بامطالعه و بررسی کشور عربستان می‌توان به‌راحتی میان این کشور و کشورهایی که به انقلاب‌های مردمی دچار شدند شباهت‌های بسیاری یافت . از طرف دیگر برای این‌که بتواند در رقابت منطقه‌ای خود با ایران ،اوضاع را به نفع منافع خود پیش ببرد و ایران را در رقابت منطقه‌ای سنتی در موضع ضعف قرار دهد سیاست خارجی با استاندارد دوگانه، در قبال تحولات منطقه‌ای از خود بروز داده است. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۲۲)
به‌طور کل درحالی‌که حفظ وضع موجود در منطقه‌ی خلیج‌فارس برای عربستان سعودی در اولویت است، با مشاهده‌ی جنبش‌های دموکراسی خواهی در منطقه ، سران این کشور آن را به‌عنوان بزرگ‌ترین تهدید برای حکومت خود معنا نمودند. پاسخ عربستان سعودی ، ضرورت توسل به خشونت و هزینه کردن بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار نشان‌گر وحشت‌زده شدن ریاض نسبت به تحولات منطقه‌ای بوده است.لذا ریاض با «دستی هدایت‌کننده» و «مشتی آهنین» سعی در مدیریت این تحولات داشته است.(محمودی، ۱۳۹۰)
در این فصل به دنبال بررسی تأثیرات بیداری اسلامی بر شرایط داخلی عربستان هستیم که این کشور توانست آن را با رویکردی مقابله‌ای دووجهی امنیتی – اقتصادی کنترل کند و مانع از بروز تحولاتی بنیادین در کشورش شود.
عکس مرتبط با اقتصاد

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

۳-۱- وضعیت داخلی عربستان و زمینه‌های شکل‌گیری اعتراضات

حکومت عربستان بنا بر ماهیت آن، حکومتی پادشاهی محسوب می‌شود و ساختار قدرت در آن به‌گونه‌ای است که همه‌چیز به خاندان سعودی ختم می‌گردد. دولت برای حفظ قدرت به ترکیبی از زور و نهادهای اداری مانند گارد ملی و بوروکراسی متکی است . به‌علاوه، عنصر کلیدی در فرمول سیاسی این دولت عبارت است از مشروعیت خاندان حاکم که مبتنی بر میراث فرهنگی و سنت تاریخی است. این مشروعیت مبتنی بر اقتدار، با دسترسی به ثروت نفت تقویت‌شده و درنتیجه دولت توانسته است از این طریق از تقاضاهای اجتماعی برای انجام تغییرات سیاسی ساختاری چشم‌پوشی کند. (کرمی،۱۳۹۰،الف: ۸۱)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ساختار سیاسی و اجتماعی عربستان نتوانسته خود را متناسب با تحولات جدید تطبیق دهد.نظام حکومتی عربستان مطابق با ساختارهای سنتی و ابتدائی حکومت‌داری است و قانون اساسی ،هیئت‌وزیران و مجلس به معنای واقعی وجود ندارد و از طرف دیگر آزادی مطبوعات، آزادی بیان،عدالت سیاسی و انتخابات دموکراتیک و … در جامعه‌ی سیاسی عربستان قابل‌مشاهده نیست.(عباسی، ۱۳۹۰ : ۲۶)
بر این اساس کنترل ، نظارت و پاسخگویی در نظام سیاسی عربستان مفهومی ندارد و تنها عقلانیت و خواست پادشاه است که تعیین‌کننده‌ی چگونگی توزیع منابع و شیوه حکومت در این کشور است. از طرف دیگر پست‌ها و مقامات کشوری صرفاً در اختیار شاهزادگان خاندان آل سعود قرار دارد و به‌ندرت می‌توان افرادی را یافت که خارج از این خاندان توانسته باشند به پست‌های سیاسی و امنیتی دست‌یافته باشند.در این کشور احزاب حق فعالیت ندارند و شهروندان نه‌تنها حق مشارکت در عرصه‌ی سیاسی را ندارند بلکه بسیاری از گروه‌ها و شهروندان نظیر زنان و شیعیان از حقوق اجتماعی خود نیز محروم هستند و همواره مورد تبعیض واقع می‌شوند.لذا اتکا دولت سعودی به درآمد نفت و ایدئولوژی وهابیت به‌منظور کسب مشروعیت و امنیت در جهت تداوم بقای رژیم سیاسی منجر به بی‌نیازی از مشارکت سیاسی شهروندان شده است و این عامل سبب از بین رفتن جایگاه مردم در این نظام سیاسی شده است. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۱)

 

۳-۲- معضلات داخلی عربستان سعودی

 

۳-۲-۱- سیاسی

در عربستان سعودی مفهوم دولت تمایز خاصی با مفهوم آن در روابط بین‌الملل دارد و دولت در این کشور بازتاب‌دهنده‌ی تنوع محدوده‌ی جغرافیایی است و به همین دلیل است که ملی‌گرایی و سرمایه‌داری تاکنون نتوانسته دگرگونی‌هایی را در این محیط بسته تحقق بخشد.عربستان در اختیار ۵ هزار شاهزاده است که مشاغل کلیدی و هدایتگر را در دست دارند و از این عده حدود ۹۰ نفر حاکمیت را در دست دارند.زمامداران سعودی را که مشروعیت خود را از یک ‌طرف در اتحاد و ائتلاف با علمای وهابی در حوزه‌های داخلی و از طرف دیگر در همراهی با واشنگتن در حوزه‌های خارجی می‌دیدند در تردید میان ایجاد برخی تغییرات و اصلاحات سیاسی و اجتماعی و یا تداوم نظم قبلی قرارداد لذا مجموع این فشارها رژیم عربستان را به انجام برخی تغییرات ملزم کرد.(عباسی،۱۳۹۰: ۴۷)
عدم وجود فضای دمکراتیک در این کشور یک چالش جدی محسوب می‌شود به‌طوری‌که در رتبه‌بندی که توسط اکونومیست در سال ۲۰۱۱ در خصوص کشورهای دارای شاخص‌های دموکراسی انجام داد عربستان در رتبه‌ی ۱۶۱ این لیست قرار گرفت که دارای حقایق بسیاری در خصوص وضعیت آشفته‌ی دموکراسی در این کشور است.مجلس، انتخابات و احزاب درروش حکومت سعودی جایی ندارند و قوای سه‌گانه در کشور مستقیماً زیر نظر نهاد “پادشاهی” قرار دارند. این شکل حکومت دیوار بزرگی را برای ارتباط این کشور با سایر کشورها ایجاد کرده است. کشورهای غربی تا جایی که امکان دارد برای منافع خود به ارتباط تجاری با عربستان می‌پردازند و درباره شکل حکومت و دمکراسی در عربستان سکوت می‌کنند . .(ماهنامه اقتصاد ایران،۱۳۹۱: ۲۳)
این در حالی است که فساد و فقدان سازوکارهای مناسب برای توزیع درآمد و ایجاد رفاه عمومی نیز بسیاری از قشرهای کم‌درآمد را در جامعه‌ی عربستان آزار می‌دهد.درمجموع به‌رغم آمارهای خیره‌کننده‌ی دولتی، مسائل و معضلات اقتصادی که از سوی اکثریت شهروندان عربستانی احساس می‌شود قابل‌توجه است.لذا با توجه به بالفعل بودن بسیاری از چالش‌های متفاوت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می‌توان شاهد مهیا بودن بستر ایجاد جنبش‌های مردمی جهان عرب بر شهروندان عربستانی باشیم که با توجه به ایده‌هایی که از جانب تحولات اخیر در کشورهای عربی هم چون رفع تبعیض و محدودیت‌ها، حذف فساد و ایجاد رفاه اجتماعی و اقتصادی برای همه و آزادی‌های اجتماعی مطالبات جدیدی از سوی زنان و شیعیان و جوانان عربستانی مطرح شد. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۴)

 

۳-۲-۲- جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان

اگرچه نقش پررنگ خاندان آل سعود در بسیاری از تحولات منطقه‌ای در وهله‌ی اول نشان‌دهنده‌ی تعیین‌کنندگی این کشور در منطقه است اما شواهد نشانگر آسیب‌پذیری بیش‌ازپیش عربستان سعودی است.ترور نافرجام محمد بن نایف، که پس از پدرش نایف بن عبدالعزیز دومین مقام ارشد وزارت کشور عربستان است تضاد درونی خاندان سلطنتی عربستان را که رفته‌رفته به مرحله‌ی غیرقابل‌کنترلی رسیده را مشخص می‌کند و نکته‌ی مهمی که بسیاری از کارشناسان به آن اذعان دارند تهدیدی است از درون خاندان سلطنتی آل سعود را با چالشی اساسی روبه‌رو می‌کند. (خواندنی،۱۳۸۸: ۲۶)
همزمان با قیام مردم خاورمیانه و شمال آفریقا، در عربستان سعودى علاوه بر اعتراض‌های مردمى علیه خاندان آل سعود، بحران جانشینى در این خاندان به اوج خود رسیده است. با مرگ شاهزاده نایف بن عبدالعزیز ولیعهدى با دوره‌ای ۸ ماهه خاندان حاکم در عربستان آشکارا بحران‌های سیستمى و هنجارى را به چشم دید. به لحاظ سیستمیک وضعیت قدرت در این کشور، که سران آن با بحران کهن‌سالی و بیمارى و درعین‌حال جنگ شاهزاده‌ها مواجه‌اند، پیچیده‌تر از هر زمان دیگرى شده است .(عمادی ،۱۳۹۱: ۳۴)
خاندان آل سعود از سال ۱۹۳۲ بر عربستان حکومت می‌کنند. اولین پادشاه عربستان «ملک عبدالعزیز » بود که منشور« عبدالعزیز » را تنظیم کرد. در این منشور آمده تا زمانى که پسران من زنده‌اند، قدرت به نوه‌هایم نخواهد رسید. به‌عبارت‌دیگر در عربستان برخلاف دیگر کشورهاى پادشاهى قدرت از پدر به پسر نخواهد رسید بلکه برادر جایگزین برادر در قدرت خواهد شد.
منشور عبدالعزیز دو مشکل اساسى براى انتخاب ولیعهد و پادشاه ایجاد کرد:

 

 

ملک عبدالعزیز داراى همسران زیادى بوده است. ابن سعود به روایتى با ۲۲ زن ازدواج‌کرده است که حاصل این ازدواج‌ها ۴۴ فرزند ذکور بوده که در زمان مرگ ابن سعود ۳۵ تن از آن‌ ها زنده بوده‌اند. همین مساله خود یکى از موضوع‌های اختلاف‌برانگیز در خاندان آل سعود بوده است. به‌نحوی‌که پس از مرگ ملک فهد،پادشاه قبلى عربستان، عبدالله بن عبدالعزیز، که برادر ناتنى ملک فهد بود، به‌عنوان پادشاه برگزیده شد و سلطان بن عبدالعزیز، برادر تنى ملک فهد، ولیعهد عربستان شد. همین مساله موجب اختلاف بر سر قدرت در عربستان شده است.

اختلاف سنى اندک میان پادشاه و شاهزادگان، ازآنجایی‌که قدرت از پادشاه به برادرش منتقل می‌شود لذا میان پادشاه این کشور و دیگر شاهزادگان اختلاف سنى چندانى وجود ندارد. شاهزادگان عربستان سعودی همگى به لحاظ سنى در شرایطى هستند که انتخاب هر یک از آن‌ ها به سمت ولیعهدى، بحران قدرت در عربستان را به‌عنوان یک معضل در سال‌های آینده تداوم می‌بخشد

نکته مهم و نگران‌کننده براى سردمداران رژیم آل سعود این است که در حال حاضر بحران قدرت و جانشینى در عربستان با قیام‌های مردم خاورمیانه و شمال آفریقا همزمان شده است. بسیارى از کارشناسان بر این باورند که همزمانى این دو مساله با توجه به نارضایتی‌ها و اعتراض‌های اخیر مردم عربستان علیه حکومت آ ل سعود می‌تواند براى این کشور معضل جدى ایجاد کند. (رضی ، ۱۳۹۰: ۳۹)

 

۳-۲-۳- اقتصادی

در عرصه‌ی اقتصادی نیز عربستان به‌رغم دارا بودن درآمدهای نفتی و تلاش برای متنوع سازی اقتصادی با چالش اقتصاد تک‌محصولی مبتنی بر نفت و صنعت پتروشیمی هم‌چنین تهدید ناشی از جایگزینی انرژی‌های نو به‌جای سوخت‌های فسیلی روبه‌روست.عدم توزیع عادلانه و مناسب درآمدها و ثروت‌های اقتصادی و مواجه بودن شهروندان با مشکلات اقتصادی نیز برای دولت چالش‌هایی را ایجاد می‌کند.نرخ بیکاری بالا که رقمی تا ۳۰ درصد عنوان می‌شود و قرار گرفتن بیش از ۲۰ درصد شهروندان زیرخط فقر در این خصوص قابل‌توجه است. (اسدی؛۱۳۹۱ : ۴۳۳)
لذا به خاطر آن‌که ۶۰ درصد جمعیت عربستان زیر ۱۸ سال سن دارند و ۲۸ درصد آن‌ ها بیکار می‌باشند همین امر موجب شد ملک عبدالله که برای عمل جراحی کمرش در اوایل سال ۲۰۱۱ به آمریکا رفته بود به‌محض ورود به خاک عربستان دستور داد تا ۳۶ میلیارد دلار کمک رفاهی به مردم اعطا شود که به هر شهروند سعودی دو هزار دلار رسید و حقوق کارکنان دولت هم ۱۵ درصد افزایش یافت(عباسی؛۱۳۹۰: ۴۹)
در بعد داخلی ، عربستان از مشکلات و نابسامانی‌های متعدد اقتصادی رنج می‌برد:

 

 

وابستگی شدید اقتصادی به صادرات نفت ؛

بالا بودن نرخ بیکاری ؛

افزایش جمعیت (که به دلیل پاسخگو نبودن امکانات کشور،در آینده به مسئله‌ای اساسی بدل می‌شود)

فساد مالی عربستان؛

فقر اقتصادی به‌ویژه در مناطق شرقی

انحصار دولتی بر بخش عظیمی از فعالیت‌های اقتصادی .( هرمزی،۱۳۸۷: ۳۸۹)

از طرف دیگر حضور بالای اتباع خارجی در ۷۵ درصد مشاغل به دلیل فقدان آموزش‌ها و مهارت‌های لازم در بین سعودی‌ها و هم‌چنین روحیه‌ی کاری و انتظار دستمزد بالا یکی از دلایل نرخ بیکاری بالا در این کشور محسوب می‌شود. .( Fretag, 2012 :25)

 

۳-۲-۴-اجتماعی

در عرصه‌ی اجتماعی به‌رغم برخورداری نسبی شهروندان کشورهای عربی حاشیه‌ی خلیج‌فارس مانند امارات متحده عربی و قطر از آزادی‌های اجتماعی نیز با محدودیت‌های جدی روبه‌رو هستند.به‌ خصوص جامعه‌ی زنان و شیعیان از بیش‌ترین میزان تبعیض رنج می‌برند که بیش‌ترین این محدودیت‌ها به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز کشیده شده است. دولت عربستان دو مسئله‌ی جنسیت و مذهب را به‌عنوان دو چالش اساسی پیش رو دارد.محدودیت‌هایی که از تسلط وهابیت بر بسیاری از سازمان‌ها و تشکیلات فرهنگی و اجتماعی ناشی می‌شود و به‌رغم تمایلات برخی شخصیت‌های متعادل و اصلاح‌طلب درون خاندان سعودی ، علمای وهابی مانع از تحقق هر رویکرد اصلاحی می‌شوند.در عرصه‌ی محدودیت‌های زنان ، نداشتن کارت شناسایی و هویتی مستقل تا سال‌های گذشته ، همچنین ممنوعیت رانندگی از تبعیض‌های بارز نسبت به این بخش از جامعه‌ی عربستان است.بااین‌حال به برخی نابرابری‌ها در عرصه‌های حقوقی ، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نیز می‌توان اشاره کرد که فعالان زن در این کشور پیگیری آن‌ ها را در اولویت قرار داده‌اند. زنان از فرصت‌های آموزشی و شغلی برابر با مردان برخوردار نبوده و نیستند. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۳)

 

۳-۲-۴-۱- مساله زنان

وضعیت زنان در عربستان سعودی را بسیاری از پژوهشگران علوم اجتماعی، به وضعیت سیاه‌پوستان در نظام تبعیض نژادی آفریقای جنوبی تشبیه کرده‌ا‌ند، چراکه در هر دو نظام حقوق نابرابر، دسترسی نابرابر به امکانات و مشاغل، جداسازی مدارس و فضاهای عمومی به چشم می‌خورد، با این تفاوت که در آفریقای جنوبی سیاه‌پوستان با این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها روبه‌رو بودند و در عربستان سعودی زنان چنین وضعیتی دارند . (fa.bidarieslami.com www.)
مذهب وهابی زنان را از رانندگی محروم می‌کند، زیرا آنان مجبورند بدون نقاب رانندگی کنند و این مخالف قوانین شرع است . زنان عربستان در هنگام تحصیل نبایستی توسط مردان دیده شوند. به همین جهت توسط فناوری جدید و به کمک تلویزیون‌های مداربسته در موارد ضروری مردان کارآموزشی زنان را به انجام می‌رسانند. وضعیت زنان در عربستان سعودی به‌رغم امید به بهبودی، در وضعیت اسفناکی است؛ به‌طوری‌که دولت اعلام کرده که زنان نمی‌توانند در نخستین رأی‌گیری سرتاسری این کشور که گزینش شورای شهر است، رأی دهند. علما این تصمیم دولت را تایید و رأی دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند.
نرخ بی‌سوادی زنان که می‌تواند به آگاهی پایین سیاسی، مشارکت پایین در انتخابات و غیره منجر شود، همچنان مانعی بر سر راه نفوذ سیاسی بالقوه زنان است. در عربستان بااینکه دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکرده و حتی آموزش رایگان نیز برای آنان در نظر گرفته است،حضور دختران در آموزشگاه‌ها و مدارس بسیار محدود است . بر اساس آمار رسمی دولت سعودی،۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد راهنمایی،۸۱ درصد دبیرستان‌ها را دانش آموزان پسر تشکیل می‌دهند.از طرف دیگر در این کشور جایگاهی برای زنان در خصوص ورود به عرصه‌های سیاسی و به‌ خصوص مجلسی پیش‌بینی‌نشده است و با مخالفت روبه‌رو می‌شود.( نظری ،۱۳۹۰: ۴۰)
حضور زنان در حوزه فعالیت‌های اقتصادی نیز شاخص دیگری از تلاش برای بهبود جایگاه اجتماعی- اقتصادی است. بر اساس آخرین گزارش سازمان ملل متحد، میانگین فعالیت اقتصادی زنان در کشورهای پیشرفته ۷۵ درصد است اما این میزان در کشور عربستان تنها ۱۵ درصد است. (امامی،۱۳۸۰ : ۱۹۸)

 

۳-۲-۴-۲- شیعیان

اهمیت مطالعه شیعیان در عربستان حائز اهمیت فراوان است:
نخست آنکه شیعیان استان شرقی در حیاتی‌ترین منطقه استراتژیک این پادشاهی سکونت دارند؛ منطقه‌ای که بیشترین میدان‌های نفتی کشور ازجمله غوار و قطیف به‌عنوان بزرگ‌ترین حوزه‌های نفتی جهان را در خود جای‌داده است.
دوم اینکه از دیدگاه امنیت بین‌المللی و تجارت جهانی، شیعیان استان شرقی نقش مؤثری در ثبات اقتصادی و سیاسی کشور دارند.
سوم آنکه، شیعیان عربستان در منطقه‌ای نزدیک به سه کشور حوزه خلیج‌فارس یعنی ایران، عراق و بحرین که اکثریت جمعیت آنان را شیعیان تشکیل می‌دهند، سکونت دارند
و نهایتاً اینکه شیعیان به‌عنوان یک فرقه متمایز به دلیل ویژگی‌ها، دیدگاه و نگرش مذهبی و استعداد سیاسی‌شان، بزرگ‌ترین رکن مخالفت در پادشاهی سعودی را تشکیل می‌دهند(ابراهیم،۱۳۸۶: ۲۳)
تبعیض‌هایی که از جانب حکومت عربستان علیه شیعیان این کشور به کار گرفته می‌شود :

 

 

تبعیض‌های سیاسی و مدنی

شیعیان عربستان هیچ جایگاهی در حکومت عربستان سعودی نداشته و یکی از بارزترین مصادیق تبعیض علیه آن‌ ها ، عدم حضور و یا حضور کم شیعیان در مشاغل رسمی دولتی است. هرگز شیعه‌ای به‌عنوان وزیر یا عضو کابینه سلطنتی وجود نداشته و فقط جمیل الجیشی سفیر عربستان در تهران بین سال‌های ۱۹۹۹ الی ۲۰۰۳ بود.شیعیان این کشور مجاز نیستند هیچ نوع آثار مکتوب مذهبی درباره تشیع در اختیار داشته باشند و در صورت تلاش برای واردکردن چنین آثاری به کشور بازداشت می‌شوند.
مقالات و رساله‌های شیعی اکثراً به دلیل محتوای سیاسی و حقوقی ضد وهابی و ضد سعودی مجوز چاپ نداشته و نویسندگان این مقالات بازداشت می‌شوند کتب و مقالاتی هم که در خارج از عربستان و توسط فعالان شیعه نوشته می‌شود در داخل عربستان ممنوع است. ( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۰۷)

 

 

تبعیض‌های مذهبی و اجتماعی

تبعیض‌های مذهبی و اجتماعی در حالی در عربستان تداوم دارد که این کشور علاوه بر پذیرش بسیاری از معاهده‌های حقوق بشری در خصوص آزادی مذاهب و عقیده را تصویب کرده است از طرف دیگر در آخرین اقدام در جولای سال ۲۰۰۸ ملک عبدالله پایه‌گذار اجلاس جهانی گفتگوی بین ادیان در مادرید اسپانیا بود .در این اجلاس نمایندگان رسمی مسلمانان، یهودیان و مسیحیان و نمایندگانی از مذاهب هندو، بودائی، شینتو و کنفوسیوسی حضور داشتند .پیام این اجلاس تأکید بر تنوع فرهنگی در میان مردم جهان و احترام متقابل فرهنگ‌ها بود .( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۰۵)
اما این حرکت آن‌طور که رفتار و رویه دولت سعودی نشانگر آن است، فقط یک بازی حقوق بشری برای کاستن از مسائل و مشکلات اقلیت‌های دینی در درون جامعه عربستان بوده و تأثیری در کاستن از فشارها علیه شیعیان نداشته است . سیاست عربستان در درون این کشور بر مبنای یکسان‌سازی و وهابی سازی حتی به بهای از بین رفتن سایر مذاهب و فرهنگ‌ها بوده است.( آقایی ،۱۳۸۹ :۱۰ )
بیش از ۲۰ تن از علما و مفتیان این مذهب در فتواهای خود حکم به کفر شیعیان داده‌اند از نگاه وهابیون،جماعت زیادی از مسلمانان موحد نیستند، زیرا می‌کوشند عنایت خدا را با زیارت قبور اولیاء به دست آورند،پس مشرک‌اند.تفسیر قرآن بر پایه تأویل را کفر می‌شناسد، شفاعت جستن از غیر خدا را کفر می‌نامند، ذکر نام پیامبر،ولی یا فرشته را در نماز شرک می‌دانند و بر اساس این آموزه‌ها،تشیع و شیعیان را کافر و مشرک و مقابله با آنان را وظیفه دینی خود می‌دانند.( احمدی لفورکی، ۱۳۸۶ : ۱۸)

 

 

محرومیت‌های اقتصادی

مصائب اقتصادی شیعیان استان شرقی، از سال ۱۹۱۳ همواره منشأ تنش و رویارویی میان شیعیان و دولت سعودی بوده است. اشغال حساء نیز به وخامت شدید شرایط اقتصادی شیعیان این منطقه انجامید. درواقع استان الحساء از رفاه عمومی، که مشخصه بخش‏های دیگر کشور است، سهمی ندارد. این وضعیت طی دهه گذشته تا حدی بهبودیافته، اما فاصله همچنان چشمگیر است. شیعیان منطقه از کار اخراج می‏شوند، بخصوص از شرکت نفتی عربی ـ آمریکایی «آرامکو». باید اذعان داشت که اگرچه شیعیان تا دهه ۱۹۷۰ حدود ۵۰ درصد از نیروی کار شرکت نفتی آرامکو را تشکیل می‌دادند، اما هرگز همچون هم‌وطنان سنی خود از منافع این ثروت عظیم بهره‌مند نشده و از ورود آنان به مشاغل و مناصب ارشد نیز ممانعت به‌عمل‌آمده است. بدین ترتیب بیشتر شیعیان در مراتب میانی و پایینی سلسله‌مراتب اجتماعی – اقتصادی سعودی قرار می‌گیرند و شاخص‌های فرقه‌گرایانه در تحویل و تخصیص مشاغل در سطوح اجرایی همواره پیش روی آن‌ ها قرار داشته است.( ابراهیم، ۱۳۸۶ :۳۷ )
لذا با شکل‌گیری خیزش‌های جهان عرب بعد از سال ۲۰۱۱ دوباره فرصت دیگری برای پیگیری مطالبات شیعیان فراهم کرد اما در مقابل مقامات عربستان سعودی روش جدیدی در سرکوب تحت نام امنیت به کار گرفته و معترضین به نقض حقوق بشر و خواستاران اصلاحات را سرکوب کرده‌اند .در مورخه ۹ جولای ۲۰۱۲ سندی در سایت رسمی UNHCR منتشر گردید که در پی بازداشت روحانی معترض شیعی شیخ نمرالنمر در ناحیه عوامیه واقع در منطقه شرقی و شیعه‌نشین عربستان، شیعیان این منطقه شروع به اعتراض نموده که پلیس عربستان بدون این‌که برخوردی صورت گرفته باشد، به‌سوی آن‌ ها آتش گشوده و موجب مرگ ۲ نفر از شیعیان می‌شود .( مکرمی،۱۳۹۱: ۱۲۱)
با نگاهی جامعه‌شناسانه به ساختار داخلی عربستان سعودی حاکی از آن است که این کشور همچون بسیاری از کشورهای عربی منطقه فاقد مشروعیت سیاسی لازم برای تداوم ثبات سیاسی است. لذا این کشور به دلیل نبود مشروعیت،به دنبال نزدیکی هرچه بیشتر به غرب و جلب حمایت آن‌ ها، به‌ خصوص ایالات‌متحده آمریکا برآمد که همین مساله خود منجر به ایجاد تعارضات ساختاری در میان جامعه‌ی عربستان گردید. این کشور همچون بسیاری از کشورهای عربی، دست‌خوش مشکلات دوگانه‌ای نظیر جلب رضایت آمریکایی‌ها و لزوم تداوم روابط نزدیک با غرب و خطر بروز بحران مشروعیت در داخل گردید(منفرد، ۱۳۸۵: ۹۵)
لذا با توجه به این ویژگی‌ها در نظام سیاسی عربستان و عدم تمایل به انجام هرگونه اصلاح واقعی شرایط حاکم به این کشور از سوی حاکمیت جنبش‌های شکل‌گرفته در جهان عرب توانست باعث طرح ایده‌ها، الگوها و نظام‌های مشروعیت نوینی گردند که مشروعیت و حاکمیت نظام کهنه‌ی سیاسی عربستان را با چالش جدی و اساسی مواجه سازد.لذا این تحولات بر مردم عربستان و به‌ خصوص جوانان،قشرهای تحصیل‌کرده و گروه‌های لیبرال و هم‌چنین شیعیان به‌عنوان اقلیت دینی دربند این رژیم تأثیرات زیادی گذاشت.
ازجمله مطالبات اصلی گروه‌های دارای گرایش سیاسی در جامعه‌ی عربستان دگرگونی اساسی در ساختار دولت از پادشاهی مطلقه به مشروطه مجلسی است که در آن حقوق و درخواست‌های عموم مردم نیز لحاظ می‌شود.لذا جدی شدن این طرح باعث تبدیل شورای مشورتی انتصابی که از سال ۱۹۹۲ آغاز به کارکرده به مجلسی انتخابی شود و درنهایت منجر به اصلاح قانون اساسی به‌منظور ایجاد تفکیک سیاسی میان قوای حاکمیت گردد.هم‌چنین مطالبه‌ی دیگر مخالفان و فعالان سیاسی تضمین حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان،رفع فساد و تبعیض،تعدیل ساختار خاندانی و قبیله‌ای وزارت خانه‌های اصلی تحت اداره‌ی شاهزاده‌ها و هم‌چنین افزایش سطح کارآمدی حاکمیت است.( Fretag, 2012:23)

 

۳-۳- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان

باوجود تصور عربستان سعودی از کشور خود به‌عنوان قلمرو افسانه‌ای با ثروت فراوان ، جمعیت غیرسیاسی و شرایط ویژه‌ی اقتصادی و ثبات اجتماعی ، زمان تغییر در این کشور فرارسیده است . (Al-Rasheed, 2011: 510) کارین الیوت هیوز، روزنامه‌نگار آمریکایی، در مقاله‌ای تحت عنوان « هرج‌ومرج آینده در خاورمیانه»،با اشاره به اوضاع عربستان سعودی معتقد است برجسته‌ترین شاخص‌های بحران در عربستان سعودی بدتر شدن اوضاع معیشتی مردم برای بسیاری از شهروندان و بالا رفتن نرخ بیکاری و افزایش نگرانی‌های مردمی است و همین مسائل باعث جرئت و جسارت بیشتر مردم و توسعه دایره مطالبات مردمی در راستای تغییر در کشور شده است. (ماهنامه اخبار،۱۳۹۱: ۲۰)
بعد از سقوط صدام حسین در عراق ، مردم عربستان درخواست‌های خود را از طریق دادخواست اعلام می‌کردند که توسط فعالان سیاسی شیعه و سنی و بسیاری از زنان و جوانان امضا می‌شد. اما با شروع تحولات خاورمیانه فشار سیاسی و سرکوب مخالفان به‌شدت ادامه یافت به‌طوری‌که شاهزاده نایف و پسر و معاون او شاهزاده محمد به‌شدت با وبلاگ نویسان و فعالان سیاسی برخورد می‌کردند. اگرچه مردم عربستان سعودی از مصرف‌گرایی و رفاه اقتصادی لذت می‌برند امّا امروزه با شکل‌گیری تحولات در خاورمیانه و گسترش ارتباطات با سایر جوامع مردم این کشور نیز به دنبال مسائل دیگری همچون آزادی ، دموکراسی، شفافیت ، حقوق بشر، پاسخگویی دولت می‌باشند. آن‌ ها با مشاهده‌ی شبکه‌های ماهواره‌ای همچون الجزیره و شبکه‌های اجتماعی، با رصد تحولات سایر کشورها مشتاقانه خواهان شکل‌گیری این تحولات در کشور خودشان بودند . (Al-Rasheed, 2011:512)
لذا مدت اندکی بعد از خلع زین‌العابدین بن علی ، دیکتاتور تونس و اعتراضات مردمی یمن، مرد ناشناس ۶۵ ساله‌ای در استان جیزان عربستان در شمال این کشور (در نزدیکی مرز یمن) ، اقدام به خودسوزی کرد و براثر شدت جراحات وارده درگذشت.پیرو این حادثه تظاهرات پراکنده‌ای به وقوع پیوست و مخالفان رژیم خواستار حقوق مشروع خود شدند.مردم عربستان طی یک فراخوان فیس‌بوکی ۱۱ مارس ۲۰۱۱ را روز خشم اعلام کردند. این تظاهرات با سرکوب مواجه شد و نیروهای آل سعود اقدام به استفاده از گلوله‌های جنگی برای متفرق کردن معترضین نمودند که طی آن‌یک نفر کشته و صدها تن بازداشت شدند. (عباسی،۱۳۹۰: ۶۱).
گروه‌های مختلف شیعه و سنی از شبکه‌های اجتماعی چون فیس‌بوک،توئیتر و یوتیوب برای گسترش اعلامیه‌ی روز خشم و برگزاری تظاهرات در این روز استفاده کرده بودند و این نخستین باری بود که معترضین شیعه و سنی در کنار هم برای یک هدف تلاش می‌کردند. (Al-Rasheed,2011:517)
فنّاوری‌های جدید ارتباطی مانند فیس‌بوک و توئیتر نقش پررنگی در انقلاب‌های اخیر خاورمیانه داشته است. در خصوص تحولات داخلی کشور عربستان نیز این فضا منجر به تشدید تنش‌ها گردید.از طرف دیگر این امکان را در اختیار مخالفین دولت عربستان قرارداد تا از این طریق در مقابل یکدیگر نیز قرار بگیرند به‌طوری‌که اسلام‌گراها و لیبرال‌ها در شبکه‌های اجتماعی علیه یکدیگر مواضع شدیدی می‌گرفتند. (Lynch,2012)
فراخوان فیس‌بوکی روز خشم امیدهای معترضین را برای شکل‌گیری تحولات در عربستان زنده کرد. (Mabon, 2012:532) اگرچه بازدید ۳۶ هزارنفری از این پست فیس‌بوکی صورت گرفته بود امّا در این روز تعداد کمی از مردم عربستان حضور پیدا کردند. یک معلم ۴۰ ساله به نام خالد الجوحانی در مصاحبه با شبکه‌ی بی‌بی‌سی عربی در خصوص دلایل حضورش عنوان کرد که ما برای رسیدن به دموکراسی ، عدالت ، آزادی بیان ، و حفظ شأن و کرامت انسانی مردم عربستان در این تظاهرات شرکت کرده‌ایم که بلافاصله بعد از انجام این مصاحبه توسط نیروهای امنیتی عربستان دستگیر شد. (Amnesty,2011:45)
بعد از نام‌گذاری روز ۱۱مارس ۲۰۱۱ تحت عنوان روز خشم تنها دو گروه سنی مخالف حکومت عربستان یعنی جنبش اصلاحات اسلامی(Mira) و گروه تازه تأسیس امت سنی از آن حمایت کردند. در میان مخالفین شیعی تبعیدی خارج از عربستان نیز فؤاد ابراهیم و حمزه الحسن از برگزاری تظاهرات در این روز حمایت کردند. (Al-Rasheed,2011,517)

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 09:04:00 ق.ظ ]