به ورزش استقامتی، افزایش داشته است. اما پاسخ آنزیم سنتاز گلوتامات به ورزش مشخص نیست. این واکنش در دسته فرایندهای انرژیخواه جای دارد. بنابراین در یک عضله ورزیده، این آنزیم برای ساخت فسفاتهای سرشاز از انرژی، از پتانسیل بیشتری برخوردار خواهد بود، تا بدین ترتیب هنگام ورزش، گلوتامات بیشتری در دسترس سلولهای عضلانی قرار گیرد. چندین پژوهش پیرامون متابولیسم آمونیاک و ورزش ارائه شده است. ورزش بر همه عضلات اسکلتی یا گونههای مختلف تار، پاسخ همسان نمیدهد. بنابراین سازوکارهای افت یا مهار نسبی آمونیاک را میتوان حین روزش مشخص نمود. به طور خلاصه میتوان بیان کرد که الگوی رفتار آمونیاک در ورزشهای شدید و کوتاهمدت بمراتب پایینتر از شیوه ورزش هوازی است. در ضمن رفتار آمونیاک به کاهش غلظت دآمیناز AMP یا افزایش اندک تنظیمکنندههای مثبت آنزیم وابسته است. این نیمرخ در ورزشهای دراز مدت در شرایط توازن فیزیولوژیک قدری پیچیده است، زیرا افزایش یافتن غلظت آنزیمهای میتوکندری بر اندازه ساخت NH3 میافزاید. به هر حال این امکان هست که نقش فعّال سازی یا مهار نسبی گروه آمینی به حامل دیگر انتقال یافته باشد .
۲-۲-۳- سیستم غالب تولید انرژی در تکواندو و تأثیر کراتین بر آن
به طور کلی نیازمندیهای متابولیکی ماهیچه های عضلانی در شرایط گوناکون فعالیت بدنی توسط سه دستگاه تولید انرژی فراهم میگردد.
الف- دستگاه فسفاژن
ب- دستگاه اسید لاکتیک
ج – دستگاه هوازی
طیف گسترده کارکرد ماهیچه ها ی اسکلتی بدن از کارهای بسیار سنگین کوتاه مدت تا فعالیتهای بسیار سبک درازمدت متغیر است. بنابراین نیازمندیهای انرژتیک فعالیتهای مختلف بدنی، منابع و روش تولید انرژی مخصوص را طلب مینماید (بمبن و همکارا، ۲۰۰۱).
از نظر بیولوژیکی انرژی مورد نیاز انقباضهای عضلانی به طور کلی از منابع انرژی فوری، کوتاه مدت، و دراز مدت تأمین می شود. انرژی منابع کوتاه مدت از طریق متابولیسم غیر اکسایشی و منابع انرژی درازمدت به کمک متابولیسم اکسایشی آزاد میگردد. شدت و مدت فعالیت، تعیینکننده دستگاه غالب انرژی است که در طول فعالیت معین تحت تأثیر قرار میگیرد. بعلاوه دستگاه های تأمین انرژی سوخت و ساز کاملاً اختصاصی بوده و از نظر ظرفیت و سرعت تفاوتهای عمدهای دارند (جدول(۲-۱)) (کارلوس و کوربین، ۲۰۰۲).
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
جدول(۲-۱). ظرفیت و توان بیشینه سه دستگاه انرژی
دستگاه توان بیشینه
(ATP در دقیقه،مول) ظرفیت بیشینه
( کل ATP موجود،مول)
فسفاژن ( ATP-PC) ۶/۳ ۷/۰
گلیکولیز بی هوازی (اسیدلاکتیک) ۶/۱ ۲/۱
هوازی یا اکسیژن (تنها از گلیکوژن) ۰/۱ ۰/۹۰
مسابقات تکواندو در سه راند ۲ دقیقهای انجام می شود که بین هر کدام ۱ دقیقه استراحت وجود دارد. بنابراین درهر مسابقه ۲ زمان ۱ دقیقهای برای استراحت مبارزین وجود دارد. همچنین مبارزین در طول ۲ دقیقه هر راند به طور مداوم در حال مبارزه نمیباشند، بلکه زمان زیادی را مشغول تفکر، تحریک و یافتن فرصت مناسبی برای حمله و یا ضد حمله میباشند. طبق قانون نیز میتوانند بعد از هر درگیری حداکثر تا ۲۰ ثانیه را بدون درگیری و تبادل تکنیک، بگذرانند. بدین ترتیب هر راند مبارزه ترکیبی از درگیری و استراحت فعال (به صورت رقص پا) میباشد که با فواصل مختلفی به اجرا درمیآید. به طور میانگین میتوان گفت که مبارز، در طول هر راند ۲ دقیقهای، حداقل ۱ دقیقه را مشغول استراحت میباشد. مشورت داورها، دادن اخطار از سوی داورو موارد پیش بینی نشده مختلف به وجود آمده در طول مسابقات، که امکان استراحت بیشتر مبارزین رافراهم می کند را نیز نباید فراموش کرد. با توجه به تمامی موارد گفته شده، یک مسابقه تکواندو را میتوان نوعی فعالیت شدید تناوبی در نظر گرفت.
در فعالیتهای شدید تناوبی اندوخته دستگاه ATP PC پس از چند ثانیه فعالیت تخلیه شده و دستگاه از ادامه کار باز میایستد. با این حال میبایست به خاطر داشت که پس از هر مرحله فعالیت، مرحله استراحت کوتاهی وجود دارد. در فواصل استراحت بخشی از منابع ATP و PCR که هنگام مراحل کار قبلی از بین رفته بود، از طریق دستگاه هوازی دوبارهسازی می شود. به بیان دیگر در طول فواصل استراحت، بخشی از وام اکسیژن بیاسید لاکتیک بازپرداخت میگردد. در این فاصله بخشی از ذخایر اکسیژن میوگلوبین نیز دوبارهسازی می شود. لذا طی هر مرحله ازفعالیت که متعاقب آن یک مرحله استراحت وجود داشته باشد، دوبارهسازی ATP و PCR و ذخایر اکسیژن میوگلوبین مجدداً به عنوان یک منبع انرژی دردسترس قرار خواهد گرفت. چنین توصیه شده که در برنامه های تمرینات تناوبی واقعی، فواصل استراحت شامل برخی از تمرینات سبک یا متوسط باشد (مک گر و همکاران، ۲۰۰۰).
اگر چه ورزشکاری که تحت فشار تمرین به سطح بالایی از سوخت و ساز بیهوازی رسانده می شود، ممکن است هنگام دوره های استراحتی کوتاه مدت مانند رقص پاها، توقفهای بازی، امتیازگذاریها یا حتی استراحتهای بین دو نیمه به بازیافت کامل نرسد. ولی نشان داده شده است که فعالیت هوازی ملایم در دوره بازیافت، دفع لاکتات را در مقایسه با بازیافت غیرفعال به طور مشخص تسهیل می کند. در نتیجه زمان های رقص پا که در طول هر راند مبارزه در تکواندو ممکن است نوعی فعالیت هوازی ملایم محسوب شود-، به بازسازی ذخایر ATP و PCR و دفع اسید لاکتیک تولید شده کمک می کند. تسهیل دفع لاکتات در بازیافت فعال ممکن است به علت افزایش جریان خون از طریق اندامهای استفاده کننده از لاکتات، مانند کبد و قلب باشد. به علاوه جریان خون از راه عضلههای بدن در دوره بازیافت فعال، دفع اسید لاکتیک را به طور حتم افزایش میدهد، زیرا بافت عضله می تواند این سوبسترا را مورد استفاده قرار داده، از طریق سوخت و ساز چرخه کربس آن را اکسیده کند(هافمن و همکاران۲۰۰۵). به طور کلی میتوان گفت که مبارزات تکواندو نوعی فعالیت تناوبی میباشد که سیستم تولید انرژی غالب در آن، سیستمهای بیهوازی (ATP و PCR و اسید لاکتیک) میباشد و همانطور که درمباحث قبلی اشاره شد مکملسازی کراتین می تواند با افزایش محتوای TCR عضلات، میزان فسفوریلاسیون ADP به ATP را افزایش دهد. همچنین از آنجا که غلظت کراتین آزاد در تارهای عضلانی نوع II بعد از مکملسازی کراتین بیشتر میباشد، مکملسازی کراتین می تواند فعالیتهای شدید متناوب را با افزایش تولید PCR و ATP میتوکندریایی، در این تارها بهبود بخشد(کارلوس و کوربین، ۲۰۰۲). از این رو احتمال میرود که تکواندوکاران بتوانند از مکملسازی کراتین بهره زیادی در مسابقات خود ببرند.
۲-۲-۴- وزن
اصلیترین عامل سلامتی که به وسیله فعالیت های بدنی تامین می شود، حفظ و تثبیت وزن بدن است. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوائل ۱۹۸۰ بسیاری از افراد برای پیشگیری از بیماریهای مزمنی که به علت تحرک در جوامع سنتی به وجود آمده بود و برای کسب احساس بهتر و تغییر درشیوه زندگی خود، به فعالیتهای بدنی تمایل پیدا کردند. افزایش چربی و عضلات منجر به اضافه وزن (به خصوص افزایش وزن در اثر افزایش چربی) می تواند مشکلات اجتماعی، جسمانی، روانی و اقتصادی به همراه داشته باشد. بسیاری از افراد به اشتباه دو واژه چاقی (چربی) و اضافه وزن را مترادف میدانند. از طرف دیگر، باید توجه داشت که بدن انسان از عناصر مختلفی از قبیل چربی، عضله، استخوان و سایر عناصر تشکیل شده است. به تجمع زیاد چربی که بیشتر از استانداردهای رایج در رابطه با سن، جنس و نوع بدن باشد، چاقی اطلاق می شود. بنابراین چاقی به افزایش چربی بیش از ۲۰ درصد از وزن بدن برای (مردان) و بیشتر از ۳۰ درصد از وزن بدن برای (زنان) اطلاق می شود. از طرف دیگر، یک فرد ممکن است بدون این که چاق باشد، وزنش از مقدار طبیعی بیشتر باشد. وزن بدون چربی (FFM) به طور عمده از آب (۸/۷۳ درصد)، مواد معدنی (۸/۶) درصد و پروتین (۴/۱۹ درصد) تشکیل شده است. تحقیقات نشان میدهد که وزن بدون چربی در زمان رشد ثابت نیست. بنابراین در چنین افرادی، افزایش بافتهای بدون چربی منجر به اضافه وزن می شود. به طور کلی تفاوت چاقی و اضافه وزن در این است که در اضافه وزن، وزن فرد بیشتر از وزن متناسب وی نبوده ولی نسبت چربی به عضلات در بدن وی بیشتر میباشد. دانشمندان، برخی از عوارض پزشکی ناشی از چاقی و اضافه وزن را افزایش مرگ و میر، تصلب شرائین و فشار خون، دیابت و نارسایی کبد ذکر کرده اند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بررسیهای انجام شده در مقایسه مردان عضلانی که اضافه وزن دارند با مردان چاق نشان میدهد که مردان چاق نسبت به انسولین کمتر حساسیت و واکنش نشان میدهند. به عبارت دیگر، لوزالمعده افراد چاق باید از انسولین بیشتری برای کاهش قند پلاسما ترشح کند. برای تغییر وزن مناسب از جدول قد و وزن استفاده می شود. ولی به طور کلی، افرادی که وزن بدن آنها بر حسب سن، جنس و قامت از مقدار استاندارد، ۱۰ تا ۲۰ درصد فراتر رود به عنوان افراد دارای وزن اضافی و افرادیکه ۲۰ درصد بیشتر از وزن مطلوب خود، وزن اضافی دارند، به عنوان افراد دارای چاقی مرضی یا فوق العاده چاق شناخته میشوند (محبی و همکاران،۱۳۹۱).
۲-۲-۴-۱- عوامل موثر در وزن
عوامل مختلفی از بدو تولد و حتی قبل از آن بر وزن تاثیر میگذارند برخی از این عوامل عباتند از:
الف) عوامل ژتیکی در مقابل عوامل محیطی: مطالعاتی که روی دوقلوهای همسان در محیط مختلف صورت گرفته است، نشان میدهد که چاقی ریشه ژنتیکی دارد. اما ارتباط خانواده با مساله چاقی فرزند به خوبی مشخص نشده است. صرف نظر از آثار ژنتیک، علت اصلی اضافه وزن و چاقی می تواند با تعادل مثبت انرژی به خاطر دریافت کالری زیاد و مصرف ناکافی آن و یا هر دو مورد مرتبط باشد.
ب) عوامل هورمونی: به غیر از بیماران دیابتی، بیماریهای هورمونی می تواند یکی از هزار عامل چاقی باشد. لازم به ذکر است که امکان ابتلای افراد چاق به بیماری دیابت به مقدار قابل ملاحظهای بیشتر از افراد با وزن مطلوب است.
ج) سلولهای چربی درشت: اکثر محققان گزارش می دهند که پرخوری در طول چند سال اول زندگی (کودکی) منجر به ایجاد تحریکاتی در جهت بزرگ شدن و زیاد شدن سلولهای چربی می شود و این سلولها در طول عمر باقی میمانند.
چ) در تحقیقات اخیری که به وسیله برای انجام شد، کمبود سلولهای چربی قهوهای گرمازا و لیپو پروتئین لیپاز (LPL) را به عنوان چربی میدانند. البته مطالعات روی انسانها در این زمینه ناچیز است و باید منتظر تحقیقات بیشتری باشیم.
ح) سن: بعد از ۲۵ سالگی به ازای هر ده سال، چهار درصد از متابولیسم سلولهای فعال کاسته می شود. بنابراین اگر رژیم غذایی طی ده سال ثابت باشد، چون انرژی مصرفی کم می شود به وزن بدن افزوده خاهد شد.
خ) نژاد: فراوانی چاقی در میان مردان سفید پوست دو برابر زنهای سفید پوست است و به نظر می رسد که این پراکندگی چاقی در میان سیاه پوستان معکوس باشد.
د) تغییرات فصلی: با توجه به این که وزن بدون چربی نمی تواند به سرعت تغییر یابد، بنابراین تغییر فصلی وزن، فقط بر حسب بافت چربی ذخیره شده می تواند تغییر یابد. وزن کل چربی اندوخته شده در ماههای زمستان غالباً بالا و به عنوان پوششی در برابر سرما عمل می کند و در فصل تابستان به علت افزایش انرژی مصرفی و کاهش اشتها، کاهش مییابد.
ی) از میان سایر عواملی که در این رابطه مؤثرند، میتوان به عوامل روانی، فرار از واقعیت و کم تحرکی اشاره نمود.
به طور کلی میتوان گفت که با توجه به شرایط سنی، ثابت نمودن وزن، الزاماً به معنای کنترل درصد چربی نیست، بلکه به معنای کاهش وزن بدون چربی و افزایش درصد چربی بدن نیز میباشد [۸].
۲-۲-۵- وزن بدون چربی[۳۴] (وزن خالص[۳۵])
وزن بدون چربی نسبی، درصدی از کل وزن بدن است که همان وزن خالص(LBW) بدن میباشد. وزن بدون چربی مطلق گویای مقدار واقعی وزن خالص بدن است و از طریق فرمول زیر محاسبه می شود:
۱۰۰/(وزن بدون چربی نسبی× کل وزن بدن) = وزن بدون چربی
همان طور که قبلاً گفته شد، تقریباً ۱۵ درصد از کل وزن بدن مردان را چربی تشکیل میدهد. پس وزن بدون چربی نسبی آنها ۸۵ درصد خواهد بود. به عنوان مثال: اگر کل وزن بدن مرد ۲۰ سالهای ۶/۷۲ کیلو گرم باشد، وزن بدون چربی نسبی وی برابر خواهد بود با:
Kg 7/61 = 100/(85 × ۶/۷۲)
وزن بدون چربی را معمولاً در ارتباط مستقیم با فعالیتهای ورزشی میدانند. چون که وزن بدون چربی بیشتر به معنی وجود توده ماهیچهای بیشتر و در نتیجه نیروی جسمانی بیشتر است. نیروی ماهیچهای زیاد در ورزشهای تماسی ( به ویژه فوتبال آمریکایی) و در رشتههای پرتابی در دو و میدانی، بسیار مهم است. بیشترین وزن بدون چربی را مردان رشته فوتبال آمریکایی و زنان رشتههای پرتابی دارند.
به طور کلی هر چه مقدار چربی بدن کم باشد، وزن خالص بدن بیشتر خواهد بود و این نه فقط از نقطه نظر سلامتی ارزشمند است (اضافه وزن و چاقی اغلب همراه با فشارخون و بیماریهای قلبی است)، بلکه در سطوح بالای ورزش و در فعالیتهایی که کل وزن بدن باید حرکت داده شود، عامل مهمی محسوب می شود. به علاوه مطالعات نشان دادهاند که درصد بالای چربی در بدن، نه فقط به عنوان یک بافت مرده عمل می کند، بلکه توانایی نسبی رسیدن اکسیژن به عضلات فعال را کم کرده و مقاومت قلب و گردش خون را پایین میآورد. البته برنامه تمرینی طولانی مدت ورزش و رژیم غذایی برای کنترل وزن، می تواند درصد چربی و کل وزن بدن را کاهش دهد. گاهی اوقات ممکن است فردی پس از تمرینات در وزن کل بدن، کاهشی احساس نکند، این بدین معنی نیست که وزن خالص یا مقدار توده چربی وی تغییر نکرده، بلکه امکان دارد در بین وزن خالص (وزن عضله) کسب شده و مقدار چربی، تعادل برقرار شده باشد. یعنی اگر همین فرد توده چربی زیر پوست را اندازه گیری نماید، کاهش در مقدار چربی را مشاهده خواهد نمود و به جای آن توده عضلانی جایگزین خواهد شد. پس در وزن کل تغییر محسوسی نخواهد کرد (رنجبر و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۲-۶- چربی و مهارتهای ورزشی
درصد چربی در کارائی ورزشکاران بسیار تأثیر گذاشته و یک همبستگی معکوس بین درصد چربی و اجرای مهارتهای ورزشی دیده می شود. از طرف دیگر، یک همبستگی مستقیم میان وزن بدون چربی و کارائی مشاهده می شود. از نظر روانی نیز، چاقی بر آمادگی بدنی و عملکرد ورزشی تاثیر میگذارد. تحقیقات متعددی نشان دادهاند که افزایش چربی بدن با ضعف آمادگی حرکتی و عملکرد بدنی همراه است. جدول (۲-۲) حداقل درصد چربی بدن مردان و زنان ورزشکاران را در مراحل مختلف رشد و تکامل نشان میدهد. به هر حال، برخی از تفاوتهای مربوط به عملکردهای ورزشی را میتوان به چربی بدن نسبت داد. از طرف دیگر، در رشته دو و میدانی، مردان در مقایسه با زنان، عملکرد برتری را نشان میدهند. همچنین بارنز[۳۶] و تورلند و همکارانش[۳۷] در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که چربی بالا نسبت معکوس با اجرای مسابقات انفجاری مانند دوی سرعت دارد (محبی و همکاران، ۱۳۹۱).
جدول(۲-۲). حداقل درصد چربی بدن برای مردان و زنان ورزشکار در مراحل مختلف رشد و تکامل
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:22:00 ب.ظ ]