کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • شناخت و مشخص ساختن میزان بازنمایی عناصر و مولفه‌های هویت ملی- قسمت ۴
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۸
  • دانلود مطالب درباره بررسی نشانه شناسی آثار سینمایی ابراهیم حاتمی کیا- فایل ۳
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد تحلیل پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی منطقه ۲۲ تهران- فایل ...
  • مطالعه میزان شیوع اختلالات شخصیت در متقاضیان جراحی زیبایی بینی و مقایسه آن با دیگر جراحی های مختلف زیبایی- قسمت ۵
  • مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی زبان شناختی لهجه رفسنجان۹۲- فایل ۳۷
  • مقالات و پایان نامه ها درباره تهیه نقشه و ارزیابی بیابان زایی با استفاده از مدل مدالوس ...
  • بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۲۴
  • نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری از بزه کودک آزاری- قسمت ۳
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : بررسی ارتباط میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با میزان ...
  • بررسی جایگاه اجتماعی زن در قرآن و کتاب مقدس عبری۹۲- قسمت ۶
  • پیشگیری از جرم در اسلام و تطبیق آن با دانش جرم شناسی- قسمت ۳- قسمت 2
  • بررسی تاثیر ارکان کنترلی شرکت بر بیش اطمینانی مدیریت- قسمت ۶
  • بررسی اثربخشی درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCGT) بر افزایش خودکارآمدی و کاهش نشانه های افسردگی درافراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان مراکزMMT شهر تهران- قسمت ۶
  • نگارش پایان نامه درباره بررسی مسئولیت کاهش یافته در قتل عمد در حقوق ایران و فقه امامیه- ...
  • تخریب زیستی اتیل مرکاپتان با استفاده از سیستم میکروبی تثبیت یافته- قسمت ۳
  • بررسی اثر تغییرات قیمت برق بر رفاه خانوارهای شهری در دهک ‌های مختلف درآمدی- قسمت ۱۲
  • بررسی و مقایسه اثربخشی مسابقات علمی تخصصی از دیدگاه معلمان ورزش فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی و غیر تربیت بدنی مقاطع آموزش و پرورش شهر یزد۹۳- قسمت ۴- قسمت 2
  • اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر بر کاهش نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان HIV- قسمت ۴
  • دانلود فایل ها با موضوع بررسی فقهی وحقوقی تعامل علم قاضی با نظر کارشناس- فایل ۶
  • بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۲
  • راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت- قسمت ۱۱
  • راهنمای نگارش مقاله درباره :ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • مقابله ملی و بین المللی با قاچاق انسان- قسمت ۱۰
  • معناشناسی واژهنوردرتفاسیرکهن فارسی( تاپایان سده هشتم هجری ونیزدوقرن بعد)- قسمت ۲
  • تحلیل مبانی مرور زمان در فقه اسلام و حقوق جزای ایران- قسمت ۷
  • رابطه بین روش های تامین مالی (سودانباشته، انتشار سهام و ...
  • ارزیابی و مقایسه مدل¬های IMDPA و MEDALUS جهت تهیه نقشه بیابان¬زایی در دشت مهران در استان ایلام- قسمت ۴
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره ارائه الگوی انواع استراتژی های ارزیابی عملکرد برای سازمان های نظارتی ...
  • پایان نامه مدیریت در مورد : عملکرد هفده ساله صنعت بیمه کشور ( سال های ۱۳۸۹-۱۳۷۳ )
  • عدالت جنسیتی در آموزش و پرورش از دیدگاه فقه و حقوق بشر- قسمت ۸




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۱۲ ...

    روی کار آمدن باراک اوباما در ایالات متحده مصادف با تشدید منازعات در عراق، غزه، افغانستان و پاکستان بود. این در حالی است که در عرصه‌ی بین‌المللی نیز با ظهور بازیگران جدید و قدرت گیری بازیگران دیگر هم‌زمان بود. مبارزه با تروریسم، ترویج و توسعه دموکراسی از دیگر موضوع‌های مرتبط با سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه محسوب می‌شود. این در حالی است که رئیس جمهور جدید آمریکا بارها اعلام کرده است که رویکرد آمریکا نسبت به مسائل مهم بین‌المللی را تغییر خواهد داد و در مناسبات بین‌المللی خود اولویت را بر چند جانبه گرایی، دیپلماسی و گفتگو و تعامل خواهد گذاشت.
    در فصل پیش رو قصد داریم تا ابتدا به توضیح راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما بپردازیم و سپس فرایند شکل گیری راهبرد مد نظر را طبق نظریه روزنا واکاوی کنیم.
    ۲-۴-راهبرد های سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه
    با به قدرت رسیدن باراک اوباما از حزب دموکرات در آمریکا دوران جدیدی از چند جانبه گرایی[۵۴] آغاز شد و با توجه به ناکامی‌های جرج بوش در عرصه‌ی سیاست خارجی به ویژه در عراق و افغانستان و کاهش اعتبار و پرستیژ آمریکا در نزد افکار عمومی جهان تغییری محسوس در نگرش سیاست خارجی آمریکا و پایان دادن به خط مشی‌های یک‌جانبه گرایانه به وجود آمد. از این رو در دوره ریاست جمهوری اوباما رویکرد سیاست خارجی آمریکا در برخورد با مسائل عمده جهانی در راستای اتخاذ سیاستی چند جانبه گرایانه و در پی دست‌یابی به اجماع و کسب اعتبار و مشروعیت برای اقدامات خود پیش می‌رود تا پرستیژ از دست رفته خود را باز یابد. (۱)
    وی در این راستا کوشید تا چهره نظامی گری آمریکا را تعدیل نموده و قدرت نرم را جانشین آن کند. استفاده گسترده از دیپلماسی به جای ابزار نظامی که از قواعد جنگ نرم است نیز در دستور کار اوباما قرار گرفت. سیاست خارجی در این دوران دچار تغییر شده و از یک‌جانبه گرایی به سوی دخیل کردن کشورهای دیگر حرکت می‌کند. آمریکایی‌ها برای کارهایی که می‌خواهند انجام بدهند از شورای امنیت سازمان ملل و نهاد های بین‌المللی استفاده می‌کنند و لحن خشن گذشته را کنار گذاشته‌اند. (۲)
    الگوی چند جانبه گرایی با تکیه بر محورهای زیر اتخاذ می‌گردد:
    ۱-تا آنجا که ممکن است باید از وارد شدن در جنگ خودداری کرد و بهتر است که ابتدا دشمن جنگ را آغاز کند؛
    ۲-جنگ‌ها باید در قالب ائتلاف‌ها به پیش برده شوند و قسمت اعظم هزینه آن‌ ها بر دوش شرکا انداخته شود؛
    ۳-نتیجه جنگ‌ها باید یک چارچوب قانونی و نهادی برای مدیریت صلح باشد و ایالات متحده باید با نفوذترین نیرو در این چارچوب چند جانبه باشد؛
    ۴-این چارچوب باید بر روابط فرا آتلانتیکی استوار باشد.
    سیاستمداران متمایل به چند جانبه گرایی در دولت اوباما به دلایل مختلفی این راهبرد را تأمین کننده منافع آمریکا در نظام بین‌الملل کنونی معرفی می‌کنند این رویکرد به نظر آن‌ ها به دو جهت واجب است:
    ۱- با پایان وضعیت با ثبات پس از جنگ سرد و حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله به عراق و افغانستان و چشم انداز بلند مدت تقابل با تروریسم در آینده این کشور دولت اوباما مجبور به اتخاذ روندی متمایز با گذشته است.
    ۲-فرسایش نظام چند جانبه گرایانه:ائتلاف‌ها، نهادها و هنجارهایی است که مسیر انتخاب‌های استراتژیک آمریکا را در طول جنگ سرد تعیین می‌کرده است. این شرایط با رویکرد بوش در عدم پایبندی به تعهدات بین‌المللی آمریکا و تحولات بین‌المللی تشدید شد. همچنین ظهور قطب‌های جدید قدرت در نظام بین‌الملل نه تنها نیاز به عملکرد چندجانبه از سوی آمریکا را می‌طلبد لزوم قالب بندی و معماری جدیدی را برای بسط همکاری‌های چندجانبه واجب می‌نمود.
    اوباما که در زمان نامزدی‌اش در انتخابات از خروج ۱۶ ماهه از عراق سخن گفته بود در ۲۷ فوریه ۲۰۰۹ موعد عقب نشینی نیروهای آمریکایی را از عراق اعلام کرد. بر این اساس تا ۳۱ اوت ۲۰۱۰ بعد از نزدیک هفت سال و نیم حضور نظامی ایالات متحده در عراق تمام نیروهای آمریکایی به جز نیروهای انتقالی که بین ۳۵۰۰ تا ۵ هزار تن هستند از این کشور خارج خواهند شد. او وظیفه‌ی نیروهای انتقالی را آموزش، تجهیز و ارائه مشاوره به نیروهای امنیتی عراق اعلام کرد تا به هیچ گروهی وابسته نشوند؛ و قادر به انجام مأموریت‌های ضد تروریستی و از تلاش‌های نظامی و غیر نظامی در حال پیشرفت آمریکا در عراق حفاظت کنند. همچنین پس از خروج نیروهای نظامی از عراق دیپلماسی پایدار برای عراق آبادتر آغاز می‌شود.
    اوباما همچنین چندین فرستاده ویژه را تعیین کرد که در این بین جرج میچل[۵۵] به عنوان فرستاده ویژه برای صلح در خاورمیانه و ریچارد هلبرک[۵۶] به عنوان فرستاده ویژه برای افغانستان و پاکستان منصوب شدند.
    اوباما معتقد بود با دادن نقش فعال به عراق در منطقه زمینه تعامل اساسی و مداوم با همه کشورهای منطقه از جمله ایران و سوریه ایجاد خواهد شد اوباما تلاش می‌کرد تا با نوسازی دیپلماسی بار سیاست خارجی آمریکا را از دوش نیروهای نظامی بر دارد؛ و بیشتر از لحن و مفهوم ایجاد امنیت و صلح در منطقه به جای بحث مبارزه با تروریسم که در گذشته بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت بهره جوید. چرخش ادبیات تهاجمی آمریکا نسبت به ایران از تحریم و تهدید به مذاکره در راستای ادامه روند تغییر گرایانه اوباما می‌باشد. از جمله ارسال پیام تبریک برای عید نوروز و عید فطر.
    لازم به ذکر است که مذاکرات آمریکا با ایران نیز در قالب گروه ۱+۵ صورت گرفت و آمریکا نه به صورت یک‌جانبه بلکه به اتفاق قدرت‌های دیگر اقدام به مذاکره نمود. (۳)
    حمایت قاطع از اسرائیل و گره زدن امنیت این کشور به امنیت خود و تلاش برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی و برقراری صلح و رابطه بین این کشور با کشورهای عربی از سایر اقدامات و راهبرد های اوباما در منطقه بود. (۴)
    اوباما همواره از ایده ارتش برتر قرن ۲۱ حمایت کرد و معتقد است تعداد نیروهای نظامی آمریکا با توجه به گستره حضور نظامی این کشور در جهان و اعزام مستمر نیروهای نظامی نیاز به افزایش نیروها و تجهیزات را الزامی می کند که این تعداد نیروهای نظامی الزاماً به معنی افزایش مجدد بودجه نظامی کلان آمریکا و حضور مداوم آمریکا در اقصی نقاط جهان است. مصداق این گزاره را می‌توان در سیاست اوباما در کاهش نیروهای نظامی آمریکا در عراق و در نقطه مقابل افزایش نیروها در افغانستان مشاهده کرد به این معنی که حضور نظامی آمریکا در جهان همچنان با همان گستردگی تداوم خواهد یافت ولی اولویت‌ها می‌تواند تغییر یابد.
    اوباما در همان سال که نیروهای خود را در افغانستان گسترش داد به اخذ جایزه صلح نوبل نائل گردید. نطق اوباما در زمان دریافت جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۹ در اسلو نشان از این دارد که سیاست خارجی آمریکا همواره با نظامی گری همراه بوده و نحوه استفاده از قدرت نظامی از گفتمان‌های مهم و اساسی سیاست خارجی است. (۵)
    با نگاهی کلی به روند هایی که در سیاست خارجی اوباما در قبال قدرت‌های بزرگ جریان داشته است می‌توان رویکردهای دولت اوباما را بر پایه الگوی درگیر سازی راهبردی[۵۷] در روابط خارجی آمریکا
    مورد ارزیابی قرارداد. منطق این رویکرد را می‌توان بدین گونه شرح داد:
    الف) انتخاب راهبرد درگیر سازی برای ایجاد ائتلاف با دولت‌ها و بازیگران غیر دولتی که در صدد همکاری و فعالیت در درون نظام بین‌الملل هستند.
    ب) راهبرد مبتنی بر مهار[۵۸] یا دیپلماسی مبتنی بر اجبار[۵۹] بر علیه کشورهایی که خارج از جامعه جهانی عمل می‌کنند یا در صدد تحلیل یا تخریب آن می‌باشند مانند کره شمالی و سوریه. (۶)
    راهبرد دولت اوباما در درگیر سازی استراتژیک بر این مفروضه بنیان گذارده شده که بیشتر دولت‌ها منافع مشترکی دارند و این رویکرد در پی افزایش همکاری جهانی برای دست‌یابی به شرایط ایده آلی است که کشورهای غربی در طول جنگ سرد از آن برخوردار بودند. راهبرد درگیرسازی استراتژیک به ۵ گروه تقسیم می‌گردد:۱- تمدن‌ها ۲- متحدین ۳- شرکای جدید ۴- دشمنان ۵- نهادهای بین‌المللی.
    محورهای امنیتی سیاست خارجی اوباما را می‌توان این‌گونه برشمرد:
    ۱-خود داری از یک‌جانبه گرایی در حل مسائل بین‌المللی؛
    ۲-تأمین و استواری امنیت ملی آمریکا از طریق همکاری با متحدین آن و همچنین تاَکید بر گسترش همکاری با قدرت‌های نو ظهور مانند چین، هند و روسیه؛
    ۳-لزوم پیوند میان قدرت اقتصادی و نظامی؛
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۴-نظارت بر فراز و فرود جریان دموکراتیزاسیون در جوامع دیگر به جای سیاست دموکراسی سازی با حمله نظامی؛
    ۵- تبدیل خط مشی جنگ پیشگیرانه به مناسبات و همکاری‌ها.
    به طور کلی دکترین اوباما اقداماتی در راستای حل نسبی چالش‌های اساسی قدرت هژمون و همچنین باز سازی عناصر مشروعیت و اعتماد در ساختار سیاسی کشور محسوب می‌شود.
    برنامه‌های اوباما در این راستا دارای دو وجهه اساسی سلبی و ایجابی است که هر یک از آن‌ ها دارای رویکرد های مختلفی هستند وجهه سلبی دکترین اوباما نقد های اساسی اوباما را نسبت به سیاست‌ها و برنامه‌های بوش در برمی گیرد که خواهان دوری از آن‌ هاست و وجهه ایجابی دکترین نیز متضمن برنامه‌های تغییر او می‌شود.
    محورهای سلبی و ایجابی دکترین اوباما بدین شرح می‌باشد:
    الف) محورهای سلبی:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    دوری از یک‌جانبه گرایی

    دوری از جنگ پیشگیرانه

    دوری از اتکا به دخالت نیروهای نظامی

    ب) محور های ایجابی:

     

     

    چند جانبه گرایی

    تأکید بر اقتصاد

    ظرفیت سازی نوین منطقه‌ای

    ۳-۴-فرایند شکل گیری راهبرد های سیاست خارجی آمریکا در دوران اوباما
    ۱-۳-۴- شخصیت اوباما
    اوباما به عنوان اولین رئیس جمهور سیاه پوست تاریخ آمریکا که به عقیده‌ی برخی به اندازه‌ی کافی سیاه پوست نیست.
    سیاستمداری نو پا و جوان محسوب می‌شود که موفقیتش را مدیون کلام و بهره مندی از اعجاز واژگان و مهم تراز همه عقاید و باورهایش است. (۷) باراک حسین اوبامای دوم[۶۰] ۴ اوت ۱۹۶۱ میلادی در ایالت هاوایی متولد شد. او فرزند یک کنیایی سیاه پوست و یک زن سفید پوست از اهالی ویچیتا ایالت کانزاس است. (۸)
    باراک اوبامای پدر پس از تحصیل در لندن در سال ۱۹۵۹ به آمریکا آمده بود او پسر حسین اویتانگو اوباما کشاورز و بزرگ قبیله لو بود پدر اوباما همسر باردار و فرزندش را در کنیا ترک گفته و به آمریکا آمده بود و به مادر اوباما گفته بود همسر اولش را طلاق داده و او بعدها فهمید رسماً طلاق جاری نشده است. زمانی که اوبامای پسر ۲ ساله بود پدرش یک فرصت مطالعاتی در هاروارد به دست آورد و به دلیل بی پولی همسر و پسرش را همراه خود نبرد و بعد از هم جدا شدند. (۹)
    اوباما پدر خود را از خاطراتی که دیگران تعریف می‌کردند شناخت او در کتاب خود می‌نویسد:
    «من به عنوان یک بچه‌ی خرد سال او را تنها از داستان‌هایی که مادرم و پدربزرگ و مادربزرگم برایم تعریف کرده‌اند می‌شناسم….. وقتی من نوجوان بودم به درستی این داستان‌ها شک داشتم» (۱۰)
    مادر اوباما پس از جدایی از اوباما با مردی اندونزیایی به نام «لولوسوئترو[۶۱]» یک دانشجوی خارجی در دانشگاه هاوایی ازدواج کرد. باراک و مادرش هم به جاکارتا رفتند بری (نامی که باراک را صدا می‌زدند) برای اولین بار در زندگی طعم فقر را از نزدیک حس کرد گدایان همواره به در خانه‌شان می‌آمدند اوباما طی یک مصاحبه می‌گوید:
    «به نظرم زندگی در اندونزی مرا به شدت نسبت به مواهب شهروندی ایالات متحده به فکر انداخت و همچنین این که سرنوشت می‌تواند زندگی کودکان خردسال را آن گونه رقم زند که یکی در ثروت انبوه و ناز و نعمت بزرگ شود و دیگری در فقر شدید و نداری» (۱۱)
    ناپدری بری زندگی سختی داشت یک زندگی بسیار متفاوت با زندگی مرفه و طبقه متوسط بری در خانواده مادرش. لولو درباره‌ی سربازی‌اش در گینه نو با بری صحبت می‌کرد.
    «….. او یکی از پاچه‌های شلوارش را بالا زد تا عضله پشت ساق پایش را به من نشان دهد من متوجه یک سری بریدگی روی پایش از قوزک به طرف بالا شدم.
    -آن‌ ها چه هستند؟
    او پاسخ داد:جای زخم زالو. مربوط به زمانی است که من در گینه نو بودم زمانی که پیاده در باتلاق‌ها قدم می‌زنی آن‌ ها وارد چکمه سربازی‌ات می‌شوند و سپس هنگام شب وقتی جوراب‌هایت را در می‌آوری آن‌ ها به پاهایت چسبیده‌اند و به خاطر خونی که نوشیده‌اند بسیار بزرگ و چاق شده‌اند تو روی آن‌ ها نمک می‌پاشی تا بمیرند و سپس با یک چاقوی داغ آن‌ ها را از پایت جدا می‌کنی.
    من انگشتم را روی یکی از حفره‌های ایجاد شده کشیدم صاف و بدون مو بود و فقط پوستی روی آن حس می‌شد من از لولو پرسیدم آیا زخم هم شد؟….. گفت؟ البته که زخم شد بعضی وقت‌ها تو نمی‌توانی به زخم فکر کنی و فقط به اینکه کجا باید بروی فکر می‌کنی» (۱۲)
    به همان نسبت که لولو درباره‌ی اهمیت قوی بودن و جسارت و شهامت برای بری سخن می‌گفت مادرش او را به ارزش‌های اخلاقی توصیه می‌کرد. او می‌گفت:چهار چیز مهم‌ترین اصل زندگی است:صداقت، انصاف، سخن شفاف و صریح و توانایی تشخیص حق از ناحق. (۱۳)
    مادر اوباما تاریخ زندگی آمریکایی آفریقایی را برای بری تعریف می کرد کتاب هایی درباره مارتین لوترکینگ جنبش حقوق مدنی را برای او می‌خواند. مادر اوباما پس از چند سال به این فکر افتاد که فرصت‌های بسیار بیشتری برای بری در آمریکا وجود دارد و پسرش می‌تواند از شرایط تحصیلی بهتری نسبت به اندونزی برخوردار شود. بنابراین بری به آمریکا رفت تا با پدر بزرگ و مادربزرگ خود در هاوایی زندگی کند. آنجا در یک مدرسه خصوصی به نام پوناهو ثبت نام کرد.
    در اولین سال در پوناهو بری ۱۰ ساله یک هدیه‌ی کریسمس باور نکردنی دریافت کرد:دیدار پدرش
    اوباما بخش کمی از خاطرات ملاقات با پدرش را به یاد می‌آورد اما در کتاب خود از آن ملاقات این‌گونه صحبت می‌کند:
    «سرانجام روز موعود فرا رسید فردی سیاه پوست قد بلند که کمی لنگان لنگان راه می‌رفت. او خم شد و دست‌هایش را دور من حلقه کرد و من اجازه دادم دست‌هایم از دو طرف بدنم آویزان شوند. پشت سرش مادرم ایستاده بود که چانه‌اش مثل همیشه می‌لرزید…..
    او خیلی کوتاه‌تر از آنی بود که من انتظار داشتم برایم اصلاً قابل تصور نبود که او بتواند کسی را از روی زمین بلند کند. (۱۴)
    بعد از چند هفته متوجه شروع مشکلاتی در اطرافم شدم. پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ من با یکدیگر به مشاجره می‌پرداختند پدرم معتقد بود آن‌ ها مرا لوس کرده‌اند (پدرش معتقد بود پسرش زیاد تلویزیون تماشا می‌کند و به اندازه کافی مطالعه نمی‌کند) شروع کردم به شمارش روزها تا پدرم برود و همه چیز به حالت عادی باز گردد. اما مادرم به من گفت: تو نباید از دست پدرت عصبانی شوی او تورا خیلی دوست دارد او فقط بعضی وقت‌ها خیلی سخت گیر می‌شود.»(۱۵)
    اوباما پس از رفتن پدرش با او از طریق نامه در تماس بود و مدتی نیز از طریق خواهر ناتنی‌اش آئوما از احوالات پدر آگاه بود و شخصیت پدرش را به درستی شناخت. تا اینکه در سن ۲۱ سالگی از طریق تماس تلفنی فردی نا شناس خبر مرگ پدرش را دریافت کرد.
    «پدرم در زمان مرگش برای من اسطوره‌ای باقی ماند کم و بیش بیشتر از بشر عادی» (۱۶)
    به نظر اغلب دوستان سفید پوست اوباما او چندان درگیر مسأله‌ی نژاد نبود. اما در واقع او دور از چشم دوستان سفید پوست و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگش برای فهم معنای آمریکایی آفریقایی تقلا می‌کرد.
    بری وجه مشترکی با بسیاری از پسران آمریکایی آفریقایی داشت اما پدری نداشت که او را در این مواقع از سردرگمی نجات دهد بنابراین از آمریکایی آفریقایی‌هایی که در صحنه تلویزیون و یا فیلم‌های سینمایی ظاهر می‌شدند تقلید کند. (۱۷)
    اوباما برای پاسخ به سوالات راجع به نژاد دانشکده‌ای را در لس‌آنجلس انتخاب کرد فقط به این دلیل که چند دانشجوی سیاه پوست در آن دانشکده درس می‌خواندند. روزی زن جوانی طی همین گفتگوها از او درباره نامش پرسید: «باراک»
    اوباما برایش توضیح داد که باراک از کلمه عربی برکت به معنای نعمت گرفته شده است و پدر بزرگ پدری‌اش مسلمان بوده است. (۱۸)
    راجر بوچه یکی از مسلمانان اکسیدنتال نقش زیادی در شکل گیری شخصیت اوباما داشت سخت گیری‌های او باعث شد اوباما با جدیت بیشتری کار کند و پس از سال دوم دانشگاه (۱۹۸۱) اوباما از کالج اکسیدنتال به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت در دو سالی که در نیویورک بود به شدت مطالعه و فکر می‌کرد.
    در سال ۱۹۸۳ با اخذ مدرک در رشته‌ علوم سیاسی …..مطالعه نظامات مختلف دولت‌ها…..از دانشگاه کلمبیا فارغ‌التحصیل شد. (۱۹)
    او یک سال به عنوان پژوهشگر، نویسنده، ویراستار مقالات و…فعالیت‌هایی داشت اما او طالب ایده فعال محرک که بتواند به فقرا کمک کند بود. تا اینکه مردی به نام جری کلمن[۶۲] به او تلفن زد او به دنبال افرادی بود که به عنوان برنامه ریز اجتماعی حاضر باشند در حومه فقیر نشین و سیاه پوست ساوث ساید[۶۳] شیکاگو کار کند کسی که بتواند در قالب گروه‌های اجتماعی زندگی مردم را تغییر و بهبود بخشد. (۲۰)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:45:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۱۱ ...

    مناقصه گزار می تواند علاوه بر موارد مذکور (انتشار در روزنامه کثیرالانتشار) از طریق سایر رسانه های گروهی و رسانه های ارتباط جمعی یا شبکه های اطلاع رسانی نیز فراخوان را منتشر نماید.[۱۱۱]
    همچنین در صورتی که نیاز به برگزاری مناقصه بین المللی باشد، یا استفاده از تسهیلات اعتباری خارجی مطرح باشد، باید با کسب مجوزهای مربوط و با رعایت موازین قانون حداکثر استفاده از توان فنی، مهندسی، تولیدی، صنعتی و اجرایی کشور و… مصوب ۱۲/۱۲/۱۳۷۵، آگهی مربوط در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار و حداقل یک نوبت در یکی از روزنامه های انگلیسی زبان داخل و یک مجله یا روزنامه بین‌المللی مرتبط با موضوع مناقصه منتشر شود.[۱۱۲]
    ۶-۵-۲ : برگزاری مناقصه محدود
    اصولاً اصل بر مناقصه ی عمومی است و مناقصه محدود مقید به شروطی است. زیرا مناقصه محدود خلاف اصل رقابت کامل و مغایر اصل آزادی معاملات و اصل شرکت برابر اشخاص در امکانات اجتماعی است. لذا از این روش همیشه نمی توان استفاده کرد و مقامات اداری مکلفند جز در مواردی که طبیعت کار اقتضا می کند، از این روش استفاده ننمایند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    چون مناقصه محدود خلاف اصل است. قانون گذار شروطی برای آن تعیین کرده است:
    نخستین شرط این است که بالاترین مقام دستگاه مناقصه گذار، برگزاری مناقصه محدود را «تشخیص» دهد. به عنوان مثال اگر برگزار کننده مناقصه، شرکت ملی نفت ایران برای ساخت یک پالایشگاه است، مدیر عامل شرکت مذکور باید برگزاری مناقصه محدود را برای ساخت آن پالایشگاه تشخیص دهد.
    دومین شرط، «مسئولیت» بالاترین مقام دستگاه مناقصه گزار در برگزاری مناقصه ی محدود است. به این معنا که هر گاه بعداً معلوم شود که مناقصه ی محدود در یک معامله ی دولتی ضرورت نداشته بلکه از طریق مناقصه عمومی می توانست نیاز آن دستگاه را بر طرف سازد باید مقام مزبور پاسخ گوی تصمیم و تشخیص خود باشد. بنابراین بالاترین مقام دستگاه مناقصه گزار باید تشخیص خود را سنجیده و تصمیم خود را با مطالعه ی کامل در جوانب امر و مدبرانه اتخاذ کند.
    سومین شرط این است که خروج از مناقصه عمومی و محدودیت برگزاری مناقصه عمومی با ذکر دلایل کافی »تأیید شود». ظاهر جمله چنین می نماید که مرجع تأیید آن باید به عهده ی شخص دیگری باشد، ولی چنین نیست. در واقع تأیید کننده برگزاری مناقصه ی محدود همان بالاترین مقام دستگاه مناقصه گزار است. به عبارت دیگر بالاترین مقام دستگاه مناقصه گزار، بنا به تشخیص و مسئولیت خود محدودیت برگزاری مناقصه عمومی را تأیید می کند.[۱۱۳]
    در مناقصه محدود به تشخیص و مسؤولیت بالاترین مقام دستگاه مناقصه گزار، محدودیت مناقصه عمومی بایستی با ذکر ادله تأیید شود.
    فراخوان مناقصه از طریق ارسال دعوتنامه برای مناقصه گران صلاحیت دار به اطلاع مناقصه گران می رسد.[۱۱۴]
    مناقصه محدود در موارد زیر برگزار می شود:[۱۱۵]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    ۱) وجود فهرست مناقصه گران صلاحیت دار معرفی شده توسط مراجع ذی صلاح دولتی. تهیه این فهرست با رعایت اصل رقابت بین تمامی مناقصه گران صلاحیت دار ، برابر آیین نامه ای است که با پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویب هیئت وزیران می رسد.

    ۲) وجود فهرست کوتاه مناقصه گران صلاحیت دار که طبق ماده ۱۲ این قانون (ماده ۱۲ قانون برگزاری مناقصات مصوب سال ۱۳۸۳ ناظر بر مراحل ارزیابی کیفی مناقصه گران است.) باید حداکثر دو سال قبل تهیه شده باشد.

    ۶-۶ : ترتیب تهیه و تسلیم پیشنهادها
    اسناد مناقصه یا به صورت مجانی به متقاضیان تحویل می شود و یا با دریافت وجه جزئی به آنان فروخته می شود. در هر حال، متقاضیان شرکت در مناقصه بدواً باید اسناد مناقصه را از مناقصه گزار دریافت کنند. ولی برای دریافت اسناد در فراخوان (اعم از آگهی یا دعوتنامه ) باید مهلتی مقرر شود.
    مثلاً وقتی فراخوان منتشر می شود در آن قید می شود که متقاضیان تا چه تاریخی مهلت دارند که اسناد مناقصه را تحویل بگیرند یا بخرند، بدیهی است پس از انقضای مهلت مزبور نه مناقصه گزار می تواند تحویل آن ها را از مناقصه گزار می تواند اسناد را به متقاضیان تحویل دهد و نه متقاضی می تواند تحویل آن ها را از مناقصه گزار درخواست کند.[۱۱۶]
    شرکت کنندگان در مناقصه پس از دریافت یا خرید اسناد باید پیشنهادهای خود را به ترتیب زیر تهیه و به مناقصه گزار تسلیم کنند:

     

     

    ۱٫ تهیه و تکمیل اسناد و پیشنهادها

    ۲٫ تسلیم پیشنهادها در مهات مقرر در فراخوان مناقصه

    ۳٫ دریافت رسید تحویل پیشنهادها [۱۱۷]

    شرکت کنندگان در مناقصه بایستی اسناد مناقصه و پیشنهادهای خود را در پاکت های جداگانه لاک و مهر شده شامل موارد زیر در لفاف مناسب و لاک و مهر شده قرار دهند:

     

     

    ۱٫ پاکت (الف) شامل تضمین

    پاکت (ب) شامل پیشنهاد فنی بازرگانی

    ۳٫ پاکت (ج) قیمت پیشنهادی [۱۱۸]

    هر گونه تسلیم، تحویل، اصلاح، جایگزینی و یا پس گرفت پیشنهاد باید به صورت قابل گواهی و در مهلت و مکان مقرر در اسناد مناقصه انجام شود.[۱۱۹]
    هیچ یک از شرکت کنندگان در مناقصه، جز در مواردی که در اسناد مناقصه پیش بینی شده باشد نمی‌توانند بیش از یک پیشنهاد تسلیم کنند.[۱۲۰]
    تحویل اسناد و پیشنهادها باید در مهلتی باشد که مناقصه گزار در فراخوان و اسناد مناقصه ذکر کرده است [۱۲۱] و گرنه تسلیم اسناد و پیشنهادها خارج از مهلت مقرر قانوناً باطل است.[۱۲۲]
    مهلت قبول پیشنهادها در مورد مناقصات داخلی و بین المللی از آخرین مهلت تحویل اسناد مناقصه به ترتیب نباید کمتر از ده روز و یک ماه باشد.[۱۲۳]
    مهلت قبول پیشنهادها در مورد مناقصات داخلی و بین المللی از آخرین مهلت تحویل اسناد مناقصه به ترتیب نباید کمتر از ده روز و یک ماه باشد.[۱۲۴]
    مناقصه گزار موظف است در مهلت مقرر همه پیشنهادهای ارائه شده شرکت کنندگان را پس از دریافت، ثبت و تا جلسه بازگشایی، از پاکت ها صیانت نماید.[۱۲۵]
    ۷-۷ : ارزیابی پیشنهادها
    در مناقصات یک مرحله ای گشایش پاکت پیشنهاده قیمت، پس از انجام ارزیابی کیفی مناقصه گران و در مورد مناقصه های دو مرحله ای پس از ارزیابی فنی و بازرگانی پیشنهادها و صرفاً در مورد پیشنهاداتی که در مرحله ارزیابی مذکور توسط کمیته های ذی ربط مورد تأیید قرار گرفته اند توسط کمیسیون مناقصه انجام می شود. گشایش پیشنهادات در مکان و زمان پیش بینی شده در اسناد مناقصه خواهد بود.
    ۶-۸ : تعیین برنده مناقصه
    ضمن گشایش پیشنهادهای واصله، نوبت به ارزیابی مالی و تعیین برنده مناقصه می رسد. هنگام ارزیابی مالی، مناقصه گری که مناسب ترین قیمت را حائز شده باشد به عنوان برنده اول اعلام خواهد شد و برنده دوم در صورتی اعلام می شود که تفاوت قسمت پیشنهادی وی با بنده اول کمتر از مبلغ تضمین باشد. روش ارزیابی مالی باید در اسناد مناقصه به صورت مشروح با ذکر نحوه تأثیر گذاری ارزیابی فنی بازرگانی بر قیمت اعلام شود.[۱۲۶]
    پس از گشودن پاکت های قیمت، چنانچه بررسی قیمت ها و تجربه و تحلیل و کنترل مبانی آن لازم باشد کمیسیون مناقصه می تواند بررسی آن را به کمیته فنی بازرگانی ارجاع نماید و کمیته فنی بازرگانی حداکثر ظرف دو هفته نتیجه ارزیابی را به کمیته مناقصه اعلام می کند.[۱۲۷]
    مستند به بند (ج) ماده ۲۰ قانون برگزاری مناقصات پس از گشودن پیشنهادهای قیمت، تضمین برنده اول و دوم نزد مناقصه گزار نگهداری و تضمین سایر مناقصه گران بازگردانده می شود.
    در صورتی که اختلاف بهای پیشنهادی نفر دوم با برنده اول مناقصه بیش از میزان تضمین شرکت در مناقصه باشد مناقصه فاقد برنده نفر دوم خواهد بود و لذا در صورت امتناع نفر اول (در این شرایط) از انعقاد قرارداد یا ارائه ضمانت انجام تعهدات، ضمن ضبط تضمین مناقصه وی بایستی مناقصه تجدید شود.[۱۲۸]
    در صورتی که حائز حداقل بها بیش از یک نفر باشد و نسبت به انجام معامله با یکی از آن ها در مهلتی که کمیسیون تعیین خواهد کرد بین آن ها توافق نشود، حق تقدم با برنده مناقصه خواهد بود که در محل انجام کار سکونت دارد. در صورتی که سایرین نیز واجد این شرایط باشند، کمیسیون برنده مناقصه را از طریق قرعه تعیین خواهد کرد.[۱۲۹]
    مطابق ماده ۲۸ آیین نامه معاملات دولتی مأموران مسئول در دستگاه مناقصه گزار موظفند با توجه به مدت مقرر در آگهی با دعوت نامه مناقصه، برای ابلاغ نتیجه مناقصه به برنده به نحوی اقدام نمایند که به علت انقضای مدت، خسارتی متوجه دستگاه مناقصه گزار نشود والا مورد تعقیب قرار خواهند گرفت.
    ۶-۹ : انعقاد قرارداد
    قرارداد با برنده مناقصه باید پیش از پایان مدت اعتبار پیشنهادها منعقد شود. این مدت حداکثر برای یک بار و برابر مدت پیش بینی شده در اسناد مناقصه قابل تمدید است. بعد از عقد قرارداد، تضمین پیشنهاد دهنده دوم مسترد می گردد.[۱۳۰]
    قرار داد با برنده اول در مهلت پیش بینی شده در اسناد منعقد خواهد شد. چنانچه برنده اول از انعقاد قرارداد امتناع نماید و با ضمانت انجام تعهدات را ارائه ننماید، تضمین مناقصه وی ضبط و قرارداد با برنده دوم منعقد می گردد. در صورت امتناع نفر دوم، تضمین وی نیز ضبط و مناقصه تجدید خواهد شد. [۱۳۱]
    در قانون برگزاری مناقصات در مورد نحوه انعقاد قرارداد و نکات مندرج در آن توضیحی داده نشده است. لذا با توجه به بلاتکلیف ماندن موارد، تا زمانی که در مورد نحوه انعقاد قرارداد در مناقصات مقرراتی ابلاغ نشده باشد آیین نامه معاملات دولتی مصوب سال ۱۳۴۹ در این خصوص حاکم خواهد بود.
    در قانون برگزاری مناقصات، به انعقاد قرارداد به عنوان یکی از مراحل انجام مناقصات توجه شده و پس از تعیین برنده مناقصه باید پیش از پایان مدت اعتبار پیشنهادها قرارداد منعقد شود. که البته این مدت حداکثر برای یک بار و برابر مدت پیش بینی شده در اسناد مناقصه قابل تمدید است. [۱۳۲] لذا به نظر می رسد که ماده ۲۰ آیین نامه معاملات دولتی نسخ ضمنی شده است.
    طی ماده ۳۱ آیین نامه معاملات دولتی نیز نکاتی که باید در قرارداد منعقد قید گردد، به ترتیب زیر آمده است:

     

     

    ۱٫ نام متعاملین

    ۲٫ نوع و مقدار مورد معامله با مشخصات کامل آن ها.

    ۳٫ مدت انجام تعهد و محل و شرایط تحویل مورد معامله.

    ۴٫ ترتیب عمل و میزان خسارت در مواردی که برنده مناقصه در انجام تعهدات جزئاً یا کلاً تأخیر نماید.

    ۵٫ الزام تحویل کالا بر طبق نمونه ممهور در صورتی که تهیه نمونه لازم باشد. در این صورت باید نمونه کالا با مهر طرفین معامله ممهور و نزد مناقصه گزار نگاهداری شود.

    ۶٫ اقرار برنده مناقصه به اینکه از مشخصات کالا یا کار مورد معامله و مقتضیات محل تحویل کالا یا انجام کار اطلاع کامل دارد.

    ۷٫ اختیار مناقصه گزار نسبت به افزایش یا کاهش مورد معامله در مدت قرارداد تا میزان بیست و پنج درصد مقدار مندرج در قرارداد.

    ۸٫ بهای مورد معامله و ترتیب پرداخت آن، در مواردی که انجام کار بر اساس واحد بهای مورد معامله برآورد و در قرارداد ذکر می شود ولی بهای کارهای انجام یافته براساس واحد بها احتساب و پرداخت خواهد شد.

    ۹٫ مبلغ پیش پرداخت و ترتیب واریز آن در صورتی که در شرایط مناقصه ذکر شده باشد.

    ۱۰٫ میزان تضمین حسن انجام معامله و نحوه وصول اقساط آن در مورد امور ساختمانی و باربری و ترتیب استرداد آن بر اساس شرایط مناقصه.

    ۱۱٫ مدت فاصله زمانی بین تحویل موقت و تحویل قطعی در قراردادهای مربوط به ساختمان و راه سازی و نظایر آن بر اساس شرایط مناقصه.

    ۱۲٫ اقرار به عدم شمول ممنوعیت موضوع قانون راجع به منع مداخله وزراء و نمایندگان مجلسین و کارمندان دولت در معاملات دولتی و کشوری مصوب دی ماه ۱۳۳۷٫

    ۱۳٫ سایر تعهداتی که در شرایط مناقصه ذکر شده است.

    ۱۴٫ سایر شرایط که مورد توافق طرفین معامله قرار گیرد مشروط بر آنکه متضمن امتیازاتی علاوه بر آنچه در شرایط مناقصه ذکر شده برای فروشنده نباشد.

    بند هفتم : شرایط تجدید و لغو مناقصه

    براساس پیش بینی مندرج در بند (الف) ماده ۲۴ قانون برگزاری مناقصات، مناقصه در شرایط زیر تجدید می گردد. در ضمن در ذیل هر یک از موارد توضیحات مربوط به آن ارائه شده است:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:45:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستان¬های ساری- قسمت ۶ ...

    دعا و نیایش: بی تردید یکی از سرچشمه های آرامش روان، دعا و نیایش است که در حقیقت تجلی قلبی ارتباط با خداست که می تواند از اضطراب و نگرانی آدمی بکاهد و یا از بروز آن پیش گیری نماید.
    ۲-۱۴- قرآن و بهره گیری از آن
    با مراجعه به آیات و روایات روشن می گردد که قرآن نسخه شفابخش خدای سبحان برای بیماران روانی است. قرآن شفای دردهایی است که چه بسا از محدوده ناهنجاری های شناخته شده روان شناسی خارج است، یعنی ممکن است فردی از نظر روان شناسی دارای شخصیت متعادلی باشد؛ ولی در فرهنگ قرآن بیمار به حساب آید و قرآن دارویی برای شفای بیماری او باشد. قرآن کریم خود را در آیات متعدد شفا معرفی کرده است. منظور از شفا، شفا از بیماری های روان و قلب است. بیماری هایی از قبیل: کفر، شرک، نفاق، بخل، حسد، کینه و…. یعنی قرآن درمان و شفای آلودگی های معنوی و روانی است. ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است، و درمانی برای آنچه که در سینه هاست «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ»[۷۴] «اى مردم به یقین براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سینه‏هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است».
    «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا»[۷۵] «و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏کنیم و[لى] ستمگران را جز زیان نمى‏افزاید». «وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِیًّا لَّقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَأَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُوْلَئِکَ یُنَادَوْنَ مِن مَّکَانٍ بَعِیدٍ»[۷۶] «و اگر [این کتاب را] قرآنى غیر عربى گردانیده بودیم قطعا مى‏گفتند چرا آیه‏هاى آن روشن بیان نشده کتابى غیر عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواین [کتاب] براى کسانى که ایمان آورده‏اند رهنمود و درمانى است و کسانى که ایمان نمى‏آورند در گوشهایشان سنگینى است و قرآن برایشان نامفهوم است و [گویى] آنان را از جایى دور ندا مى‏دهند». از قرآن برای بیماری­های خود شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات از آن، استعانت جویید؛ زیرا در قرآن شفای بزرگ ترین بیماری­ها یعنی کفر، نفاق، گمراهی و ضلالت است، پس آنچه می خواهید به وسیله قرآن از خدا بخواهید و با دوستی قرآن به سوی خداوند توجه کنید (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶). و این نور همان قرآن است آن را به سخن آرید… بدانید در قرآن علوم آینده و اخبار گذشته و داروی بیماری های (روانی) است. برای قلب (زنگ زده) جلایی جز قرآن نیست (نهج البلاغه، خطبه ۱۵۸). کتاب خدا را محکم بگیرید زیرا رشته ای است محکم و نوری است آشکار و دارویی است شفابخش و مفید و آب حیاتی است که عطش تشنگان حق را فرو می­نشاند (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵).
    به هرحال، قرآن نسخه حیات بخشی است برای کسانی که می­خواهند با جهل، کبر، غرور، حسد، کفر و نفاق به مبارزه برخیزند. قرآن نسخه شفابخشی است برای برطرف ساختن ضعف­ها، زبونی­ها، ترس­های بی دلیل، اختلاف ها و پراکندگی­ها. قرآن داروی شفابخشی است برای آنها که از بیماری عشق به دنیا، وابستگی به مادیات و تسلیم بی قید و شرط در برابر شهوت­ها رنج می­برند. قرآن نسخه شفابخشی است برای دنیایی که آتش جنگ­ها در هر سوی آن افروخته است و در زیربار مسابقه تسلیحاتی کمرش خم شد و در اثر ظلم­ها و ستم­ها چهره­اش سیاه شده است و سرانجام قرآن نسخه شفابخشی است برای آنها که پرده­های ظلمانی شهوات، آنها را در رسیدن به قرب الهی مانع شده است. البته برای استفاده از قرآن و شفایابی از آن، آمادگی قبلی لازم است و به اصطلاح علاوه بر فاعلیت فاعل، قابلیت محل نیز شرط است، زیرا قرآن هم چون قطره­های حیات بخش باران است که در باغ­ها لاله روید و در شور زارها خس.
    تقوی
    یکی از عوامل درمان بیماری­های روانی یقیناً تقوی است؛ زیرا بسیاری از عوامل اضطراب و استرس­زا با تقوی از بین می­رود. مثلاً انسانی که در مشکلات زندگی گرفتار آید و راه خروج و نجاتی از آن نیابد، مبتلا به انواع اضطراب­ها و نگرانی­ها و بیماری­های روانی می­ شود. قرآن کریم از جمله آثار تقوی را خروج از مشکلات معرفی می­ کند، و یا کسانی که در گذران زندگی برای به دست آوردن لقمه نانی، گرفتار فقر و بدبختی­اند و از این طریق مبتلا به ناراحتی و اضطراب­اند، قرآن کریم یکی از آثار تقوی را روزی از طریق غیرمتعارف می­داند. البته این معنایش این نیست که مردم از کسب و کار دست بردارند و برای به دست آوردن روزی شان به تقوی روی آورند. کسب و کار از یک سو و خیر و برکت در اثر تقوی از سوی دیگر لازم است.
    توکل به خدا
    منظور از توکل به خدا این است که انسان تلاش گر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد. خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او رحیم و مهربان است، خدایی که قدرت حل هر مشکلی را دارد. کسی که دارای روح توکل است هرگز یأس و نومیدی را به خود راه نمی دهد، در برابر مشکلات احساس ضعف و زبونی نمی­ کند، در برابر حوادث سخت مقاوم است و همین فرهنگ و عقیده چنان قدرت روانی به او می دهد که می ­تواند بر هر مشکلی فایق آمده و پیروز گردد. از سوی دیگر امدادهای غیبی که به متوکلان نوید داده شده است به یاری او می آید و او را از شکست و ناتوانی رهایی می­بخشد.
    توبه و استغفار
    یکی از عوامل بیماری روانی احساس گناه است که این امر در جوامع دینی تا حدی شدیدتر به نظر می رسد. همه ادیان الهی بر این آموزه تأکید دارند که پس از مرگ در عالم قبر و قیامت به حساب همه مردم رسیدگی می شود. تصور چنین صحنه­ای به نوبه خود برای افرادی که مرتکب گناه شدند، اضطراب زاست. البته احساس گناه و این که انسان به یاد خطاهایش باشد و در صدد جبران آن برآید تا حدی سازنده و باعث تطهیر انسان و کمال اوست، لکن اگر این حالت از حد معمول تجاوز کند، موجب وقفه و سکون می شود و باعث اختلاف در زندگی می­گردد.
    ۲-۱۵- مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه مذهب و سلامت روان
    طاهری خرامه و همکاران (۱۳۹۲) سلامت معنوی و راهبردهای مقابله‌ی مذهبی در بیماران همودیالیزی را مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه مقطعی (توصیفی- تحلیلی)، ۹۵ بیمار تحت درمان با همودیالیز از مراکز همودیالیز بیمارستان‌های شهر به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه سلامت معنوی الیسون و پالوتزین و مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت بود. نتایج نشان داد میانگین و انحراف معیار نمره کل سلامت معنوی بیماران ۰۹/۱۵±۹۸/۹۱ و میانگین و انحراف معیار نمره راهبردهای مقابله مذهبی مثبت و منفی به ترتیب ۱۷/۴±۳۸/۲۳ و ۳۴/۴±۴۶/۱۱ بود. ۶/۵۲ درصد از بیماران در مقیاس سلامت معنوی نمره بالاتر از میانگین کسب کرده بودند. ۶/۵۲ درصد نمونه‌ها در مقیاس راهبردهای مذهبی مثبت نمره بالاتر داشتند و این رقم در مورد راهبردهای مذهبی منفی ۹/۳۷ درصد بود. سلامت معنوی و راهبردهای مقابله مذهبی مثبت ارتباط مستقیم و معنادار داشت (۴۶۳/۰=r) و ارتباط سلامت معنوی و راهبردهای مقابله مذهبی منفی معکوس و معنادار بود (۴۳۰/۰- =r). سلامت معنوی و میزان استفاده از راهبردهای مقابله مذهبی در دو جنس تفاوت معناداری نداشت. با افزایش سن سلامت معنوی نیز بیشتر می‌شد و این رابطه از نظر آماری معنادار بود. یافته‌ها نشان داد سلامت معنوی بیماران همودیالیزی در حد نسبتاً مطلوبی قرار داشت و با توجه به تأثیر مثبت راهبردهای مذهبی کارآمد در افزایش سلامت معنوی، تمرکز بر تقویت راهبردهای مذهبی در مراقبت‌های معمول، می‌تواند وضعیت سلامت معنوی و در نهایت کیفیت زندگی روانشناختی این بیماران را بهبود بخشد.
    اسدی و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه­ ای به بررسی پیش بینی خطر خودکشی دانشجویان بر اساس اعتقادات مذهبی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله ای و سلامت عمومی پرداختند. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری ۴۵۶۴ دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بود. با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی ۵۶۰ دانشجو انتخاب و داده ها با مقیاس خطر خودکشی مرکز پژوهش سلامت رفتاری شمال غرب (۲۰۰۵) و پرسشنامه غربالگری جوانان در معرض خطر مؤسسه پژوهشی منتر (۱۹۹۸)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (۱۹۷۲)، حمایت اجتماعی بخشی پور، پیروی و عابدیان (۱۳۸۴) و راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (۱۹۹۰) جمع آوری و بر اساس رگرسیون لوجستیک و نسبت بخت تحلیل شد. نتایج نشان داد اعتقادات مذهبی، حمایت اجتماعی و راهبرد مسأله مدار در کاهش خطر خودکشی و سابقه مشکلات روانی، اضطراب و افسردگی در افزایش خطر خودکشی مؤثر است. دانشجویانی که سابقه مشکلات روانی داشتند بیش از ۸ برابر دانشجویان بدون سابقه مشکلات روانی در معرض خطر خودکشی بودند. نتایج این مطالعه بیانگر آن بود که حمایت اجتماعی، سابقه مشکلات روانی و اضطراب از پیش بینی کننده های قوی و مؤثر در عوامل محافظت کننده و خطرزا به شمار می آیند. با ارائه یک الگوی پیش بینی کننده می توان عوامل محافظت کننده را تقویت کرد و عوامل خطرزا را کاهش داد و از آن در جهت طرح های پیشگیری اولیه استفاده نمود.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    قهرمانی و نادی (۱۳۹۱) رابطه بین مؤلفه های مذهبی – معنوی با سلامت روان و امید به آینده را در کارکنان بیمارستان های دولتی شیراز مورد مطالعه قرار دادند. پژوهش حاضر یک پژوهش مقطعی-همبستگی بود که جامعه آماری را کارکنان بیمارستانهای دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز (۴۰۰۰ نفر) در پاییز ۱۳۸۹ تشکیل دادند که از بین آنها ۲۵۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه امید به آینده، سلامت روان و همچنین ابعادهای مذهبی- معنوی شامل پنج مؤلفه (بهزیستی وجودی، انگیزه پرستش و سازگاری، تعالی معنوی، حمایت مذهبی و اعمال و نگرش مذهبی) جمع آوری و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مؤلفه­ های بهزیستی وجودی با امید به آینده، انگیزه پرستش و سازگاری با امید به آینده و سلامت روان با امید به آینده رابطه معناداری وجود داشت. همچنین تمام مؤلفه­ های مذهبی-معنوی دارای همبستگی معناداری با سلامت روان بودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از آن بود که در گام اول انگیزه پرستش با ضریب تعیین ۵ درصد، در گام دوم انگیزه پرستش همراه با سلامت روان با ضریب تعیین ۶٫۴ درصدی، در گام سوم انگیزه پرستش همراه با سلامت روان و بهزیستی وجودی با ضریب تعیین ۹٫۱ درصدی و در گام چهارم ترکیب انگیزه پرستش همراه با بهزیستی وجودی با ضریب تعیین ۸٫۹ درصدی با امید به آینده دارای رابطه چندگانه معنادار هستند. شواهد به دست آمده در این پژوهش حاکی از آن است که انگیزه پرستش همراه با بهزیستی وجودی به ترتیب مهمترین ابعاد مذهبی-معنوی هستند که به همراه سلامت روان بر امید به آینده مؤثرند.
    مداحی و همکاران (۱۳۹۰) ارتباط میان جهت گیری مذهبی و بهزیستی روان شناختی در دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال بود. نمونه آماری پژوهش به حجم ۷۱ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه­ای از دانشکده های مدیریت، حقوق و روانشناسی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده، از مقیاس­های جهت گیری مذهبی (آلپورت، ۱۹۵۰) و بهزیستی روانشناختی PWI (کارول، ۱۹۸۸) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی به دست آمده بین نمره جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی با بهزیستی روانشناختی از نظر آماری معنادار بود. از طرفی دیگر نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که جهت گیری مذهبی هم از نوع درونی و هم از نوع بیرونی آن قابلیت پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارد. این نتایج را این طور می توان تبیین کرد هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان درونی تر باشد، بهزیستی روان شناختی آن ها بیشتر خواهد بود. و هرچه میزان جهت گیری مذهبی جوانان بیرونی تر باشد، بهزیستی روانشناختی آن ها کمتر خواهد بود. از سوی دیگر، جهت گیری مذهبی قابلیت پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارد.
    سلیمی بجستانی و همکاران (۱۳۹۳) ارتباط جهت گیری مذهبی و امیدواری با اضطراب سلامت در زنان پرستار بیمارستان امام خمینی (ره) تهران را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان پرستار که در مهرماه ۱۳۹۰ در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران شاغل بوده اند. با روش نمونه گیری در دسترس یگ گروه ۷۰ نفری از پرستاران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های امیدواری اسنایدر و جهت گیری مذهبی بهرامی احسان و اضطراب سلامت سالکوسکیس بوده است. داده ها با بهره گرفتن از آزمون آماری همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که بین جهت گیری مذهبی و امیدواری رابطه معناداری وجود دارد. اما بین جهت گیری مذهبی و اضطراب سلامت رابطه وجود ندارد. همچنین بین امیدواری و اضطراب سلامت رابطه معکوس وجود دارد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می­دهد که با تقویت ابعاد مذهبی و تأکید بر حفظ سلامت روانی در پرستاران می­توان امیدواری را در آنان تقویت کرد. اگر آنان درک مثبتی از مؤلفه­ های شناختی و گرایش­های مذهبی داشته باشند تعهدات بالایی نسبت به انجام وظایف خود خواهند داشت.
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    آقاپور و حاتمی (۱۳۸۹) رابطه بین جهت گیری مذهبی با بهداشت روانی خانواده؛ مطالعه موردی: خانواده­های ساکن شهر شیراز را مورد بررسی قرار دادند. جامعه آماری این تحقیق شامل خانواده­های ساکن شهر شیراز در سال ۱۳۸۷ بودکه در آن ها زن و شوهر در قید حیات بوده و با هم زندگی می­ کنند. بر اساس نمونه گیری طبقه­ای تصادفی منظم، ۳۸۶ خانواده انتخاب شده ­اند. یافته­ های پژوهش نشان داد که رابطه معنی­داری میان متغیرهای سن، جنسیت، درآمد، تحصیلات، جهت گیری مذهبی درونی و جهت گیری مذهبی بیرونی با بهداشت روانی خانواده وجود دارد. بر اساس نتایج معادله رگرسیون چند متغیره، از میان کل متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای جهت­گیری دینی درونی، درآمد، جهت­گیری مذهبی بیرونی و تحصیلات حدود ۶۶ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند. بر اساس مدل تحلیل مسیر، از میان این متغیرها، جهت گیری مذهبی درونی بالاترین تأثیر را بر متغیر وابسته داشته است.
    صدری و جعفری (۱۳۸۹) رابطه باورهای مذهبی با سلامت روان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهر) را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر که در سال تحصیلی ۸۷-۸۸ به تحصیل اشتغال داشته اند، تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد ۴۰۰ نفر (۲۰۰ نفر پسر و ۲۰۰ نفر دختر) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای آزمایش فرضیه ها پرسشنامه اعتقادات مذهبی و سلامت روان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد رابطه معنی داری میان باورهای مذهبی با سلامت روان دانشجویان وجود دارد. همچنین رابطه معنی داری میان باورهای دینی با سلامت روان دانشجویان پسر و دانشجویان دختر وجود داشت.
    بالجانی و همکاران (۱۳۹۰) ارتباط بین سلامت معنوی، مذهب و امید در بیماران مبتلا به سرطان را مورد پژوهش قرار دادند. در این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی، ۱۶۴ بیمار مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امید ارومیه از خرداد تا آذر ماه ۱۳۸۹، به روش نمونه گیری آسان تداومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ­ها پرسشنامه بود. داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون چند گانه در سطح معناداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل شد. یافته­ ها نشان داد بین سلامت وجودی و سلامت مذهبی (زیر گروه های سلامت معنوی) و همچنین بین مذهب درونی و اعمال مذهبی (از زیر گروه های مذهب) با امید ارتباط معناداری وجود داشت. سلامت وجودی، اعمال مذهبی سازمان یافته و مذهب درونی (از زیر گروه های مذهب) عوامل پیش گویی کننده معنادار برای امید بودند. نتایج این مطالعه اهمیت سلامت معنوی و مذهب را به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر امید بیماران سرطانی مورد تأیید قرار می دهد. بنابراین به پرستاران و متخصصان بالینی توصیه می­ شود که بر مذهب و سلامت معنوی به منظور حفظ امید بیماران تأکید داشته باشند.
    پورسردار و همکاران (۱۳۹۰) سلامت روان، کیفیت زندگی، صمیمیت و نگرش های مذهبی در متأهلین با گذشت و بدون گذشت شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهر آبدانان را مورد بررسی قرار دادند. جامعه این پژوهش کارکنان متأهل شبکه بهداشت شهر آبدانان بودند که کل آن ها (۱۷۰ نفر) به عنوان نمونه پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش از مقیاس گذشت خانواده[۷۷]، پرسش نامه سلامت عمومی[۷۸]، پرسش نامه کیفیت زندگی[۷۹]، پرسش نامه صمیمیت و پرسش نامه نگرش­های مذهبی استفاده شد. برای تحلیل داده ­ها از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس تک متغیری استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که کارکنان متأهل باگذشت و بدون گذشت از نظر سلامت روان، کیفیت زندگی و صمیمیت تفاوت معناداری دارند. هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که کارکنان متأهل باگذشت و بدون گذشت از نظر نگرش های مذهبی تفاوت معناداری نداشتند. افرادی که به همسر خود گذشت بیشتری نشان می­دهند، سلامت روان بیشتری دارند، کیفیت زندگی بهتری دارند و میزان صمیمیت بین آن­ها بالاتر است. هم چنین ممکن است که افراد باگذشت و بدون گذشت، نگرش های مذهبی متفاوتی نداشته باشند.
    عارفی و محسن زاده (۱۳۹۰) ارتباط بین جهت گیری مذهبی، سلامت روان و جنسیت را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ بودند و نمونه پژوهش تعداد ۷۲۰ نفر دختر و پسر به سهم برابر که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامه های سلامت عمومی گلدنبرگ (۱۹۷۲) و جهت گیری مذهبی بهرامی احسان را تکمیل کردند. نتایج نشان داد بین جهت گیری مذهبی و سلامت روان افراد رابطه مستقیم معنادار وجود دارد. هر چند جنسیت در شدت رابطه مذکور اثر نداشت. به عبارتی دیگر، شدت رابطه سلامت روان و جهت گیری مذهبی دختران و پسران تفاوت معناداری ندارد. همچنین نتایج حاکی است میزان سلامت روان دختران و پسران متفاوت است و این تفاوت به نفع پسران است. در واقع، پسران در مقایسه با دختران از سلامت بهتری برخوردار بودند. اما از نظر میزان جهت گیری مذهبی بین دو جنس تفاوتی وجود نداشت.
    حسینی و همکاران (۱۳۹۰) رابطه سبک های دلبستگی و سبک های مقابله مذهبی با سلامت روان در بیماران HIV+ را مورد پژوهش قرار دادند. در این مطالعه توصیفی مقطعی که طی اردیبهشت ۱۳۸۷ انجام شد، ۱۲۰ نفر از بیماران HIV+ تحت درمان در مراکز مشاوره رفتاری شیراز از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و پس از تکمیل فرم رضایت آگاهانه توسط پرسش نامه بازنگری شده دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (RAAS)، مقیاس سبک های مقابله مذهبی بادرکس و پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ، بررسی گردیدند. از آزمون های رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس و تی، جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بنابر نتایج تحلیل واریانس داده ها، بیماران HIV+ دارای سبک دلبستگی ایمن در مقایسه با بیماران HIV+ دارای سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی دوسوگرا از سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتایج آزمون تی مستقل مشخص نمود بیماران HIV+ که به میزان بیشتری از مقابله مذهبی مثبت استفاده می­کردند از سلامت روان بیشتری برخوردار بودند. به منظور پیش بینی سلامت روان بر مبنای متغیرهای سبک دلبستگی ایمن و سبک­های مقابله مذهبی از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج، حاکی از آن بود که در بیماران HIV+، متغیر سبک دلبستگی ایمن، قوی ترین پیش ­بینی کننده سلامت روان می باشد. در نتیجه، مقابله مذهبی مثبت و سبک دلبستگی ایمن می توانند منجر به سلامت روان بالاتر در بیماران HIV+ گردند.
    صولتی و همکاران (۱۳۹۰) رابطه بین جهت ‌گیری مذهبی و سلامت روان دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند. این مطالعه به‌ صورت توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد تشکیل می­‌دادند. در این بررسی ۲۰۰ نفر از دانشجویان به ‌عنوان نمونه پژوهش به شیوه نمونه ‌گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و ابزارهای پژوهشی روی آنها اجرا گردید. جهت گردآوری داده‌ های پژوهشی از پرسشنامه ­های سلامت عمومی (GHQ-28) و نگرش ‌سنج مذهب (گلریز و براهنی) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ­های پژوهشی از طریق آمار توصیفی و همبستگی صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین جهت ‌گیری مذهبی و سلامت روان همبستگی معنی­داری وجود دارد. همچنین طبق نتایج، هر چه میزان جهت‌ گیری مذهبی بالاتر می ‌رود، همبستگی آن با سلامت روان در آزمودنی ‌ها بیشتر می ‌شود، اما این همبستگی تا سطح معینی پایدار است و از این سطح به بالا نتیجه معکوس می­ شود که نشان از عدم همبستگی بین نگرش مذهبی و سلامت روان دارد. در مجموع می‌توان گفت تنها مذهب با بعد درونی، سلامت روانی را بهبود می‌بخشد، و افراطی‌گری بیشتر در افرادی مشاهده می­ شود که جهت­گیری مذهبی آنها بیرونی است و شاید این مسأله بتواند آخرین نتیجه پژوهش حاضر و سایر تحقیقاتی که به ‌نوعی اثرات منفی جهت ‌گیری مذهبی و سلامتی روان را گزارش کرده ­اند، توجیه نماید.
    برنا و سواری (۱۳۸۷) ارتباط ساده و چندگانه نگرش های مذهبی، سلامت روانی، رضایت از زندگی و عزت نفس با احساس شادکامی در بین دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند. از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز ۳۸۴ نفر (۹۳ پسر و ۲۹۱ دختر) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین نگرش های مذهبی، سلامت روانی، رضایت از زندگی، و عزت نفس با احساس شادکامی در دانشجویان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که بین متغیرهای پیش بینی و متغیر ملاک (احساس شادکامی) همبستگی چندگانه معنی داری وجود دارد. یافته ها نیز حاکی از آن است که فقط نگرش های مذهبی و سلامت روانی به طور معنی داری واریانس احساس شادکامی را تبیین و به ترتیب بهترین پیش بینی کننده احساس شادکامی به شمار می­روند.
    خیدانی (۱۳۹۰) نقش مذهب بر سلامت روانی دانشجویان دانشگاه های استان ایلام را مورد بررسی قرار داد. به منظور مقایسه سلامت روانی، یک نمونه ۱۰۰۰ نفری با توجه به نسبت دانشجویان هر دانشگاه به کل دانشجویان دانشگاه های استان ایلام، به صورت طبقه ای نسبی انتخاب گردیده و پرسش نامه های سلامت روانی و نگرش مذهبی را تکمیل نمودند. نتایج بیانگر رابطه معنادار بین معدل آزمودنی ها و نمره آنها در پرسش نامه سلامت عمومی و نگرش مذهبی است. نتایج پژوهش بیانگر رابطه منفی معنادار بین معدل آزمودنی ها و نمره آنها در پرسش نامه سلامت عمومی و نگرش مذهبی است؛ از جمله یافته های دیگر این تحقیق تفاوت بین سلامت روانی دانشجویان دانشگاه های مختلف استان ایلام باشد. به این ترتیب دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر از سلامت روانی و نگرش مذهبی بیشتر برخوردارند. ضمن آنکه دانشجویانی که در خوابگاه ساکن نیستند نیز نسبت به دانشجویانی که در خوابگاه ساکن هستند سلامت روانی و نگرش مذهبی بیشتری دارند. همچنین به ترتیب دانشجویان دانشگاه پیام نور، آزاد اسلامی، علمی کاربردی، ایلام، باختر و علوم پزشکی ایلام سلامت روانی بیشتری دارند. در حالی که به ترتیب نگرش مذهبی دانشجویان دانشگاه پیام نور، علمی و کاربردی، آزاد اسلامی، ایلام، علوم پزشکی ایلام و باختر بیشتر است. نتایج بیانگر این است که دانشجویان دارای نگرش مذهبی، از سلامت روانی بیشتری برخوردارند.
    حمید (۱۳۸۸) رابطه نگرش مذهبی با سلامت روانی و عملکرد سیستم ایمنی بدن را مورد مطالعه قرار دادند. نمونه پژوهش ۲۴۰ دانشجوی مؤنث را شامل است که به طور تصادفی تعداد ۳۰ نفر دانشجو با نگرش مذهبی پایین و بالا انتخاب شدند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه نگرش مذهبی، فهرست تجدید نظر شده علایم روانی SCL-90-R استفاده شد. به منظور ارزیابی سیستم ایمنی افراد، متغیرهای مورد مطالعه از جمله سلول T کمکی، سلول T مهاری/ انهدامی و سلول کشنده طبیعی بوده است. نتایج حاصل آشکار کرد، که میان نگرش مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین میان نگرش مذهبی و سیستم ایمنی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از سوی دیگر، میان سلامت روانی و سیستم ایمنی دانشجویان با نگرش مذهبی پایین و بالا تفاوت معنی‌دار وجود دارد.
    عسگری و همکاران (۱۳۸۸) رابطه اعتقادات مذهبی و خوش بینی با سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز را مورد مطالعه قرار دادند. نمونه پژوهش ۲۰۰ نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه دینداری آرین، پرسشنامه خوش بینی و مقیاس سلامت معنوی استفاده شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اعتقادات مذهبی و سلامت معنوی همچنین بین خوش بینی و سلامت معنوی رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری نیز نشان داد که متغیرهای اعتقادات مذهبی و خوش بینی به ترتیب پیش بینی کننده سلامت معنوی بودند.
    شعاع کاظمی (۱۳۸۸) رابطه مقابله های مذهبی و سلامت روان در بیماران مبتلا به تصلب چندگانه بافت (MS) را مورد مطالعه قرار دادند. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل ۵۰ نفر از بیماران ۲۵-۴۰ ساله مبتلا به تصلب چندگانه بافت ها بودند که از انجمن بیماران ام اس تهران انتخاب شدند، و به پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر، ۱۹۷۹ با ۲۸ سؤال و پرسشنامه محقق ساخته با ۱۱ سؤال و دارای مؤلفه های شناختی، اجتنابی و رفتاری بود پاسخ دادند. روایی محتوایی پرسشنامه اخیر از سوی صاحبنظران در حوزه روانپزشکی و مذهبی تأیید و اعتبار آن نیز با بهره گرفتن از روش آزمون-آزمون مجدد پس از دو هفته ۰٫۸۰ بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری t و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها حاکی از معنادار نبودن تفاوت ارتباط نحوه استفاده از مقابله های مذهبی در دو جنس بود ولی ارتباط بین باورهای مذهبی بالا و سلامت روان معنادار بود. بنابراین، اگر افراد هنگام بیماری و استفاده از دارو درمانی از اعتقادات مذهبی عملی نیز برخوردار باشند می توانند با بیماری مقابله کنند و از سلامت عمومی بیشتری برخوردار شوند و حتی با پدیده مرگ نیز به راحتی برخورد نمایند.
    کرمی و همکاران (۱۳۸۵) روابط ساده و چندگانه ابعاد جهت گیری مذهبی با سلامت روانی در دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه را مورد مطالعه قرار دادند. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه رازی بودند که به عنوان نمونه سنجش پژوهش تعداد ۴۴۹ نفر با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه­ای تصادفی انتخاب شدند. جهت سنجش جهت گیری مذهبی از پرسشنامه جهت گیری مذهبی، که با رویکردی اسلامی تهیه شده است، استفاده شد. جهت بررسی سلامت روانی، از مقیاس سلامت روانی استفاده شد که نمره پایین در آن نشانه سلامت روانی است. نتایج نشان دادند که جهت گیری مناسکی با چهار بعد سلامت روانی همبستگی­های معنی داری دارد. (سلامت جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی). یافته های دیگر نشان دادند که ضرایب همبستگی بعد جهت گیری پایبندی به اخلاقیات، با شکایت جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به دست آمدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون برای دخترها نشان دادند که جهت گیری پایبندی به اخلاقیات تنها متغیر قوی در تبیین واریانس سلامت روانی آزمودنی­ها است. نتایج تحلیل رگرسیون برای پسرها نشان دادند که اضافه کردن متغیر جهت گیری پایبندی به عقاید و مناسک تغییر اندک ولی معنی داری در معادله رگرسیون ایجاد نمود. به عبارت دیگر، جهت گیری مناسکی برای پیش بینی سلامت روانی آزمودنی­های پسر با اهمیت است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    فصل سوم
    روش تحقیق
    ۳-۱- مقدمه
    روش تحقیق[۸۰]، در واقع ابزار دستیابی به واقعیت به شمار می­رود. روش های تحقیق متعددند و هر روش تا اندازه­ای به کشف قوانین علمی کمک می­ کند. انتخاب روش تحقیق در عواملی مانند ماهیت موضوع تحقیق، اهداف و سؤالات تحقیق، دامنه موضوع تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد. هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید، چه شیوه­ و روشی را اتخاذ کند تا او را هر چه دقیق­تر، آسان­تر، سریع­تر در دسترسی به پاسخ یا پاسخ­هایی برای پرسش یا پرسش­های تحقیق مورد نظر کمک کند.
    ۳-۲- روش پژوهش
    روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. داده ­ها در نرم افزار Excel وارد شده و با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی (میانگین) و آزمون های تحلیلی ، t-test تجزیه و تحلیل شده است.
    ۳-۳- جامعه آماری
    جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران بستری شده در بخش­ بیمارستان­های دولتی و خصوصی شهر ساری که قادر به نوشتن و همکاری را داشته اند می­باشند.
    ۳-۴- نمونه آماری و روش نمونه گیری
    با مراجعه به بیمارستان­های مذکور ۱۸۰ نفر نسبت به تکمیل فرم­ها اقدام نمودند که با بررسی اولیه ۲۴ پرسشنامه به علت نقص در تکمیل اطلاعات حذف گردیده­اند. نمونه مورد مطالعه ۱۵۶ بیمار بستری شده بود که حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعیین گردیده و آزمودنی­ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
    ۳-۵- روش و ابزار گردآوری اطلاعات
    روش و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مطالعات کتابخانه­ای شامل طیف وسیعی از کتاب­ها، مقالات و پایان نامه ­ها همچنین جستجو در سایت­های معتبر بوده و میدانی است و از سه پرسشنامه استفاده شده است:
    الف: پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)
    ب: پرسشنامه انس با قرآن
    ج: پرسشنامه نگرش با قرآن
    – پرسشنامه سلامت عمومی[۸۱](GHQ-28)
    برای سنجش سلامت روان از پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 استفاده شده است. گلدبرگ[۸۲] معتقد است، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) یک پرسشنامه سرندی مبتنی بر روش خود گزارش دهی است که در مجموعه­های بالینی با هدف ردیابی کسانی که دارای یک اختلال روانی هستند مورد استفاده قرار می­گیرد (گلدبرگ، ۱۹۸۸).
    پرسشنامه سلامت عمومی را می­توان به عنوان مجموعه پرسش­هایی در نظر گرفت که از پایین ترین سطوح نشانه­ های مشترک مرضی که در اختلال­های مختلف روانی وجود دارد تشکیل شده است و بدین ترتیب می ­تواند بیماران روانی را به عنوان یک طبقه­ی کلی، آنهایی که خود را سالم می­پندارند متمایز کند. بنابراین هدف این پرسشنامه دستیابی به یک تشخیص خاص در سلسله بیماری­های روانی نیست. بلکه منظور اصلی آن ایجاد تمایز بین بیماری روانی و سلامت است (استوار، ۱۳۷۷).
    این پرسشنامه به طور مکرر مورد تجدید نظر قرار گرفته و به صورت فرم­های کوتاه شده ۳۰ سؤالی، ۲۸ سؤالی و ۱۲ سؤالی در مطالعات مختلف استفاده می­ شود. فرم ۲۸ سؤالی این پرسشنامه سلامت عمومی دارای این مزیت است که برای تمامی افراد جامعه طراحی شده است. از جمله موارد عمده استفاده از آزمون، کاربرد آن به عنوان ابزار تشخیص و تمیز اختلالات روانی و ارزیابی وضعیت سلامت روانی افراد جامعه می­باشد. این پرسشنامه دارای چهار زیر مقیاس است. نشانه­ های بدنی، اضطراب، بد خوابی، ناسازگاری اجتماعی و افسردگی وخیم.
    زیر مقیاس اول (۷ سؤال اول) شامل مواردی درباره احساس افراد به وضع سلامت خود و احساس خستگی آنهاست و نشانه­ های بدنی را در بر می گیرد. این زیر مقیاس دریافت­های حسی بدنی را که اغلب با برانگیختگی­های هیجانی همراهند را ارزشیابی می­ کند.
    زیر مقیاس دوم (۷ سؤال دوم) شامل مواردی است که با اضطراب و بی­خوابی مرتبط اند. زیر مقیاس سوم (۷ سؤال سوم) گستره توانایی افراد را در مقابله با خواست­های حرفه ای و مسائل زندگی روزمره می­سنجد و احساسات آنها را درباره چگونگی کنار آمدن با موقعیتهای متداول زندگی آشکار می­ کند. زیر مقیاس چهارم (۷ سؤال آخر) در بر گیرنده مواردی است که با افسردگی وخیم گرایش فرد به خودکشی مرتبط اند. نمره کلی هر فرد از حاصل جمع نمرات چهار زیر مقیاس بدست می آید (استوار، ۱۳۷۷).
    به این ترتیب هر زیر مقیاس شامل ۷ سؤال می­باشد. هر فرد در مورد هر زیر مقیاس به گزینه­ های انتخابی می ­تواند نمره ای بین ۰ تا ۸۴ کسب نماید (استوار، ۱۳۷۷).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

     

    شیوه نمره گذاری پرسشنامه سلامت عمومی:

    برای نمره گذاری پرسشنامه سلامت عمومی از شیوه ی نمره گذاری لیکرت استفاده شده است. که براساس این شیوه نمره گذاری هر یک از سؤالات ۴ درجه ای در آزمون از راست به چپ ۰-۱-۲-۳ بوده و نمرات هر آزمودنی در هر یک از زیر مقیاس­ها به صورت جداگانه مشخص و در زیر یک ورقه نوشته می­شوند. نمرات زیر مقیاس­ها را جمع کرده و نمره کل را بدست می­آوریم که در نتیجه نمره کل آن را در دامنه ۰ تا ۸۴ قرار می­دهیم. نمرات بین ۱۴ تا ۲۱ در هر مقیاس وخامت آزمودنی در آن عامل را نشان می­دهد. (استوار، ۱۳۷۷)

     

     

    پایایی[۸۳] و روایی پرسشنامه سلامت عمومی:

    مقصود از اعتبار و روایی آزمون، پاسخ دادن به این سؤال است که آزمون چه چیزی را اندازه گیری می­ کند و تا چه اندازه از این لحاظ کارایی دارد. به عبارت دیگر مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری به واقع بتواند خصیصه مورد نظر را اندازه گیری کند و نه خصیصه های دیگر را و مقصود از پایایی یک وسیله اندازه گیری آن است که اگر خصیصه مورد سنجش را با همان وسیله تحت شرایط مشابه دوباره اندازه گیری کنیم نتایج حاصل تا چه حد مشابه، دقیق و قابل اعتماد است. یک وسیله معتبر آن است که دارای ویژگی تکرارپذیری باشد (یعقوبی، ۱۳۸۷).
    مولودی و همکاران (۱۳۸۰) پایایی و بازآزمایی ۸۶/۰ را برای پرسشنامه سلامت عمومی تعیین کرده اند. در این پژوهش بررسی همسانی درونی مواد پرسشنامه به وسیله­ محاسبه آلفای کرونباخ[۸۴] ۸۶/۰ بدست آمد. ۱۴% تفاوت­های فردی در نمرات سلامت روانی مربوط به خطای اندازه گیری و عدم دقت در پاسخگویی به سؤالات می­باشد. در مطالعه­ ای که اخیراً بر روی یک جمعیت دانشجویی از دانشجویان جدید الورود با آزمون GHQ-28 انجام گرفت برای شاخص های حساسیت، ویژگی و میزان اشتباه طبقه بندی به ترتیب نمرات ۶۸/۰، ۶۵/۰ و ۳۴/۰ بدست آمد.
    مطالعات متعدد حاکی از پایایی این پرسشنامه است. چونگ و اسپیرس در سال (۱۹۹۴) در مطالعه ای بر روی ۲۲۳ نفر از افراد بزرگسال به این نتیجه رسیدند که ضریب پایایی، بازآزمایی برابر با ۵۵/۰ است. نجفی و همکاران در سال (۱۳۷۹) پایایی آزمون را با روش آزمون- باز آزمون برابر ۸۹/۰ بدست آوردند. همچنین حساسیت گروهی و میزان کلی اشتباه طبقه بندی را به ترتیب ۸۸/۰، ۲۴/۰، ۲۰/۰ گزارش کردند (پهلوانی، ۱۳۸۱).
    تقوی در سال ۱۳۸۰ نیز برای بدست آوردن این پرسشنامه از سه روش روایی همزمان، همبستگی خرده آزمون های پرسشنامه با نمره کل و تحلیل عاملی استفاده نموده که روایی همزمان پرسشنامه سلامت عمومی از طریق اجزای همزمان با پرسشنامه بیمارستان میدلسکس (M.H.G) برابر شد با ۵۵/۰ ضریب همبستگی بین خرده آزمون های این پرسشنامه با نمره کل در حد رضایت بخش و بین ۷۲/۰ تا ۸۷/۰ متغیر بود. نتیجه تحلیل عاملی با بهره گرفتن از روش چرخشی اریماکس و براساس آزمون اسکری بیانگر وجود عوامل افسردگی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی در این پرسشنامه بود که درمجموع بیش از ۵۰% واریانس کل آزمون را تبیین می کند (پهلوانی، ۱۳۸۱).
    اعتبار و پایایی فرم ۲۸ ماده ای GHQ با فرم بلند پرسشنامه به صورت اعتباریابی همزمان مورد بررسی واقع شد و تائید گردیده است. استافورد و همکاران (۱۹۸۰) در مطالعات خود از این پرسشنامه استفاده نموده و اعتبار یابی همزمان آن را با مصاحبه تشخیصی روانپزشکی و پایایی بازآزمایی آن را ۸۵/۰ تا ۹۲/۰ گزارش نموده اند. در عین حال وجود چهار زیر مقیاس نامبرده شده براساس تحلیل های عاملی مورد بررسی قرار گرفته و ثابت شده است (استوار، ۱۳۷۷).

     

     

    نمره برش پرسشنامه سلامت عمومی:

    برای تعیین نمره برش آزمون غربالگری در شاخص عمده اعتبار یعنی حساسیت و ویژگی مورد نیاز است. بدین منظور لازم است کلیه افرادی که پرسشنامه را تکمیل کرده اند توسط یک نفر متخصص، مصاحبه و سپس موارد مثبت حقیقی و مثبت کاذب و منفی حقیقی و منفی کاذب محاسبه و نمره برش تعیین گردد. بعداً برای هر نمره برش فرضی، حساسیت و ویژگی محاسبه گردد. بهترین نمره برش نمره­ای است که بهترین تعادل را بین حساسیت و ویژگی ایجاد نماید (گلدبرگ، ۱۹۸۸).
    علاوه بر این دو شاخص یک شاخص کمکی دیگر نیز وجود دارد و آن میزان اشتباه طبقه بندی کلی است که به منظور درصدی از افراد سالم و بیمار هستند که به اشتباه بیمار یا سالم تشخیص داده می شوند. این شاخص از طریق فرمول OMP=P(FP+POF n-1) محاسبه می شوند. در این آزمون نمره­ی برش ۲۳ دارای بهترین تعادل بین حساسیت (۸۶ درصد) و ویژگی (۸۲ درصد) است (یعقوبی، ۱۳۸۷). بطوری که کمتر از ۲۳ به عنوان افراد سالم و خود ۲۳ و بیشتر از آن به عنوان مشکوک شناخته می­شوند. لازم به ذکر است که با این روش نمره‌گذاری، حداقل نمره صفر و حد‌اکثر نمره آزمودنی ۸۴ خواهد بود.
    – پرسشنامه انس و نگرش با قرآن
    این پرسشنامه اولین بار توسط سخائی و همکاران (۱۳۸۹) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری مورد استفاده قرار گرفت. این ابزار دارای ۳۹ سؤال بوده و دارای دو زیر مقیاس انس با قرآن (۱۹ سؤال) و نگرش به قرآن (۲۰ سؤال) می­باشد. نحوه سنجش آن در قالب فرم ۵ گزینه­ای لیکرت است. در زیر مقیاس انس با قرآن میزان قرائت، گوش دادن و توجه به معنی و گرایش قرآن در مواقع استرس و… و در زیر مقیاس نگرش به قرآن نگرش فرد به نقش قرآن در سازندگی فرد، خانواده و جامعه مورد ارزیابی قرار می­گیرد.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:45:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی اساطیری ایزدان آتش در دین‌های هندوایرانی۹۳- قسمت ۶ ...

    ماندلای دهم، سرود ۸۰، بند ۴: اگنی به درستی قربانی را به آسمان می‌فرستد.
    ماندلای چهارم، سرود ۸، بند ۴: هوتر او است. او کار قاصد و پیک را می‌داند.
    ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۲: او میانجی و مباشر دو دنیا شده است. (گریسولد، ۱۹۷۱، صص۱۶۰-۱۶۱)
    سرودهایی که در توصیف او در نقش قاصد و میانجی در مراسم قربانی آمده، به طور غیر معمولی زیاد هستند، این حقیقت ما را بر آن می‌دارد که نتیجه بگیریم، باور به میانجی بودن اگنی، مرکز باورهای وابسته به آتش قربانی است.
    در او و از طریق او، انسانها قربانی را به خدایان پیشکش می‌کنند (ماندلای اول، سرود ۲۶، بند ۶) در او یا از طریق او خدایان قربانی را می‌خورند و خرسند می‌شوند. از این رو اگنی دهان خدایان است.
    او به سمت آسمان بالا می‌رود و با شعله و دود، پیشکش‌ها را برای خدایان می‌برد، مسیر دوگانه‌ی اگنی به سوی آسمان و به سوی زمین، می‌تواند این طور معنی شود: حرکات رو به بالای آتش محراب و حرکات رو به پایین آذرخش وقتی که به سمت پایین سقوط می‌کند. اگنی به شکل شعله‌های آتش از محراب به سمت آسمان بر می‌خیزد پیشکش‌ها را می‌رساند و به شکل آذرخش از آسمان به سوی زمین فرود می‌آید و خدایان را همراه خود به مراسم می‌آورد و این همان پیام‌آوری و میانجی‌گری اوست بین دو دنیا. همان‌طور که در محراب، مرکز و ناف زمین است، در آسمان نیز او همان خورشید و آذرخش است. (همان، صص۱۶۲- ۱۶۳)
    اگنی به عنوان نماینده‌ی قربانی خدایان، به هر دو جهان تعلق دارد و پیغام‌آوری است که آزادانه میان این دو جهان، رفت و آمد می‌کند. ارتباط او با دو جهان بسیار مهم است. (همانجا)
    مکدانل اما او را بیشتر قاصد انسان‌ها می‌داند: «درست است که او پیام‌آور خدایان و ویوسوت[۷۲] است، اما با دانستن درونی‌ترین فترت آسمان، با انتقال قربانی، و آوردن خدایان، در اصل باید او را پیام‌آور انسانها تصور کرد.» (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۶) شاید از این‌رو که انسانها از روی نیاز به خدایان، مراتب اطاعت خویش را از راه مراسم پیشکش و نذورات به آنها می‌رسانند و در کل همه‌ی این تشریفات و مراسم، پیام بندگی و فرمانبرداری و نیاز همیشگی آنها به نیروهای حاکم بر طبیعت یا همان خدایان است.
    یک متن جدیدتر، می‌گوید اگنی پیام‌آور خدایان است، متن دیگری، اگنی را نه به عنوان پیام‌آور خدایان، بلکه به عنوان مسیر رسیدن به خدایان، توسط آنچه که رسیدن به قله آسمان را ممکن می‌سازد، توصیف می‌کند. این‌ها همان تعبیرات به‌روز ‌شده از قاصد انتقال‌دهنده هستند که در متن‌های جدیدتر به چشم می‌خورند. (همانجا)
    روحانی: موازی با کار اصلی او در وداها، یعنی مسئول اداره مراسم قربانی، اگنی، به عنوان همکار الهیِ روحانی زمینی، در مراسم قربانی بزرگداشت می‌شود. او را روحانی آسمانی می‌دانند که در کنار مرد روحانی در زمین قرار می‌گیرد و او را در اجرای درست مراسم و رعایت همه‌ی آداب و آیین‌ها یاری و همکاری می‌کند. از این رو او اغلب، با نام عمومی «روحانی[۷۳]»، و به طور خاص، با نام «روحانی خانگی[۷۴]»، یا پوروهیتا، خوانده می‌شود. او همچنین به دفعات و بیش از هر نام دیگری، با نام «پیشکش کننده» یا هوتر[۷۵]، خوانده شده است، نامی که برای روحانی بزرگ مراسم قربانی به کار می‌رود. کسی که هم سراینده‌ی سرودها و هم سخن‌ور، در اوست.
    «او یک هوتر است به انتخاب انسانها (ماندلای هشتم، سرود ۴۹ و ماندلای دهم، سرود ۷)، و نیز به انتخاب خدایان (ماندلای ششم، سرود ۱۶، بند ۱). او دوست‌داشتنی‌ترین، والامقام‌ترین هوتر است. (ماندلای دهم، سرود ۲ و سرود ۹۱) »
    او با واژه‌ی [۷۶]adhvaryu نامیده شده است، (مانند برهسپتی، سومه و ایندرا) و نیز با عنوان، برهمن[۷۷]، خوانده شده است. درمفهومی کلی‌تر، می‌توان گفت، او فعالیت‌های یک سری از خدایان دیگر و روحانیون زمینی را درون خود آمیخته است. (مکدانل، ۱۹۷۴، صص ۹۶-۹۷)
    میان روحانی‌های ودایی، تقسیم کار وجود دارد، وظایف آنها بین هفت یا هشت فرد متفاوت پخش می‌شود که نام آنها پوروهیتا (=روحانی خانگی) نیست. اگنی خویشکاری‌های هر روحانی را می‌شناسد و اجرا می‌کند. بنابراین مقام روحانیت اگنی، یک اصل ذاتی است و کهن الگوی مختص اوست. درمقابل همه‌ی مقامهای روحانی در میان انسانها، فقط یک مقام الهی برای روحانی آتش وجود دارد، چرا که اگنی مردی تنهاست که خدایان را ستایش می‌کند. پس اگنی به عنوان عنصر آتش قربانی، روحانی بسیار بلندمرتبه‌ای نیز در دوران ودایی بوده است. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۴)
    در ماندلای چهارم، سرود ۸، بند ۴، ریگ‌ودا مستقیم او را روحانی یا هوتر خوانده است:
    هوتر او است. او کار قاصد و پیک را می‌داند.
    در جای دیگر آمده:
    شعله‌های اگنی می غرند و ترق ترق صدا می‌کنند، تا خدایان بشنوند و به سوی قربانی بیایند. اگنی با صدای غرش شعله‌هایش خدایان را بیدار می‌کند و آنها را می‌خواند.
    شاید از همین منظر او را هوتر یا روحانی نامیده‌اند. کار اصلی هوتر و روحانی نیز خواندن و صدا زدن خدایان برای یاری و جلب نظر آنهاست. اگنی نه تنها قربانی را به خدایان می‌رساند، بلکه سرودهای ستایش را نیز به آنها اعلام می‌کند که باز هم وظیفه‌ی یک روحانی است که به عنوان نماینده‌ی خدایان در میان انسانها، زندگی می‌کند، کسی که زبان خدایان را می‌داند و راه های رسیدن به آنها را برای انسان هموار می‌سازد. (همان، ص ۱۶۳)
    اگنی به عنوان یک روحانی هوشیار و خردمند، می‌تواند خطاهایی که نیایش‌کنندگان در اجرای آیین انجام می دهند، اصلاح کند. در ماندلای دهم، سرود ۲، بند ۴ و ۵:
    اگر هر زمان ما از قوانین تخطی کنیم،
    ای خدایان، ما که کم دانش هستیم،
    ای اگنی خردمند، پس تو همه‌ی مراسم را تصحیح فرما،
    تا که سهم مناسب هر خدای را بدهی.
    اگنی تجسم خرد و حکمت روحانیان است. او همه وظایف روحانیت را می‌داند. او به اندازه‌ی یک کَوی، خردمند است. (همان، ص ۱۶۶)
    در ماندلای دهم، سرود ۵، بند ۱ از ریگ‌ودا، درباره‌ی اگنی آمده است که از خدمت خسته شده و تکمیل مسئولیت‌های قربانی را رد می‌کند، اما در ازای دریافت پاداش از سوی خدایان، دوباره به کارش ادامه می‌دهد، پاداشی که به او وعده شد، اعطای مقام روحانی بزرگ انسانها بود. منصب روحانیت اگنی، بارزترین ویژگی شخصیت اوست. چنانکه ایندرا جنگجوی بزرگ است، او نیز روحانی بزرگ است. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷) گاهی نیز سرودهایی که درباره‌ی جایگاه اگنی به عنوان روحانی هستند، جایگاه برجسته‌تری نسبت به آن سرودهایی دارند که به ایندرای جنگجو منتسب است. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۴)
    با این که این بخش از شخصیت اگنی، از ابتدا تا انتهای ریگ‌ودا، بسیار بارز است، اما قطعاً از نظر مقایسه‌ی تاریخی جدیدتر است، این نتیجه را می‌توان با در نظر گرفتن مسیر تحول باورها و اعتقادات رازآلود روحانیت که در متون مذهبی جدیدتر، به صورت سمبلهای بی پایان قربانی، نمود پیدا کرده‌اند، دریافت. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷)
    می‌توان نمونه‌هایی برای این تحول تاریخی آورد، به عنوان مثال در سرودهای ریگ‌ودا، اگنی که به عنوان ایزد، مسئول قربانی است و هدایا را انتقال می‌دهد، با نام havya-vah یا havya-vāhana یاد شده است، ولی اگنی در شکل اولیه‌ی آتش، با نام جسدخور (kravyād) خوانده شده و به معنی نابود کننده‌ی جسم و ماده است، و این دو متمایز از هم هستند.
    گاهی سه فرم اگنی را به این شکل از هم متمایز می‌کنند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

     

    آن اگنی که گوشت خام[۷۸] می‌بلعد،

    آن اگنی که جسدخور است و با مراسم خاکسپاری مرتبط است، و اشاره به مراسم سوزاندن مردگان در میان مردمان هند دارد.

    آن اگنی که مسئول قربانی است.

    گاهی هم به ترتیب زیر، سه فرم را متمایز می‌دانند:

     

     

    اگنی‌ای که پیشکش‌ها را حمل می‌کند (havyavāhana)، و متعلق به دنیای خدایان است.

    اگنی‌ای که خیرات مراسم خاکسپاری را حمل می‌کند (kavyavāhana)، و متعلق به پدران (نیاکان) است و احتمالاً اشاره به مراسم پرستش و قربانی برای اجداد و نیاکان و توتم پرستی دارد.

    اگنی‌ای که با جن‌ها (saharakṣas) قرار گرفته و متعلق به دنیای (دیوان) اسوراها است. (همانجا)

    پیامبر یا میانجی: سومین نقش او با در نظر گرفتن انگاره‌ی سوم، نقشی پیامبرگونه در میان انسانهاست که او را برآن می‌دارد میان آنها و خدایان وساطت و شفاعت کند. در بسیاری سرودها، صفاتی از این دست به او نسبت داده شده، بیشتر این صفات مستقیماً به واژه‌ی پیامبر یا میانجی، به صورتی که در فرهنگ سامی می‌شناسیم، اشاره نمی‌کنند اما مفهومی را که می‌رسانند، همان نقش را درمیان شرقیان هند‌و‌ایرانی تداعی می‌کند. دکتر بهار در کتاب «پژوهشی در اساطیر»، دقیقا همین سه انگاره را برای خویشکاری‌های اگنی در این زمینه، صادق می‌داند: «او در آیین‌های قربانی رابط انسان و خدایان، رابط زمین و آسمان است. او پیامبر است. او روحانی آسمانی خدایان است.» (بهار، ۱۳۷۶، ص ۴۷۸)
    به نظر مکدانل نیز، اگنی همانطور که یک روحانی است، یک ریشی[۷۹] (=پیشگو مقدس یا پیغمبر) است، او به عنوان یک پیغمبرِ برجسته افروخته می‌شود، او بخشنده‌ترین پیغمبر است، او اولین پیغمبر انگیراس[۸۰] (aṇgiras) است. او الوهیت[۸۱] است در میان عقلانیت، او قربانی را دقیقاً بلد است، و همه مراسم را می‌داند. با دانستن فصل‌های مناسب، اشتباهاتی که مردم با چشم‌پوشی از فرمان‌های خدایان، هنگام قربانی مرتکب می‌شوند، تصحیح می‌کند. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷)
    اگنی در ارتباط با گناهان انسان نیز نقش دوم را پس از ورونا و آدیتیاها بازی می‌کند.
    اگنی خدایی است که همه چیز را می‌بیند. او هزار چشم دارد، که مراقب کردار انسانها باشد. او مانند ورونا، جاسوسان و دیده‌بانانی دارد که به سوی انسان می‌فرستد تا همه چیز را ببینند. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۶) البته این مجموعه صفات در ریگ‌ودا، با کیفیت و کمیت مختلف، برای خدایان دیگری چون میترا، ورونا، ایندرا و شمار دیگری از خدایان با اهمیت نیز به کار رفته است، و به نظر می‌آید این صفات برای خدایان بزرگ مشترک و معمول است چرا که مسئولیت اصلی خدایان، نظارت بر رفتار و کردار انسانهاست، تا هر جا که لازم است، در روند طبیعت دخالت کنند و به پادافره رفتار انسان به او برکت یا رنج رسانند. ولی این صفت برای هر یک مطابق با خویشکاری مخصوص او، کاربرد دارد، میترا هزار چشم دارد که مراقب رفتار انسان‌ها باشد تا گناه نکنند و از تعادل خارج نشوند، ایندرا هزار چشم دارد تا دشمنان را در دورترین مکان‌ها بیابد و از بین برد، و اگنی برای این که گناهان سهوی را از عمدی تشخیص دهد و برای بخشش آنها نزد ورونا و آدیتیاها شفاعت کند و اشتباهات آنان را مانند آموزگار و پدری مهربان برطرف کند.
    او که بخشهای نهان انسان را می‌شناسد (ماندلای هشتم، سرود ۳۹، بند ۶) بسیار شایسته‌ی این خویشکاری است.
    او می‌تواند بین آگاهی و نادانی انسانها تمایز قایل شود. مانند تمایز میان اسبی که صاف است و اسبی که خم شده است. این مثال نشان می‌دهد که درک این تمایز، برای او بسیار ساده و بدیهی است، از آنجا که او خود مظهر خرد و دانش است. بنابراین چشم و نگاهبان رتا است.
    او حساب گناهان را دارد و پادافره می‌دهد. قبل از این که ورونا و آدیتیاها و دیگر خدایان، انسان گناهکار را متهم کنند و رای به گناهکاری او دهند، او گناه او را تأیید می‌کند:
    اگنی تیز دندان، می سوزاند انسان‌هایی را که
    قوانینی را که وارونا بنیان گزارده، شکسته‌اند.
    قوانین استوار میترای همیشه بیدار.
    اگنی برای گناهکاران نزد وارونا وساطت و پادرمیانی می‌کند و خشم او را ناشایست می‌داند. (همان، ص ۱۶۷)
    گناهانی را که از روی نادانی، مرتکب شده‌اند، نیز می‌بخشد، قبل از آدیتی بی‌گناه می‌سازد و خشم ورونا را دور می‌کند. او حتی انسان را از گناهانی که پدر و مادرش مرتکب شده‌اند، رها می‌سازد.
    در چندین سرود از ماندلای چهارم، به روشنی به خشم وارونا اشاره شده است و این خشم را ناشایست می‌داند. در این سرودها، اگنی کسی است که می‌تواند بخشش وارونا را برانگیزد و خشمش را فرو نشاند، چراکه وارونا دوست و برادر اوست. اگنی، خدای قربانی، به نمایندگی از گناهکاران از وارونا درخواست تجدید نظر می‌کند، و بخشش و مهربانی او را برای گناهکاران نشان می‌دهد. (همانجا)
    شاید این شخصیت اگنی، استعاره‌ای از همان مراسم قربانی است که شخصیت انسانوار و داستانوار به آن داده‌شده‌است. انسانها با قربانی کردن، خدایان را راضی می‌کنند و از آنها درخواست می‌کنند که درباره آنها تجدید نظر کرده و از گناهشان بگذرند، با پیشکشِ قربانی، یعنی با وساطت قربانی، یا همان ایزد قربانی که کسی نیست جز اگنی. پس همه‌ی این مراسم را در فرایند شخصیت‌بخشی این طور تفسیر کرده‌اند که: با قربانی کردن، در واقع اگنی را واسطه‌ی بخشش خود قرار می‌دهند.
    اگنی برای بخشش هر گناهی که روی داده است نیایش می‌شود. در ماندلای چهارم، سرود ۱۲، بند ۴، برای بخشش گناهانی که از روی بی فکری و ناآگاهی مرتکب شدند از او یاری می‌جویند. و در این سرود تأکید می‌شود: «آنها که تنها انسان هستند و کم دانش و جایز الخطا»، پس شایسته است که گناهانشان را ببخشند. در ادامه‌ی سرود، او را برای رهایی از گناهان کبیره و پادفره آنها، که «زندان خدایان و انسانها» است و برای دور داشتن آدیتیاها و پاک کردن گناهان پیش از آدیتیاها و برای فرونشاندن خشم و زیان خدایان و وارونا، به یاری می‌خوانند.
    اگنی در میان انسانها اقامت دارد اما همکار وارونای آسمانی هم هست. پس بهتر از هر کسی می‌تواند گزارش رفتار انسانها را که از نزدیک دیده، به دوست و برادر خود برساند و عدالت را برای گناهکاران و بی‌گناهان برقرار کند.
    ۱-۲-۵-۶- فرمانروا و پیروز جنگ‌ها
    با این که خویشکاری‌های اگنی، به طور مستقیم کوچکترین ارتباطی با جنگ، یا پیروزی در جنگ ندارد، سرودهای زیادی می توان یافت که برتری‌ها و توانمندی‌های خاص او را در نبردها بیان می کند. ممکن است بیاندیشیم که شاید منظور نویسندگان همان جنگ‌های نمادین با دیوان، جادوان و تاریکی باشد، ولی تنها چنین مواردی نیست، لااقل متون ودا، مواردی را نیز معرفی می‌کند که نشان از جنگ حقیقی دارند:
    او همچنین در جنگ خوانده می‌شود (ماندلای هشتم، سرود ۴۳، بند ۲۱)، در حالی که پیش قراولان را هدایت می‌کند (ماندلای هشتم، سرود ۷۳، بند ۸). مردانی را که او حمایت کند و در جنگ الهام بخش آنان باشد، خوراک بسیاری بدست می‌آورند، و هرگز شکست نمی‌خورند. (ماندلای اول، سرود ۲۷، بند ۷). در جنگ او فضا را برای خدایان فراهم می‌کند (ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۵)، و آنها را از نفرین و بلا رهایی می‌بخشد (ماندلای هفتم، سرود ۱۳، بند ۲). (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۸)
    متونی دیگر او را با ایندرا مقایسه کرده و او را فرمانروا نیز خوانده است، بر کسی پوشیده نیست که بارزترین ایزد جنگجوی ودا ایندرا است، پس این مقایسه، نشان از جنگی واقعی و برتری او در حاکمیت و فرمانروایی او دارد و نمی توان آنها را صرفاً متونی استعاری دانست:
    اگنی یک فرمانروای[۸۲] اسورایی است، به نیرومندی ایندرا. (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۱). بزرگی او شاید از همه‌ی آسمانیان پیشی گرفته باشد (ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۵). او از آسمان و زمین بزرگتر است (ماندلای سوم، سرود ۶، بند ۲ و ماندلای دهم، سرود ۸۸، بند ۱۴). او از تمام جهان‌هایی که هنگام تولدش پر کرد، بزرگتر است (ماندلای سوم، سرود ۳، بند ۱۰). او در بزرگی، از همه‌ی دیگر خدایان برتر است (ماندلای اول، سرود ۶۸، بند ۲). آن هنگام که، او در تاریکی می‌ایستد، همه‌ی خدایان از او می‌ترسند و او را تجلیل می‌کنند (ماندلای ششم، سرود ۹، بند ۷). او توسط ورونا، میترا، ماروت‌ها، و همه خدایان، بزرگداشت و نیایش می‌شود (ماندلای سوم، سرود ۹، بند ۸، و سرود ۱۴، بند ۴، و سرود ۱۰، و سرود ۶۹، بند ۹). او دشمنان نیایش‌کنندگانش را مانند بوته‌ی (شاخ و برگ) خشک، مصرف می‌کند (=می‌سوزاند)، و بدخواهان را مانند درختی که با سوزاندن نابود شده، قطع می‌کند و بر زمین می‌اندازد. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۸) پادشاه قبیله، شگفت‌انگیز، رهبر مراسم، من این اگنی را می‌ستایم، شاید اینجا باشد یا خوانده شود. (ماندلای هشتم، سرود ۴۳، بند ۲۴).
    اینها نشان می‌دهد اگنی علاوه بر تمامی خویشکاری‌های گسترده‌ای که تاکنون بیان کردیم، ایزدی است که در جنگها نیز از او یاری می‌جویند. شاید در نگاه اول بی‌تناسب با توانایی و خویشکاری‌های بنیادین او به نظر آید، ولی با نگاهی عمیق‌تر، درمی‌یابیم که برای انسان باستانی، زیاد هم دور از ذهن نیست که او را ایزد پیروز بر دشمنان هم بداند. چرا که اگنی اعمال قدیمی بزرگی را اجرا کرده است (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۲). از کارهایی که او ممکن است انجام دهد، لرزه بر اندام انسانها می‌افتد (ماندلای هشتم، سرود ۹۲، بند ۳). او صفاتی دارد که در جنگها چاره‌ساز خواهند بود و سوابقی دارد که نشان می‌دهد پیروزی‌هایی در جنگها بدست آورده همچون بیرون راندن دسیوس[۸۳] و پانیس[۸۴].
    او پیروز از هزاران است[۸۵]. او دسیوس[۸۶] را از خانه دور می‌دارد، و به این ترتیب یک روشنایی پهناور برای آریا به ارمغان می‌آورد. (ماندلای هفتم، سرود ۵، بند ۶). او پیش‌برنده‌ی آریاست. (ماندلای هشتم، سرود ۹۲، بند ۱)، و پیروزمند بر پانیسِ[۸۷] بی‌دین (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۳).
    او با شمار بالایی، صفت «کشنده‌ی ورتره» را پذیرفته است، و دو یا سه بار هم صفت «شکننده‌ی دژ[۸۸]»، صفت‌هایی که در آغاز متعلق به ایندرا بوده‌اند و در ایران به بهرام یکی از همکاران ایزد آتش، رسیده‌اند. این کیفیت‌های جنگجویانه، با این که برای اگنی در فرم روشنایی‌بخش مناسب است، اما بی‌شک از ایندرا گرفته شده است، کسی که معمولاً با اگنی در کنار هم هستند زیرا سلاح ویژه‌ی ایندرا، آذرخش است که خود فرمی از اگنی می‌باشد. انتقال این خویشکاری‌ها به ایزد بهرام در دوره‌های بعدی نیز به نوعی شاهدی بر این مدعاست.
    ۱-۲-۶- القاب و صفت‌های اگنی
    القاب و عناوین زیادی در ریگ‌ودا وجود دارند که موضوع بحث و بررسی دانشمندان بسیار هستند. ایزدکده‌ی ودایی مملو از ایزدانی است که به صورت ناقص شخصیت مردم‌وار گرفته‌اند و به همین صورت بر یکدیگر هم سایه افکنده‌اند، (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۳۵۲) و بسیاری از این القاب و اسامی، به روشنی حتی مشخص نیست که آیا نام یک ایزد مستقل هستند یا فقط صفت یا یک لقب برای یک ایزد یا حتی صورتی از یک ایزد مستقل. حال حتی اگر به این نتیجه برسیم که واژه‌ای، ‌یک لقب یا یک ویژگی برای ایزدی مستقل است، پرسش جدید این است که کدام ایزد؟ با توجه به پیچیدگی و تعدد ایزدان ودایی و تحولات پیوسته‌ی آنها، و شخصیت‌بخشی و انسان‌واری قدرتمند ودا، گزینه‌های زیادی برای مرتبط دانستن این صفت به خدایان مختلف وجود خواهد داشت و با اطمینان نمی‌توان گفت که این ویژگی منحصراً و اصالتاً متعلق به یک ایزد باشد.
    مسلماً هرچه تعداد خویشکاری‌های ایزدی بیشتر باشد و جایگاه او برجسته‌تر، ویژگی‌هایی که به او نسبت داده می‌شود نیز، بیشتر خواهد بود، سرودهای بیشتری به او اختصاص می‌یابد و نیایش‌های بیشتری برای او خوانده می‌شود. لازمه‌ی‌ نیایش، توصیف نیکی‌ها و به کارگیری تشبیهات زیبا و لطیف است تا بتوان با این سخنان، ایزد را به خوبی توصیف کرد یا در واقع از ایزد تعریف و تمجید کرد تا نظر وی را جلب نمود چراکه با جلب نظر ایزدان درهای نعمت و برکت آسمانی به روی انسانهای زمینی گشوده خواهد شد. پس هر چه صفات برتر و نیکوتر به او نسبت دهند، شور و زیبایی سرودهای نیایش نیز بیشتر خواهد شد. ناگزیر در این فرایند تعداد بسیار زیادی لقب و عنوان جدید برای هر ایزد به وجود خواهد آمد.
    اگنی یکی از همین ایزدان برجسته و پرکار در دنیای وداهاست. خویشکاری‌های مهم مذهبی و انسانی او درکنار شمار بالای سرودهای ریگ‌ودا که برای او سروده شده، فرایند تولید این القاب و استعاره‌ها را سرعت می‌بخشد. پس ما با تعداد زیادی لقب، نام، همکار، ویژگی‌های مختلف و صورتهای ظاهری روبه‌رو هستیم که بسیاری از آنها قابل تفکیک و جدا‌سازی نیستند و به درستی نمی‌توان مشخص کرد کدام یک، نام اوست و کدام یک نام ایزدی مستقل که همکار اوست.
    تحلیل و بررسی همه‌ی این القاب و اثبات این که کدام یک چه جایگاهی دارند در محدوده‌ی اهداف این پژوهش نیست، بسا که بسیاری از آنها هنوز موضوع بررسی دانشمندان مختلف هستند و بر سر آنها اجماعی هم وجود ندارد. ما در این بخش تنها آن بخش از اسامی را که در گذار از دوره‌ی ودایی به دوره‌ی ایرانی، اهمیت داشته‌اند و نیز اسامی پرکاربرد را بر شمرده و تشابهات آنها را ذکر می‌کنیم.
    ۱-۲-۶-۱- وئشوانرا
    در کنار لقب آتش آسمانی که مانند اپام نپات، نام‌های جداگانه‌ای گرفته، برخی دیگر از صفت‌های اگنی نیز، کاراکتری نیمه مستقل ارائه می‌دهند. لقب vaiśvānara حدود ۶۰ بار در ریگ‌ودا آمده و با دو استثنا محدود به اگنی شده، این صفت هرگز بدون همراهی نام اگنی، در ریگ‌ودا نیامده است. این واژه ‌یعنی، «متعلق به همه‌ی انسانها»، و به نظر می‌آید «اگنیِ جهانی (عالمگیر)» را طراحی می‌کند، عبارت «متعلق به همه‌ی جهان‌ها»، یعنی آتش در همه فرم‌هایش، هم آسمانی، هم جوی، هم زمینی.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی و مقایسه سازگاری اجتماعی در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار- قسمت ۵ ...

    د) مهارتهای استدلالی مناسب ه) توانایی یادگیری و) علاقه به یادگیری وپیشرفت.

     

     

    صلاحیت شغلی:[۳۵] نوجوان باید به الف) اگاهی وانتخابهای شغلی مناسب

    ب ) درک مراحل عمل و انتخاب ج) آمادگی های مناسب جهت کارورزی در دوره های مختلف د ) درک ارزش زمان کار واوقات فراغت ،دست یابد.

     

     

    صلاحیت زندگی وشهروندی:[۳۶] دراین زمینه نوجوان باید موارد زیر را درک نماید الف) تاریخ ملی واجتماعی جامعه ب ) ارزشهای جامعه ج ) ضرورت احساس مقابله به مثل ومسئولیت دررابطه با جوامع بزرگتر د) احساس اینکه آنها می توانند درجامعه مشارکت داشته باشند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    این صلاحیت های چارچوب معینی را برای تعامل با نوجوانان فراهم می آورد. انجمن عالی رشد نوجوانان نیز بر اهمیت سرمایه گذاری روی نوجوانان وجوانان، به منظور دستیابی آنها به زندگی بهتر در بزرگسالی را متذکر شده است. از طرف دیگر، باید شرایطی برای پرورش نوجوانان فراهم کنیم که آنها با موفقیت به دوره بزرگسالی گام بر می دارند.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    ۲-۲-۲٫ نیازهای دوره نوجوانی

    نوجوانان همانند گلها دارای نیازهای بخصوصی هستند که باید به نحوی برآورد شود. این نیازهای اساسی، مبنایی برای رشد سالم ومداوم نوجوان می باشد.پیتمن[۳۷] ،(۱۹۹۱)، اسکیلز[۳۸] (۱۹۹۱) واجینتون(۱۹۹۴) نیازهای اساسی دوره نوجوانی را مشخص نموده اند که به شرح ذیل می باشد:

     

     

    تعاملات اجتماعی مثبت : نوجوان به احساس تعلق داشتن تمایل دارد و به فرصتهایی نیازمند است تا روابط اجتماعی مثبتی را با بزرگسالان وهمسالانش شکل دهد.

    موانع ومحدودیتهای واضح وسازمان یافته همراه باامنیت : انتظارات، ساختار و محدودیتها برای نوجوانان اهمیت دارد چرا که آنهااحساس مسئولیت می کنند و همچنین تصویر روشنی ازنکات مثبت ومنفی خود به دست می آورند.

    احساس تعلق وفعال بودن واقعی در خانواده ،مدرسه و جامعه : نوجوان تمایل داردبخشی از خانواده، مدرسه و جامعه اش باشد و در فعالیتهای آن مشارکت داشته باشد.

    ابراز وجود : نوجوان به فرصتهایی نیاز دارد که به دیگران بگوید کیست و چگونه احساس و فکر می کند. موسیقی، نویسندگی، ورزش، آشپزی، وسایر فعالیتها به نوجوان برای دستیابی به این هدف کمک می کند.

    ارزش قائل شدن برای خود ودیگران: مشغول شدن در فعالیتهای ارزشمند وبا معنی، که به اهداف بزرگتری مربوط می شود برای نوجوان فوق العاده اهمیت دارد.

    فعالیت جسمانی: نوجوان نسبتاً تمایل زیادی به فعالیت جسمانی دارد و نیز به فعالیت بدنی وتفریح، نیاز مبرم دارد.

    احساس عدم وابستگی، استقلال وکنترل: نوجوان احساس بالغ شدن می کند ،می خواهد به استقلال بیشتر دست یابد وروی زندگی خودش، کنترل ونفوذ داشته باشد.

    روابط نزدیک: نوجوان به فرصتهایی نیازمند است تا روابط نزدیکی با همسالان وبزرگسالان شکل دهد.

    احساس صلاحیت وپیشرفت: وجود فرصتهایی برای نوجوان برای دست یابی به شناخت بیشتر وکسب موفقیت از اهمیت خاصی برخوردار است.

    احساس فردیت، هویت یابی وشناخت خود: نوجوان به فرصتهایی نیازمنداست تا به عنوان یک«شخص» معرفی شود و برمبنای نظرات مثبت دیگران، هویت واعتماد به نفس خودش را بیان نماید(هادسون، ۱۹۹۷).

    ۳-۲-۲٫ لزوم روابط اجتماعی

    انسان موجودی اجتماعی است و ادامه زندگی او به صورت انفرادی، تقریباً غیرممکن میباشد. از لحظه ای که فرد متولد می شود، در ارتباط با دیگران می باشد وتأمین نیازهای او ایجاب می کند که با دیگران تعامل داشته باشد، نیاز به تعامل وارتباط درتمام مراحل رشد فرد وجود دارد.کورسارو(۱۹۸۱) دراین مورد میگوید؛ غالب کودکان پیشدبستانی از بودن با همسالان خود لذت می برند. وقتی که تنها هستند غالباً تمایل دارند باهمسالانشان بازی کنند. در دوره دبستان وسنین نوجوانی هم روابط اجتماعی نزدیکتر، بیشتر وبا ثبات تر می شود(ماسن و دیگران، ۱۳۷۰). هارتاپ درمطالعات خود به این نتیجه رسید که تجارب همسالان دردوران کودکی ونوجوانی با سازگاری بعدی آن، ارتباط دارد. همچنین کودکانی که روابط نامطلوبی باهمسالان دارند، نسبت به آنهایی که با همسالان خود به خوبی کنار می آیند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی به روانپریشی، روان نژندی، ناسازگاری های رفتاری، بزهکاری ومشکلات دیگر دچار شوند.(همان منبع)
    همان طور که مشاهده می شود ، روابط انسانی برای ارضای نیازهای اساسی ما ضروری هستند. داشتن چنین روابطی با دیگران، کلید رشد وکمال آدمی است. آنچه که امروز هستیم و آنچه که در آینده خواهیم شد، هر دو معلول روابط ما با دیگران اند واین روابط ،رفتار ما را به صورت یک انسان اجتماعی شکل می دهد. همچنین درمنحصر به فرد بودن شخصیت، هویت ومفهوم خویشتن ما نقش عمده دارد. در واقع دیگران برای ما مثال آئینه هستند. یعنی ما را به خودمان نشان می دهند وهم الگوی تقلید ما هستند. بااین وجود باید پذیرفت که ممکن است همین روابط، هسته مرکزی اکثر مشکلات، اختلالات وناراحتیهای ما باشند. چنانچه می بینیم اکثر مشکلات انسان عمدتاً اجتماعی وناشی از ارتباط با دیگران است(ثنائی.۱۳۶۹). انسان دربسیاری از شئونات زندگی خود با سایر افراد جامعه دررابطه وفعل وانفعال مداوم می باشد. او باید برای ادامه حیات وتأمین نیازهای خود به زندگی گروهی تن در دهد وبا دیگران برای رسیدن به هدفهای مشترک، تشریک مساعی نماید. درچنین شرایط ودر رابطه با سایر افراد جامعه است که هرکس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد وبه همین دلیل است که مشکلات وموانع سازگاری آدمی از حیات اجتماعی اومایه میگیرد(والی پور، ۱۳۶۰) به اعتقاد گلاسر، نیازهای آدمی صرفاً از طریق تعامل وبرخورد با دیگرافراد بشری، قابل ارضاء است. روابط ،اساس بی مانندی هر فرد وقبول معیارهای اجتماعی از طرف اوست وانگیزه ایجاد روابط نیز، نیازهای افراد است. روند رشد وتکامل آدمی، مستلزم تعامل بین نیازها وروابط انسان است که نتیجه آن، همان شخصیت وهویت منحصر به فرد آدمی است. مشکلات وموانعی که در راه رشد به وجود میآیند، عمدتاً شامل دو دسته از عوامل می شوند. نخست مشکلاتی که به دلیل ارضاءنشدن نیازها به وجود می آیند، دوم مشکلات ناشی از روابط انسانی. مسائل ومشکلات ناشی از نیازها، ماهیتاً درون فردی است، درحالیکه مشکلات اجتماعی، بیشتر بین فردی می باشد (ثنائی، ۱۳۶۹).
    با توجه به مطالب فوق می توان بیان نمود که هر موجودی برای بقای خود وارضای نیازهایش تلاش می کند تا با محیطی که درآن زندگی می کند، سازگار شود. این تلاش در انسان، فرایندی پویا ومداوم است. چون هم نیازهای او متنوع ودرحال دگرگونی است وهم شرایط واوضاع محیطی که نیازهای انسان درآن، باید برآورد شود- درحال تغییر ودگرگونی است. ارضای هر کدام از نیازهای مذکور، می تواند زمینه های رشد وتکامل انسان را فراهم کند درحالیکه اگر این نیازها به خوبی برآورد نشود وبا موانعی روبرو گردد، مشکلات متعددی برای انسان پدید می آید. پس انسان به طور دائمی در صدد رفع آنها وسازگاری به معنای خاص خودش با آنهاست. این درحالی است که بیشتر نیازها درقالب روابط پویا ومداوم انسان در اجتماع، ارضاء میشود.
    دانشمندان جامعه­شناس، اساس رشد و تعالی انسان را در روابط اجتماعی او می­دانند، انسان در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی خود با سایر افراد جامعه، در رابطه و فعل و انفعال مداوم قرار دارد، او برای ادامه حیات و تأمین احتیاجات خود به زندگی گروهی تن می­دهد و با دیگران برای رسیدن به هدف­های مشترک تلاش می­نماید. در چنین شرایط و در ارتباط با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت­بخش دست یابد. به همین دلیل است که مشکلات و موانع سازگاری آدمی، از حیات اجتماعی او سایه می­گیرد. در فرایند سازگاری و رفع نیازها و تحقق خواسته ­ها انسان خود را در شرایطی می­بیند که ناشی از مقررات، محدودیت­ها، امر و نهی­ها، معیارها و آداب و رسوم اجتماعی است. او باید خود را با این شرایط تطبیق دهد. نه تنها موانع – مشکلات، ناکامیها و شکست­های آدمی، ناشی از اوضاع و احوال اجتماعی محیط اوست، بلکه نیازها، آرمانها و هدف­های او نیز، رنگ اجتماعی به خود گرفته، و ساخته و پرداخته فرهنگ و محیطی می­ شود که در آن زندگی می­ کند.
    اگر فردی نتواند، سازگاری جمعی پیدا کند، دچار تعامل­های اجتماعی معیوب می­ شود. تعامل­های اجتماعی معیوب، به وضعیتی اطلاق می­ شود که فرد با کمیت ناکافی یا بیش از حد و یا با کیفیتی غیرمؤثر در ارتباطات اجتماعی شرکت می­ کند. از جمله علل اجتماعی این امر، نیازهای وابستگی کامیاب نشده، تثبیت در مراحل اولیه رشد، الگوسازی و تقلید از نقش بطور منفی، عزت نفس پائین، اختلال در خود پنداره، عدم وجود افراد حائز اهمیت در زندگی، عدم کسب مهارت، اعتماد در مقابل عدم اعتماد، محرومیت از مهر مادر، عقب­ماندگی ذهنی ضعیف،روابط ناموفق والد- فرزندی، نظام خانوادگی معیوب، تثبیت در مرحله اصلاح رشد، ترس­های شدید از ترک شدن و فقدان هویت شخصی( اسلامی نسب، ۱۳۷۳).

     

    ۳-۲٫ مبانی تئوریک سازگاری

     

    ۱-۳-۲٫ مبانی نظری سازگاری اجتماعی

    تعریف و توصیف سازگاری اجتماعی
    در مورد مفاهیم سازگاری [۳۹]، ناسازگاری[۴۰] و سازگاری اجتماعی، تعاریف متعددی از سوی اندیشمندان، روان­شناسان و جامعه­شناسان ارائه شده است. ابتدا برای روشن شدن مفهوم، تعاریفی چند از سازگاری و ناسازگاری ارائه می­ شود و سپس به مبحث اصلی یعنی تعریف سازگاری اجتماعی می­پردازیم.
    کلمه ناسازگاری که آن را به زبان انگلیسی MaladJustment گویند، مفهومی است جدید، که با تحول علوم انسانی بوجود آمد. نیم قرن پیش، این گروه را افراد غیرعادی یا غیرطبیعی می­گفتند و این اصطلاح، معرف ناسازگاری، نابهنجاری و آشفتگی روانی بود. با پیشرفت و توسعه مکتب اصالت رفتار، تعریف روان­شناسی تغییر یافت و ازآن پس آن را علم سازگاری با محیط و ملاک و میزان رفتار عادی شمردند و سازگاری فرد را در رفتار، ملاک عادی بودن یا غیر عادی بودن قرار دادند و کلمه ناسازگاری را به جای غیر عادی انتخاب کردند( یزدخواستی، ۱۳۸۵).
    لاقون [۴۱](۱۹۷۶، به نقل از یمنی درزی سرخابی، ۱۳۷۱) ناسازگاری در جوانان را بدین صورت بیان می­ کنند: گاهی به جوانی ناسازگار گفته می­ شود که اختلالات، کاستی­های استعدادی، ضعف کارایی عمومی، همچنین اشکالات منشی وی، سبب می­ شود که در حاشیه یا در ستیز مداوم با واقعیت­ها یا تقاضاهای پیرامون، متناسب با سن و ریشه اجتماعی مربوطه قرار گیرد.گاهی نیز به جوانی اطلاق می­ شود که استعداد و کارایی او کافی بوده، منش او طبیعی، ولی از محیطی رنج می­برد که با نیازهای بدنی، عاطفی فکری و معنوی او مطابقت ندارد.
    حال با روشن شدن مفهوم ناسازگاری، اصطلاح سازگاری بهتر مشخص می­ شود. سازگاری می ­تواند واجد طیف گسترده­ای باشد وابعادی چون اجتماع، خانواده، عواطف، شغل ، بهداشت، ازدواج و جز آن ر ا شامل شود. برخی از صاحب­نظران به ارائه تعاریف در هر یک از ابعاد مذکور پرداخته­اند، گروهی بر این اعتقادند که سازگاری اجتماعی در رأس واقع شده است و چنانچه فردی در این زمینه قادر به انجام وظیفه گردد، در بقیه طیف­ها نیز با مشکلات چندانی روبرو نخواهد شد و پایه استدلال خود را هم، طرح این جمله می­داند که، انسان موجودی اجتماعی است (یزدخواستی،۱۳۸۵). به هر حال بهتر است برای دستیابی به دیدگاه جامع و وسیعی از مفهوم و چارچوب نظری سازگاری اجتماعی، ابتدا به تعریف آن بپردازیم.
    سازگاری اجتماعی به عنوان مهمترین نشانه سلامت روان، از مباحثی است که در دهه های اخیر توجه بسیاری از جامعه شناسان، روان شناسان و به ویژه مربیان را به خود جلب کرده است. همان گونه که در قسمتهای قبلی نیز به آن اشاره شد، رشد اجتماعی انسان، برای ادامه حیات او، از ضرورت زیادی برخوردار است. شاید بتوان گفت که رشداجتماعی، مهمترین جنبه رشد وجود هر شخص است. معیار اندازه گیری رشداجتماعی هر کس نیز، میزان سازگاری او با دیگران است. این دیگران، شامل افرادی مانند دوستان ، معلمان، افراد خانواده، بستگان، همسایگان و… می شود، حتی کسانیکه برای اولین بار انسان با آنها برخورد می کند. رشداجتماعی، نه تنها در سازگاری با اطرافیانی که فرد هم اکنون با آنها درارتباط است موثر است. بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی وپیشرفت اجتماعی آنها نیز تاثیر دارد(وایتزمن ،۱۳۷۳).
    دراین زمینه وایزمن[۴۲](۱۹۷۵) معتقد است که سازگاری، به طور کلی عبارت است ازتعامل میان فرد ومحیط اجتماعی، لذا شیوه های خاص رفتار که به آنها هم گفته میشود، معمولاً به عنوان شیوه های مناسب رفتاری پذیرفته شده اند(آقا محمدیان شعرباف،۱۳۷۵). واقعیت نیز این است که انسان دربسیاری از شئون زندگی خود باسایر افراد جامعه دررابطه وفعل انفعال مداوم قرار دارد وحتی آدمی باید نیازهای زیستی خود را نیز در اوضاع واحوال متغیر اجتماعی، ارضاء نماید. همچنین باید برای ادامه حیات وتأمین حوائج خود، به زندگی گروهی تن دردهد وبا دیگران، برای رسیدن به هدفهای مشترک، تشریک مساعی کند. درچنین شرایطی ودر رابطه با سایر افراد جامعه است که هرکس ناگزیر باید به نوعی سازگاری دست یابد(والی پور، ۱۳۶۰).
    درعین حال، باید متذکر شد که انسان برای دستیابی به سازگاری، باید با دونوع عوامل پیچیده وبغرنج مقابله کند. ازیک طرف نیازهای او پیچیده، متنوع ، متغیر واغلب مبهم وناشناخته هستند. از نیازهای زیستی گرفته تانیازهای اجتماعی و… واز طرف دیگر، انسان باید این خواسته ها را درمحیط اجتماعی معین ، ودر چارچوب سیستم تولیدی، اقتصادی و مقرارت، انتظامات، انتظارات ورسوم وفرهنگ خاصی تأمین کند که از امر ونهی ها ،موانع، مشکلات ومحدودیتهای فراوان انباشته شده است. سازگاری اجتماعی هم براین ضرورت متکی است که نیازها و خواسته های فرد با منافع وخواسته های گروهی که درآن زندگی می کند هماهنگ ومتعادل شود و تاحد امکان، ازبرخوردو اصطکاک مستقیم وشدید با منافع وضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید(اسلامی نسب، ۱۳۷۳).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    برای سازگاری اجتماعی تعاریف متعددی ارائه شده است اماتاکنون هیچ تعریف مورد قبول همگان، از آن ارائه نشده است. دلیل آن هم می تواند، تاکید صاحبنظران ،روی جنبه های مختلف سازگاری باشد. بااین حال، دراینجا سعی می شود تعدادی از این مهمترین تعاریف ارائه شود. فرانسیس وبروان[۴۳](۱۹۶۵) سازگاری اجتماعی را به عنوان جریانی تعریف کرده اند که به وسیله آن روابط میان افراد، گروه ها وعناصر فرهنگی دروضع رضایت بخشی برقرار باشد. به عبارت دیگر روابط میان افراد وگروه ها به طوری برقرار شده باشد که رضایت متقابل آنها را فراهم سازد (بهرام زاده، ۱۳۷۱).
    به اعتقاد سالیوان(۱۹۵۷) [۴۴] درجریان سازگاری اجتماعی موضوع ارتباط فرد باافراد دیگر مطرح می شود. دراین جریان، برخورد انگیزه ها وخواسته های فرد باضروریات زندگی گروهی نمایان می شود.(صیادپور، ۱۳۷۲).
    تجربه ثابت شده است نوجوانانی که از طفولیت، درخانه ودبستان سازگار بوده اند. دراجتماع نیز، قابلیت سازگاری مناسبی از خود نشان داده اند.(خسروپور، ۱۳۵۴).
    ریموند بودون[۴۵]معتقد است برای اینکه سازگاری اجتماعی یک فرد، عملی باشد لازم است که :

     

     

    افکار وبرخوردهای گروه درتضاد باافکار وبرخورد های فرد، که مشخص کننده ی تعلق او به گروه دیگر است، نباشد.

    افکار وبرخوردهای گروه درتضاد بابرخوردهای عمقی فردنباشد. به طوریکه سیستم ارزشی مرتبط باشخصیت او را دچار مشکل سازد(یمنی دوزی سرخابی، ۱۳۷۱۹).

    بهر حال، درفرایند سازگاری، انسان خود را در شرایطی می بیند که مملو از مقررات، محدودیتها، امر ونهی ها، معیار و آداب و رسوم اجتماعی است، و او باید خود را بااین شرایط وفق دهد. درکل نه تنها موانع، مشکلات، ناکامی ها و شکستهای آدمی از اوضاع واحوال اجتماعی است، بلکه نیازها، آرمانها وهدف های او نیز رنگ اجتماعی به خودگرفته ودست پرورده فرهنگ ومحیطی می شود که درآن زندگی میکند. بدین سان، مفهوم سازگاری از نظر آدمی، یعنی سازگاری اجتماعی، حتی برای ارضای نیازهای اولیه زیستی ،انسان خود را با وضع اجتماعی وشرایطی که ساخته بشر است روبرو می بیند. درجریان این سازگاری اجتماعی ،زندگی اجتماعی ،به میان کشیده می شود. این برخورد وکشمکش با محیط اجتماعی، بتدریج به درون انسان کشیده می شود و منشاء تعارضهای روانی، ناکامی واضطراب میگردد (این عقیده بیشتر به دیدگاه فروید نزدیکتر است) (والی پور ۱۳۶۰).
    افرادی مانند کومبز واسلیبی [۴۶](۱۹۷۷) سازگاری اجتماعی رامترادف با مهارت اجتماعی[۴۷]میدانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از؛ توانایی ایجاد ارتباط متقابل بادیگران درزمینه اجتماعی خاص، به طریق خاصی که درعرف جامعه، قابل قبول وارزشمند باشد. این مهارتها باید دارای بهره ای دوجانبه باشند و به عبارتی درعین حال که برای شخص مفید است، برای دیگران هم ثابت وقابل پیش بینی باشد که باانتظارات جامعه هماهنگی داشته و به فرد اجازه دهد تا از طریق محیط، رضایت خاطر خود را به دست آورد . رشد به موقع این مهارتها می تواند باعث اعتلاء کسب مهارتهای تازه وپیچیده شده ، خود- فهمی مثبت ایجاد نموده و فرد در نهایت بااطرافیان روابط مناسبی برقرار نموده و باعث سازگاری اجتماعی کلی گردد. محدوده مهارتهای اجتماعی برای سازگاری افراد، به ویژه افراد عقب مانده ذهنی ،درمحیط های کاری و زندگی مستقل دارای اهمیت می باشد(حسینی نسب،۱۳۷۳).
    الیوت وگرشام [۴۸](۱۹۹۳) نیز ضمن تعریف مهارتهای اجتماعی به عنوان، رفتارهای انطباقی یادگرفته شده ای که فرد را قادرمی سازد تا با افراد دیگر رابطه متقابل داشته باشد و از خود، پاسخهای مثبت بروز دهد، آنها را به پنج رفتار جزئی تر تقسیم بندی می کنند، که هریک از آنها می تواند باعث تسهیل روابط بین فردی شود. این تقسیم بندی بدین صورت می باشد:

     

     

    همکاری ؛ که شامل رفتارهایی مانند کمک به دیگران وشرکت درفعالیتهای مختلف و متنوع می باشد.

    گفتار مناسب ؛ که رفتارهایی نظیر تقاضا کردن و پاسخ دادن را در بر می گیرد.

    مسئولیت پذیری ؛ که شامل قبول مسئولیت در امور اجتماعی ، رهبری گروه وحفظ اموال شخصی می باشد.

    همدلی ؛ شامل رفتارهایی مانند، محبت وهمدردی می شود.

    خویشتنداری ؛ رفتارهایی مانند صبور بودن و عمل کردن را در برمی گیرد.

    بنابراین مهارتهای اجتماعی مجموعه ای از رفتارهای بالقوه ای است که فرد می تواند به منظور تاثیر گذاشتن بر رفتار دیگران درموقعیتهای خاص، مورد استفاده قرار دهد. حال یا به طور مستقیم بر رفتار دیگران نفوذ داشته باشد و یا با انجام رفتارهای خاصی، دیگران را تحت فشار قرار دهد و برآنها اثر بگذارد. البته این تاثیر ، باید دوجانبه باشد، یعنی اگر شخصی با عبارتی چون«اوضاع، احوال چطور است» باب گفتگو را باز کند، رفتار اجتماعی طرف مقابل، تاحدودی به یک سلسله از پاسخ های معین، محدود می شود و به عنوان مثال، احتمال زیادی وجوددارد که این گونه پاسخ دهد که «خوب است». همچنین آموختن پاسخ های اجتماع ،درواقع آموزش پاسخ هایی است که متقابلاً و به منظور تاثیر گذاشتن روی رفتار دیگران به کار میروند. مهارتهای اجتماعی شامل مهارت در تشخیص ویژگی های گروه، برقراری روابط بادیگران، گوش دادن، ارتباطات غیرکلامی وکلامی ، همدردی و نیز تشخیص احساسات خویش است(سیپانی و اسپونر۱۹۹۴)[۴۹].
    عوامل تعیین کننده مهارتهای اجتماعی را میتوان به دو دسته تقسیم بندی نمود: عوامل شناختی و عوامل رفتاری.
    منظور از عوامل شناختی ؛ مهارتهای مربوط به حل مسئله و قدرت استنباط است. آنچه که به حل مسئله مربوط می شود مستلزم برخورد بامسئله، تشخیص مسئله، توجه به راه حل های متفاوت، انتخاب یکی از راه حلها و ارزیابی از نتیجه کار است. هر چه انسان بهتر بتواند به این شرایط پاسخ مثبت بدهد، قدرت سازگاری وبهداشت روانی او بهتر خواهدبود. اما آنچه که به قدرت استنباط اجتماعی مربوط است، به حوزه های دریافت شخصی وچگونگی رشدفرد درهر حوزه بستگی دارد. این حوزه ها عبارت است از؛ دریافت ازافراد ، دوستی ، دوستان و همسالان و روابط والدین وفرزندان. علاوه بر آن، توانایی مقابله دربرخورد بادیگران نیز، علیرغم ضرورت انعطاف پذیری وتطبیق خود با شرایط مختلف، حائز اهمیت است و وجود آن ، درمیان مهارت های اجتماعی لازم است وفرد باید به آن مجهز شود(کارتلج ومیلبرن ۱۳۶۹). به طور کلی مهارتهای اجتماعی به رفتارهای آموخته شده ومقبول جامعه اطلاق می شود، رفتارهایی که شخص میتواند با دیگران به نحوی ارتباط برقرار کند که به بروز پاسخ های مثبت و پرهیز از پاسخ های منفی بیانجامد. مورگان[۵۰](۱۹۸۰) به این نکته اشاره کرد که مهارتهای اجتماعی نه تنها امکان شروع وتداوم روابط متقابل ومثبت را با دیگران فراهم میکند، بلکه توانایی نیل به اهداف ارتباط با دیگران را نیز درشخص ایجاد می نماید. براساس مفهوم مهارتهای اجتماعی در موقعیتهای خاص، که توسط هرسن و بلاک[۵۱]ارائه شده است، تاثیر رفتار، درروابط اجتماعی ،به بافت و پارامترهای موقعیت بستگی دارد. توانایی شخص در درک موقعیت وهشیاری او در شرایطی که مجموعه رفتارهای خاص، نتایج مثبتی به بار می آورد حاکی از مهارت رفتاری اوست.(همان منبع)
    سازگاری اجتماعی آن است که ، روابط میان افراد و گروه ها به گونه ای برقرار شده باشد که رضایت متقابل آنها را فراهم سازد به عبارت دیگر؛به اعتقاد فرانسیس و برون [۵۲] (۱۹۶۵)، سازگاری اجتماعی عبارتست از جریانی که بوسیله آن روابط میان افراد ، گروه ها وعناصر فرهنگی، در وضع رضایت بخشی برقرار باشد. به عبارت دیگر روابط میان افراد وگروه ها به گونه ای برقرار شده باشد که رضایت متقابل آنها را فراهم سازد(بهرام زاده، ۱۳۷۱).
    افراد دیگری نیز، سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارتهای اجتماعی می دانند. در این زمینه، الیوت و گرشام [۵۳] (۱۹۹۳) مهارتهای اجتماعی را چنین تعریف کرده اند: رفتارهای انطباقی یادگرفته شده ای که فرد را قادر می سازد تا با افراد دیگر روابط متقابل داشته باشد و از خود پاسخ های مثبت بروز دهد و همچنین از رفتار های نامناسب اجتناب کند.آنها مهارتهای اجتماعی رابه ۵ طبقه همکاری، گفتار مناسب، مسئولیت پذیری، همدلی، و خویشتن داری تقسیم می کنند.
    سازگار شدن با محیط مهمترین منظور و غایت همه فعالیت­های ارگانیزم است. چنان که باتلر[۵۴] اظهار می­دارد، در همه دوران زندگی خود در هر روز و هر ساعت سرگرم آنیم که خود دگرگون شده و دگرگون نشده را با محیط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار کنیم. زندگی کردن در حقیقت چیزی جز عمل سازگاری نیست (مان، ترجمه صناعی، ۱۳۵۵ ).
    به نظر مک دانلد[۵۵] ،وقتی می­گوییم فردی سازگاراست که پاسخ­هایی که او را به تعامل با محیطش قادر می­ کنند، آموخته باشد. در نتیجه به نحو قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شوند(مک دانلد، ترجمه سرمد، ۱۳۵۵).
    به عبارت دیگر سازگاری این است که فرد با دیگران طوری رفتار کند که هیچگونه مشکل و درگیری با آنان نداشته باشد. انسانی را سازگار تلقی می­کنیم که مسائل و رفتار منطقی دیگران را قبول کند و اگر با محیطی نمی ­تواند سازش پیدا کند، محیط دیگری برایش وجود داشته باشد( رول و واتنبرگ، ترجمه فخرایی، ۱۳۵۳).
    گراشا وکرشن بام، سازگاری را طیفی از پاسخ­های نسبتاً مؤثر در برخورد با مشکلات زندگی روزانه می­دانند( گراشا وکرشن بام، ترجمه شهنی ییلاق، ۱۳۷۴).
    به نظر شعاری­نژاد( ۱۳۶۴)، سازگاری عبارتست از تغییراتی که باید در رفتار فرد پیدا شوند تا با محیط زندگی خود هماهنگ و دمساز باشد.
    سازگاری فرایند پیوسته ای است که در آن تجربیات یادگیری اجتماعی شخص باعث ایجاد نیازهای روانی می­گردد و نیزامکان کسب توانایی و مهارت­ هایی را فراهم می­سازد که از آن طریق می­توان به ارضا آن نیازها پرداخت( گوداشتاین و لاینون، ۱۹۷۵).
    به عبارت دیگر، فرایند سازگاری به وسیله کمبود و نیاز، برانگیخته می­ شود و تنش نامطلوبی ایجاد می­ کند. برای کاهش تنش، فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد و عمل او معمولاً کوششی برای غلبه بر شیء یا موقعیت تهدید کننده است. برای مثال اگر انسانی گرسنه باشد، به تهیه یا به دست آوردن غذا نیاز دارد. فرد بعد از تلاش­ های اکتشافی چندی که برای کاهش تنش انجام می­دهد، دیر یا زود ناچار است دست به انتخاب بزند. در موقعیت ایده­ال، واکنش انتخاب شده موجب ارضای نیاز می­ شود.در موقعیتی که زیاد ایده­آل نباشد، واکنش انتخاب شده ناکافی است و فرد احساس آرامش کامل نمی­ کند. میزان ارضای بدست آمده به این بستگی دارد که آیا فرد به هدف اصلی خود رسیده است یا هدفی را پذیرفته که کمتر ارضاء کننده است، ولی هدفی است جانشین و به اندازه کافی معقولانه و یا در دستیابی به هر گونه هدفی با شکست روبرو شده است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:44:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم